شناسه خبر : 49304 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

رهبر فکری بیمه‌های اجتماعی

چرا پیتر دایموند شایسته دریافت جایزه نوبل اقتصاد شد؟

 

آزاده چیذری / نویسنده نشریه 

86پیتر دایموند، یکی از اقتصاددانان برجسته جهان و استاد بازنشسته و پرافتخار ام‌آی‌تی است که از سال 1966 تا 2011 در آنجا تدریس کرده است. دایموند برای نخستین‌بار در دهه 1960 به دلیل کارش در مورد پیامدهای اقتصادی بدهی ملی مورد توجه قرار گرفت. با این حال، کمیته نوبل به دلیل تحلیل‌های بعدی‌اش از اصطکاک‌ها در بازارها -یعنی عوامل خارجی که خریداران یا جست‌وجوگران را از یافتن یک تطابق مناسب بازمی‌دارد- از او تقدیر کرد. تئوری‌های دایموند دیدگاه کلاسیک بازار را به چالش می‌کشد که در آن خریداران و فروشندگان به‌خوبی آگاه هستند و همزمان، بدون هزینه، یکدیگر را پیدا می‌کنند و اطمینان می‌دهند که عرضه و تقاضا در تعادل هستند.

در مقاله‌ای پیشگامانه در سال 1971، او نشان داد که وقتی خریداران به دنبال بهترین قیمت ممکن هستند و فروشندگان پس از در نظر گرفتن هزینه‌های مرتبط با جست‌وجوی خریدار، قیمت خود را تعیین می‌کنند، قیمت حاصله همان قیمتی است که از سوی یک انحصارگر در بازار مربوطه تعیین می‌شود. یافته‌های او مبنی بر اینکه تنها قیمت تعادلی قیمت انحصاری است، به «پارادوکس دایموند» معروف شد. سپس دایموند همراه با مورتنسن و پیساریدس، این مفاهیم را در بازار کار به کار برد تا موقعیت‌هایی را که در آن نرخ‌های بیکاری بالا با بسیاری از فرصت‌های شغلی وجود دارد، شناسایی کند و توضیح دهد. در سال‌های 2010 و 2011 او سه بار از سوی رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، باراک اوباما، برای خدمت در هیات‌مدیره فدرال‌رزرو نامزد شد؛ با این حال، در هر مورد، جمهوری‌خواهان سنا از رای‌گیری برای تایید او جلوگیری کردند و او در نهایت انصراف داد.

پروفسور دایموند از سال 1985 تا 1986 رئیس دپارتمان ام‌آی‌تی و از سال 1992 تا 1997، استاد اقتصاد پل ساموئلسون در این دپارتمان بود. پروفسور دایموند قبل از بازگشت به ام‌آی‌تی، در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، تدریس می‌کرد. او در پنل تامین اجتماعی سرویس تحقیقاتی کنگره در سال‌های 1975 و 1976 و در هیات‌های خبره برای شوراهای مشورتی تامین اجتماعی در سال‌های 1991 و 1995 شرکت کرد. پروفسور دایموند عضو آکادمی ملی علوم است و مقالات و کتاب‌های متعددی منتشر کرده است. او در سال 1994 جایزه نمرز1 را دریافت کرد.

او رئیس پنل خصوصی‌سازی تامین اجتماعی NASI و رئیس مشترک هفتمین کنفرانس سالانه آکادمی با عنوان «تامین اجتماعی: چه نقشی برای آینده؟» در سال 1995 بوده است. همچنین یکی از اعضای موسس آکادمی ملی بیمه اجتماعی است و از اکتبر 1994 تا مارس 1997 در سمت رئیس سازمان و از سال 1996 تا 1997 رئیس هیات‌مدیره این سازمان بوده است.

دایموند برای نخستین‌بار در سال 1974 در مورد اصلاحات تامین اجتماعی با کنگره مشورت کرد. وی سیستم‌های بازنشستگی را نیز در بسیاری از کشورها تجزیه‌وتحلیل کرده است. کتاب‌های او شامل «مسائل خصوصی‌سازی تامین اجتماعی»، «گزارش هیات کارشناسی آکادمی ملی بیمه‌های اجتماعی» (ویراستار)، «صرفه‌جویی در تامین اجتماعی: رویکردی متوازن» (همراه با پیتر اورسزاگ)، «اصلاح حقوق بازنشستگی: اصول و انتخاب‌های سیاست» و «اصلاح حقوق بازنشستگی: راهنمای کوتاه» (هر دو با همراهی نیکلاس بار) است. دایموند رئیس انجمن اقتصادی آمریکا، انجمن اقتصادسنجی و آکادمی ملی بیمه اجتماعی بوده است. او یکی از سه برنده جایزه Sveriges Riksbank در سال 2010 در علوم اقتصادی به یاد آلفرد نوبل برای تجزیه‌وتحلیل بازارهای دارای اصطکاک جست‌وجو بود.

از جمله دیگر جوایز او، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 دکترای افتخاری مدیریت بازرگانی، دانشگاه علم و صنعت ماکائو (2019)

 عضو افتخاری بیلیم آکادمیسی (آکادمی علوم، استانبول، ترکیه) (2013)

 جایزه جان آر. کامنز از Omicron Delta Epsilon، انجمن افتخاری اقتصاد (2011)

 جایزه رابرت ام. بال (Robert M. Ball) که به فردی اعطا می‌شود که کار اخیرش تاثیر چشمگیری بر سیستم بیمه اجتماعی ایالات‌متحده داشته است (2008).

 جایزه ژان ژاک لافون که به یک اقتصاددان مشهور بین‌المللی اعطا می‌شود که پژوهش‌هایش بر اساس روح کار انجام‌شده از سوی پروفسور ژان ژاک لافونت، هر دو جنبه نظری و تجربی را با هم ترکیب می‌کند (2005).

پروفسور دایموند مدرک لیسانس خود را در ریاضیات با بالاترین درجه علمی از دانشگاه ییل در سال 1960 دریافت کرد. همچنین دکترایش را در رشته اقتصاد از دانشگاه ام‌آی‌تی در سال 1963 گرفت. او در لکسینگتون، ماساچوست با همسرش کیت (پریسیلا مایریک) زندگی می‌کند و دو پسر به نام‌های مت و اندی دارد. در این نوشتار، چند روز پیش از تولد دایموند، به سراغ معرفی او رفته‌ایم.

استاد برنانکی

پیتر آرتور دایموند، در 29 آوریل 1940، در یک خانواده یهودی در نیویورک متولد شد. پدربزرگ و مادربزرگ او در اواخر قرن بیستم به ایالات‌متحده مهاجرت کرده بودند. پدر و مادرِ مادرش نیز همراه با شش خواهر و برادر بزرگ‌ترش از لهستان آمده بودند. والدین او که هر دو در سال 1908 به دنیا آمده بودند، در نیویورک بزرگ شدند و هرگز خارج از منطقه شهری زندگی نکردند. هر دو دبیرستان را تمام کردند و سر کار رفتند، پدرش شب‌ها در دانشکده حقوق بروکلین درس می‌خواند، در حالی که روزها کفش می‌فروخت. آنها در سال 1929 ازدواج کردند. او یک برادر به نام ریچارد دارد که در سال 1934 متولد شد. پیتر مدرسه دولتی را در برانکس آغاز کرد و در کلاس دوم، زمانی که خانواده‌اش به وودمر در لانگ آیلند نقل مکان کردند، به مدارس دولتی حومه شهر رفت. او سرانجام از دبیرستان لارنس فارغ‌التحصیل شد. پس از آن نیز، در رشته ریاضیات از دانشگاه ییل (1960) لیسانس گرفت و مدرک دکترایش را از موسسه فناوری ماساچوست (1963) دریافت کرد.

او از سال 1963 تا 1965 استادیار دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و پیش از پیوستن به دانشکده ام‌آی‌تی به عنوان دانشیار در سال 1966، دانشیار کالیفرنیا، برکلی بود. دایموند در سال 1970 به مقام استادتمام ارتقا یافت و در سال‌های 1985 و 1986 در سمت رئیس بخش اقتصاد خدمت کرد. در سال 1968، دایموند به عنوان یکی از همکاران انجمن اقتصادسنجی انتخاب شد و  در جایگاه رئیس آنجا خدمت کرد. در سال 2003 رئیس انجمن اقتصادی آمریکا شد. او عضو آکادمی علوم و هنر آمریکا (1978)، عضو آکادمی ملی علوم (1984)، و یکی از اعضای موسس آکادمی ملی بیمه اجتماعی (1988) است. دایموند با پیتر آر. اورسزاگ، مدیر سابق دفتر مدیریت و بودجه رئیس‌جمهور اوباما، کتابی در مورد امنیت اجتماعی، با عنوان «صرفه‌جویی در امنیت اجتماعی: رویکردی متعادل» (2005-2004، انتشارات موسسه بروکینگز) نوشت.

در آوریل 2010، دایموند به همراه جنت یلن و سارا بلوم راسکین، از سوی پرزیدنت باراک اوباما برای پر کردن جای خالی هیات‌مدیره فدرال‌رزرو نامزد شدند. در آگوست 2010، سنا نامزدی دایموند را به کاخ سفید بازگرداند و عملاً نامزدی او را رد کرد. پرزیدنت اوباما در سپتامبر او را مجدد نامزد کرد. در ژوئن 2011، پس از سومین دور بررسی برای کرسی فدرال‌رزرو، دایموند در صفحه مخالف نیویورک تایمز نوشت که قصد دارد نام خود را پس بگیرد. در آن ستون، او به‌شدت از روند نامزدی و «قطب‌بندی حزبی» در واشنگتن انتقاد کرد و گفت که جمهوری‌خواهان در کمیته بانکی سنا عملاً مانع او شدند. او همچنین جزئیات روند بررسی را توضیح داد و گفت که در دور اول و دوم، سه جمهوری‌خواه برای تایید او موافق بودند. در مورد سوم، زمانی که نام او در ژانویه 2011 مجدد ارائه شد، جمهوری‌خواهان همگی در رای‌گیری علیه او، عضو اقلیت رتبه‌بندی‌شده، شلبی (آلاباما) را دنبال کردند. دایموند به نقل از شلبی ادامه داد: [شلبی] در ماه مارس گفت: «آیا دکتر دایموند تجربه‌ای در اجرای سیاست پولی دارد؟ نه.» کار آکادمیک او روی حقوق بازنشستگی و تئوری بازار کار بوده است. اما [دایموند پاسخ خود را در ستون آغاز کرد] درک بازار کار -و فرآیندی که در آن کارگران و مشاغل کنار هم جمع شده و از هم جدا می‌شوند- برای طراحی یک سیاست پولی موثر حیاتی است.

دایموند در ادامه به بحث در مورد اینکه به نظر او تخصص او چه سودی برای بانک مرکزی خواهد داشت، پرداخت. شلبی در بیانیه‌ای به‌سادگی گفت: «من بارها گفته‌ام که استعداد و حرفه دکتر دایموند را ستایش می‌کنم. برای او بهترین‌ها را در آینده آرزو می‌کنم.»

بن برنانکی (برنده جایزه نوبل و رئیس سابق فدرال‌رزرو) زمانی شاگرد دایموند بود. آندری شلیفر و امانوئل سائز دو نفر از سرپرستان دکترای او هستند که برنده مدال جان بیتس کلارک بهترین اقتصاددان آمریکایی زیر 40 سال شدند.

بیمه اجتماعی

پیتر دایموند در 29 می 2008 جایزه رابرت ام. بال را برای دستاوردهای برجسته در بیمه اجتماعی دریافت کرد. جاناتان گروبر، رئیس کمیته رویداد برای دریافت جایزه در سال 2008، گفت: «کار پیتر به درک نقش مناسب دولت در ارائه بیمه اجتماعی اختصاص یافته و بسیاری از پژوهش‌های انجام‌شده در این زمینه، اگر نگوییم بیشتر، به نوعی تحت تاثیر کارهای اساسی که پیتر انجام داده، بوده است.» پروفسور دایموند یک رهبر فکری در نظریه بیمه اجتماعی است. تحلیل راهگشای او از بازارهای سالیانه، پایه و اساس بسیاری از کارهای فعلی در این موضوع را فراهم کرده است. الگو‌های کلی او از ساختار برنامه‌های بیمه اجتماعی بهینه ده‌ها تحلیل به دنبال داشته است. دایموند از زمان پیشگامی اولیه خود در زمینه تئوری بیمه اجتماعی تا نقش مهمش در بحث‌های خصوصی‌سازی تامین اجتماعی، همیشه در خط مقدم مسائل آکادمیک و سیاست‌گذاری‌های مرتبط با بیمه اجتماعی بوده است. او کارشناس برجسته دانشگاهی کشور در زمینه «تامین اجتماعی»، بزرگ‌ترین برنامه بیمه اجتماعی کشور است. کار تئوریک او در تحلیل این برنامه محوری بوده و او به یکی از صریح‌ترین مدافعان ساختار مزیت تعریف‌شده سنتی برنامه تبدیل شده است.

نوبل اقتصاد

چرا تعداد زیادی از مردم در همان زمانی بیکار هستند که تعداد زیادی فرصت شغلی وجود دارد؟ سیاست اقتصادی چگونه می‌تواند بر بیکاری تاثیر بگذارد؟ برندگان نوبل 2010 نظریه‌ای را مطرح کردند که می‌تواند برای پاسخ به این پرسش‌ها به کار گرفته شود. این نظریه برای بازارهایی غیر از بازار کار نیز قابل‌استفاده است. پیتر دایموند به خاطر کارش در زمینه چهارچوب نظری برای بازارهای دارای اصطکاک جست‌وجو، جایزه نوبل اقتصاد را در سال 2010 دریافت کرد. الگو‌هایی که دایموند و همکارانش مورتِنسِن و پیساریدِس ایجاد کردند، به ما کمک می‌کنند روشی را که در آن بیکاری، فرصت‌های شغلی و دستمزد تحت تاثیر مقررات و سیاست‌های اقتصادی قرار می‌گیرند، درک کنیم.

بر اساس یک دیدگاه کلاسیک از بازار، خریداران و فروشندگان بلافاصله و بدون هزینه یکدیگر را پیدا می‌کنند و اطلاعات کاملی در مورد قیمت همه کالاها و خدمات دارند. قیمت‌ها به‌گونه‌ای تعیین می‌شوند که عرضه برابر با تقاضا باشد. مازاد عرضه یا تقاضا وجود ندارد و تمام منابع به‌طور کامل استفاده می‌شود.

اما این چیزی نیست که در دنیای واقعی اتفاق بیفتد. هزینه‌های بالا اغلب با مشکلات خریداران در یافتن فروشنده همراه است و برعکس. حتی پس از شناسایی یکدیگر، ممکن است کالاهای موردنظر با نیازهای خریداران مطابقت نداشته باشند. یک خریدار ممکن است قیمت فروشنده را خیلی بالا در نظر بگیرد، یا یک فروشنده ممکن است قیمت پیشنهادی خریدار را خیلی پایین بداند. سپس هیچ معامله‌ای انجام نمی‌شود و هر دو طرف به جست‌وجو در جایی دیگر ادامه می‌دهند. به عبارت دیگر، فرآیند یافتن نتیجه مناسب بدون اصطکاک نیست. برای مثال، در بازار کار و بازار مسکن که جست‌وجو و یافتن، از ویژگی‌های ضروری است و تجارت با تطابق جفتی خریداران و فروشندگان مشخص می‌شود، چنین است.

برندگان نوبل 2010 درک ما را از بازارهای جست‌وجو افزایش داده‌اند. پیتر دایموند نقش بی‌بدیلی در نظریه بنیادی چنین بازارهایی داشته است، در حالی که دیل مورتِنسن و کریستوفر پیساریدِس نظریه جست‌وجو را بیشتر توسعه داده و آن را برای تجزیه‌وتحلیل بازار کار قابل استفاده کرده‌اند. دستاوردهای هر سه نفر به ما کمک می‌کند تا تعدادی از مسائل مهم اقتصادی به‌طور کلی و عوامل تعیین‌کننده و توسعه بیکاری را به‌طور خاص درک کنیم.

ایده اصلی در تئوری جست‌وجو این است که شرکت‌کنندگان در یک بازار به دنبال شرکای تعاونی برای اجرای پروژه‌های مشترک هستند. این ممکن است شامل موارد ساده خریدار و فروشنده یک محصول و همچنین روابط پیچیده‌تر میان کارفرمایان و جویندگان کار یا بین شرکت‌ها و تامین‌کنندگان آنها باشد.

طبق معمول در مورد تحقیقات پایه، زمینه‌های کاربردی زیادی قابل تصور است. برای مثال، بازار مسکن یک بازار موازی واضح با بازار کار است، زیرا هم تعداد ظرفیت‌های خالی و هم زمانِ لازم برای فروش خانه، در طول زمان متفاوت است. تئوری جست‌وجو همچنین برای مطالعه مسائل مربوط به نظریه پولی، اقتصاد عمومی، اقتصاد منطقه‌ای و اقتصاد خانواده قابل استفاده است. 

پی‌نوشت:

1- جایزه معتبر نِمرز که از سوی دانشگاه نورث وسترن اعطا می‌شود، از رهبران مشهور موسسه‌های خارج از شمال غربی که کمک‌های پایداری به دانش جدید یا توسعه روش‌های جدید قابل‌توجه تجزیه‌وتحلیل، کرده‌اند، قدردانی می‌کند. این جایزه دارای برخی از بزرگ‌ترین کمک‌هزینه‌ها در زمینه‌های خود است.

دراین پرونده بخوانید ...