شناسه خبر : 49671 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بختک تحریم

واکاوی پیامدهای شکست مذاکرات هسته‌ای در گفت‌وگو با کوروش احمدی

بختک تحریم

شکست مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی به همراه داشته باشد که نه‌تنها ایران، بلکه منطقه و جهان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این شکست ممکن است به انزوای بیشتر ایران در صحنه بین‌المللی منجر شود. کشورهای غربی، به‌ویژه آمریکا و متحدانش، احتمالاً فشارهای دیپلماتیک را افزایش خواهند داد و ممکن است قطعنامه‌های جدیدی در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تصویب کنند. این وضعیت می‌تواند به احیای مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌های شدیدتر شورای امنیت منجر شود که شرایطی بی‌سابقه و پیچیده برای ایران ایجاد خواهد کرد. در همین زمینه کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل،  بر این باور است که با توجه به اینکه ترجیح دولت آمریکا اجتناب از جنگ و حفظ آرامش است، این احتمال وجود دارد که در واکنش به عدم توافق، از روش‌های معمول مانند تحریم استفاده کند. در این صورت، ممکن است شاهد تشدید تحریم‌ها و تداوم آن باشیم که دورنمای رفع یا کاهش تحریم‌ها را برای اقتصاد و جامعه ایران تیره‌تر می‌کند.

♦♦♦

 واکنش بازارها به خبر مذاکرات نشان داد که هرچند تردید و نگرانی در دل بازیگران اقتصادی نفوذ کرده، اما کاهش قیمت‌ها و تقویت ارزش پول ملی، امید به بهبودی شرایط اقتصادی را زنده کرده است. از سوی دیگر، نگرانی‌ها در مورد احتمال عدم موفقیت مذاکرات افزایش یافته است. تحلیلگران اقتصادی پیش‌بینی کرده‌اند که در صورت عدم دستیابی به توافق، قیمت دلار، طلا و سکه از سطوح قبلی خود فراتر خواهد رفت و باید منتظر یک سونامی در بازارها باشیم. اگر مذاکرات به هر دلیلی به شکست بینجامد، چه سرنوشتی در انتظار بازارها خواهد بود؟

عدم توافق در مذاکرات، می‌تواند پیامدهای قابل توجهی به‌ویژه در حوزه اقتصاد داشته باشد. به‌همان ترتیبی که قیمت دلار کاهش یافت و بورس تقویت شد، در صورت عدم موفقیت، احتمالاً شاهد یک روند معکوس خواهیم بود. با این حال، این روند معکوس ممکن است به آن شدت که در روند اولیه، یعنی کاهش قیمت دلار و افزایش ارزش بورس، مشاهده شد، نباشد. این موضوع تا حد زیادی به عملکرد ارگان‌های دولتی و وزارتخانه‌های مربوطه بستگی دارد. به‌عنوان مثال، سوال این است که آیا طی روزهای اخیر و با توجه به خبرهای منفی بانک مرکزی در بازار فعال بوده و فعال‌تر خواهد شد یا خیر؟ نوع عملکرد دولت نیز در شدت و ضعف واکنش‌های اقتصادی حتماً تاثیر خواهد داشت. همچنین با توجه به اینکه دولت باید قاعدتاً از پیش، از وقوع برخی اتفاقات آگاه باشد، ممکن است اقداماتی را برای مدیریت شرایط انجام دهد تا اوضاع را در حد امکان کنترل کند. با وجود این، تاثیرات منفی عدم توافق بر روی اقتصاد، قیمت ارز، شرایط بورس و به‌ویژه تورم انتظاری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

 جامعه ایران چگونه به تبعات اقتصادی ناشی از شکست مذاکرات واکنش نشان خواهد داد؟

اگر منظور واکنش مردم است، طبیعی است که این موضوع می‌تواند به ناامیدی و سرخوردگی مردم منجر شود. این ناامیدی ممکن است افراد بیشتری را به فکر مهاجرت بیندازد و فعالیت‌های اقتصادی را با چالش‌های بیشتری مواجه کند. در این شرایط، واکنش جامعه به‌طور طبیعی منفی خواهد بود. فکر می‌کنم در حال حاضر جامعه هنوز امیدوار است و انتظار دارد مذاکرات به توافقی منجر شود که بختک تحریم از روی جامعه برداشته شود. عدم توفیق در مذاکرات علاوه بر عواقب سوء اقتصادی و واکنش‌های اجتماعی، تاثیرات منفی زیادی از منظر روانشناسی اجتماعی نیز بر جامعه خواهد داشت و آسیب‌های روحی و روانی بعد از یک دوره امیدواری شدیدتر خواهد بود.

 دونالد ترامپ بار دیگر با تکرار ادعاها و تهدیدات خود اعلام کرد که «آنها غنی‌سازی نخواهند کرد. اگر این کار را انجام دهند، مجبور خواهیم شد راه دیگر را در پیش بگیریم و من واقعاً نمی‌خواهم از آن روش استفاده کنم، اما چاره‌ای نخواهیم داشت. هیچ‌گونه غنی‌سازی‌ وجود نخواهد داشت». با توجه به این اظهارات، اگر توافقی شکل نگیرد، احتمال بروز درگیری‌های نظامی تا چه حد واقعی است؟

عدم توافق همچنین می‌تواند پیامدهایی برای سیاست خارجی ایران به همراه داشته باشد. یکی از این پیامدها احتمال برخوردی نظامی است که می‌تواند به دو شکل مطرح شود: یکی اینکه آمریکا و اسرائیل به‌طور مشترک اقدام کنند و دیگری اینکه آمریکا چراغ سبزی به اسرائیل برای انجام تجاوزاتی بدهد. در عین حال، باید توجه داشت که اگر جنگی رخ دهد، این جنگ به شکل وسیع و گسترده نخواهد بود و بیشتر به صورت تلاش برای حمله به اهداف مشخص خواهد بود. گسترش یا عدم گسترش چنین برخوردی بستگی به واکنش ایران خواهد داشت. یک حالت متصور این است که اگر واکنش ایران گسترده باشد و علاوه بر حمله به متجاوزان، اهداف دیگری در منطقه را نیز مورد حمله قرار دهد، احتمال گسترش برخوردهای نظامی افزایش می‌یابد. البته این موارد بیشتر در تئوری مطرح است.

اما در واقع، منافع آمریکا ایجاب می‌کند که از وقوع برخورد نظامی جلوگیری کند، چراکه شرایط اقتصادی این کشور به نحوی است که نیاز دارد قیمت نفت را پایین نگه دارد. وقوع جنگ در خلیج فارس می‌تواند به افزایش شدید قیمت نفت منجر شود. هر چند اینکه افزایش قیمت نفت چه مدت ادامه داشته باشد به مدت زمان و کم‌وکیف و عواقب برخورد نظامی و اهدافی که مورد حمله قرار می‌گیرند، بستگی خواهد داشت.

سناریوهای متعددی را می‌توان در ارتباط با این نوع برخورد نظامی و تاثیر آن بر اقتصاد و قیمت نفت در نظر گرفت. اما با توجه به اینکه ترجیح دولت آمریکا اجتناب از جنگ و حفظ آرامش تا حداکثر ممکن است، این احتمال وجود دارد که در واکنش به عدم توافق، از روش‌های معمول مانند تحریم استفاده کند. در این صورت، ممکن است شاهد تشدید تحریم‌ها و تداوم آن باشیم که دورنمای رفع یا کاهش تحریم‌ها را برای اقتصاد و جامعه ایران تیره‌تر می‌کند. این وضعیت می‌تواند به تورم انتظاری، افزایش قیمت‌ها و چالش‌هایی برای بورس و سایر بخش‌های اقتصادی منجر شود.

 با توجه به زمان اندک باقی‌مانده تا پایان مکانیسم ماشه (اکتبر ۲۰۲۵) و هشدار کشورهای اروپایی برای فعال‌سازی آن در صورت عدم حصول یک توافق، اگر توافقی حاصل نشود، سرنوشت مکانیسم ماشه چه خواهد بود؟

ایران باید تلاش کند روابط خود را با اروپا بهبود ببخشد. صرف نظر از موضوع هسته‌ای، تیرگی روابط و تنش فعلی میان ایران و اروپا در تاریخ معاصر و حتی از ابتدای برقراری رابطه ایران و اروپا در زمان صفویه تقریباً بی‌سابقه است. بنابراین، ایران باید به سهم خود کوشش کند تا رابطه با اروپا را بهبود ببخشد. حتی اگر مشکل هسته‌ای در حال حاضر قابل حل نباشد، اما مسائل دیگری وجود دارند که بهبود رابطه میان ایران و اروپا را ایجاب می‌کنند. این مسائل می‌توانند و باید در مرکز توجه قرار گیرند. مضاف بر این، اظهارات تند از هر دو طرف واقعاً مضر است و موجب تیرگی بیشتر روابط می‌شود. این نوع صحبت‌ها که در هفته‌های اخیر از سوی هر دو طرف مشاهده شده، تنها باعث تشدید تنش میان طرفین می‌شود. ایران باید به سهم خود بکوشد تا به این قبیل مجادلات بی‌فایده و مضر کشیده نشود.

در مورد مکانیسم ماشه یا «اسنپ بک» نیز باید گفت که این موضوع خیلی ارتباطی با روابط ایران و اروپا ندارد. اسنپ‌بک بخشی از قطعنامه ۲۲۳۱ است و سرنوشت آن به توافق بستگی دارد. اگر توافقی حاصل شود، بخش اسنپ‌بک در قطعنامه اجرا نخواهد شد. اما اگر توافقی صورت نگیرد، اروپا حتماً اقدام به بازگرداندن آن شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران خواهد کرد. این موضوع ارتباطی با روابط اروپا و آمریکا و اجازه مشارکت اروپا در مذاکرات هم ندارد. اگر قطعنامه 2231 و امکان اسنپ‌بک در ۲۶ مهر منقضی شود و مطابق بند 8 آن برنامه هسته‌ای ایران از دستور کار شورای امنیت خارج شود، ممکن است غرب به خاطر وتوی روسیه و چین دیگر نتواند آن قطعنامه‌های شش‌گانه را بازگرداند یا قطعنامه جدیدی علیه ایران تصویب کند. حتی اگر توافقی حاصل شود، احتمالاً غربی‌ها سعی خواهند کرد قطعنامه 2231 را به‌عنوان ضمانت برای پایبندی ایران به تعهداتش تمدید کنند و نگذارند در ۲۶ مهر منقضی شود. مگر اینکه در داخل شورای امنیت مشکلی پیش بیاید که مانع از تمدید آن شود. در واقع، قطعنامه ۲۲۳۱ تاکنون بخشی از ضمانت اجرای تعهدات ایران بوده و اگر توافق حاصل شود، آنها سعی خواهند کرد این قطعنامه را به‌عنوان ضمانت اجرای تعهدات جدید ایران تمدید کرده و تهدید اعاده شش قطعنامه قبلی علیه ایران را حفظ کنند.

 اگر مذاکرات به موفقیت نرسد، وضعیت ایران در منطقه چگونه خواهد شد؟ آیا این موضوع می‌تواند به انزوای بیشتر ایران در عرصه بین‌المللی منجر شود؟

در صورت عدم موفقیت مذاکرات، ایران با شرایطی متفاوت و مخاطره‌آمیزتر از نظر تهدیدات و چالش‌ها مواجه خواهد شد که می‌تواند به‌طور کلی موقعیت منطقه‌ای ایران را تحت تاثیر قرار دهد. در شرایطی که بازدارندگی ایران در یک یا دو سال اخیر تضعیف شده، احتمال وقوع جنگ به خودی خود می‌تواند تنش‌ها را افزایش دهد. در این وضعیت، تنظیم روابط با کشورهای منطقه دشوارتر از گذشته خواهد بود؛ زیرا برخی از این کشورها همواره در تلاش برای مداخله در امور ایران و یافتن فرصتی برای تضعیف قدرت این کشور بوده‌اند. علاوه بر این، هرگونه برخورد نظامی که ممکن است در خلیج فارس رخ دهد، نه‌تنها برای ایران بلکه برای کشورهای منطقه نیز مشکلاتی به وجود خواهد آورد. می‌دانیم که حدود 90 درصد از واردات ایران از این مسیر تامین می‌شود. نکته مهم دیگر، مدت زمان ادامه این وضعیت پرتنش است. نوع واکنش ایران نیز یکی از عوامل کلیدی است که بر شدت، ضعف، گستردگی یا محدودیت تنش‌های نظامی تاثیر خواهد گذاشت. به‌طور کلی، اگر این تنش‌ها به‌طور گسترده و طولانی‌مدت ادامه یابد، قطعاً تاثیرات قابل توجهی بر امنیت ایران و منطقه خواهد داشت.

در مورد انزوای ایران باید گفت که متاسفانه ائتلاف‌سازی، که یکی از ارکان اصلی سیاست خارجی هر کشوری است، هیچ‌گاه به‌طور جدی در دستور کار ایران قرار نداشته است. ما دوستان زیادی نداریم که به‌عنوان متحدان واقعی در قالب ائتلافی با ایران همکاری کنند. اگر این مذاکرات موفق نشود، احتمال تشدید این وضعیت و بروز مشکلات بیشتر در زمینه هماهنگی و همکاری با سایر کشورها، چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه دیپلماتیک و سیاسی، بیشتر خواهد بود.

 در حال حاضر چه موانعی بر سر راه مذاکرات هسته‌ای قرار دارد؟ و چگونه این موانع می‌تواند روند دستیابی به توافق را تحت تاثیر قرار دهد؟

در حال حاضر، مسئله غنی‌سازی به‌عنوان مهم‌ترین مانع بر سر راه مذاکرات هسته‌ای مطرح است. هر دو طرف اعلام کرده‌اند که غنی‌سازی برایشان خط قرمز است. طرف ایرانی تاکید دارد که حداقلی از غنی‌سازی باید در داخل کشور انجام شود و این مسئله را به‌عنوان خط قرمز خود معرفی کرده است. از سوی دیگر، طرف آمریکایی نیز ادامه غنی‌سازی در خاک ایران را خط قرمز خود می‌داند و به‌طور صریح اعلام کرده است که اجازه غنی‌سازی در ایران را نخواهد داد. اما اینکه چگونه طرفین می‌توانند به یک وضعیت مرضی‌الطرفین و قابل قبول برای هم دست یابند؟، مهم‌ترین پرسش در این مذاکرات در شرایط فعلی است. در این راستا، مسئله غنی‌سازی به‌عنوان اولین مانع اساسی و مهم در برابر مذاکرات مطرح است. اما تنها مشکل نیست. اگر از این مانع عبور کنیم، با مشکلات دیگری مواجه خواهیم شد. به‌عنوان مثال، نحوه راستی‌آزمایی برای آمریکا و چگونگی و میزان رفع تحریم‌ها برای ایران از جمله مسائل حیاتی هستند. از نظر سیاست داخلی نیز دولت آمریکا نگران است که توافق احتمالی شبیه به برجام نباشد؛ زیرا در این صورت ممکن است برای دولت ترامپ در داخل آمریکا مشکل‌ساز شود. از سوی دیگر، آنچه برای ایران نیز به لحاظ سیاسی اهمیت دارد، این است که توافقی به دست آید که برایش بهتر از برجام یا حداقل در حد برجام باشد. بنابراین، شرایط به گونه‌ای شکل گرفته که پیش‌بینی آینده بسیار دشوار است.

 آیا در حال حاضر پیشنهادهایی برای ادامه مذاکرات مطرح شده است؟

عمانی‌ها پیشنهادهایی ارائه داده‌اند که با حدس اینکه این پیشنهادها چه بوده، می‌توان سناریوهای متفاوتی را در نظر گرفت. دو گزینه محتمل در این پیشنهادها عبارت‌اند از «کنسرسیوم» و «توافق موقت». گره‌گاه بحث کنسرسیوم همان موضوع غنی‌سازی است. به این معنی که غنی‌سازی این کنسرسیوم در کجا انجام شود. در حالی که ایران اصرار دارد که فرآیند غنی‌سازی باید در داخل کشور انجام شود؛ آمریکا تاکید دارد که غنی‌سازی مربوطه نباید در خاک ایران باشد. البته راه‌حل کنسرسیوم، مشکلات دیگری مثل اینکه اساساً امکان همکاری ایران با کشورهای عربی در چنین موضوع حساسی وجود دارد یا خیر، نیز دارد. توافق موقت سناریویی دیگر است که می‌تواند مانع توقف مذاکرات شود. به این ترتیب، طرفین می‌توانند امتیازاتی به یکدیگر ارائه دهند. برای مثال، ایران می‌تواند غنی‌سازی ۶۰ درصد را متوقف کرده و موجودی اورانیوم غنی‌شده در این سطح را به خارج صادر کند یا آن را رقیق کند. در ازای این اقدام، ایران می‌تواند از آمریکا امتیازاتی در حوزه تحریم‌ها بگیرد. این توافق موقت به طرفین این فرصت را می‌دهد که در شرایطی که این توافق برقرار است، مذاکرات را ادامه دهند و تماس‌ها را حفظ کنند، حتی اگر این تماس‌ها در کوتاه‌مدت خروجی محسوس و ملموسی نداشته باشد. از این طریق هم هدف تداوم مذاکرات تامین می‌شود و هم نگرانی‌های ادعایی طرف‌های خارجی تخفیف پیدا می‌کند.

در همین چهارچوب، می‌توان امتیازهای دیگری را نیز در توافق موقت در نظر گرفت. به‌عنوان نمونه، ایران می‌تواند تلاش کند تا موضوع دوربین‌ها را با بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حل کند. در ازای این اقدام، کشور می‌تواند امتیازهایی در حوزه تحریم‌ها دریافت کند. هدف از این اقدامات می‌تواند این باشد که مذاکرات ادامه یابد و متوقف نشود. در همین زمینه، انجام اقداماتی به صورت گام‌به‌گام نیز می‌تواند مدنظر قرار گیرد که شکل دیگری از همان توافق موقت است. همچنین، مذاکرات می‌تواند در ارتباط با سایر مسائل، مانند بازرسی‌ها و راستی‌آزمایی، رفع تحریم‌ها و... ادامه یابد و طرفین تلاش کنند در این موارد به توافق برسند. در این سناریو، غنی‌سازی به‌عنوان سخت‌ترین موضوع برای آخر کار گذاشته شده و پس از توافق درباره دیگر مسائل، دوباره به آن پرداخته خواهد شد. این نوع سناریوها می‌تواند پیشنهاد ایران، عمان یا طرف آمریکایی باشد. نکته مهم این است که مذاکرات متوقف نشود؛ زیرا برای ایران، ادامه مذاکرات از نظر اجتماعی و اقتصادی لازم است و برای طرف آمریکایی نیز این امر به معنای خنثی کردن فشارهای داخلی و منطقه‌ای برای اقدام نظامی یا تشدید تحریم‌ها خواهد بود.  

دراین پرونده بخوانید ...