شناسه خبر : 50344 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

شروع استراتژیک

چشم‌انداز توافق ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گفت‌وگو با سینا عضدی

شروع استراتژیک

ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز سه‌شنبه ۱۸ شهریور، در قاهره به توافقی مهم دست یافتند. این چهارچوب موقت همکاری، با میانجیگری مصر امضا شد و هدف آن ازسرگیری نظارت‌های آژانس بر برنامه هسته‌ای ایران و جلوگیری از فعال‌ کردن مکانیسم ماشه از سوی کشورهای اروپایی است. توافقی که در اوج تنش‌های هسته‌ای میان ایران و غرب امضا شد و همزمان با واکنش‌های تند مخالفان داخلی و بین‌المللی روبه‌رو شد. در همین رابطه سینا عضدی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه جرج واشنگتن، بر این باور است که ایران باید به‌طور جدی و موثر همکاری بیشتری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داشته باشد. در شرایط کنونی، مخالفان خارجی ایران، در تلاش‌اند تا ایران را در موقعیتی سخت قرار دهند و به‌نوعی آن را به وضعیتی کیش‌ومات برسانند. این وضعیت می‌تواند تبعات جدی برای امنیت و منافع ملی ایران داشته باشد. بنابراین، ضروری است که ایران با استفاده از دیپلماسی فعال در سازمان ملل و دیگر نهادهای بین‌المللی، اقداماتی برای جلوگیری از این سناریوهای منفی انجام دهد. درعین‌حال ایران باید مراقب باشد که گروه‌های تندرو داخلی نتوانند روند دیپلماسی میان ایران و غرب و به‌ویژه آمریکا را مختل کنند. این موضوع به نظر من یکی از کلیدی‌ترین اقداماتی است که ایران می‌تواند انجام دهد.

♦♦♦

 ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نشست قاهره بر سر سازوکاری برای تداوم همکاری‌ها به توافق رسیدند. به نظر شما، چه عواملی موجب شد که دو طرف به توافق دست یابند؟

این اقدام یکی از تلاش‌های تهران برای جلوگیری از بازگشت تحریم‌های سازمان ملل است. از یک‌سو، ایران با همکاری روسیه و چین، به‌ویژه روسیه، سعی می‌کند در این روند اختلال ایجاد کند. این همکاری‌ها نه‌تنها به تقویت مواضع سیاسی ایران کمک می‌کند، بلکه به‌عنوان یک ابزار دیپلماتیک برای مقابله با فشارهای بین‌المللی نیز عمل می‌کند. ایران به‌دنبال ایجاد یک ائتلاف گسترده‌تر با کشورهای همسو است تا بتواند در برابر فشارهای غرب مقاومت کند و از این طریق، موقعیت خود را در مذاکرات بین‌المللی تقویت کند. این استراتژی نه‌تنها دیپلماسی فعال با این کشورها را دربر می‌گیرد، بلکه بر تقویت روابط اقتصادی با کشورهایی که به‌دنبال کاهش وابستگی به غرب هستند نیز تمرکز دارد. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد تهران می‌خواهد با بهره‌گیری از همکاری‌های موضوعی، توجه و همکاری آژانس را جلب کند تا در صورت امکان، مانع از بازگشت این تحریم‌ها شود.

 با توجه به زمان محدود باقی‌مانده تا فعال‌ شدن مکانیسم ماشه، این توافق چه اهمیتی در معادلات دیپلماتیک دارد و آیا می‌تواند مانع بازگشت تحریم‌های سازمان ملل شود؟

مسلماً توافق ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اهمیت زیادی دارد، اما یک مسئله مهم دیگر، برخورد و رویکرد دولت آمریکا نسبت به این توافق است. اینکه آمریکا قطعنامه تمدید تعلیق تحریم‌های ایران را وتو کند یا خیر؟ واقعیت این است که تمدید تعلیق تحریم‌های ایران را که در قطعنامه 2231 آمده است به رای می‌گذارند و آمریکا و سایر کشورهای عضو می‌توانند به آن رای منفی دهند. در صورت رای منفی، تعلیق تحریم‌های ایران لغو خواهد شد. برای همین آقای عراقچی اعلام کردند که اقدامات خصمانه را به معنای ابطال این همکاری یا قرارداد می‌دانند. در این راستا، به نظر می‌رسد این توافق نقش مهمی در جلب رضایت کشورهای اروپایی دارد. اما همان‌طور که عرض کردم مسئله اصلی مربوط به رویکرد دولت آمریکاست. اینکه آیا آمریکا قصد دارد تحریم‌ها را بازگرداند، یا اینکه مایل است موضوع به‌طور کامل حل شود؟

 با توجه به فضای بی‌اعتمادی، به‌ویژه پس از تنش‌های اخیر میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اجرای این توافق با چه چالش‌هایی روبه‌رو خواهد شد و موانع اصلی پیش‌روی دو طرف برای اجرای آن چیست؟

به نظر من، اجرای این توافق از سوی تهران با مشکل جدی مواجه نخواهد شد. هرچند در داخل ایران اعتراضاتی به این توافق مطرح شد، اما با توجه به اینکه تصمیم از سوی شورای عالی امنیت ملی اتخاذ شده، به نظر می‌رسد اجرای آن از نگاه تهران قطعی است. مسئله اصلی در خارج از ایران است؛ جایی که نیروهای مخالف دیپلماسی و طرفدار افزایش تنش حضور دارند. پرسش اینجاست که رویکرد آنها چه خواهد بود؟ همان‌طور که در سوال قبلی هم اشاره کردم، نقش آمریکا در این میان کلیدی است. آیا واشنگتن اقدامی برای تداوم این توافق انجام خواهد داد یا خیر؟ در کنار آن، نقش اسرائیل هم بسیار مهم است. اسرائیل همواره تلاش کرده روابط ایران و آژانس را تضعیف کند و با اقدامات خرابکارانه در سال‌های اخیر، عملاً به مخالفان دیپلماسی فرصت داده تا دست دولت ایران را ببندند. بنابراین، همه این عوامل در سرنوشت این توافق نقش تعیین‌کننده‌ای خواهند داشت. یکی از نگرانی‌هایی که من دارم این است که ممکن است در چند هفته آینده اسرائیلی‌ها اقدامی انجام دهند که باعث شود تهران به لغو این قرارداد واکنش نشان دهد.

 تا چه اندازه توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌تواند مسیر مذاکره با آمریکا و دستیابی به یک توافق گسترده‌تر را هموار کند؟

 فکر نمی‌کنم این دو موضوع به‌طور مستقیم با یکدیگر مرتبط باشند. بااین‌حال امکان مذاکره وجود دارد؛ این‌طور نیست که چنین گزینه‌ای منتفی باشد، اما باید در نظر داشته باشیم که مسیر آن بسیار دشوار خواهد بود. یکی از دلایل اصلی این دشواری موضوع مذاکرات است. اگر آمریکا همچنان بر موضع «غنی‌سازی صفر» پافشاری کند و حاضر نباشد حق غنی‌سازی ایران را به رسمیت بشناسد، مذاکرات به احتمال زیاد به نتیجه‌ای نخواهد رسید و شکست خواهد خورد. در آن صورت، احتمال ازسرگیری درگیری‌ها دوباره افزایش خواهد یافت. یک نکته بسیار مهم وجود دارد که به نظر من مسئولان در ایران باید به آن توجه جدی داشته باشند. اینکه هدف اسرائیل، آمریکا و به‌طور کلی غرب، کیش‌ومات کردن ایران در عرصه دیپلماتیک است. مسئله بعدی که همچنان اهمیت دارد این است که اروپایی‌ها روند مکانیسم ماشه را فعال کردند. اگر در آینده‌ای نزدیک توافقی شکل نگیرد که هم جلوی اقدامات اسرائیل را بگیرد و هم منافع ایران را در نظر داشته باشد، غرب عملاً در حال حرکت به سمتی است که ایران را در صحنه شطرنج دیپلماسی به بن‌بست بکشاند. اما اگر توافقی میان ایران و آمریکا حاصل شود، آقای ترامپ جلوی اسرائیل را خواهد گرفت تا این توافق را بر هم نزند. نه به این دلیل که لزوماً علاقه‌ای به ایران دارد، بلکه به این خاطر که می‌خواهد نام خود را در تاریخ سیاست خارجی آمریکا ثبت کند؛ به‌عنوان کسی که مسئله ایران را به‌صورت صلح‌آمیز حل کرده است. برای رسیدن به این هدف، او احتمالاً تلاش خواهد کرد اسرائیل را مهار کند، اما این مشروط به آن است که واقعاً توافقی شکل بگیرد.

در همین راستا، ایران باید مذاکرات خود را با آمریکا جدی بگیرد، زیرا تنها واشنگتن است که می‌تواند مانع اسرائیل شود و امتیازهای مورد نظر ایران ازجمله رفع تحریم‌ها را حل کند؛ نه کشورهای اروپایی. درست است که توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌تواند به جلوگیری از بازگشت تحریم‌های سازمان ملل کمک کند و بهانه‌ها را کاهش دهد، اما درنهایت، شرایط دوباره به وضعیت قبلی بازخواهد گشت. به عبارت دیگر، ایران همچنان تحت تحریم خواهد ماند و کشورهای اروپایی نیز قادر نخواهند بود کمکی در این زمینه انجام دهند. بنابراین، تنها گزینه باقی‌مانده این است که ایران و آمریکا هر چه سریع‌تر مذاکرات مستقیم خود را آغاز کنند. فقط مسئله‌ای که وجود دارد این است که آیا در شرایط فعلی، آمریکا اصلاً عجله‌ و علاقه‌ای به مذاکره با ایران دارد یا خیر. به نظر می‌رسد که برنامه هسته‌ای ایران پس از حمله‌هایی که صورت گرفت، از فهرست اولویت‌های مهم دولت آمریکا کنار رفته است.

 همان‌طور که اشاره کردید، اسرائیل یکی از مخالفان توافق ایران و آژانس است. در همین راستا برخی از تحلیلگران براین باورند که اسرائیل در تلاش است با فعال‌ کردن مکانیسم ماشه، بار دیگر اجماعی علیه ایران ایجاد کند، چرا که به باور تل‌آویو چنین اجماعی برای هرگونه اقدام احتمالی علیه تهران ضروری است. نظر شما در این مورد چیست؟

به نظر من، هدف نهایی اسرائیل این است که تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران دوباره برقرار شود تا ایران از لحاظ دیپلماتیک منزوی شود. در آن صورت، با توجه به اینکه برنامه هسته‌ای ایران به‌عنوان یک تهدید برای صلح و امنیت بین‌المللی شناخته می‌شود، حملات احتمالی اسرائیل یا حتی آمریکا ممکن است مشروعیت قانونی پیدا کنند. هرچند که این کشورها معمولاً به قانونی بودن اقدامات خود توجهی ندارند، اما در هر حال، تحریم‌های سازمان ملل که برنامه هسته‌ای ایران را ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار می‌دهد، می‌تواند به اقدامات آنها جنبه قانونی ببخشد.

 علاوه بر مخالفت‌های خارجی، در داخل کشور نیز گروه‌هایی مخالفت خود را ابراز کردند. بعد از امضای این توافق بود که عده‌ای از جوانان دلواپس مقابل ساختمان شورای عالی امنیت ملی تجمع کردند و علیه بازگشت بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران شعار سر دادند. خواسته آنها این بود که از ورود بازرسان آژانس به تهران جلوگیری شود. به نظر شما آیا این مخالفان توان و قدرت متوقف کردن توافق را دارند، یا صرفاً این مخالفت‌ها نمادین است؟

تندروهای داخلی نمایندگی طیفی را بر عهده دارند که مخالف هرگونه دیپلماسی با دنیای خارج هستند. این افراد همان کسانی هستند که علیه برجام تظاهرات کردند. بااین‌حال، زمانی که تصمیم نظام بر این باشد که توافقی صورت گیرد، درنهایت توافق انجام خواهد شد. این گروه همچنین بر این باورند که ایران باید به سمت خودکفایی مشابه کره شمالی حرکت کند. به عبارت دیگر، آنها معتقدند که کشور نیازی به تجارت با دیگر کشورها ندارد و منابع داخلی برای تامین نیازهای اساسی و ادامه حیات کشور کافی است. اما این دیدگاه که اقتصاد ایران می‌تواند با خودکفایی به سمت پیشرفت حرکت کند، کاملاً اشتباه است. واقعیت این است که اقتصاد کشور در حال حاضر با چالش‌های جدی روبه‌رو است؛ افزایش جمعیت و فشارهای ناشی از آن، کاهش منابع آب و کمبود منابع انرژی از جمله مشکلاتی هستند که بر سر راه توسعه ایران قرار دارند. اگر تجارت و سرمایه‌گذاری به‌عنوان دو موتور محرک اقتصادی کشور ادامه نیابند، نه‌تنها مشکلات کنونی حل نخواهند شد، بلکه در آینده‌ای نزدیک به‌شدت تشدید خواهند شد. بنابراین، برای جلوگیری از وخامت اوضاع و دستیابی به یک وضعیت پایدار و روبه‌جلو، اتخاذ تدابیر جدی و موثر ضروری است.

 دولت برای مقابله با مخالفان داخلی و خارجی و همچنین بهبود شرایط کشور باید چه راهکارهایی در پیش بگیرد؟

ایران باید به‌طور جدی و موثر همکاری بیشتری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داشته باشد. در شرایط کنونی، مخالفان خارجی ایران، در تلاش‌اند تا ایران را در موقعیتی سخت قرار دهند و به‌نوعی آن را به وضعیتی کیش‌ومات برسانند. این وضعیت می‌تواند تبعات جدی برای امنیت و منافع ملی ایران داشته باشد. بنابراین، ضروری است که ایران با استفاده از دیپلماسی فعال در سازمان ملل و دیگر نهادهای بین‌المللی، اقداماتی را برای جلوگیری از این سناریوهای منفی انجام دهد. در همین راستا، توافق با آژانس یک شروع بسیار مهم و حیاتی محسوب می‌شود و نباید به‌عنوان گام آخر تلقی شود. این توافق می‌تواند به‌عنوان گام اول در جهت بهبود روابط میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی عمل کند و زمینه‌ساز کاهش تنش‌ها و افزایش اعتماد متقابل شود. با تقویت این روابط، ایران می‌تواند از بازگشت تحریم‌های سازمان ملل جلوگیری کند و فضای مثبت‌تری را برای همکاری‌های بین‌المللی فراهم آورد.

درعین‌حال ایران باید مراقب باشد که گروه‌های تندرو داخلی نتوانند روند دیپلماسی میان ایران و غرب و به‌ویژه آمریکا را مختل کنند. این موضوع به نظر من یکی از کلیدی‌ترین اقداماتی است که ایران می‌تواند انجام دهد. اگر ایران بتواند از بروز اظهارات تند و تحریک‌آمیز از سوی گروه‌های تندرو جلوگیری کند، می‌تواند شکاف مواضع آمریکا و اسرائیل را بیشتر کند. درواقع با این کار اسرائیل دیگر نمی‌تواند از این اظهارات به‌عنوان ابزاری برای زیر فشار قرار دادن آمریکا استفاده و ادعا کند که ایران تهدیدی برای امنیت منطقه است. در واقع، اگر ایران بتواند دیپلماسی خود را تقویت و از تنش‌زایی جلوگیری کند، این موضوع می‌تواند به نفع منافع ملی کشور باشد. همچنین، این رویکرد می‌تواند به ایجاد یک تصویر مثبت‌تر از ایران در عرصه بین‌المللی کمک کند و به کشورهای دیگر نشان دهد که ایران به‌دنبال همکاری و گفت‌وگوست. این نکته بسیار حائز اهمیت است، چراکه در ایالات‌متحده نیز بحث‌های زیادی پیرامون اظهارات گروه‌های تندرو در ایران وجود دارد. اگر این اظهارات ادامه یابد، ممکن است بر روی سیاست‌های آمریکا نسبت به ایران تاثیر منفی بگذارد و موجب شود که لابی‌های اسرائیلی بتوانند به‌راحتی بر تصمیم‌گیری‌های سیاسی در واشنگتن تاثیر بگذارند. بنابراین، ایران باید با دقت بیشتری عمل کند و فضای دیپلماتیک را حفظ کند. این کار نه‌تنها به تقویت روابط بین‌المللی ایران کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به کاهش تنش‌ها و جلوگیری از سوءتفاهم‌ها کمک شایانی کند.  

دراین پرونده بخوانید ...