شناسه خبر : 43248 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

زمین جهنمی

یخ‌های قطب شمال چه زمانی آب می‌شود؟

 

آسیه اسدپور / نویسنده نشریه 

74زمین یک‌بار در روز به دور محور خود می‌چرخد، اما این کار را به‌طور یکنواخت انجام نمی‌دهد و سرعت چرخش زمین تا یک میلی‌ثانیه در روز تغییر می‌کند؛ مانند یک اسکیت‌بازِ در حال چرخش که سرعت آن با نزدیک شدن بازوها به بدنش، افزایش می‌یابد، اگر جرم زمین به محور چرخشش نزدیک شود، سرعت چرخش زمین افزایش می‌یابد. بر همین اساس، اگر یخ‌های خشک، یخچال‌های طبیعی کوهستانی و صفحات یخی قطب ذوب شده و به اقیانوس‌ها سرازیر شوند، محور چرخش زمین تغییر می‌کند و زمین به نوعی دچار انحراف محوری می‌شود. برای مثال، اگر نه‌تنها ۴۷۰۰ گیگاتن، بلکه تمامی ورق یخ زامبی‌گرینلند از دست برود و کاملاً به اقیانوس سرازیر شود، سطح جهانی دریاها 2 /7 متر (6 /23 فوت) بالا می‌رود و در نتیجه زمین با طول روز آهسته‌تری (حدود دو میلی‌ثانیه)‌ می‌چرخد. همزمان با آن، چرخش «تسمه /‌نوار نقاله جهانی اقیانوس» که آب را در سراسر کره زمین حرکت می‌دهد و حاصل ترکیب جریان‌های ترموهالین (ترمو: دما و هالین: شوری) را که در اعماق اقیانوس و جریان‌های باد رانده‌شده به سطح است، مختل می‌کند و البته این تمامی تبعات آن نیست. ذوب‌شدن یخ‌های قدیمی یا نازک شمالگان عملاً به معنای فروپاشی قطب شمال، اثرگذاری آشکار بر آب‌وهوا و به خطر افتادن بقای زیستی است.

یخ‌های نازک

آخرین داده‌های ماهواره ‌ICESat-2 ناسا در نوامبر 2022، در عین اینکه خبر داد فیتوپلانکتون‌ها در زیر یخ دریا در قطب جنوب دیده می‌شوند، هشدار سه سال قبل خود را اصلاح و اعلام کرد که در کمتر از دو دهه، یخ‌های دریای قطب شمال شش هزار کیلومتر مکعب یا یک‌سوم حجم زمستانی خود را از دست داده‌اند. یخ دریای قطب شمال به حداکثر وسعت سالانه خود یعنی 88 /14 میلیون کیلومترمربع رسیده است. حجم یخ دریای قطب شمال تنها در سه سال گذشته 5 /12 درصد به دلیل نازک ‌شدن یخ‌ها کاهش یافته است. مخزن یخ ضخیم چندساله‌ای که حداقل از یک چرخه ذوب تابستانی جان سالم به در برده بود نیز به تدریج در حال ناپدیدشدن است. از این‌رو قطب شمال خیلی زودتر از تابستان سال 2035 تقریباً بدون یخ می‌شود و انجام تمامی اقدامات ممکن برای کاهش انتشار متان تا سال 2030، همراه با صفر خالص شدن انتشار گاز CO2 تا سال 2050، شاید بتواند احتمال از دست دادن یخ‌های تابستانی قطب شمال را در این قرن به یک در پنج کاهش دهد و البته این به معنای رفع مشکلات موجود نیست چون حتی اگر به صفر خالص  CO2 برسیم و با فناوری امروزی، میزان متان را کاهش و شانس خود را تا 80 درصد افزایش دهیم بازهم تضمینی برای اجتناب از تابستان‌های بدون یخ و اثرات ناشی از ذوب شدن یخ دریا در قطب شمال نیست و با گرم شدن شمالگان به عنوان مرکز اثرگذار بر تغییرات آب‌وهوایی دنیا، به طرز چشمگیری ساختار یخِ دریا، خاک و حیات وحش و در کل زیست زمینی تغییر خواهد کرد.

انحراف ترموهالین

یخ دریا، آبِ یخ‌زده‌ای است که در اقیانوس شکل می‌گیرد. در طول ماه‌های زمستان منبسط و در ماه‌های تابستان ذوب می‌شود؛ اما در حدود 15 درصد از اقیانوس‌های جهان، مقداری از یخ دریا در تمام طول سال باقی می‌ماند و در مناطق قطبی، آب‌وهوای جهان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. چون، رنگ سطح معمولی یخ قطبی، سفیدِ یخ‌زده است و در ماه‌های تابستانی قطب، زمانی که پرتوهای خورشید گرم‌ترین هستند، پوشش یخی نور خورشید را به آسمان بازمی‌گرداند و به این طریق قطب شمال و جنوب را در زیر یخ سرد نگه می‌دارد. با این حال، به دلیل افزایش دما در قطب‌ها به ویژه در قطب شمال، سطح سفید جامد و شکسته، حالا دیگر این قابلیت را ندارد. در گرینلند، ورقه یخی که بزرگ‌ترین جزیره زمین را پوشانده در حال کوچک و ذوب‌شدن است، به نحوی که تاکنون 234 میلیارد تن یخ که برای تخریب 6324 برج ۱۰۲ طبقه تجاری امپایر استیت منهتن کافی است، در گرینلند، آب شده است، سواحل سنگی گرینلند را آشکار و حتی حوضچه و دریاچه‌هایی را روی سطح صفحه یخی ایجاد کرده و باعث شده پس از شکاف و ذوب یخ دریا، آبیِ عمیق آب اقیانوس آشکار شود، با ذوبِ ذخیره یخِ منجمد دائمی، تاندرای قهوه‌ای باقی بماند و پرتوهای گرمایش خورشید را جذب کند. اتفاقی که آن را آلبدو (‌Albedo‌) می‌نامند و منجر به احتباس بیشتر گرما در سطح زمین و در نتیجه افزایش 25درصدی دمای این سیاره می‌شود، با تغییر در جریان گلف‌استریم که باعث انتقال هوای گرم از یک نقطه زمین به نقطه دیگر می‌شود و افزایش بیشتر اثر آلبدو، چرخه ترموهالین را مختل کرده و در مجموع به تغییرات آب‌وهوا و گرمایش جهانی می‌انجامد.

جهنم زمینیان

گرمایش جهانی می‌تواند باعث تاثیر در اکولوژی تاندرا شود؛ مانند آنچه در منطقه حفاظت‌شده ملی نوآتاک آلاسکا رخ داد. سیستم تهویه مطبوع قطب شمال را از بین ببرد. دمای آب ناشی از ذوب شدن یخ‌های شمالگان را تا هفت درجه بالا ببرد. تعداد مولین‌ها و گودال‌ها را بیشتر کند. سرعت یخچال‌ها در طول دوره ذوب تابستان را تا 50 درصد افزایش دهد. سرعتِ حرکت یخچال‌های بزرگ مانند جاکوب شاون، یخچال بزرگ خروجی در سمت غربی گرینلند را شبیه لیز خوردن روی پوست موز، دو برابر کند. سطح دریاهای جهانی را تا 2 /7 متر (6 /23 فوت) و در صورت تسریع ناگهانی ذوب را تا 20 متر افزایش دهد. پوسته زمین را به حرکت درآورد. بر روی حرکت لایه‌های تکتونیک و تعداد زلزله‌ها اثر بگذارد. الگوهای طوفان جهانی را تغییر دهد. در شمالی‌ترین منطقه زمین که فاقد گرمای همرفتی مورد نیاز برای ایجاد رعد و برق است، با رشدی دو برابر طی 9 سال، عامل وقوع 7278 رعد و برق فقط در سال 2021 شود. مسیر جت‌استریم‌ها را تغییر دهد. جریان جت در زمستان‌ها را در پی کنتراست بزرگ بین برخورد قطب شمال با توده‌های هوای گرمسیری، قوی‌تر کند. طوفان‌های جهنمی و کثیف را افزایش دهد. خاک‌های منجمد را ذوب کند. ویروس‌ها و باکتری‌های نهفته را آزاد کند. ستون‌هایی بزرگ از متان را که دارای اثر گلخانه‌ای و 23 برابر بیشتر از دی‌اکسیدکربن هستند، به وجود آورد. با انتشار گاز متان در جو، دمای زمین را حداقل تا 6 /0 درجه به صورت مستمر تا سال 2040 بالا ببرد و با این افزایش دما، تعداد گونه‌ها و اندازه جمعیت گیاهان و حیوانات در قطب شمال را تغییر دهد. همان‌گونه که در بازه زمانی 1998 تا 2020، تعداد گوزن‌های قطب شمال 56 درصد کاهش یافته است. تعداد کاریبوهایPeary، که فقط در قطب شمال و کانادا یافت می‌شوند، از 22 هزار راس در سال 1987 به 13200 کاریبوی بالغ در سراسر سرزمین‌های شمال غربی و نوناووت در سال 2022 رسیده است. فقط حدود 22 هزار تا 31 هزار خرس قطبی در زیستگاه طبیعی خود باقی مانده‌اند، وزنشان بسیار کمتر از گذشته شده است، نوزادهایشان بیشتر می‌میرند، برای پیدا کردن غذا مجبور هستند 60 مایل یا بیشتر، از یک تکه یخ به تکه‌ای دیگر شنا کنند و گاه به جای فوک، ماهی و حتی نهنگ‌های بلوگا دریا، گوزن شمالی و گاو مُشک خشکی را شکار کنند و بخورند. والروس‌ها نیز به عنوان یک گونه مهم فرهنگی و منبع درآمد برای اینویت‌های 53 جامعه قطب شمال، مجبور به جابه‌جایی‌های مکرر شده و حالا در سواحل آلاسکا و روسیه ساکن‌اند؛ در همین حال، گرم ‌شدن دما در آلاسکا، به خشکسالی در جنگل‌های ساحلی منجر شده است، جمعیت سوسک‌های پوست صنوبر در آب‌وهوای گرم و خشک، سریع‌تر از همیشه رشد کرده و 900 هزار هکتار از درختان جنگلی را جویده‌اند؛ و قابل تامل‌تر آنکه دخالت مستقیم عامل انسانی در استفاده از ذخایر قطب شمال، چرخه زیستی را آسیب‌پذیرتر کرده است. سازمان زمین‌شناسی ایالات متحده تخمین زده که مدار شمالگان ممکن است ۱۶۰ میلیارد بشکه نفت و ۳۰ درصد از گاز طبیعی کشف‌نشده سیاره زمین را در خود پنهان کرده باشد. داشته‌ای که کشورهای دارای قلمرو آبی در مدار شمالگان یعنی نروژ، روسیه، سوئد، فنلاند، ایسلند، ایالات متحده، کانادا و دانمارک (که مالک گرینلند است) را به استفاده‌کنندگان (قانونی-غیرقانونی) محیط‌زیست به بهانه توسعه اقتصادی تبدیل کرده و به اختلافات ارضی دامن زده است. اختلاف و نزاع، بر سر اینکه چه کسی مالک رشته‌کوه زیردریایی «پشته لومونسوف» به طول ۱۰۷۰ مایل (۱۷۲۱ کیلومتر) است و با مالکیت آن و تصاحب ۵۵ هزار مایل مربع از دریای اطراف قطب شمال، چگونه می‌تواند حق ماهیگیری، ایجاد زیرساخت‌ها و استخراج منابع طبیعی بیشتری چون نفت و گاز را داشته باشد و البته در مقابل، با افزایش حفاری‌ها، یخ‌های قطبی را آلوده کرده و باعث ذوب سریع‌تر آنها شود. اختلاف و اتفاقاتی که ما با این پژوهش، نشان دادیم استمرار و تشدید آنها چگونه تا چند سال آینده می‌تواند زمین را جهنم اجباری ساکنانش کند، فاجعه بیافریند و حتی نتایج بسیاری از تحقیقات، چون یافته‌های دو مقاله اخیر 190 محققِ مستقر در یک کِشتی پژوهشی در شمالگان و پیش‌بینی‌های آنها را حداقل برای دو دهه تغییر دهد.

الگو‌های بی‌تخصص

درک، پیش‌بینی و ثبت مشاهدات اقلیمی (COR) بی‌شک، برای برنامه‌ریزی زیرساختی و سرمایه‌گذاری‌های انعطاف‌پذیر و پایدار حیاتی است؛ چون ثبت مشاهدات اقلیمی، نشانگر عناصر متنوعی مانند دما (کاهش، افزایش، ثبات و تغییرپذیری)، رویدادها و بلایای طبیعی (طوفان، سیل، خشکسالی، آتش‌سوزی) و ویژگی‌های فیزیکی (مساحت دریاها، پوشش ابری و گستره یخبندان) است و به‌طور قابل تاملی، برای بسیاری از نقاط جهان مانند قطب شمال که یک نقطه کانونی برجسته در حوزه تحقیقات و تغییرات آب‌وهوایی است، اهمیت دارد؛ به ویژه آنکه، فروپاشی قطب شمال، اثرات آشکار خود را بر تغییرات آب‌وهوایی نمایان کرده است، ذوب شدن یخ‌ها در آن دو تا سه برابر سریع‌تر از میانگین جهانی شده و خبر از تکانه‌های ترسناک زیادی در آینده می‌دهد. در کنار آن، الگو‌های آب‌وهوایی در مقیاسی بزرگ، منبع بسیاری از تحلیل‌های آینده‌پژوهی برای جهان و مبنای چگونگی تغییر آب‌وهوای قطب شمال بوده‌اند. این الگوها تاکنون تلاش کرده‌اند محرک‌های فیزیکی اساسی آب‌وهوای زمین را با جزئیات مکانی و زمانی زیاد به تصویر بکشند. اما از منظر پیش‌بینی، کمتر تخصص و فناورمحور بوده و مقدار یخ دریایی ازدست‌رفته دو قطب را در دهه‌های اخیر تا حد زیادی دست‌کم گرفته‌اند. این در حالی است که با وجود 50 الگوی آب‌وهوایی مختلف تحت نظارت «WCRP‌» مانند «‌CMIP6» و به‌طور خاص، برای پیش‌بینی یخِ دریای قطب شمال، شواهدی وجود دارد که الگو‌های اقتصادسنجی-آماری چندمتغیره می‌توانند موفقیت بیشتری داشته باشند.

زمینِ سوزان

بر این مبنا، ما در این تحقیق، پیش‌بینی‌هایی از یخ دریا را با استفاده از مشخصات مختلف مطرح کردیم و با لحاظ اینکه یخ دریای قطب شمال بر آب‌وهوای جهان تاثیر می‌گذارد. در ماه مارس، ورقه‌های یخ، تمامی اقیانوس منجمد شمالی، حدود شش میلیون مایل مربع را می‌پوشاند، این یخ‌ها در تابستان دوباره ذوب می‌شوند و در سپتامبر به پایین‌ترین حد خود می‌رسند. در جولای سال 2020، منطقه پوشیده از یخ دریا در قطب شمال به پایین‌ترین سطح خود در ماه رسیده است. با گرم شدن بی‌سابقه ناشی از فعالیت‌های انسانی، مسیر دریای شمال زودتر از آنچه قبلاً ثبت شده بود عاری از یخ شده است. تمامی 213 روستای بومی آلاسکا در معرض خطر فرسایش سواحل قرار گرفته‌اند. موج گرمای بی‌سابقه، که به گفته محققان حداقل ۶۰۰ برابر بیشتر و به دلیل تغییرات آب‌وهوایی ناشی از عامل انسانی است، دمای هوا را در سیبری به بالای ۱۰۰ درجه فارنهایت رسانده، آتش‌سوزی‌های تندرا (جنوب غربی آلاسکا) را برای ماه‌ها در آنجا تسری داده و باعث فروپاشی آخرین قفسه یخی باقی‌مانده کانادا در نزدیکی جزیره الزمیر شده است؛ و همچنین با توجه به تمامی آمار و داده‌های قبلی ذکرشده، ما قطب شمال را به عنوان منطقه مورد پژوهش انتخاب و چهار معیار یخِ دریای قطب شمال یعنی مساحت (SIA)، وسعت (SIE)، ضخامت (SIT) و حجم (SIV) را به عنوان متغیرهای قابل بررسی، مشخص و داده‌های آماری متغیر مساحت و وسعت را از مرکز ملی داده‌های برف و یخ (‌NSIDC)‌ و اطلاعات مورد نیاز برای ضخامت و حجم یخ را از مرکز علوم قطبی (‌PIOMAS) جمع‌آوری کردیم. همچنین بر دو شاخص قطبِ شمالِ بدونِ یخ (IFA) و قطبِ شمالِ تقریباً بدونِ یخ (NIFA) و ماه سپتامبر، ماهی که کمترین یخ فصلی را دارد، متمرکز شدیم. بازه زمانی پژوهش را از سال 1979 تا 2021 انتخاب کردیم. ارتباط یخ دریا با غلظت دی‌اکسید کربن (CO2) اتمسفر را بر اساس الگوی «روند کربن خطی» و الگوی «روند زمانی غیرخطی» بررسی کردیم. مجموعه اطلاعات زیربنایی را با پیش‌بینی‌های دومتغیره، توسعه دادیم؛ اطلاعات تاریخچه (SIA) را با اطلاعات موجود در تاریخچه سایر شاخص‌های یخ دریا، مانند (SIE)،‌(SIT) و (SIV) ترکیب کرده و دقت پیش‌بینی‌مان را بهبود بخشیدیم. اولین IFA را برای انطباق با شاخص‌های یخ دریا محدود و منظم‌سازی کردیم و به داده‌های ژئوفیزیکی مناسب برای الگو‌های آماری دست یافتیم. در نتیجه یافته‌های تحلیل و بررسی‌های ما با توجه به استراتژی الگو‌سازی (چندمتغیره، روند کربن و روند مستقیم زمانی)، متغیر نشانگر یخ دریا ترکیب‌شده با SIA، SIE، SIT، SIV، سناریوهای نشانگر غلظت بالا و پایین کربن (SSP5 و SSP3‌)‌ و اندازه‌گیری غلظت جوی و انتشار تجمعی (CO2)، نشان داد ذوب شدن یخ دریای قطب شمال، نشانگر دست‌کم گرفتن اثرات گازهای گلخانه‌ای است. قطب شمال خیلی زود و به احتمال زیاد تا اواسط 2030 بدون یخ فصلی می‌ماند. با احتمال 80 درصد تا سال 2030، با احتمال 95 درصد تا سال 2034 و با احتمال 80 درصد تا سال 2036، قطب شمال به ویژه در ماه سپتامبر، تقریباً بدون یخ خواهد شد. تمامی یخ‌های دریای قطب شمال ظرف چند دهه به‌طور کامل از روی زمین ناپدید می‌شوند و صرفاً پذیرش جهانی کنترل کربن، احتمالاً ظهور قطب شمالِ بدون یخ را تنها برای سه سال به تاخیر می‌اندازد و این یعنی به همان اندازه که می‌شود یک جن را درون یک بطری نگه داشت، می‌توان از عواقب ناپدید شدن یخ‌های قطب شمال، در امان ماند. چرا که ما به تمام معنا خراب کردیم و زمین جهنمی، حقِ ماست. 

دراین پرونده بخوانید ...