شناسه خبر : 41093 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

برجام بی‌سرانجام

واکنش بازار به احتمال بی‌سرانجامی برجام چه خواهد بود؟

 

 محمد‌سعید حیدری / تحلیلگر اقتصاد

چهارسال پیش درست در چنین روزهایی ایالات متحده با دستور دونالد ترامپ به صورت یک‌جانبه از توافق هسته‌ای یا همان برجام خارج شد و تحریم‌های سختی را علیه تهران به اجرا گذاشت که تبعات آن تا به امروز ادامه دارد.

در فایل صوتی محرمانه‌ای که یک سال پیش همین روزها منتشر شد، محمد‌جواد ظریف، به نکته بسیار مهمی اشاره کرد. او گفت: «شرایطی که امروز هست شش ماه دیگر تکرار نمی‌شود. شش ماه دیگر دنیا یک دنیای دیگر است. دنیا در حال حرکت است. کنشگران در حال عمل‌اند. این چند ماه، چند ماه حیاتی است. آقایان درک نمی‌کنند که عملاً فرصت‌ها به راحتی از دست می‌رود» امروز به نظر می‌رسد پیش‌بینی وزیر امور خارجه سابق کشورمان تا حد زیادی درست بوده و شرایط به کلی تغییر کرده است.

به هرحال فارغ از صحبت‌های آقای ظریف، زمان به نفع ایران پیش نمی‌رود، هرچند عده‌ای گمان می‌کنند جنگ اوکراین فرصتی برای ایران به‌جهت امتیازگیری از غرب است اما صادرات اصلی روسیه و ایران یک چیز است (نفت و گاز) و با از دست رفتن تدریجی بازارهای روسیه این کشور به شدت در حال تبدیل شدن به رقیب ایران در بازارهای غیررسمی نفت و در آینده حتی بازارهای گاز (از جمله ترکیه و عراق) است.

علاوه بر این، در مورد سر دیگر توافق برجام یعنی ایالات‌متحده آمریکا، تصویب قوانین تحریمی جدید ضدایران و به‌ویژه ضدسپاه در چند هفته اخیر عملاً اوضاع را سخت‌تر کرده است. در کنار همه این موارد، پیش‌بینی‌های معتبر نهادهای مختلف در مورد بُرد بسیار قاطع جمهوریخواهان در انتخابات پیش‌روی سنا و کنگره و تضعیف مواضع بایدن و تقویت دیدگاه‌های ضدبرجامی را نیز باید مدنظر داشت.

پس از این مقدمه و آشکار شدن احتمال عدم تحقق برجام یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت، تحقق یک برجام به‌شدت ناقص (ناقص و معیوب به ویژه از بعد اقتصادی، چراکه ایالات متحده هر چند به دنبال رفع تهدیدهای امنیتی-هسته‌ای ایران در کوتاه‌مدت است، اما در مقابل به دنبال جلوگیری از تقویت اقتصادی ایران است از این‌رو بعد نظامی و امنیتی برجام احتمال تحقق بیشتری نسبت به بعد اقتصادی دارد) ضروری است واکنش کوتاه‌مدت و میان‌مدت بازارها و بخش‌های مختلف اقتصادی را به این شرایط مورد بررسی قرار دهیم.

 

بازار ارز

رشد قیمت نفت و کامودیتی‌ها به‌واسطه بحران اوکراین (البته طبق تحلیل‌های صورت‌گرفته از سوی موسسه‌های معتبر اقتصادی و سرمایه‌گذاری بین‌المللی از سال پیش عملاً بازار جهانی کامودیتی‌ها و کالاهای پایه وارد یک ابرسیکل و دوره رشد ساختاری بلندمدت شده و جنگ اوکراین احتمالاً صرفاً عامل تسریع در این روند بوده است، نه بیشتر)، و نیاز غرب به نفت ایران و در کنار آن نوعی توافق تلویحی بین ایران و غرب به‌ویژه آمریکا برای سهولت یافتن صادرات نفت و دستیابی به درآمدهای ناشی از آن باعث شده وضعیت ارزی کشور کم‌کم بهبود یابد و با تقویت منابع ارزی دولت و بانک مرکزی کنترل بیشتری روی نرخ‌ها داشته باشند و شاید مانند بسیاری از سال‌های پس از انقلاب، رشد نرخ ارز کمتر از رشد نرخ تورم حداقل در ماه‌های آتی باشد.

اما اتفاق به نظر خطرناکی که رخ داده، محدودیت‌های اعلامی از سوی بانک مرکزی در مورد نگهداری ارزهای خارجی توسط اشخاص و الزام به عرضه آن در بازار یا قرار دادن در یک حساب بانکی ارزی است؛ اقدامی که می‌تواند از جانب مردم و فعالان بازار به عنوان سیگنال منفی (سیگنال و نشانه ضعف دامنه‌دار منابع ارزی دولت و تلاش برای دستیابی به منابع نسبتاً غنی ارزهای خانگی) تلقی شود. از سوی دیگر، باعث التهاب بازار و افزایش تدریجی تقاضای احتیاطی و حتی سرمایه‌گذاری و عملاً باعث رشد مجدد و قابل توجه نرخ ارز شود.

 

بازار مسکن

عدم دستیابی به توافق و بسته ماندن درهای اقتصاد ایران به روی جهان و عدم ایجاد فرصت‌های جدید جهت سرمایه‌گذاری در حوزه‌های صنعتی و بازرگانی و... عملاً مثل سابق می‌تواند باعث ادامه و تشدید ورود نقدینگی به بخش مسکن و عاملی جهت شارژ مجدد قیمتی این بخش از اقتصاد شود. مخصوصاً با توجه به نیاز روزافزون به مسکن با توجه به رشد جمعیت از یک طرف و استهلاک واحدهای مسکونی موجود (متاسفانه با نرخ‌هایی فراتر از نرخ‌های میانگین جهانی) و تضعیف بخش ساخت‌وساز در سال‌های اخیر (و احتمالاً تضعیف بیشتر آن با عدم تصویب برجام) احتمالاً شاهد بزرگ شدن شکاف تعداد واحدهای مسکونی و تعداد خانوارهای موجود در کشور باشیم که می‌تواند به تشدید افزایش نرخ‌ها در این بخش منجر شود.

 

بازار سهام

رشد تورم و رشد نرخ ارز هرچند از یک طرف باعث رشد بازار سهام خواهد شد، اما کاهش توان تعامل با کشورهای توسعه‌یافته بیش از پیش باعث فرسوده شدن بخش صنعتی کشور و شرکت‌های بزرگ بورسی می‌شود و می‌تواند باعث کاهش توان سودآوری و افزایش هزینه‌های تولید در این شرکت‌ها شود. اثر دیگر که امروز کاملاً ملموس بوده و بر بازار اثرگذار است، مستهلک شدن زیرساخت‌ها (به‌خاطر تحلیل رفتن توان اقتصادی دولت و کاهش دسترسی آن به شرکت‌ها و پیمانکاران معتبر بین‌المللی) و اثر آن بر کاهش دسترسی شرکت‌های بزرگ بورسی به برق و گاز و افت قابل توجه تولیدات آنها در فصل‌های مختلف سال است.

 

بازار خودرو

محدودیت توان ارزی دولت و از این رهگذر محدود کردن واردات کالاهای مختلف از جمله خودرو باعث شده قیمت خودرو خیلی بیش از نرخ ارز و تورم در کلیت اقتصاد (در چهار سال اخیر) رشد کند و متاسفانه چشم‌اندازی از بهبود وضعیت و بازگشت قیمت‌ها به شرایط نرمال وجود ندارد. خودرو به عنوان کالای فناوری‌محور (برخلاف مسکن) که تا حد زیادی به خارج از کشور وابسته است (با وجود اینکه در ظاهر اکثر قطعات خودرو در داخل تولید می‌شود) به‌واسطه عدم رفع تحریم‌ها و کاهش ظرفیت تولید (به خاطر محدودیت در تعامل با خودروسازان و قطعه‌سازان بزرگ بین‌المللی) از یک طرف و رشد قیمت ارز و تورم از طرف دیگر، به نظر می‌رسد این بخش شدیداً از بی‌سرانجامی برجام رنج خواهد کشید و شاید اثرپذیرترین بخش اقتصاد ایران از عدم تحقق دوباره برجام حداقل در کوتاه‌مدت بخش خودرو باشد. 

دراین پرونده بخوانید ...