شناسه خبر : 50925 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ریشه‌های بهره‌وری

چگونه به عصر فراوانی رسیدیم؟

 

ایما موسی‌زاده / نویسنده نشریه 

88چرا باید به بهره‌وری اهمیت بدهیم؟ بهره‌وری موتور محرک تمدن بشری است. به همین دلیل است که نرخ قحطی به‌سرعت کاهش یافته، سواد افزایش یافته و انسان‌ها در مقایسه با دوران پیشاصنعتی، زندگی طولانی‌تر و سالم‌تری دارند. یافتن راه‌هایی برای تولید کالاها و خدمات با منابع کمتر -بهبود آنچه ما آن را بهره‌وری تولید می‌نامیم- نیروی پشت برخی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین تغییرات در تاریخ بشر است. بهره‌وری دلیلی است که ما نسبت به پیشینیان خود، راحت‌تر زندگی می‌کنیم.

 اما این یک مفهوم جذاب نیست. بهره‌وری معمولاً شور و اشتیاق به وجود نمی‌آورد، یا تخیل را به خود جلب نمی‌کند. کودکان رویای بزرگ شدن و تبدیل شدن به متخصصان بهره‌وری را در سر نمی‌پرورانند. افزایش بهره‌وری ممکن است به یک شرکت کمک کند تا سود بیشتری کسب کند، اما به نظر می‌رسد که حوزه  اختیارات سرپرستان کارخانه، مدیران میانی یا حسابداران است، نه چیزی که دغدغه فوری زندگی روزمره ما باشد. در برخی موارد، دنبال کردن افزایش بهره‌وری حتی می‌تواند از نظر اجتماعی مخرب به نظر برسد، زیرا کاهش هزینه‌ها سود بیشتری برای شرکت‌های بزرگ به قیمت از دست دادن شغل، کیفیت پایین‌تر و خدمات بدتر ایجاد می‌کند. چه کسی از ما حسرت روزهایی (واقعی یا خیالی) را نمی‌خورد که محصولات در کشورهای اصلی مبدأ ساخته می‌شدند و دوام بالایی داشتند، به‌جای اینکه در چین از پلاستیک ارزان ساخته شوند؟

برایان پاتر در کتاب «ریشه‌های بهره‌وری»، که در اکتبر سال جاری میلادی به بازار کتاب عرضه شد، تصدیق می‌کند که بهبود بهره‌وری تولید -یافتن راه‌هایی برای تولید کالاها و خدمات در زمان کمتر، با نیروی کار کمتر و با استفاده از منابع کمتر- نیروی محرک برخی از مهم‌ترین تغییرات در تاریخ بشر است. او ویژگی‌های اساسی یک فرآیند تولید و چگونگی سریع‌تر، ارزان‌تر و قابل‌اعتمادتر کردن هر یک از آنها را با مثال‌های مفصلی در طیف وسیعی از صنایع بررسی می‌کند: فولاد و نیمه‌هادی‌ها، توربین‌های بادی و حمل‌ونقل کانتینری، تسلا و فورد مدل  T  و موارد دیگر. «ریشه‌های بهره‌وری» راهنمایی جامع برای هر کسی است که می‌خواهد بفهمد چگونه به این عصر فراوانی مادی رسیده‌ایم- و چگونه می‌توانیم بهبود بهره‌وری را به حوزه‌هایی مانند مسکن، پزشکی و آموزش، که کارهای زیادی برای انجام دادن باقی مانده است، وارد کنیم.

این کتاب شامل ۱۰ فصل، به‌علاوه یک مقدمه و نتیجه‌گیری است. فصل یک این چهارچوب اساسی را توضیح می‌دهد: ساختار یک فرآیند تولید و گزینه‌هایی که برای کارآمدتر کردن آن دارید. فصل‌های ۲ تا ۶ هر یک از این استراتژی‌ها را توضیح می‌دهند، به جزئیات و ظرافت‌های نحوه کار آنها، زمان‌هایی که کار نمی‌کنند و نمونه‌هایی از چگونگی کاهش هزینه‌ها یا بهبود عملیات در فرآیندهای تولید واقعی از طریق آنها می‌پردازند. فصل‌های ۷، ۸ و ۹ توضیح می‌دهند که چگونه این استراتژی‌های مختلف می‌توانند با هم کار و یکدیگر را تقویت کنند و در مجموع بهبودهای چشمگیری در بهره‌وری به وجود بیاورند. فصل ۱۰ با استفاده از صنعت ساخت‌وساز، به‌عنوان مثال، توضیح می‌دهد که وقتی این مسیرها برای بهبود بهره‌وری مسدود می‌شوند، چه اتفاقی رخ می‌دهد.

نویسنده با اشاره به این نکته شروع می‌کند که همه چیز یک فرآیند تولید دارد که شامل مواد، اقدامات، رویه‌ها، افراد و البته فناوری می‌شود- چه تمیز کردن خانه باشد، چه اداره رستوران یا ساخت یک کادیلاک. بهره‌وری از مجموعه‌ای از تغییرات در تمام این عوامل ناشی می‌شود، نه از یک اختراع یا تکنیک واحد. آقای پاتر در مورد چگونگی تولید «فراوانی» در جهان ما که «ما را از زندگی پر از زحمت تقریباً مداوم رهایی بخشیده است» یک کلاس درس ارائه می‌دهد.

برای آشکار کردن نحوه  عملکرد تمام فرآیندهای تولید و روشن کردن نحوه کارکرد بهره‌وری، کتاب «ریشه‌های بهره‌وری» نمونه‌های متنوعی از جمله تولید اولیه میخ، کتاب، لامپ و ماشین را تشریح می‌کند. برای مثال، ما یاد می‌گیریم که داستان پنی‌سیلین بسیار فراتر از تاریخچه سرسری لحظه کشف ناگهانی الکساندر فلمینگ است. انفجار نهایی در ظرفیت تولید -تولید میلیون‌ها دوز به‌جای مقادیر ناچیز برای تنها تعداد انگشت‌شماری از افراد- از سال‌ها بهبود بهره‌وری که به‌سختی از سوی افرادی غیر از فلمینگ به دست آمده بود، پدیدار شد. آقای پاتر مجموعه‌ای از ایده‌ها، تکنیک‌ها و آزمایش‌ها را که از قهرمانان گمنام بهره‌وری تولید سرچشمه گرفته بود، شرح می‌دهد که جان بسیاری را از طریق فراوانی آنتی‌بیوتیک نجات داد. همین الگو، نیروهای پشت فراوانی خودروهای ما را بسیار بهتر از استناد ساده‌انگارانه به «تولید انبوه» توضیح می‌دهد. درواقع، تاریخ خودرو الگوی بهتری برای درک آینده هوش مصنوعی به دست می‌دهد تا الگو‌هایی که اغلب مفسران ارائه می‌دهند- مانند رونق و رکود مخابرات در دهه 1990 یا گسترش راه‌آهن در دهه 1870. در نظر بگیرید: وسایل نقلیه موتوری برای دهه‌ها قبل از عرضه فورد مدل تی در سال 1908 وجود داشتند که با پیشرفت‌های هوشمندانه و افزایش تعداد و تنوع در ورودی‌ها و فرآیندهایی که آقای پاتر ترسیم می‌کند، مقرون به‌صرفه شدند. هوش مصنوعی نیز به همین ترتیب، برای دهه‌ها (برای متخصصان و در ابررایانه‌ها) در دسترس بوده است. اما اکنون اکوسیستم هوش مصنوعی، به لطف الگوی مشابهی از دستاوردهای مبتکرانه، دقیقاً همان مسیر کارایی و مقیاس‌پذیری را نشان می‌دهد که خودرو بیش از یک قرن پیش طی کرده بود. انتشار چت جی‌پی‌تی در نوامبر 2022، لحظه مدل تی هوش مصنوعی بود و دستاوردهای مهم در بهره‌وری هنوز در راه است. همان‌طور که آقای پاتر توضیح می‌دهد، تمام دستاوردهای بهره‌وری از تغییرات در پنج ویژگی اساسی ناشی می‌شود: ورودی‌ها، طراحی فرآیند یا محصول، پیگیری فرآیندهای تکرارپذیر قابل‌اعتماد، ماهیت نحوه انجام کارها از سوی افراد یا ماشین‌ها و نقش حجم (مقیاس). چگونگی ترکیب این ویژگی‌ها برای بهبود بهره‌وری به نبوغ، تخیل، سرسختی و «دانش ضمنی» انسان که از تجربه ناشی می‌شود، بستگی دارد.

بااین‌حال، برخی چیزها از بهبود کارایی خودداری می‌کنند. همان‌طور که آقای پاتر ابراز تاسف و مستند می‌کند، این موضوع شامل مراقبت‌های پزشکی، تعمیرات خودرو و ساخت خانه می‌شود. برایان پاتر، نویسنده خبرنامه فیزیک ساخت‌وساز و عضو ارشد زیرساخت در موسسه پیشرفت است و در مورد فناوری و اقتصاد ساخت‌وساز ساختمان، با تمرکز بر بهبود بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها می‌نویسد. وی ۱۵ سال سابقه کار به‌عنوان مهندس سازه دارد. پاتر مدرک لیسانس مهندسی عمران را از دانشگاه جورجیا تک و مدرک کارشناسی ارشد مهندسی سیستم‌ها را از دانشگاه فلوریدای مرکزی دریافت کرد. پاتر با استناد به تجربیات حرفه‌ای خود خاطرنشان می‌کند که بهره‌وری ساخت‌وساز از سال 1950 حدود 25 درصد کاهش یافته، درحالی‌که بهره‌وری کل عوامل ملی تقریباً 250 درصد بهبود یافته است. همان‌طور که او می‌گوید، این موضوع تا حدودی تورم در هزینه‌های مسکن را توضیح می‌دهد. کارایی در بازار مسکن درواقع انگیزه اولیه نویسنده برای تحقیق در مورد این موضوع بوده است: «هفت سال پیش، به یک استارت‌آپ ساختمانی معتبر و با بودجه مناسب به نام کاترا پیوستم. در آن زمان من یک مهندس سازه با حدود ده سال سابقه کار بودم و در طول دوران حرفه‌ای‌ام به‌طرزی فزاینده‌ از وضعیت ناکارآمد صنعت ساخت‌وساز ناامید شده بودم. برخلاف بهره‌وری در صنایع دیگر، مانند تولید یا کشاورزی، بهره‌وری ساخت‌وساز برای دهه‌ها ثابت مانده یا رو به کاهش بوده است و ساخت خانه‌ها، آپارتمان‌ها و سایر ساختمان‌ها با گذشت زمان فقط گران‌تر شده است.

کاترا برنامه‌ای برای تغییر همه اینها داشت. این شرکت ساختمان‌های خود را به‌ شکلی کارآمد به‌جای اینکه در محل ساخت‌وساز بسازد در کارخانه‌ها می‌ساخت و همان کاری را برای ساخت‌وساز انجام می‌داد که هنری فورد برای خودروها انجام داده بود. کاترا قبل از پیوستن من، چندین کارخانه در حال کار یا در حال ساخت داشت و قصد داشت حتی کارخانه‌های بیشتری راه‌اندازی کند. در آن زمان، فکر می‌کردم رویکرد کاترا دقیقاً همان چیزی است که برای تغییر صنعت لازم است. روشن است که ساخت‌وساز کارخانه‌ای کارآمدتر خواهد بود، اما ترکیبی از انگیزه‌ها، اینرسی و ریسک‌گریزی، صنعت را در استفاده از روش‌های قدیمی و ناکارآمد تولید گرفتار نگه می‌داشت. فکر می‌کردم با یک تکان، می‌توان این صنعت را مختل کرد و روش‌های جدید و بهتری برای ساخت‌وساز تبیین کرد. کاترا بیش از دو میلیارد دلار سرمایه خطرپذیر برای تامین این تکانه جمع‌آوری کرده بود.

اما در عرض کمی بیش از سه سال، کاترا تمام سرمایه خطرپذیر خود را سوزاند، دوره‌های اخراج‌های بی‌رحمانه‌ای را پشت سر گذاشت (مثلاً تیم مهندسی که من رهبری آن را بر عهده داشتم حدود ۷۵ درصد تعدیل نیرو داشت) و اعلام ورشکستگی کرد. من از اخراج‌ها جان سالم به‌در بردم، اما چند ماه قبل از اینکه شرکت به پایان راه خود برسد، آن را ترک کرده بودم. وقتی کاترا درهای خود را بست، من در یک شغل مهندسی جدید مشغول به کار بودم و به طراحی همان نوع ساختمان‌ها، که با استفاده از همان روش‌های قدیمی که در بیشتر دوران حرفه‌ای‌ام ساخته شده بودند، بازگشته بودم.

از آن زمان، صنعت ساخت‌وساز سابقه بهره‌وری خود را بهبود نداده است. درواقع، پس از کووید، هزینه‌های ساخت‌وساز یکی از شدیدترین افزایش‌های خود را در تاریخ تجربه کرد. همان‌طور که کاترا در حال فروپاشی بود، من وسواس پیدا کردم که بفهمم چرا اوضاع این‌قدر بد پیش رفته است و برای کارآمدتر کردن صنعت ساخت‌وساز چه چیزی لازم است. درست پس از ترک شرکت، شروع به نوشتن کتاب «فیزیک ساخت‌وساز» کردم، تا راهی برای درک چگونگی عملکرد صنعت ساخت‌وساز و اینکه چرا کاترا در تغییر آن شکست خورده است، پیدا کنم.»

89

وی بر این باور است که اگرچه بخشی از مشکل کاترا، مشکلات محاسباتی و تخمین سرمایه بود، اما دردسر اصلی آن بود که فرآیند بهره‌وری در این زمینه جواب نمی‌داد و تولید کارخانه‌ای نمی‌توانست از نظر هزینه تمام‌شده با تولیدات دستی رقابت کند و به نظر نمی‌رسید که این مشکل محدود به ایالات‌متحده باشد. درحالی‌که ساخت‌وساز پیش‌ساخته و کارخانه‌ای اغلب در کشورهای دیگر بسیار محبوب‌تر از ایالات‌متحده است، در هیچ کجا به کاهش چشمگیر هزینه‌ها منجر نشده بود، در نتیجه دست بالا را نداشت. تویوتا، که مسلماً یکی از بهترین تولیدکنندگان جهان است، در دهه 1970 یک شرکت مسکن پیش‌ساخته در ژاپن تاسیس کرد تا تخصص تولیدی خود را در ساخت خانه به‌کار گیرد. اما درحالی‌که تویوتا در تولید خودرو آنقدر کارآمد و موفق بود که در نهایت استاندارد جهانی را تعیین کرد، تویوتا همچنان یک بازیگر خاص در ساخت خانه است و خانه‌هایی که می‌سازد در مقایسه با ساخت‌وساز در محل به طرز شگفت‌آوری گران هستند. در سوئد، تقریباً همه خانه‌های تک‌خانواری به‌صورت کارخانه‌ای ساخته می‌شوند، اما هزینه‌های ساخت آنها بالاتر از خانه‌های ساخته‌شده به روش سنتی در ایالات‌متحده است. در نهایت و با بررسی همه این مثال‌ها پاتر به این نتیجه رسید که ما واقعاً درک نمی‌کنیم چه چیزی برای کارآمدتر کردن برخی فرآیندها لازم است. کسانی که امیدوار بودند ساخت‌وساز کارخانه‌ای را برای کاهش هزینه‌ها در پیش بگیرند، مانند نوعی تقلید از کارهای اولیه عمل می‌کردند- آنچه در جاهای دیگر دیده بودند را، کپی می‌کردند، بدون اینکه واقعاً سازوکارهایی را که باعث موفقیت این فرآیند شده بود، درک کنند. برای درک اینکه چرا صنعت ساخت‌وساز در برابر بهبود بهره‌وری اینقدر مقاوم بود و چرا به نظر نمی‌رسید که ساخت ساختمان‌ها هرگز ارزان‌تر شود، باید می‌فهمیدیم که چگونه، به‌طور خاص، تولید چیزها با گذشت زمان ارزان‌تر می‌شود.

این کتاب ثمره تلاش پاتر برای درک این موضوع است و در نهایت وی به این نتیجه می‌رسد که توسعه فناوری تولید و پردازش اطلاعات که بتواند به‌طور انعطاف‌پذیر به یک محیط کنترل‌نشده و متغیر پاسخ دهد، چالش اصلی است که برای بهره‌وری در بازار مسکن باید به آن دست پیدا کنیم. ما نه‌تنها باید فرآیند تولید، بلکه فرآیند طراحی و تصمیم‌گیری بالادستی را نیز خودکار کنیم‌- برای مثال، مکانیزاسیونی که نه‌فقط در محدوده کنترل‌شده یک کارخانه، بلکه در شرایط متغیر یک سایت ساختمانی نیز کار کند. این نوع فناوری اتوماسیون، همراه با پیشرفت مداوم در تجهیزات تولید انعطاف‌پذیر و با درجه آزادی بالا که می‌توانند به‌سرعت با دریافت دستورکارهای مختلف، چیزی متفاوت تولید کنند، می‌تواند ما را از یوغ بیماری هزینه بالا رهایی بخشد و بهبود کارایی و کاهش هزینه را به سمت خدمات پرزحمتی سوق دهد که تاکنون در برابر ارزان‌تر شدن مقاومت کرده‌اند.

درحالی‌که می‌توانیم انتظار داشته باشیم که تولید انعطاف‌پذیر و فناوری پردازش اطلاعات، راه‌های جدیدی را برای بهبود بهره‌وری باز کنند، بسیار مهم است که ما به مطالعه و درک آنچه بهبود بهره‌وری را ممکن می‌کند و آنچه مانع از وقوع آنها می‌شود، ادامه دهیم. این کتاب تلاش کرده است تا یک نقشه سطح بالا ترسیم کند، اما جزئیات زیادی از این قلمرو هنوز تکمیل نشده است. اغلب، مسائل مربوط به کارایی و بهره‌وری فقط در سطح بالایی از انتزاع، مانند مجموعه‌ای از خطوط روی نمودارها که با گذشت زمان بالا یا پایین می‌روند، موردمطالعه قرار می‌گیرند. این موضوع می‌تواند باعث شود که بهبود در کارایی و بهره‌وری اجتناب‌ناپذیر یا مانند محصول نیروهای تاریخی گسترده یا سیاست‌های دولتی به نظر برسد که اکثر ما توانایی کمی برای تاثیرگذاری بر آنها داریم. اما هیچ چیز در مورد کارایی اجتناب‌ناپذیر نیست. هر خطی که رو به بالا می‌رود، هر افت هزینه، هر اونس اضافی از کارایی که می‌توانیم از مجموعه‌ای از ورودی‌ها به دست آوریم، محصول تلاش آگاهانه هزاران کارگر، مهندس، مدیر کارخانه و سرپرستان خط تولید است که محصولات را دوباره طراحی می‌کنند، کارخانه‌ها را دوباره مرتب می‌کنند، آزمایش می‌کنند و راه‌های جدید انجام کارها را بررسی می‌کنند. هرچه بهتر بفهمیم که بهبود کارایی چگونه اتفاق می‌افتد، تلاش‌های ما برای بهبود استانداردهای زندگی پربارتر خواهد بود- به ما اجازه می‌دهد دنیای بهتری برای خود، فرزندانمان و نسل‌های آینده بسازیم. 

دراین پرونده بخوانید ...