شناسه خبر : 42692 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تلاش برای بقا

در شرایط سخت چگونه تصمیم مالی بگیریم؟

 

محمد علی‌نژاد / نویسنده نشریه 

86شما به‌طور کلی خوش‌بین هستید یا بدبین؟ آیا چیزهایی را که بقیه مشکل می‌دانند به عنوان یک فرصت می‌بینید؟ مجموعه تحقیقات در حوزه رفتاری نشان می‌دهد که ژن‌های افراد تقریباً روی نیمی از گرایش‌ها و دیدگاه‌های آنها تاثیر می‌گذارد. این تعادل تحت تاثیر چیزهایی که در کودکی فراگرفته‌ایم و همچنین تجربیات زندگی ما قرار می‌گیرد. گرایش‌های ما تاثیر بسزایی روی تصمیمات مالی ما دارد. برخی از تصمیمات مالی آسان و برخی دیگر بسیار چالش‌برانگیز است.

هر روز باید میان اینکه پول خود را خرج امروزمان کنیم یا پاداش فوری را برای رضایت آینده به تعویق بیندازیم، تصمیم بگیریم. شاید در یک وضعیت ایده‌آل که شما نسبت به آینده کاملاً آگاهی داشته و بدانید که همواره درآمد کافی برای مخارج دارید، تصمیم عقلانی این باشد که لذت امروز را عقب نیندازید. اما این طرز فکر برای شرایطی که نااطمینانی در آن جولان می‌دهد احتمالاً کمتر از چند سال شما را زنده نگه خواهد داشت. وقتی اقتصاد یک کشور با مشکلات جدی مواجه شود و چرخ‌دنده‌های محرک آن به خوبی نچرخد، اثرات آن گریبانگیر همه خواهد شد. برخی از مردم درآمد خود را از دست خواهند داد و برخی دیگر هم شاهد زیان‌های سنگین در پورتفوی سرمایه‌گذاری خود می‌شوند.

بنابراین پس‌انداز کافی برای زمانی که نمی‌توانید یا دیگر نمی‌خواهید کار کنید، یک هدف مالی اختیاری نیست بلکه یک اجبار برای بقاست.

ناپلئون بناپارت نقل قول جالبی دارد:‌«هیچ چیز سخت‌تر و ارزشمندتر از توانایی تصمیم‌گیری نیست.»‌ او معتقد بود که چند تصمیم حیاتی عملکرد رهبران را در معرض آزمایش قرار می‌دهد. در زمان‌های آشفتگی برخی رهبران با شجاعت و قاطعیت تصمیمات سختی می‌گیرند. برخی دیگر اما نمی‌توانند در زمان‌های پیچیده و نااطمینانی درست فکر کنند و با دشواری‌ها کنار بیایند. همانند ناپلئون، سرمایه‌گذاران باید بتوانند با ابهام‌های بزرگ کنار بیایند و در مواقع دشواری تصمیمات مالی درستی بگیرند. بدین‌منظور،‌ آنها باید استراتژی‌هایی را برای ساده‌سازی موقعیت‌های پیچیده اتخاذ کنند تا بتوانند به سرعت و به‌طور موثر تصمیم بگیرند. اما این استراتژی‌ها چه هستند؟

استدلال قیاسی

سرمایه‌گذاران موفق اغلب شرایط سخت فعلی را با تجربیات گذشته خود در شرایط مشابه قیاس می‌کنند. جان رائو، نویسنده کتاب «دو مرحله تصمیم‌گیری» که در سال 1999 منتشر شده می‌گوید:‌«قوانین اساسی اقتصاد، تولید، فرآیندهای مالی و رفتار و تعامل انسانی از شرکتی به شرکت دیگر یا صنعتی به صنعت دیگر تغییر نمی‌کند. خواندن در مورد شرکت‌ها و حتی تصمیمات مالی افراد دیگر باعث می‌شود تصمیم‌گیرنده بهتری باشیم زیرا تصمیم خود را بر اساس یکسری تجربیات مشابه گرفته‌ایم.»

قیاس به‌خصوص در زمانی که تصمیم‌گیرنده به اطلاعات کامل دسترسی نداشته و زمانی برای تجزیه و تحلیل جامع گزینه‌های روی میز ندارد،‌ بسیار سودمند است. این استراتژی به مردم کمک می‌کند موقعیت‌های پیچیده را به سرعت ارزیابی کرده و مجموعه‌ای از گزینه‌های پیش‌روی قابل مدیریت را در اختیار داشته باشند.

متاسفانه اغلب قیاس‌ها ناقص‌اند چرا که هیچ دو موقعیتی دقیقاً مشابه هم نیستند. مشکل اینجاست که اکثر تصمیم‌گیرندگان شباهت‌ها را به سرعت شناسایی می‌کنند ولی تفاوت‌های حیاتی را نادیده می‌گیرند. در سیاست خارجی، مقامات اغلب در تصمیم‌گیری‌ها به «قیاس مونیخ» اشاره می‌کنند. بسیاری از رهبران جهان، هنگامی که با تهاجم بین‌المللی مواجه می‌شوند شرایط را با دوران جنگ‌طلبی هیتلر در دهه 1930 مقایسه کرده و علیه مماشات موضع می‌گیرند. آنها استدلال می‌کنند که تصمیم چمبرلین، نخست‌وزیر وقت بریتانیا برای مماشات با هیتلر در سال 1938 موجب گسترش نفوذ او شد. با این حال ریچار نوستاد و ارنست می، اندیشمندان علوم سیاسی معتقدند که هر موقعیت تهاجمی به موازات شرایط اروپا در اواخر دهه 1930 نیست. به عنوان مثال رئیس‌جمهور ترومن به خوبی توانست تفاوت‌ها و شباهت‌های شرایط کره در سال 1950 را با چکسلواکی 1938 شناسایی کند. نادیده گرفتن این تمایزات ممکن بود استراتژی ایالات متحده را در طول درگیری کره مختل کند.

هنگامی که با تهاجم بین‌المللی مواجه می‌شوند، بسیاری از رهبران جهان با مقایسه با جنگ‌طلبی هیتلر در دهه 1930، علیه مماشات استدلال می‌کنند. آنها استدلال می‌کنند که تصمیم چمبرلین، نخست‌وزیر بریتانیا برای مماشات با هیتلر در سال 1938 در واقع او را تشویق کرد تا توسعه بیشتر را دنبال کند. دانشمندان علوم سیاسی ریچارد نوستاد و ارنست می، با این حال، خاطرنشان می‌کنند که هر موقعیتی به موازات شرایط اروپا در اواخر دهه 1930 نیست. به عنوان مثال، آنها می‌گویند، رئیس‌جمهور ترومن برای شناسایی تفاوت‌ها و همچنین شباهت‌ها بین کره در سال 1950 و چکسلواکی در سال 1938 به خوبی کمک می‌کرد. نادیده گرفتن این تمایزات ممکن است استراتژی ایالات متحده را در طول درگیری کره مختل کرده باشد. در تصمیم‌گیری‌های مالی هم این قیاس ناقص وجود دارد و افراد باید در صورت استفاده از این راهبرد،‌ توجه دقیقی به تفاوت‌ها داشته باشند.

تقلید

هنگامی که با عدم قطعیت و آشفتگی محیطی مواجه می‌شوید، می‌توانید از تجربه افراد موفق تقلید کنید. وقتی چرخ وجود دارد، چرا باید دوباره آن را اختراع کرد. یکی از راه‌های ساده کردن یک مشکل پیچیده، یافتن کسی است که قبلاً آن را حل کرده است. یادگیری از دیگران می‌تواند سود زیادی به همراه داشته باشد. با این حال تقلید یک عیب بزرگ دارد و آن گرفتار شدن در دام «رفتار گله‌ای» است.

استفاده از نظر افراد خبره

زمانی که اطلاعات کافی نسبت به موضوعی نداشته باشید، در تصمیم‌گیری دچار مشکل خواهید شد. در شرایطی که زمان کافی برای مطالعه و یادگیری در اختیار ندارید بهتر است برای گرفتن تصمیم‌های مالی خود از کمک خبرگان این حوزه بهره بگیرید.

هنگام اتخاذ تصمیمات پیچیده در شرایط سخت، کارشناسان می‌توانند نقش مهمی ایفا کنند، زیرا آنها انباشتگی غنی از تجربیات را به همراه می‌آورند که می‌توانند از آنها استنباط کنند، فرضیه‌ها را توسعه دهند و سوالات چالش‌برانگیزی را مطرح کنند. تجربه آنها را قادر می‌کند تا الگوها را در طول زمان و در موقعیت‌ها تشخیص دهند. آنها می‌توانند از این توانایی تشخیص الگو برای ساده کردن موقعیت‌های پیچیده بسیار سریع و موثر استفاده کنند.

هیچ گوی جادویی در مورد تصمیم‌گیری در زمان‌های سخت وجود ندارد. افراد باید مجموعه‌ای از استراتژی‌ها را ایجاد کنند که بتوانند در این شرایط به کار گیرند. علاوه بر این، آنها باید توانایی خود را برای استفاده از این شیوه‌ها و تکنیک‌ها توسعه دهند. در عین حال، سرمایه‌گذاران باید به شدت از خطرات مرتبط با هر استراتژی آگاه باشند. افراد نباید به همین‌جا بسنده کنند. آنها همچنین باید فرآیندهای تصمیم‌گیری خود را، ترجیحاً به صورت بلادرنگ، بررسی کنند. یک سرمایه‌گذار موفق کسی است که به عقب برگردد و کیفیت فرآیند تصمیم‌گیری خود را ارزیابی کند.

آرامش خود را حفظ کنید

رکود در اقتصاد طبیعی است. حفظ آرامش ذهن اولین قدم برای ضدرکود کردن منابع مالی است. وقتی وحشت‌زده می‌شوید مغز نمی‌تواند تصمیمات هوشمندانه و بلندمدت اتخاذ کند. این آرامش ذهنی علاوه بر اینکه به خودمراقبتی کمک می‌کند، باعث می‌شود درک کنید که رکود غیرقابل ‌اجتناب و گذراست. ارنی لوری، متخصص امور مالی شخصی و نویسنده کتاب «جوانِ ورشکسته سرمایه‌گذاری را امتحان می‌کند»، به این نکته اشاره می‌کند که «بورس دوره‌ای است و رکود در همه‌جای آن وجود دارد». این دیدگاه شاید خیلی خوشحال‌کننده نباشد اما حداقل با دانستن اینکه دنیا به‌آخر نرسیده است به خودمان دلداری می‌دهیم.

داشتن اهداف مالی

چه سال‌ها برنامه مالی داشته باشید و چه بخواهید کنترل امور مالی خود را در زمان‌های سخت اقتصادی به دست بگیرید، باید مطمئن شوید که امور مالی شما برای هر چیزی که پیش می‌آید آماده است. قبل از اینکه بتوانید برنامه‌ریزی یا تنظیم برنامه خود را شروع کنید، باید اهداف مالی خود را مجدداً بررسی کرده و آنها را ارزیابی کنید. پس از تعیین و نوشتن اهداف نوبت به اولویت‌بندی آنها می‌رسد. اینکه کدام‌یک از اهداف برای شما از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. آنها را مشخص کرده و به صورت مداوم پیشرفت خود را در رسیدن به این اهداف پیگیری کنید.

کاهش هزینه‌های غیرضروری

وقتی شرایط فعلی سخت است، نااطمینانی در مورد آینده وجود دارد و فشار مالی شما را تهدید می‌کند، بهتر است برای آماده شدن برای وضعیت سخت‌تر اقداماتی را انجام دهید. ابتدا صورت‌حساب‌های ماه‌های قبل را بررسی کنید، سپس هزینه‌های غیرضروری خود را حذف کنید تا برآوردی از کمترین میزان درآمدی که باید برای امرارمعاش داشته باشید، ارائه دهید.

تجدیدنظر در بودجه

هنگامی که نگاهی دقیق به امور مالی خود انداختید و در نظر گرفتید که کجا می‌توانید تغییرات لازم را انجام دهید، زمانی را برای تجدیدنظر در بودجه ماهانه خود اختصاص دهید. با جمع کردن درآمد ماهانه خود شروع کنید و سپس میزان پولی را که قصد دارید در هر ماه پس‌انداز کنید ثبت کنید. سپس هزینه‌های خود را دسته‌بندی کنید -آب و برق، حمل‌ونقل، تفریح، خوراک و...- سپس یادداشت کنید که چقدر قصد دارید در هر ماه هزینه کنید. در پایان، مجموع ماهانه خود را مرور کنید و اعداد خود را تا زمانی که از نتیجه راضی باشید، تغییر دهید.

 سرمایه‌گذاری متنوع داشته باشید

خبرگان بازارهای مالی معتقدند حداقل باید ۴۰ درصد معادل نقدی سرمایه خود را در بازارهای پولی مانند بورس و اوراق قرضه کوتاه‌مدت یا بلندمدت سرمایه‌گذاری کنید. چند درصد دیگر هم باید به‌صورت سهام باشد تا بتوانید از آن کسب درآمد کنید. اگر جوان هستید و هنوز وقت دارید، می‌توانید به میانگین‌سازی هزینه به ریال در زمان رکود نیز فکر کنید. ممکن است در زمان کاهش قیمت‌ها سهام بخرید، اما هنگام بالا رفتن قیمت‌ها نیز می‌توانید سهام خریداری کنید. این کار سرمایه کلی‌تان را افزایش می‌دهد. باید بر اهداف بلندمدت خود تمرکز کنید نه بر شرایط اقتصادی موجود.

بدهی‌هایتان را پرداخت کنید و در استراتژی‌های پس‌انداز خود تجدید نظر کنید

در زمان‌های نااطمینانی، به تعویق افتادن بدهی‌ها ممکن است استرس را افزایش دهد و برنامه‌ریزی‌های مالی شما را دچار اشکال کند. تمرکز بر پرداخت بدهی خود با بالاترین نرخ سود می‌تواند به شما کمک کند در درازمدت از پرداخت جریمه جلوگیری کنید.

علاوه بر پرداخت بدهی، احتمالاً اهداف پس‌انداز بلندمدت و کوتاه‌مدتی دارید و ممکن است نیاز به ارزیابی مجدد داشته باشید. آیا اهداف غیرضروری برای پس‌انداز وجود دارد که بتوانید آنها را به عقب برگردانید یا آنها را متوقف کنید؟ زمانی که در اقتصاد نااطمینانی وجود دارد ممکن است تصمیم بگیرید که تمرکز خود را به ایجاد یک صندوق اضطراری تغییر دهید. به عنوان یک قانون کلی، سعی کنید هزینه سه تا شش ماه از زندگی خود را در حساب پس‌انداز خود داشته باشید.

روی مهارت‌ها و تخصص‌تان سرمایه‌گذاری کنید

خیلی از افراد در شرایط بحرانی اقتصاد شغل‌شان را از دست می‌دهند. همیشه رزومه خود را به‌روز نگه‌ دارید. حساب لینکدین خود را به‌روز کنید. همیشه برای نشان دادن قابلیت‌ها و مهارت‌های خود به کارفرمایان آماده باشید. شاید نیاز باشد تمام مهارت‌های شغلی فعلی‌تان را تقویت کنید و حتی در صورت امکان، مهارت‌های جدیدی در بخش‌های دیگر شغل‌تان بیاموزید. احتمال دارد، در شرایط بد اقتصادی، شرکت‌ها تعدیل نیرو کنند. باید ثابت کنید که علاوه بر حرفه فعلی‌تان در بخش‌های دیگر نیز ارزشمند هستید.

چگونه وقتی پولی ندارید،‌ آن را مدیریت کنید

برخلاف بسیاری از کتاب‌های حوزه مالی، کتاب «چگونه وقتی پولی ندارید، آن را مدیریت کنید» به‌طور خاص برای افرادی نوشته شده است که برای به دست آوردن پول به صورت ماهانه تلاش می‌کنند. این کتاب نگاهی واقع‌گرایانه و محترمانه به واقعیت‌های دشوار اقتصاد مدرن ما ارائه کرده و ضمن آن، مسیری آسان برای رسیدن به ثبات مالی بهتر را حتی برای خانواده‌هایی که از نظر مالی در تنگنا هستند ارائه می‌دهد. این کتاب نوشته اریک وکز نویسنده کانادایی است که به جز این کتاب سه رمان هم دارد. نویسنده در این کتاب به جای تاکید بر تولید ثروت، نحوه مدیریت پول را در صورت نداشتن به خوانندگان می‌آموزد که بدون توجه به اندازه آن، بهترین کار را با درآمد خود انجام دهند. این کتاب دارای محتوایی غنی و عاری از اصطلاحات خاص است. نثر این کتاب به نوعی است که برای خواننده معمولی که فقط در تلاش برای تامین هزینه‌های زندگی است، ساده و در عین حال جذاب باشد. 

دراین پرونده بخوانید ...