خاموشی عصر شاهی
چرا حکومت پهلوی در سالهای آخر با ناترازی برق روبهرو بود؟
دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ را میتوان دوران جهش صنعتی ایران دانست؛ دورهای که شعار «تمدن بزرگ» بر سر زبانها بود و دولت پهلوی میکوشید با اجرای برنامههای عمرانی پیدرپی، چهرهای مدرن و صنعتی از کشور ارائه کند. در این میان، برق نهفقط بهعنوان یک کالای مصرفی، بلکه بهمثابه «زیرساخت توسعه» جایگاه ویژهای در سیاستگذاریها یافت. نگاه دولت به صنعت برق در این سالها نشان میدهد که افزایش ظرفیت نیروگاهی و گسترش شبکه سراسری، تنها بخشی از اهداف کلان بوده است؛ اهدافی که از تامین رفاه خانوارها تا تغذیه صنایع سنگین را دربر میگرفت. اما آنچه در پشت پرده این برنامههای پرزرقوبرق رخ داد، واقعیتی دیگر بود: خاموشیهای مکرر، کاهش ولتاژ، تعطیلی کارخانهها، اعتراض اصناف و گلایههای عمومی. در حالی که دولت وعده میداد ایران نهتنها از برق بینیاز خواهد شد بلکه توان صادرات انرژی به کشورهای همسایه را نیز خواهد داشت، پایتخت کشور در تاریکی فرو رفته بود. بحران خاموشیهای گسترده در تهران در میانه دهه 50، تنها یک مشکل فنی یا کمبود زیرساخت نبود؛ آینهای بود از چالشهای مدیریتی، ضعف در آیندهنگری و سرعت شتابان شهرنشینی. دولت پهلوی با اجرای طرحهای متنوع توسعه برق، تلاش کرد این بحران را مهار کند، اما پرسش اصلی آن است که آیا این اقدامات توانستند بهراستی پاسخی پایدار به نیاز روبهافزایش پایتخت بدهند؟
خاموشیهای گسترده
نخستین خاموشیهای برق در تهران به سالهای آغازین سلطنت محمدرضا پهلوی بازمیگردد. رشد سریع جمعیت تهران، ناکارآمدی مدیریت شهری و پیامدهای جنگ جهانی دوم باعث ضعف شدید شبکه برق پایتخت شده بود. حتی در زمان پخش پیام نوروزی شاه، شهر در تاریکی کامل فرو رفت. اداره برق علت این حادثه را «ریزش سقف» اعلام کرد، اما نتیجه آن برکناری مهندس ناصر مسعود انصاری، رئیس اداره برق تهران، بود. در پی این واقعه، سندیکای کارگران و اتحادیه کارکنان اداره کل برق با صدور بیانیهای بر فشار بیش از حد بر کارخانه برق و ضعف مدیریت تاکید کردند.
در دهه ۱۳۴۰ نیز خاموشیهای پراکنده ادامه داشت. امید میرفت با افتتاح نیروگاه فرحآباد در سال ۱۳۴۶ مشکل کمبود برق تهران برطرف شود، اما قطعیهای موردی همچنان ادامه یافت. در جلسه ۲۷تیر ۱۳۴۷ مجلس شورای ملی، دکتر صدر از وزارت آب و برق درباره خاموشیهای مکرر پایتخت پرسید و ظهیری، معاون وزارتخانه، با وعده نصب ترانسفورماتورهای جدید و رفع نواقص کوشید نمایندگان را قانع کند. در آن مقطع، برق تهران دیگر دچار مشکل اساسی نشد.
نخستین خاموشی گسترده اما در خرداد ۱۳۵۵ و پس از تکمیل شبکه سراسری برق رخ داد. کارشناسان هشدار داده بودند که با آغاز تابستان و افزایش استفاده از کولر، کمبود برق تشدید خواهد شد. طبق اعلام توانیر، تهران در ساعات اولیه شب بیش از ۱۰۰ مگاوات کمبود برق داشت و برق مناطقی چون توپخانه، خیام، سعدی، کوشک، هدایت و خیابانهای اطراف بین ساعت ۷:50 تا ۸:30 شب قطع میشد. راهکار وزارت نیرو، اجرای خاموشی نوبتی محلات بود. معاون وزیر، جهانگیر مهدمینا، وعده داد که هیچ محلهای بیش از یکبار در هفته خاموش نخواهد شد. با این حال، خاموشیها در اواخر خرداد ۱۳۵۵ شدت گرفت و قطع برق به ساعات روز نیز سرایت کرد. کاهش ولتاژ بهعنوان یک راهحل کوتاهمدت به کار گرفته شد، اما ولتاژ گاه از ۲۲۰ به ۱۸۰ ولت سقوط میکرد و این امر خسارات جدی به لوازم خانگی مانند یخچال و کولر وارد میکرد.
تداوم خاموشیها موجی از اعتراضات را برانگیخت. انجمن شهرستان تهران -نخستین شورای شهر ایران- در جلسهای به ریاست مظفر زنگنه از سازمان برنامه و بودجه خواست اعتبارات لازم را برای خرید موتورهای مولد در اختیار وزارت نیرو قرار دهد تا خاموشی نوبتی متوقف شود. انجمن همچنین تاکید کرد دولت باید از همان سال برای سال آینده برنامهریزی کند و اقدامات لازم را انجام دهد تا مردم دیگر در سال آتی مشکل قطعی برق نداشته باشند. یکی از انتقادات انجمن این بود که وزارت نیرو گفته نیروی برق کشور به اندازهای است که میتواند به کشورهای همجوار هم برق صادر کند، ولی مشخص شد که در خود تهران هم برق جیرهبندی میشود (اطلاعات، چهارشنبه 2 تیر 1355).
نشریه صنعت برق اعلام کرد که تولید برق سرانه کشور در سال ۱۳۵۵ به ۵۱۴ کیلوواتساعت رسید که نسبت به سال قبل 5 /7 درصد رشد داشت. بر پایه گزارش توانیر، تولید کل برق کشور در پایان این سال ۱۷,۳۱۱ میلیون کیلوواتساعت بود که 1 /82 درصد آن از طریق نیروگاههای وزارت نیرو و 9 /17 درصد آن به وسیله موسسههای خارج از مدیریت وزارتخانه تولید شد. با وجود این افزایش تولید، خاموشیهای مکرر در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ همچنان ادامه یافت. برای جبران کمبود برق در تهران، دولت بخشنامهای صادر کرد که به موجب آن، تمامی وزارتخانهها، سازمانها و موسسههای دولتی، نظامی و کشوری ملزم شدند از روشن نگه داشتن چراغهای غیرضروری خودداری کنند. همچنین مقرر شد در شبها، چراغهای محوطه وزارتخانهها، سازمانها، موسسههای دولتی و پارکها -جز موارد حفاظتی- خاموش بماند. علاوه بر این، شهرداری تهران موظف شد چراغهای نئون تابلوهای سردر مغازهها را در ساعات اولیه شبهای تابستان خاموش کند.
اسدالله علم خاموشیهای مکرر برق را با راهاندازی صنعت در تضاد میداند و مینویسد: «یکشنبه 26 /10 /55... نبودن برق و ساعات ممتد خاموشی در پایتخت و ولایات، خوابیدن و ضرر هنگفت صنایع به علت نبودن برق، خرابی تلفن، نبودن خواربار (جز نان)، بیاعتنایی به درخواستهای مردم، مقررات خلقالساعه و گرانی نرخها و غیره.» علم همچنین ضمن کنایه به مرز تمدن بزرگ میگوید: ولی از حق نباید گذشت که دولتمردان شوروی سرویسهای اولیه را به مردم رساندهاند، مثل سوادآموزی، حملونقل، تا حدی مسکن، آب و برق و این بود که باز سفر را بر من تلخ کرد، زیرا به فکر اینکه در مرز تمدن بزرگ، پایتخت کشور ما هنوز خاموشی برق داشته و هیچ سرویس صحیحی، نه آب، نه برق، حتی در پایتخت نتوانیم به مردم بدهیم، واقعاً ننگ است، واقعاً ننگ است... . در تابستان ۱۳۵۶، بار دیگر خاموشیهای نوبتی در محلههای تهران اجرا شد. روزنامه اطلاعات در شماره ششم تیر جدول خاموشیها را منتشر کرد و اداره برق نیز شماره تلفنی برای اطلاعرسانی در اختیار شهروندان گذاشت (اطلاعات، دوشنبه 6 تیر 1356). طبق برنامه، برق هر منطقه از ساعت ۷ تا ۲۳ به مدت دو ساعت قطع میشد، اواسط ظهر نیز به علت افزایش مصرف برق ضمن اینکه ترانسفورماتورهایی که شامل مرحله سوم بودند خاموش میشدند، برق منطقه مرکزی هم قطع میشد. پرویز حکمت، وزیر نیرو، اعلام کرد به دلیل بارانهای بهار و همچنین صرفهجویی مردم در مصرف آب، مشکل کمبود آب و برق تهران رفع شده و این خاموشیها تا 21 تیر خاتمه مییابد. او علت کمبود فعلی نیروی برق را تاخیر در تحویل به موقع نیروگاه سد رضاشاه دانست و وعده داد مشکل تا تابستان حل شود.
اگرچه قرار بود خاموشیهای تهران طبق جدولهای از پیش اعلامشده اجرا شود، روایتهای مردمی چیز دیگری را نشان میداد. برق برخی مناطق بهجای دو ساعت، گاهی بیش از چهار ساعت قطع میشد (اطلاعات، سهشنبه 7 تیر 1356). درحالیکه حکمت، وزیر نیرو، وعده داده بود مشکل خاموشی تا 21 تیر برطرف شود، او در 9 تیر 1356 در گفتوگویی با محمدعلی کُرد، سرپرست حزب رستاخیز تهران، ابراز امیدواری کرد که تا شهریور دیگر خاموشی در کار نباشد (اطلاعات، پنجشنبه 9 تیر 1356). با این همه، طبق اظهارات وزیر نیرو در ابتدای مرداد که در روزنامهها هم منتشر شد، قرار بود ساعات خاموشی به دو ساعت کاهش یابد، اما کمی بعد وزارت نیرو اعلام کرد که تا راهاندازی مولد دوم نیروگاه سد رضاشاه، هیچ کاهشی در ساعات خاموشی رخ نخواهد داد (اطلاعات، دوشنبه 3 مرداد 1356). خبری که بهسادگی میتوانست بر خشم عمومی بیفزاید.
در همین فضا، روزنامه اطلاعات مقالهای با عنوان «باید در تاریکی بنشینیم و افتخار کنیم» به قلم هادی خرسندی منتشر کرد که در آن با نیشخند، سیاستهای دولت در حوزه برق نقد میشد. خرسندی در این یادداشت به «ستاد خاموشی» که متشکل از چند وزیر بود تاخته و هدف از تشکیل آن را «برنامهریزی برای توزیع عادلانه تاریکی» دانسته بود. او در ادامه طعنه میزد که تشکیل چنین ستادی جای مباهات دارد، چراکه اصولاً در سالهای اخیر هیچ بحرانی بیستاد نمانده است: از ستاد انتخاباتی و مبارزه با گرانفروشی گرفته تا ستاد کنکور و خبری. خرسندی در پایان هشدار میداد که باید منتظر تشکیل «انجمن خاموشی، اتاق خاموشی و کمیته حمایت از روشنکننده» نیز بود (همان). دولت در هفته نخست مرداد 1356 وعده داد با افزایش تولید برق، خاموشیها ابتدا به سه و سپس به دو ساعت کاهش یابد. همچنین توافقی میان وزارت نیرو و سازمان رادیو و تلویزیون صورت گرفت تا برنامههای تلویزیون به حالت عادی بازگردد؛ البته مشروط به راهاندازی واحد سوم نیروگاه سد رضاشاه، اما با وجود آنکه وزارت نیرو در 8 مرداد برنامه جدید کاهش ساعات خاموشی را ابلاغ کرد (اطلاعات، شنبه 8 مرداد 1356)، نهتنها وعدهها محقق نشد، بلکه کشور شاهد خاموشیهای گستردهتر شد. در 20 مرداد 1356 شبکه سراسری برق از کار افتاد و همه شهرهایی که از این شبکه تغذیه میشدند در تاریکی فرو رفتند. تعطیلی پمپبنزینها بهعلت نبود برق موجب افزایش ترافیک شد، خاموشی حتی برگزاری کنکور سراسری را به تاخیر انداخت. وزارت نیرو در اطلاعیهای علت این حادثه را «جرقه در کلیدخانه نیروگاه زرگان اهواز بهدلیل رطوبت و گردوغبار» اعلام کرد که به جدایی 95 مگاوات از سیستم و در نتیجه خاموشی کلی شبکه انجامیده بود (اطلاعات، شنبه 22 مرداد 1356). وزارت نیرو در اطلاعیه دیگری شرکت آلستوم فرانسه را مسئول خاموشیهای گسترده معرفی و آن را به سهلانگاری و وارد کردن خسارت سنگین به ایران متهم کرد. این در حالی بود که کارخانههای برق آلستوم در ایران با نظارت موسسه ایوبانک لندن در سالهای 1336 و 1337 راهاندازی شده بود. با این حال، وزارت نیرو بار دیگر از افزایش خاموشیها خبر داد و جدول جدیدی منتشر کرد (اطلاعات، دوشنبه 24 مرداد 1356). از اواخر مرداد با خنکتر شدن هوا شدت خاموشیها کاهش یافت و سرانجام دولت در 12 شهریور اعلام کرد که خاموشی در تهران پایان یافته است. جهانگیر مهدمینا، معاون توسعه برق وزارت نیرو، البته هشدار داد که این پایان در صورتی پایدار خواهد بود که سطح تولید و مصرف تغییر نکند و مشکلی فنی پیش نیاید (اطلاعات، شنبه 12 شهریور 1356).
در همین دوره، وزارت نیرو گروهی از کارشناسان خارجی را برای تعمیر و راهاندازی نیروگاه سد رضاشاه دعوت کرد. همزمان متخصصان شرکت آلستوم نیز در ایران حضور داشتند، اما به دلیل عقب ماندن از برنامه ضربتی تامین برق، همه طرحهای دولت برای کاهش خاموشی ناکام ماند. از اینرو، برنامه برقرسانی تغییر یافت و تامین برق صنایع تولیدی و مایحتاج مردم در اولویت قرار گرفت. وزارت صنایع موظف شد فهرست کارخانههای حیاتی را برای این منظور تهیه کند.
طولانی شدن خاموشیها در تابستان 1356 فشار مضاعفی بر مردم وارد آورد. شکایتهای تلفنی به مطبوعات سرازیر شد. یکی از مخاطبان اطلاعات پیشنهاد داده بود برای صرفهجویی، کابارههایی که هر شب مبالغ کلانی به خوانندگان میپردازند، خود مولد برق نصب کنند؛ وگرنه از ساعت هشت شب تعطیل شوند. او پرسیده بود: «آیا درست است که آمپول بچه من در یخچال به علت نبود برق فاسد شود، اما خانم خواننده 30 هزار تومان بگیرد و هنگام مالیاتپردازی هم مجهولالمکان باشد؟» (اطلاعات، دوشنبه 27 تیر 1356).
این در حالی بود که مدیرعامل توانیر در سال 1355 وعده داده بود که سال بعد خاموشی نخواهیم داشت. با وجود این، خاموشی در سراسر کشور گستردهتر شد. سیاستهای دولت عمدتاً بر تدابیر فوری استوار بود: کاهش مصرف کارخانهها در بخشهای غیرتولیدی، تنظیم تعطیلات صنایع برای مرداد و شهریور، و تعطیلی برنامههای تلویزیونی از ساعت 10 شب. تدابیر کوتاهمدت نیز بر راهاندازی پایدار نیروگاه سد رضاشاه و افزودن حدود 300 هزار ولت از نیروگاههای گازی تا پایان شهریور تمرکز داشت. برای جبران کمبودها، دولت به وام یک میلیاردفرانکی از بانکهای فرانسه متوسل شد و قراردادی میان مدیرعامل توانیر و بانک «کردی لیونه» به امضا رسید.
با این حال، آماده نشدن نیروگاه سد رضاشاه همچنان پاشنهآشیل صنعت برق باقی ماند. مقامات معتقد بودند اگر این نیروگاه به کار بیفتد، میتواند تا یک میلیون کیلووات برق تولید کند؛ در حالی که نخستین نیروگاه تهران در زمان رضاشاه تنها 6400 کیلووات ظرفیت داشت. معینیان، رئیس دفتر مخصوص شاه، گلایه میکرد که ناهماهنگی در اجرای طرحهای برق با سرعت توسعه کشور موجب نارضایتی شاه شده است، اما هویدا، نخستوزیر، خاموشیها را نشانه «پیشرفت» میدانست و میگفت: «پیشرفت [کشور] گاهی چنان زیاد و سریع بود که به فکر لجستیک نمیافتادیم ولی این به معنای آن نیست که امروز رغبت پیشرفتمان را برای رسیدن لجستیک کم کنیم، بالعکس باید لجستیک طرحها با سرعت بیشتری حرکت کند... انتقاداتی که میشود خود نشانه پیشرفت مملکت است؛ چون اگر پیشرفتی نبود انتقادی هم وجود نمیداشت.» به هر حال این خاموشیها ضرر هنگفتی به صنایع و کارخانهها وارد کرده و دولت درصدد جبران این خسارتها برآمده بود. فرخ نجمآبادی، وزیر صنایع و معادن و همچنین عضو کمیته تامین برق، در گفتوگویی اعلام کرد که فهرستی از کارخانههایی که در نتیجه خاموشی برق ضرر دیدهاند تهیه میشود و پس از طرح در کمیسیون شاهنشاهی، خسارت آنها از شرکت برق آلستوم دریافت خواهد شد (اطلاعات، دوشنبه 27 تیر 1356).
گزارش کمیسیون شاهنشاهی نشان میداد که تولید ایرالکو از 51 هزار تن در سال 1353 به 29 هزار تن در سال 1355 کاهش یافته است؛ در واقع یکی از دلایل این کاهش تولید این بود که وزارت نیرو نتوانسته بود برق مورد نیاز این کارخانه را تامین کند و به دلیل قطع و خاموشی برق، واحدهای صنعتی و تولیدی کارخانه مرتب تعطیل شده بود. دیگر کارخانههای تهران هم وضع بهتری نداشتند. چنانکه کارخانههای آجر تهران که باید روزی چهارصد هزار قالب آجر تولید میکردند، به دلیل کاهش برق روزی 200 هزار قالب تولید میکردند و کمبود ولتاژ برق باعث شده بود که بسیاری از الکتروموتورهای این کارخانهها بسوزد و به وسایل برقی دیگرشان هم خسارت وارد شود. از سوی دیگر رابطه مستقیمی بین قطعی برق و افزایش قیمت کالاها وجود داشت، زیرا قطعی برق به کاهش تولید، بیکاری کارگر و ضرر و زیان کارفرما منجر میشود و او هم ضررش را با افزایش قیمت جبران میکند (همان).
مسعود بهنود در کتاب «از سید ضیاء تا بختیار» در شرح وقایع آخرین دوره دولت هویدا از مهر ۱۳۵۴ تا مرداد ۱۳۵۶ به قطعی سراسری برق در زمستان ۱۳۵۵ اشاره میکند و مینویسد: «شبی شبکه سراسری برق کشور که شاه آنقدر به آن مینازید، از کار افتاد. کشور در تاریکی و سرما فرو رفت. مهمتر از همه تهران. از بالا که بدان مینگریستی، جز محوطه کاخها، محل زندگی خانواده خوشبخت پهلوی، و اداره مرکزی ساواک و واحدهای بزرگ ارتشی، همهجا در تاریکی بود. علاوه بر اینها در مرتفعترین نقطه شهر، بر بالای بلندی، سینهکش کوهها، خانه تازه نصیری نیز روشن بود، و گویی او مواظب شهر. ... خاموشیهای برق که در روزهای بعد نیز ادامه یافت، بیشتر از فرو افتادن در استادیوم ناتمام صدهزارنفری، در آیین «سپاس» و کشته شدن ۳۰ تن، و هم فرو ریختن سقف فرودگاه مهرآباد بر سر مسافران و مشایعانشان، خرابی کارها را فریاد کرد. ... خاموشیهای مداوم برق و آشکار شدن کمبودها در این زمینه، نشان داد که ایجاد یک شبکه سراسری پرخرج، و تاسیس سدهای نمایشی بزرگ تا چه حد زیانآور است. ولی علت اصلی آن کلاهبرداری شرکت «جنرال الکتریک» بود که سالها پیش، هنگام ساختن «نیروگاه شهریار» بزرگترین تامینکننده برق تهران به جهت یک اشتباه (عمدی؟) بزرگ، این نیروگاه را چنان ساخته بود که همواره یکی از سه بخش آن میبایست در حال تعمیر باشد.» مسعود بهنود در ادامه درباره برنامههای صرفهجویی در مصرف برق مینویسد: «اما همگی میدیدند که در این تحمل سختی نیز، همگان در یک سطح قرار ندارند. متخصصان برق و کشیکهای تنظیم خاموشیهای برق، به بیرون خبر دادند که در بسیاری از مواقع، با تلفنی و پیغامی به وزیر نیرو، محلهای از خاموشی معاف، و خاموشی محلات دیگر بیشتر میشود. از دفتر والاحضرتها و درباریان، جایی که آنان شب میهمان بودند، به دفتر وزیر نیرو، محرمانه گفته میشد، و آن محله تا صبح خاموشی نمیدید.»
راهکارهای دولت برای تامین برق تهران
در این زمان، دولت راهکارها و اقداماتی برای صرفهجویی در برق انجام داد، که تمام بار آن بر دوش مردم و صنعت بود و نه دولت.
صرفهجویی در مصرف
یکی از اصلیترین توصیههای مسئولان شرکت توانیر در سالهای پایانی حکومت پهلوی، صرفهجویی در مصرف برق بود. مقامات این شرکت تاکید داشتند که شهروندان تهرانی باید بهویژه در سه ساعت نخست شب، استفاده از برق را به حداقل برسانند؛ چراغهای اضافی خانهها را خاموش کنند و استفاده از وسایل برقی پرمصرف مانند اتو را به ساعات دیگر شبانهروز موکول کنند. در همین راستا، دولت در خرداد ۱۳۵۶ «طرح صرفهجویی برق» را به اجرا گذاشت. مطابق این طرح، چراغهای معابر عمومی بیش از گذشته خاموش میشد. اگر پیشتر چراغهای خیابانها یک در میان خاموش بود، پس از اجرای این برنامه، نسبت خاموشی به سه در میان افزایش یافت. افزون بر این، تلویزیون نیز موظف شد برنامههای آموزشی برای ترغیب مردم به کاهش استفاده از این رسانه تولید کند. نکته مهم این بود که طرح صرفهجویی فقط به تهران محدود نمیشد و در تمامی شهرها و شهرستانهایی که به شبکه سراسری برق متصل بودند، اجرا میشد. تنها مناطقی مانند خراسان و بندرعباس، که از شبکه سراسری تغذیه نمیکردند، از این برنامه مستثنی بودند. به این ترتیب پیشبینی میشد با اجرای طرح، مدت زمان خاموشیها در سطح کشور کاهش یابد.
این برنامه علاوه بر خانوارها، شامل ادارات و اصناف نیز میشد. وزارت نیرو با همکاری اتاق اصناف تهران، طرحی مشترک را برای کنترل مصرف برق در سطح شهر اجرا کرد. بازرسان فنی وزارت نیرو و 10 گروه ضربت اتاق اصناف مامور اجرای این طرح بودند. بر اساس دستورالعملها، مشاغلی چون لوسترفروشیها، رستورانها، سینماها و فروشگاهها ملزم بودند در مصرف برق صرفهجویی کنند.
رسول رحیمی، رئیس اتاق اصناف تهران، به تمامی واحدهای صنفی اخطار داد که با رعایت دقیق ساعات کار و کاهش مصرف برق همکاری کنند. همچنین به شبکه نظارت و سازمان مبارزه با گرانفروشی اتاق اصناف دستور داده شد واحدهای صنفی متخلف را تحت پیگرد قانونی قرار دهند. ماموران فنی وزارت نیرو و اتاق اصناف نیز اختیار داشتند برق مغازههایی را که مقررات صرفهجویی را رعایت نمیکردند، قطع کنند. در نتیجه، برق بسیاری از مغازههای تهران در تابستان ۱۳۵۶ به دلیل تخلف از قوانین وزارت نیرو قطع شد (اطلاعات، سهشنبه 4 مرداد 1356).
خاموشی نوبتی
شرکت توانیر، یکی از علل اصلی تداوم خاموشیها را صرفهجویی نکردن مردم اعلام میکرد. مجید رحمانی، مدیرعامل این شرکت و مسئول تولید و انتقال برق، اعلام کرد که تغییراتی در برنامه خاموشی تهران اعمال خواهد شد تا از خاموشیهای ممتد جلوگیری شود. با این حال، این تغییرات عملاً نتیجهای جز تعطیلی واحدهای کوچک صنعتی دربر نداشت. او همچنین اعتراف کرد که پیشبینی دولت مبنی بر تولید پنج هزار مگاوات برق تا سال ۱۳۵۵ بر اساس رشد درآمد سرانه، محقق نشد؛ زیرا مشکلات اقتصادی و عوامل پیشبینیناپذیر متعددی مانع تحقق این هدف شد.
در ۲۸ تیر ۱۳۵۶ جدول خاموشی مناطق مختلف تهران در روزنامهها منتشر شد. پرویز حکمت، وزیر نیرو، اعلام کرد این برنامه تا شهریور ۱۳۵۶ ادامه خواهد داشت و با راهاندازی نیروگاههای جدید، مدت خاموشیها بهتدریج کاهش مییابد؛ بهگونهای که از چهار ساعت در روز به دو ساعت، سپس به یک ساعت و در نهایت به زمان بسیار اندکی محدود شود. او تاکید داشت که با وزارتخانه تعهدی گرفته شده تا سه مولد برق سد رضاشاه در تاریخهای دوم و دوازدهم مرداد و اوایل شهریور به بهرهبرداری برسند (اطلاعات، چهارشنبه 29 تیر 1356). با وجود ورود نیروگاههای جدید به مدار، مشکل کمبود برق همچنان پابرجا بود. وزیر نیرو یکی از راهکارهای مهم برای مدیریت بحران را ذخیره بخشی از ظرفیت تولید نیروگاهها بهعنوان «ذخیره اضطراری» میدانست تا در مواقع بحرانی مورد استفاده قرار گیرد.
از دهه نخست مرداد ۱۳۵۶، برنامه جدیدی برای خاموشیهای نوبتی اجرا شد. بر اساس این طرح، مدت خاموشیها از چهار ساعت به سه ساعت کاهش یافت. جدول خاموشی که وزارت نیرو به شرکت برق تهران ارائه کرده بود، آغاز خاموشیها را از ساعت ۷ صبح و پایان آن را در ساعت ۸ شب تعیین میکرد. تنها روزهای جمعه از این برنامه مستثنی بودند. مقامات وزارت نیرو علت کاهش ساعات خاموشی را آغاز بهرهبرداری از مولدهای برق سد رضاشاه و ورود مولدهای گازی نیروگاه شهر ری اعلام کردند (اطلاعات، شنبه 8 مرداد 1356).
هرچند خاموشی نوبتی تا حدودی به کاهش فشار کمبود برق کمک کرد، اما مشکلات گستردهای در زندگی روزمره مردم به وجود آورد. این خاموشیها موجب اخلال در فعالیت ادارات دولتی و خصوصی شد و اصناف مختلف نیز خسارات زیادی متحمل شدند. صنوفی همچون تعمیرکاران لوازم برقی، قصابیها، شیرینیپزیها و اغذیهفروشیها از جمله آسیبدیدگان اصلی بودند.
توربینهای گازی در صنعت برق
یکی از راهکارهای اصلی دولت برای جبران کمبود برق در نیمه دوم دهه ۱۳۵۰، استفاده از توربینهای گازی بود. شرکت توانیر اعلام کرده بود که برای افزایش تولید برق و انتقال آن به شبکه سراسری، مطالعات متعددی انجام شده و نتایج نشان میدهد که بهرهگیری از این نوع توربینها میتواند راهگشا باشد. وزیر نیرو نیز در جلسه شورای اقتصاد مورخ ۲۶ دی ۱۳۵۵ با اذعان به کمبود شدید برق کشور، بر لزوم افزایش ظرفیت تولید تا حدود هزار مگاوات قدرت اسمی تاکید کرد. از آنجا که فرصت محدودی برای اجرای این طرح وجود داشت، استفاده از توربینهای گازی بهعنوان گزینهای سریع و عملی انتخاب شد.
با این حال، نخستین مشکل جدی در اجرای طرح، هزینه سنگین خرید توربینها بود. برآوردها نشان میداد که با احتساب واحدهایی که در شبکه سراسری برق کشور در دست نصب بودند، هر کیلووات برق تولیدی از این توربینها حدود ۲۵۰ دلار هزینه دارد. بر همین اساس، کل پروژه نیازمند اعتباری معادل ۵ /۱۷ میلیارد ریال بود. به گفته متولیان صنعت برق، در سال ۱۳۵۵ بیش از یک میلیون کیلووات توربین گازی خریداری شد، اما چالش اساسی پس از خرید، زمانبر بودن مراحل نصب و انتقال انرژی این واحدها به شبکه سراسری بود. توانیر قول داده بود تا سال 1357 با ایجاد نیروگاههای نکا به ظرفیت یک میلیون و 700 هزار کیلووات، بندرعباس با ظرفیت یک میلیون و 300 هزار کیلووات، اهواز با ظرفیت یک میلیون و 400 هزار کیلووات و همچنین تبریز با ظرفیت 700 هزار کیلووات مشکل کمبود برق کشور را برطرف کند (اطلاعات، دوشنبه 24 خرداد 1355). برای تامین مالی این پروژهها نیز، دولت اقدام به اخذ وامهای خارجی کرد. بخشی از این تامین مالی از طریق قرارداد با شرکت فرانسوی آلستوم صورت گرفت.
تعطیلی ادارات و کارخانهها
به گفته مدیرعامل توانیر، تهران در نگاه بسیاری از خارجیها «روشنترین شهر دنیا» بود. او دلیل خاموشی نداشتن لندن را نه برتری زیرساختها، بلکه تعطیلی فروشگاهها و مغازهها از ساعت پنج عصر میدانست. توانیر معتقد بود مصرف برق کارخانهها و موسسههای دولتی و خصوصی در تهران بسیار بالاتر از حد نرمال است و باید ترتیبی داده شود تا این واحدها از ساعت پنج عصر، که پیک مصرف برق آغاز میشد، تعطیل کنند و در عوض کار خود را از ساعت سه یا چهار صبح آغاز کنند؛ ساعتی که فشار مصرف بر شبکه کمتر بود (اطلاعات، دوشنبه 24 خرداد 1355).
در چنین شرایطی، امیرعباس هویدا در 15 تیر 1356 دستور داد «برنامه ضربتی تامین برق صنایع تولیدی» تدوین شود. این برنامه در پنج ماده تنظیم شد:
1- تامین برق صنایع تولیدی، چاههای آب کشاورزی و مایحتاج عمومی در اولویت است.
2- وزرای کشاورزی و عمران روستایی موظفاند برای اجرای برنامه ضربتی به شهرستانها سفر کنند.
3- واحدهای خصوصی، دولتی و ارتشی که مولد برق اختصاصی دارند، مکلفاند از همان مولدها استفاده کنند و مصرف شبکه سراسری را به حداقل برسانند.
4- وزارت راه و ترابری، راهآهن دولتی، گمرکات و پلیس راه باید تسهیلات فوری برای ترخیص و حمل تجهیزات آب و برق فراهم کنند.
5- اختیار کامل تدوین و اجرای برنامههای خاموشی به مدیران عامل شرکتهای آب و برق در سراسر کشور واگذار میشود (اطلاعات، چهارشنبه 15 تیر 1356).
انتظار میرفت اجرای این طرح، مشکلات خاموشی را، بهویژه در صنایع، کاهش دهد، اما نتیجه ملموسی به بار نیاورد و بسیاری از کارخانهها ناچار به تعطیلی شدند. در 25 تیر 1356 سه وزیر کابینه، منصور روحانی (کشاورزی)، فرخ نجمآبادی (صنایع و معادن) و پرویز حکمت (نیرو)، در مصاحبهای تلویزیونی با اذعان به بحران برق، برنامههای آینده را تشریح کردند. وزیر کشاورزی خبر داد که بهترین کارشناسان کانادایی و آمریکایی، در کنار مهندسان شرکت آلستوم، سرگرم تعمیر واحدهای نیروگاه سد رضاشاه هستند؛ با این حال، کشور در شرایط بحرانی به سر میبرد. وزیر صنایع هم هشدار داد که حتی در صورت راهاندازی نیروگاه، مردم باید صرفهجویی کنند، زیرا «جامعه ایران باید از مصرفگرایی بیرون بیاید» و دلیلی ندارد همه چراغها همزمان روشن باشند. او توضیح داد که تعطیلی کارخانهها باید با برنامه و موافقت قبلی باشد؛ چراکه اگر همه واحدها از اول تا پانزدهم مرداد تعطیل شوند، تنها برای 15 روز برق ذخیره خواهد شد و مشکل نیمه دوم مرداد همچنان باقی خواهد ماند (اطلاعات، یکشنبه 26 تیر 1356).
کمی بعد، وزارت صنایع و معادن برنامه زمانبندی تعطیلی کارخانهها را اعلام کرد. براساس این طرح، واحدهای صنعتی از اول مرداد تا پایان شهریور بهطور تناوبی تعطیل میشدند و برق اختصاصی آنها نیز به شبکه سراسری تزریق میشد. برای اجرای این سیاست، کمیتهای مشترک با حضور نمایندگان وزارت نیرو، وزارت صنایع و معادن و اتاق بازرگانی تشکیل شد تا تعطیلات تابستانی صنایع را تنظیم کند و مانع تعطیلی همزمان واحدهای بزرگ و کوچک شود (اطلاعات، دوشنبه 27 تیر 1356). در نتیجه، حدود 180 کارخانه در تهران و حومه بهصورت نوبتی تعطیل و کارگرانشان به مرخصی تابستانی فرستاده شدند. در همان سال که بحران خاموشیها به اوج رسید، بسیاری از صنایع بزرگ مانند ذوبآهن اصفهان اقدام به خرید و نصب مولد اختصاصی کردند. وزارت نیرو نیز به سایر کارخانهها توصیه کرد همین راه را در پیش گیرند. افزون بر این، ساختمانهای بزرگ اداری و تجاری، بیمارستانها، هتلها و مراکز حیاتی دیگر مجاز شدند ژنراتور اختصاصی نصب کنند تا از وابستگی کامل به شبکه سراسری رها شوند (اطلاعات، چهارشنبه 29 تیر 1356).
قطع برنامههای تلویزیونی
یکی از راهکارهای وزارت نیرو برای مهار مصرف برق در تابستان1356، کاهش ساعات پخش برنامههای تلویزیونی بود. از 25 تیر همان سال، پخش برنامههای آموزشی و نیمروز تلویزیون بهکلی متوقف شد و مقرر گردید تلویزیون بهجای 24 ساعت، تنها سه ساعت در شبانهروز برنامه داشته باشد. بر اساس اطلاعیه سازمان رادیو و تلویزیون، اولین برنامه از ساعت 19 آغاز میشد، برنامه دوم از 19:30 تا 22 ادامه داشت و برنامه بینالمللی نیز از 19 تا 22:30 پخش میشد. به این ترتیب در این بازه محدود، صرفاً برنامههای ضروری و منتخب در اختیار مردم قرار میگرفت (اطلاعات، شنبه 25 تیر 1356). به گفته مسئولان توانیر، این تصمیم روزانه حدود 50 تا 60 هزار کیلووات صرفهجویی در مصرف برق به همراه داشت (اطلاعات، چهارشنبه 29 تیر 1356). با این حال، کاهش برنامهها با واکنش منفی جامعه روبهرو شد. خانوادههایی که تلویزیون را تنها وسیله سرگرمی خود میدانستند، کوتاه شدن برنامهها را بسیار سخت و غیرقابلتحمل تلقی کردند. برای کودکان، زنان خانهدار، کارمندان بازنشسته و خانوادههای کمدرآمد، خاموشی تلویزیون حتی از خاموشی لامپ، یخچال یا پنکه دشوارتر بود.
حاصل این اقدامات چه بود؟
پس از مرور روند خاموشیها و اقدامات دولت برای کنترل بحران، اکنون باید ارزیابی کرد که این سیاستها تا چه اندازه کارآمد بود. شواهد نشان میدهد دولت پهلوی در اجرای طرحهای توسعه برق چندان موفق عمل نکرد. درست در زمانی که صنعت کشور به انرژی بیشتری نیاز داشت، زیرساختها نتوانستند پاسخگوی تقاضا باشند و جامعه با کمبود برق، تنشهای روانی و خسارات مادی و معنوی گسترده روبهرو شد.
قطعیهای مکرر برق در تهران زندگی روزمره را مختل کرده بود. این وضعیت نهتنها به خانوارها آسیب میزد بلکه صنوف و فعالیتهای اقتصادی را نیز فلج میکرد. تعمیرکاران لوازم خانگی از مهمترین گروههای متضرر بودند؛ زیرا از یکسو وسایل برقی در اثر نوسانات برق دچار خرابی میشد و از سوی دیگر نبود برق توان کار آنان را کاهش میداد. خشکشوییها نیز قادر به تحویل بهموقع لباسهای مشتریان نبودند. سینماها نیز ناچار بودند در شرایط قطع برق نمایش فیلم را متوقف کنند و در برابر ازدحام معترضین، روی ویترینها اعلامیه نصب کرده بودند که «در صورت قطع برق، پول بلیت پس داده نمیشود» (اطلاعات، یکشنبه 26 تیر 1356). در مقابل، برخی مشاغل از خاموشیها سود بردند. فروشندگان شمع، چراغقوه، ترانسفورماتور و ژنراتورهای کوچک خانگی با رونق بیسابقهای مواجه شدند و در عمل بازاری سیاه شکل گرفت.
وزارت نیرو بخشی از بحران را ناشی از «سستی شرکت آلستوم» میدانست و مدعی بود این شرکت نیروگاههای آزمایشی را از کار انداخته و برنامههای وزارت نیرو را بر هم زده است. کارشناسان نیز آلستوم را به بدقولیهای مکرر متهم میکردند. طبق قرارداد، این شرکت باید تا پایان خرداد 1356 یک میلیون کیلووات برق وارد شبکه سراسری میکرد، اما عملاً حتی یک درصد به ظرفیت کشور نیفزود و این مسئله خسارات سنگینی بر صنایع و زندگی روزمره مردم وارد ساخت (اطلاعات، دوشنبه 27 تیر 1356). روزنامه اطلاعات نیز در همان سال توربینهای ساخت آلستوم را معیوب معرفی کرده بود. خاموشیها تنها خسارت اقتصادی نداشتند؛ بلکه نظم اجتماعی را نیز مختل کردند. قطعیهای طولانیمدت در گرمای تابستان آزاردهنده بود. توقف فعالیت پمپبنزینها، اختلال در ترافیک شهری، از کار افتادن سیستم سرمایشی و آبرسانی منازل، آسیب دیدن وسایل برقی خانگی و صنعتی به دلیل افت ولتاژ، خطر برقگرفتگی و حتی آتشسوزی، از جمله پیامدهای جدی این وضعیت بود. خاموشی آسانسورها موجب وحشت ساکنان میشد، دانشآموزان از ادامه تکالیف بازمیماندند و تصادفات خیابانی افزایش مییافت. این مشکلات البته فقط محدود به تهران نبود و در شهرهای دیگر کشور نیز مردم گلایههای مشابهی داشتند. بحران برق حتی به صحن علنی مجلس کشیده شد. نمایندگانی چون پزشکپور و محمدرضا عاملیتهرانی خواستار توضیح وزرای مسئول شدند و پرسیدند شرکتهای پیمانکار از جمله «آلستوم»، «ساتِر» و «هازا» تا چه حد در بروز این نابسامانیها نقش داشتهاند و چرا دستگاههای نظارتی نتوانستهاند جلوی چنین «ضایعه عظیم ملی» را بگیرند (مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره 24، یکشنبه 2مرداد 1356). عامل دیگر تشدید نارضایتی مردم، ضعف اطلاعرسانی بود. بسیاری معتقد بودند اگر دولت جدول خاموشیها را از پیش اعلام میکرد، مردم دچار غافلگیری و سردرگمی نمیشدند. نارضایتی عمومی زمانی شدت بیشتری یافت که همزمان با بحران برق، تورم، کمبود مواد غذایی و افزایش اجارهبها نیز گریبان جامعه را گرفته بود. در چنین فضایی، خاموشیها نمادی از ناکارآمدی و ناتوانی دولت در اداره امور جلوه میکرد.