مردهزار
چرا آمار مرگومیر کودکان رو به افزایش است؟
درحالیکه پیشرفتهای پزشکی و بهبود شرایط زندگی در دهههای اخیر نرخ مرگومیر کودکان را مهار کرده است، هنوز هزاران هزار کودک هر سال جان خود را به دلایلی که میشد جلوی آنها را گرفت از دست میدهند. بیماریهای عفونی، سوءتغذیه، حوادث و نابرابریهای اجتماعی از مهمترین عوامل این بحران جهانیاند؛ بحرانی که نهتنها سلامت نسل آینده را تهدید میکند، بلکه بازتابی از شکافهای عمیق در نظامهای بهداشتی و اجتماعی کشورهاست. در سال ۱۹۹۰، نزدیک به 8 /12 میلیون کودک زیر پنج سال در سراسر جهان جان خود را از دست دادند. تا سال ۲۰۲۳، این تعداد به 8 /4 میلیون نفر کاهش یافت که نشاندهنده کاهشی تقریباً ۶۰درصدی است. این دستاوردی چشمگیر بهشمار میآید که گویای دسترسی بهتر به واکسنها، بهبود مراقبتهای مادران و سیستمهای بهداشت عمومی قویتر است. اما در سال ۲۰۲۵، گزارشهای جهانی تایید میکنند که مرگومیر کودکان زیر پنج سال برای نخستینبار در این قرن رو به افزایش گذاشته است. یکی از محرکهای اصلی، کاهش بودجه و حمایت بینالمللی از سلامت (حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد) است که برنامههای واکسیناسیون، مراقبت از مادران و دسترسی به داروهای ضروری را مختل کرده است. این شکاف بودجه، پیشرفتهای دههها را زیر سوال برده است و به افزایش بیش از ۲۰۰ هزار مرگومیر بیشتر برای کودکان در مقایسه با سال ۲۰۲۴ منجر شده است. آنچه در سال ۲۰۲۵ اتفاق افتاد کاهش بودجه و کمکهای بینالمللی برای سلامت (DAH) -کمکهای کشورهای اهداکننده و مراکز بهداشت جهانی- بود که در برخی از برنامهها حدود ۲۷ درصد از بودجهها محدود شد که کمبود کارکنان مراقبتهای بهداشتی و تعطیلی کلینیکها را در پی داشت و سبب متوقف شدن کمپینهای واکسیناسیون شد. تاثیر منطقهای از دیگر دلایلی است که میتوان به آن اشاره کرد. این افزایش مرگومیر بیشتر در کشورهای جنوب صحرای آفریقا و جنوب آسیا متمرکز است؛ جایی که سیستمهای بهداشتی بیشترین وابستگی را به حمایت خارجی دارند. اگر این روند ادامهدار باشد و بودجه سلامت همچنان 20 تا 30 درصد کاهش یابد، 12 تا 16 میلیون کودک دیگر ممکن است تا سال 2045 جان خود را از دست بدهند. نابرابری یکی دیگر از شاخصهای اصلی مرگ در کودکان است. در کشورهای کمدرآمد اکنون ۱۳ تا ۱۴ برابر بیشتر از کودکان کشورهای پردرآمد مرگومیر جان کودکان زیر پنج سال را تهدید میکند.
چرا کودکان هنوز میمیرند
کودکان زیر پنج سال بهطور عمده به دلایل قابلپیشگیری و قابلدرمان میمیرند. در زیر دلایل اصلی، بهروشنی و با جزئیات توضیح داده شده است.
عوارض نوزادی در ماه اول زندگی: نوزادانی که خیلی زود به دنیا میآیند، ریهها، مغز و سیستم ایمنی نابالغی دارند. بدون مراقبتهای ویژه، نوزادان با مشکلات تنفسی، عفونتها، دمای نامناسب و مشکلات تغذیهای مواجه میشوند که میتواند بهسرعت جان آنها را بگیرد. اقدامات اثباتشده -کورتیکواستروئیدهای قبل از تولد، مراقبتهای حرارتی، کنترل عفونت و تغذیه تخصصی- اغلب در محیطهای کمدرآمد در دسترس نیستند. نرسیدن اکسیژن کافی به نوزاد قبل، حین یا بلافاصله پس از تولد، میتواند موجب آسیبرساندن به اندامها و مرگ نوزاد شود. ماماهای ماهر، نظارت بهموقع بر زایمان و دسترسی به مراقبتهای اورژانسی زنان و زایمان (مانند سزارین و احیای نوزاد) بهطرزی چشمگیر میزان خطر را پایین میآورند، اما کمبود کارکنان آموزشدیده و تجهیزات همچنان گسترده است. ناهنجاریهای ساختاری یا متابولیک (مانند نقص قلب) به تشخیص زودهنگام و مراقبتهای تخصصی نیاز دارند. در بسیاری از مناطق، غربالگری و جراحی کودکان محدود است و مداخلات نجاتبخش زندگی را به خطر میاندازد.
بیماریهای عفونی: ذاتالریه قاتل عفونی اصلی کودکان خردسال است. واکسیناسیون نکردن، تعلل در مراقبت و دسترسی محدود به آنتیبیوتیکها و اکسیژندرمانی، مواردی را که میتواند بهراحتی قابلدرمان باشد با خطر مرگ روبهرو میکند. آلودگی هوای داخل خانه و سوءتغذیه، آلرژی و حساسیت را افزایش میدهد. اسهال ناشی از عوامل بیماریزا در آب یا غذای ناسالم قاتل دیگر است. مرگومیر در این نوع تا حد زیادی با کمک محلولهای آبرسان خوراکی، روی، آب سالم، بهداشت و نظافت (WASH) قابلپیشگیری و درمان است. در جایی که خدمات WASH و داروهای ضروری کمیاب هستند، کمآبی و عدم تعادل الکترولیت میتواند کشنده باشد. مالاریا در مناطق بومی، موجب عفونتهای مکرر، کمخونی شدید و نارسایی اندامها میشود. تاثیر پشهبندهای آغشته به حشرهکش، سمپاشی در داخل خانهها، تشخیص سریع و داروهای ضدمالاریا ثابت شدهاند، اما مثلاً منافذ پشهبند، کودکان را بیدفاع میکند و آنها را به خطر میاندازد.
سوءتغذیه و ناامنی غذایی: سوءتغذیه با تضعیف سیستم ایمنی، کند شدن روند بهبودی و بدتر شدن نتایج در عفونتها و عوارض نوزادی، تقریباً در نیمی از مرگومیرهای کودکان زیر پنج سال نقش دارد. این موضوع ناشی از دسترسی محدود به غذاهای غنی از مواد مغذی، چالشهای شیردهی، چرخههای بیماری و فقر است. مقابله با سوءتغذیه نیاز به تغذیه مناسب مادر، تغذیه انحصاری با شیر مادر، تغذیه تکمیلی بهموقع، مکملهای ریزمغذی و درمان سوءتغذیه حاد دارد- خدماتی که همچنان به شکل ناموزون و ناهماهنگ در دسترس هستند.
دسترسی محدود به مراقبتهای بهداشتی بهموقع و باکیفیت: فاصله تا کلینیکها، هزینههای کاربر، کمبود کارکنان آموزشدیده، کمبود داروهای ضروری و سیستمهای ارجاع ضعیف، درمان را عقب میاندازد، یا از آن جلوگیری میکند. بدون مراقبتهای اولیه و ظرفیتهای اورژانسی، بیماریهای شایع تشدید میشوند و عوارض زایمان بهبود پیدا نکرده و مدیریت نمیشوند. واکسیناسیون نشدن یا واکسیناسیون ناقص، کودکان را در برابر سرخک، سیاهسرفه، بیماری پنوموکوکی و سایر عفونتها آسیبپذیر میکند. انجام مرتب و بهموقع واکسیناسیون، مقابله با سرما و اطلاعرسانی برای جلوگیری از شیوع بیماریها و مرگومیر نقشی حیاتی دارد.
آب، فاضلاب و بهداشت ناسالم (WASH): آب آلوده و بهداشت ضعیف به معنای بیماریهای اسهالی، انگلهای رودهای و اختلال در رشد است. مداخلات ساده و مقیاسپذیر -آب آشامیدنی سالم، توالتهای بهداشتی، شستن دستها با صابون و آموزشهای بهداشتی- مرگومیر را به میزان چشمگیری کاهش میدهد، اما رعایت این موارد در مناطقی که بالاترین میزان مرگومیر در آنها مشاهده میشود، همچنان در پایینترین سطح قرار دارد.
نابرابری، جغرافیا و سیستمهای شکننده: بیش از 80 درصد از مرگومیر کودکان زیر پنج سال در کشورهای جنوب صحرای آفریقا و آسیای جنوبی رخ میدهند که نشاندهنده فقر متمرکز، قرار گرفتن در معرض بیماریهای بیشتر و سیستمهای بهداشتی ضعیفتر است. یک کودک در کشورهای با بالاترین میزان مرگومیر را خطر بسیار بیشتری تهدید میکند تا کودک زیر پنج سالی که در کشورهای با کمترین میزان مرگومیر زندگی میکند؛ که این موضوع نقش عوامل اجتماعی و سیستمی را برجسته میکند. جنگها و بلایا، درمانگاههای بهداشت، ایمنسازی، زنجیرههای تامین و برنامههای تغذیهای را به اختلال میکشانند، بیماریهای عفونی را بیشتر انتقال میدهند و راه کمک به مراقبت از مادر /نوزاد را سد میکنند. در این مناطق خطرات پیچیدهای از همه علتهای اشارهشده در کمین کودکان هستند.
چگونه میتوان جلوی مرگ کودکان را گرفت؟
مراقبت از مادر و نوزاد به شیوهای علمی و ثابتشده میتواند این آمار را نزولی کند. حضور متخصصان زنان و زایمان، فوریتهای زنان و زایمان، احیای نوزاد، پیشگیری از عفونت، مراقبتهای حرارتی و نگهداری از نوزادان نارس و چندین شاخص از مراقبتهای اصولی مادر و نوزاد بهشمار میآیند. تشخیص و درمان سریع ذاتالریه، اسهال، مالاریا؛ آنتیبیوتیکها، رساندن بهموقع محلول اُآراس و روی، داروهای ضدمالاریا و اکسیژن جزو شاخصهای مراقبتهای اولیه و سلامت جامعه هستند که اهمیت بسیار زیادی دارند. تغذیه انحصاری با شیر مادر، ریزمغذیها، درمان سوءتغذیه حاد، آب تمیز، بهداشت و نظافت شخصی نقشی بیبدیل در کاهش مرگومیر کودکان زیر پنج سال دارد. پوشش بالای واکسنهای سرخک، فلج اطفال، پنوموکوک و روتاویروس و موارد دیگر نیز در جای خود بسیار مهم هستند. این شاخصها اثباتشده، مقرون بهصرفه و ارتقادادنی هستند؛ چالش اساسی این است که، هر کودکی باید دسترسی باکیفیت و مداوم به این شاخصها داشته باشد.

چرا تامین مالی اینقدر مهم است؟
مراکز بینالمللی مانند یونیسف، سازمان بهداشت جهانی، اتحاد جهانی واکسن و ایمنسازی (GAVI) و صندوق جهانی، از کشورهایی که سیستمهای بهداشتی شکنندهای دارند، حمایتهای مالی و فنی به عمل میآورد. این بودجه اختیاری نیست و ستون فقرات بقای کودکان در بسیاری از مناطق جهان بهشمار میآید. برنامههای واکسیناسیون مانند واکسنهای سرخک، فلج اطفال، ذاتالریه و روتاویروس بیشتر از سوی اهداکنندگان بینالمللی تامین مالی میشوند. بدون این حمایتها، کمپینهای واکسیناسیون متوقف میشوند و میلیونها کودک را به ورطه شیوع بیماریها میکشانند. بودجه برای آموزش ماماها، تهیه کیتهای زایمان و پشتیبانی از خدمات اورژانسی زایمان از سوی این سازمانها تامین میشود. در کشورهایی که منابع محدود دارند، کمکهای بینالمللی تضمین میکند که مادران و نوزادان در خطرناکترین لحظات زایمان، خدمات حرفهای دریافت کنند. مکملهای غذایی درمانی برای کودکان دچار سوءتغذیه و مکملهای ریزمغذی اغلب از سوی خیرین و از طریق طرحهای تامین مالی عرضه میشود. سوءتغذیه تقریباً مسئول نیمی از مرگومیر کودکان زیر پنج سال است، بنابراین این برنامهها نجاتبخش هستند. پشهبندها و داروهای ضدمالاریا و آنتیبیوتیکها برای ذاتالریه و اسهال از طریق برنامههای حمایتشده بینالمللی توزیع میشوند. بدون آنها، بیماریهای قابلپیشگیری بدون هیچگونه نظارتی گسترش مییابند. کمکها باعث برپایی درمانگاهها، آموزش کارکنان بهداشت و تضمین زنجیرههای تامین داروها میشوند. بسیاری از دولتها نمیتوانند بهتنهایی این سیستمها را حفظ کنند، بنابراین حمایتهای خارجی این شکافها را پر میکند. حالا قطعاً این پرسش مطرح میشود که چرا حمایتها در سال ۲۰۲۵ کاهش یافت؟ در سال ۲۰۲۵، بودجه بینالمللی بهداشت بهشدت پایین آمد و برخی منابع میزان آن را حدود ۲۷ درصد برآورد میکنند. چندین عامل جهانی این کاهش بودجه را توضیح میدهند: فشارهای اقتصادی در کشورهای اهداکننده، تورم، بحران بدهی و اولویتهای هزینههای داخلی باعث شد دولتها بودجههای کمکی را کاهش دهند. کمکهای بهداشتی اغلب در مقایسه با بهبود اقتصاد داخلی، فوریت کمتری داشتند و از اولویت خارج شدند. تغییرات ژئوپولیتیک، افزایش ملیگرایی و رقابت میان قدرتهای بزرگ، بودجهها را به سمت دستور کارهای دفاعی و داخلی هدایت کرد. با تمرکز کشورها به داخل، همبستگی جهانی تضعیف شد. با خستگی ناشی از همهگیری و پس از هزینههای هنگفتی که در طول کووید19روی دست سازمانها و کشورها ماند، تعداد اهداکنندگان با این فرض که کشورها اکنون میتوانند بهتنهایی از پس امور خود برآیند، کاهش یافت. این فرض خطرناک بود، زیرا بسیاری از سیستمهای بهداشتی همچنان شکننده باقی ماندند. بحرانهای جهانی رقابتی، بلایای اقلیمی، جریان پناهندگان و درگیریها، بودجههایی را که قبلاً به سلامت کودکان اختصاص داده میشد، جذب کردند. اهداکنندگان بحرانهای فوری را بر سرمایهگذاریهای بلندمدت سلامت ترجیح دادند. کمکهای مالی اهداکنندگان خصوصی، کمکهای بشردوستانه از بنیادها و سازمانهای مردمنهاد نیز فدای رکود اقتصادی و تغییر تمرکز بر آبوهوا، بحرانهای زیستمحیطی یا فناوری شد. بودجه بینالمللی یک کالای تجملی نیست، بلکه راه نجات است. کاهش بودجه در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد که با تضعیف حمایت جهانی، دههها پیشرفت با چه سرعتی میتواند دود شود و به هوا برود. بدون سرمایهگذاری مجدد، پیشبینی میشود در دهههای آینده میلیونها کودک در چنگال مرگومیرهایی اسیر شوند که امروز بهراحتی قابلپیشگیری و درمان هستند.
کدام کشورها آمار مرگومیر بیشتری دارند؟
در سال ۲۰۲۵، نیجر با حدود ۱۱۴ مرگ در هر هزار تولد زنده، بالاترین میزان مرگومیر کودکان زیر پنج سال را در جهان دارد. کشورهای دیگری که نرخ بسیار بالایی دارند نیجریه، سومالی، چاد و سودان جنوبی هستند. دلایل آن نیز ترکیبی از فقر، سیستمهای بهداشتی ضعیف، سوءتغذیه، بیماریهای عفونی و درگیریهای داخلی است.
کشورهایی با بالاترین میزان مرگومیر کودکان زیر پنج سال (۲۰۲۵)
طبق دادههای سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی:
نیجر: حدود 7 /113 مرگ در هر هزار تولد زنده (بالاترین میزان در سطح جهان).
نیجریه: حدود 8 /102 مرگ در هر هزار تولد زنده.
سومالی: حدود 1 /102 مرگ در هر هزار تولد زنده.
چاد: حدود 3 /98 مرگ در هر هزار تولد زنده.
سودان جنوبی: حدود 2 /98 مرگ در هر هزار تولد زنده.
این ارقام به این معنی است که در نیجر، از هر ۹ کودک، بیش از یک نفر قبل از رسیدن به پنجسالگی میمیرد. بالاترین میزان مرگومیر کودکان در کشورهای جنوب صحرای آفریقا، بهویژه نیجر، متمرکز است. علل آن نه بیولوژیک، بلکه ساختاری هستند: فقر، سیستمهای بهداشتی شکننده، سوءتغذیه، بیماریهای عفونی و درگیریهای داخلی از مهمترین دلایل این وضع بهشمار میآیند. این مرگومیرها تا حد زیادی با مداخلات اثرگذار مانند واکسن، برنامههای تغذیهای، آب پاک و مراقبتهای مادران مهارشدنی هستند، اما نیاز به بودجه پایدار و ثبات سیاسی لازمه آن است. پایانبخش این بررسی آن است که مرگومیر کودکان نه سرنوشتی محتوم، بلکه چالشی مهارپذیر است. هر گامی در جهت ارتقای آگاهی عمومی، بهبود خدمات بهداشتی، کاهش فقر و نابرابری، و سرمایهگذاری در آینده نسلها میتواند جان هزاران کودک را از مرگ برهاند. مسئولیت مشترک ماست که با دانش، سیاستگذاری درست و همبستگی اجتماعی، جهانی بسازیم که در آن کودکی مترادف با زندگی، امید و شکوفایی باشد.