صنعت لاتی
انسانها چگونه لات میشوند؟
با گذر از محلههای مختلف در همه شهرها، ممکن است افرادی با صورتهای زخمی، خالکوبیهای متعدد، نحوه راه رفتن غیرمتعارف و نگاههای غضبناک، به چشم آیند. کسانی که اصطلاحاً «جاهل» یا «لات» خوانده میشوند. اگرچه بسیاری از این افراد تلاش میکنند از رفتارهای خلاف عرف و غیراخلاقی فاصله بگیرند، اما بسیاری از این افراد، راهشان به ارتکاب انواع و اقسام جرائم سبک و سنگین ختم میشود. با وجود هزینههای فرهنگی و آموزشی که دولتها و شهرداریها برای بهبود وضع فرهنگی جامعه متقبل میشوند، فرهنگ «جاهلی» همچنان در جایجای کشورمان رواج دارد و حتی بیش از پیش فراگیر شده است.
هر چند هفته یکبار، لاتها در فضای مجازی و افکار عمومی خبرساز میشوند. لاتها در ایران پیشینهای تاریخی دارند و نمیتوان همه آنها را در گروه واحدی جای داد. بخشی از آنان همواره کوشیدهاند از کارهای پست و خلافهای سنگین فاصله بگیرند و بیشتر به دنبال کسب محبوبیت و تبدیل شدن به قهرمان مردم بودهاند. در مقابل، گروهی دیگر همان «جوجهلاتهای بیاصول»اند که نه اخلاقی برای خود قائلاند و نه مرامی. این دسته، از سرقتهای خرد، زورگیری، تجاوز و باجگیری ابایی ندارند و اغلب بهعنوان نیروهای ردهپایین در خدمت باندهای سازمانیافته قرار میگیرند. همین امر باعث میشود همواره در تقابل با لاتهای بامرام و مردمی باشند. گروه سوم را میتوان لاتهای خودخوانده نامید. کسانی که بیشتر سازمانیافته و بعضاً سیاسی عمل میکنند. این افراد معمولاً به اشکال مختلف از سوی نهادهای قدرت یا سیاستمداران به کار گرفته میشوند. پیوند لاتها با قدرت و ثروت، پیامدهای خطرناک در پی دارد. چراکه زمینه را برای شکلگیری جرائم سازمانیافته فراهم میکند. این جرائم میتواند از قاچاق و پولشویی گرفته تا قمار، تجارت انسان و مواد مخدر را دربر بگیرد و آثار مخربی بر جامعه بگذارد. از سویی، با گسترش فضای مجازی و کاهش عواقب ترویج ادبیات خشونتآمیز و سخنان تهدیدآمیز، شرایط جولان لاتهای مجازی نیز فراهم شده و هرروزه به تعداد این افراد افزوده میشود. حال باید پرسید این جریان فعال خشونت از کجا سرچشمه میگیرد؟
مظنون همیشگی
زندگی در فقر احتمال رفتار مجرمانه را افزایش میدهد و نظریههای مختلف این موضوع را توضیح دادهاند. برخی بر نقش تبعیض و فقدان فرصتهای مشروع برای دستیابی به اهداف اجتماعی تاکید دارند. برخی دیگر به ضعف کنترلهای اجتماعی در محلههای محروم اشاره میکنند. جایی که انسجام اجتماعی پایین است و ناامنی باعث میشود افراد به رفتارهای تدافعی یا خشونتآمیز روی آورند. همچنین دیدگاههایی وجود دارد که فرهنگهای فرعی در میان گروههای کمدرآمد عامل گرایش به خشونت است. شکلگیری فرهنگ لاتی یا جاهلی ارتباط نزدیک با شرایط اقتصادی و طبقاتی جامعه دارد. این فرهنگ بیشتر در میان طبقات پایین و حاشیهنشینان شهری دیده میشود. جایی که فقر، محدودیت منابع و نبود فرصتهای شغلی بستر اصلی برای رشد چنین سبک زندگی را فراهم میکند. در این مناطق فقر اقتصادی بهطور طبیعی سبک زندگی خاصی را شکل میدهد که در آن خشونت نمادین، زبان لمپنی، غیرتورزی افراطی، نمایش مردانگی و قدرتنمایی بدنی یا زبانی بهعنوان ارزشهای اصلی شناخته میشوند. برخی بر این باورند که نابرابری اقتصادی یکی دیگر از عوامل گسترش فرهنگ جاهلی در میان عوام است. بسیاری از پژوهشگران کوشیدهاند تاثیر نابرابری بر گسترش جرم را نشان دهند. بحران مالی سال ۲۰۰۸ دوباره این بحثها را برجسته کرد و کتابهایی همانند اثر ویلکینسون و پیکت (۲۰۰۹) نابرابری را با پیامدهایی همچون کاهش اعتماد اجتماعی، مشکلات سلامت روانی و جسمی، مصرفگرایی افراطی، اعتیاد، چاقی و ضعف نظام آموزشی پیوند دادند. در تحقیقات جامعهشناسی نیز نابرابری معمولاً با افزایش خشونت و بهویژه نرخ قتل مرتبط دانسته میشد. مطالعات بسیاری در دهههای گذشته نشان دادند کشورهای دارای نابرابری بالاتر، نرخ قتل بیشتری دارد. اما پژوهشهای جدید این فرضیه را زیر سوال بردهاند. در این راستا، پژوهشی از پلفیلیپ پرِه و ریچارد فلسون (۲۰۱۴) به بررسی رابطه نابرابری درآمدی، فقر و انواع بزهکاری اجتماعی در سطح بینالمللی میپردازد. نویسندگان با تکیه بر دادههای «پیمایش بینالمللی قربانیان جرم» نشان میدهند وقتی اثر فقر کنترل شود، نابرابری درآمدی هیچ ارتباط معناداری با قتل، ضربوجرح، سرقت مسلحانه، سرقت از منزل و دزدی ندارد. اگرچه فرهنگ جاهلی، در طبقات فرودست بستر اصلی خودش را پیدا میکند، اما به واسطه ارتباطات خانوادگی، مهاجرت طبقاتی و رسانهها، گاه به لایههای بالای جامعه نیز راه مییابد. در میان اقشار میاندست و فرادست، گرایش به فرهنگ جاهلی کمتر است، اما گاهی جوانان این طبقهها نیز به دلیل گسست هویتی میان خودشان و خانواده یا محیط اجتماعی، به این فرهنگ روی میآورند. از سوی دیگر، بررسی نمونههایی از افراد با درآمد بالا که در خانوادههای سنتی با فرهنگ بازاری زندگی میکنند، نشان میدهد صرف زندگی در مناطق برخوردار به معنای تعلق به طبقه فرادست نیست. برای سنجش جایگاه طبقاتی باید سه معیار تحصیلات، شغل و درآمد را همزمان در نظر گرفت. کسانی که صرفاً ثروت دارند اما از نظر تحصیلی و شغلی جایگاه پایینی دارند، بهرغم برخورداری از درآمد بالا، مستعد پذیرش این فرهنگاند، درحالیکه در میان تحصیلکردگان یا متخصصان، این گرایش کمتر مشاهده میشود.
لاتهای خلافکار
اگرچه بسیاری از افراد موسوم به «لات» در کارهای غیرقانونی شرکت نمیکنند، اما همچنان مرز میان فرهنگ جاهلی و خلافکاری باریک است. بسیاری از افرادی که به این فرهنگ تعلق دارند، قانونگریز به نظر میرسند، زیرا زبان، ظاهر و سبک تعاملشان چنین تصویری ایجاد میکند. برخی از آنان تنها از این هیبت برای ایجاد رعب و حفظ جایگاه اجتماعی استفاده میکنند، اما گروهی نیز بهتدریج وارد خلافهای واقعی همانند خشونت، زورگیری یا حتی قاچاق مواد مخدر میشوند. بهطورکلی، اگرچه اکثریت اعضای این فرهنگ الزاماً خلافکار نیستند، اما بسیاری از آنها در صورت نیاز، راحتتر از سایر اقشار جامعه به انجام کار خلاف روی میآورند. زندگی در اکوسیستم غضبآلود، همواره احساس خشمی را در افراد زنده نگه میدارد. واکنش آنها را نسبت به توهین خشونتآمیز میکند و ظرفیت افراد قائل به فرهنگ لاتی را برای اعمال زور، بالا نگه میدارد. با قرار گرفتن این افراد در جمع همسالان منحرف، عطش قدرتنمایی نیز قوی میشود. حتی درصورتیکه نیاز این افراد برای کسب تایید و منزلت اجتماعی تحریک شود، ممکن است برای اثبات خودشان در بین همسالان، دست به کارهایی بزنند که به اصطلاح «دلوجرئت» میخواهد و تنها افراد نترس مرتکب آن میشوند. کارهای خلاف عرف و غیرقانونی نیز از این دست اقدامهاست. همچنان که پژوهشهای بینالمللی ارتباط میان جرموجنایت را با فقر تایید میکنند، بررسی دادههای منتشره در مرکز آمار ایران، همبستگی قابلتوجهی را میان تعداد سارقان دستگیرشده با متوسط نرخ تورم نشان میدهد (نمودار). همزمان با بالا رفتن تورم و کاهش اندازه سفره خانوارها، تلاش افراد برای کسب درآمد از روشهای غیرقانونی افزایش مییابد. بااینحال، برای درک رابطه علیت بین این دو موضوع، پژوهشهای بیشتری لازم است.
گسست نسلی
یکی دیگر از ریشههای انتقال فرهنگ جاهلی به نسلهای بعدی، بحثهای مربوط به هویت است. در همین راستا، در سنین نوجوانی که افراد برای شکل دادن به هویت خودشان با چالشهای فراوانی روبهرو هستند، فرهنگهای مختلف میتواند بر لوح سفید شخصیت نوجوانان حکاکی شود. بنابراین، بحران هویت در میان جوانان میتواند نقشی پررنگ در گسترش فرهنگ «لاتی» ایفا کند. بسیاری از آنان به دلیل ناتوانی در کسب منزلت اجتماعی از مسیرهای مشروع، به خیابان و هویت خیابانی پناه میبرند. این مسئله همراه با گسست میاننسلی و فاصله فرهنگی جوانان با خانواده و نهادهای رسمی، زمینهساز تقویت فرهنگ جاهلی میشود. پژوهشها نشان میدهند نوجوانانی که والدینشان حمایت عاطفی بیشتری نشان میدهند، بر رفتارشان نظارت دارند و از فعالیتهای روزمره آنان آگاهند، کمتر در معرض پیوند با دوستان منحرف و درنتیجه کمتر درگیر بزهکاری هستند. در مقابل، والدینی که نظارت اندک، تنبیه سختگیرانه یا درگیری پایین در زندگی فرزندان دارند، زمینه نزدیکی نوجوانان به همسالان بزهکار را فراهم کرده و این امر احتمال ارتکاب جرم را افزایش میدهد. درک و کاهش بزهکاری نوجوانان بدون توجه همزمان به نقش والدین و کیفیت رابطه والد-فرزند امکانپذیر نیست. تقویت فرزندپروری مثبت، افزایش گرمی عاطفی و ارتقای نظارت والدین میتواند بهعنوان یکی از مسیرهای کلیدی برای کاهش خطر بزهکاری در نوجوانان پرخطر عمل کند.
فقر و مردسالاری
مردسالاری ویژگی دوران فئودالیته و دوران کشاورزی است که آن دوران، ضرورتهای خاص خودش را دارد. بااینحال، بعدها این سیستم مردسالار بهعنوان نظام فکری و سبک زندگی، جایگاه خودش را در جامعه محکم کرد. در جامعه ایرانی، همزمان با تغییرات فرهنگی میان طبقه میاندست و فرادست و همچنین تغییر سبک زندگی آنها، این افراد رفتهرفته از مقوله مردسالاری فاصله گرفتهاند. در این میان، زنان هویت پیدا کرده و میتوانند در جامعه به کار و فعالیت بپردازند. بااینحال، در میان لایههای پایین جامعه به دلیل اینکه زن همچنان مملوک مرد محسوب میشود و مرد خودش را مالک زن میداند، بهطور طبیعی این سیستم مردسالار همچنان در این طبقه حکمفرماست. در توضیح استمرار مردسالاری در میان طبقه فرودست جامعه باید گفت که فقر اقتصادی بهطور طبیعی با فقر فرهنگی همراه است و این سبک زندگی که در لایههای پایین جامعه وجود دارد، باعث میشود نظام مردسالار همچنان مسلط بماند و بهطور مرتب در نسلهای بعدی بازتولید شود. درنتیجه، در فرهنگ جاهلی نیز مردسالاری حضور پررنگ دارد.
ریشههای روانی
از نظر روانشناسی، تیپهای شخصیتی خاصی بیش از دیگران به این فرهنگ گرایش دارند. افرادی با اختلال شخصیت ضداجتماعی (antisocial) یا مرزی (borderline) بیشتر در معرض جذب به فرهنگ لاتی قرار میگیرند. در سطح اجتماعی نیز بحران هویت در دوره جوانی، گسست میاننسلی و احساس طردشدگی یا بیعدالتی نقش کلیدی دارد. بسیاری از جوانان در شرایطی که هویت منسجم خانوادگی یا اجتماعی ندارند، به الگوهای لاتی یا جاهلی پناه میبرند که منزلت و شهرت کسب کنند.
نقش موسیقی
در کنار سایر عوامل، رسانهها نیز در تثبیت و گسترش این فرهنگ نقش اساسی داشتهاند. برای مثال، فیلمفارسیهای دهه ۴۰ و ۵۰، تصویر اغراقآمیزی از فرد «جاهل» بهعنوان فرد بامعرفت، مردمی و حامی فقرا ارائه میکند. این تصویر فرهنگی باعث شد جاهل بهعنوان قهرمان یا منجی محلی در ذهن بخشی از جامعه تثبیت شود. در دوره معاصر نیز شبکههای اجتماعی همانند اینستاگرام این الگوها را بازتولید کرده و به سطح نمادین رساندهاند. این روزها، جوانانی با ظواهر و رفتارهای لاتی در فضای مجازی دنبالکنندگان زیادی پیدا میکنند. حتی برخی از چهرههای جنجالی همانند وحید مرادی، به چنان محبوبیتی رسیدند که با چهرههای موسیقی پاپ و رپ مقایسه میشدند. رسانهها با برجسته کردن چنین افرادی، الگوی لاتی را به ابزاری برای جذب مخاطب و کسب فالوئر تبدیل کردهاند. از سوی دیگر، موسیقی رپ، هیپهاپ و سایر جریانهای زیرزمینی، روند گسترش فرهنگ «جاهلی» را تقویت میکنند. موسیقی هیپهاپ که ابتدا در میان سیاهپوستان آمریکایی رواج یافت، یکی از مبلغان فرهنگ لاتی و جاهلی خیابانی است. رپ فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست و متن بسیاری از قطعات آن، پر از الفاظ رکیک، تهدیدآمیز، مفاخره و خودنمایی است. بسیاری از این آهنگها کارهای خلاف عرف همانند مصرف مواد مخدر، حمل سلاح و تعدد روابط جنسی را با لحن مفاخرهآمیز تبلیغ میکنند. مخاطب این آهنگها، بیشتر نوجوانان و جوانان هستند و الگو گرفتن از مشاهیر هیپهاپ و رپ میتواند راه آنان را به جاهلی در خیابان بگشاید.
اعتراض اجتماعی
فرهنگ لاتی نه انتخاب فرهنگی و نه جنبش اعتراضی است، بلکه پدیدهای پیچیده و چندلایه است که ریشه در تاریخ، فقر اقتصادی و فرهنگی، ساختارهای مردسالارانه، بحران هویت جوانان و نقش پررنگ رسانهها دارد. باید تاکید کرد فرهنگ لاتی اعتراض اجتماعی محسوب نمیشود، بلکه ریشههای تاریخی آن به اواخر دوره قاجار و پهلوی اول بازمیگردد. در آن زمان، «داشمشتیها» افرادی بودند که نوعی مرام و معرفت داشتند، از اقشار فقیر حمایت میکردند، نوچههایی در زورخانهها داشتند و قدرتشان بیشتر نمادین بود. هرچند گاهی از خشونت نیز برای ترساندن استفاده میکردند، اما نه بهعنوان جنبش اعتراضی. در دوران معاصر، ادعا میشود که موسیقی رپ نوعی اعتراض اجتماعی محسوب میشود.
راهکارها
مهمترین راهکار برای مقابله با گسترش فرهنگ لاتی در جامعه، پیش از هرچیز فقرزدایی است. تا زمانی که فقر و محرومیت در مناطق حاشیهنشین و فقیرنشین وجود داشته باشد، بستر اصلی برای شکلگیری و بازتولید این سبک زندگی همچنان پابرجاست. گام بعدی، جلوگیری از قهرمانسازی این افراد است. همانگونه که در فیلمهای قبل از انقلاب یا در کلیپهای اینستاگرامی، بسیاری از چهرههای لات بهعنوان الگو معرفی میشوند. درحالیکه واقعیت این است این سبک زندگی، ذاتاً در تضاد با قانون و نظم اجتماعی است؛ زیرا فرد لات معمولاً قانون را نادیده میگیرد یا قانون خودساختهای برای خودش تعریف میکند. برای کاهش گرایش جوانان به این فرهنگ، باید زمینه هویتیابی سالم و پایدار برای آنان فراهم شود. این هویت ابتدا در خانواده شکل میگیرد و سپس باید از طریق نظام آموزشی و نهادهای فرهنگی تقویت شود. وقتی جوانان به هویت روشن و معنادار دست یابند، احتمال جذب شدنشان به الگوهای جاهلی و زورگویی کمتر میشود. در این میان، قانون نیز باید نقش خودش را ایفا کند و با کسانی که از این فرهنگ برای ایجاد رعب و قدرتنمایی استفاده میکنند، برخورد مناسب داشته باشد که آنان از جایگاه قهرمانانه در نگاه عمومی خارج شوند. پرسش نهایی این است که «آیا باید این فرهنگ بهطور کامل سرکوب شود یا میتوان بخشهایی از آن را حفظ و بازتعریف کرد؟» در پاسخ باید گفت برخی عناصر مثبت آن، همانند مرام، معرفت، حمایت از فقرا و دفاع از مظلومان، ریشه در فرهنگ سنتی ما دارد و تقویتشان میتواند سودمند باشد. بخشهای منفی، همچون خشونت، تهدید، ترساندن دیگران، مصرف مشروب الکلی یا استفاده از سلاح سرد، نباید بههیچعنوان بهعنوان الگو معرفی شود و لازم است با آنها برخورد جدی و هوشمندانه فرهنگی صورت گیرد.