شناسه خبر : 41094 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خسارت بازارها

گفت‌وگو با پویا جبل‌عاملی درباره چشم‌انداز بازارها بدون برجام

خسارت بازارها

مذاکرات احیای برجام در حال انجام است و هنوز معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار آن است. تهران و واشنگتن همچنان همدیگر را به تعلل متهم می‌کنند؛ تهران فقدان اراده سیاسی و جدی دولت جو بایدن در تصمیم‌گیری برای رفع تحریم‌ها را مورد شماتت قرار می‌دهد و واشنگتن مدعی به بن‌بست رسیدن مذاکرات از سوی تهران است. در این وضعیت، اروپا هم در آخرین تلاش‌هایش می‌خواهد دو طرف را به توافق نزدیک کند اما به نظر می‌رسد اختلاف نظرها جدی است و البته باید منتظر تصمیم‌ها در این خصوص بود. زمان به سرعت در حال سپری شدن است و دو طرف باید در این باره تعیین تکلیف کنند. مساله احیای برجام بر سر این است که در صورت به توافق رسیدن طرف‌ها، تحریم‌های یکجانبه علیه ایران رفع خواهد شد. در صورت رفع تحریم‌ها، دولت می‌تواند از منابع و درآمدهای ارزی بیشتری بهره ببرد و همین مساله می‌تواند سمت عرضه و توان درآمدی را تقویت کند. با افزایش توان درآمدی، توان دولت برای مهار التهاب‌ها بهبود خواهد یافت و این در حالی است که التهاب‌ها در بازارها هم می‌تواند فروکش کند. با این تصویر از اهمیت احیای برجام است که مساله به توافق‌رسیدن یا توافق‌نشدن در مذاکرات، یکی از اهرم‌های اثرگذار و تعیین‌کننده در بازارها ارزیابی می‌شود. پویا جبل‌عاملی از این زاویه دید تاکید دارد با احیای برجام چشم‌انداز بازارها روشن‌تر است. به باور وی در صورت به توافق نرسیدن طرف‌ها در مذاکرات، دورنمای روشن از اقتصاد ایران رنگ می‌بازد. جبل‌عاملی با اشاره به اهمیت مذاکرات احیای برجام تاکید می‌کند، بازارها اگرچه ممکن است با تردید روبه‌رو شده باشند، اما هنوز توافق در احیای برجام را منتفی نمی‌دانند. مشروح گفت‌وگوی ما با وی را که واقعیت‌ها در اقتصاد ایران را با حساسیت دنبال می‌کند، بخوانید.

♦♦♦

با توجه به اثر تعیین‌کننده مذاکرات احیای برجام (در جریان) در بازارها، چشم‌انداز بازارها را چطور ارزیابی می‌کنید؟ سناریوی خوش‌بینانه درباره رشد اقتصاد ایران و اثر آن بر بازارها در چه صورتی محتمل و ممکن خواهد بود؟

در یک سال و چند ماهی که از رفتن دولت دونالد ترامپ و به قدرت رسیدن جو بایدن در کاخ سفید می‌گذرد، شاهد این بودیم که انتظارات مثبتی حول توافق مجدد بر سر احیای برجام ایجاد شد. در حالی که پیش از رسیدن جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا، بازارهای دارایی دچار نوسان بودند، از زمانی که دولت ایالات‌متحده تغییر کرد، متوجه می‌شویم بازارهای دارایی در آمریکا نسبت به قبل، از ثبات بیشتری بهره بردند.

اما آنچه بعد از آن در اقتصاد ما تغییر کرد، دگرگونی انتظارات بود، این در حالی بود که در عین حال در همین دوره روی کارآمدن دولت بایدن، تورم هم داشتیم و داریم. به دلیل متغیرهای پولی ما متأثر از کسری بودجه دولت، تورم بالایی را تجربه کردیم و اگر در نظر بگیریم، در همان حول و حوش، تورم نقطه به نقطه 40 درصد رسید. اما در این یک‌ سال و اندی اخیر، همه بازارهای دارایی به این سرعت، رشد پیدا نکردند و همه آنها به نوعی رشدهای واقعی منفی داشتند. در این مدت از دوره و عمر دولت جو بایدن (یک سال‌و اندی از دولت جدید ایالات متحده آمریکا)، بازارها در ایران به صورت واقعی رشد منفی داشتند و بنابراین فکر می‌کنم، بازارهای دارایی در سال جاری تمایل خواهند داشت، این شکاف ایجادشده در رشد را پُر کنند و بالاتر از شاخص کل قرار گیرند.

اما نکته‌ای که در این میان ممکن است مطرح شود و می‌تواند سناریوی تداوم رشد قیمت در بازارهای دارایی را تغییر دهد، تنها اگر و اگر برجام به نتیجه برسد، محتمل و ممکن می‌شود. اثر انتظارات احیای برجام می‌تواند باعث افزایش درآمدهای ارزی شود و همین مساله می‌تواند روی کاهش کسری بودجه موثر باشد. افزایش درآمدهای ارزی و کاهش کسری بودجه می‌تواند تاثیری شگرف روی تورم نیز داشته باشد و البته در نهایت اثر معناداری روی بازارهای دارایی هم خواهد داشت. اگر مذاکرات احیای برجام محقق شود، می‌توانیم شرایط باثبات‌تری در اقتصاد داشته باشیم. اگر اتفاقی نیفتد و مذاکرات بر سر احیای برجام به نتیجه نرسد و به نوعی توافق منتفی شود، احتمال پایین می‌دهم که بازارهای دارایی تغییر محسوسی نداشته باشند.

بسیاری تأکید دارند بازارها نسبت به احیای برجام خوش‌بین نمانده‌اند و حتی در دورنمای بدبینانه، سناریوی منتفی شدن مذاکرات احیای برجام را هم مطرح کرده‌اند. در صورت در نظر گرفتن اثر منتفی شدن مذاکرات احیای برجام، به نظر شما، آیا بازارها آماده منتفی شدن مذاکرات احیای برجام (که در جریان است) هستند؟

در پاسخ به این پرسش فکر می‌کنم بازارها هنوز احتمال منتفی شدن مذاکرات احیای برجام را پایین ارزیابی می‌کنند. اگر موضوع مذاکرات احیای برجام کاملاً منتفی بشود یا اینکه توافق نشدنی باشد، آنوقت همین مساله می‌تواند به تشدید انتظارات منفی دامن بزند و چرخ اثرگذار بر قیمت بازارهای دارایی را سریع‌تر از قبل به حرکت در بیاورد. اما چگونگی منتفی شدن مذاکرات احیای برجام مهم است. اینکه در برهه‌ای رسیدن به توافق در مذاکرات احیای برجام منتفی شود با اینکه طرف‌ها اعلام کنند که دیگر دنبال احیای برجام نیستند، تا حدودی متفاوت است و البته همین موضوع می‌تواند روی انتظارات بسیار اثر بگذارد. گمان من این است که احتمال دارد ما شاهد انتشار اخبار مختلف از مذاکرات احیای برجام و افزایش ملاقات‌ها و دیدارهای طرف‌های مذاکره‌کننده هم باشیم که به نحوی بگویند مذاکرات احیای برجام به طور کامل منتفی نشده است. همه این موضوع‌ها می‌تواند به نحوی امید فعالان بازار را همچنان روشن نگه دارد و به نوعی این امید را القا کند که رسیدن به توافق ممکن است اتفاق بیفتد. به همین دلیل هنوز بازارها به طور کامل امیدشان را از دست نداده‌اند و من هنوز احتمال زیادی می‌دهم که برجام محقق بشود.

در صورت منتفی شدن مذاکرات احیای برجام (که فعلاً به واسطه ردوبدل پیام‌ها میان طرفین در جریان است)، به نظر شما کدام بازارها بیشتر تحت تاثیر مذاکرات قرار می‌گیرد؟

اگر مذاکرات احیای برجام منتفی شود، نخستین جایی که می‌تواند در بازارهای دارایی اثر خود را بگذارد و البته آن بازار اثرپذیر باشد، بازار ارز و اسعار خارجی خواهد بود. البته کاملاً هم طبیعی است، چراکه به دلیل ثبات بیشتر این بازار بعد از شوک اولیه نسبت به بازارهای دیگر و ثانیاً دروازه ورودی اثرگذاری برجام بر اقتصاد ایران در حوزه تجارت خارجی و مسائل مترتب بر ارز و شمایل ارز، اثرگذاری مذاکرات احیای برجام بیشتر در ارز متجلی می‌شود. به همین دلیل نخستین جایی که از مقوله احیای برجام اثرپذیری خواهد داشت، همان بازار اسعار خارجی خواهد بود. به موازات آن و شاید با زمان بسیار محدودی، اثرگذاری توافق در مذاکرات احیای برجام یا منتفی شدن آن ممکن است خود را در بازار سرمایه نشان بدهد و احتمالاً بازار سهام (بورس و فرابورس) هم دچار روند افزایشی خواهد شد. بعد از آن‌ها و تخلیه اثرات، می‌توان بعد از چند ماه، اثر منتفی شدن احیای برجام را روی بازار مسکن مشاهده کرد. البته در زمان و همزمان با اینکه نتایج مذاکرات احیای برجام اثر خود را در بازار ارز خواهد گذاشت، بازار کالاهای بادوام همچون خودرو نیز اثرپذیر خواهد بود. بنابراین فکر می‌کنم سناریوی احتمالی در صورت منتفی شدن مذاکرات احیای برجام، اتفاقی شبیه همان موقعی که معاهده برجام بعد از خروج آمریکا از آن با چالش روبه‌رو شد، به شکل خیلی محدودتر در بازارها رُخ خواهد داد. امیدی در بازارها درباره توافق بر سر احیای برجام و رفع تحریم‌ها ایجاد شده، بنابراین وقتی محدود بشود، بازارها هم اثرپذیر خواهند بود.

البته نکته‌ای را هم فراموش نکنیم و آن این است که مسأله تورم را در اقتصاد ایران باید در نظر گرفت و احتمالاً تورم افزایشی خواهد بود و کسری بودجه شدید است. در این دوره یک‌سال و اندی به دلیل از سرگیری مذاکرات احیای برجام، نسبت به دوره ترامپ تحریم‌ها سفت‌وسخت گرفته نشد. حالا اگر توافق بر سر احیای برجام به نتیجه نرسد و آمریکا بخواهد تحریم‌ها را سفت و سخت‌تر اعمال کند، کسری بودجه تشدید شده و تورم هم دوباره روند افزایشی پیدا می‌کند. با افزایش تورم، بازارهای دارایی نیز ممکن است رشد شتاب گونه داشته باشند.

آیا زمان آن رسیده که بازارها سفره خود را از مذاکرات احیای برجام (در جریان) جدا کنند؟

اثر احیای برجام بر اقتصاد با این ذهنیت که بازارها سفره خود را از برجام جدا کنند، شاید ممکن باشد و شاید اقتصاد ما از جهان منفک شود و به صورت جزیره‌ای حیات خودش را پیش ببرد، اما این مفهومش آن است که ما نمی‌خواهیم تجارتمان را با بقیه جهان انجام دهیم. به همین دلیل ما تنها آب‌باریکه‌ای از تجارت با دنیا خواهیم داشت، چراکه اگرچه ما می‌خواهیم و تمایل داریم ارتباط برقرار کنیم اما طرف‌های مقابل و حتی کشورهایی که از نظر فکری و صبغه سیاسی همچون عراق که با ما همراه‌اند، تحریم‌ها را اجرا می‌کنند. یا چین یا هند که هر کدام به نحوی تحریم‌ها را اعمال می‌کنند و درنظر می‌گیرند. اقتصاد ما شاید بتواند بدون وابستگی به جهان، کار خودش را به پیش ببرد اما پرسش اینجاست که با چه سطح رفاهی، این اتفاق رُخ می‌دهد.

رفاه شکننده و ضعیف برای مردم با وجود آن سطح از فروش نفت و درآمدهای ارزی قابل اعتنا که قبلاً بود، اکنون در شرایط تنگنای ارزی و تحریم‌ها چطور خواهد شد. می‌توانیم خیال‌اندیشی کنیم یا در ذهنمان متصور شویم که قادر به بهبود رفاه و معیشت مردم خواهیم بود اما نمی‌توانیم واقعیت را کتمان کنیم.

من به عنوان کارشناس اقتصادی واقعیت را می‌گویم، اگر ما بخواهیم از دنیا رخت بَربندیم، ممکن است سطح رفاه بسیار پایین‌تر به مثابه افغانستان (حالا چند پله بالاتر) در انتظارمان باشد. از همین وضعیت خروج یکطرفه آمریکا از معاهده برجام، نصف جامعه ایران فقیر شده‌اند که قطعاً در صورت تشدید تحریم‌ها باز هم بیشتر خواهد شد. بازارها کاری به ذهنیات و خیال‌پردازی ما و سیاستگذاران ندارند، اینها در ذهن ماست و ما نمی‌توانیم از واقعیت‌ها چشم بپوشیم. نتیجه خیال‌پردازی‌ها، رشد تورم و تضعیف رفاه و معیشت مردم می‌شود. اگر می‌خواهیم کاری بکنیم، باید واقعیت‌ها را ببینیم و بر مبنای واقعیت‌ها، سیاستگذاری کنیم.

چهارسال پیش درست در چنین روزهایی ایالات‌متحده آمریکا با دستور دونالد ترامپ به صورت یکجانبه از معاهده برجام خارج شد و تحریم‌های سختی علیه تهران به اجرا گذاشت که تبعات آن تا به امروز ادامه دارد. پرسش اینجاست که در این مدت بازار سهام چقدر از فقدان برجام خسارت دید؟ بازار سهام در چهار سال گذشته چه شرایطی را پشت سر گذاشت؟

بله، در معنایی این گزاره صحیح است. اگر معاهده برجام باشد، به معنای اینکه تحریم‌ها نباشد و تجارت سامان یابد، آنوقت اقتصاد رشد بیشتری خواهد یافت. بازار سهام هم به عنوان بازار مالی شفاف می‌تواند به طور واقعی‌تر رشد یابد. معاهده برجام که اجرا نشود، تحریم‌ها خواهد آمد و به دنبال آن، شوک‌های قیمتی شکل می‌گیرند و بازار سهام به طور اسمی (افزایش حاصل از افزایش قیمت‌ها) رشد پیدا می‌کند. آسیب و چالشی که پس از خروج آمریکا از برجام در بازار سهام رُخ داد، این بود که تورم شکل گرفت و بازار سهام هم به مثابه بقیه بازارهای دارایی متأثر از رشد عمومی قیمت‌ها شد، اما سیاستگذاران (در دولت قبلی) فکر می‌کردند، این رشد، نشانه عملکرد مثبت آنان و عملکرد مثبت بازار سهام است. چون پشتوانه‌ای برای رشد بازار سهام وجود نداشت، سطح رفاه و معیشت مردم کاهش یافت، این درحالی بود که تورم همچنان بالا بود. در دولت قبل، سیاستگذاران روی جهش‌ها در بازار دست گذاشتند و آن را عملکرد مثبت خودشان قلمداد کردند و این بزرگ‌ترین خیانتی بود که نسبت به بازار سهام شد. همین مساله باعث شد اعتماد عمومی به بازار سهام به طور کلی از بین برود.

درحالی که این در واقع اشتباه تحلیلی از سوی سیاستگذار بود و آنچه در بازار سهام رُخ داده بود، ریسک کلی به واسطه شوک طرف عرضه و تحریم‌ها بود و رشد حاصل از توان تولید اقتصاد ایران نبود و به نوعی کاملاً اسمی بود. تاکید و دعوت کردن مردم برای ورود به بازار سرمایه موجب شد بدون دلیل در رشد اسمی بازار دمیده شود و شاخص‌های بورس و فرابورس به صورت انفجارگونه بالا برود. این پرسش به‌وجود آمد که آیا بیشتر از اینها ممکن است شاخص‌ها رشد کنند؟ بعد از آن مشخص شد که در پشت رشد بازار، پشتوانه‌ای نبود و همین خروج پول‌ها از بازار را به دنبال داشت و ریزش شاخص‌ها به طور ترسناکی اتفاق افتاد، بسیاری متضرر شدند و در نهایت اعتماد عمومی هم سلب شد. به نظرم بسیار زمان می‌برد تا اعتماد ازدست‌رفته دوباره به بازار سهام برگردد. 

دراین پرونده بخوانید ...