شناسه خبر : 50536 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تهدید ال‌نینو

آیا ایران در معرض خطر اقلیمی قرار دارد؟

 

الهام چیذری / نویسنده نشریه 

پدیده اقلیمی ال‌نینو، که با گرم‌‌شدن غیرعادی آب‌های نواحی مرکزی و شرقی اقیانوس آرام تعریف می‌شود، پیامدهایی گسترده و جهانی، از تغییر الگوهای جوی گرفته تا ایجاد اختلال‌های جدی اقتصادی به همراه دارد. برای بسیاری از کشورها، ظهور ال‌نینو به معنای خشکسالی، سیلاب یا فصل‌هایی غیرقابل پیش‌بینی است. در وضعیتی که تغییرات اقلیمی جهانی آسیب‌پذیری‌های موجود را تشدید می‌کند، کشورهایی مانند ایران که پیشتر با بحران منابع آب، فرسایش خاک و شکنندگی بخش کشاورزی روبه‌رو بوده‌اند، با این پرسش مواجه‌اند که آیا می‌توان از گزند این پدیده در امان بود؟ ایران همین حالا هم با بحران اقلیمی رو‌به‌رو است. از دهه ۱۳۴۰ تاکنون، میانگین دمای کشور حدود دو درجه سانتی‌گراد افزایش یافته و میزان بارندگی طی بیست سال گذشته نزدیک به ۲۰ درصد کاهش یافته است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن‌اند که این روند رو به وخامت است؛ الگوهای اقلیمی، افزایش میانگین دما تا ۲ /۶ درجه سانتی‌گراد و کاهش بارندگی تا ۳۵ درصد در دهه‌های آینده را محتمل می‌دانند. این بحران تنها در حد فرضیه باقی نمانده است. تولیدات کشاورزی، به‌ویژه در بخش آبی، هم‌اکنون نیز تحت ‌تاثیر قرار گرفته‌اند. نتایج شبیه‌سازی‌ها با الگو‌های زراعی نشان می‌دهد که عملکرد چندین محصول تابستانه ۸ تا ۱۲ درصد کاهش می‌یابد، و افت کلی تولیدات گیاهی در اراضی آبی به حدود ۹ درصد می‌رسد. با توجه به اینکه بیش از ۹۰ درصد تولیدات زراعی کشور وابسته به آبیاری است، چنین کاهش‌هایی می‌تواند امنیت غذایی و معیشت روستاییان را به‌شدت تهدید کند. از سوی دیگر، تقاضا برای آب در حالی رو به افزایش است که منابع آبی کشور به‌ طرز چشمگیری رو به کاهش است. بررسی‌های تازه پیش‌بینی می‌کنند که در سناریوهای پرانتشار، تقاضای آبی بخش کشاورزی تا ۳۹ درصد بیشتر از میانگین سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۳ خواهد بود؛ فشاری معادل ده‌ها میلیارد مترمکعب بر سفره‌های آب زیرزمینی و مخازن سدها. این در حالی است که زیرساخت‌های توزیع آب نیز با چالش‌هایی همچون فرسودگی شبکه‌ها، اتلاف منابع و نابرابری‌های منطقه‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

اما ال‌نینو در این میان چه نقشی دارد؟ ایران هرچند مستقیماً در محدوده اقیانوس آرام قرار ندارد، اما پژوهش‌ها نشان می‌دهند که از اثرات غیرمستقیم نوسانات اقلیمی ناشی از ال‌نینو در امان نیست. تحلیل‌های آماری از بارش‌های فصلی در ایران، رابطه معناداری را میان ال‌نینو، نوسانات اطلس شمالی و اقیانوس آرام با تغییرات میزان بارندگی در فصول مختلف کشور نشان می‌دهند. در برخی موارد، این نوسانات اقلیمی می‌توانند باعث افزایش یا کاهش بارندگی بیش از ۱۰۰ درصد نسبت به متوسط تاریخی شوند. در کشوری مانند ایران -که کشاورزی آن به‌شدت وابسته به منابع آبی است، اکوسیستم‌های آن در مرز تنش آبی قرار دارند و ثبات اقتصادی در بسیاری از مناطق روستایی شکننده است- پرسش اصلی این است: آیا ال‌نینو می‌تواند محرکی برای بروز خشکسالی‌های شدیدتر، سیلاب‌های ویرانگر، افزایش قیمت مواد غذایی یا حتی فروپاشی زیرساخت‌ها شود؟

تعریف ال‌نینو و خطرات آن

ال‌نینو، فاز گرما در یک الگوی اقلیمی بزرگ‌تر به ‌نام «نوسان جنوبی ال‌نینو» (ENSO) است که هر چند سال یک‌بار میان سه وضعیت متفاوت در نوسان است: ال‌نینو، لانینا و حالت بی‌طرف. در دوره‌های ال‌نینو، بادهای تجاری در منطقه گرمسیری اقیانوس آرام ضعیف می‌شوند و دمای سطح آب در نواحی مرکزی و شرقی این اقیانوس به‌طور غیرمعمول افزایش می‌یابد. این تغییر حرارتی نه‌تنها تعادل جوی را بر هم می‌زند، بلکه جریان‌های جوی را نیز تغییر می‌دهد و درنهایت، اختلال‌های آب‌وهوایی گسترده‌ای در سراسر جهان ایجاد می‌کند. این اختلال‌ها، از طریق سازوکارهایی موسوم به «پیوندهای دور»، اثر خود را بر مناطقی دور از منشأ پدیده نیز می‌گذارند. مثلاً، تغییر در مسیر تندبادهای اقیانوس آرام می‌تواند باعث بارش‌های سیل‌آسا در یک منطقه و خشکسالی در منطقه‌ای دیگر شود؛ الگوهای بارندگی، مسیر حرکت طوفان‌ها و حتی میانگین دمای مناطق مختلف دستخوش تغییر می‌شود. ازجمله پیامدهای جهانی آن می‎توان به این موارد اشاره کرد: بارش‌های شدید و سیلابی در بخش‌هایی از آمریکای جنوبی، جنوب‌غربی ایالات‌متحده و مناطق خاصی از آفریقا، خشکسالی‌های شدید در نواحی‌ چون آسیای جنوب شرقی، استرالیا و بخش‌هایی از آفریقای جنوبی، افزایش دما در سطح جهانی، اختلال در کشاورزی و تهدیدهای بهداشتی مانند سیلاب‌ها که می‌توانند باعث شیوع بیماری‌های منتقله از طریق آب شوند و خشکسالی‌ها خطر سوء‌تغذیه و تنش‌های گرمایی را افزایش می‌دهند. با آنکه ال‌نینو در اقیانوس آرام شکل می‌گیرد، اثرات آن از مرزهای جغرافیایی می‌گذرد. به‌واسطه‌ پیوندهای جوی جهانی، نواحی‌ از جنوب غرب آسیا -ازجمله ایران- نیز ممکن است تغییراتی در بارندگی‌های شدید، به‌ویژه در فصول پاییز، زمستان و بهار را تجربه کنند. بر اساس مطالعات اخیر، در سال‌هایی که ال‌نینو فعال است، بسامد بارش‌های روزانه‌ شدید در منطقه افزایش می‌یابد، درحالی‌که پدیده لانینا معمولاً اثر معکوس دارد و موجب کاهش این بارش‌ها می‌شود.

بااین‌حال، وضعیت ایران پیچیده‌تر است. برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که در نواحی شمالی، شرقی و جنوب شرقی ایران -که تقریباً  ۲۴ درصد از مساحت کشور را در بر می‌گیرد- میان فعالیت ال‌نینو و میزان بارندگی رابطه‌ منفی وجود دارد. در مقابل، سایر مناطق ایران ممکن است اثراتی کمرنگ‌تر یا متفاوت‌تر را تجربه کنند. به‌عبارت‌دیگر، ال‌نینو می‌تواند در برخی مناطق باعث افزایش بارش و در برخی دیگر موجب خشکسالی شود، که این تفاوت، وابسته به موقعیت جغرافیایی، فصل سال و شرایط جوی هر منطقه است. در مطالعات اقلیمی گسترده‌تر نیز نشان داده شده که تقریباً ۲۶ درصد از تغییرات سالانه بارش در ایران با دمای سطحی ناحیه‌ای از اقیانوس آرام موسوم به «نینیو 3 /4» 

قابل تبیین است. این تاثیر در دوره‌های ال‌نینوی شرقی محسوس‌تر است؛ به‌طوری‌که در این دوره‌ها، نواحی شمالی، شمال غربی و غربی ایران شرایطی مرطوب‌تر از حد نرمال را تجربه می‌کنند، درحالی‌که نواحی مرکزی، جنوبی و شرقی خشک‌تر می‌شوند.

شواهد تاریخی

1- ناهنجاری‌های فصلی و تفاوت‌های منطقه‌ای: تحلیل داده‌های ۳۱ ایستگاه هواشناسی طی سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۸۴ نشان داد که ناهنجاری‌های بارش (افزایش یا کاهش شدید نسبت به میانگین) در فصل زمستان بیشتر از بهار یا پاییز بروز می‌کنند. برای نمونه، مناطق مرکزی ایران در دهه ۶۰ شمسی طی برخی فازهای ENSO، شاهد افزایش چشمگیر بارندگی بوده‌اند. در پژوهشی دیگر در بازه سال‌های ۱۳۶۶ تا ۱۳۹۴، مشخص شد که در دوره‌های شدید ENSO، نوسانات بارندگی ممکن است تا ۱۵۰ میلی‌متر بیشتر یا کمتر از میانگین ثبت شوند؛ هرچند مناطق جنوب شرق، شرق و فلات مرکزی ایران کمتر تحت تاثیر قرار می‌گیرند، اما کاملاً مصون نیستند.

2-  ارتباط ENSO با پدیده‌هایی نظیر طوفان‌های گردوغبار: ال‌نینو در فازهای گرم خود ممکن است تعداد روزهای گردوخاکی را در استان‌هایی مانند خوزستان و سیستان‌وبلوچستان کاهش دهد. برای مثال، یک مطالعه نشان داد در دوره‌های مثبت ENSO، خوزستان روزهای گردوغباری کمتری را تجربه کرده است.

در شهرکرد، بارندگی ماهانه در سال‌های ال‌نینو (۱۳۳۵ تا ۱۳۸۴) همبستگی معناداری با شاخص‌های ENSO داشته است، به‌طوری‌که برخی ماه‌ها بارش‌ها به‌طور محسوسی از نُرم خارج شده‌اند.

پیش‌بینی‌های اقلیمی و مدل‌های آینده‌نگر

1- پیش‌بینی‌های کوتاه‌مدت: سازمان هواشناسی ایران و دیگر تحلیلگران اشاره کرده‌اند که چرخه ENSO، با احتمال افزایش وقوع لانینا در ماه‌های پیش‌رو، در حال گذار به فاز بی‌طرف است. این روند احتمالاً به معنای کاهش اثراث ال‌نینو در آینده نزدیک است. بااین‌حال، به ‌دلیل آنکه ایران در سال‌های اخیر با کم‌بارشی شدید روبه‌رو بوده، حتی فاز بی‌طرف یا لانینا نیز می‌تواند به خشکسالی دامن بزند.

2- پیش‌بینی‌های بلندمدت در بستر تغییر اقلیم: الگو‌های اقلیمی برای تهران و سایر شهرها، روند افزایشی دما را در دهه‌های آینده پیش‌بینی می‌کنند. بیشینه دمای تابستان در حال افزایش است و بارندگی بهاری نیز اغلب روندی کاهشی دارد. هرچند این پیش‌بینی‌ها الزاماً به‌صورت مستقیم با ENSO در ارتباط نیستند، اما گرمایش و خشکی افزوده می‌تواند اثرات ENSO را تشدید کند.

71

شکنندگی هیدرولوژیکی ایران

ایران سال‌هاست که با مسئله کم‌آبی دست‌وپنجه نرم می‌کند. کاهش بارش‌ها، بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی، فرسودگی زیرساخت‌های آبی و افزایش دما بر اثر تغییرات اقلیمی، مجموعاً سامانه‌های آبی کشور را به آستانه بحران رسانده‌اند. درک این شکنندگی ذاتی، پیش‌نیازی ضروری برای ارزیابی میزان فشاری است که پدیده‌ای مانند ال‌نینو ممکن است بر منابع آب کشور وارد کند.

تا ابتدای سال 1404، ورودی آب به سدهای ایران حدود ۲۸ درصد نسبت به سال گذشته کاهش یافته و بسیاری از مخازن اصلی کشور به سطحی بحرانی ازنظر ذخایر رسیده‌اند. بیش از ۱۴ سد بزرگ در ۱۰ استان، کمتر از ۱۵ درصد ظرفیت خود را پر کرده‌اند؛ ازجمله سد لار در استان تهران که تنها حدود ۱۶ درصد ظرفیت دارد، و سدهای لتیان و ماملو که هر دو در محدوده ۱۱ درصد هستند. شرایط در استان‌هایی چون کرمان، فارس و هرمزگان نیز کمابیش مشابه است. به‌طور میانگین، سطح پرشدگی مخازن سدها در کشور بین ۴۴ تا ۵۰ درصد متغیر است. اما این میانگین، تفاوت‌های منطقه‌ای را پنهان می‌کند؛ بسیاری از سدها عملاً خالی هستند یا در سطوحی بسیار پایین‌تر از حد پایداری قرار دارند.

از سوی دیگر، الگوی بارش‌های کشور نیز نگران‌کننده است. در بسیاری از استان‌ها، میزان بارش در پاییز و زمستان به‌مراتب کمتر از میانگین‌های بلندمدت بوده و کسری بارندگی در برخی نقاط به بیش از ۴۰ یا حتی ۵۰ درصد رسیده است. استان تهران، به‌عنوان نمونه، در فصل‌های اخیر حدود ۴۲ درصد کمتر از میانگین بلندمدت خود باران دریافت کرده است. در این میان، کاهش چشمگیر برف و یخچال‌های طبیعی نیز عاملی مضاعف است؛ چراکه ذوب برف نقش کلیدی در تغذیه سدها و تامین آب کشاورزی در فصل‌های گرم دارد.  

ترکیب این عوامل، شکنندگی ساختاری منابع آبی ایران را به‌وضوح نمایان می‌کند. سدهایی که هم‌اکنون با حداقل ذخیره کار می‌کنند، تنها با یک انحراف جزئی در زمان یا میزان بارندگی ممکن است به شرایط بحرانی برسند. کاهش شدید منابع زیرزمینی نیز موجب شده در زمان کم‌آبی سطحی، پشتیبانی لازم از دل خاک نیز موجود نباشد. از طرفی، افزایش نوسانات اقلیمی -چه در قالب خشکسالی‌های شدیدتر و چه بارش‌های سیلابی در برخی مناطق- بار مضاعفی بر زیرساخت‌هایی وارد می‌کند که نه‌تنها توان مقابله با افراط‌ها را ندارند، بلکه خود یکی از گلوگاه‌های بحران‌ساز هستند. اگر زیرساخت‌ها و مدیریت منابع به‌روزرسانی نشوند، احتمال همزمانی کم‌آبی در یک منطقه و سیل در منطقه‌ای دیگر، در سال‌های ال‌نینو کاملاً محتمل است.

بدتر آنکه، روند اقلیمی حاکی از آن است که شرایط پیش‌فرض در آینده، به‌مراتب سخت‌تر خواهد بود؛ خشکسالی‌های بیشتر، کاهش منابع ذخیره‌ای و افزایش تقاضا برای آب. در چنین زمینه‌ای، ال‌نینو نه‌فقط یک بحران مقطعی، بلکه ماشه‌ای برای عبور از مرزهای پایداری در بسیاری از مناطق کشور خواهد بود.

کشاورزی و امنیت غذایی در آستانه تهدید

بخش کشاورزی ایران پیوندی عمیق با اقلیم و دسترسی به منابع آب دارد. به همین دلیل، اگر پدیده‌هایی مانند ال‌نینو شرایط اقلیمی را وخیم‌تر کنند، این بخش به‌شدت آسیب‌پذیر خواهد بود. یافته‌های علمی متعدد نشان می‌دهد که تغییرات دما، بارش و نوسانات فصلی چگونه می‌توانند بر عملکرد محصولات کشاورزی اثر بگذارند و به‌روشنی مشخص می‌کنند که چه چیزی در معرض خطر قرار دارد.

در یکی از مطالعات اخیر که به بررسی عملکرد ۳۵ گونه گیاهی مهم در ایران پرداخته، مشخص شده که در سناریوهای تغییر اقلیم، بیشتر محصولات آبی -به‌ویژه در مناطق گرم‌تر- کاهش عملکرد خواهند داشت. محصولات فصل گرم ممکن است ۸ تا ۱۲ درصد کاهش محصول را تجربه کنند، درحالی‌که محصولات فصل خنک کمتر تاثیر می‌پذیرند.

در مطالعه‌ای دیگر که از شبیه‌سازی‌های مونت‌کارلو برای بررسی عملکرد گندم و برنج در بازه ۱۳۶۷ تا ۱۳۹۸ استفاده کرده، کاهش عملکرد در گندم دیم تا ۴۲ درصد، در گندم آبی تا ۲۹ درصد و در برنج تا ۲۱ درصد پیش‌بینی شده است. محصولات باغی و درختی نیز در امان نیستند. تغییرات اقلیمی بر محصولاتی مانند پسته، موز و انبه تاثیر منفی گذاشته است.

ازآنجاکه بیش از ۹۰ درصد تولیدات زراعی ایران وابسته به آبیاری است، کاهش منابع آب سطحی (مانند سدها یا ذوب برف) در کنار افزایش دمای تبخیرکننده، می‌تواند عملکرد این محصولات را به‌شدت تهدید کند. از سوی دیگر، مناطق و محصولات وابسته به بارش دیم نیز در صورت تاخیر در شروع فصل بارندگی یا بارش کمتر از حد نرمال، با خطر جدی کاهش عملکرد روبه‌رو خواهند شد. این وضعیت به‌ویژه برای کشاورزان خرد تهدیدی جدی برای امنیت غذایی و معیشت به شمار می‌رود.

ناهمگونی اقلیمی نیز عامل مهمی است؛ برخی مناطق شمال غربی با بارش بیشتر و دمای پایین‌تر، ممکن است کمتر آسیب ببینند، درحالی‌که مناطق گرم و خشک‌تر مانند مرکز و جنوب شرق کشور در برابر آثار ال‌نینو بسیار آسیب‌پذیرتر هستند.

سیلاب و شکاف‌های زیرساختی

حتی بدون وقوع ال‌نینو، ایران بارها با سیلاب‌های ویرانگر و ضعف زیرساخت‌های شهری مواجه بوده است. بارش‌های سنگین، زهکشی ناکارآمد، فرسودگی زیرساخت‌ها و نبود برنامه‌ریزی شهری یکپارچه، بسیاری از شهرها را در معرض خطر مستقیم قرار داده‌اند. حال اگر ال‌نینو به افزایش بارش یا شدت طوفان‌ها در فصل‌های خاص بینجامد، همین آسیب‌پذیری‌ها می‌توانند به فاجعه بدل شوند.

زیرساخت‌های فعلی در بسیاری از مناطق کشور قادر به پاسخگویی به این شرایط نیستند. شبکه‌های زهکشی شهری که برای شرایط اقلیمی دهه‌های گذشته طراحی شده‌اند، در برابر بارش‌های شدید فعلی پاسخگو نیستند. جاده‌ها و پل‌ها، به‌ویژه در مناطق نیمه‌روستایی یا با جمعیت رو به رشد، اغلب تاب‌آوری لازم را ندارند و با اولین طغیان رودخانه‌ها، تخریب می‌شوند. فرونشست زمین نیز تهدیدی جدی برای زیرساخت‌هاست. برداشت بیش‌ازحد از آب‌های زیرزمینی باعث نشست زمین در مناطقی مانند تهران، اصفهان و کرمان شده که در برخی نقاط، نرخ آن به بیش از ۳۰ سانتی‌متر در سال رسیده است. این پدیده به خطوط لوله، پیاده‌روها، کانال‌های زهکشی و هر سازه‌ای که به زمین متصل است آسیب می‌رساند.

در سال‌هایی که ال‌نینو شدت بارندگی را افزایش می‌دهد، احتمال دارد که سامانه‌های فعلی زهکشی، جاده‌ها و پل‌ها، پاسخگوی حجم آب نباشند. در مناطقی که دچار فرونشست شده‌اند، ظرفیت جذب یا هدایت آب به‌شدت کاهش می‌یابد. همچنین، کمبود فضای سبز و پوشش نفوذپذیر در شهرها، باعث می‌شود آب جایی برای جذب نداشته باشد و پدیده «سیلاب لحظه‌ای» تشدید شود. 

دراین پرونده بخوانید ...