نگهبانان سبز
کدام سازمان وظیفه حفاظت از منابع طبیعی را بر عهده دارد؟
منابع طبیعی برای رفاه انسان حیاتی هستند. ما نمیتوانیم بدون هوای پاکی که تنفس میکنیم، گیاهانی که میخوریم یا آبی که مینوشیم زندگی کنیم. ما به منابع طبیعی نیاز داریم تا سقفهایی بالای سرمان داشته باشیم و خانههایمان را گرم کنیم. ما برای زنده ماندن و شکوفایی به آنها نیاز داریم.
طبیعت، توسعه انسانی را ممکن میکند، اما تقاضای بیوقفه ما برای منابع زمین، سرعت انقراض را افزایش داده و اکوسیستمهای جهان را ویران میکند.
منابع طبیعی اغلب به عنوان داراییهای کلیدی محرک توسعه و ایجاد ثروت تلقی میشوند. با گذشت زمان و با صنعتی شدن تدریجی، استفاده از منابع افزایش یافته است. در برخی موارد، سطح بهرهبرداری از منابع، از نرخ بازسازی طبیعی آنها فراتر رفته است. چنین بهرهبرداری بیشازحدی در نهایت معیشت و رفاه افرادی را که به این منابع وابسته هستند، تهدید میکند و سلامت اکوسیستمها را به خطر میاندازد. خطر کاهش منابع، به ویژه در قالب فروپاشی شیلات، نشاندهنده نیاز به تنظیم استفاده از منابع طبیعی برای حفظ بهتر منابع و اکوسیستمهای آنهاست. اولین کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد مسائل زیستمحیطی، در سال ۱۹۷۲ که در استکهلم سوئد برگزار شد، اصول اساسی را در این زمینه تصویب کرد.
بیانیه استکهلم نهتنها به کاهش منابع، بلکه به اشتراکگذاری منافع نیز پرداخته است: هدف این است که اطمینان حاصل شود که استفاده از منابع طبیعی نهتنها برای تعدادی اندک، بلکه برای بسیاری، چه در داخل و چه در میان کشورها، مفید است. همچنین به اصل عدالت بیننسلی اشاره دارد: اطمینان از اینکه استفاده امروز از منابع، دسترسی به منابع طبیعی برای نسلهای آینده را به خطر نمیاندازد. در واقع، استفاده از منابع طبیعی با هر سه بعد پایداری مرتبط است: عدالت اجتماعی، سلامت محیط زیست و توسعه اقتصادی. استفاده پایدار از منابع طبیعی در تلاش برای ایجاد تعادل میان این ابعاد است: حفظ استفاده بلندمدت از منابع در عین به حداکثر رساندن مزایای اجتماعی و به حداقل رساندن اثرات زیستمحیطی.
ما در مورد استفاده از منابع طبیعی اختیار داریم: از طریق نمایندگانی که برای دولت انتخاب میکنیم، مشارکت فعالانه ما، و انتخابهای مصرف و حملونقلمان. برای مثال، بررسی دقیق چرخههای تولید مواد غذایی -آنچه میخوریم، کجا و چگونه رشد میکند و چگونه به بشقاب ما میرسد- میتواند به تاثیر گسترش کشاورزی بر جنگلها، تالابها و اکوسیستمهای مرتعی بپردازد.
در همین راستا، در کشورهای توسعهیافته، حفاظت از جنگلها و منابع طبیعی معمولاً بر عهده سازمانهای دولتی تخصصی یا ترکیبی از نهادهای دولتی و غیردولتی است که از سازمانهای محیط زیستی جدا هستند.
علاوه بر این، سازمانهای غیردولتی و بنیادهای محلی نیز در نظارت، احیا و حفاظت از جنگلها مشارکت دارند. این نهادها با تمرکز بر مدیریت پایدار، جلوگیری از تخریب و احیای اکوسیستمها عمل میکنند و از سازمانهای محیط زیستی متمایزند.
در این گزارش به سازمانهایی میپردازیم که وظیفه حفاظت از منابع طبیعی، جنگلها و مراتع را بر عهده دارند.
همچنین میخواهیم به این پرسشها پاسخ دهیم که چگونه کشورهای توسعهیافته تعادل میان بهرهبرداری اقتصادی از منابع طبیعی و حفاظت پایدار از آنها را در چهارچوب سیاستگذاریهای خود برقرار میکنند؟
چه سازوکارهایی در ساختار حکمرانی کشورهای توسعهیافته برای جلب مشارکت جوامع محلی و سازمانهای غیردولتی در مدیریت و حفاظت از منابع طبیعی به کار گرفته میشود؟
مسئولیت بر عهده کیست؟
سازمان بینالمللی اصلی برای حفاظت از منابع طبیعی، «اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت» (IUCN) است، شبکهای جهانی از دولتها، سازمانهای جامعه مدنی و متخصصان که وضعیت طبیعت را ارزیابی کرده و استانداردها و دستورالعملهایی را برای حفاظت از آن ارائه میدهد. با این حال، در کشورهای مختلف، این مسئولیت بر عهده سازمانهای مختلفی از جمله سازمانهای دولتی ملی مانند «وزارت منابع طبیعی و محیط زیست» (MNRE) و همچنین نهادهای منطقهای، دولتهای محلی و ابتکارات مبتنی بر جامعه، در کنار سازمانهای غیردولتی (NGO) مانند سازمان «حفاظت از طبیعت» و سازمان «حفاظت بینالمللی» است.
در مجموع، این سازمانها به دستههای زیر تقسیم میشوند:
الف) سازمانهای بینالمللی
اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN): یک مرجع جهانی است که برای حفاظت از طبیعت، جمعآوری دادهها، انجام پژوهشها و اطلاعرسانی پیرامون سیاستگذاری در مورد تنوع زیستی، تغییرات اقلیمی، امنیت آب و مدیریت منابع طبیعی فعالیت میکند.
ب) سازمانهای ملی و محلی
وزارتخانهها و آژانسهای دولتی: بسیاری از کشورها دارای نهادهای دولتی اختصاصی مسئول مدیریت و حفاظت از منابع طبیعی هستند، مانند وزارت منابع طبیعی و محیط زیست (MNRE) در برخی کشورها.
ابتکارهای مبتنی بر جامعه: در کشورهایی مانند نپال، اندونزی و کره، جنگلداری اجتماعی یک مدل موفق است که در آن ذینفعان محلی نیازها را شناسایی کرده و در مدیریت منابع طبیعی مشارکت میکنند.
سیستمهای مدیریت منابع ملی: برخی از کشورها، مانند هند، از سیستمهای ماهوارهای و سیستمهای اطلاعاتی برای نظارت و مدیریت منابع زمین، آب و مواد معدنی در سطوح مختلف دولتی استفاده میکنند.
ج) سازمانهای غیردولتی (NGO)
سازمان حفاظت از طبیعت: یک سازمان غیردولتی بینالمللی متمرکز بر حفاظت از محیط زیست.
سازمان حفاظت بینالمللی: سازمانی که برای حفاظت از منابع طبیعی و تنوع زیستی تلاش میکند.
برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP): از آژانسهای سازمان ملل متحد که به چالشهای زیستمحیطی میپردازد و با سازمانها و شرکای مختلف در مورد مسائل اقیانوسی و ساحلی همکاری میکند.
نحوه کار این سازمانها به این صورت است که برای حفاظت از منابع طبیعی از طریق موارد زیر همکاری میکنند:
1- تحقیق و جمعآوری دادهها: برای مثال، IUCN دادههایی را در مورد وضعیت جهان طبیعی جمعآوری میکند و گزارشها و دستورالعملهای معتبری ارائه میدهد.
2- توسعه سیاست: سازمانها از سیاستهایی حمایت میکنند که در راستای توسعه پایدار و حفاظت از طبیعت باشند.
3- پروژههای میدانی: بسیاری از سازمانها، از جمله IUCN و سازمانهای مردمنهاد، پروژههای میدانی برای حفاظت و احیا اجرا میکنند.
4- مشارکت ذینفعان: مشارکت با دولتها، جوامع محلی و کارشناسان برای اطمینان از اینکه طیف وسیعی از دیدگاهها در تصمیمات مدیریت منابع طبیعی در نظر گرفته میشوند.
دست در دست هم
در این بخش، توضیح مختصری از چهار سازمان مهمِ گفتهشده در بخش قبل، ارائه شده است؛
1- اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN)
IUCN یک اتحادیه عضویتی متشکل از سازمانهای دولتی و جامعه مدنی، با هدف «تاثیرگذاری، تشویق و کمک به جوامع در سراسر جهان برای حفظ یکپارچگی و تنوع طبیعت و اطمینان از اینکه هرگونه استفاده از منابع طبیعی عادلانه و از نظر زیستمحیطی پایدار است؛ توسعه و حمایت از علوم حفاظت پیشرفته، به ویژه در گونهها، اکوسیستمها و تنوع زیستی و تاثیر آنها بر معیشت انسان» است. این اتحادیه از تجربه، منابع و دسترسی بیش از ۱۴۰۰ سازمان عضو خود و همچنین نظرات بیش از ۱۷ هزار متخصص بهره میبرد تا دانش و ابزارهایی را در اختیار سازمانهای دولتی، خصوصی و غیردولتی قرار دهد که پیشرفت انسانی، توسعه اقتصادی و حفاظت از طبیعت را در کنار هم امکانپذیر میکنند.
IUCN مرجع جهانی در مورد وضعیت جهان طبیعی و اقدامات لازم برای حفاظت از آن است. کارشناسان این سازمان در شش کمیسیون سازماندهی شدهاند که به بقای گونهها، قانون محیط زیست، مناطق حفاظتشده، سیاستهای اجتماعی و اقتصادی، مدیریت اکوسیستم و آموزش و ارتباطات اختصاص دارند. IUCN که در سال ۱۹۴۸ در فونتنبلو فرانسه تاسیس شد، به بزرگترین و متنوعترین شبکه زیستمحیطی جهان تبدیل شده است.
سازمانهای عضو از طریق وابستگی خود به IUCN، بخشی از یک فرآیند دموکراتیک هستند که قطعنامههایی را که پایههای دستور کار جهانی حفاظت را بنا مینهند، مورد بحث و تصویب قرار میدهند. اعضا هر چهار سال یکبار در کنگره جهانی حفاظت از IUCN گرد هم میآیند تا اولویتها را تعیین کرده و در مورد برنامه کاری اتحادیه توافق کنند. کنگرههای IUCN سبب ایجاد چندین توافقنامه کلیدی بینالمللی زیستمحیطی از جمله کنوانسیون تنوع زیستی (CBD)، کنوانسیون تجارت بینالمللی گونههای جانوری و گیاهی وحشی در معرض خطر (CITES)، کنوانسیون میراث جهانی و کنوانسیون رامسر در مورد تالابها شدهاند.
IUCN همچنان از این کنوانسیونها حمایت میکند، زیرا آنها قویتر میشوند و تکامل مییابند تا بتوانند به چالشهای نوظهور پاسخ دهند. سازمانهای عضو IUCN از سوی شورای IUCN -نهاد حاکم- نمایندگی میشوند. دبیرخانه IUCN که مقر آن در سوئیس است، حدود ۹۰۰ کارمند در بیش از ۶۰ کشور جهان دارد.
اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) با ارائه ارزیابیهای علمی، تدوین استراتژیهای حفاظتی، تاثیرگذاری بر سیاستها و تقویت همکاری میان ذینفعان مختلف، نقش محوری در حفاظت از منابع ایفا میکند. این اتحادیه به عنوان یک انجمن جهانی بیطرف برای رسیدگی به چالشهایی مانند از دست دادن تنوع زیستی و تغییرات اقلیمی، با ترویج استفاده پایدار و عادلانه از منابع طبیعی از طریق جمعآوری دادهها، پروژههای میدانی و حمایت از گونهها و اکوسیستمها برای نسلهای آینده، عمل میکند.
IUCN مرجع جهانی در مورد وضعیت جهان طبیعی و اقدامات لازم برای حفاظت از آن است. ابزارهای آن، مانند فهرست قرمز گونههای در معرض خطر IUCN، دادههای حیاتی در مورد خطرات انقراض ارائه میدهند و اقدامات حفاظتی و بودجه را هدایت میکنند. IUCN همچنین بر سیاستهای ملی و بینالمللی برای ترویج استفاده پایدار از زمین و منابع تاثیر میگذارد. این اتحادیه با دولتها همکاری میکند تا بهترین شیوهها را توسعه داده و سیاستهایی را اجرا کند که از تنوع زیستی محافظت کرده و اثرات تغییرات اقلیمی را کاهش دهد.
IUCN نهاد مشاوره رسمی در مورد طبیعت تحت کنوانسیون میراث جهانی است. اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) مکانهای معرفیشده برای فهرست میراث جهانی را ارزیابی میکند و وضعیت حفاظت از مکانهای ثبتشده را با هدف بهبود مدیریت مکانهای میراث جهانی و افزایش نقش کنوانسیون در حفاظت از طبیعت و توسعه پایدار، رصد میکند.
این سازمان با تاکید بر شیوههای پایدار استفاده از زمین و پروژههای احیای اکوسیستم، برای حفظ و احیای زیستگاهها تلاش میکند.
2- سازمان حفاظت بینالمللی
بنیاد حفاظت بینالمللی (CI) یک سازمان غیرانتفاعی است که در سطح بینالمللی در بیش از 30 کشور در شش قاره با طیف گستردهای از شرکا فعالیت میکند تا جوامع را برای مراقبت مسئولانه و پایدار از طبیعت برای رفاه بشریت توانمند کند. این سازمان با شعار «غذایی که میخوریم، آبی که مینوشیم، هوایی که تنفس میکنیم، همه از طبیعت سرچشمه میگیرند»، میگوید: ما برنامهای برای حفظ امنیت طبیعت داریم. تامین سلامت آبوهوای زمین، اکوسیستمها و تنوع زیستی برای رفاه همه مردم ضروری است. در سراسر جهان، سازمان حفاظت بینالمللی با حفاظت از اقیانوسها، جنگلها و سایر اکوسیستمهای زنده، برای بهبود زندگی مردم در همه جا تلاش میکند. ما با ترکیب کار میدانی با نوآوری در علم، سیاست و امور مالی، با شرکای خود برای حفاظت از بیش از ۱۳ میلیون کیلومترمربع از خشکی و دریا در بیش از ۷۰ کشور همکاری کردهایم. امروزه، با دفاتری در بیش از ۲۴ کشور و شبکهای جهانی از هزاران شریک، دسترسی ما واقعاً جهانی است.
از سال ۱۹۸۷، سازمان حفاظت از محیط زیست بینالمللی (Conservation International) کار میدانی را با نوآوری در علم، سیاست و امور مالی ترکیب کرده است تا از مزایای حیاتی طبیعت برای بشریت محافظت کند. این سازمان اهداف زیر را برای خود تعریف کرده است:
نوآوری در علم: حفاظت بینالمللی پشت برخی از خارقالعادهترین و پیشرفتهترین علوم حفاظتی است که امروزه در حال انجام است. پژوهشهای این سازمان بیش از دانشگاههای پیشرو مورد استناد قرار میگیرد.
نوآوری در امور مالی: این سازمان از زمان راهاندازی اولین مبادله بدهی در ازای حفاظت در جهان در سال ۱۹۸۷، در حال تغییر معادله است تا طبیعت زنده را ارزشمندتر از طبیعت نابودشده کند.
همکاری با جوامع: احترام به حقوق مردم بومی و جوامع محلی یکی از اصول بنیادی این سازمان بوده و تا به امروز راهنمای کار آنهاست.
همکاری با دولتها: علم و تخصص سازمان به دولتها کمک میکند تا برای حفاظت از طبیعت و مزایایی که برای مردم فراهم میکند، اقدام کنند.
رویکرد «حفاظت بینالمللی» به حفاظت، رفاه انسان را در کنار اهداف زیستمحیطی قرار میدهد. به گفته این سازمان، «ما به حقوق بشر احترام میگذاریم، اطمینان حاصل میکنیم که برنامههای ما با در نظر گرفتن برابری جنسیتی طراحی شدهاند و فرصتهایی را برای جوامع محلی ایجاد میکنیم تا ضمن کمک به طبیعت، امرار معاش کنند».
حفاظت بینالمللی به شش ارزش اصلی متعهد است: شور و اشتیاق، صداقت، کار تیمی، احترام، شجاعت و خوشبینی. «ارزشهای ما بیانگر آن دسته از اقدامات و نگرشهایی هستند که در انجام ماموریت «حفاظت بینالمللی» برای ما از همه مهمترند، به تثبیت هویت جهانی ما کمک میکنند و حس هماهنگی، وحدت و تعلق را در نحوه کار ما در سراسر جهان ایجاد میکنند.
طبیعت زندگی است: هوایی که تنفس میکنیم، آبی که مینوشیم، غذایی که میخوریم؛ همه از طبیعت سرچشمه میگیرند. و ما برنامهای برای ایمن نگه داشتن آن داریم:
تثبیت آبوهوا با حفاظت و احیای طبیعت: ما از جنگلهایی که کربن گرمکننده آبوهوا را جذب و ذخیره میکنند، با همکاری با مشاغل و دولتها برای پاسخگویی به تاثیرات آنها بر جنگلها، فعال کردن سرمایهگذاری خصوصی در طرحهای حفاظت از جنگلها و کمک به جوامع محلی و بومی در حفاظت از جنگلهای سرزمینهایشان، محافظت میکنیم.
دو برابر کردن حفاظت از اقیانوسها: ما به دنبال دو برابر کردن مساحت اقیانوسهای جهان تحت حفاظت هستیم و در عین حال روشهای جدیدی را برای حفظ شیلات دریایی ابداع میکنیم. ما این کار را با کمک به کشورها برای ایمنسازی و نظارت بر آبهایشان، فعال کردن گنجاندن زیستگاههای ساحلی در سیاستهای اقلیمی، و مختل کردن شیوههای آسیبرسان در بخش غذاهای دریایی انجام میدهیم.
گسترش اقتصادهای طبیعت-مثبت1: ما اقتصادهای خودکفا و مبتنی بر حفاظت را در مناطقی که بیشترین اهمیت را برای مردم و طبیعت دارند، ترویج میکنیم. ما این کار را با ایجاد الگوهای جدید تامین مالی حفاظت و مدلهای تولید برای کالاها، و ایجاد تعادل میان تقاضا و حفاظت از منابع طبیعی ضروری انجام میدهیم.
3- سازمان حفاظت از طبیعت
سازمان حفاظت از طبیعت، یک سازمان غیرانتفاعی زیستمحیطی جهانی است که برای ایجاد جهانی تلاش میکند که در آن مردم و طبیعت بتوانند رشد کنند. این سازمان، که دفتر مرکزی آن در آرلینگتون، ویرجینیا قرار دارد، حفاظت از محیط زیست را در شش قاره، از جمله در بیش از ۸۰ کشور و منطقه و هر ۵۰ ایالت ایالاتمتحده، پیش میبرد.
سازمان حفاظت از طبیعت (TNC) که در سال ۱۹۵۱ در ایالاتمتحده و از طریق اقدامات مردمی تاسیس شد، به یکی از موثرترین و گستردهترین سازمانهای زیستمحیطی در جهان تبدیل شده است. به لطف بیش از یک میلیون عضو و تلاشهای فداکارانه کارکنان متنوع و بیش از هزار دانشمند، این سازمان در ۸۱ کشور و منطقه بر حفاظت از محیط زیست تاثیر میگذارد: ۴۰ کشور از طریق تاثیر مستقیم بر حفاظت از محیط زیست و ۴۱ کشور از طریق شرکا.
این سازمان با شعار «با هم، راهی پیدا میکنیم» میگوید: ما باید جسورانه به بحرانهای تنوع زیستی و آبوهوا بپردازیم. ما در حال غلبه بر موانع تغییر مورد نیاز سیارهمان هستیم. ما سالها، نه دههها، فرصت داریم تا با بحرانهای بههمپیوسته تغییرات اقلیمی و از دست رفتن تنوع زیستی مقابله کنیم. اما با همکاری یکدیگر، بر موانع موجود بر سر راه راهحلهایی که سیارهمان به آنها نیاز دارد، غلبه میکنیم.
ما باید اکنون برای متوقف کردن تغییرات فاجعهبار اقلیمی و از دست رفتن تنوع زیستی اقدام کنیم. آنچه از اکنون تا سال ۲۰۳۰ انجام میدهیم، تعیین میکند که آیا گرمایش را به 5 /1 درجه سانتیگراد کاهش میدهیم یا خیر- سطحی که دانشمندان باور دارند از بدترین اثرات تغییرات اقلیمی جلوگیری میکند.
اقدامات ما همچنین تعیین میکند که آیا به اندازه کافی زمین و آب را برای کاهش شتاب سریع از دست دادن گونهها حفظ میکنیم یا خیر. اگر هر دو را انجام دهیم، مردم را از اثرات فاجعهبار این بحرانها محافظت خواهیم کرد. در طول زندگی یک نفر اتفاقات زیادی میتواند رخ دهد. سهچهارم انتشار دیاکسید کربن ناشی از فعالیتهای انسانی از سال ۱۹۵۰ رخ داده است. ما از سال ۱۹۷۰ شاهد کاهش متوسط تقریباً ۷۰درصدی پرندگان، دوزیستان، پستانداران، ماهیها و خزندگان بودهایم. زمانی برای تعلل وجود ندارد.
4- وزارت منابع طبیعی و محیط زیست
وزارت منابع طبیعی و محیط زیست (MNRE)، یکی از وزارتخانههای کابینه دولت تایلند است.
این وزارتخانه در سال ۲۰۰۲ تاسیس شد. مسئولیتهای آن شامل حفاظت از منابع طبیعی کشور یعنی آب، اقیانوسها، مواد معدنی و جنگلهاست. این وزارتخانه همچنین مسئول حفاظت و احیای محیط زیست است. چشمانداز وزارت منابع طبیعی و محیط زیست، «بازگرداندن محیط زیست طبیعی به مردم تایلند و تلاش برای گنجاندن منابع طبیعی و محیط زیست در دستور کار ملی دولت است، زیرا این منابع پایه و اساس توسعه اجتماعی و اقتصادی را بنا مینهند».
در آگوست ۲۰۱۵، MNRE برنامهای را برای «تشویق مردم به خودداری از استفاده از کیسههای پلاستیکی» اعلام کرد. این ابتکار با هدف ترویج استفاده از کیسههای پارچهای، یک روز در ماه از ۱۵ آگوست و پس از آن در پانزدهمین روز هر ماه اجرا میشود. در صورت مثبت بودن واکنش عمومی، این کمپین به جای یک بار در ماه، به دو تا سه روز در هفته گسترش خواهد یافت. اگر همه افراد روزانه یک کیسه پلاستیکی کمتر استفاده کنند، تایلند میتواند استفاده از کیسههای پلاستیکی را تا یک میلیون کیسه در روز کاهش دهد.
طرح جامع MNRE، طرح استراتژیک ۲۰ ساله برای وزارت منابع طبیعی و محیط زیست است که شش استراتژی برای رسیدگی به مسائل زیستمحیطی، از جمله رسیدگی به تغییرات اقلیمی (استراتژی پنجم) را تشریح میکند.
اولین استراتژی در طرح استراتژیک MNRE «حفاظت از مناطق جنگلی» است. مناطق جنگلی در تایلند شامل جنگلهای حفاظتی به مساحت 129 کیلومترمربع؛ جنگلهای حفاظتی ملی به مساحت 86 کیلومترمربع؛ و مناطق حرا به مساحت 2454 کیلومترمربع است.
اولین خط دفاع از جنگلها، تقریباً 20 هزار جنگلبان از سه بخش MNRE هستند: بخش پارکهای ملی، حیات وحش و حفاظت از گیاهان؛ بخش جنگلداری سلطنتی؛ و بخش منابع دریایی و ساحلی. کار آنها خطرناک است: تا آگوست 2018، 10 جنگلبان در حین انجام وظیفه در دوره 12ماهه قبلی کشته شدند. با وجود خطر و اهمیت کارشان، آنها کارگران موقت با قراردادهای یک یا چهارساله هستند. جنگلبانان یکساله از 7500 تا 9000 بات در ماه درآمد دارند. محیطبانان با قرارداد چهارساله نیز میتوانند «... بیش از 10 هزار بات در ماه حقوق دریافت کنند».
سبز در مقابل جهانی
آیا پایداری و رشد اقتصاد میتوانند دست در دست هم پیش بروند؟ کشورهای توسعهیافته با ادغام استراتژیهای اقتصادی، سیاستی و فناوری، از جمله وضع مقررات و مالیاتهای زیستمحیطی، سرمایهگذاری در فناوریهای سبز، ترویج مدلهای اقتصاد چرخشی و تشویق شیوههای مصرف پایدار و مدیریت منابع، بین بهرهبرداری و حفاظت از منابع تعادل برقرار میکنند. آنها همچنین همکاریهای بینالمللی را برای ترویج فناوریهای سبز تقویت و گردشگری پایدار را تشویق میکنند و جوامع را برای تضمین پایداری بلندمدت منابع درگیر میکنند.
برخی از سیاستها و مشوقهای اقتصادی این کشورها عبارتاند از:
1- مالیاتهای زیستمحیطی: اعمال مالیات بر فعالیتهایی مانند آلودگی و کاهش منابع، شرکتها را به در پیش گرفتن روشهای تولید پاکتر و سرمایهگذاری در جایگزینهای پایدار تشویق میکند.
2- تامین مالی سبز: ارائه مشوقهای مالی، مانند تخفیفهای مالیاتی و یارانهها، میتواند سرمایهگذاری بخش خصوصی را در پروژهها و فناوریهای سبز جذب کند.
3- اقتصاد چرخشی: در پیش گرفتن یک مدل اقتصاد چرخشی، بر کاهش استفاده از منابع، بازیافت و استفاده مجدد از مواد برای اطمینان از در دسترس بودن آنها برای نسلهای آینده تمرکز دارد.
کشورهای توسعهیافته در این مسیر، از راهکارهای فناورانه و نوآورانه مختلفی بهره میبرند، از جمله:
فناوریهای سبز: سرمایهگذاری و ترویج فناوریهای سازگار با محیط زیست در صنایع، مانند سلولهای خورشیدی، آسیابهای بادی و سیستمهای کنترل آلودگی هوا، نوآوری را تقویت کرده و فرصتهای اقتصادی ایجاد میکند.
بهرهوری و حفاظت: ترویج شیوههای کارآمد در مصرف منابع، مانند بهبود بهرهوری انرژی در خانهها و صنایع، به کاهش مصرف و حفظ منابع طبیعی کمک میکند.
اجرای استانداردها و قوانین سختگیرانه زیستمحیطی، در به حداقل رساندن تاثیرات منفی بر اکوسیستمهای طبیعی کمک میکند و مدیریت پایدار منابع را ارتقا میدهد. همچنین مشارکت جوامع محلی در مدیریت منابع و ایجاد معیشتهای جایگزین میتواند به کاهش وابستگی به بهرهبرداری ناپایدار از منابع کمک کند.
در بعد بینالمللی، استفاده از توافقنامهها و مشارکتهای تجاری بینالمللی میتواند گسترش فناوریهای سبز و روشهای تولید پایدار را در سراسر مرزها تشویق کند. ترویج شیوههای گردشگری پایدار نیز میتواند تاثیرات منفی گردشگری متعارف را به حداقل برساند و در عین حال مزایای اقتصادی ایجاد کند و از اکوسیستمهای طبیعی محافظت کند. شهروندان میتوانند با انتخابهای آگاهانه در مصرف، مانند در نظر گرفتن تاثیر زیستمحیطی تولید و حملونقل مواد غذایی، بر استفاده از منابع تاثیر بگذارند.
با ظهور اقتصاد سبز، کشورها تلاش میکنند تا رشد اقتصاد و حفاظت از محیط زیست را متعادل کنند. در نتیجه، کشورها میتوانند بدون از دست دادن مزیت رقابتی خود، با در نظر گرفتن چالشهایی مانند فشار مالی و مقاومت صنعت، شیوههای سازگار با محیط زیست را اجرا کنند.
اقتصاد سبز یک چهارچوب اقتصادی است که توسعه را ترویج میکند و در عین حال تخریب محیط زیست را به حداقل میرساند؛ این اقتصاد، توسعه را تشویق میکند و در عین حال محیط زیست را حفظ میکند. برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد، آن را به عنوان بهبود رفاه انسان و عدالت اجتماعی و در عین حال کاهش قابل توجه خطرات زیستمحیطی و کمبود منابع تعریف میکند. این مدل نشاندهنده ردپای کربن کم، بهرهوری منابع و شمول اجتماعی است.
در طول دهه گذشته، دولتهای متعددی اقتصاد سبز را به عنوان جایگزینی بالقوه برای الگوی اقتصادی سنتی که اغلب مترادف با نابرابری، اتلاف و کاهش منابع طبیعی بوده است، پذیرفتهاند. چهارچوب اقتصاد سبز سه جنبه حیاتی را با هم ترکیب میکند: اهداف زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی- با هدف دستیابی به توسعه پایدار از طریق انرژیهای تجدیدپذیر، کشاورزی پایدار و شیوههای نوآورانه مدیریت پسماند.
البته باید اشاره کرد که گذار به انرژی کمکربن چالشهای اقتصادی متعددی به همراه دارد. از این میان، یکی از نگرانیهای اساسیتر، چگونگی تطبیق الزامات سیاستهای اقلیمی با مجموعهای گستردهتر از اولویتهای اقتصاد کلان، به ویژه در مورد اشتغال و ثبات اقتصادی است.
باتریهای خودروهای برقی و دیجیتالی شدن مدیریت انرژی از نظر فناوری نویدبخش هستند، اما نیاز به سرمایهگذاری گسترده و مداخله حساس دارند، تا حدی برای جلوگیری از عوارض جانبی بالقوه مانند افزایش مصرف انرژی توسط اقشار کمدرآمد جامعه. گذار سبز همچنین مستلزم تغییراتی در بازار کار است، با احتمال از دست دادن مشاغل کوتاهمدت در صنایع کربنمحور، در حالی که فرصتهای جدیدی در بخشهای سبز نوظهور ایجاد میشود. این یک تغییر ساختاری است که نیاز به برنامهریزی دقیق سیاستگذاری برای تضمین گذار عادلانه برای کارگران و جوامع آسیبدیده دارد.
علاوه بر این، اقتصاد سبز مستلزم سرمایهگذاریهای اولیه قابل توجهی در زیرساختها و فناوری است که ممکن است فراتر از بودجههای عمومی و خصوصی باشد، به ویژه برای کشورهای در حال توسعه با منابع مالی محدود.
با این حال، پیشرفت کشورها در ابتکارات اقتصاد سبز، پتانسیل اثربخشی در سیاستها و استراتژیها را نشان داده است. برای مثال، الگوهای مصرف و تولید پایدار اقتصاد چرخشی با هدف تولید حداقل زباله از طریق بازیافت، استفاده مجدد و تعمیر، میتواند جایگزینهایی برای روشهای سنتی مصرف و تولید ایجاد کند. به همین ترتیب، کارآفرینی سبز و اقتصاد محیط زیست بر نقش ایجاد پایداری در الگوهای کسبوکار و برنامهریزی اقتصادی تاکید دارند.
سایر سازوکارهای تامین مالی سبز، مانند اوراق قرضه سبز و صندوقهای سرمایهگذاری پایدار، با هدایت سرمایه به سمت پروژههای سازگار با محیط زیست، این سازوکارها را تکمیل میکنند. به همین ترتیب، سیستمهای قیمتگذاری کربن و اجرای سیاستهای تدارکات پایدار میتواند انگیزهای اثرگذار برای کسبوکارها و مصرفکنندگان در سازگاری با شیوههای سازگار با محیط زیست باشد. آنها میتوانند نوآوری در فناوریهای پاک را تشویق کنند و برنامهریزی شهری پایدار را ترویج دهند که به ایجاد جوامعی تابآور که میتوانند در برابر چالشهای زیستمحیطی مقاومت کنند، کمک خواهد کرد.
پینوشت:
1- طبیعت-مثبت به معنای توقف و معکوس کردن کاهش تنوع زیستی و بازیابی سلامت، فراوانی، تنوع و تابآوری گونهها، اکوسیستمها و فرآیندهای طبیعی تا سال ۲۰۳۰ است. هدف نهایی، رسیدن به بازسازی کامل و پایدار طبیعت تا سال ۲۰۵۰ است. این یک هدف جهانی است که در آن نهتنها برای اجتناب از آسیب رساندن، بلکه برای احیا و بازسازی طبیعت تلاش میکنند.