شناسه خبر : 50747 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بانوی آهنین ژاپن

چرا سانای تاکایچی را به مارگارت تاچر تشبیه می‌کنند؟

 

محمدحسین باقی / نویسنده نشریه 

سانای تاکایچی، محافظه‌کار تندرو، روز سه‌شنبه ۲۱ اکتبر برابر با ۳۰ مهرماه از سوی پارلمان به‌عنوان اولین نخست‌وزیر زن ژاپن انتخاب شد. او قهرمان خود را «مارگارت تاچر»، نخست‌وزیر فقید بریتانیا، می‌داند. پس از چند هفته کشمکش سیاسی، تاکایچی که در ۵ اکتبر در یک رقابت کاملاً مردانه برای انتخاب شدن از سوی حزب حاکم «لیبرال دموکرات» به‌عنوان رهبر این حزب پیروز شده بود، پس از خروج شریک ائتلافی میانه‌روتر این حزب از اتحاد ۲۶ساله‌شان، مجبور شد برای جلب حمایت تلاش کند. به گفته تحلیلگران سیاسی، اکنون توجه به برنامه‌های کلان هزینه‌ای او معطوف شده که ممکن است اعتماد سرمایه‌گذاران را در یکی از بدهکارترین اقتصادهای جهان به‌شدت افزایش دهد. همچنین مواضع ملی‌گرایانه او که می‌تواند باعث ایجاد اختلاف با همسایه قدرتمندش -چین- شود زیر ذره‌بین قرار گرفته است.

«جان گدی» در گزارشی برای رویترز نوشت، تاکایچی، وزیر سابق «امنیت اقتصادی» و «وزیر کشور»، بارها از تاچر به‌عنوان منبع الهام یاد کرده و به شخصیت و اعتقادات قوی او همراه با «گرمای زنانه» اشاره کرده است. او گفت که کمی قبل از مرگ تاچر در سال ۲۰۱۳ در سمپوزیومی با این «بانوی آهنین» ملاقات کرده است.

مانند تاچر، پیشینه نسبتاً فروتنانه تاکایچی در حزبی که بسیاری از رهبران آن از خانواده‌های سیاسی نخبه می‌آیند، برجسته است. مادرش افسر پلیس بود و پدرش در یک شرکت خودروسازی کار می‌کرد. اما برخلاف تاچر که به‌دلیل بودجه‌بندی سخت‌گیرانه‌اش شناخته می‌شد، تاکایچی طرفدار گشاده‌دستی مالی و سیاست‌های پولی آسان است که اعتماد سرمایه‌گذاران را در چهارمین اقتصاد بزرگ جهان متزلزل کرده است. او که مدت‌ها از سیاست‌های محرک اقتصادی «آبه‌نومیکس» آبه شینزو، نخست‌وزیر فقید، حمایت می‌کرد، خواستار افزایش هزینه‌ها و کاهش مالیات شده و متعهد شده است که نفوذ دولت بر بانک مرکزی ژاپن را دوباره برقرار کند.

تاکایچی، به‌عنوان نوازنده طبل و طرفدار «هِوی مِتال»، با ایجاد سروصدا بیگانه نیست. او مرتب از معبد یاسوکونی بازدید می‌کند؛ معبدی که به یاد کشته‌شدگان جنگ ژاپن -از جمله برخی از جنایتکاران جنگی اعدام‌شده- ساخته شده و برخی از همسایگان آسیایی آن را نمادی از نظامی‌گری گذشته ژاپن می‌دانند. او همچنین طرفدار بازنگری در قانون اساسی صلح‌طلب پس از جنگ ژاپن است و امسال پیشنهاد داد که ژاپن می‌تواند یک «اتحاد شبه‌امنیتی» با تایوان، جزیره‌ای با حکومت دموکراتیک که چین ادعای مالکیت آن را دارد، تشکیل دهد. اگرچه تاکایچی متعهد شده که تعداد وزرای زن کابینه را افزایش دهد، حوزه‌ای که ژاپن در آن از همتایان خود در گروه ۷ عقب مانده است، نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که مواضع محافظه‌کارانه او بیشتر با مردان همخوانی دارد تا زنان.

او با اجازه دادن به زوج‌های متاهل برای داشتن نام خانوادگی جداگانه مخالف است، موضوعی که در ژاپن از حمایت عمومی گسترده‌ای برخوردار است؛ اما در محافل محافظه‌کار با مخالفت سرسختی روبه‌رو است. او متعهد به سرکوب خارجی‌های قانون‌شکن شده است که در بحبوحه افزایش بی‌سابقه مهاجران و گردشگران، برای برخی مسئله‌ای مهم و چالش‌برانگیز است. اما دوستان و هوادارانش بر جنبه ملایم‌تر محافظه‌کاران تندرو تاکید کردند. «یوکیتوشی آرایی»، آرایشگر سابق تاکایچی، گفت که حتی مدل موی او -که وی آن را «مدل موی سانای» نامیده است- طوری طراحی شده که نشان دهد او به مردم توجه دارد. تاکایچی در سال ۱۹۹۳ به‌عنوان نماینده مستقل وارد سیاست ژاپن شد و در سال ۱۹۹۶ به حزب لیبرال دموکرات پیوست و در سال ۱۹۹۳ به‌عنوان نماینده مستقل در مجلس سفلی کرسی گرفت.

یکم) آیا تاکایچی می‌تواند به‌راستی «تاچر ژاپن» شود؟

یک سال پیش، کاملا هریس، معاون رئیس‌جمهور وقت، به‌عنوان نامزد دموکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده شرکت کرد، اما شکست خورد. ایالات‌متحده هنوز رئیس‌جمهور زن نداشته است. با نخست‌وزیری تاکایچی، ایالات‌متحده یکی از تنها دو کشور گروه هفت است که هرگز از سوی یک زن رهبری نشده است. فرانسه نیز هنوز رئیس‌جمهور زن نداشته است، اما تا به امروز دو نخست‌وزیر زن داشته است. اولین رهبر زن در گروه هفت، مارگارت تاچر بود که در سال ۱۹۷۹ نخست‌وزیر بریتانیا شد. فیلم «بانوی آهنین» که مریل استریپ در آن بازی درخشانی داشت، نشان می‌دهد که بالا رفتن از نردبان قدرت در قلمرو مردسالارانه حزب محافظه‌کار چقدر برای زنان دشوار بوده است.

«یوئیچی هوسویا» در گزارشی برای روزنامه «یومیوری شیمبون» می‌نویسد: لقب «بانوی آهنین» اولین‌بار در سال ۱۹۷۶ از سوی یک روزنامه وزارت دفاع شوروی در انتقاد از لفاظی‌های ضدکمونیستی تاچر -لحنی که او به‌عنوان رهبر اپوزیسیون استفاده می‌کرد- استفاده شد. این عبارت در سراسر جهان گسترش یافت، زیرا او با اذعان به اینکه «یک جنگجوی جنگ سرد» است و افزودن «من یک بانوی آهنین هستم»، انتقادها را به نفع خود تغییر داد. بی‌بی‌سی در گزارش‌های خود، از تاکایچی به‌عنوان «بانوی آهنین ژاپن» یاد کرده است، درحالی‌که از او نقل‌قول می‌کند که در طول مبارزات انتخاباتی ریاست حزب لیبرال دموکرات گفته، «هدف من تبدیل‌ شدن به بانوی آهنین است».

تاکایچی در وب‌سایت خود، تمایلش را برای تقلید از مارگارت تاچر توصیف می‌کند، تمایلی که ناشی از میزان تاثیرپذیری او از رهبر بریتانیا هنگام ملاقات با او در جوانی‌اش بوده است. اما آیا تاکایچی واقعاً قادر به تبدیل‌ شدن به «تاچر ژاپن» است؟ تاچر اغلب بزرگ‌ترین نخست‌وزیر دوران صلح بریتانیا نامیده شده است. وقتی او در سال ۲۰۱۳ درگذشت، دیوید کامرون، نخست‌وزیر وقت، گفت که او «برخلاف همه مشکلات موفق شد و... او نه‌تنها کشور ما را رهبری کرد، بلکه کشور ما را نجات داد. معتقدم که او به‌عنوان بزرگ‌ترین نخست‌وزیر دوران صلح بریتانیا به یاد خواهد ماند.»

ویلیام هیگ که در زمان کامرون وزیر امور خارجه بود و پیش از آن به‌عنوان رهبر حزب محافظه‌کار خدمت می‌کرد، گفت که تاچر «کشور ما را برای همیشه تغییر داد و همه ما مدیون او هستیم. میراثی که کمترکسی می‌تواند با آن برابری کند». تاچر به دلیل ایجاد تفرقه در بریتانیا با ایدئولوژی محافظه‌کارانه تندروانه خود با انتقادهای شدیدی روبه‌رو شد و حتی از یک سوءقصد با بمب‌گذاری جان سالم به‌در برد. با ‌وجود این، کامرون و هیگ او را ستودند؛ زیرا او تحول عظیمی را که به‌عنوان «انقلاب تاچر» شناخته می‌شود، هم در بریتانیا و هم در خارج از کشور به ارمغان آورد.

پیش از تاچر، بریتانیا در سیاست‌های مالی خود کینزی بود، به‌طوری‌که به‌عنوان یک دولت رفاه نمونه در نظر گرفته می‌شد که امنیت اجتماعی سخاوتمندانه‌ای را برای جمعیت خود فراهم می‌کرد. وقتی صحبت از رفاه می‌شد، این کشور «سیاست اجماع» را دنبال می‌کرد و از شکاف ایدئولوژیک بین چپ و راست فراتر می‌رفت. بااین‌حال، هنگامی که رشد اقتصادی شروع به کند شدن کرد، اتحادیه‌های کارگری نفوذ بیش از حدی پیدا کردند و رونق رقابت سالم را در اقتصاد بریتانیا دشوار کردند. تاچر پس از نخست‌وزیر شدن، سیاست اجماع را در هم شکست و ایدئولوژی جدیدی به نام نئولیبرالیسم را به وجود آورد.

او حتی با گفتن اینکه «چیزی به نام جامعه وجود ندارد» جنجال به پا کرد. برای تاچر، آنچه وجود داشت «افراد» و «خانواده‌ها» بودند. او مطابق با لیبرالیسم کلاسیک از دوران ویکتوریا در قرن نوزدهم، استدلال کرد که «فرد» باید مستقل وجود داشته باشد و نباید بیش از حد به دولت و جامعه وابسته باشد. به‌عبارت ‌دیگر، او به دنبال احیای روح امپراتوری بریتانیا در اوج خود بود؛ زمانی که «امپراتوری‌ که خورشید هرگز در آن غروب نمی‌کند» نامیده می‌شد.

از قضا، این ترزا می از حزب محافظه‌کار بود که در سال ۲۰۱۶ به‌عنوان دومین نخست‌وزیر زن این کشور انتخاب شد و تلاش کرد فصل نئولیبرالیسم را که با نام تاچریسم نیز شناخته می‌شود، ببندد. در سال ۲۰۱۷، او از رئیس دفتر خود، نیک تیموتی، خواست تا یک استراتژی انتخاباتی برای انتخابات عمومی زودهنگام آن سال تدوین کند. در هسته اصلی مانیفست انتخاباتی او نه تاچریسم مورد حمایت جناح راست حزب محافظه‌کار بود و نه البته کوربینیسم متمرکز بر اقدامات کاهش فقر؛ آن‌طور که جرمی کوربین، رهبر چپ‌گرای حزب کارگر، پیشنهاد کرده بود. سیاست می، طبقه متوسط، یعنی اکثریت کشور را هدف قرار داده بود.

برخلاف سلف خود، کامرون، و جانشینش، بوریس جانسون، که هر دو در «مدارس دولتی» نخبگان و با شهریه تحصیل کردند، می در یک مدرسه دولتی بدون شهریه تحصیل کرد. از آنجا که او در یک خانواده طبقه متوسط بزرگ شده بود، فکر می‌کرد که حزب محافظه‌کار نمی‌تواند پایگاه حمایتی خود را گسترش دهد، مگر اینکه سیاست‌هایی را به نفع کارگران عادی پیش ببرد. تاچریسم که در زمان اولین نخست‌وزیر زن بریتانیا رواج یافت، از سوی دومین نخست‌وزیر زن این کشور اصلاح شد.

بااین‌حال، حزب محافظه‌کار در انتخابات عمومی سال ۲۰۱۷ اکثریت خود را از دست داد، زیرا استراتژی انتخاباتی می ناموفق بود و هرج‌ومرج ناشی از برگزیت واکنش عمومی و بی‌اعتمادی را برانگیخت. برخلاف تاچر، می نتوانست حمایت گسترده مردم را به دست آورد. سرنوشت سخت‌تری در انتظار لیز تراس بود که در سال ۲۰۲۲ سومین نخست‌وزیر زن شد. او تنها ۴۹ روز در این سمت بود و عنوان تاسف‌بار کوتاه‌ترین دوره نخست‌وزیری در تاریخ این کشور را به خود اختصاص داد. وقتی دولت او کاهش قابل‌توجه مالیات را اعلام کرد که باعث افزایش استقراض بدون مشخص کردن نحوه بازپرداخت آن می‌شد، اوراق قرضه دولتی بریتانیا با فروش گسترده مواجه شد. این امر باعث اختلال اقتصادی بزرگی شد که به‌عنوان «شوک تراس» شناخته شد.

نرخ بهره بریتانیا افزایش یافت و پوند و سهام بریتانیا سقوط کردند. سیاست‌های اقتصادی نامنظم وی باعث شد اعضای حزب محافظه‌کار اعتماد خود را به مدیریت او از دست بدهند و او را مجبور به استعفا کردند. سه نخست‌وزیر زن بریتانیا سرنوشت‌های متفاوتی را تجربه کردند -تاچر به «بزرگ‌ترین نخست‌وزیر زمان صلح» تبدیل شد، می تحت تاثیر امواج آشفته برگزیت قرار گرفت و تراس سریع‌تر از هر کس دیگری قبل از خود، دفتر را ترک کرد. تاریخچه این سه سیاستمدار به‌وضوح پیروزی‌ها و مصائب نخست‌وزیران زن را در بریتانیا نشان می‌دهد.

موفقیت تاچر نشان می‌دهد که می‌توان بدون توجه به جنسیت، ردپای قابل‌توجهی در سیاست به جا گذاشت. از سوی دیگر، تراس نشان می‌دهد که پیروزی در انتخابات رهبری حزب لزوماً تضمین‌کننده حمایت مداوم در حزب محافظه‌کار نیست. تاکایچی موفق شد نخست‌وزیر شود، اما از تاریخ بریتانیا مشخص است که این به‌تنهایی تضمین‌کننده یک دولت پایدار یا حمایت مداوم از درون حزب لیبرال دموکرات نیست. از سوی دیگر، تاچر به‌درستی به جنگ فالکلند در سال ۱۹۸۲ پاسخ داد و حمایت ایالات‌متحده را جلب کرد که به پیروزی در انتخابات عمومی و تثبیت دولت او منجر شد. اما امروز، سیاست ژاپن دچار بی‌نظمی است. ژاپنی‌ها امیدوارند تاکایچی درحالی‌که در یک محیط بین‌المللی ناپایدار و روابط دشوار با ایالات‌متحده حرکت می‌کند، تصمیمات درستی بگیرد و بر هر بحرانی که پیش می‌آید  غلبه کند.

19

دوم) تاچر ژاپن به چه می‌اندیشد؟

«ماری یاماگوچی» بر این باور است که سانای تاکایچی، ستاره سیاست فوق محافظه‌کار ژاپن و زن نادری است که در سلسله‌مراتب مردسالارانه این کشور ظهور کرده است. او مارگارت تاچر، نخست‌وزیر سابق بریتانیا را تحسین می‌کند و از طرفداران دیدگاه محافظه‌کارانه آبه شینزو، نخست‌وزیر سابق، برای ژاپن است. تاکایچی که از طرفداران سرسخت چین است، مرتب در معبد یاسوکونی حضور دارد. تاکایچی، رهبر کشوری که از نظر برابری جنسیتی در سطح بین‌المللی رتبه ضعیفی دارد، به‌ندرت در طول مبارزات انتخاباتی به مسئله برابری جنسیتی اشاره کرده است. او پس از پیروزی در انتخابات گفت: «اکنون که حزب لیبرال دموکرات اولین رئیس زن خود را دارد، چشم‌انداز آن کمی تغییر خواهد کرد.»

اگرچه تجربه دیپلماتیکش کم است، اما درعین‌حال خواستار ارتش قوی‌تر، امنیت سایبری و سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تر در مورد مهاجرت شده است. تاکایچی می‌گوید که «معتاد به کار» است و ترجیح می‌دهد در خانه کار کند تا اینکه بیرون برود و معاشرت کند. اما پس از دو تلاش ناموفق برای رهبری حزب لیبرال دموکرات، می‌گوید که تلاش‌هایی برای ایجاد ارتباط بیشتر با همکارانش انجام داده است. او از همه قانون‌گذاران حزب خواست که «سخت کار کنند». او در سخنانی که واکنش‌های قوی، هرچند متفاوت، آنلاین را برانگیخت، گفت: «من عبارت تعادل کار و زندگی را کنار خواهم گذاشت. من کار خواهم کرد، کار خواهم کرد، کار خواهم کرد و کار خواهم کرد.»

قانون‌گذاران زن در حزب لیبرال دموکرات اغلب برای پست‌های وزارتی رد شده‌اند، یا اگر در مورد تنوع و برابری جنسیتی صحبت می‌کردند، کنار گذاشته می‌شدند. زنان تنها حدود ۱۵ درصد از کرسی‌های مجلس سفلای ژاپن، قدرتمندترین مجلس از دو مجلس، را در اختیار دارند. تنها دو نفر از ۴۷ استاندار (فرماندار) استان‌های ژاپن، زن هستند. بااین‌حال، تاکایچی در گذشته از صحبت در مورد مسائل جنسیتی اجتناب کرده و به دیدگاه‌های قدیمی مورد علاقه مردان قدرتمند حزب پایبند بوده است.

او وعده داده بود که تعداد زنان را در دولت خود به میزان قابل‌توجهی افزایش دهد، اما فقط دو نفر را به‌عنوان وزیر و یک نفر را در سمت یکی از سه دستیار ویژه خود منصوب کرد. او از جانشینی «فقط مردان» در خانواده امپراتوری حمایت می‌کند و با اصلاح قانون قرن نوزدهم که زوج‌های متاهل را ملزم به داشتن نام خانوادگی یکسان می‌کند، مخالف است. «چیاکو ساتو»، مفسر سیاسی و نویسنده ارشد روزنامه ماینیچی، گفت: «سیاست‌های خانم تاکایچی بسیار جنگ‌طلبانه است و من شک دارم که او سیاست‌هایی را در نظر بگیرد که تنوع را به رسمیت بشناسد.»

سوم) مجری‌ که سیاستمدار شد

«ریچل تریسمن» بر این باور است که نخستین نخست‌وزیر زن ژاپن، یک محافظه‌کار با دیدگاه سنتی به نقش‌های جنسیتی و علاقه شدید به موسیقی «هوی متال» است. «جفری هال»، مدرس دانشگاه مطالعات بین‌الملل کاندا در ژاپن، توضیح می‌دهد که تاکایچی، ۶۴ساله، «یکی از محافظه‌کارترین افراد در حزب لیبرال دموکرات محافظه‌کار ژاپن» است. او با مارگارت تاچر، نخست‌وزیر فقید بریتانیا (که بارها تحسین خود را از او ابراز کرده و اغلب به‌عنوان ادای احترام به او کت‌وشلوار آبی می‌پوشد) مقایسه شده است. تاکایچی در دانشگاه در یک گروه موسیقی درام می‌نواخت، از گروه‌های «دیپ پرپل» و «آیرون میدن» به‌عنوان برخی از گروه‌های موردعلاقه‌اش نام می‌برد. زمانی در تلویزیون ملی سرود راک را با کمربند اجرا می‌کرد و به نظر می‌رسد که علاقه شدیدی به موتورسیکلت و ماشین دارد. هال می‌گوید: «اینها بخشی از شخصیتی است که از سوی او ترویج می‌شود، اینکه [او] چیزی بیش از یک بانوی آهنین قوی است، بلکه کسی است که می‌تواند کمی خوش بگذراند.»

اما بد نیست در اینجا به نکات دیگری در مورد رهبر جدید ژاپن اشاره شود:

۱- او از یک خانواده سیاسی نیست

تاکایچی در استان مرکزی ژاپن، نارا، متولد و بزرگ شد. پدرش برای یک شرکت خودروسازی و مادرش برای اداره پلیس محلی کار می‌کرد. هال می‌گوید: «برخلاف اکثر یا بسیاری از سیاستمداران حزبش که نخست‌وزیر شدند، او از خانواده‌ای نسبتاً متوسط بود. اما در جوانی بسیار سخت درس خواند و در آزمون‌های ورودی برخی از دانشگاه‌های خصوصی بسیار ممتاز ژاپن قبول شد.» هال بر این باور است که والدین تاکایچی از پرداخت شهریه او به یک دانشگاه ممتاز خودداری کرده و ترجیح دادند که او در یک کالج دوساله تحصیل کند تا در هزینه‌ها صرفه‌جویی و در جایی مشغول شود که به خانه نزدیک‌تر است. او در نهایت در دانشگاه کوبه، یک دانشگاه ملی معتبر، تحصیل کرد و از طریق مشاغل پاره‌وقت و رفت‌وآمد شش‌ساعته از خانه والدینش، هزینه‌های خود را تامین کرد.

هال خاطرنشان می‌کند که در سال ۱۹۸۷، تاکایچی به ایالات‌متحده نقل‌مکان کرد تا به‌عنوان عضو کنگره در دفتر نماینده پت شرودر، دموکرات اهل کلرادو -به‌‌رغم گرایش‌های محافظه‌کارانه‌اش- مشغول به کار شود. پس از بازگشت به ژاپن، او توانست خود را یک متخصص در سیاست بین‌الملل معرفی کند و شغلی به‌عنوان مجری تلویزیون به‌دست آورد. هال می‌گوید: «از آنجا، او از یک شخصیت تلویزیونی به یک سیاستمدار تبدیل شد که مسیری رایج در ژاپن است. اگر در تلویزیون مشهور باشید، شانس بسیار خوبی برای پیروزی در انتخابات دارید.»

۲- دهه‌ها فعالیت در سیاست

تاکایچی برای اولین‌بار در سال ۱۹۹۳ به‌عنوان نماینده مستقل زادگاهش نارا وارد پارلمان شد. او سه سال بعد به حزب لیبرال دموکرات پیوست و در تعدادی از سمت‌های کلیدی دولتی، از جمله وزیر امنیت اقتصادی، خدمت کرد. نکته قابل‌توجه این است که او از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ و دوباره از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰ به‌عنوان وزیر ارتباطات بین‌المللی -که مسئول سیاست‌های مخابراتی و مقررات رسانه‌های پخش است- در زمان نخست‌وزیر فقید، آبه شینزو، خدمت کرد. هال می‌گوید: «فکر می‌کنم او در این سمت، طولانی‌تر از هر سیاستمدار دیگری خدمت کرده است، زیرا دولت آبه یک دولت بسیار طولانی بود و او برای شایستگی تاکایچی ارزش قائل بود.»

آبه طولانی‌ترین دوره نخست‌وزیری ژاپن را داشت و از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ و از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰، قبل از ترورش در سال ۲۰۲۲، در این سمت بود. او به‌ دلیل تلاش‌هایش برای احیای اقتصاد ژاپن -که با نام مستعار «آبه‌نومیکس» شناخته می‌شود- و بازسازی نقش آن در صحنه جهانی شناخته می‌شد. هال می‌گوید، تاکایچی «قطعاً خود را به‌عنوان جانشین میراث محافظه‌کارانه آبه به تصویر می‌کشد». او خاطرنشان می‌کند: «مطمئن نیستم که آنها چقدر با هم دوست بودند، اما قطعاً در مورد مسائلی مانند چین و دیدگاه تجدیدنظرطلبانه بسیاری از محافظه‌کاران افراطی در ژاپن، از نظر ایدئولوژیک در یک جبهه بودند.»

۳- دیدگاه‌های جنجال‌برانگیز

هال می‌گوید، تاکایچی از نظریه پولی مدرن پیروی می‌کند که «می‌گوید می‌توانید در هزینه‌های کسری بودجه برای موارد مهمی مانند دفاع و سایر بخش‌های بودجه مشارکت کنید». او می‌گوید، اگرچه او به‌اندازه دیگر اعضای حزبش از نظر مالی محافظه‌کار نیست، اما در مورد مسائل اجتماعی بسیار محافظه‌کار است. برای مثال، او می‌خواهد برنامه‌هایی برای ترویج بچه‌دار شدن ایجاد کند و فکر نمی‌کند که زنان باید پس از ازدواج اجازه داشته باشند نام خانوادگی دوران قبل از ازدواج خود را حفظ کنند (حتی اگر در زندگی حرفه‌ای و عمومی از نام خانوادگی خود استفاده کرده باشد).

او همچنین دیدگاه‌های تندی در مورد تاریخ جنگ جهانی دوم ژاپن دارد که هال آن را توصیف می‌کند. او در اظهارات خود در طول سال‌ها، تجاوز ژاپن را در طول جنگ کم‌اهمیت جلوه داده و از دادگاه‌های جنایات جنگی که متفقین پس از آن برای محکوم کردن رهبران زمان جنگ ژاپن برگزار کردند، انتقاد کرده است. تاکایچی به‌طور منظم از معبد بحث‌برانگیز یاسوکونی بازدید می‌کند، اگرچه اخیراً برای جلوگیری از واکنش‌های سیاسی و دیپلماتیک از انجام این کار خودداری کرد. یاسوکونی یک معبد شینتوی بحث‌برانگیز است که ارواح کشته‌شدگان جنگ ژاپن، از جمله برخی از جنایتکاران جنگی محکوم‌شده از جنگ جهانی دوم را گرامی می‌دارد.

تاکایچی همچنین با بی‌اعتنایی خود به مهاجران و حتی گردشگران، صنعتی که به‌سرعت در ژاپن در حال ‌رشد است، جنجال‌برانگیز شده است. او در طول مبارزات انتخاباتی، به گزارش‌های تایید‌نشده‌ای از لگد زدن گردشگران به گوزن‌های مقدس در پارک نارا اشاره کرد که بخشی از انتقاد بزرگ‌تر از گردشگری بود که بسیاری آن را بیگانه‌هراسی می‌دانستند. هال می‌گوید: «این همچنین به بی‌میلی عمومی نسبت به افراد خارجی و همچنین مهاجرانی که در این کشور زندگی می‌کنند، مربوط می‌شود.» او از قانون ضدجاسوسی حمایت کرده و گفته که ساکنان چینی ژاپن می‌توانند جاسوسان بالقوه دولت چین باشند. او در طول مبارزات انتخاباتی خود خواستار اعمال محدودیت بر خرید ملک از سوی افراد غیر ژاپنی در ژاپن و سرکوب مهاجرت غیرقانونی شد. هال می‌گوید: «افرادی که بسیار ضدمهاجرت هستند، به‌نوعی به نخست‌وزیر شدن او لبخند می‌زنند و انتظار دارند که او در مورد آن کاری انجام دهد.» او می‌افزاید که فکر می‌کند این امر بعید است؛ زیرا مشاغل ژاپنی که در مواجهه با کمبود قابل‌توجه نیروی کار به مهاجرت متکی هستند، زیر ‌فشار قرار دارند.

۴- او لزوماً فمینیست نیست

تاکایچی در سمت نخستین نخست‌وزیر زن کشوری که زنان تا سال ۲۰۲۴ تنها حدود ۱۰ درصد از کرسی‌های پارلمان را در اختیار داشتند، جایگاه قابل‌توجهی در کتاب‌های تاریخ دارد. ژاپن، چهارمین اقتصاد بزرگ جهان، طبق گزارش شکاف جنسیتی جهانی ۲۰۲۵ مجمع جهانی اقتصاد (WEF)، از نظر برابری جنسیتی در رتبه ۱۱۸ از ۱۴۸ کشور قرار گرفت؛ پایین‌ترین رتبه در میان کشورهای گروه هفت. بااین‌حال، به نظر نمی‌رسد تاکایچی مسائل برابری جنسیتی را در اولویت قرار دهد. او مدت‌هاست که طرفدار نقش‌های جنسیتی سنتی است و از جانشینی فقط مردان برای تاج‌وتخت ژاپن حمایت می‌کند.

هال می‌گوید: «این دوره‌ای نخواهد بود که برابری زنان یا سایر مسائل جنسیتی به‌شدت موردتوجه قرار گیرد. اما، به نظر من، داشتن یک زن به‌عنوان رهبر کشورتان مزایایی دارد، اینکه به زنان جوان نشان دهید که در آینده می‌توانند نخست‌وزیر نیز شوند». تاکایچی درباره حقوق زنان صحبت کرده است، به‌ویژه از گسترش خدمات بیمارستانی برای سلامت زنان حمایت و در مورد مشکلات خود با علائم یائسگی سخن گفته است. تاکایچی همچنین درباره مشکلاتش برای بچه‌دار شدن صحبت کرده است؛ او فرزند بیولوژیکی ندارد، اما نامادری سه فرزند -و مادربزرگ چهار فرزند- از ازدواج قبلی شوهرش است (او با تاکو یاماموتو، عضو سابق پارلمان و عضو دیگر حزب لیبرال دموکرات، ازدواج کرده که نام خانوادگی او را به‌طور قانونی گرفته است، امری نسبتاً نادر در ژاپن). تاکایچی در جریان مبارزات انتخاباتی قول داده بود که تعداد زنان را در کابینه خود به «سطح نوردیک» یا نزدیک به ۵۰ درصد افزایش دهد. اما ساعاتی پس از تصدی سمت، تنها دو نفر را منصوب کرد.

هال می‌گوید، تاکایچی برای به‌دست گرفتن سکان حزب مجبور بوده محافظه‌کارتر از همکاران مرد خود باشد. درحالی‌که او و الگویش، مارگارت تاچر، در رویکردهایشان به سیاست‌های مالی متفاوت هستند، هال می‌گوید هر دو محافظه‌کار و جنگ‌طلب هستند و «نمی‌خواهند ضعیف دیده شوند». او می‌افزاید: «شاید او به‌نوعی، با الگو قرار دادن مارگارت تاچر، باوجوداینکه در حزبی از مردان بسیار محافظه‌کار که عموماً زنان را به بالاترین مقام‌ها ارتقا نمی‌دهند، ظهور کرده است، این شخصیت بسیار قوی را از خود نشان داده است.»

20

چهارم) بعد چه؟

«یوکی تاتسومی» در گزارشی در «د دیپلمات» می‌نویسد: تاکایچی به‌عنوان صد‌و‌چهارمین نخست‌وزیر ژاپن سقف شیشه‌ای را شکست. او معتقد است که این «بانوی آهنین» از زمان ورود به سیاست همواره «سقف شیشه‌ای» را شکسته است. تاکایچی در زمانی دولت را به‌دست می‌گیرد که ناامیدی عمومی از ناتوانی دولت در مهار تورم، افزایش حقوق و بهبود پاسخگویی سیاستمداران از طریق شفافیت بهتر در تامین مالی مبارزات انتخاباتی روبه ‌افزایش است. همزمان با پرداختن به این مسائل اقتصادی داخلی، او باید ژاپن را در سطح بین‌المللی نیز رهبری کند، چرا که این کشور با یک محیط استراتژیک بسیار نامطمئن، با چالش‌های امنیتی پیچیده متعدد، از جمله مدیریت یک رهبر غیرقابل ‌پیش‌بینی در ایالات‌متحده، روبه‌رو است. به‌طور خلاصه، فهرست چالش‌هایی که دولت او با آن مواجه است طولانی است که هر کدام پیچیده هستند و حاشیه خطای بسیار کمی برای ماندن او در قدرت وجود دارد.

بااین‌حال، تاکایچی مزایایی نیز دارد. اول و مهم‌تر از همه، اولین نخست‌وزیر زن ژاپن بودن، ارزش خبری خاص خود را دارد که به او در صحنه بین‌المللی کمک می‌کند. با وجود برخی نگرانی‌ها در مورد شهرت او به‌عنوان یک سیاستمدار محافظه‌کار، اما تاکنون انتصاب‌های تاکایچی در کابینه و رهبری حزب نشان‌دهنده تمایل او برای تلاش برای فراگیر بودن است. به‌ویژه، انتصاب‌های او در کابینه -از جمله انتصاب «آکازاوا ریوسی»، مذاکره‌کننده ارشد تعرفه دولت ایشیبا با ایالات‌متحده، به‌عنوان وزیر اقتصاد، تجارت و صنعت و «کاتایاما ساتسوکی»، یک مقام سابق وزارت خزانه‌داری، به‌عنوان وزیر خزانه‌داری- نشان‌دهنده درایت سیاسی اوست. او همچنین تمام رقبای خود در انتخابات حزب لیبرال دموکرات را یا به سمت‌هایی در کابینه خود یا در رهبری حزب لیبرال دموکرات منصوب کرد.

علاوه بر این، تاکایچی یک دارایی کمتر استفاده‌شده دارد که می‌تواند از آن برای ارتباط بیشتر با رای‌دهندگان ژاپنی و همچنین تقویت جایگاه خود در جامعه بین‌المللی استفاده کند: داستان زندگی قابل‌توجه او. جنبه‌های جذاب زیادی در زندگی او وجود دارد: به‌عنوان یک زن شاغل قدرتمند که از سنین بسیار کم از برادر کوچک‌ترش مراقبت می‌کرد و همچنان از پدرشوهرش و اکنون شوهر خودش که اوایل امسال دچار سکته مغزی شد، مراقبت می‌کند. او همچنین از علاقه‌مندان قدیمی موسیقی راک، موتورسیکلت و ماشین است و مادر سه فرزندخوانده از ازدواج قبلی‌اش است که اینها تنها چند نمونه هستند. تاکایچی به‌ندرت در مورد زندگی خود خارج از سیاست صحبت می‌کند، اما گفتن این داستان‌های شخصی به او کمک می‌کند تا ‌ارتباط‌پذیرتر و صمیمی‌تر به نظر برسد که بدون شک به گسترش حمایت از او کمک خواهد کرد.

وقتی در اولین کنفرانس مطبوعاتی‌اش به‌عنوان نخست‌وزیر از تاکایچی در مورد فلسفه حکومت‌داری‌اش پرسش شد، او گفت که کابینه‌اش بر اساس «تصمیم و پیشرفت» خواهد بود. اما رسیدن به این هدف احتمالاً مستلزم آن است که او از منطقه امن خود خارج شود و گاهی اوقات عمل‌گرایی را بر فلسفه سیاسی خود اولویت دهد. اگر او بتواند این کار را انجام دهد، شانس خوبی برای تبدیل‌شدن به «بانوی آهنین ژاپن» خواهد داشت. اگر او شکست بخورد، ژاپن در یک دوره طولانی از سردرگمی و انحراف سیاسی فرو خواهد رفت. 

دراین پرونده بخوانید ...