شناسه خبر : 49685 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خاکریز حفاظت

کدام کشورها قربانگاه حافظان محیط زیست هستند؟

 

آزاده چیذری / نویسنده نشریه 

قطع غیرقانونی درختان 10 تا 30 درصد از تجارت چوب در سطح جهان را تشکیل می‌دهد و می‌تواند در کشورهای مهم تولیدکننده الوار استوایی به 50 تا 90 درصد افزایش یابد. بر اساس گزارش سال 2017 Global Financial Integrity، قطع غیرقانونی درختان، پرسودترین جرم مربوط به منابع طبیعی است و 52 تا 157 میلیارد دلار سود دارد. گروه‌های جنایت سازمان‌یافته و همچنین شبکه‌های تروریستی با قطع غیرقانونی درختان از این سودها بهره می‌برند که ریسک کمتر، اما بازدهی بسیار بالایی دارد.

همچنین برخی از نمونه‌های تجارت غیرقانونی حیات وحش به خوبی شناخته شده است، مانند شکار غیرقانونی فیل‌ها برای عاج و ببرها برای پوست و استخوان آنها. قاچاق حیات وحش یا تجارت غیرقانونی حیوانات وحشی، تهدید قابل توجهی برای گونه‌های متعددی است که بر جمعیت، زیستگاه و تنوع زیستی کلی آنها تاثیر می‌گذارد. قربانیان این تجارت غیرقانونی از جانوران بزرگ مانند فیل‌ها و ببرها گرفته تا گونه‌های کمتر شناخته‌شده، اما به همان اندازه آسیب‌پذیر مانند پانگولین‌ها، لاک‌پشت‌ها و نخستی‌ها هستند.

بسیاری از کشورها درگیر قاچاق گونه‌های در حال انقراض یا قاچاق چوب هستند و قاعدتاً در این راه هزینه‌های زیادی متقبل می‌شوند. در خیلی از کشورها محیط‌بانان قربانیانِ این قاچاقِ حیوانات و چوب هستند. بله، محیط‌بانان حیات وحش اغلب قربانی قاچاق غیرقانونی حیات وحش و تجارت چوب هستند و با تهدیدهایی مانند شکار غیرقانونی، خشونت و حتی مرگ مواجه می‌شوند. آنها اغلب منابع کافی ندارند و از حمایت کمتری برخوردارند، که مبارزه موثر با باندهای جنایتکار سازمان‌یافته و سندیکاهای درگیر در این فعالیت‌های غیرقانونی را دشوار می‌کند.

محیط‌بان‌ها اغلب با شکارچیان مسلح و قاچاقچیان چوب درگیر هستند که آنها را در معرض خطر جدی جراحت یا مرگ قرار می‌دهد. در سراسر جهان، تقریباً 150 محیط‌بان هر سال هنگام محافظت از پارک‌ها و حیات وحش جان خود را از دست می‌دهند. همان‌طور که گفته شد، تنها در آفریقا، بیش از هزار محیط‌بان در دهه گذشته جان خود را از دست داده‌اند.

محیط‌بان‌ها معمولاً فاقد منابع، آموزش و پشتیبانی کافی هستند و همین موضوع باعث می‌شود شغل آنها چالش‌برانگیزتر و خطرناک‌تر شود. خشونت و خطر مرتبط با کار آنها می‌تواند بر سلامت روانشان تاثیر بگذارد و موجب استرس و اضطراب شود. فقر می‌تواند افراد را به سمت شکار غیرقانونی و قاچاق سوق دهد و مبارزه موثر با این مسائل را دشوار کند. فساد در مجریان قانون نیز می‌تواند مبارزه با جرائم حیات وحش را پیچیده‌تر و پاسخگویی مجرمان را دشوارتر کند. بسیاری از مناطق حفاظت‌شده محیط‌بان ندارند و برخی حتی از تجهیزات اولیه مانند وسایل نقلیه یا تجهیزات ارتباطی بی‌بهره‌اند، که مانع از توانایی آنها در اجرای قوانین می‌شود.

تجارت غیرقانونی حیات وحش و قاچاق چوب می‌تواند با برهم زدن اکوسیستم‌ها و تاثیرگذاری بر معیشت جوامع محلی به آنها آسیب برساند. در این گزارش می‌خواهیم ببینیم کدام کشورها بیشتر هزینه می‌پردازند و کدام کشورها بهشت محیط‌بانان هستند؟

قربانیان بی‌دفاع

اگرچه تهدیدهای حیات وحش و گونه‌های گیاهی از منابع متعددی مانند آلودگی، جنگل‌زدایی، تخریب زیستگاه‌های طبیعی و تغییرات آب‌وهوایی ناشی می‌شود، اما قاچاق حیات وحش از طریق شکار غیرقانونی، برداشت یا کاهش مقادیر قابل‌توجهی از گونه‌های در معرض خطر، به طرز چشمگیری به این مشکل دامن می‌زند. قاچاق حیات وحش، بخش‌های حیوانی و گیاهان، پیامدهای گسترده‌ای نه‌تنها برای گونه‌های درگیر، بلکه برای معیشت انسان، تنوع زیستی و دولت‌ها دارد. پیامدهای مختلف و قابل‌توجه قاچاق حیات وحش به این معنی است که حفاظت از حیات وحش، جنگل‌ها و ماهی‌ها باید بخشی از یک رویکرد جامع برای دستیابی به ریشه‌کنی فقر، امنیت غذایی، توسعه پایدار، از جمله حفاظت و استفاده پایدار از تنوع زیستی، رشد اقتصاد، رفاه اجتماعی و معیشت عمومی پایدار باشد.

جرائم مربوط به حیات وحش یک تجارت بزرگ است که از سوی شبکه‌های بین‌المللی خطرناک اداره می‌شود. حیات وحش و گونه‌های مختلف حیوانات نیز مانند مواد مخدر غیرقانونی و اسلحه قاچاق می‌شوند. به دلیل ماهیت آن، دستیابی به ارقام قابل‌اعتماد برای ارزش تجارت غیرقانونی حیات وحش تقریباً ناممکن است، اما تخمین زده می‌شود که به میلیاردها دلار سر بکشد. برخی از نمونه‌های تجارت غیرقانونی حیات وحش به‌خوبی شناخته شده است، مانند شکار غیرقانونی فیل‌ها برای عاج و ببرها برای پوست و استخوان آنها. با‌این‌حال، گونه‌های بی‌شمار دیگری به شکل مشابه بیش‌از‌حد مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند؛ از لاک‌پشت‌های دریایی گرفته تا چوب درختان. البته همه تجارت حیات وحش غیرقانونی نیست. گیاهان و جانوران وحشی از ده‌ها هزار گونه از طبیعت صید یا برداشت می‌شوند، سپس به صورت قانونی به عنوان غذا، حیوانات خانگی، گیاهان زینتی، چرم، زیورآلات توریستی و دارو فروخته می‌شوند. تجارت حیات وحش زمانی به یک بحران تبدیل می‌شود که بخش فزاینده‌ای غیرقانونی و ناپایدار باشد- که به شکل مستقیم بقای بسیاری از گونه‌ها را در طبیعت تهدید می‌کند. از نظر تهدیدهای کلی علیه بقای گونه‌ها، قاچاق پس از تخریب زیستگاه، در جایگاه دوم جای دارد.

محصولات شاخ کرگدن، عاج فیل و ببر همچنان در میان مصرف‌کنندگان، به‌ویژه در آسیا، قیمت بالایی دارند. در ویتنام، افسانه اخیر مبنی بر اینکه شاخ کرگدن می‌تواند سرطان را درمان کند، موجب شکار غیرقانونی گسترده در آفریقای جنوبی شده و قیمت شاخ کرگدن را هم‌ارز قیمت طلا قرار داده است.

فساد، قوانین بدون ضمانت اجرایی، سیستم‌های قضایی ضعیف و حکم‌های سبک، به شبکه‌های جنایی اجازه می‌دهد به غارت حیات وحش بدون توجه به عواقب آن ادامه دهند. این عوامل، تجارت غیرقانونی حیات وحش را به یک تجارت کم‌خطر با بازده بالا تبدیل می‌کند. شکارچیان غیرقانونی -اغلب مردم محلی فقیر- معمولاً تنها کسانی هستند که دستگیر می‌شوند و مغزهای متفکر واقعی و شبکه آنها، امن و فعال باقی می‌مانند و توانایی حمله مجدد را دارند.

بسیاری از جوامع، اغلب فقیرترین، در کشورهای در حال توسعه، حیات وحش محلی را منبع مهمی می‌دانند. برخی از خانوارهای روستایی برای تامین پروتئین به حیوانات وحشی، برای سوخت به درختان و برای درمان طبیعی به حیوانات و گیاهان وحشی وابسته هستند.

استثمار بیش‌ازحد از گونه‌ها، بر سیاره زنده به روش‌های گسترده‌تری تاثیر می‌گذارد. همان‌طور که صید بی‌رویه باعث عدم تعادل در کل سیستم دریایی می‌شود، شبکه پیچیده حیات ما بر روی زمین به استفاده دقیق و متفکرانه از گونه‌های حیات وحش و زیستگاه آنها بستگی دارد. مانند گونه‌های دریایی که از طریق صید تصادفی کشته می‌شوند، کشتار اتفاقی حیوانات نیز در خشکی اتفاق می‌افتد. برای مثال، تله‌های ناشیانه‌ای که برای آهو‌های ختن یا دوکورها نصب می‌شود، به غیر از آنچه در نظر گرفته شده است، باعث آسیب و مرگ حیوانات مختلف دیگر نیز می‌شود.

قاچاق حیات وحش می‌تواند جمعیت گونه‌ها را کاهش دهد و باعث انقراض محلی یا حتی جهانی آنها شود. بسیاری از گونه‌های در معرض انقراض شکننده هستند و به رسیدگی تخصصی و ظریف نیاز دارند. با‌این‌حال، روش‌هایی که بسیاری از حیوانات و گیاهان از طریق آنها به دام می‌افتند، حمل و نگهداری می‌شوند، اغلب باعث جراحت یا مرگ می‌شود که نتیجه‌ای جز تلفات بیشتر، به‌ویژه در هنگام قاچاق حیوانات یا گیاهان زنده ندارد. قاچاق حیات وحش با برخی از مهم‌ترین علل زمینه‌ای از دست دادن تنوع زیستی مرتبط است و می‌تواند عملکرد اکوسیستم را تهدید کند. فراتر از خطر انقراض گونه‌ها از طریق تلفات جمعیت، بهره‌برداری بیش‌ازحد از حیات وحش می‌تواند باعث مشکلات زیست‌محیطی طولانی‌مدت مانند ایجاد عدم تعادل نسبت جنسی و کاهش سرعت تولید مثل گونه‌های آسیب‌پذیر شود. با توجه به سرعت تولید مثل آهسته، گونه‌هایی مانند ماکائو در مقایسه با سایر خانواده طوطی‌ها سرعت تولید مثل بسیار پایینی دارند. از آنجا که ماکائوها در طول تاریخ به طرز نامتناسبی از سوی شکارچیان غیرقانونی هدف قرار گرفته‌اند، کمتر احتمال دارد که جمعیتشان با تعداد ماکائوهای کمتری که باقی مانده تا با آنها تولید مثل کنند، احیا شود. در نمونه‌ای دیگر، متاسفانه در نتیجه باله‌گیری کوسه‌ها که جمعیت کوسه‌ها را در سطح جهان از بین برده، جمعیت ماهی‌های کوچک‌تر به طرز چشمگیری افزایش یافته و سبب کاهش جمعیت صدف‌ها شده است.

علاوه بر این، اکوسیستم‌ها از طریق اقدامات مخرب زیست‌محیطی برای حذف حیات وحش، چوب و ماهی تغییر یافته‌اند. برای مثال، در پرو، تقاضا برای محصولات جنگلی باعث تهدید انقراض چندین گونه نمادین شده است.

61

قطع رگ حیات

جنگل‌های جهان به‌‌سرعت در اثر گسترش کشاورزی، برداشت هیزم و تولید زغال چوب و همچنین قطع‌های قانونی و غیرقانونی از بین می‌روند. به دلیل اشتهای جهان برای چوب «گرانبها» و تجاری، مناطق وسیعی هر سال جنگل‌زدایی می‌شوند. جنگل‌های زمین محل زندگی اکثر گونه‌های حفاظت‌شده از سوی CITES (کنوانسیون بین‌المللی تجارت گونه‌های جانوری و گیاهی وحشی در حال انقراض) هستند. تک‌تک کشورها مسئول توقف حمل‌ونقل چوب و محصولات چوبی غیرقانونی هستند. به گفته آژانس توسعه بین‌المللی ایالات‌متحده، ارزش تخمینی 51 تا 152 میلیارد دلار در سال، صنعت چوب غیرقانونی را در سطوح مختلف تهدید می‌کند.

قطع کنترل‌نشده درختان موجب آتش‌سوزی‌های ویرانگر، رانش زمین و سیل، به خطر انداختن تنوع ‌زیستی و ایجاد ویرانی در جوامع وابسته به جنگل می‌شود. در نتیجه کشورهای در حال توسعه از پولی که به‌شدت برای تامین مالی مدارس، بیمارستان‌ها و سرویس‌های بهداشتی به آن نیاز دارند، محروم می‌شوند. تلاش‌های این کشورها برای مهار این فعالیت‌ها در مواجهه با مکان‌های دوردست، اجرای ضعیف و فساد می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد.

بخش عمده‌ای از این چوب غیرقانونی صادر می‌شود و بیشتر آن در نهایت به قفسه‌ها و خانه‌های کشورهای ثروتمند آمریکای شمالی، اروپا و آسیای شرقی راه پیدا می‌کنند. ایالات‌متحده، اروپا، ژاپن، کانادا و روسیه با هم 74 درصد از چوب را در تجارت جهانی مصرف می‌کنند.

میزان تلفات جنگل‌ها بیش از هر زمان دیگری است. برای مثال غنا، چیزی حدود 80 درصد از جنگل‌های طبیعی خود را در 25 سال گذشته از دست داده است. در کامبوج نیز، مکان‌هایی مانند آندونگ بور، یک منطقه جنگلی بکر حفاظت‌شده، در کمتر از 10 سال بین سال‌های 2008 و 2017 به‌طور کامل تخریب شد. کامبوج یکی از بالاترین نرخ‌های جنگل‌زدایی را در جهان تجربه کرده و از سال 2011 حدود 64 درصد از پوشش درختی خود را از دست داده است.

درحالی‌که واردات غیرقانونی چوب ادامه دارد، برخی پرونده‌های پرمخاطب وجود دارد که در آن شرکت‌ها برای جلوگیری از این عمل غیرقانونی به دادگاه کشیده می‌شوند. در سال 2016، یک خرده‌فروش کف‌پوش‌های چوب سخت مستقر در ویرجینیا، شرکت Lumber Liquidators در دادگاه فدرال در نورفولک، ویرجینیا محکوم شد و بیش از 13 میلیون دلار جریمه جنایی، خدمات اجتماعی و دارایی‌های ضبط‌شده مربوط به واردات غیرقانونی کف‌پوش‌های چوب سخت را پرداخت کرد. بیشتر چوبی که آنها می‌فروختند، در چین از الوارهایی تولید می‌شد که به شکل غیرقانونی در شرق دور روسیه، زیستگاه آخرین ببرهای سیبری و پلنگ آمور باقی‌مانده در جهان، برداشت شده بود.

حیوانات و درختان تنها قربانیان نیستند!

تجارت حیات وحش به‌تنهایی یک تهدید بزرگ برای برخی گونه‌هاست، اما تاثیر آن اغلب با از دست دادن زیستگاه و فشارهای دیگر، از جمله قربانی شدن محیط‌بانان وخیم‌تر می‌شود.

شکارچیان غیرقانونی اغلب به اسلحه یا سلاح‌های دیگری مسلح می‌شوند که نه‌تنها برای کشتن، دستگیری یا جمع‌آوری حیات وحش استفاده می‌شود، بلکه علیه محیط‌بانان، مقامات حفاظت از محیط زیست، پلیس و مردم محلی که از حیوانات یا گیاهان در حال انقراض محافظت کرده یا در مجاورت آنها زندگی می‌کنند، به کار می‌رود. جنگل‌بانان در سرتاسر جهان با نرخ بالایی کشته می‌شوند. در طول دهه گذشته، حدود هزار محیط‌بان تنها در آفریقا در حین انجام وظیفه جان خود را از دست داده‌اند. اگر گروه‌های تبهکار سازمان‌یافته در جنایت‌های حیات وحش، جنگل‌ها و شیلات درگیر شوند، تهدیدها و خشونت‌ها اغلب می‌توانند تشدید شوند. این امر همچنین خطر فساد را در بسیاری از مراحل تجارت غیرقانونی حیات وحش افزایش می‌دهد.

محیط‌بانان حیات وحش اغلب قربانی قاچاق غیرقانونی حیات وحش و تجارت چوب هستند و با تهدیدهایی مانند شکار غیرقانونی، خشونت و حتی مرگ دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. آنها اغلب منابع کافی ندارند و از حمایت کمتری برخوردارند، که مبارزه موثر با باندهای جنایتکار سازمان‌یافته و سندیکاهای درگیر در این فعالیت‌های غیرقانونی را دشوار می‌کند.

بر اساس داده‌هایی که در 10 سال گذشته جمع‌آوری شده، درگیری با شکارچیان مسئول 50 تا 70 درصد مرگ‌ومیر محیط‌بانان در حین کار است. بقیه به چالش‌های روزانه مانند محیط‌های خطرناک و حیوانات خطرناک نسبت داده می‌شود.

بدون محیط‌بانان، هیچ امیدی به حفظ گونه‌های در معرض خطر انقراض مانند فیل‌ها و کرگدن‌ها در زیستگاه‌های طبیعی خود که نگهبانان جنگل برای محافظت از آنها می‌جنگند، وجود نخواهد داشت. محیط‌بانان ضد شکار غیرقانونی که در برخی از شدیدترین و خطرناک‌ترین محیط‌ها کار می‌کنند، یکی از سخت‌ترین کارهای دنیا را انجام می‌دهند. آنها شب و روز در شرایط اغلب خصمانه برای محافظت از حیات وحش در خط مقدم حفاظت کار می‌کنند.

مسئولیت‌های یک محیط‌بان حیات وحش می‌تواند از روزی به روز دیگر متفاوت باشد و هر چیزی از حفاظت از پارک گرفته تا اجرای قانون و اطلاع‌رسانی به جامعه را پوشش می‌دهد. برخی از فعالیت‌های اصلی محیط‌بانان در سراسر آفریقا و آسیا عبارت‌اند از: انجام گشت‌های ضد‌شکار غیرقانونی و مبارزه با قاچاق در پارک‌های ملی؛ یافتن و حذف دام‌ها و تله‌ها که تهدیدی برای همه حیات‌ وحش هستند؛ جمع‌آوری داده‌های حیاتی در مورد گونه‌های در خطر انقراض و زیستگاه‌های آنها؛ پاسخ به گزارش‌های جنایت‌های حیات وحش و جمع‌آوری اطلاعات در مورد فعالیت‌های غیرقانونی و غیرقانونی؛ کار با جوامع برای افزایش آگاهی و کاهش درگیری با حیات وحش.

اما در میانه این مسئولیت‌های خطیر و دشوار، محیط‌بانان با چه تهدیدهایی روبه‌رو هستند؟ بسیاری از محیط‌بانان حیات وحش در حین انجام وظیفه حفاظت از حیات وحش به طرز غم‌انگیزی کشته شده‌اند. تهدیدهای ایمنی محیط‌بانان حیات وحش عبارت‌اند از:

 شکارچیان متخلف به‌شدت مسلح و بسیار سازماندهی‌شده؛ طبق آمار جهانی فعلی، هر هفته دو محیط‌بان جان خود را در حین انجام وظیفه از دست می‌دهند.

 حیوانات پریشان، اغلب در وضعیت آسیب‌دیده به دلیل درگیری انسان و حیات وحش، که ممکن است از ترس حمله کنند یا یورش ببرند.

 برخورد شدید سایر اعضای جامعه که در گذشته حفاظت از حیات وحش را به عنوان شکل معتبر اشتغال نادیده می‌گرفتند.

 خطرات مرتبط با مناطق خطرناک و سخت، جایی که محیط‌بانان اغلب با شرایط طاقت‌فرسا به دلیل آب‌وهوای شدید، ساعات طولانی و طاقت‌فرسا با محدودیت در ارتباطات یا دسترسی سریع به کمک در صورت نیاز مواجه می‌شوند.

نکته تاسف‌برانگیز اینجاست که بسیاری از محیط‌بانان، به‌ویژه در آفریقا و آسیا، در حین انجام وظیفه بدون پوشش بیمه اولیه و حفاظت کافی هستند. در آسیا، به‌طور متوسط ​​یک محیط‌بان 292 دلار در ماه حقوق می‌گیرد و در آفریقای مرکزی 150 دلار در ماه- اغلب این منبع اصلی (یا تنها) درآمد خانواده آنهاست. با وجود صدمات متحول‌کننده زندگی و مرگ بسیار رایج در این حرفه، فقط 36 درصد برای چنین موقعیت‌هایی پوشش بیمه‌ای دارند. اگر محیط‌بانان در حین انجام وظیفه مجروح شوند و دیگر نتوانند به کار ادامه دهند -یا بدتر از آن کشته شوند-، تمام خانواده در معرض یک زندگی فقیرانه قرار می‌گیرند.

کانون‌های کشتار

مکان‌های خاصی در جهان وجود دارد که تجارت حیات وحش در آنها به‌ویژه تهدیدکننده است. به این مناطق «مناطق تجارت حیات وحش» می‌گویند. آنها شامل مرزهای بین‌المللی چین، مراکز تجاری در شرق /جنوب آفریقا و آسیای جنوب شرقی، مرزهای شرقی اتحادیه اروپا، برخی بازارها در مکزیک، بخش‌هایی از دریای کارائیب، بخش‌هایی از اندونزی و گینه نو و جزایر سلیمان هستند.

مرگ‌ومیر محیط‌بانان بیشترین شیوع را در آسیا دارد (که 9 /41 درصد از کل تلفات جانی را به خود اختصاص داده است) و پس از آن آفریقا (با 5 /38 درصد از کل تلفات محیط‌بانان)، جایی که تعداد زیادی از محیط‌بانان در 15 سال گذشته جان خود را از دست داده‌اند. به‌طور خاص، هند، تایلند، کنیا و جمهوری دموکراتیک کنگو (DRC) شاهد افزایش شدید مرگ‌ومیر محیط‌بانان بوده‌اند که در درجه اول به دلیل شکار غیرقانونی بوده است. پارک ملی ویرونگا در جمهوری دموکراتیک کنگو با بیش از 100 محیط‌بان از تیم 700نفری پارک در سال‌های اخیر به کانونی برای قتل‌های محیط‌بانان تبدیل شده است.

در طول 10 سال گذشته، ما بیش از هزار محیط‌بان را از دست داده‌ایم. آنها جان خود را برای حفاظت از میراث طبیعی جهانی ما فدا کرده‌اند. این رقم که احتمالاً به دلیل فقدان داده‌های موثق در کشورهای در حال توسعه پایین‌تر از عدد واقعی است، تعداد زیادی از تکاوران مجروح‌شده از طریق گلوله‌ها و تله‌ها را در نظر نمی‌گیرد که اکنون مجبورند با معلولیت جدی زندگی کنند و دیگر نمی‌توانند خانواده‌های خود را تامین کنند.

یکی از خطرناک‌ترین مکان‌ها برای محیط‌بانان آفریقاست. همان‌طور که در بالا گفته شد، جمهوری دموکراتیک کنگو بیشترین تلفات را دارد، به ویژه پارک ملی ویرونگا، محل زندگی گوریل‌های کوهستانی معروف. این پارک خطرناک‌ترین مکان دنیا برای یک محیط‌بان است. بسیاری از محیط‌بانان در حملات FDLR (گروه شورشی هوتو روآندا) و مای-مای (محدوده‌ای از گروه‌های شبه‌نظامی مختلف که در طول جنگ‌های کنگو از سال 199 تشکیل شدند) در آنجا کشته شده‌اند.

دوسوم محیط‌بانان به دست شکارچیان متخلف کشته شده‌اند. آنها از سلاح‌های سنگین، جی‌پی‌اس و وسایل حمل‌ونقل استفاده می‌کنند. در این سوی میدان نبرد اما، محیط‌بانان حیات وحش ابزار کمی برای مبارزه دارند؛ آموزش ضعیف، تسلیحات محدود، دستمزدهای مضحک و پایین؛ آنها نه کلاه ایمنی می‌پوشند و نه جلیقه ضدگلوله و... دارند.

در حال حاضر نگرانی فزاینده‌ای در مورد وضعیت بورکینافاسو وجود دارد. گزارش شده است که انواع تردد غیرقانونی به‌ طرز چشمگیری افزایش یافته است. استخراج غیرقانونی طلا و شکار غیرقانونی در مناطق حفاظت‌شده در حال افزایش است که جمعیت محلی، محیط‌بانان و حیات وحش هزینه آن را می‌پردازند.

قتل آنتون مزیمبا، پارکبان آفریقای جنوبی، که در 26 جولای 2022 هنگام کار بر روی خودرو خود در خارج از خانه‌اش کشته شد، ملت را شوکه و غمگین کرد. مزیمبا، 49ساله، سرپرست حفاظت‌گاه خصوصی تیمباواتی در مپومالانگا بود. این منطقه حفاظت‌شده با وسعت 534 کیلومترمربع، زیستگاه کرگدن، فیل، شیر، یوزپلنگ و پلنگ است. بنیاد حیات وحش قلب وحشی در بیانیه‌ای گفت: «اطلاعات نشان می‌دهد که تهدیدهای متعددی علیه جان او وجود داشته و قتل او در تلافی امتناع از ارائه مکان‌های دقیق کرگدن به سندیکای محلی شکار کرگدن رخ داده است.»

در قاره‌ای که به‌خاطر ذخایر وسیع طبیعی، اکوتوریسم و ​​رویکرد حفاظتی شهرت دارد، شکارچیان مسلح غیرقانونی و گروه‌های شبه‌نظامی، پارک‌بانان را هدف قرار می‌دهند. قتل یک محیط‌بان صحرایی که 24 سال سابقه فعالیت دارد، خطر ایستادگی در برابر شکارچیان غیرقانونی، قاچاقچیان حیات وحش و گروه‌های جنایتکار سازمان‌یافته را نشان می‌دهد. در یک مورد دیگر در سال 2021، افسر ارشد خدمات حیات وحش کنیا، باجیلا عُبِد کوفا پس از بردن دخترش به مدرسه در ماشینش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. در سال 2020 نیز سرهنگ لِروی برووِر، کارآگاه پلیس آفریقای جنوبی که در تحقیق در مورد سندیکاهای شکار غیرقانونی کرگدن تخصص داشت، در حین رانندگی به محل کار مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

یکی از چالش‌های محیط‌بان بودن در واقع مواجهه هرروزه و لحظه‌ای با مرگ است.

62

بهشت محیط‌بانان

محیط‌بان‌ها ستون فقرات حفاظت هستند و از تنوع زیستی جهان در برابر شکارچیان غیرقانونی، از بین رفتن زیستگاه و تهدیدهای آب‌وهوایی محافظت می‌کنند. با‌این‌حال، در سطح جهانی، بسیاری از محیط‌بانان با شرایط سختی روبه‌رو هستند: دستمزد ناکافی، تجهیزات کمیاب و خطر جدی. تنها در سال 2024، 140 محیط‌بان در 37 کشور در حین انجام وظیفه کشته شدند و بررسی‌ها نشان می‌دهد که اکثر قریب به اتفاق آنها از آموزش و تجهیزات اولیه بی‌بهره‌اند. به‌رغم این چالش‌ها، برخی از کشورها به‌عنوان «بهشت» برای محیط‌بانان حیات‌وحش شناخته می‌شوند- مکان‌هایی که همزمان از اکوسیستم‌های غنی با برنامه‌های حفاظتی قوی، رفاه محیط‌بانان، قوانین حمایتی و جوامع درگیر، برخوردارند.

برخی از عواملی که به وضعیت «خوب» محیط‌بانان کمک می‌کنند، عبارت‌اند از:

تنوع زیستی و اکوسیستم‌ها: کشورهایی با حیات وحش گسترده (جنگل‌های استوایی، ساوانا، صخره‌ها) امکانات فراوانی را برای محیط‌بانان فراهم می‌کنند. برای مثال، برزیل و اندونزی در فهرست جهانی تنوع زیستی قرار دارند، درحالی‌که کشور کوچک‌تری مانند کاستاریکا از نظر تعداد گونه به ازای هر منطقه، بالاترین رتبه را دارد.

برنامه‌های حفاظت و تامین مالی: سیستم‌های پارک پایدار و با بودجه مناسب، کار محیط‌بان را برجسته می‌کند. برخی کشورها از تامین مالی نوآورانه استفاده می‌کنند: صندوق‌های امانی و مبادلات بدهی کاستاریکا، 61 پارک را تامین مالی می‌کنند، درحالی‌که هزینه ورودی جزایر گالاپاگوس اکوادور (8 /17 میلیون دلار در سال 2018) مستقیم صرف حقوق محیط‌بانان و مدیریت پارک می‌شود. بسیاری از پارک‌های آفریقایی و آسیایی برای تجهیز محیط‌بانان و بهبود زیرساخت‌های ضدشکار غیرقانونی، کمک‌های جهانی و منابع مالی کربن دریافت می‌کنند.

رفاه محیط‌بان (حقوق، آموزش، ایمنی، شرایط): کشورهای ثروتمندتر (مانند آمریکا، کانادا، استرالیا) معمولاً حقوق و مزایای بالاتری برای محیط‌بانان، برنامه‌های آموزشی رسمی و تجهیزات مدرن ارائه می‌دهند. برای مثال، محیط‌بانان پارک ملی ایالات‌متحده به‌طور متوسط ​​حدود 40 هزار دلار در سال درآمد دارند و آموزش جامع دریافت می‌کنند. حتی در کشورهای در حال توسعه، رفاه محیط‌بانان در حال بهبود است: تعهد قانون اساسی بوتان به جنگل‌ها، از طریق مشاغل دولتی برای کارکنان پارک پشتیبانی می‌شود، و حفاظت اجتماعی نامیبیا تضمین می‌کند که محیط‌بانان محلی سهمی از درآمد گردشگری دارند.

حفاظت قانونی و حمایت دولت: قوانین و سیاست‌های زیست‌محیطی قوی به مشاغل ایمن‌تر برای محیط‌بانان ترجمه می‌شود. کشورهایی مانند نامیبیا حفاظت از محیط زیست را در قانون اساسی خود آورده‌اند و بوتان 60 درصد پوشش جنگلی را طبق قانون الزامی کرده است. نروژ حتی قوانین تنوع طبیعت و قوانین حفاظت از حیات وحش را که همه پستانداران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان را پوشش می‌دهد در نظر گرفته است.

در ادامه خلاصه‌وار، به برخی از این کشورها به تفکیک منطقه، اشاره خواهیم کرد:

آفریقا

1- روآندا: الگوی پیشرو در شرق آفریقا: روآندا با پارک ملی «ولکانوز» که خانه گوریل‌های کوهستانی نادر است، نه‌تنها به یکی از موفق‌ترین نمونه‌های حفاظت حیات‌ وحش تبدیل شده، بلکه سطح رفاه و امنیت جنگل‌بانان نیز در آن بالاست. دولت روآندا با همکاری سازمان‌هایی مانند WWF و African Parks، آموزش‌های حرفه‌ای، تجهیزات پیشرفته و حقوق نسبی خوبی فراهم می‌کند. برای نمونه، جنگل‌بانان پارک آکاجرا از فناوری پهپاد، دوربین‌های حرارتی و تیم‌های واکنش سریع بهره می‌برند- همه اینها باعث شده تا شکار غیرقانونی به صفر برسد.

2- بوتسوانا: امنیت و حمایت قانونی بی‌نظیر: بوتسوانا با یکی از پایین‌ترین نرخ‌های شکار غیرقانونی در آفریقا، یک مثال استثنایی از کشوری امن برای جنگل‌بانان است. قوانین بسیار سخت‌گیرانه در برابر شکارچیان و حمایت کامل دولت از محیط‌بانان باعث شده تا شغل جنگل‌بانی در این کشور بسیار ایمن‌تر از سایر کشورهای آفریقایی باشد.

آسیا

1- نپال: موفقیت در حفاظت با مشارکت جامعه: نپال به‌ خاطر کاهش چشمگیر شکار غیرقانونی کرگدن‌ها و ببرها شهرت دارد. این موفقیت تا حد زیادی به مشارکت جامعه و آموزش مناسب جنگل‌بانان وابسته است. محیط‌بانان در نپال در قالب شبکه‌های حفاظتی با جوامع محلی همکاری می‌کنند. طبق گزارش WWF، در سال ۲۰۱۹ نپال توانست یک سال کامل را بدون حتی یک مورد شکار غیرقانونی ببر پشت سر بگذارد.

2- هند: حمایت‌های گسترده، به‌رغم چالش‌ها : با وجود مشکلاتی نظیر فشار جمعیت، هند یکی از قوی‌ترین سامانه‌های حفاظت حیات‌ وحش را دارد. پروژه‌هایی مانند «پروژه ببر» و«پروژه فیل» به هزاران جنگل‌بان شغل، آموزش و اعتبار اجتماعی بخشیده‌اند. دولت نیز برای حمایت از خانواده جنگل‌بانان کشته‌شده در حین انجام وظیفه، تسهیلات مالی مناسبی در نظر گرفته است.

اقیانوسیه

1- نیوزیلند: پیشرو در حفاظت از اکوسیستم‌های بومی: نیوزیلند با اکوسیستم خاص و گونه‌های منحصربه‌فرد، یکی از حرفه‌ای‌ترین شبکه‌های محیط‌بانی دنیا را دارد. جنگل‌بانان در این کشور آموزش‌های چندبعدی در حوزه زیست‌شناسی، مدیریت بحران و کار با تجهیزات دیجیتال می‌بینند. جنگل‌بانان این کشور اغلب به فناوری‌های نوین مانند GIS، پهپاد و حسگرهای حرارتی برای شناسایی تهدیدها مجهز هستند.

اروپا

1- فنلاند: کار در قلب طبیعت بدون خطر: جنگل‌بانان فنلاند در شرایطی بی‌نظیر از نظر ایمنی، رفاه و حمایت فنی فعالیت می‌کنند. سیستم پارک‌های ملی در این کشور با حمایت دولت و جوامع محلی توسعه یافته و فعالیت شکار غیرقانونی بسیار محدود است.

2- آلمان: حفاظت نظام‌مند و مشارکتی: این کشور با ساختاری منظم و علمی در حفاظت از حیات ‌وحش و جنگل‌بانی، از سیستم‌های استاندارد اروپایی پیروی می‌کند. آموزش دانشگاهی و تخصصی، حقوق مناسب و مشارکت مردم از ویژگی‌های برجسته آن است.

آمریکای شمالی

1- کانادا: پشتیبانی کامل دولت و فرهنگ عمومی: کانادا با منابع طبیعی گسترده، سیستم محیط‌بانی بسیار پیشرفته‌ای دارد. جنگل‌بانان در این کشور آموزش حرفه‌ای دیده، از حمایت حقوقی کامل برخوردارند و به تجهیزات پیشرفته و هواپیماهای سبک برای عملیات دسترسی دارند. حقوق متوسط یک جنگل‌بان حرفه‌ای در کانادا ۵۵ تا ۷۵ هزار دلار در سال است.

2- آمریکا: تکنولوژی بالا و احترام عمومی: در آمریکا، جنگل‌بانان پارک‌های ملی از جمله محترم‌ترین کارکنان دولتی به شمار می‌آیند. سازمان‌هایی مانند  National Park Serviceو  U.S. Fish and Wildlife Service  برنامه‌های بسیار منظم، همراه با بودجه مناسب و حمایت قانونی دارند.

آمریکای جنوبی

1- کاستاریکا: ستاره سبز آمریکای لاتین: کاستاریکا بیش از ۲۵ درصد از خاک خود را به پارک‌های ملی و مناطق حفاظت‌شده اختصاص داده است. جنگل‌بانان این کشور با آموزش‌های زیست‌محیطی و ارتباط نزدیک با جوامع محلی، یکی از موفق‌ترین الگوهای حفاظت را شکل داده‌اند. دانش‌آموزان، کشاورزان و راهنمایان تور طبیعت، در فعالیت‌های حفاظتی مشارکت مستقیم دارند.

 ترکیه، ایران و منطقه غرب آسیا چطور؟

در کشورهای خاورمیانه، وضعیت متفاوت است. برای مثال، در ترکیه، با وجود رشد حفاظت از تنوع زیستی در مناطق خاص مانند کوه‌های توروس، جنگل‌بانان با خطراتی نظیر قاچاقچیان حیات ‌وحش روبه‌رو هستند. در ایران نیز، محیط‌بانان نقش کلیدی دارند، اما متاسفانه اغلب با خطرات جانی، نبود حمایت قانونی کافی و دستمزد پایین دست به گریبان‌اند. با‌این‌حال، تلاش‌هایی از سوی NGOها و جامعه مدنی برای بهبود وضعیت در حال انجام است. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها