شناسه خبر : 51028 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

میدان برتری

چین چگونه چهره صنعت را دگرگون می‌کند؟

 

سعید ابوالقاسمی / نویسنده نشریه 

78چین دیگر یک کشور نیست؛ نوعی «ماشین صنعتی» است که یک میلیارد و 425 میلیون نفر نیروی اجرایی دارد و فرهنگی را نهادینه کرده که همه این افراد به سمت پیشرفت بیشتر حرکت کنند. این توصیف، خلاصه‌ای از مجموعه مقالاتی است که مجله اکونومیست در شماره پایانی نوامبر 2025 منتشر کرده و با عنوان «چین در آینده بر چه حوزه‌هایی تسلط دارد؟» گزارشی جامع از پیشرفت‌های صنعتی این کشور ارائه می‌کند. اکونومیست خبر بدی برای شرکت‌ها و کشورهایی دارد که از پیشرفت چین نگران‌اند. «غول شرق آسیا در حال پیشرفت سریع در دو حوزه خودروهای خودران و داروهای جدید است؛ این پیشرفت‌ها نه‌تنها اقتصاد چین را تقویت می‌کنند، بلکه الگویی برای جهان ارائه می‌دهند که بر پایه ترکیبی از سیاست‌های دولتی، حمایت‌های مالی و کارآفرینی مستمر بنا شده است.» اکنون سهم چین از تولید جهانی به بیش از 30 درصد رسیده که بیشتر از مجموع تولید جهانی کشورهایی مثل آلمان، ژاپن و کره جنوبی است. این ماشین صنعتی، گستره وسیعی از جزیره چانگ‌ژینگ در شمال شرقی که فعالیت‌های مرتبط با حوزه شیمیایی را انجام می‌دهند و ابرمزرعه‌های خورشیدی را دربر می‌گیرد که هدف مهمی را دنبال می‌کند: «عبور چین از تولید ارزان به نوآوری پیشرفته برای تسلط بر تولید جهانی». یکی از اصلی‌ترین پیشرفت‌های چین، در زمینه خودروهای خودران اتفاق افتاده است. این کشور با نصب 887 گیگاوات ظرفیت خورشیدی که نزدیک به دو برابر مجموع ظرفیت اروپا و آمریکاست، زنجیره تامین باتری و نرم‌افزار را با انقلاب روبه‌رو کرده و سبب شده شرکت‌هایی همانند BYD و Huawei به سلطان بلامنازع بازار جهانی خودروهای الکتریکی تبدیل شوند. استفاده از 22 میلیون تن فولاد برای ساخت توربین‌های بادی و پنل‌های خورشیدی در سال 2024، حجم بزرگ فعالیتی را که چین انجام داده، به بهترین شکل ممکن نمایش می‌دهد. چین طی یک دهه گذشته در حوزه داروسازی هم پیشرفت بزرگی داشته و از سهم پنج درصد آزمایش‌های بالینی جهانی در سال 2015 به سهم 33 درصد در سال 2024 دست یافته است. سهام شرکت‌های بیوتک چینی در سال جاری میلادی با 110 درصد رشد، روش‌های درمانی مدرن را تحت تاثیر قرار داده است. محور همه پیشرفت‌هایی که در چین صورت گرفته، برنامه مهم «ساخت چین 2025» است که 10 حوزه استراتژیک را دربر می‌گیرد. حوزه‌های فناوری اطلاعات و نیمه‌رساناها، روباتیک پیشرفته، هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، تجهیزات حمل‌ونقل هوشمند همانند خودروهای الکتریکی، تجهیزات پزشکی، مواد پیشرفته، انرژی‌های نو، هواپیماسازی، کشتی‌سازی و کشاورزی مدرن در این دسته‌بندی حوزه‌های استراتژیک پیشرفت چین جای می‌گیرند و این کشور نیز همه موارد پیشرفت را حول محور همین موضوعات شکل می‌دهد. اکونومیست پیش‌بینی کرده مازاد حساب جاری چین تا سال 2029 به یک درصد تولید ناخالص جهانی برسد و رکورد تاریخی را ثبت کند. برنامه پنج‌ساله این کشور نیز که از سال 2026 آغاز می‌شود و تا سال 2030 ادامه دارد، بر «نیروهای جدید تولید» متمرکز است و موضوعاتی همانند هوش مصنوعی، شبکه ارتباطی 6G و انرژی پاک را به‌صورت جدی در دستور کار قرار می‌دهد.

از مونتاژ به نوآوری

چین در دهه‌های مختلف برنامه‌های گسترده‌ای را برای توسعه، پیشرفت و صنعتی شدن اجرایی کرده است. برنامه اجرایی «ساخت چین 2025» یکی از اصلی‌ترین برنامه‌ها و ابتکارات دولتی در این کشور به شمار می‌رود که با هدف حرکت از مونتاژ به نوآوری اجرا شد و تلاش می‌کرد چین را از طریق ارتقای جایگاه در زنجیره ارزش جهانی به ابرقدرت تولیدی جهانی تبدیل کند. دستیابی به خودکفایی فناوری، کاهش وابستگی به فناوری خارجی و تسلط بر بخش‌های ارزشمند از طریق نوآوری، بومی‌سازی و گذار از مونتاژ کم‌ارزش به تولید پیشرفته، از موضوعاتی به شمار می‌رود که در این برنامه اجرایی به چشم می‌آید. «نقشه‌های راه چندمرحله‌ای» اصلی‌ترین ویژگی این برنامه محسوب می‌شود که بیش از 250 هدف برای سهم بازار جهانی در نظر گرفته و اهداف جاه‌طلبانه‌ای دارد. ارزیابی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد موفقیت‌های گسترده‌ای در پیشرفت قابلیت‌های صنعتی چین پس از اجرای این برنامه به‌دست‌آمده که افزایش سهم بازار و مقیاس تولید را به دنبال داشته است. پیشرفت‌ها با وجود فشارهای خارجی مثل کنترل‌های صادراتی آمریکا که از سال 2022 لحاظ شده و همچنین وضع تعرفه‌ها، کاهش نیافته و موجب بهبود سطح نوآوری هم شده است؛ به‌گونه‌ای که رشد صادرات جهانی شرکت‌های چینی با 25 درصد افزایش روبه‌رو شده و چشم‌انداز بلندمدتی را تا سال 2049 برای سیستم‌های فناوری پیشرو جهانی ترسیم کرده است. عملکرد هر یک از 10 بخش استراتژی «ساخت چین 2025» نیز متفاوت بوده است. هدف حوزه فناوری اطلاعات نسل بعدی یا همان نیمه‌رساناها، دستیابی به 50 درصد سهم بازار داخلی بوده که به شکل کامل محقق شد. کسب سهم بازار 80درصدی در حوزه ماشین‌آلات CNC و روباتیک هم محقق شده و در حوزه هوانوردی و هوافضا هم دستیابی به هواپیمای باریک‌پیکر 150نفره در دستور کار قرار گرفته بود. هدف‌گذاری ساخت 50درصدی کشتی‌های پیشرفته، دستیابی به 40 درصد فروش جهانی در حوزه حمل‌ونقل ریلی پیشرفته و بومی‌سازی 90درصدی تجهیزات مرتبط با انرژی‌های نو در زمینه تجهیزات الکتریکی از دیگر اهداف این برنامه استراتژیک بوده است. برآوردهای انجام‌شده نشان می‌دهد چین در نیمی از بخش‌هایی که هدف‌گذاری کرده، فراتر از اهداف حرکت کرده است. بخش زیادی از موفقیت‌هایی که چین به دست آورده، از حمایت‌های مستمر دولتی همانند ارائه یارانه‌های مرتبط با تولید ناشی می‌شود. یکپارچگی عمودی و کاهش موانع عملکردی برای فعالان اقتصادی از موضوعاتی به شمار می‌رود که سبب شده چین به سمت تولید بیشتر، بهتر و باکیفیت حرکت کند؛ هرچند در این حوزه موانعی همانند وابستگی به یارانه‌ها، خریدهای خارجی، عقب‌ماندگی تحقیقات پایه، موانع ژئوپولیتیک و مسائل داخلی مانند تله‌های بدهی در صادرات نیز وجود دارد که ممکن است سرعت پیشرفت چین را کمتر کند. نکته مشخص آن است که برنامه «ساخت چین 2025» سلطه تولیدی چین را به بهترین شکل هدایت کرده و با پرورش نوآوری، کاهش وابستگی به فناوری خارجی و تقویت موقعیت در زنجیره ارزش، آینده روشنی را برای این کشور رقم می‌زند. با این رویکرد، چین در حال تبدیل شدن به الگویی در حوزه سیاست صنعتی دولتی است که موجب پیشرفت سریع نوآوری می‌شود و این کشور را به اندازه‌ای پیش می‌برد که تا سال 2049 زنجیره‌های تامین جهانی را بازتعریف کند.

ردپای آلمانی

80هرچند چین برنامه‌های گسترده‌ای در حوزه توسعه و پیشرفت پیش‌بینی کرده و در بسیاری موارد هم به بازیگر اصلی جهانی تبدیل شده، اما ردپای تفکر آلمانی در این برنامه پیشرفت دیده می‌شود. برنامه اجرایی «ساخت چین 2025» که از سال 2015 آغاز شد، از مفهوم «صنعت 4» آلمان ریشه گرفت و اکنون چین را وارد فاز اجرایی «ساخت چین 2» کرده است. در قالب این فاز، چین تحول عمیقی در هوش مصنوعی ایجاد می‌کند و با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، انقلاب‌های نوآوری را در انرژی‌های سبز و خوداتکایی رقم می‌زند. این رویکرد، «بزرگ‌ترین پایگاه تولیدی جهان» را از رویکرد «تولید انبوه ارزان‌قیمت» به سمت «کارخانه‌های هوشمند و نوآورانه» هدایت می‌کند. تمرکز اصلی برنامه «ساخت چین 2025» بر هوش مصنوعی است. در این برنامه، هوش مصنوعی فقط به‌عنوان ابزارهای جانبی مانند چت‌بات‌ها در نظر گرفته نمی‌شود و به‌عنوان زیرساخت هم در نظر گرفته می‌شود. «هوش مصنوعی در کارخانه‌های هوشمند مصرف انرژی را بهینه‌سازی می‌کند و با پیش‌بینی نیازهای نگهداری، فرآیندهای تولید را در چهارچوب زمان واقعی قرار می‌دهد. در لجستیک نیز، ناوگان حمل‌ونقل و انبارها با استفاده از هوش مصنوعی، هماهنگی بی‌نظیری با یکدیگر دارند.» مفهوم «هوش مصنوعی پلاس» (+AI) به بهترین شکل ممکن در اسناد رسمی چین تثبیت شده و بهره‌وری، کیفیت و سفارشی‌سازی را در مقیاس صنعتی بازتعریف می‌کند. همچنین ادغام هوش مصنوعی با اینترنت اشیا، حلقه‌های بازخورد میان نرم‌افزار و سخت‌افزار را تقویت می‌کند و با پیشرفت در حسگرها و روباتیک، شکاف فناوری را با کشورهایی که رهبری جهانی را در این زمینه در اختیار دارند پر می‌کند و تولید را به سمت اتوماسیون کامل پیش می‌برد. نمونه این موضوع در کارخانه‌های برند بی‌وای‌دی  به چشم می‌آید. «روبات‌های مجهز به حسگرهای اینترنت اشیا، قطعات را با دقت میکرومتری جابه‌جا می‌کنند، درحالی‌که الگوریتم‌های هوش مصنوعی، نقص‌ها را پیش‌بینی کرده و توقف‌های ناگهانی در خطوط تولید را به کمترین میزان می‌رسانند.» شرکت‌های دیگری همانند Xpeng و NIO نیز استانداردهای حرفه‌ای را در بازار چین بازتعریف کرده‌اند و با اقتدارگرایی‌های اقتصادی در سطح بین‌الملل، سیستم‌های یکپارچه تلفیقی هوش مصنوعی و اینترنت اشیا را به اجرا درمی‌آورند. این دستاوردها سبب شده که چین به دستاوردهای ویژه‌ای در حوزه تولید دست پیدا کند. «بیش از ۷۵ درصد تولید جهانی باتری‌های لیتیوم یونی، نزدیک به ۸۰ درصد ماژول‌های خورشیدی و سهم عمده‌ای از تولید خودروهای الکتریکی در اختیار چین است. راه‌آهن‌های پرسرعت با بیش از ۴۵ هزار کیلومتر خط قطار هم نمایش ویژه‌ای از مهندسی هوشمندی است که در چین ایجاد شده و فعالیت می‌کند. پیشرفت در روباتیک و حسگرها با کاهش ضایعات، بهینه‌سازی انرژی و سفارشی‌سازی انبوه محصولات، موجب افزایش 30درصدی بهره‌وری شده که چین را در مسیر سریع پیشرفت به پیش می‌راند.» تحلیل دانشگاه پرینستون هم نشان می‌دهد بخش‌های مهم چین تلاش می‌کنند این پیشرفت را سرعت دهند. «تخصص در نمایشگرهای فشرده و مواد سبک از زنجیره تامین تلفن‌های هوشمند به خودروهای الکتریکی منتقل می‌شود که مقیاس‌پذیری سریع و نوآوری را به همراه دارد. چین حتی اگر مشکلاتی همانند تنش‌های ژئوپولیتیک داشته باشد، ردپایش را در زنجیره‌های تامین جهانی محکم‌تر می‌کند که با استفاده از این اهرم، کارایی را با هزینه‌های پایین و قابلیت‌های تکرار افزایش دهد.»

رهبری بزرگ

در سال‌های گذشته، خودروهای الکتریکی به نماد نوآوری صنعتی چین تبدیل شده‌اند. براساس جدیدترین گزارش‌هایی که منتشر شده‌اند، غول صنعتی شرق آسیا تا پایان نهمین ماه سال 2025 بیش از 70 درصد تولید جهانی خودروهای الکتریکی را در اختیار گرفته و سهم بازار داخلی آن به 48 درصد فروش خودروها رسیده است. رشد شتابان، نتیجه ترکیبی از سیاست‌های دولتی مطلوب، سرمایه‌گذاری‌های وسیع در زنجیره تامین و رقابت قیمتی شدید بوده که رقبای جهانی همانند تسلا و فولکس‌واگن را به چالش می‌کشد. در سال 2025، بازار خودروهای الکتریکی چین ارزش باورنکردنی 378 میلیارد دلار را ثبت کرده است. به‌صورت طبیعی، شرکت‌های چینی پیشتاز سهم بازارند و تولیدکنندگان این کشور بیش از 80 درصد خروجی داخلی را تحت کنترل دارند. این عملکرد، چین را به شاهراه جهانی در خودروهای الکتریکی تبدیل کرده که 60 درصد الگوها را در دسترس مشتریان قرار می‌دهد. این میزان، دو برابر میانگین جهانی است. سلطه چین در بازار خودروهای الکتریکی بدون تسلط بر زنجیره تامین باتری امکان‌پذیر نبود. این کشور با ایجاد و توسعه شش شرکت برتر باتری‌ساز جهان، 75 درصد باتری‌های لیتیوم یونی جهان را تولید می‌کند. نوآوری‌هایی همانند شارژ پنج‌دقیقه‌ای برای 520 کیلومتر پیمایش که شرکت CATL ارائه کرده، شرکت بی‌وای‌دی را هم تحت تاثیر قرار داده تا رقابت شدید میان دو شرکت، هر روز نوآوری جدیدی را به بازار عرضه کند. چین در زمینه مواد خام مرتبط با این صنعت هم جایگاه مطلوبی دارد. 60 درصد تولید جهانی کربنات لیتیوم و 85 درصد ظرفیت تولید باتری در اختیار چین است و کاهش 30درصدی هزینه تولید نیز امنیت ویژه‌ای برای این کشور در زنجیره تامین و ارزش ایجاد می‌کند. همه این ظرفیت‌ها سبب شده دولت چین هم دست به ارائه مشوق‌های اعتباری و مالیاتی بزند. درنظر گرفتن یارانه‌ها و معافیت‌های مالیاتی همراه با اجرای طرح تعویض خودرو در شهرهای بزرگ سبب شده تقاضا برای استفاده از خودروهای الکتریکی افزایش یابد. همچنین سیاست‌های محلی مانند الزام ناوگان دولتی به استفاده از خودروهای الکتریکی و مقررات ایمنی مانند محدودیت‌های بازاریابی رانندگی خودکار پس از حوادث، تعادل خاصی را در این بازار ایجاد کرده‌اند. در سطح بین‌المللی هم مشوق‌های منطقه‌ای در جنوب شرق آسیا، سرمایه‌گذاری‌های چینی را افزایش داده تا ظرفیت تولید این کشور به‌شدت افزایش یابد. پیش‌بینی‌ها هم نشان می‌دهند فروش خودروهای الکتریکی تولید چین تا سال 2030 به 15 تا 18 میلیون واحد برسد و با این رقم، نفوذ بازار داخلی به 70 درصد و سهم جهانی نیز به 40 تا 50 درصد ارتقا یابد. نوآوری‌هایی همانند باتری‌های حالت جامد و رانندگی خودکار سطح بالاتر، این کشور را به رهبر بی‌رقیب بازار خودروهای الکتریکی تبدیل می‌کند. از سوی دیگر، صادرات کارخانه‌های محلی مستقر در برزیل، ترکیه و جنوب شرقی آسیا افزایش می‌یابد.

انقلاب سبز

آنچه سبب شده چین به‌عنوان پیشگام در حوزه پیشرفت صنعتی معرفی شود، فقط استراتژی صنعتی ساده نیست، بلکه نوعی برنامه‌ریزی است که در افق 25ساله، این کشور را به رهبر جهانی در اساسی‌ترین بخش‌های اقتصادی، صنعتی و بازرگانی تبدیل می‌کند. چینی‌ها به دنبال نوعی انقلاب سبزند که از انرژی‌های تجدیدپذیر و به‌ویژه انرژی‌های خورشیدی و بادی استفاده می‌کند و شرایط مطلوبی را برای توسعه صنعتی فراهم می‌آورد. گزارش‌هایی که به‌تازگی از سوی موسسه امنیت و توسعه سیاست منتشر شده، برنامه «ساخت چین 2025» را کاتالیزور معرفی می‌کند که جای خطوط مونتاژ سنتی را با مرزهای نوآوری عوض می‌کند. چین تا پایان سال 2025 بیش از 50 درصد ظرفیت جهانی خورشیدی و بادی را تامین می‌کند که الگوی جذابی برای اقتصادهای نوظهور هم محسوب می‌شود. این تحول، بخشی از طرح استراتژیک «احیای ملی» است که به رهبری شی جین‌پینگ شکل گرفته و براساس آن، صادرات فناوری پیشرفته به یک تریلیون دلار آمریکا و سهم خروجی صنعتی چین در جهان به 20 درصد می‌رسد. هوش مصنوعی، اصلی‌ترین زیرساخت استفاده از انرژی خورشیدی در چین به شمار می‌رود. برنامه 10ساله 2015 تا 2025 این کشور نیز انرژی خورشیدی را از مسیر اولویت‌بندی‌های فناوری‌های سبز در بخش‌های مختلفی به جلو هدایت کرده است. سیاست‌ها و برنامه‌های حمایتی همانند «اینترنت پلاس» هم در کنار یارانه‌های دولتی، ظرفیت تولید انبوه فناوری‌ها و ماشین‌آلاتی را که با انرژی‌های تجدیدپذیر فعالیت می‌کنند، به بالاترین سطح رسانده است. شرکت‌های JinkoSolar و Trina Solar در قالب برنامه «ساخت چین 2025» فناوری‌های دوطرفه را توسعه داده‌اند که موفق شده بهره‌وری اجرایی را تا بیش از 20 درصد افزایش دهد. این پیشرفت‌ها موجب دگرگونی در صنعت انرژی شده‌اند. تحلیل‌ها نشان می‌دهد این برنامه با تمرکز بر «تولید هوشمند»، انرژی خورشیدی را به موتور رشد صنعتی تبدیل کرده که سهم چین از ظرفیت نصب‌شده جهانی به 45 درصد برسد. از سوی دیگر، چین در حوزه انرژی بادی هم پیشرفت‌های گسترده‌ای داشته است. این کشور با تمرکز بر توسعه توربین‌های پیشرفته و زیرساخت‌های یکپارچه، توربین‌های فراساحلی را با روباتیک ترکیب کرده و به راه‌آهن پرسرعت دست یافته که 42 هزار کیلومتر را دربر می‌گیرند. این کشور اکنون 60 درصد ظرفیت انرژی بادی جهان را تامین می‌کند و با تولید توربین‌هایی با قدرت 15 مگاوات، خودش را به صادرکننده بی‌رقیب در تجهیزات مورد استفاده در زمینه انرژی‌های بادی تبدیل کرده است. نیروگاه‌های بادی هوشمند با استفاده از کلان‌داده‌ها، زنجیره تامین را بومی‌سازی کرده‌اند و سبب شده‌اند وابستگی به واردات از کشورهای دیگر به زیر 20 درصد برسد. پیشرفت‌ها به اندازه‌ای بزرگ بوده که صادرات فناوری بادی چین را به عدد شگفت‌انگیز 25 درصد رشد سالانه رسانده است. این پایان راه نیست، تا پایان سال جاری میلادی که فقط یک ماه دیگر از آن باقی مانده، ظرفیت خورشیدی و بادی چین به هزار و 200 گیگاوات می‌رسد. این پیشرفت، تامین 75 درصد پنل‌های خورشیدی جهانی از چین را تضمین می‌کند. در نتیجه، چین با کاهش قابل‌توجه گاز دی‌اکسید کربن، مسئولیتش را در برابر کاهش آلودگی زیست‌محیطی به خوبی انجام می‌دهد.

81

دولت مهندسی

هر چقدر آمار از پیشرفت چین در حوزه‌های صنعتی سخن بگویند، باز هم نمی‌توان بدون توصیف دقیق صنعتی‌سازی در این کشور، به جذابیتی که برای فعالیت‌های اقتصادی ایجاد کرده پی برد. دن وانگ در کتاب «چالش بزرگ؛ تلاش چین برای مهندسی آینده» که در سال 2025 نوشته شده، این غول آسیایی را به‌عنوان «دولت مهندسی» توصیف می‌کند که با بزرگ‌ترین نیرویی که تاکنون وجود داشته، به مشکلات فیزیکی و اجتماعی حمله می‌کند. این کتاب هر چند چالش‌های اجتماعی و ژئوپولیتیک را در نظر می‌گیرد، اما بر آینده صنعت چین و اثری که مهندسی دولت بر سرعت بخشیدن به نوآوری‌های صنعتی دارد، نیز تمرکز می‌کند. سطر به سطر این کتاب 300صفحه‌ای به کلاس درس تبدیل شده که سیاست‌گذاران جهانی بیاموزند چگونه می‌توان کشوری را به دوران اوج صنعتی رساند. دن وانگ که کتابش به یکی از بهترین کتاب‌های سال در حوزه اقتصاد آسیا تبدیل شده، تلاش چین را به‌عنوان «چکش بزرگ» توصیف می‌کند که تلاش می‌کند با توسعه صنعتی، به جنگ مشکلات برود. او که برای نوشتن این کتاب با دوچرخه به بخش‌هایی از چین سفر کرده، زیرساخت‌های چینی مانند جاده‌ها، شهرهای بزرگ و واحدهای مسکونی پرتعداد را با «ویرانه‌های تمدن بزرگ سابق» آمریکا مقایسه می‌کند. «این تضاد، کلیدی برای درک آینده صنعت چین است. این کلید که با عنوان مهندسی فیزیکی شناخته می‌شود، نوعی فراوانی اقتصادی ایجاد کرده که چین به بهترین شکل ممکن پیشرفت کند.» براساس آنچه وانگ در کتابش مطرح کرده، قدرت صنعتی چین از نوعی مهندسی سرچشمه می‌گیرد که موجب تولید خودروهای بهتر، شهرهای زیباتر و نیروگاه‌های بزرگ‌تر می‌شود اما چالش‌هایی نیز به همراه دارد. او هرچند بر دست بی‌رقیب چین در حوزه ساخت مهر تایید می‌زند، اما به سادگی از کنار ضعف‌هایی که توجه صرف به صنعتی شدن ایجاد می‌کند، نمی‌گذرد. «چین با همه پیشرفت‌های صنعتی، در الهام‌بخشی فرهنگی ضعیف است. مهارت‌های ارتباطی مهندسان چینی ضعیف است و نمی‌توانند در حوزه بین‌المللی جذابیت ایجاد کنند. این موضوع درست نقطه مقابل شخصیت‌های آمریکایی است.» این کتاب همچنین بر شکست‌های اجتماعی نیز تمرکز می‌کند. «سیاست تک‌فرزندی در چین نه‌تنها جمعیت را پیر کرده، بلکه خشونت سیستماتیک به وجود آورده که مردم را به شکل مصالح ساختمان می‌بیند. چین می‌تواند زنجیره‌های تامین را با هوش مصنوعی و روباتیک متحول کند، اما بدون اصلاحات اجتماعی، احتمال بروز ناپایداری تا حد زیادی وجود دارد.» به باور دن وانگ، «مهندسی دولتی کارآمد است اما درصورتی‌که تعادلی برای آن وجود نداشته باشد، موجب بروز هزینه‌های انسانی زیادی می‌شود؛ بنابراین، آینده صنعت جهانی در تعادل میان ساختن و فکر کردن چینی‌ها نهفته است و این کشور، با سرعت دیوانه‌واری جهان را به سمت پیشرفت هدایت می‌کند، هرچند خطر سقوط در هر نقطه‌ای از مسیر برای چین و کشورهای دیگر وجود دارد.»

آمریکایی‌های چینی

پاتریک مک‌گی، خبرنگار وال‌استریت ژورنال در کتاب «اپل در چین؛ تسخیر بزرگ‌ترین شرکت جهان» که به‌تازگی منتشر شده، بررسی عمیق و جالب از وابستگی اپل و دیگر شرکت‌های آمریکایی به چین انجام داده است. به باور او، اپل با انتقال بخشی از نیازهای تولید به چین، نه‌تنها زنجیره تامین را به کشور رقیب تسلیم کرده، بلکه فناوری انحصاری را نیز در اختیار رقبای چینی قرار داده است. این کتاب 350صفحه‌ای که در گودریدز و نیویورک‌تایمز نیز مورد تحسین قرار گرفته، روایت تکان‌دهنده از چگونگی «اسارت» اپل توسط چین نه از طریق اجبار، بلکه از طریق همزیستی متقابل است که آینده صنعت جهانی را دوباره تعریف می‌کند. نویسنده این کتاب با دسترسی به اسناد داخلی و گفت‌وگوهای محرمانه، نشان می‌دهد اپل از سال‌ها پیش چین را به‌عنوان «کارخانه جهان» به رسمیت شناخت اما نقش «مونتاژ» برای تولیدکننده‌های این کشور در نظر گرفت. «اپل فرآیندهای نوین را همسان‌سازی کرد، مانند تولید آیفون در چین که پیش از این هیچ‌گاه در جایی غیر از آمریکا تولید نشده بود. این واگذاری، چین را به هاب نوآوری صنعتی تبدیل کرد که درنهایت به بومی‌سازی چینی اپل نتیجه داد. این رخداد سبب شد دانش آمریکایی به شرکت‌های چینی منتقل شود و نمایشگرها و قسمت‌های مختلف لوازم الکترونیکی اپل به دست چینی‌ها تولید شود و چشم‌بادامی‌های شرق آسیا را به رقبای مستقیم کوالکام و دل تبدیل کند.» داستان از آنجا شروع شد که اپل برای کاهش هزینه‌های تولید، کارخانه‌های هوشمندی در چین ساخت که با استفاده از روبات‌ها و هوش مصنوعی، بهره‌وری را تا 40 درصد افزایش می‌داد. همزمان که این بهره‌وری حاصل شد، داده‌های کاربران نیز در معرض خطر قرار گرفت. همچنین وابستگی‌های اپل به تولید چین، خطرات ژئوپولیتیک ایجاد کرد. «تعرفه‌های ترامپ که در سال 2018 وضع شد و ممنوعیت‌هایی که بایدن در سال 2023 در نظر گرفت، هیچ‌گاه نتوانستند زنجیره تامین را به نفع ایالات‌متحده با اختلال روبه‌رو کنند. چرا که هزینه انتقال کارخانه‌های اپل از چین به هند یا ویتنام، ۳۰ میلیارد دلار خرج روی دست آمریکایی‌ها می‌گذارد. پکن با این رویکرد و با بهره‌مندی از سهم 50درصدی از الکترونیک مصرفی، استانداردهای تولید جهانی را دیکته می‌کند.» کتاب «اپل در چین» بر جهانی‌سازی‌زدایی (Deglobalization) نیز تاکید می‌کند. «اپل، با درآمد سالانه ۴۰۰ میلیارد‌دلاری، چین را به ابرقدرت تولیدی تبدیل کرد، اما این همزیستی موجب تقویت ناسیونالیسم چینی شد.» آنچه براساس پیش‌بینی پاتریک مک‌گی رخ می‌دهد، وحشتناک است. «آمریکایی‌ها با دست خودشان کمر به خودکشی بسته‌اند. اپل فناوری را در چین رها کرده است. بخشی از این فناوری، شامل الگوریتم‌های هوش مصنوعی است که برای بهینه‌سازی خط تولید کاربرد دارد. با این رخداد، الگوریتم‌های آمریکایی در هوآوی و شیائومی مورد استفاده قرار می‌گیرند. در نتیجه، چین به رهبر تکنولوژی ارتباطی و نیمه‌رساناها تبدیل می‌شود و تا سال 2030 بیش از 40 درصد چیپ‌های پیشرفته جهان را تولید می‌کند.»

زنجیره تامین

پیشرفت چین در صنعتی‌سازی خلاصه نمی‌شود. رشد تولید ناخالص داخلی این کشور در نیمه نخست سال جاری میلادی به 3 /5 درصد رسید که بخش عمده‌ای از آن به واسطه صادرات، محرک‌های مالی و افزایش مصرف ایجاد شد. با وجود عملکرد بی‌نظیر در صادرات، تقاضای خارجی از مصرف کالاهای چینی همچنان به نقطه باثبات دست پیدا نکرده اما نقش چین در زنجیره‌های تامین جهانی تعیین‌کننده است. شرکت‌های خصوصی این کشور بیش از 50 درصد تجارت را به خود اختصاص داده‌اند و صادرات این بخش نیز در سال گذشته میلادی با رشد 6 /12 درصد روبه‌رو بود. بخش‌هایی مانند تجهیزات پیشرفته و ماشین‌آلات مرتبط با نیمه‌رساناها، بیش از 20 درصد افزایش صادرات را به خودش اختصاص دادند و نقش تاثیرگذاری در برون‌داد صنعتی مرتبط با خوشه‌های تولید ایفا کردند. اولویت‌های اساسی اقتصاد چین در سال آینده میلادی نیز بر سیاست‌های مالی ویژه‌ای استوار شده‌اند. بازسازی صنعتی نیز جایگاه ویژه‌ای در اقتصاد سال آینده میلادی چین به خودش اختصاص داده است. اصلی‌ترین ویژگی سیاست‌گذاری، ایجاد رقابت عادلانه، کاهش حمایت‌های منطقه‌ای و افزایش ضریب نفوذ جهانی برای کاهش اشباع داخلی است. باید یک نکته را نیز در نظر گرفت که دولت چین با بهره‌گیری از سیاست‌های هدایت‌شده، نقش مهمی در شکل‌دهی به چشم‌انداز صنعتی ایفا کرده است. برنامه اجرایی «ساخت چین 2025» در کنار طرح مهم «کمربند و جاده» که در سال 2013 به اجرا درآمد، افزایش ارتباط و تجارت در سراسر آسیا، اروپا و افریقا را پیش روی چین قرار داد. این کشور با سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی کشورهای نزدیک، نه‌تنها بازارهای جدید را شکل داد، بلکه با تقویت شبکه‌های زنجیره تامین، مرزهای اقتصادی را گسترش داد. طرح کمربند و جاده، نمونه‌ای از چشم‌انداز بلندمدت چین برای تاثیرگذاری بر اقتصادی جهانی است. این کشور شبکه گسترده‌ای از سیستم‌های حمل‌ونقل در اختیار دارد که جاده‌ها، خط‌های راه‌آهن، بندرها و فرودگاه‌ها را دربر می‌گیرد. این زیرساخت‌ها، لجستیک و توزیع کارآمد را تسهیل کرده‌اند. بندر شانگهای یکی از شلوغ‌ترین بندرهای جهان است که سالانه میلیون‌ها کانتینر را جابه‌جا می‌کند. برخورداری از کارایی لجستیک، زمان و هزینه‌های حمل‌ونقل را برای تولیدکنندگان کاهش می‌دهد و چین را به مقصد جذابی برای منبع‌یابی جهانی تبدیل می‌کند. پیشرفت در زیرساخت‌های دیجیتال هم، قابلیت‌های زنجیره تامین چین را بیش از پیش افزایش داده است. گسترش پلت‌فرم‌های تجارت الکترونیک و فناوری‌های لجستیک، عملیات را ساده و ردیابی سریع کالاها را امکان‌پذیر می‌کند. شرکت‌هایی مانند علی‌بابا و JD.com لجستیک خرده‌فروشی در چین را متحول کرده‌اند و معیارهایی برای کارایی به وجود آورده‌اند که در سطح بین‌المللی بی‌نظیر است. درهم‌آمیختگی چین با دیگر کشورهای جهان در قالب زنجیره تامین، با ورود این کشور به سازمان تجارت جهانی در سال 2001 سرعت گرفت. این عضویت، دسترسی به بازارهای بین‌المللی را تسهیل کرد و سبب شد چین بتواند به بزرگ‌ترین صادرکننده کالا در جهان تبدیل شود.

انقلاب بزرگ

چین در پیش‌بینی رویاپردازانه تا سال 2030 به رهبر جهان در حوزه‌های اقتصادی، صنعتی و نوآوری تبدیل می‌شود. کارشناسان امیدوارند چین نوعی بازسازی اقتصاد را در سراسر جهان رهبری کند. گزارش‌های منتشرشده درباره صعود 20درصدی سودهای صنعتی چین که بیشترین رشد از سال 2023 به این سو محسوب می‌شود، نشان می‌دهد پکن سیاست کم‌حاشیه در حوزه جنگ‌های قیمتی در پیش گرفته و تلاش می‌کند شاخص قیمت تولیدکننده را تا پایین‌ترین سطح، کاهش دهد. تداوم این روند، چین را تا سال 2030 به ابرقدرت صنعتی پایدار جهان تبدیل می‌کند. براساس پیش‌بینی‌های صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، غول شرق آسیا تا پنج سال دیگر جایگاهش را به‌عنوان قدرت اقتصادی جهان تثبیت می‌کند و در حوزه‌های صنعتی و نوآوری، رقبا را پشت سر می‌گذارد. این پیشرفت در قالب برنامه پنج‌ساله پانزدهم چین به دست می‌آید که از سال آینده میلادی آغاز می‌شود و تا سال 2030 نیز ادامه دارد. کلیدواژه این پیشرفت، «توسعه با کیفیت بالا» انتخاب شده و بر خوداتکایی فناوری و استفاده از ظرفیت‌های سبز تاکید دارد. چشم‌اندازی که چینی‌ها برای خودشان ترسیم کرده‌اند، جذاب است. «تا پایان سال 2030 حجم اقتصاد چین به بیش از 170 تریلیون یوآن معادل 24 تریلیون دلار آمریکا می‌رسد که این کشور را بزرگ‌ترین اقتصاد جهان براساس برابری قدرت خرید معرفی می‌کند. این رشد، بازار عظیمی برای تجارت جهانی ایجاد می‌کند و سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهانی را به حدود 25 درصد افزایش می‌دهد.» این جایگاه، نتیجه سیاست‌های محرک مالی و تمرکز بر مصرف داخلی است. برنامه پنج‌ساله پیشرفت منتهی به سال 2030 بر گسترش ارائه خدمات اجتماعی همانند بهداشت و سالمندی و تحریک تقاضای خانوار تاکید می‌کند که افزایش مصرف را به دنبال دارد. در حوزه صنعتی هم چین تا پایان سال ۲۰۳۰ به ۴۵ درصد سهم تولید جهانی دست می‌یابد. این رشد در ازای کاهش سهم آمریکا و اروپا به‌دست می‌آید که موجب افزایش رقابت کشورهای این منطقه با چین می‌شود. 

دراین پرونده بخوانید ...