بازی در تاریکی
آیا کریدور زنگزور تهدیدی جدی برای منافع ایران است؟
الهام علیاف و نیکول پاشینیان، رهبران جمهوری آذربایجان و ارمنستان روز جمعه 8 آگوست توافق صلحی را در کاخ سفید امضا کردند. این توافق که با میانجیگری دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بهدست آمد، نشانهای روشن از کاهش نفوذ روسیه و افزایش حضور ایالاتمتحده در منطقه حساس قفقاز بهشمار میرود. بر اساس این توافق، مسیر مواصلاتی جدیدی میان سرزمین اصلی آذربایجان با منطقه نخجوان، ترکیه و اروپا با عنوان «مسیر ترامپ» ایجاد خواهد شد؛ مسیری متشکل از چند محور که اداره آن به مدت ۹۹ سال به ایالاتمتحده آمریکا سپرده شده است.
در مراسم امضای این توافقنامه، ترامپ باافتخار اعلام کرد که هر دو طرف متعهد شدهاند جنگها را برای همیشه متوقف کنند. همزمان، الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، این روز را تاریخی خواند و نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، آن را گشایش راهی نوین برای همکاری و صلح عنوان کرد.
این رویداد به خوبی نشان میدهد که اگرچه کریدور زنگزور در ظاهر تنها مرزی میان ایران و ارمنستان را تشکیل میدهد، اما اهمیت ژئوپولیتیک آن بسیار فراتر از یک مرز دوجانبه است. این گذرگاه به نقطهای راهبردی در معادلات قفقاز جنوبی تبدیل شده که بازیگران متعددی از روسیه گرفته تا ترکیه و حتی آمریکا را وارد رقابت و گفتوگو کرده است. در همین راستا طبیعی است که موضوع کریدور زنگزور برای ایران اهمیت ویژهای داشته باشد، چرا که میتواند تبعات امنیتی و اقتصادی قابل توجهی برای کشور به همراه داشته باشد.
بااینحال، واکنشها در داخل ایران متفاوت بوده و دو موضع متفاوت از سوی مقامات و نهادهای مختلف کشور درباره این توافق و پیامدهای آن به چشم میخورد. ساعتی پس از اعلام این خبر، وزارت امور خارجه کشورمان بیانیهای قابل تامل منتشر کرد که نشان میداد دستگاه دیپلماسی تلاش دارد از هرگونه اظهارنظر شتابزده خودداری کند. در بخشی از این بیانیه آمده است: «جمهوری اسلامی ایران با دقت روندهای جاری در منطقه قفقاز جنوبی را دنبال میکند و با هر دو کشور همسایه، جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان، درباره این تحولات در ارتباط است. بدون تردید صلح و ثبات در منطقه قفقاز به نفع همه کشورهای منطقه است. ایران با استقبال از نهایی شدن متن توافق صلح میان دو کشور، این گام را در جهت تحقق صلح پایدار ارزیابی میکند.» البته دستگاه دیپلماسی کشورمان در این بیانیه نگرانی خود را از پیامدهای منفی هرگونه مداخله خارجی، بهویژه در مجاورت مرزهای مشترک که میتواند امنیت و ثبات منطقه را به خطر اندازد، اعلام کرد. این موضع وزارت خارجه در واقع نشاندهنده تلاشی برای پرهیز از تنشهای سیاسی و حقوقی است که میتواند به ابزار فشار بر تهران تبدیل شود. بااینحال، ایران بار دیگر بر حساسیت خود نسبت به تحولات شمال غرب کشور و حضور نیروهای خارجی در منطقه تاکید و نگرانیهای خود را تکرار کرد.
در همین حال، چند ساعت پس از انتشار این بیانیه، علیاکبر ولایتی، مشاور مقام رهبری در امور بینالملل، در مصاحبهای با موضعی کاملاً متفاوت، بهشدت نقشآفرینی دونالد ترامپ در قفقاز جنوبی را زیر سوال برد. او گفت: «مگر قفقاز جنوبی منطقهای بیصاحب است که ترامپ بتواند آن را اجاره کند؟» ولایتی قفقاز را یکی از حساسترین نقاط جغرافیایی جهان توصیف کرد و افزود که این گذرگاه نه به دالانی در مالکیت ترامپ، بلکه به «گورستانی برای مزدوران ترامپ» تبدیل خواهد شد. او با تاکید بر مخالفت همیشگی ایران با تشکیل «کریدور زنگزور»، دلیل این مخالفت را تغییر نقشه ژئوپولیتیک منطقه، جابهجایی مرزها و تلاشی برای تجزیه ارمنستان عنوان کرد.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، نیز گفت؛ ماجرای کریدور آنطور که در خبرها بزرگنمایی شده نیست و مطابق گفته وزیر خارجه، خواستههای جمهوری اسلامی ایران در آن لحاظ شده است. او افزود: «چهارچوب حفظ تمامیت ارضی، ایجاد مسیر ارتباطی ایران به اروپا و جلوگیری از بسته شدن راه شمال که مدنظر نظام بوده، در این توافق رعایت شده است.» همچنین فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، درباره کریدور زنگزور اعلام کرد که این منطقه که به نام گذرگاه زنگزور شناخته میشود، بخش کوچکی از مرز ایران است و موضوع توافق میان ارمنستان و آذربایجان در فضای مجازی بهگونهای بزرگنمایی شده که گویی کل مرز شمالی ایران از دست رفته است.
نگرانیهای امنیتی
واکنش مقامات کشورمان نشان میدهد که ایران در تلاش است ضمن حفظ آرامش دیپلماتیک، همزمان نگرانیهای امنیتی خود را نیز مطرح کند. واقعیت این است که راهاندازی کریدور زنگزور برای ایران تنها مسئله یک مسیر حملونقل نیست؛ موضوع اصلی، احتمال حضور نهادهای امنیتی غربی در نوار مرزی کشور است. حضوری که نهتنها میتواند مسیرهای سنتی تجارت و ترانزیت ایران را مختل کند، بلکه ممکن است مشکلات امنیتی جدیتری برای کشور ایجاد کند. بنابراین، آنچه ظاهراً پروژهای توسعهای به نظر میرسد، بخشی از یک بازی بزرگتر و تلاش برای تغییر توازن قدرت در منطقه قفقاز است. بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند این کریدور توازن قدرت را به نفع آذربایجان، ترکیه، آمریکا و اسرائیل و به زیان ایران و روسیه تغییر خواهد داد. از اینرو، این کریدور میتواند پیامدهای امنیتی و ژئوپولیتیک مهمی برای ایران به همراه داشته باشد.
در همین زمینه، بهرام امیراحمدیان، عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، معتقد است که در ایران موجی از نگرانیها و واکنشها از سوی افراد حقیقی، حقوقی و برخی از نهادها شکل گرفته است؛ نگرانیهایی که عمدتاً حول محور حضور آمریکا و احتمال دخالت ناتو در منطقه است و برخی گمانهزنیها درباره تاثیرات احتمالی این کریدور بر مسائل امنیتی، بهویژه نقش اسرائیل، مطرح میشود. البته این نگرانیها تا حدی قابل درک است چراکه راهاندازی این کریدور از منظر ژئوپولیتیک اهمیت قابل توجهی دارد. ترکیه تلاشهای زیادی کرده است تا از طریق نخجوان به آذربایجان و سپس به دریای خزر و کشورهای آسیای مرکزی متصل شود. برخی معتقدند این ایده، پیشنهاد شخصی رئیسجمهور اردوغان به ترامپ بوده است تا «جهان ترک» را به هم پیوند دهد. بااینحال، نباید فراموش کرد که حدود ۳۰ درصد جمعیت ترکیه را کردها تشکیل میدهند. علاوه بر این، اگرچه زبان ترکیه و آذربایجان از یک خانواده زبانی هستند و شباهتهایی دارند، اما در میان چهار جمهوری آسیای مرکزی یعنی قرقیزستان، قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان زبانها به قدری متفاوت است که حتی درک متقابل آنها بسیار محدود است و زبان مشترکی عملاً وجود ندارد. بنابراین، مفهوم جهان ترک بیشتر ساختگی است و صرفاً در سطح نمادین و ژئوپولیتیک مطرح میشود. بااینحال، این پروژه بهعنوان ابزاری ژئوپولیتیک برای پیوند دادن این مناطق مطرح است و برگزاری کنفرانسهای بینالمللی با محوریت جهان ترک نیز با همین هدف تبلیغ و پررنگ میشود. این موضوع میتواند برای ایران خطراتی به همراه داشته باشد، چرا که وقتی از جهان ترک سخن گفته میشود، منظور مناطق ترکزبان داخل ایران نیز هست؛ مناطقی مانند آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل که در مرز با جمهوری آذربایجان قرار دارند و حتی زنجان که کمی دورتر است. در این مناطق، جنبشهای پانترکیستی فعال شدهاند که میتواند چالشی جدی برای امنیت و تمامیت ارضی ایران بهشمار آید.
تضمین ارمنستان
در میان تمام این جنجالها، مقامات ارمنستان همواره تلاش کردهاند روابط خود را با ایران حفظ کنند. نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان در گفتوگوی تلفنی با پزشکیان، رئیسجمهور، وی را از نتایج مذاکرات اخیر ارمنستان و جمهوری آذربایجان در واشنگتن آگاه کرد. او در این گفتوگو نتایج مذاکرات اخیر در پایتخت آمریکا را به رئیسجمهوری ایران ارائه و بر فرصتهایی که صلح برقرارشده میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان برای منطقه ایجاد میکند، تاکید کرد. پاشینیان گفت که مسیرهای منطقهای در چهارچوب اصول تمامیت ارضی، حق حاکمیت و حیطه قضایی کشورها و بر اساس عمل متقابل عمل خواهند کرد. رئیس دولت ارمنستان همچنین از ارزیابی بیطرفانه همتای ایرانی خود از توافقهای واشنگتن تشکر و بر اهمیت سفر قریبالوقوع پزشکیان به ارمنستان تاکید کرد. این تماس تلفنی در حالی انجام شد که آرارات میرزویان، وزیر امور خارجه ارمنستان نیز به خبرگزاری آرمن پرس گفته بود که طرح «مسیر ترامپ» که جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل میکند، تحت حاکمیت ارمنستان و بدون کنترل طرف ثالث فعالیت خواهد کرد.
در همین زمینه، بهرام امیراحمدیان معتقد است که طی سه دهه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نگاه ایران به منطقه قفقاز همواره بر پایه همکاری و تعامل استوار بوده و تهران کوشیده است با حفظ ثبات و تقویت روابط دو و چندجانبه، نقشی سازنده در این منطقه ایفا کند. در این چهارچوب، روابط ایران و ارمنستان بسیار خوب و مستحکم است. همکاریهای دو کشور در چهارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا جریان دارد و این روابط از ثبات و استحکام بالایی برخوردار است. شاید به همین دلیل بود که ایران انتظار داشت ارمنستان به مسائل امنیتی، امنیت داخلی و منافع ملی ایران توجه ویژهای داشته باشد. روابط ایران و جمهوری آذربایجان هم در سطحی عادی و متعارف قرار دارد و دو کشور کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی دارند. یکی از مشکلات ما این است که از آذربایجان انتظار داریم سطح مبادلات تجاریاش با ایران را افزایش دهد، در حالی که واقعیت اقتصادی چنین نیست. آذربایجان بهعنوان تولیدکننده و صادرکننده عمده انرژی (نفت و گاز) فعالیت میکند و ایران نیز منابع مشابهی دارد. در همین راستا اقتصاد دو کشور از لحاظ اقتصادی همپوشانی دارد و این مسئله تجارت را دشوار میکند. البته در این میان، نباید فراموش کرد که ایران همواره نقش مهمی در حفظ ارتباط منطقه نخجوان با جمهوری آذربایجان ایفا کرده است؛ بهطوری که حتی در دورههایی که مسیرهای ارتباطی مسدود بوده، با ایجاد کریدور ارس، امکان عبور و ارتباط از خاک ایران فراهم شده است. این همکاری نشاندهنده نقش کلیدی ایران در ثبات و تداوم ارتباطات منطقهای است. جالب اینجاست که حتی آقای الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، در پی بروز مشکلات با ارمنستان، اعلام کرد که دیگر تمایلی به راهاندازی کریدور زنگزور با ارمنستان ندارد و ترجیح میدهد از کریدور ارس در همکاری با ایران بهره ببرد. او سرمایهگذاری ایران در این مسیر را تایید کرد و گفت که آذربایجان از این راه استفاده خواهد کرد، هرچند بعدها این تصمیم تغییر کرد.
او میگوید: بااینحال به نظر من این کریدور بهخودیخود تهدیدی برای ایران محسوب نمیشود، زیرا در خاک کشور دیگری قرار دارد. بنابراین نباید با دید منفی به آن نگریست. باید توجه داشت که این کریدور همچون یک دیوار نیست که ارتباط ایران با ارمنستان را قطع کند، بلکه یک مسیر جادهای است که تحت نظارت دولت ارمنستان اداره میشود. تمامی مقررات ورود و خروج، کنترلها و بازرسیها در اختیار ارمنستان خواهد بود. علاوه بر این، دولت ارمنستان تضمین داده است که مسیر ارتباطی با ایران تحت هیچ شرایطی مسدود نخواهد شد. پس از امضای توافق نیز یکی از مقامات ارمنستان در گفتوگویی اعلام کرد که هیچ مشکلی در این زمینه وجود ندارد؛ ما با ایران روابطی دیرینه داریم که سالها پابرجا بوده و این ارتباط دوستانه میان دو کشور قطعشدنی نیست. علاوه بر این، باید در نظر داشته باشیم که این توافق هنوز به تصویب شورای امنیت سازمان ملل نرسیده است. آنچه تاکنون مورد توافق قرار گرفته، واگذاری اداره این کریدور به یک شرکت آمریکایی است که مسئولیت مدیریت آن را به مدت ۹۹ سال بر عهده خواهد داشت. بااینحال همانطور که عرض کردم در این توافق تاکید شده است که حاکمیت این منطقه به ارمنستان تعلق دارد و شرکت آمریکایی صرفاً مسئولیت امور اجرایی و لجستیک بهرهبرداری از این کریدور را بر عهده خواهد داشت.
استراتژی ایران
بهرام امیراحمدیان در پاسخ به این پرسش که در شرایط کنونی بهترین استراتژی ایران چه میتواند باشد، معتقد است که به هر حال این توافق امضا شده و ما فعلاً باید منتظر باشیم و ببینیم عملکرد این کریدور چگونه خواهد بود. تاکنون هیچ حرکت عملی انجام نشده و شرکت مربوطه هنوز باید تشکیل شود و زیرساختها را آماده کند که این فرآیند زمانبر خواهد بود. در این مرحله، شرایط مبهم است و آیندهای مشخص وجود ندارد. دقیقاً مثل یک صفحه شطرنج، باید اولین حرکت انجام شود تا بتوان پیشبینی کرد حرکتهای بعدی چگونه خواهند بود. در حال حاضر اطلاعات کافی درباره آینده این پروژه در دسترس نیست؛ مشخص نیست این کریدور عملیاتی خواهد شد یا خیر، و چه چالشهایی ممکن است پیش بیاید. تصویر فعلی معطوف به عملکرد شرکت مورد نظر است که تحت نظارت دولت ارمنستان فعالیت خواهد کرد و مسائل مرتبط با آن هنوز در حال شکلگیری است.
بااینحال، ثبات و آرامش در منطقه قفقاز بهشدت وابسته به رفتار و تحرکات بازیگران منطقهای و فرامنطقهای است. بازیگران منطقهای مانند روسیه، ایران و ترکیه هر کدام دارای منافع و تهدیداتی هستند که لزوماً با یکدیگر همخوانی ندارد. همزمان، بازیگران فرامنطقهای از جمله اسرائیل و ایالاتمتحده آمریکا نقش مداخلهگرانهای دارند که میتواند سرنوشت این منطقه را به شکل قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد. این موضوعات پیچیدگی خاصی به تحولات قفقاز میبخشد و روند پیشرو را پرابهام میکند.