شناسه خبر : 49495 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تاجر فرصت‌طلب

سفر رئیس‌جمهور آمریکا به خاورمیانه چه دستاوردهایی داشت؟

 

محمدحسین باقی / نویسنده نشریه 

دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، از بسیاری جهات با دوره اول او متفاوت است. بااین‌حال، وجه اشتراک سفر دوره اول و دوم او همانا سفر به عربستان به‌عنوان اولین مقصد سفرهای خارجی‌اش بود. روز سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت‌ماه (برابر با ۱۳ می)، ترامپ در سفری چهارروزه به خاورمیانه آمد و از سه کشور عربستان، قطر و امارات دیدار کرد و روز جمعه ۲۶ اردیبهشت‌ماه (برابر با ۲۶ می) به واشنگتن بازگشت. این سفر به مجموعه‌ای از قراردادها و سرمایه‌گذاری‌های کلان در حوزه‌های تجاری و فناوری و... انجامید. این سه دولت عربی به دنبال استفاده از ثروت عظیم خود برای دادن پیروزی‌های اقتصادی بزرگ به ترامپ هستند تا در ازای آن دسترسی بهتری به فناوری‌های ایالات‌متحده داشته باشند. «جان آلترمن» از مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی می‌گوید: «هدف اصلی این سفر، دادن چند بُرد به رئیس‌جمهور است. قراردادهای تجاری و سرمایه‌گذاری باعث تقویت وجهه رئیس‌جمهور به‌عنوان یک مذاکره‌کننده می‌شود. اعداد و ارقام بزرگی که ظاهر شد در همین راستا معنا‌پذیر است.» در این سفر عربستان متعهد به سرمایه‌گذاری ۶۰۰ میلیارددلاری در ایالات‌متحده شد که می‌تواند به یک تریلیون دلار برسد. قطر ۲ /۱ تریلیون دلار و امارات هم متعهد به ۴ /۱ تریلیون دلار سرمایه‌گذاری طی ۱۰ سال آینده در آمریکا شدند. این شروع خوبی برای دولت دوم ترامپ است. اما باید دید که در نهایت چه مقدار از این سرمایه‌گذاری محقق خواهد شد. بااین‌حال، حتی وعده آن هم برای ترامپ مهم است. «محمد سلیمان»، عضو ارشد موسسه خاورمیانه مستقر در واشنگتن که بر مسائل فناوری تمرکز دارد، گفت: «او رئیس‌جمهوری است که موفقیت را با میلیاردها دلاری که می‌تواند وارد اقتصاد ایالات‌متحده کند، می‌سنجد. این معیار اوست. ترامپ تاجری اهل نیویورک است که خلیج‌ فارس را به‌خوبی می‌شناسد و خلیج‌ فارس را منطقه‌ای از فرصت‌ها برای ریاست‌جمهوری خود می‌داند.» این سفر نشان‌دهنده تغییر مداوم در اولویت‌های ژئوپولیتیک ایالات‌متحده است که واشنگتن را از متحدان سنتی خود در غرب دور می‌کند. سلیمان گفت: «خلیج‌ فارس اساساً اروپای جدید است.»

برای ریاض، دوحه و ابوظبی، توسل به غرایز معامله‌گرانه ترامپ راهی برای دسترسی به تضمین‌های امنیتی و نظامی ایالات‌متحده است. عربستان سعودی در حال مذاکره برای توافق هسته‌ای غیرنظامی با ایالات‌متحده است، و قطر و امارات نیز سفارش‌های اقتصادی «آبداری» به ایالات‌متحده دادند. «دنیس راس»، مشاور و مذاکره‌کننده سابق خاورمیانه در دولت‌های مختلف آمریکا، می‌گوید: «کشورهای خلیج‌ فارس یک‌چیز را در مورد این رئیس‌جمهور درک می‌کنند: اگر می‌خواهید تعهد آمریکا را نسبت به خود ایجاد کنید، این کار را از طریق یک چهارچوب اقتصادی انجام دهید، زیرا این چیزی است که این رئیس‌جمهور برای آن ارزش قائل است. هرچه آنها بتوانند سهم روابط اقتصادی خود را افزایش دهند، بیشتر می‌توانند روی حمایت ایالات‌متحده از نظر امنیتی حساب کنند.»

اما اکنون بیش از هر زمان دیگری، تاکید این سه دولت عربی بر فناوری است، زیرا آنها به تلاش‌هایشان برای تنوع‌بخشی به اقتصاد خود و رهایی از وابستگی به درآمدهای نفتی و تلاش برای تبدیل ‌شدن به بازیگران مشروع در توسعه جهانی هوش مصنوعی ادامه می‌دهند. برای انجام این کار، کشورهای حوزه خلیج‌ فارس به دسترسی به تراشه‌های نیمه‌هادی پیشرفته آمریکایی نیاز دارند، که دولت بایدن (به دلیل روابطش با چین و به خطر افتادن فناوری آمریکایی به دست چینی‌ها) تمایلی به اعطای آن به اعراب نداشت. سلیمان بر این باور است که کشورهای حوزه خلیج‌ فارس «می‌خواهند در دارایی‌های با ارزش بالا -هوش مصنوعی، تراشه‌ها، مراکز داده، قابلیت‌های فضایی مدار پایین، باتری‌های خودروهای الکتریکی- سرمایه‌گذاری کنند».

یکم) سفری برای تجارت، نه دیپلماسی

سفر اخیر دونالد ترامپ به خاورمیانه، دستور کار رئیس‌جمهور برای این منطقه اغلب آشفته را آشکار کرد: مجموعه‌ای از معاملات تجاری که به نفع ایالات‌متحده و احتمالاً خانواده خودش است. به‌طور سنتی، وقتی روسای‌جمهور ایالات‌متحده به خاورمیانه سفر می‌کردند، درگیری‌های فراوان منطقه، به‌ویژه درگیری اسرائیل و فلسطین را در ذهن داشتند. اما ترامپ این‌طور نبود. ترامپ بیش از هر چیز دیگری در این سفر، ایالات‌متحده را در رابطه‌ای نزدیک‌تر از هر رئیس‌جمهور دیگر قبل از خود با عربستان سعودی قرار داد. چندین رئیس‌جمهور آمریکایی با پادشاهی عربستان اختلاف‌نظر داشتند. به‌هرحال، همین عربستان زادگاه حملات ۱۱ سپتامبر بود که از سوی سعودی‌هایی مانند اسامه بن‌لادن هدایت شد. خاندان سعودی تا مغز استخوان وهابی هستند. در وهابیت، غرب به‌طور گسترده دارای فساد اخلاقی تلقی می‌شود و باید از آن اجتناب کرد. مگر اینکه شما ترامپ باشید که با قراردادهای چند میلیارددلاری برای سلاح، هواپیما و موارد دیگر از راه می‌رسد.

جو بایدن رابطه خوبی با عربستان نداشت. زیرا این کشور را مقصر تکه‌تکه کردن جمال خاشقجی می‌دانست. برای ترامپ اما وحشت ۱۱ سپتامبر و قتل خاشقجی اموری مربوط به گذشته است. ترامپ روی دیگری از عربستان سعودی را می‌دید: جواهر اقتصادی درخشانی که ریاض نماینده آن است. او قراردادی را به نفع شرکت‌های آمریکایی امضا کرد تا ۱۴۲ میلیارد دلار سلاح به عربستان سعودی صادر کنند و این یکی از بزرگ‌ترین معاملات تسلیحاتی در تاریخ دو کشور (و شاید جهان) محسوب می‌شود. این حجم از فروش تسلیحات یک پرسش جالب را مطرح می‌کند: چرا عربستان سعودی فکر می‌کند که به این حجم از سلاح نیاز دارد؟ به‌ هر روی، از دیدگاه ایالات‌متحده، این معامله‌ای که ترامپ واسطه آن بود (و البته کل سفر)، یک موفقیت بزرگ بود. این ترامپ، ترامپی در بهترین حالت خود است: تاجری که معامله می‌کند، اما این‌بار با تمام قدرت ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده.

«جاناتان سوان» و «لوک برادواتر»، گزارشگران نیویورک‌تایمز، بر این باورند که این روایت تقریباً در میان تمام رسانه‌ها غالب است که ترامپ با تمرکز بر معاملات تجاری به خاورمیانه رفت، نه دیپلماسی. وقتی روسای جمهور آمریکا از خاورمیانه بازدید می‌کنند، معمولاً با یک دیدگاه استراتژیک برای منطقه وارد می‌شوند، حتی اگر این دیدگاه دور از دسترس به نظر برسد. «جیمی کارتر» مصر و اسرائیل را به سمت یک توافق صلح سوق داد. «بیل کلینتون» شانس خود را با یاسر عرفات آزمود. «جرج دبلیو بوش» تصور می‌کرد که جنگ او علیه تروریسم در نهایت به دموکراتیزه شدن در منطقه منجر خواهد شد. «باراک اوباما» به قاهره رفت «تا به دنبال آغازی جدید بین ایالات‌متحده و مسلمانان در سراسر جهان باشد». اما ترامپ به خلیج‌ فارس سفر کرد تا بیش از هر چیز دیگری به دنبال یک‌چیز باشد: «معاملات تجاری» که شامل هواپیما، انرژی هسته‌ای، سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی، تسلیحات و امور دیگر می‌شود. ترامپ درحالی‌که برای اولین سفر بزرگ خارجی دوره دوم ریاست‌جمهوری خود، یک سفر چهارروزه به عربستان سعودی، قطر و امارات، برنامه‌ریزی می‌کرد، به مشاورانش گفت که می‌خواهد قراردادهایی به ارزش بیش از یک تریلیون دلار را اعلام کند. به‌عنوان تمرین برندسازی، این کاملاً منطقی است. ترامپ که دوست دارد در مورد مهارت‌های خود در معامله‌گری لاف بزند، در محاصره خانواده‌های سلطنتی ثروتمند و مدیران تجاری آمریکایی، با ماژیک خود روی برگه‌های قرارداد خط‌خطی (بخوانید امضا) کرد. او از کاخ‌ها بازدید کرد، روی فرش‌های قرمز قدم گذاشت و مانند یک پادشاه در منطقه‌ای که به‌طور فزاینده‌ای برای منافع مالی خانواده ترامپ حیاتی است، با او رفتار شد. ترامپ در دوره اول خود توافق ابراهیم را یک دستاورد بزرگ تلقی کرد اما اکنون، به نظر می‌رسد که این مذاکرات، به‌آرامی، در قالب یک معامله تجاری مستقل در حال پیشرفت است. دستیاران ترامپ می‌گویند که او تمایل داشت واسطه یک توافق عادی‌سازی میان عربستان و اسرائیل باشد. اما با توجه به اینکه جنگ در غزه هنوز ادامه دارد، محمد بن سلمان، هیچ علاقه‌ای به استقبال عمومی از بنیامین نتانیاهو ندارد. برخلاف آنچه ترامپ زمانی امیدوار بود، هیچ دیداری در ریاض بین او و پوتین برگزار نشد. تیم ترامپ در مورد وضعیت دیپلماسی هسته‌ای خود با ایران نیز محتاط بود، زیرا نمی‌خواست مذاکراتی را که پشت درهای بسته در عمان در حال انجام بود مختل کند.

«دنیس راس»، مذاکره‌کننده قدیمی صلح خاورمیانه که اکنون در موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن فعالیت می‌کند، گفت: «رفتن به خاورمیانه در حال حاضر بیشتر حول اقتصاد است، نه استراتژی. او به‌وضوح این نوع سفرهایی را که شامل اعلام معاملات بزرگ است دوست دارد، زیرا این دغدغه اوست. تمرکز و اولویت او بیشتر بر جنبه اقتصادی و مالی امور است.» این دستور کار با برنامه‌های تجاری رو به گسترش ترامپ همسو است. خانواده او شش معامله در حال بررسی با یک شرکت املاک و مستغلات با اکثریت سهام متعلق به عربستان سعودی، یک معامله ارز دیجیتال با یک شرکت وابسته به دولت امارات و یک پروژه جدید گلف و ویلای لوکس با حمایت دولت قطر دارند. قطری‌ها برای جلب نظر ترامپ به هر دری می‌زنند. ارائه هواپیمای لوکس بوئینگ به ترامپ در همین راستا قابل ارزیابی است.

این بوئینگ ۴۰۰ میلیون‌دلاری قطری به «کاخ در آسمان» معروف است. ترامپ در مورد آن در «سوشیال تروث» نوشت که این هدیه «معامله‌ای بسیار عمومی و شفاف» بود. بااین‌حال، قانون‌گذاران دموکرات در مورد آنچه رشوه‌خواری خارجی می‌نامند، زنگ خطر را به صدا درآورده‌اند. سناتورها «برایان شاتز»، «کوری بوکر»، «کریس مورفی» و «کریس کونز» در بیانیه‌ای اعلام کردند: «هر رئیس‌جمهوری که این نوع هدیه به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار را از یک دولت خارجی بپذیرد، تضاد منافع آشکاری ایجاد می‌کند، پرسش‌های جدی در مورد امنیت ملی ایجاد می‌کند، نفوذ خارجی را افزایش می‌دهد و اعتماد عمومی به دولت ما را تضعیف می‌کند.» علی الانصاری، وابسته رسانه‌ای قطر در واشنگتن، در بیانیه‌ای گزارش‌های مربوط به این هدیه را «نادرست» توصیف کرد. «سوان-برادواتر و دیگران» همچنین بر این باورند که عربستان، امارات و قطر تریلیون‌ها دلار دارایی در سراسر جهان را مدیریت می‌کنند و به‌طور فزاینده‌ای به نیروهای دیپلماتیک و مالی تبدیل شده‌اند که باید روی آنها حساب کرد. اما سیاست‌های خارجی آنها در سال‌های اخیر از سیاست‌های خارجی آمریکا فاصله گرفته است. این سه کشور علاوه بر ایالات‌متحده، روابط نزدیکی با چین، روسیه و ایران برقرار کرده‌اند. برای ولیعهد عربستان، تصمیم ترامپ برای انتخاب این پادشاهی به‌عنوان یکی از اولین مقاصد سفر بزرگ خارجی‌اش -برای دومین‌بار- به این باور او اعتبار می‌بخشد که عربستان سعودی یک قدرت جهانی در حال ظهور است، با نیروی جاذبه‌ای که رهبران قدرتمند نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند. خانواده‌های سلطنتی خلیج‌ فارس بهتر از هر کسی می‌دانند که چگونه به زبان ترامپ صحبت کنند. سفر او به این کشورها با بازخوردی منفی در پایتخت‌های اروپایی (که ترامپ سر ناسازگاری با برخی از آنها پیدا کرده است) مواجه نشد.

او سال‌ها در مورد پذیرایی باشکوهی که در عربستان سعودی در سال ۲۰۱۷ از او شد با شور و شوق صحبت می‌کرد. در آن سال، سعودی‌ها تصویری بزرگ از چهره ترامپ را بر روی نمای هتل «ریتز کارلتون» ریاض (جایی که شاهزاده محمد مخالفان خود را در آن زندانی کرد) نمایش دادند. پرچم‌های آمریکا در بزرگراه‌ها به اهتزاز درآمد؛ «توبی کیت»، خواننده، برنامه اجرا کرد و ترامپ در یک رقص شمشیر سنتی شرکت کرد. ترامپ همچنین در آن سال در جریان بازدید از یک مرکز مقابله با افراط‌گرایی در کنار «ملک سلمان»، پادشاه عربستان و «عبدالفتاح السیسی»، رئیس‌جمهور مصر، دستان خود را بر روی یک گوی درخشان قرار داد. بااین‌حال، ترامپ در سال ۲۰۲۱ با این باور که ولیعهد به او مدیون است، از قدرت کنار رفت. او در زمانی به دفاع از شاهزاده محمد برخاسته بود که نخبگان غربی پس از قتل جمال خاشقجی از او دوری می‌کردند.

اما ترامپ با وجود مقصر اعلام شدن شاهزاده، در کنار او ایستاد و اعتبار نجات وی را به خود اختصاص داد. ترامپ در اوایل سال ۲۰۲۰ به روزنامه‌نگاری به نام «باب وودوارد» گفت: «من او را نجات دادم. من توانستم کنگره را وادار کنم که او را به حال خود رها کند.» ولیعهد نیز این لطف را جبران کرد. هیچ بخشی از جهان به‌اندازه شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج‌ فارس برای رفاه مالی رو به افزایش خانواده ترامپ مهم نبوده است. در چنین فضایی بود که جرد کوشنر، داماد ترامپ و مشاور ارشد سابق کاخ سفید، صندوق سرمایه‌گذاری خود را تاسیس کرد. بزرگ‌ترین تامین‌کننده مالی او شاهزاده محمد شد. شش ماه پس ‌از آنکه کوشنر کاخ سفید را ترک کرد، ولیعهد نگرانی‌های مشاوران سرمایه‌گذاری خود را نادیده گرفت و اطمینان داد که صندوق ثروت ملی عربستان سعودی دو میلیارد دلار در شرکت کوشنر سرمایه‌گذاری کند و سعودی‌ها را به بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار آن تبدیل کند.

در حقیقت می‌توان گفت جرد کوشنر، عامل اصلی ایجاد فرصت‌های تجاری میان ایالات‌متحده و عربستان است. رابطه کوشنر با عربستان جالب‌توجه است. مجله فوربس گزارش داد که کوشنر پس از ترک دفتر ترامپ در سال ۲۰۲۱، یک شرکت سهام خصوصی جدید به نام «Affinity Partners» تاسیس کرد که در یک سال بیش از سه میلیارد دلار سرمایه جذب کرد که حدود دو میلیارد دلار آن مستقیماً از صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان سعودی که توسط دولت اداره می‌شود، تامین شد. فوربس گزارش داد: «محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، رئیس صندوق سرمایه‌گذاری عمومی است و بنا به گزارش‌ها، شخصاً برای تایید این سرمایه‌گذاری مداخله کرده و نظر هیات مشاوران را که این مبلغ را «از همه نظر نامطلوب» خوانده بودند، رد کرد.»

باری، ترامپ در آن روزهای آشفته پس از تحولات مربوط به شورش در کنگره مشکلات خودش را داشت. وقتی «انجمن گلف آمریکا» پس از شورش در ساختمان کنگره، به سلب مسابقات قهرمانی گلف نیوجرسی از زمین گلف ترامپ رای داد، او خشمگین شد. این موضوع چیزی فراتر از یک ضربه مالی بود؛ این اتفاق شخصاً برای ترامپ دردناک بود. گلف برای برند ترامپ اهمیت اساسی دارد و هیچ مهر تاییدی بزرگ‌تر از میزبانی این مسابقات وجود نداشت. به‌طور اتفاقی، در سال ۲۰۲۱، همان صندوق سرمایه‌گذاری دولتی که دو میلیارد دلار با کوشنر سرمایه‌گذاری کرده بود، گلف جداشده LIV را آغاز کرد. سعودی‌ها میلیون‌ها دلار برای جذب گلف‌بازان برتر PGA هزینه کردند و این پیست جدید، قبل از اینکه دو طرف در سال ۲۰۲۳ قرارداد اولیه همکاری را امضا کنند، تهدید قابل ‌توجهی برای تور PGA محسوب می‌شد. زمان به نفع ترامپ کار کرد و او فرصت را قاپید تا زمین‌های گلف خود را دوباره روی نقشه جهان بیاورد. باشگاه گلف LIV برای چهار سال متوالی مسابقاتی را در زمین‌های گلف ترامپ برگزار کرد که باعث افزایش وجهه بین‌المللی استراحتگاه‌های گلف ترامپ و افزایش درآمد هتل‌ها و رستوران‌های او شد. خانواده ترامپ همچنین قراردادهایی را با یک شرکت املاک و مستغلات با اکثریت سعودی برای ساخت پروژه‌هایی در جده، دوبی و مسقط، عمان و سایر مکان‌ها امضا کرده‌اند. چنین بود که شاهزاده محمد لطف پرزیدنت را با استقبال باشکوه و سرمایه‌گذاری‌های کلان در آمریکا جبران کرد. شیخ محمد بن زاید‌آل‌نهیان، حاکم امارات، به‌طور فزاینده‌ای در مسیر خاص خود گام برداشته است. پیوندهای روبه‌رشد این کشور با رقبای آمریکایی مانند چین و اقتصادهای روبه‌رشدی مانند هند، به معنای آماده شدن برای جهانی است که ممکن است روزی دیگر تحت سلطه ایالات‌متحده نباشد. بااین‌حال، رهبران کشورهای عربی حاشیه خلیج‌‌فارس از ماهیت معامله‌گرانه ترامپ قدردانی می‌کنند. آنها دریافته‌اند که رئیس‌جمهور آمریکا در مورد حقوق بشر به آنها درس نمی‌دهد. این سفر تماماً در مورد فرصت‌های تجاری بود. پس از عربستان سعودی، ترامپ به قطر پرواز کرد. او قراردادی را برای خرید ۱۶۰ هواپیمای جت با امکان خرید ۵۰ هواپیمای دیگر برای قطر ایرویز امضا کرد؛ قراردادی که کاخ سفید اعلام کرد ۹۶ میلیارد دلار ارزش دارد. در مقابل، قطری‌ها هم اعلام کردند که 2 /1 تریلیون دلار سرمایه‌گذاری در ایالات‌متحده انجام خواهند داد. اما این قرارداد تا حدودی تحت‌الشعاع یک قرارداد غیررسمی دیگر قرار گرفت. قطر یک هواپیمای رایگان را به‌عنوان هدیه برای جایگزینی هواپیمای قدیمی «ایرفورس‌وان» ارائه داد (که ترامپ اغلب آن را قدیمی و نیازمند تعویض دانسته است). اینجا ترامپ در بدترین حالت خود قرار گرفت. او به‌روشنی اعلام کرد که این هدیه را می‌پذیرد و گفت که اگر این کار را نکند «احمقانه» خواهد بود. این هدیه باعث اعتراض جمهوری‌خواهان شد و آنها مسائل امنیتی را مطرح کردند.

از مسئله قراردادهای کلان و سودآور ترامپ و اعراب که بگذریم، باید به دو مسئله مهم دیگر اشاره کرد.

یکی، این است که چرا ترامپ از اسرائیل بازدید نکرد. دنیس راس، فرستاده سابق ایالات‌متحده در خاورمیانه، می‌گوید این امری «قابل ‌توجه» است که ترامپ از سه کشور عربی بازدید کرد و دیداری از اسرائیل نداشت. او می‌افزاید که مشخص بود رئیس‌جمهور نه برای دیپلماسی، که برای تجارت به خاورمیانه رفته «و اسرائیل را بخشی از این تجارت نمی‌داند». «ایتمار رابینوویچ»، سفیر سابق اسرائیل در ایالات‌متحده، گفت: «مفهوم کلی این سفر این است که توجه و درک منافع، عمدتاً به کشورهای خلیج‌ فارس، جایی که پول وجود دارد، تغییر یافته است.» «عمر دوستری»، سخنگوی نتانیاهو، هرگونه شکاف جدی در روابط میان دو طرف را رد کرد و به دو سفر نتانیاهو به کاخ سفید در چند ماه گذشته و اظهارنظر اخیر ترامپ مبنی بر اینکه «ما در هر مسئله‌ای در یک‌طرف هستیم» اشاره کرد. این نکته را نباید نادیده گرفت که ترامپ به مذاکره با حماس برای آزادی «عیدان الکساندر» (بدون حضور اسرائیل) پرداخت. همچنین به‌صورت یک‌جانبه و بدون هماهنگی با اسرائیل، درگیری با حوثی‌ها را خاتمه داد. همزمان ترامپ با الشرع نرد عشق باخت و رویکرد دیپلماتیک در قبال ایران در پیش گرفته که به کام تل‌آویو خوش نیامده است. دوم، این سفر شامل یک دیدار جذاب بین ترامپ و احمد الشرع، رهبر جدید سوریه بود. ترامپ چند روز پیش از سفر به ریاض، خبر از یک وعده بزرگ داد. همین باعث شد گمانه‌زنی‌های زیادی مطرح شود از جمله تغییر نام «خلیج‌ فارس». اما در ریاض آن وعده بزرگ فاش شد: دیدار با رئیس‌جمهور جدید سوریه. تا همین اواخر، سرویس‌های اطلاعاتی ایالات‌متحده الشرع و «هیات تحریرالشام» را تروریست معرفی کرده بودند. حتی جایزه‌ای 10 میلیون‌دلاری هم برای سرش تعیین کرده بودند اما روابطی به‌شدت تیره‌وتار، یک‌شبه فروریخت و تمام تحریم‌های سوریه لغو شد.

17

دوم) یک تیر و دو نشان: شنا در سرمایه اعراب و کنار زدن چین

«فردریک کمپ»، رئیس و مدیر اجرایی شورای آتلانتیک، بر این باور است که موفقیت سفر خاورمیانه‌ای ترامپ در دیپلماسی متعارف، قراردادهای صلح یا فروش اسلحه نیست؛ اگرچه دونالد ترامپ با لغو تحریم‌ها علیه سوریه، ترغیب محمد بن سلمان برای پیوستن به توافق ابراهیم با عادی‌سازی روابط با اسرائیل و موافقت با بسته تسلیحاتی ۱۴۲ میلیارد‌دلاری برای ریاض، خبرساز شد. آنچه سفر ترامپ را متمایز می‌کند، تمرکز بیشتر بر صدها میلیارد دلار سرمایه‌گذاری جدید خاورمیانه‌ای در ایالات‌متحده است. شرکای عرب، موفقیت را با تمایل دولت ترامپ برای لغو محدودیت‌ها در فروش صدها هزار تراشه نیمه‌هادی پیشرفته به امارات و عربستان سعودی می‌سنجند. در حقیقت، ترامپ با یک تیر دو نشان زد: از یک‌سو سرمایه‌های عربی را به ایالات‌متحده می‌آورد و در مقابل، به خریدهای تسلیحاتی و درخواست‌های تجاری اعراب پاسخ می‌گوید و فناوری آمریکایی به آنها می‌دهد. از سوی دیگر، ترامپ موفقیت را با توانایی خود در پیشی گرفتن از چین در ایجاد رابطه‌ای نزدیک‌تر با پادشاهی‌های خلیج‌ فارس می‌سنجد؛ حتی اگر پکن بزرگ‌ترین مشتری سوخت فسیلی آنها باشد. این به آن معنا نیست که تهدیدات امنیتی خاورمیانه یا مذاکرات صلح از بین رفته‌اند. ترامپ در آرزوی یافتن مسیری برای عادی‌سازی روابط دیپلماتیک عربستان و اسرائیل (و پیشرفت مداوم به سمت یک توافق هسته‌ای غیرنظامی با پادشاهی) است. بااین‌حال، این تحلیلگر می‌افزاید: «گفت‌وگوهایم با مقامات ارشد خاورمیانه که در برنامه‌ریزی سفر ترامپ نقش داشتند، نشان می‌دهد که تمرکز اصلی بر انجام معاملات بوده است.» دولت ترامپ ترجیح می‌دهد در جریان سرمایه‌گذاری‌های کشورهای خلیج‌ فارس شنا کند تا اینکه در مشکلات پایدار منطقه گرفتار شود. ترامپ در یک سخنرانی فوق‌العاده در ریاض که زمینه‌ساز تمام اتفاقات بعدی شد، گفت: «در مقابل چشمان ما، نسل جدیدی از رهبران در حال گذر از درگیری‌های کهنه و اختلافات خسته‌کننده گذشته هستند و آینده‌ای را رقم می‌زنند که در آن خاورمیانه با تجارت تعریف می‌شود، نه هرج‌ومرج؛ جایی که فناوری صادر می‌کند، نه تروریسم؛ و جایی که مردم از ملت‌ها، مذاهب و عقاید مختلف با هم شهرها را می‌سازند، نه اینکه یکدیگر را بمباران کنند تا از هستی ساقط شوند.» مسابقه برای پولِ کشورهای خلیج‌ فارس به معنای کسب برتری در بن‌بست تجاری و رقابت فناوری دولت ترامپ با پکن نیز هست. این هدف اصلی واشنگتن است، به‌رغم اخباری مبنی بر اینکه چین و آمریکا تعرفه‌ها را کاهش داده‌اند (به مدت 90 روز) و مذاکراتی هم برگزار کرده‌اند؛ با این اوصاف، یکی از اخبار مهمی که کمتر مورد توجه قرار گرفت، تصمیم ترامپ برای لغو «قانون انتشار هوش مصنوعی» دولت بایدن است که محدودیت‌هایی را بر صادرات تراشه‌های نیمه‌هادی پیشرفته به کشورهایی از جمله امارات و عربستان -و همچنین هند، مکزیک، اسرائیل، لهستان و دیگران- به دلیل خطر «نشت» آنها به کشورهای متخاصم، به‌ویژه چین، اعمال می‌کرد. همزمان با تغییر این قانون، دولت ترامپ در حال بررسی معامله‌ای است که صدها هزار تراشه هوش مصنوعی پیشرفته طراحی‌شده توسط ایالات‌متحده را به G42 (یک شرکت هوش مصنوعی اماراتی که ارتباط خود را با شرکای چینی قطع کرده تا با شرکت‌های آمریکایی همکاری کند) ارسال می‌کند.

کاخ سفید همچنین از قراردادهایی با عربستان سعودی رونمایی کرد که شامل تعهد شرکت هوش مصنوعی دولتی جدید ریاض، «هومِین»، برای ساخت زیرساخت هوش مصنوعی با استفاده از چندصد هزار تراشه پیشرفته انویدیا در پنج سال آینده بود. «هومین» و «خدمات وب آمازون» همچنین از برنامه‌هایی برای سرمایه‌گذاری بیش از پنج‌میلیارددلار در یک همکاری استراتژیک برای ساخت اولین «منطقه هوش مصنوعی» در این پادشاهی خبر دادند؛ بخشی از جاه‌طلبی‌های در حال ‌توسعه ریاض برای تبدیل‌ شدن به یک رهبر جهانی در زمینه هوش مصنوعی. به نظر می‌رسد آنچه در این میان مهم است، استدلال اماراتی‌ها و سعودی‌هاست که می‌گویند اگر قرار است با ایالات‌متحده همراه شوند و اگر قرار است روابط فناوری پیشرفته خود را با چین در مسابقه جهانی بر سر هوش مصنوعی محدود کنند، واشنگتن باید سهم خود را انجام دهد و محدودیت‌های اعمال‌شده بر فناوری خود را حذف کند.

18

سوم) تیم همراه ترامپ چه کسانی بودند؟

یکی از خبرهای مهم مربوط به سفر ترامپ به کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس، تیمی از کارآفرینان و مدیرعاملان شرکت‌ها بودند که وی را همراهی می‌کردند. این تیم نشان‌دهنده اهمیتی بود که او نسبت به اقتصاد و تجارت قائل است. گزارش‌ها حاکی از این است که ترامپ در جریان سفر خود به خاورمیانه، بیش از ۳۰ نفر از مدیران شرکت‌های برتر آمریکایی را با خود به منطقه آورد. برخی از این چهره‌ها عبارت‌اند از:

 ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا و اسپیس‌ایکس: ماسک در طول دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، با او همکاری نزدیکی داشته و بر «وزارت بهره‌وری دولت» (DOGE) که نیروی کار فدرال را ده‌ها هزار نفر کاهش داده، نظارت داشته است. از زمان روی کار آمدن ترامپ، مشکلات نظارتی در شرکت‌های ماسک نیز شروع به کمرنگ شدن کرده‌اند. وزارت دادگستری در ماه فوریه پرونده‌ای علیه اسپیس ایکس را مختومه اعلام کرد و ترامپ در ماه ژانویه بازرس کل وزارت کشاورزی را که تحقیقاتی را در مورد یکی دیگر از شرکت‌های ماسک، نورالینک، آغاز کرده بود، اخراج کرد. ماسک اعلام کرد که عربستان سعودی ماهواره‌های استارلینک، ساخته‌شده به وسیله اسپیس ایکس، را برای استفاده در هوانوردی و دریانوردی در منطقه تایید کرده است.

 الکس کارپ، مدیرعامل پالانتیر: سهام شرکت هوش مصنوعی دفاعی پالانتیر امسال ۴۵ درصد افزایش یافته است، درحالی‌که سهام بسیاری از همتایانش در حوزه فناوری در حال کاهش بود. این افزایش تا حدی به دلیل اصلاحات اساسی وزارت فدرال ترامپ است که فرصت‌هایی را برای ابزارهای هوش مصنوعی این شرکت ایجاد کرد تا شکاف‌های موجود در سازمان‌هایی را که اکنون کارمندان کمتری دارند، پر کنند. کارپ همچنین یک میلیون دلار به صندوق مراسم تحلیف ترامپ اهدا کرد.

 کلی اورتبرگ، مدیرعامل بوئینگ: اورتبرگ، یک روز قبل از اعلام کاخ سفید مبنی بر عقد «بزرگ‌ترین» قرارداد خرید هواپیما با قطر ایرویز، در ناهار سه‌شنبه (23 اردیبهشت) شرکت کرد. بوئینگ در تلاش است تا پس از یک سال سخت گذشته، دوباره به صحنه بازگردد و روز چهارشنبه (24 اردیبهشت) اعلام کرد که تحویل‌هایش در ماه آوریل تقریباً دو برابر شده است.

 جنسن هوانگ، مدیرعامل انویدیا: او در همان روز سه‌شنبه (23 اردیبهشت) اعلام کرد که انویدیا بیش از ۱۸ هزار عدد از جدیدترین تراشه‌های هوش مصنوعی خود را به شرکت سعودی «هومین» خواهد فروخت. هوانگ گفت: «در واقع، این یک چشم‌انداز باورنکردنی است که عربستان سعودی باید زیرساخت هوش مصنوعی کشور خود را بسازد تا بتوانید در شکل‌دهی آینده این فناوری فوق‌العاده متحول‌کننده مشارکت داشته باشید و به آن کمک کنید.» انویدیا مانند چندین شرکت دیگر که مدیرانشان به منطقه سفر کردند، یک میلیون دلار به صندوق مراسم تحلیف ترامپ اهدا کرد.

 سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI: 

او یک میلیون دلار به صندوق مراسم تحلیف ترامپ اهدا کرد و در ژانویه، در ایکس پستی منتشر کرد به این مضمون: «دقت بیشتر در مورد potus @ اخیراً دیدگاه من را نسبت به او تغییر داده است.» آلتمن اکنون در حال کار بر روی پروژه استارگیت، همکاری با دولت برای ساخت زیرساخت هوش مصنوعی است.

 اندی جسی، مدیرعامل آمازون: او پیش ‌از این در مورد تاثیر تعرفه‌های ترامپ بر بخش خرده‌فروشی و مصرف‌کنندگان به‌طور گسترده صحبت کرده بود و در ماه آوریل به CNBC گفت که این شرکت هنوز در حال هضم تاثیر تعرفه‌هاست و فروشندگان ممکن است مجبور شوند «این هزینه را به مصرف‌کنندگان منتقل کنند».

 لری فینک، مدیرعامل بلک‌راک: فینک نیز در همان روز سه‌شنبه در کنار ترامپ در حال استقبال از ولیعهد عربستان دیده شد. بلک راک یک میلیون دلار به صندوق مراسم تحلیف ترامپ اهدا کرد. اما این شرکت در ماه مارس، زمانی که موافقت کرد بنادر دو سر کانال پاناما را از یک شرکت مستقر در هنگ‌کنگ خریداری کند، مورد توجه واقعی کاخ سفید قرار گرفت. این معامله در حال حاضر در بحبوحه تنش‌های تجاری جهانی متوقف‌ شده است.

 روث پورات، رئیس و مدیر ارشد اطلاعات آلفابت: پورات، نماینده گوگل در ناهار روز سه‌شنبه (23 اردیبهشت) بود. این غول فناوری بخشی از توافق کاخ سفید و عربستان سعودی بود که روز سه‌شنبه اعلام شد و گوگل در مجموع ۸۰ میلیارد دلار برای سرمایه‌گذاری در ایالات‌متحده و عربستان سعودی کمک می‌کند. گوگل نیز مانند چندین شرکت‌کننده دیگر، یک میلیون دلار به صندوق مراسم تحلیف ترامپ اهدا کرد.

 آرویند کریشنا، مدیرعامل IBM: این شرکت بر افزایش مشاغل و تولید خود در آمریکا تمرکز کرده است. کریشنا دو هفته پیش اعلام کرد که این شرکت طی پنج سال آینده ۱۵۰ میلیارد دلار در ایالات‌متحده سرمایه‌گذاری خواهد کرد. این سرمایه‌گذاری جدید پس از اعلامیه‌های گسترده تعرفه‌ای ترامپ در ماه گذشته انجام شد. این شرکت مبلغ ۷۵۰ هزار دلار به صندوق مراسم تحلیف ترامپ اهدا کرد.

 جیمز کوئینسی، مدیرعامل کوکاکولا: کوکاکولا یکی از شرکت‌هایی است که بیشترین ارتباط را با مصرف‌کننده دارد و در خط مقدم جنگ‌های تعرفه‌ای ترامپ قرار دارد. کوئینسی در جلسه گزارش درآمد شرکت در ماه فوریه گفت که کوکاکولا به دلیل تعرفه‌های آلومینیوم ترامپ، در حال بررسی تغییر بسته‌بندی بیشتر محصولات خود از آلومینیوم به بطری‌های پلاستیکی است. کوکاکولا ۲۵۰ هزار دلار به صندوق مراسم تحلیف ترامپ اهدا و همچنین برخی نوشیدنی‌ها را نیز اهدا کرد.

 دارا خسروشاهی، مدیرعامل اوبر: خسروشاهی، مدیرعامل اوبر، یک میلیون دلار به صندوق مراسم تحلیف ترامپ اهدا کرد. با وجود عدم قطعیت اقتصادی، این شرکت درآمد قوی سه‌ماهه اول را گزارش کرد که فراتر از انتظارات وال‌استریت بود.

 ویلیام اوپلینگر، مدیرعامل شرکت آلکوا: اوپلینگر از شرکت آلکوا به دیگر مدیران ارشد در این ناهار کاری پیوست. این شرکت آلومینیومی از جمله شرکت‌هایی است که بیشترین آسیب را از تعرفه‌های آلومینیوم ترامپ دیده است و پیش‌بینی می‌شود که در سه‌ماهه دوم، ۹۰ میلیون دلار از این تعرفه‌ها آسیب ببیند. 

دراین پرونده بخوانید ...