شناسه خبر : 42681 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سیاره مرگ

کارخانه‌های صنعتی آلاینده، از زمین چه ساخته‌اند؟

 

آسیه اسدپور / نویسنده نشریه 

66قاتل کیست؟ کسی که اسلحه را می‌گذارد بر روی پیشانی؟ اشتباه می‌کنید. قاتل‌ها فقط اسلحه به‌دست‌ها نیستند. ما انسان‌های مدرن، ساکنِ سیاره‌ای هستیم که هوای آن ما را می‌کشد. آب و خاکش هم. شاید خبر نداشته باشیم اما مُردگانی شده‌ایم که کار می‌کنیم، می‌خوابیم، بیدار می‌شویم و هر روز بخشی از جان و سلامتی‌مان رفته است. گاهی حافظه‌مان می‌رود. دیگر خوب یاد نمی‌گیریم. کلمه‌ها در ذهن‌مان قفل می‌شوند. یادمان می‌رود در کدام خیابان ایستاده‌ایم و خانه‌مان کجاست. گاهی قلب‌مان یکباره قصد ایستادن می‌کند و دست بر دیوار به دنبال تکیه‌گاه می‌گردیم. گاهی حسرتِ داشتن یک بچه، غمباد می‌شود و فوبیای تنها ماندن سنگین‌ترش می‌کند. گاه گوش‌هایمان، فقط سکوتِ مطلق را می‌شنوند و گاهی نفس کشیدن آن‌قدر برایمان سخت می‌شود که در زمین مچاله می‌شویم و فکر می‌کنیم غصه و استرس، دارد ما را می‌کُشد، در حالی که استرس تنها مقصر حال و روزمان نیست؛ زمین «خانه مرگِ» ما شده، آلودگی، تفنگِ روی پیشانی و قلب‌مان و نمونه‌های تکان‌دهنده بی‌عدالتی‌های زیست‌محیطی، شاهدهای بدون وکیل‌مدافعی که حتی با گزارش ترسناک «قربانیان مناطق سمی و ساکنان کوچه سرطان»، نمی‌توانند در مقابل کارخانه‌ها، از میزان «خشونت‌های محیطی سمی علیه مردم» کم کنند، جلوی انتشار میلیاردها مواد شیمیایی سمی سایت‌های صنعتی را بگیرند و مانعِ انتشار کوکتلِ آلودگی‌های شیمیاییِ تهدیدکننده اکوسیستم‌های جهانی شوند تا تغییرات انسانی در زمین با افزایش 150برابری آلاینده‌ها تا سال 2050، آن را به خارج از محیط پایدار 10 هزار سال قبل سوق ندهد و زندگی انسان‌ها را نابود نکند. اتفاقی که پیش‌زمینه‌های مستندشده آن از مدت‌ها قبل، ترس از آینده را دوچندان کرده است.

فقرِ زمین

طبق پژوهش‌های مجله «‌JAMA Network Open»، هر سال هفت میلیون نفر یعنی چهار برابر بیشتر از تلفات ناشی از ایدز به خاطر آلودگی‌ها می‌میرند. سوخت‌های فسیلی، فقط تا سال 2018 با وجود کاهش 9 /2 تریلیون‌دلاری حمایت‌های بهداشتی و درمانی، جان 7 /8 میلیون نفر را گرفته است. تا به امروز 543 هزار کودک زیر پنج سال به دلیل آلودگی هوا جان داده‌اند و همچنان 90 درصد کودکان دنیا هوای آلوده تنفس می‌کنند. سرطان ریه ناشی از هوای آلوده در هر سال جان 62 هزار نفر را می‌گیرد. حدود 712 هزار مرگِ ناشی از بیماری‌های قلبی و تنفسی به خاطر آلودگی هوا بوده است. بیش از 339 میلیون نفر در سراسر جهان به دلیل هوای ناسالم به آسم مبتلا هستند. فقط بیش از 5 /37 میلیون هندی یعنی معادل نیمی از جمعیت انگلستان آسم دارند. هوای مملو از ذرات «‌PM‌5 /2‌» برای 3 /97 درصد از جمعیت جهان و زندگی 99 درصد مردم دنیا در هوای آلوده، امید به زندگی را 2 /2 تا پنج سال و بیش از سه برابر ناشی از مصرف الکل و آب ناسالم، شش برابر ایدز و 89 برابر درگیری و تروریسم کم کرده است. افزایش ذرات معلق محیطی «PM‌10 و PM‌5 /2»، آستنوزواسپرمی (AZS) یکی از علل عمده ناباروری مردان را به ترتیب 14 و 9 درصد افزایش داده است. ذات‌الریه ناشی از آلودگی هوا، هر سال قاتلِ جان چهار میلیون بزرگسال در جهان شده، 800 هزار کودک زیر پنج سال را کشته و در هر 43 ثانیه با ختم بارداری، یک مادر را داغدار نوزاد خود می‌کند. علاوه بر آن، مسمومیت با سرب در پی استفاده 350 هزار ماده شیمیایی از سال 2010 تاکنون به مغز، کلیه، کبد و معده میلیاردها نفر آسیب زده، به کم‌خونی، توقف رشد، ناتوانی‌های یادگیری، کاهش شنوایی، تشنج و کما در بزرگسالی منجر می‌شود، در اوایل زندگی باعث کاهش بهره هوشی، کاهش نمرات آزمون، افزایش نرخ ترک تحصیل از دبیرستان، کاهش درآمد بزرگسالان، اختلالات کمبود توجه، تکانشگری، بیش‌فعالی، اختلالات سلوک و رفتار مجرمانه شده و هنوز جان 9 میلیون نفر را هر سال می‌گیرد.‌ هزار تن جیوه سمی ناشی از استخراج طلای مصنوعی در هر سال، حدود 15 میلیون معدنچی از جمله 5 /4 میلیون زن و 600 هزار کودک را به خاطر تماس مستقیم مسموم کرده و باعث بیماری ارتیسم، لرزش، التهاب لثه، اختلال در دستگاه ایمنی و عملکرد کلیه، ناتوانی شدید حرکتی و ناباروری در آنها شده و این روند همچنان ادامه دارد. آرسنیک موجود در آب‌های زیرزمینی و مصرف برنج، گندم و ذرت آبیاری‌شده با آن، در 70 کشور جهان به ویژه در آسیا و مناطقی که وابستگی 85درصدی به واردات این سه محصول دارند، 300 میلیون نفر را در معرض ابتلا به سرطان، اختلالات رشد، بیماری‌های قلبی- عروقی و سمیت عصبی قرار داده است و طبق داده‌های «EPCRA‌»1 و 21800 سایت اعلان فهرست مواد سمی(TRI)، انتشار میلیاردها پوند نوروتوکسین و مواد سمی که گاه 10 برابر سیانور قدرت آسیب‌زایی و کشندگی دارند از کارخانه‌های صنعتی در هر سال، در عین افزایش سرطان، آسیب‌های مغزی و نقصان‌های باروری، سازوکارهای اجتماعی-بیولوژیک میلیون‌ها کودک و برابری بین‌نسلی آنها را به خطر انداخته، جهان را با تخریب جدی سرمایه انسانی مواجه کرده و پیامدهای آسیب‌زای آموزشی، بهداشتی و اقتصادی بزرگی را به بار آورده است؛ به نحوی که تا سال 2080 بالاترین سطح «ناتوانی انسانی» را رقم خواهد زد و نابرابری سلامتی، رفتاری و تحصیلی به ویژه برای کودکان در یک جامعه ۱۰ میلیارد و ۴۰۰ میلیون‌نفری را به حد اعلای خود می‌رساند. اتفاقی که شاید بتوان آن را «فقر بزرگ زمین» نامید و با توجه به اینکه تاکنون فرد یا گروهی درباره آن بر مبنای توسعه فرضیه «منشأ جنینی» کار مطالعاتی انجام نداده‌اند، این پژوهش را سندِ معتبر قرن اخیر برای اثباتش دانست که مستند به بررسی پیامدهای بلندمدت توزیعی، نژادی، اجتماعی و اقتصادی مواجهه با آلودگی نوروتوکسین‌ها در دوران قبل از تولد با قابلیت انتقال بین‌نسلی است.

ناتوانی‌های ترسناک

طبق فرضیه «منشأ جنینی»، شرایط دوران بارداری می‌تواند تاثیرات زیادی بر سلامت و رشد مغز در بزرگسالی داشته باشد.‌ اثراتی که پایدار هستند و از رشد مغز و سازوکارهای اپی‌ژنتیک نشأت می‌گیرند. از این‌رو، سموم محیطی که وارد بدن مادران می‌شوند با تغییرات ژنتیکی می‌توانند باعث ناتوانی‌های شناختی، کاهش یادگیری، اختلالات گفتاری، ناتوانی ذهنی یا اوتیسم شوند و ناتوانی‌های شناختیِ به شدت تحت تاثیر محیط را در ژن‌ها ذخیره کرده و بدان‌ها قابلیت انتقال بین‌نسلی بدهند. کمااینکه تعداد مرگ‌های پری‌ناتال، شامل سقط جنین، حاملگی خارج از رحم، مرده‌زایی و مرگ نوزادان با این سموم بیشتر می‌شود؛ میزان آسیب‌های مغزی پس از تولد به علت قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی سمی افزایش می‌یابد و به رشد شناختی آسیب می‌زند؛ به گونه‌ای که با افزایش پنج میکروگرم بر دسی‌لیتر سرب در خونِ کودکان پیش‌دبستانی، نمرات امتحانی آنها تا 43 درصد در دبستان کاهش پیدا می‌کند، با عبور سرب از سد خونی مغزی و آسیب به قشر پیش‌پیشانی (‌PFC)‌، هیپوکامپ و مخچه، افت مستمر تحصیلی را برایشان به همراه می‌آورد و این افت درسی با دیگر سموم زیست‌محیطی موجود در سایت‌های«TRI»، مانند متیل‌جیوه، آرسنیک، بی‌فنیل پلی کلر، دیوکسین و ترکیبات آلی فرار (‌VOCs‌)، به ویژه در سال چهارم دبستان محسوس‌تر می‌شود، ضریب هوشی کودکان و نسل بعدی آنها را کم می‌کند. مانع از ادامه تحصیل‌شان می‌شود. باعث کاهش 7 /0درصدی تعداد فصل‌های اشتغال به کار و کاهش یک‌درصدی درآمد سالانه آنان در بزرگسالی شده و میزان ارتکاب جرم و بروز رفتارهای خشن در آنها را افزایش می‌دهد (گویی مادران آنها در دوران بارداری در معرض تشعشعات هسته‌ای و امواج رادیواکتیو قرار داشته‌اند) و مهم‌تر آنکه، زمینه‌ساز فقرِ اقتصادی، آموزشی و اجتماعی سرمایه انسانی یک جامعه در طولانی‌مدت به ویژه در بین دختران و پسران (خواهرها و برادران)ی که در یک خانواده یا محله و در کنار سایت‌های صنعتی آلاینده ساکن بوده‌اند می‌شود و وقتی این فاصله به یک مایل از یک صنعت یا کارخانه آلوده، کاهش یابد، این فقر شدت می‌یابد و نتایج بررسی طولی-ملی (NLSY79) این پژوهش، آن را قاطعانه اثبات می‌کند.

اثر توزیعی؛ هزینه‌های میلیاردی

بررسی نظرسنجی طولی ملی (‌NLSY79) که شامل داده‌های غنی از مشارکت در بازار کار، آموزش، بهداشت، آموزش، تشکیل خانواده، سلامت جمعی، مشارکت در رفتارهای پرخطر و ناتوانیِ نوجوانان و جوانان ایالات متحده در دو بازه سنی و زمانی مجزا «‌14 تا 22» و «20 تا 45»2 سال طی سال‌های «‌1979-1994» و «1994 تا 2018» است و اطلاعات آن در قالب مصاحبه‌های سالانه و دوسالانه به‌روز شده است، در کنار نظرسنجی وزارت کار آمریکا (‌BLS) از فرزندانِ مادران شرکت‌کرده در پروژه(‌NLSY) از سال 1986 به بعد، نشان می‌دهد کودکانی که قبل از تولد در معرض آلودگی مواد شیمیایی سمی تاسیسات صنعتی (TRI)، قرار گرفته‌اند 4 /59 درصد درآمد کمتری دارند. احتمال دریافت کمک‌های دولتی آنها در بزرگسالی 2 /17 درصد افزایش می‌یابد. ترک تحصیل این کودکان در مقطع دبیرستان، نسبت به خواهرها و برادرانشان که در دوران جنینی تماسی با نوروتوکسین‌ها نداشته‌اند، افزایش 4 /12درصدی دارد. نرخ ناتوانی‌شان به صورت کلی، 6 /7 واحد درصد افزایش می‌یابد و 4 /9 درصد افزایش در ناتوانی‌های شناختی چون فراموشی، از دست دادن حافظه، نقص یادگیری، ‌ADHD / بیش‌فعالی، ناتوانی ذهنی یا اختلال گفتار دارند. علاوه بر اینها، قرار گرفتن در معرض آلودگی‌های صنعتی در مراحل اولیه زندگی این کودکان به طور قابل‌توجهی هزینه‌های دولت‌ها را در بزرگسالی آنها بالا می‌برد؛ به نحوی که دولت فدرال آمریکا فقط در سال 2016، برای ارائه خدمات به 7 /39 میلیون نفر از افراد کم‌درآمد و همچنین خانواده‌های فقیر همجوار با کارخانه‌های صنعتی، بالغ بر 5 /877 میلیارد دلار هزینه کرد که با توجه به سکونت 19 درصد از جمعیت ایالات متحده در فاصله یک‌مایلی یک سایت «TRI» و تولد 3.941.109 کودک در سال 2016 به معنای تخصیص هزینه اضافی 91 /2 میلیارددلاری برای هر گروه تولد در سال و ناشی از آلودگی «TRI» است. مضاف آنکه، چون قرار گرفتن در معرض آلودگی، اثرات توزیعی دارد افراد حاشیه‌نشین را به سمت فقر و ناتوانی بیشتر سوق می‌دهد، همجواری با صنایع منتشرکننده نوروتوکسین‌های شناخته‌شده مانند سرب و جیوه، نسبت به قرار گرفتن در معرض آلودگی‌های معمولی هوا و خاک، تبعات منفی بیشتر و بزرگ‌تری دارد و به استناد پژوهش‌های گسترده راج چتی، ناتانیل هندرن، پاتریک کلاین و امانوئل سائز در سال 2014، جغرافیا به عنوان یک عامل به شدت شاخص و تعیین‌کننده در شکل‌گیری سرمایه انسانی، نابرابری‌های آموزشی را توسعه می‌دهد و می‌تواند رفتارهای اجتنابی و شناختی متفاوت‌تری را ایجاد کند.

شکافِ عمیق نابرابری

شواهد تایید می‌کنند، پیامدهای نابرابری عدالت زیست‌محیطی و جداسازی سکونتی نامتعارف، برای کودکان سیاهپوست و اسپانیایی‌تبار که تعدادشان در خانه‌های یک‌مایلی یک سایت«TRI» دو برابر بیشتر از میانگین بقیه کودکان است، قابل تامل است، شکاف آموزشی، اجتماعی و اقتصادی بزرگ‌تری را برایشان رقم می‌زند و ناتوانی‌های شناختی آنها، نسبت به کودکانی با پدران و مادران داراتر، بیشتر می‌شود. یا دختران و پسرانی که طی دوره جنینی و در رحم مادر، در معرض آلودگی‌های سمیِ صنعتی قرار گرفته‌اند، با لحاظ کردن فاصله سکونتی کمتر از یک مایل نسبت به فاصله بیش از هشت مایل و در مقایسه با خواهرها و برادرانشان که در معرض آلودگی قرار نگرفته‌اند، شانس کمتری برای گذراندن سال‌های تحصیلی و دوره دبیرستان دارند و عدد شانس آنها 111 /1 سال تحصیلیِ کمتر برای دختران در مقایسه با 981 /0 سال کمترِ برای پسران است، کمااینکه این پسران در بزرگسالی 1 /22 درصد بیشتر از کمک‌های دولتی استفاده می‌کنند، سهمشان از کمک‌تغذیه تکمیلی (SNAP)، کمک موقت (TANF)، کمک به زنان، نوزادان و کودکان (WIC) و کمک نقدی عمومی یا درآمد تضمینی تکمیلی (SSI) بیشتر می‌شود و اگر قبل از تولد، مادرانشان در یک‌مایلی سایت آلوده به مواد سمی فعال ساکن بوده یا شاغل در یک کارخانه صنعتی منتشرکننده مواد آلاینده بوده باشند، به اندازه ‌118 درصد، درآمد کمتری خواهند داشت. همچنین نسبت به دختران 27 درصد کمتر به دانشگاه‌ها راه پیدا می‌کنند و اگر کودکان این پدران کم‌درآمد هم مجدد در معرض آلودگی‌های صنعتی پالایشگاه‌های نفت، نیروگاه‌ها و محل‌های دفن زباله صنعتی یا هسته‌ای (در دوران بارداری و جنینی یا پس از تولد) قرار بگیرند، 125 /1 سال کمتر تحصیل می‌کنند، درآمد خانوادگی آنها 6 /87 درصد نسبت به بقیه کمتر می‌شود و در قیاس با خواهرها و برادران خود که در معرض نوروتوکسین‌های مرگ‌زا قرار نگرفته‌اند، 3 /19 درصد کمتر فرصت گذراندن دوره‌های آکادمیک تکمیلی را می‌یابند و این سطح نابرابری در مقایسه با کودکان ثروتمندتر، شدیدتر می‌شود؛ به نحوی که آنها در مقایسه با پسران پولدار 991 /0 سال تحصیلات کمتری خواهند داشت، حتی 2 /14 درصد کمتر به دانشگاه می‌روند و با گذر زمان در گسل‌های خط فقر ملی، عمیق‌تر فرو می‌روند. نگران‌کننده‌تر هم آنکه، ناتوانی کلی آنها «داشتن ناتوانی شناختی، صرع، اختلال عصبی، مشکل قلبی و سرطان» حتی در مقایسه با خواهرها و برادران آسیب‌ندیده‌شان، 58 /7 درصد و ناتوانی شناختی‌شان 42 /9 درصد بیشتر می‌شود، بسیاری از فرصت‌ها را از دست می‌دهند و چه‌بسا رفتارهای خشونت‌آمیز و عصبی در آنها با تشدید بیماری‌های احتمالی و فقر به عددی بزرگ برسد (در خانواده‌هایی با درآمد کمتر از 35 هزار دلار، درصد کودکان دارای ناتوانی یادگیری (11 درصد) تقریباً دو برابر کودکان خانواده‌هایی با درآمد 100 هزار دلار یا بیشتر (شش درصد) است) و از این‌رو اگر باور کنیم ژن‌ها، به خوبی کپی و ذخیره می‌کنند و محیط سوگیری می‌دهد، طولی نخواهد کشید که با فقر ابعادی سرمایه انسانی، زمین به فقر می‌رسد و تعالی و توسعه که انسان‌های توانمند را می‌خواهد، با ناتوان‌ها، به کج‌روی مسیری دچار می‌شود. 

پی‌نوشت‌ها:

1- بخش 313 قانون برنامه‌ریزی اضطراری و حق اطلاع از جامعه

2- بزرگسالی را در این پژوهش 23 سال یا بیشتر تعریف کرده‌ایم.

دراین پرونده بخوانید ...