اقتصاددان زبالهگرد
چرا نام هیرش زوی گریلیچس ماندگار شد؟
کمتر کسی تصور میکرد کودکی که در 10سالگی آواره شد، در معرض نابودی به وسیله کورههای آدمسوزی نازیها قرار گرفت و بعدها برای زنده ماندن زبالهگردی کرد، تبدیل به یکی از دو درصد اقتصاددانان تاثیرگذار ایالاتمتحده شود و نامش بهعنوان یکی از پراستنادترین محققان اقتصادسنجی مطرح شود. اما معجزه، اینبار خودش را در اقتصاد نشان داد و جبر تاریخی و جغرافیایی اجازه نداد علم اقتصاد، از یک نخبه بهتماممعنا محروم شود. هیرش زوی گریلیچس (Hirsh Zvi Griliches) در 12 سپتامبر 1930 در کاوناس، دومین شهر بزرگ کشور لیتوانی به دنیا آمد. خانواده او یهودی بودند و فقط اندکی پس از تولد هیرش روزهای آرام و پرجنبوجوش بین دو جنگ جهانی را تجربه کردند. در همین سالها بود که پدر هیرش بهعنوان مهندس عمران، کنجکاوی برای کشف فرآیندهای موجود و روشهای حل مسئله را در ذهن هیرش شکل داد. زوی گریلیچس استعداد زیادی در ریاضیات و علوم داشت اما همزمان با ثبتنام در دبیرستان آلپارگاتاس که مدرسهای معتبر و فراتر از استاندارد بود، سایه جنگ جهانی دوم، مسیر زندگی او را تغییر داد. در ژوئن 1941 آلمان نازی به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد و هولوکاست با شدت بیرحمانهای بر سر یهودیان لیتوانی آوار شد. پدرش توسط آلمانیها دستگیر شد و هیرش 10ساله به همراه مادر و برادر کوچکترش در گتو کونو، زندانی که یکی از بزرگترین کشتارهای تاریخ جنگ جهانی دوم را تجربه کرده، زندانی شدند. زندگی در گتو، دلخراش، همراه با گرسنگی زیاد، کار اجباری و هراس مداوم از مرگ بود. کار به اندازهای سخت شد که گریلیچس به زبالهگردی برای پیدا کردن تهمانده غذا پرداخت و اینگونه خودش را زنده نگه داشت. این، نخستین مرحله از زنده ماندن هیرش جوان بود. در سال 1944 با نزدیک شدن ارتش سرخ شوروی، نازیها گتو را تخلیه کردند و راهپیمایی اجباری بزرگ از سوی یهودیان زندانی لیتوانی به سمت آلمان شکل گرفت. در این راهپیمایی بود که او از مادر و برادرش جدا شد و به اردوگاه کار اجباری رفت. زوی در داخائو، اردوگاه بدنام باواریایی که به نابودی سیستماتیک معروف بود، زندانی شد اما هر چند سایه هراسناک اتاقهای گاز همچنان بر سر زندگیاش وجود داشت، با مقاومت و اقبال محض زنده ماند. در آوریل 1945 نیروهای آمریکایی به داخائو حمله کردند و 32هزار بازمانده یهودی را از زندان آلمانیها آزاد کردند. یکی از این زندانیان، هیرش زوی گریلیچس بود که به یکی از اقتصاددانان برجسته قرن بیستم تبدیل شد.
مسیر کشاورزی
اقتصاددان جوان، پس از آزادی، مسیر بازآفرینی را سریع آغاز کرد. او به اردوگاه آوارگان تحت مدیریت بریتانیا در جنوب آلمان منتقل شد. همینجا بود که تصمیم گرفت دوباره درس بخواند. هیرش به اندازهای باهوش بود که در هفت ماه، زبان انگلیسی را بهصورت خودآموز یاد گرفت. او با اشتیاق زیاد کتاب میخواند و با افراد متفقین به صحبت میپرداخت. اتفاق مهمی که هوش و عزم راسخ او را برای یاد گرفتن نشان میداد. در 17سالگی تحت حمایت برنامه «جوانان نخبه» که برنامهای برای کمک به جوانان یهودی بیسرپرست و پناهنده بود، به سرزمینهای فلسطین مهاجرت کرد. هیرش با اقامت در حیفا، تحصیلات متوسطهاش را به پایان رساند و مهارت ریاضیاش را به رخ دیگران کشاند. آنچه او را به سمت اقتصاد هدایت کرد، خدمت اجباری در ارتش تازهتاسیس اسرائیل بود. در این دوره، گریلیچس به مزارعی اعزام شد که جدیدترین فناوریهای حوزه کشاورزی را آزمایش میکرد. او در این مزرعهها تکنیکهای آبیاری و مدیریت دامداری را آموخت و به شکل مستقیم با چالشهای اقتصادی ملت نوپا روبهرو شد: «چگونه میتوان از زمینهای خشک با منابع محدود، حداکثر برداشت را انجام داد؟» این تجربه عملی، او را با اقتصاد علمی کشاورزی شامل زنجیرههای تامین، بهرهوری و سازگاری فناوری آشنا کرد. اکنون زمان وقوع نقطهعطف دیگری بود. او در زمان آزمایش بذرهای ذرت هیبریدی وارداتی از ایالاتمتحده، شاهد تغییرات زیادی در میزان پذیرش این بذرها توسط کشاورزان بود. برخی کشاورزان به دلیل بازده بالاتر، از گونه جدید بذرهای ذرت استقبال کردند و برخی دیگر به دلیل ریسکگریزی، عدم تطابق خاک یا بیعلاقگی به نوآوری، به روشهای سنتی پایبند ماندند. این اختلاف دیدگاه، انگیزه او را برای بررسی فرآیندهای اقتصادی نوآوری افزایش داد و پرسش عمیقی مطرح کرد: «چرا نوآوری به شکل نامتوازن گسترش مییابد و کدامیک از عوامل اقتصادی بر استقبال از این نوآوریها تاثیر میگذارد؟» برای پاسخ به این پرسش، شروع به بررسی مدلهای اقتصادسنجی و کمیسازی الگوها کرد و ترکیب گرایش ریاضی خودش را با معماهای کشاورزی شکل داد. این ابداع، او را از مهندس بالقوه که میراث پدرش بود به اقتصاددان تبدیل کرد. تجربهای که هیرش به دست آورد سبب شد اقتصاد بهعنوان ابزاری برای حل مشکلات ملموس بهویژه در کشاورزی که اندازهگیری و علیت از اهمیت زیادی برخوردار است، مورد استفاده قرار گیرد. گریلیچس در سال 1950 و با فارغالتحصیلی از سطح مقدماتی دانشگاه، در دانشگاه اورشلیم ثبتنام کرد و اقتصاد کشاورزی را برای ادامه تحصیل برگزید. او در پایاننامه کارشناسی به بررسی تاثیرات کود بر تولید محصول پرداخت. زمانی که در سال 1953 مدرک کارشناسی را دریافت کرد، متوجه شد علاقه دارد تحصیل را ادامه دهد. در نتیجه، با استعدادی که از خودش نشان داد، بورسیه رشته اقتصاد کشاورزی و اقتصادسنجی دانشگاه برکلی-کالیفرنیا را دریافت کرد.
عضو 28ساله هیات علمی
هیرش زمانی که فقط 23 سال داشت به دانشگاه برکلی پا گذاشت. محیطی مترقی و همراه با امکان پیشرفت که استادان برجستهای را مامور به پرورش اقتصاددان جوان کرده بود. او فقط یک سال برای تحصیل در کارشناسی ارشد وقت گذاشت و پایاننامهاش را در زمینه اقتصاد پذیرش ذرت هیبرید در غرب میانه آمریکا نوشت. او در این اثر بررسی کرد چگونه وسعت مزرعه، آموزش و خدمات ترویجی، بر میزان پذیرش بذرهای هیبریدی تاثیر میگذارد و زمینه را برای توسعه کشاورزی فراهم میآورد. گریلیچس زیر نظر جورج کوزنتس که برادر سیمون کوزنتس، برنده جایزه نوبل اقتصاد بود، برای تحصیل در دوره دکترای اقتصاد، به دانشگاه شیکاگو منتقل شد. معجزه علمی زندگی هیرش زوی گریلیچس در شیکاگو اتفاق افتاد. هیرش در دوره دکترا، بر مدلهای معادلات همزمان و مسئلههای شناسایی تسلط یافت و آنها را در دادههای کشاورزی به کار برد. پایاننامه او با عنوان «سوگیری در تخمین توابع تولید» که در سال ۱۹۵۷ دفاع شد، چگونگی تحریف تخمینهای اقتصادسنجی توسط متغیرهای حذفشده را بررسی کرد. گریلیچس که بورسیه شورای تحقیقات علوم اجتماعی را دریافت کرده بود، نظریهای دقیق را با تحقیق مبتنی بر دادهها متعادل ساخت و مقالههایش را در مجلههایی همانند Econometrica منتشر کرد. گریلیچس در سال ۱۹۵۸ (زمانی که فقط 28 سال داشت)، به هیات علمی دانشگاه شیکاگو درآمد، اما مسیر او زود به هاروارد منتهی شد. او در سال 1969 به هاروارد رفت و دوران حرفهایاش را بهعنوان استاد آغاز کرد. مسیری که او تا رسیدن به درجه استادی در دانشگاه هاروارد طی کرد، نهتنها او را از دوران سربازی به سمت مزرعه و سپس اقتصاد سوق داد، بلکه کار او را با تجربهگرایی عملی همراه ساخت و تغییر فناوری را به رفاه انسان پیوند زد. هرچند زندگی او با سختیهای اردوگاه آوارگان یهودی آغاز شد اما در چهارم نوامبر 1999 و زمانی که در ماساچوست درگذشت، به نمادی از سختکوشی، تلاشگری و مطالعه بیوقفه تبدیل شده بود. آنچه او برای اقتصاد برجای گذاشت، هنوز هم راهنمای کاملی برای اقتصاددانان جدید محسوب میشود.
گامهای بلند
دیدگاههای اقتصادی هیرش زوی گریلیچس بر مطالعه تجربی تغییرهای فناوری، بهرهوری و انتشار نوآوری متمرکز بود و اقتصادسنجی مدرن را عمق بخشید. باور اصلی او این بود که پیشرفت اقتصادی زمانی حاصل میشود که درک صحیحی از تاثیر فناوری بر تولید و رفاه وجود داشته باشد. گریلیچس، اقتصاد را نهفقط بهعنوان علمی برای نظریهپردازی، بلکه بهعنوان علم کاربردی مبتنی بر تجزیهوتحلیل دقیق دادهها برای پرداختن به مشکلات دنیای واقعی در نظر میگرفت. تمرکز او بر نوآوریهای فناوری و بهویژه در بخشهای کشاورزی و صنعت، ناشی از تجربههای او در دوران سربازی بود. با استفاده از این تجربه، او نقش اطلاعات، آموزش و ساختارهای بازار در هدایت نتایج اقتصادی را مورد تاکید قرار داد. شاید بتوان مهمترین دستاورد گریلیچس را در حوزه اقتصاد تغییر فناوری طبقهبندی کرد. او چهارچوبهایی برای اندازهگیری چگونگی تاثیر نوآوریها بر بهرهوری توسعه داد. این پیشرفت روششناختی، دقت تحلیل اقتصادسنجی را افزایش داد و او را به یک اقتصاددان پیشگام در اقتصاد کاربردی تبدیل کرد. او همچنین اندازهگیری سرمایه انسانی و سرریزهای تحقیق و توسعه را ارتقا داد. گریلیچس استدلال کرد سرمایهگذاریهای آموزشی و تحقیقاتی، مزایای اقتصادی گسترده ایجاد میکند و مدلهای رشد سنتی را که ورودیهای ناملموس را نادیده میگرفت، به چالش میکشد. کار او روی شاخصهای قیمت لذتگرایانه که در درجه نخست، کمّیسازی چگونگی تاثیر کیفیت محصول بر قیمتها را مورد بررسی قرار میداد، تحلیل بازارهای کالاهای مصرفی، را با تحول جدی روبهرو کرد. فعالیتهای گریلیچس سبب شد جوامع اقتصادی و تجاری، او را به دلیل ترکیب کردن نظریهها و دادهها و عملی کردن اقتصاد برای سیاستگذاران مورد تحسین قرار دهند. بخش دیگری از شهرت گریلیچس به دلیل دقت روششناختی و رویکرد میانرشتهای او به دست آمد. در دانشگاه شیکاگو و پس از آن در هاروارد، او نسلهایی از اقتصاددانان را راهنمایی کرد که سبب شد دقت تجربی به یکی از اصول اقتصاد تبدیل شود. ریاست او بر انجمن اقتصادی آمریکا در سال ۱۹۹۳ و دریافت مدال جان بیتس کلارک در سال ۱۹۶۵، نفوذ او را در اقتصاد افزایش داد. هیرش زوی گریلیچس با ترکیب اقتصادسنجی با مسائل دنیای واقعی، چگونگی اندازهگیری بهرهوری و نوآوری توسط اقتصاددانان را با تحول روبهرو کرد. کار او در مورد سرریزهای تحقیق و توسعه و تعدیل کیفیت همچنان بنیادی است و بر سیاستگذاری در آموزش، فناوری و رشد اقتصادی تاثیر میگذارد. میراث گریلیچس در تبدیل اقتصاد به علم اندازهگیری نهفته است و او را بهعنوان غول اقتصادسنجی در سطح جهانی مطرح میکند.
آثار تاثیرگذار
آثار علمی هیرش زوی گریلیچس پربار بود و بیش از 126 نشریه فهرستشده در وبآو ساینس تا سال 2023، کتابها، مقالهها و گزارشهای تحقیقاتی او را در حوزه اقتصاد تجربی مورد استناد قرار دادند. گریلیچس چند کتاب تاثیرگذار تالیف و ویرایش کرد. تحقیق و توسعه و بهرهوری یکی از حوزههایی بود که او دربارهاش نوشت. کتاب «شواهد اقتصادسنجی» که سال 1998 توسط انتشارات دانشگاه شیکاگو به چاپ رسید، مطالعههای پیشگامانه او را در مورد پیوند سرمایهگذاریهای تحقیقاتی با رشد تولید گردآوری کرد. نکته جالب این بود که این کتاب تا سال 2022، بیش از 10هزار بار (براساس معیارهای گوگل اسکالر) مورد استناد قرار گرفت. این کتاب، دههها تحقیق دفتر ملی پژوهشهای اقتصادی ایالاتمتحده را با یکدیگر ترکیب کرد و چهارچوبهایی را برای تجزیهوتحلیل سرریزها و بازده نوآوری ارائه داد. پیش از این، کتاب «فناوری، آموزش و بهرهوری: مقالههای اولیه به همراه یادداشتهایی برای متون بعدی» که در سال 1988 منتشر شد، به بررسی مجدد فعالیتهای بنیادین او در زمینه سرمایه انسانی و پیشرفت فنی پرداخت. گریلیچس بهعنوان ویراستار، کتاب «اندازهگیری خروجی در بخشهای خدمات» منتشرشده در سال 1992 توسط انتشارات دانشگاه شیکاگو را به دست انتشار سپرد که به چالشهای کمیسازی خروجیهای ناملموس میپردازد. همچنین، کتاب «راهنمای اقتصادسنجی، جلد ۳» را در سال 1986 همراه با مایکل اینتریلیگاتور که مرجعی اساسی برای روشهای کاربردی است، ویرایش کرد. از دیگر آثار قابلتوجه او میتوان به «تحقیق و توسعه، اختراعها و بهرهوری» و «کاربرد اقتصادسنجی: مقالاتی به افتخار زوی گریلیچس» اشاره کرد که از طریق مقالههای مشترک، نام او را در اقتصادسنجی ماندگار میکند. مقالههای او که در مجلههای شاخصی همانند Econometrica، Journal of Political Economy و American Economic Review منتشر شدهاند، حدود ۲۰۰ یادداشت و نقد را شامل میشوند. اثری که با اقتباس از پایاننامه دکترای گریلیچس نوشته شد، بیش از سههزار ارجاع برای مدلسازی الگوهای پذیرش تحتتاثیر سودآوری و تاخیرهای اطلاعاتی دریافت کرد. «وقفههای توزیعشده»، کتابی که در سال 1967 نوشته شد و «مسائلی در ارزیابی سهم تحقیق و توسعه در رشد بهرهوری» که در سال 1979 و همزمان با وقوع انقلاب اسلامی ایران نوشته شد و توسط مجله اقتصادی بل به چاپ رسید هم هریک بیش از دوهزار ارجاع دارند که ساختارهای تاخیر و اندازهگیری تحقیق و توسعه را پیش میبرد. آثار مشترک او همانند «شاخصهای قیمت هدانیک با بُعد کیفیت» پیشگام قیمتگذاری تعدیلشده براساس کیفیت بود که هزاران بار در اقتصاد مصرفکننده به آنها استناد شده است. اما همچنان میتوان «سوگیری مشخصهها در تخمین توابع تولید» را که از پایاننامهاش اقتباس شده، یکی از مهمترین آثار او قلمداد کرد که زمینه را برای اصلاح سوگیری در اقتصادسنجی فراهم کرد. تحقیقهای گریلیچس تاثیر عمیق بر اقتصاددانان، دانشجویان و سیاستگذاران گذاشت. این تاثیر با شاخص h-index 49 که او را تبدیل به یکی از دو درصد اقتصاددانان برتر ایالاتمتحده میکند، دهها هزار استناد را برایش به ارمغان آورده است. اکنون مقالههایی که هیرش زوی گریلیچس نوشته، از ارکان اصلی برنامههای درسی تحصیلات تکمیلی است و در بیش از 10 هزار مطالعه در مورد نظریه و سیاست رشد به آنها استناد شده است. کتابهایی همانند «کالاها و خدمات با اندازهگیری دشوار: مقالههایی به افتخار زوی گریلیچس» که در سال 2007 و توسط دفتر ملی پژوهشهای اقتصادی ایالاتمتحده به افتخار او چاپ شدهاند، بر تاثیر گریلیچس بر اقتصادسنجی تاکید میکنند. آثار او اکنون از طریق JSTOR یا همان Journal Storage که کتابخانه دیجیتال دانشگاهی است و همچنین از طریق دفتر ملی پژوهشهای اقتصادی ایالاتمتحده و دیگر کتابخانههای دانشگاهی، در دسترس است و قابلیت دانلود دارد. مطالعه کتابها و مقالههای او برای محققهایی که با مسائل، چالشها و پرسشهای مهم بهرهوری دستوپنجه نرم میکنند، ضروری است..