نان روایت
روایتها چگونه گردشگری را رونق میبخشند؟
هفته گذشته آقای محمد طاهری، سردبیر تجارت فردا، راوی کاشان شد و قصه این شهر و معماری و فرهنگ و خانههای بازسازیشدهاش را روایت کرد. روایتها نقش مهمی در جذب و رونق گردشگری دارند، زیرا مقصدها را از یک مکان ساده به یک شگفتی فرهنگی تبدیل میکنند. در این مقاله، به بررسی نقش روایتها بر صنعت گردشگری، نحوه استفاده از داستانها در بازاریابی گردشگری و نقش آنها در حفظ هویت فرهنگی جوامع محلی خواهیم پرداخت.
اهمیت روایتها در گردشگری
گردشگران اغلب به دنبال تجربهای فراتر از بازدید از یک مکان هستند. آنها میخواهند با تاریخ، فرهنگ و احساسات یک مقصد ارتباط برقرار کنند. روایتها این ارتباط را امکانپذیر میکنند. داستانهای جذاب میتوانند گردشگران را به کشف عمق یک مکان ترغیب کنند، از جمله داستانهای تاریخی، افسانهها و روایتهای مردمی که در هر گوشه از جهان وجود دارند. روایتها به ایجاد حس تعلق و ارتباط عاطفی کمک میکنند. وقتی گردشگران داستانهای محلی را میشنوند، با جوامع محلی ارتباطی عمیقتر برقرار کرده و احساس میکنند بخشی از آن فرهنگ هستند. با این حس تعلق رضایت بیشتری در دل گردشگران موج میزند و موجب میشود آنها شوق بیشتری به بازگشت مجدد و چندباره به این مکانها داشته باشند. صنعت گردشگری از روایتها برای بازاریابی مقاصد بهره میبرند. داستانهای جذاب دستمایه شبکههای اجتماعی، فیلمها، مستندها و تبلیغات میشوند و تصویری ماندگار از یک مقصد به نمایش میگذارند که گردشگران را به دیدار از این مکانها دعوت میکنند. در دنیای امروز، رسانهها و شبکههای اجتماعی در حقیقت به یاری مکانهای دیدنی شتافتهاند تا مقصدهای گردشگری را به بهترین شکل تبلیغ کنند. تصاویر و ویدئوهای احساسی که روایتهای مکانها را بازگو میکنند، بهراحتی به اشتراک گذاشته میشوند، دستبهدست میشوند و توجه بر میانگیزند. برای مثال، شهرهایی که روایتهای غنی تاریخی یا فرهنگی دارند، از این طریق شهرت بیشتری پیدا میکنند. مردم عاشق شنیدن روایتها هستند و دوست دارند تاریخ مکانها را بدانند. علاقه دارند بدانند چه بر سر مکانها آمده و فرهنگ هر مردمی چگونه است. روایتهای محلی نهتنها گردشگران را جذب میکنند، بلکه باعث تقویت فرهنگ بومی نیز میشوند. جوامع محلی با به اشتراک گذاشتن داستانهایشان، هویت فرهنگی خود را حفظ میکنند و علاوه بر آن به درآمدزایی میرسند. این کار به آنها قدرت میدهد تا تاریخ و فرهنگ خود را زنده نگه دارند. برخی از شهرها و کشورها به شکل موفقیتآمیز، روایتهای تاریخی و فرهنگی را در خدمت جذب گردشگران به کار گرفتهاند. مثلاً اصفهان با تاریخ و معماری منحصربهفرد خود، گردشگر را به دوران صفویه و شکوه آن پرتاب میکند. همچنین، کیوتو در ژاپن گردشگران را غرق در سنتهای قدیمی و داستانهای ساموراییها و فرهنگ آن میکند. روایتها گردشگری را رونق میدهند و در احیای فرهنگهای بومی و فرهنگهایی که مهجور واقع شدهاند نقشی بیبدیل دارند. داستانها تجربه گردشگران را غنیتر، جوامع محلی را توانمندتر و بازاریابی مقاصد را اثرگذارتر میکنند. در دنیای امروزی که گردشگران میخواهند تجربههایی عمیقتر و اصیلتر داشته باشند، استفاده هوشمندانه از روایتها میتواند این صنعت را به اوج برساند. مکان روایت برخی وقایع تاریخی جهانی شدهاند و تا همیشه قدرت خود را حفظ خواهند کرد.
روم و گلادیاتورها
داستانهای تاریخی شهر رم، روایتهای مربوط به امپراتوری روم، نبرد گلادیاتورها و بناهای تاریخی مانند کولوسئوم، گردشگران را از سراسر جهان به این شهر کشاندهاند. کولوسئوم که به آمفیتئاتر فلاویان نیز شناخته میشود، یکی از نمادینترین بناهای روم باستان است. این سالن که در تاریخ 70 تا 80 بعد از میلاد در زمان امپراتور وسپاسیان ساخته شد و پسرش تیتوس آن را کامل کرد، بزرگترین آمفیتئاتری است که تا به حال ساخته شده است. کولوسئوم میزبان مسابقات گلادیاتوری، شکار حیوانات، اعدامهای عمومی و حتی نبردهای دریایی تمسخرآمیز بود. این بنای باشکوه با معماری خیرهکننده میتواند 50 هزار تا 80 هزار تماشاگر را در خود جای دهد که برای تماشای این رویدادهای وحشیانه و هیجانانگیز در طبقات مختلف آن، بنا به منصب و طبقه خود در آن گرد هم میآمدند. هزینه ساخت کولوسئوم از غنائم بهدستآمده از غارت اورشلیم و پس از آنکه تیتوس در سال 70 پس از میلاد آن را تسخیر کرد، تامین شد. این سازه با استفاده از کارگران بردهشده یهودی ساخته شد. آمفیتئاتر بیانیهای از مهارت مهندسی روم و ابزاری برای امپراتورها برای جلب رضایت عمومی بود. پس از سقوط امپراتوری روم غربی، کولوسئوم از بین رفت. فلاما یکی از مشهورترین گلادیاتورهای روم باستان بود که به خاطر مهارتهای رزمی استثنایی و فداکاری بیدریغش در میدان نبرد شهره بود. او در دوران سلطنت امپراتور هادریان مبارزه میکرد و محافظ بود؛ یک گلادیاتور زرهپوش سنگین که در نبرد نزدیک با مخالفانی مانند رتیاریوس که با تور و سپر میجنگید، تخصص داشت. فلاما (Flamma) یکی از معروفترین گلادیاتورهای کولوسئوم بود که هنوز هم اسم او در داستانهای تاریخی ماندگار است. او در 34 نبرد شرکت کرد؛ در 21 مبارزه حریف را شکست داد، در 9 نبرد با هماورد خود مساوی شد و تنها در چهار جنگ تن به شکست داد. چهار بار به او نشان رودیس (شمشیر چوبی نماد آزادی) اهدا شد، اما آزادی را نپذیرفت و همچنان در میدان مبارزه هماورد میطلبید. او تا 30سالگی زندگی کرد، که برای یک گلادیاتور نادر بود، زیرا بیشتر آنها بسیار جوانتر در این جنگها کشته میشدند. امتناع فلاما از آزادی، او را به یک افسانه در میان گلادیاتورها تبدیل کرد. روی سنگ قبر او که در سیسیل یافت شد، پیروزیهای او ثبت شده است و او را به عنوان یک سوری از نظر ملیت گرامی میدارد. این موضوع نیز حکایت از آن دارد که او احتمالاً قبل از اینکه به یک گلادیاتور حرفهای تبدیل شود اسیر جنگی بوده است. نام او، به معنای «شعله»، نشاندهنده روحیه جنگندگی و عزم راسخ او بود. در سال 2025، تعداد گردشگران ورودی به ایتالیا در ماه فوریه به2,961,827 نفر رسید، که نسبت به ژانویه با افزایش روبهرو بوده است. همچنین، در سال 2022، مجموع سفرهای گردشگری (داخلی و خارجی) به 418 میلیون سفر رسید و گردش مالی حاصل از این صنعت را به حدود31 میلیارد یورو رساند که نشان از اهمیت این صنعت برای این کشور دارد. ایتالیا با داشتن جاذبههایی همچون کولوسئوم با داستانهای اساطیریاش، ونیز روی آب، فلورانس و ساحل آمالفی، همچنان یکی از پربازدیدترین کشورهای جهان از نظر گردشگری باقی مانده است.
سمرقند و بخارا
کشورها و مکانهای متعددی در جهان وجود دارد که ظرفیتهای بیشماری برای جذب مردم دارند. اما استفاده از این ظرفیتها به ایدههای خلاقانه و دائم نوشونده نیاز دارند تا بتوانند هر بار با تجربههای مختلف افرادی را که به این مکانها میآیند درگیر کنند. جالب است بدانید این روزها گردشگران تمایل زیادی برای سفر به سمرقند و بخارا پیدا کردهاند. این شهرها یکی از مهدهای تمدن انسانی هستند و روایتهای مختلفی از آنها ورد زبان مردم است و مرزهای جهانی را درنوردیده است. به واسطه همین داستانهاست که گردشگران روی نقشه جهان دور سمرقند و بخارا را به عنوان مقصد بعدی خود خط میکشند. یکی از معروفترین داستانهای تاریخی سمرقند و بخارا، داستان امیر تیمور، معروف به تیمور، و تبدیل سمرقند به پایتخت بزرگ شاهنشاهی است. امیر تیمور، فاتح قرن چهاردهم، امپراتوری تیموریان را تاسیس کرد و سمرقند را پایتخت خود انتخاب کرد. چشمانداز او این بود که این شهر را در جایگاه باشکوهترین مرکز فرهنگ، تجارت و معماری جهان اسلام بنشاند. او صنعتگران، دانشمندان و معماران ماهری را از سراسر امپراتوری وسیع خود برای ساختن بناهای تاریخی خیرهکننده فراخواند. در زمان حکومت تیمور، سمرقند با سازههای بزرگی مانند میدان رجستان، مرکز آموزش و فرهنگ، و مسجد بیبی خانیم، که یکی از بزرگترین مساجد زمان خود بود، شکوفا شد. افسانهها میگویند که تیمور این مسجد را به افتخار همسر محبوبش بیبی خانیم بنا کرد، اما ساخت آن چنان جاهطلبانه بود که به بهترین معماران ایرانی و هندی نیاز داشت. بخارا، یکی دیگر از جواهرات آسیای مرکزی، به مرکز تعلیمات اسلامی تبدیل شد. این شهر محل زندگی دانشمندان بزرگی مانند ابن سینا و بیرونی بود که آثارشان قرنها بر پزشکی، فلسفه و نجوم اثرگذار بوده است. مجموعه Po-i-Kalyan و قلعه آرک شهر یادآور اهمیت فکری و سیاسی آن هستند. امپراتوری تیمور در نهایت افول کرد، اما بنیانهای معماری و فرهنگی که او بنا نهاد، اثری ابدی بر سمرقند و بخارا باقی گذاشت. امروزه این شهرها در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفتهاند و بازدیدکنندگانی را از سراسر جهان را به خود میخوانند که از تاریخ غنی و بناهای تاریخی خیرهکننده آن مدهوش میشوند. این قدرت روایتهاست که جذابیت فرهنگی و تاریخی میآفریند، و میتواند تجربهای منحصربهفرد برای گردشگران رقم بزند. در سال 2024، ازبکستان پذیرای هفت میلیون گردشگر بینالمللی بود و بسیاری از آنها در دل سمرقند و بخارا، دو شهر تاریخی برجسته این کشور روایتهای دور این سرزمین را با جان خود درک کردند. در سال 2022، میدان رجستان سمرقند بهتنهایی بیش از یک میلیون بازدیدکننده را به طرف خود کشاند. این شهرها که به خاطر میراث فرهنگی غنی و معماری خیرهکنندهشان شهرهاند، که پشت آنها داستانهایی مبهوتکننده چون گنجی خوابیده است، همچنان مقصد کلیدی مسافرانی هستند که برای کاوش تاریخ و فرهنگ به دل جاده ابریشم میزنند.
ایران و شهرزاد قصهگو
سراغ مهد داستانسرایی و ادبیات میرویم. ایران سرزمین داستانها و روایتهای تاریخی است که گردشگران را از همه نقاط دنیا به قلب خود میخواند. برخی از این روایتها میتوانند ظرفیتی خیرهکننده در گردشگری ایران و درآمدی هنگفت به کشور سرازیر و اقتصاد بومی را متحول کنند و درآمدزایی و اشتغال خلق کنند. داستانهای مربوط به امپراتوری هخامنشی، معماری باشکوه تخت جمشید و نقشبرجستههای تاریخی، گردشگران بسیاری را به شیراز جادویی فرا میخواند. داستانهای حماسی فردوسی درباره رستم، سیاوش، نبرد دیوان و مردمان و دیگر شخصیتهای اسطورهای، الهامبخش گردشگری فرهنگی در ایران بودهاند. داستانهای شهر سوخته در سیستان و بلوچستان، با تاریخچهای کهن و اسرار مربوط به تمدنهای اولیه، یکی از شگفتآورترین مقاصد گردشگری تاریخی در ایران و جهان است. ارگ بم، بزرگترین سازه خشتی جهان، با داستانهای تاریخی و معماری منحصربهفردش، گردشگران را رهسپار کرمان میکند. فریاد بیشه فرهاد بر پیکر کوه در رثای شیرین، از عاشقانههایی است که گردشگران را به کشف سرنوشت این دلباختههای تاریخ تمدن و ادبیات به هزارتوی نقشبرجستههای بیستون میکشاند. بازار تاریخی تبریز، یکی از بزرگترین بازارهای سرپوشیده جهان، با روایتهای مربوط به تجارت و فرهنگ ایرانی، مقصدی محبوب برای گردشگران است. این روایتها نهتنها جذابیت تاریخی دارند، بلکه لمس تجربههای فرهنگی و احساسی، جستوجوگرانِ مکانهای ناشناخته را در راهروهای بازار گم میکند. قدمت بازار تبریز که از کهنترین و بزرگترین بازارهای سرپوشیده جهان است به بیش از هزار سال میرسد. این بازار پرقدمت بهویژه در زمان سلسله صفویه، زمانی که تبریز پایتخت ایران بود، مرکز اصلی تجارت، فرهنگ و تجارت بوده است. بازار تبریز نقطه تجاری کلیدی در جاده ابریشم بود که بازرگانان چین، هند، خاورمیانه و اروپا را به هم میرساند. بسیاری از مشاغل در بازار با دکههای کوچک فروش ابریشم، ادویهجات و سنگهای قیمتی شروع به کار کردند و بعدها با رونق کار به بنگاههای تجاری بزرگ تبدیل شدند. بازار به خاطر فرشهای دستباف ایرانیاش، بهخصوص در بخش مظفریه، که صنعتگران ماهر طرحهایی پیچیده و نقشهای برآمده از جان را میپرداختند، به معروفیت رسید. برخی از مشهورترین مشاغل فرش در ایران در این بازار ریشه دواندهاند. بازار امیر نیز مجموعه تخصصی طلا و جواهرات است که تجار از سراسر منطقه به سوی آن میشتابند. خانوادهها کسبوکار خود را نسل به نسل به ارث بردند و تبریز را در قلب ساخت جواهرات زیبا نشاندند. چشم میدوانیم به سوی شیراز، شهر عشاق، شهری که داستان شاعرانی همچون حافظ و سعدی روی برگهای درختهای نارنج نقش میشده است. جایی که از سراسر جهان به شوق شنیدن حرف دل این شاعران جهانی و زیارتشان به سوی آن میشتابند و از بوی نارنج مست میشوند. شهر سوخته محوطهای باستانی در ایران که پشت آن به بیش از پنج هزار سال، به عصر مفرغ میرسد. این شهر که استان سیستان و بلوچستان آن را در خود پناه داده، زمانی تمدنی پررونق بود، اما به طرز مرموزی رو به زوال نهاد و متروک شد. شهر سوخته در زمان خود شهری بسیار پیشرفته بود که راوی شهرسازی چشمگیر، مدیریت آب و صنعتگرانی بیمانند است. این مرکز بزرگ تجارت و فرهنگ تمدنهای بینالنهرین، دره سند و آسیای مرکزی را به هم پیوند میداد. با این حال، شواهد بر آن است که آتشسوزیهای متعدد به جان آن افتاد و جز سوخته و ویرانهای بیش از آن بر جا ننهاد، که جایجای آن محل کشف است و شهود و عبرت. دلایل دقیق آن ناشناخته و در پرده رمزوراز باقی است، اما فرضیههای مورخان و باستانشناسان نشان میدهند که تغییرات آبوهوایی، کاهش منابع، یا هجوم بیگانگان ممکن است در افول این تمدن پیشرفته و جادویی نقش داشته باشد. باستانشناسان به آثار باستانی شگفتانگیزی از جمله قدیمیترین چشم مصنوعی ساختهشده از طلا و قیر در جمجمه یک زن برخوردند. یک سیستم زهکشی پیچیده که حکایت از مهندسی پیشرفته در این سرزمین دارد. شواهدی از جراحی مغز که دانش پزشکی را بسیار جلوتر از زمان خود نشان میدهد و تاریخ آن را به چالش میکشد. شهر سوخته یکی از جذابترین مکانهای باستانی ایران و دنیاست که بینشهایی درباره تمدنهای اولیه و پیشرفتهای تکنولوژیک آنها ارائه میدهد. اکنون این مکان در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد و محققان و علاقهمندان به تاریخ را از سراسر جهان به سمت آن روانه میکند. بر اساس جدیدترین آمار منتشرشده از سوی سازمان گردشگری ملل متحد، در سه ماه نخست سال ۲۰۲۴، تعداد گردشگران بینالمللی ورودی به ایران به 1.314.450 نفر رسید. این رقم شامل 494.696 نفر در ژانویه، 313.506 نفر در فوریه و 313.396 نفر در ماه مارس است. این میزان نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۲۳ که 967 /688 گردشگر وارد ایران شده بودند، رشد قابل توجهی داشته است. با این حال، هنوز فاصله زیادی با آمارهای پیش از همهگیری کرونا در سال ۲۰۱۹ دارد، زمانی که بیش از دو میلیون گردشگر خارجی در سه ماه نخست سال وارد ایران شدند.