نعمت دختر
آیا ترکیب جنسیتی همکلاسیها میتواند بر سلامت روان نوجوانان تاثیر بگذارد؟
سلامت روان نوجوانان یکی از نگرانیهای امروز جوامع در سراسر دنیاست. براساس آمار سازمان جهانی بهداشت، حدود ۱۴ درصد نوجوانان ۱۰ تا ۱۹ساله در جهان از نوعی اختلال روانی رنج میبرند. به زبان ساده، از هر هفت نوجوان، یک نفر با مشکلاتی همانند اضطراب، افسردگی یا رفتارهای پرخطر مواجه است. بهطور مثال در ایالاتمتحده آمریکا، ۲۹ درصد دانشآموزان دبیرستانی گفتهاند در ماه گذشته سلامت روان ضعیفی داشته و حدود ۲۰ درصدشان هم در سال گذشته بهطور جدی به خودکشی فکر کردهاند. چنین اعدادی نشان میدهد بحران سلامت روان نوجوانان مسئله فردی یا خانوادگی نیست، بلکه چالش بزرگ اجتماعی و سیاستی است.
پیامدهای مشکلات روانی در نوجوانی محدود به همان سالهای مدرسه نمیشود. نوجوانانی که افسردگی یا اضطراب را تجربه میکنند، معمولاً با مسائل دیگری همچون مصرف مواد مخدر، خشونت، روابط جنسی پرخطر یا حتی ترک تحصیل مواجهاند. حتی اگر این رفتارها بروز نکند، باز هم اختلالهای روانی میتواند اثرات بلندمدت داشته باشد. نمرات پایین، ارتباط ضعیف با معلمان و همسالان، و سرمایه انسانی کمتر را به دنبال دارد. سرمایه انسانی پایین به معنای فرصتهای شغلی محدود، درآمد پایین و کیفیت زندگی ضعیف در بزرگسالی است. در چنین شرایطی، طبیعی است پژوهشگران و سیاستگذاران به دنبال عوامل موثری باشند که بتوانند به بهبود شرایط روانی نوجوانان کمک کنند. مدرسه یکی از مهمترین محیطهایی است که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد. نوجوانان روزانه بیش از هشت ساعت وقتشان را در مدرسه میگذرانند و بخش عمدهای از روابط اجتماعیشان با همسالان و معلمان در همین محیط شکل میگیرد. بنابراین، ویژگیهای مدرسه و فضای اجتماعی آن میتواند نقشی تعیینکننده در سلامت روان و مسیر آینده نوجوانان ایفا کند. یکی از این ویژگیها که شاید در نگاه نخست چندان مهم به نظر نرسد، ترکیب جنسیتی کلاسهاست؛ یعنی اینکه چه نسبتی از دانشآموزان دختر یا پسر هستند. در کشوری مانند ایران که بیشتر مدارس براساس تفکیک جنسیتی اداره میشوند، این موضوع بیارتباط به نظر میرسد. اما کافی است تصور کنیم اگر کلاسها مختلط بودند، چه اتفاقی میافتاد. بهطور مثال، کلاسی را در نظر بگیرید که بیشتر دانشآموزانش پسر هستند؛ احتمال دارد فضای کلاس شلوغ و پر از شوخیهای رقابتی یا حتی درگیریهای کوچک باشد. در مقابل، اگر تعداد دختران در کلاس بیشتر باشد، فضای آرامتر و منظمتری شکل میگیرد و فرصت برای یادگیری جمعی بیشتر میشود. همین مثال ساده نشان میدهد ترکیب جنسیتی میتواند تجربه روزمره دانشآموزان را دگرگون کند.
این تغییرها الزاماً برای دختران و پسران یکسان نیست. برای نمونه، پسران ممکن است در کلاسی با دختران بیشتر احساس آرامش و امنیت کنند، زیرا جو کلی تنش کمتری دارد. از سوی دیگر، دختران ممکن است در چنین فضایی فرصت بیشتری برای ایجاد دوستیهای محکم پیدا کنند، اما همزمان رقابت در زمینه ظاهر یا روابط اجتماعی هم پررنگ شود. بنابراین، رابطه میان ترکیب جنسیتی و سلامت روان یا رضایت از مدرسه، رابطهای پیچیده است که نیاز به بررسی دقیق دارد. این موضوع فقط به آمریکا یا کشورهای دارای مدارس مختلط محدود نمیشود. حتی در ایران که مدارس جداگانه برای دختران و پسران رایج است، نتایج چنین پژوهشهایی میتواند الهامبخش باشد. زیرا مسئله اصلی فقط «مختلط یا جدا بودن» نیست، بلکه کیفیت روابط اجتماعی، میزان حمایت همکلاسیها و نوع فضای حاکم بر کلاس و مدرسه است. چه در محیطهای مختلط و چه در مدارس تکجنسیتی، این عوامل میتوانند مسیر رشد روانی و اجتماعی نوجوانان را شکل دهند.
در سالهای گذشته، اهمیت این موضوع بیشتر هم شده است. در بسیاری از کشورها، رشد مدارس تکجنسیتی، افزایش مدارس انتخابی و تغییر سیاستهای آموزشی باعث شده نسبت دختران و پسران در مدارس بهطور طبیعی نامتوازن شود. در چنین شرایطی، خانوادهها و سیاستگذاران علاقهمندند بدانند این تغییرات چه پیامدهایی دارد. یکی از پژوهشهایی که دقیقاً به این پرسشها پرداخته، مطالعهای است که از دادههای گسترده «پیمایش ملی طولی سلامت نوجوانان» (Add Health) در آمریکا استفاده کرده است. این تحقیق با تکیه بر تفاوتهای تصادفی در ترکیب جنسیتی گروههای مختلف در مدرسه، بررسی میکند که آیا قرار گرفتن در معرض تعداد بیشتری از همکلاسیهای دختر میتواند سلامت روان و رضایت از مدرسه را بهبود دهد یا نه؟ یافتههای مطالعه روشن و قابل توجهاند: قرار گرفتن در کنار تعداد بیشتری دختر، سلامت روان پسران و دختران را بهبود میبخشد. این اثر برای پسران بیشتر در قالب افزایش رضایت از مدرسه دیده میشود، درحالیکه دختران بیشتر از طریق بهبود خودپنداره و عملکرد تحصیلی سود میبرند. جالبتر آنکه این آثار برای پسران با زمینه اقتصادی-اجتماعی پایین پررنگ است. این گروه معمولاً در معرض همسالانی با رفتارهای پرخاشگرانه یا خشونتآمیز قرار دارند، و حضور بیشتر دختران میتواند فضا را آرام و مثبت کند. در نتیجه، آنان بیشترین سود را از چنین ترکیب جنسیتی میبرند. این مقاله نشان میدهد نسبت دختران و پسران در کلاس میتواند پیامدهای مهم برای سلامت روان و تجربه تحصیلی نوجوانان داشته باشد. برای سیاستگذاران آموزشی، به معنای آن است که ترکیب جنسیتی نباید فقط عدد آماری در نظر گرفته شود، بلکه عامل کلیدی است که میتواند کیفیت زندگی و آینده دانشآموزان را تحت تاثیر قرار دهد.
مقاله چه میگوید؟
مسئله سلامت روان نوجوانان در سالهای گذشته به یکی از موضوعهای مهم در سیاستگذاری عمومی تبدیل شده است. دلیل آن هم روشن است، چراکه آمارها نشان میدهند اختلالهای روانی در میان نوجوانان در سطح جهانی به سطحی بیسابقه رسیده است. براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۲۴، حدود ۱۴ درصد افراد ۱۰ تا ۱۹ساله، اختلال روانی را تجربه میکنند. در ایالاتمتحده نیز شرایط نگرانکننده است. آمارها نشان میدهند سلامت روان نوجوانان نهتنها مسئله فردی، بلکه چالش اجتماعی و سیاسی جدی است.
اختلالات روانی در نوجوانان پیامدهای چندبعدی دارد. پژوهشها نشان دادهاند افسردگی نوجوانی میتواند با مشکلات رفتاری، اضطراب، مصرف مواد مخدر و الکل، فعالیتهای جنسی پرخطر و خشونت همراه باشد. افسردگی باعث میشود دانشآموزان عملکرد ضعیفی در مدرسه داشته باشند، رابطه خوبی با معلمان و همکلاسیها برقرار نکنند و در نتیجه، سرمایه انسانی کمتری در طول زندگی به دست آورند. در چنین شرایطی، پژوهشگران بهدنبال شناسایی عواملی هستند که میتواند بر سلامت روان نوجوانان اثر بگذارد. یکی از موضوعاتی که توجه بیشتری جلب کرده، ترکیب جنسیتی در مدارس است، یعنی اینکه نسبت دختران و پسران در یک مدرسه یا کلاس چه تاثیری بر پیامدهای مختلف نوجوانان میگذارد. اهمیت این موضوع به این دلیل بیشتر شده که تغییراتی در سیاستهای آموزشی، همانند رشد مدارس تکجنسیتی یا افزایش مدارس انتخابی باعث شده در برخی مناطق ترکیب جنسیتی مدارس نامتوازن شود. به بیان ساده، در بعضی مدارس تعداد دختران یا پسران خیلی بیشتر از دیگری است و همین میتواند فضای مدرسه را تغییر دهد. مقاله حاضر به دنبال بررسی همین موضوع است.
نویسندگان با استفاده از دادههای فردی حاصل از مطالعه ملی طولی سلامت نوجوانان (Add Health) میخواهند بفهمند آیا قرار گرفتن نوجوانان در معرض همسالان بیشتر از جنس مونث (داشتن همکلاسیهای دختر) بر سلامت روان و رضایت از مدرسه آنها اثر دارد؟ آنها برای این کار از تفاوتهای تصادفی در ترکیب جنسیتی بین گروههای مختلف دانشآموزان در یک مدرسه بهره میبرند. به این معنا که اگرچه خانوادهها ممکن است مدرسهای را براساس ویژگیهای کلی آن انتخاب کنند، اما نمیتوانند پیشبینی یا انتخاب کنند که در یک سال خاص چه نسبتی از همکلاسیها دختر یا پسر باشد. تفاوتهای غیرقابل پیشبینی بین گروهها، امکان بررسی اثر ترکیب جنسیتی را بهصورت علی فراهم میکند.
این مقاله سه هدف اصلی را دنبال میکند. نخستین هدف، بررسی اثر ترکیب جنسیتی همکلاسیها بر سلامت روان نوجوانان است. برای این کار، پژوهشگران از شاخص معتبر و شناختهشده «مقیاس افسردگی مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک» (CES-D) استفاده میکنند. این مقیاس ابزار بالینی برای سنجش نشانههای افسردگی و مشکلات روانی در نوجوانان است. دومین هدف مقاله، بررسی اثر ترکیب جنسیتی بر رضایت از مدرسه است. پژوهشگران برای این بخش تحلیل از پنج پرسش در پیمایش Add Health استفاده میکنند که مربوط به تجربه و رضایت دانشآموزان از مدرسه است. سومین هدف، شناسایی سازوکارهایی است که از طریق آنها ترکیب جنسیتی میتواند بر سلامت روان و رضایت از مدرسه اثر بگذارد. به عبارت دیگر، اگر پژوهشگران متوجه شوند نسبت بالاتر دختران در میان همکلاسیها واقعاً سلامت روان یا رضایت از مدرسه را افزایش میدهد، میخواهند بفهمند این اثر از چه طریقی ایجاد شده است؟ مقاله به دنبال آن است که به پرسش سیاستی مهمی هم پاسخ دهد: آیا ترکیب جنسیتی همکلاسیها میتواند بهبود قابلتوجهی در سلامت روان و تجربه تحصیلی نوجوانان ایجاد کند؟ پاسخ به این پرسش برای سیاستگذاران اهمیت زیادی دارد، زیرا اگر شواهد محکمی پیدا شود که نسبت بالاتر دختران در مدارس به بهبود سلامت روان و افزایش رضایت منجر میشود، میتواند در تصمیمگیری درباره سیاستهای آموزشی، توزیع دانشآموزان یا حتی طراحی برنامههای حمایتی در مدارس مورد استفاده قرار گیرد.
یافتههای پژوهش
یافتههای این مقاله نشان میدهد ترکیب جنسیتی همکلاسیها میتواند اثر زیادی بر سلامت روان و تجربه مدرسهای نوجوانان داشته باشد. یافته نخست این است که افزایش پنج واحددرصدی در سهم همکلاسیهای دختر، احتمال اینکه پسران به آستانه بالینی افسردگی برسند را حدود ۱۰ درصد کاهش میدهد. به عبارت دیگر، حضور تعداد بیشتری از دختران در کلاس یا گروه همسالان باعث میشود پسران کمتر در معرض افسردگی شدید قرار بگیرند. چنین افزایشی در سهم دختران، شاخص رضایت از مدرسه پسران را نیز نزدیک به یک درصد بهبود میبخشد. این نشان میدهد برای پسرها، نسبت بیشتر همکلاسیهای دختر هم به کاهش مشکلات روانی کمک میکند و هم باعث افزایش تجربه مثبت آنها از مدرسه میشود.
در مقابل، برای دختران چنین اثری بر احتمال رسیدن به آستانه بالینی افسردگی یا شاخص رضایت از مدرسه دیده نمیشود. یعنی افزایش تعداد دختران در میان همسالان، بهطور مستقیم احتمال افسردگی یا رضایت کلی از مدرسه را در میان دختران تغییر نمیدهد. بااینحال، پژوهشگران مشاهده کردهاند نمره مقیاس CES-D که شدت نشانههای افسردگی را میسنجد، هم در پسران و هم در دختران کاهش مییابد. نکته جالب اینجاست که کاهش این نمره در دختران بیشتر از پسران است. با وجود این، تغییر در رسیدن به آستانه بالینی افسردگی تنها در پسران دیده میشود. یافتهها نشان میدهد احتمالاً پسرانی که در آستانه ابتلا به افسردگی قرار دارند، نسبت به تغییر در ترکیب جنسیتی همکلاسیها حساس و واکنشپذیرند.
دومین یافته مقاله به تفاوتهای سنی برمیگردد. نتایج نشان میدهد اثرات مثبت ترکیب جنسیتی بیشتر در مقطع راهنمایی در مدارس دیده میشود. این نکته مهمی است، زیرا نشان میدهد دوره اوایل نوجوانی حساستر است و محیط اجتماعی در آن دوره میتواند اثرات پایدارتر بر سلامت روان و تجربه تحصیلی نوجوانان داشته باشد.
سومین بخش تحلیل مربوط به تفاوت براساس وضع اقتصادی-اجتماعی خانوادههاست. پژوهش نشان میدهد مزایای افزایش سهم دختران در همکلاسیها بهطور خاص در میان پسرانی مشاهده میشود که از خانوادههای با وضع اقتصادی-اجتماعی پایین میآیند. این گروه از پسران در شرایط عادی احتمال دارد در محیطهای پرخشونت یا همراه با اختلالهای رفتاری قرار بگیرند. وقتی تعداد بیشتری از همکلاسیهایشان دختر باشد، محیط کلاس آرام و منظم میشود و همین موضوع باعث میشود سلامت روان آنها به شکل محسوس بهبود یابد و رضایتشان از مدرسه بیشتر شود. یافتههای مقاله تنها به بیان اثر کلی محدود نمیشود، بلکه پژوهشگران تلاش کردهاند سازوکارهایی که این تغییرات را توضیح میدهد، شناسایی کنند. برای دختران، افزایش نسبت دختران در کلاس به نتایج تحصیلی بهتر و بهبود تصویر ذهنی فرد از خودش منجر میشود. یعنی وقتی تعداد دختران بیشتر است، آنها در مدرسه عملکرد بهتری دارند و احساس بهتری نسبت به خودشان پیدا میکنند. برای پسران، سازوکار متفاوت است. نتایج نشان میدهد افزایش تعداد دختران در میان همسالان باعث میشود پسرها دوستان بیشتری در مدرسه بیابند. باید توجه داشت که این یافته براساس نمونه محدود از دانشآموزان بهدست آمده است که از آنها درباره پنج دوست دختر و پنج دوست پسر سوال شده بود. با وجود محدودیت دادهها، به نظر میرسد افزایش دوستان مدرسهای یکی از مسیرهایی است که به بهبود رضایت از مدرسه و کاهش احتمال افسردگی در پسران کمک میکند.
پژوهشگران تاکید میکنند، افزایش تعداد دختران در کلاس میتواند باعث شکلگیری روابط سالم در میان همسالان شود. دلیل آن ساده است: بهطور متوسط، دختران سطح پایینتری از رفتارهای خشونتآمیز و مخرب در کلاس از خودشان نشان میدهند. بنابراین، وقتی نسبت دختران در گروهی بالاتر است، فضای مدرسه کمتر خشونتآمیز و تنشزا میشود. چنین محیطی هم برای پسران و هم برای دختران به نفع سلامت روان و تجربه مثبت از مدرسه خواهد بود.