فرصت تاریخی
واکاوی مشکلات پیشروی مذاکرات ایران و آمریکا در گفتوگو با قاسم محبعلی

دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا به میزبانی سفارت عمان در شهر رم برگزار شد. اخبار دریافتی نشان میدهد که مذاکرات در رم در مسیر مثبتی قرار دارد، اما در برخی حوزهها فشردگی خاصی وجود دارد که برای حل این مسائل نیاز به تفسیرهای بیشتری احساس میشود. به همین دلیل، پیوست فنی و کارشناسی برای مذاکرهکنندگان تهیه شده است تا در فاصله گفتوگوها بر روی آنها بحث و بررسی شود. نکته قابل توجه این است که در طول دو دور مذاکرات برگزارشده در مسقط و رم، روند مذاکرات از گفتوگوهای مربوط به محدودیتهای هستهای و جلوگیری از اقدامات نظامی آمریکا به سمت گفتوگوهایی در راستای رفع تحریمها و کسب برخی معافیتها تغییر کرده است. با وجود این، عوامل گوناگونی میتوانند مانع از رسیدن به یک توافق پایدار شوند و احتمال موفقیت مذاکرات وابسته به متغیرهای متعددی است. برای مثال موانع داخلی در ایران و آمریکا، نقش کشورهای عربی و روسیه بهعنوان بازیگران خارجی، و منافع چین در این روند، همگی از جمله عناصر کلیدی هستند که بر نتیجه این مذاکرات تاثیر میگذارند. در همین زمینه قاسم محبعلی، دیپلمات و تحلیلگر سیاسی معتقد است که مسائل پیچیدهای وجود دارد که باید به آن توجه کرد. برای مثال در جزئیاتی که قرار است در سطوح کارشناسی بررسی شود، این موضوع مطرح میشود که چگونه میتوان خواستههای دو طرف را برآورده کرد تا در نهایت توافق شکل بگیرد؟
♦♦♦
با توجه به مجموع اتفاقاتی که تا به امروز رخ داده و بعد از مدتها ایران و آمریکا را مجدد پای میز مذاکره نشانده است، چه برداشتی از روند مذاکرات دارید و تا چه اندازه به نتیجه دادن این گفتوگوها خوشبین یا بدبین هستید؟
تصمیم برای آغاز مذاکرات با آمریکا نشاندهنده تحولی بزرگ در روابط ایران با آمریکاست. برگزاری دو دور مذاکره در مسقط و رم به این معناست که طرفین چهارچوبهای کلی یک تفاهم را پذیرفتهاند. به این معنا که هم طرف ایرانی و هم طرف آمریکایی ارزیابی مثبتی از مذاکرات داشتند و بارها اعلام کردند که مذاکرات روبهجلو است. این موضعگیریها به خوبی نشان میدهد که مذاکرات در حال پیشرفت است.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باور هستند که عوامل بسیاری وجود دارند که میتوانند مانع دستیابی به توافقی پایدار در مذاکرات هستهای شوند. یکی از مهمترین عواملی که میتواند توافق را به خطر بیندازد، اختلاف بر سر جزئیات فنی است. ایران بر حفظ بخشی از برنامه هستهای خود بهعنوان اهرم استراتژیک تاکید دارد و خواستار رفع کامل تحریمها پیش از هرگونه تعهد جدید است. در مقابل، آمریکا به دنبال توافقی قویتر از برجام 2015 است که شامل محدودیتهای طولانیمدت باشد. دو طرف چطور میتوانند بر سر این موضوع به توافق برسند؟
بله، مسائل پیچیدهای وجود دارد که باید به آن توجه کرد. برای مثال در جزئیاتی که قرار است در سطوح کارشناسی بررسی شود، این موضوع مطرح میشود که چگونه میتوان خواستههای دو طرف را برآورده کرد تا درنهایت توافق شکل بگیرد؟ در همین زمینه آن چیزی که طرف عمانی بهعنوان چهارچوب توافق اعلام کرده مبنی بر اینکه توافق باید منصفانه، الزامآور و پایدار باشد، چهارچوب خوبی است. حالا باید دید که دو طرف چگونه میتوانند به توافق منصفانه و الزامآور دست یابند. بخشی از نیروها در نظام همواره احساس میکردند که برجام توافقی منصفانه نیست بنابراین توافق جدید باید منصفانه باشد و منافع، اعتبار و احترام ایران را حفظ کند. در طرف مقابل، آمریکا هم چنین حسی داشت. اگر به خاطر داشته باشید ترامپ هم به همین دلیل از برجام خارج شد زیرا معتقد بود که برجام منافع آمریکا را دربر نگرفته و به نفع دیگر کشورهاست. علاوه بر این، برخلاف برجام، توافق جدید باید برای همه الزامآور باشد. برجام توافقی بود که فقط برای طرف ایرانی الزامآور بود چراکه ایران تحت فشار قطعنامههای الزامآور فصل هفتم شورای امنیت بود اما برای طرف مقابل یعنی چین، روسیه، اروپا و آمریکا الزامآور نبود. اما توافق جدید باید برای همه طرفین الزامآور باشد تا رئیسجمهور بعدی در آمریکا نتواند از آن خارج شود و آن را ملغی کند. این بحث مهمی است و باید ببینیم در ادامه طرفین چه تضمینهایی به هم میدهند. درباره پایدار بودن توافق هم باید عرض کنم که برجام توافقی هشتساله بود و براساس قطعنامه 2231 هر شش قطعنامه قبلی را که علیه ایران صادر شده و به تحریمهایی در زمینه موضوع هستهای علیه ایران منجر شده بود، ملغی کرد. حال این توافق در پایان تابستان امسال یعنی ماه اکتبر پایان پیدا میکند اما آنگونه که در بیانیه وزارت خارجه عمان آمده، این توافق پایدار خواهد بود و زمانبندی مشخصی ندارد. این هم مسئله قابل تاملی است و باید ببینیم قرار است چه اتفاقی بیفتد که آن را به یک توافق پایدار تبدیل کند.
موضوع دیگر فشارهای سیاسی داخلی در هر دو کشور است. به نظر شما این فشارها چطور میتواند بر مذاکرات تاثیر بگذارد و چگونه میتوان آن را مهار کرد؟
از نظر من فرقی که مذاکرات فعلی با مذاکراتی که در گذشته صورت گرفت، دارد، این است که برخلاف دوران آقای روحانی که دولت مدعی مذاکرات بود و به عبارتی دولت مذاکرات را اداره میکرد، اینبار مذاکرات مستقیماً زیر نظر بالاترین مقام کشور در حال انجام است و درواقع ایشان مجوز مذاکرات را رسماً اعلام کردهاند. در طرف مقابل هم چنین تغییری اتفاق افتاده است. بعد از چند دهه تمام ارکان تصمیمگیری در آمریکا شامل ریاستجمهوری، مجلس نمایندگان و مجلس سنا در اختیار جمهوریخواهان است. در دورههای گذشته این جمهوریخواهان بودند که همواره در مقابل توافقی که اوباما امضا کرد یا حتی مذاکراتی که در دوره بایدن شکل گرفت موضع مخالف داشتند و تقریباً اکثر قریب بهاتفاق تحریمها ابتکار جمهوریخواهان بود. اگر به خاطر داشته باشید، زمانی که برجام امضا شد 15 سناتور جمهوریخواه اعلام کردند که برجام توافق اوباما با ایران است، نه توافق آمریکا. اما در حال حاضر با توجه به اینکه همپیمانان ترامپ اکثریت را در کنگره دارند اگر توافقی هم شکل بگیرد، توافق میان ایران و آمریکاست. این اتفاقات تحول بزرگی است که میتواند فرصت جدیدی پیشروی دو کشور قرار دهد.
نقش بازیگران منطقهای مانند اسرائیل را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا اسرائیل میتواند خللی در این روند ایجاد کند؟
اسرائیل تصور میکند که با توافق میان ایران و آمریکا، منافع، امنیت و موجودیتش با تهدید روبهرو میشود؛ به همین خاطر نگران مذاکرات است. واقعیت هم این است که با بهبود روابط ایران و آمریکا موقعیت اسرائیل تضعیف میشود چراکه بخش بزرگی از کمکهای نظامی، اقتصادی، سیاسی و بینالمللی که اسرائیل به خاطر به گفته خودش تهدید ایران دریافت میکند، ممکن است ملغی شود. اگر غرب و کشورهای عرب منطقه ایران را بهعنوان تهدید نگاه نکنند و ایرانهراسی پایان پیدا کند، عملاً اسرائیل در منطقه منزوی میشود. به همین خاطر اسرائیل در درجه اول تلاش میکند که این توافق شکل نگیرد و اگر شکل گرفت به گونهای باشد که در زمان دولتی مانند ترامپ در آمریکا باشد که حداقل بخشی از خواستهها و منافع اسرائیل هم در نظر گرفته شود. در همین راستا میتوان گفت با اینکه اسرائیل مخالف جدی توافق است اما اگر توافق شکل بگیرد تلاش میکند تا آنجا که ممکن است خواستههای خود را در این توافق ببیند.
در ارتباط با کشورهای عربی هم باید عرض کنم که مواضع این کشورها بهطور کلی تغییر کرده است. در واقع کشورهای عربی به این خاطر که دولتی جمهوریخواه در آمریکا سر کار است، خیالشان راحت است. به عبارتی کشورهای عربی نگران دولتهای دموکرات هستند چراکه برای دموکراتها علاوه بر مسائل امنیتی و اقتصادی مسائل حقوق بشری و دموکراسی هم مطرح است. اگر به خاطر داشته باشید در زمان اوباما، آمریکا به دنبال توسعه سیاسی در خاورمیانه بود و این موضوع برای عربها خوشایند نبود. در حال حاضر عربها این نگرانی را ندارند و در همین راستا اگر توافق با ایران در زمان ترامپ صورت بگیرد خیالشان راحتتر است.
با توجه به زمان اندک باقیمانده تا پایان مکانیسم ماشه (اکتبر ۲۰۲۵) و هشدار کشورهای اروپایی برای فعالسازی آن در صورت عدم حصول یک توافق تا ماه ژوئن، به نظر شما مذاکره با آمریکا میتواند تهدید اروپاییها را متوقف کند؟
بله، اگر توافقی میان ایران و آمریکا شکل بگیرد، قطعاً اروپا از آن استقبال خواهد کرد، چرا که با امضای توافق دیگر ارسال پرونده هستهای ایران به شورای امنیت و فعال کردن مکانیسم ماشه موضوعیتی ندارد. علاوه بر این، ایران بعد از توافق با آمریکا، یا حتی در موازات توافق با آمریکا میتواند با اروپاییها وارد مذاکره شده و توافق کند. البته در این میان مسائل حاشیهای مانند جنگ اوکراین همچنان مطرح است که میتواند بر توافق میان ایران و اروپا و حتی توافق با آمریکا هم تاثیر بگذارد.
نقش بازیگرانی مانند روسیه و چین را در این توافق احتمالی چطور ارزیابی میکنید؟
باید میان چین و روسیه تفاوت گذاشت. روسها به چند دلیل تمایل چندانی به توافق میان ایران و آمریکا ندارند: یک، همسایه ایران هستند؛ دو، هنوز درگیر مسئله اوکراین و بهتبع آن تحریمهای شدید اروپا و آمریکا هستند؛ و سه، در بعضی از مسائل بهخصوص در مسئله انرژی و ژئوپولیتیک رقیب ایران بهشمار میروند. در واقع روسها نمیخواهند تا زمانی که توافقی در مورد اوکراین شکل نگرفته و تحریمهای روسیه برداشته نشده، روابط ایران و غرب عادی شود چرا که در چنین شرایطی ممکن است روسیه ناچار شود همه فشارها را به تنهایی تحمل کند. بنابراین طبیعی است که روسها به صورت علنی از توافق حمایت کنند اما در عمل تلاش میکنند که روند توافق طولانیتر شود. علاوه بر این، اگر توافقی هم شکل بگیرد ترجیح روسها بر این است که روابط ایران و غرب گرم و دوستانه نباشد چرا که در چنین شرایطی احتمال اینکه گاز ایران به اروپا صادر شود زیاد است که این به ضرر روسیه است.
اما در مورد چین، بیشتر مسائل اقتصادی مطرح است تا مسائل ژئوپولیتیک و امنیتی. با اینکه چین بر سر مسائلی مانند تعرفهها با آمریکا دچار مشکل شده و در یک رقابت شدید به سر میبرند اما ممکن است رفع تحریمهای ایران برای چین یک فرصت باشد و چینیها بدون ترس از تحریمهای آمریکا و با خیال راحت بتوانند وارد بازار ایران شوند و در یک رقابت سازنده با طرف غربی بازارهای خود را در ایران گسترش دهند.
آیا توافق احتمالی با دونالد ترامپ میتواند پایدار باشد یا مقطعی و کوتاهمدت خواهد بود؟ چه مولفههایی از نظر شما میتواند به پایداری و محکم شدن توافق احتمالی میان ایران و آمریکا کمک کند؟
همانطور که اشاره کردم، توافق برجام توافقی چندجانبه بود که قطعنامه 2231 این توافق را حداقل برای طرف ایرانی الزامآور کرده بود. البته تفاسیر مختلفی وجود دارد که قطعنامههای فصل هفتم برای همه اعضای سازمان الزامآور است. اما به هر حال برجام یک توافق دوجانبه نبود که نیازمند تصویب در مجالس قانونگذاری کشورها باشد. اما توافق دوجانبه اگر به یک قرارداد رسمی تبدیل شود، نیازمند تصویب در مجالس قانونگذاری دو کشور خواهد بود. یعنی هم طرف آمریکایی ملزم است این توافق را به تصویب سنا برساند و هم طرف ایرانی ملزم است آن را در مجلس تصویب کند. علاوه بر این، باید در توافق احتمالی پیشبینی شده باشد که اگر یک طرف توافق را نقض کرد، طرف مقابل بتواند به داوری بینالمللی مثلاً دیوان دادگستری لاهه مراجعه کند و نقضکننده توافق هزینهها و خسارت طرف مقابل را بپردازد. اینها مسائلی است که باید در توافق دوجانبه پیشبینی شده باشد و ضمانتها و گارانتیهایی وجود داشته باشد که طرفین به راحتی نتوانند از قرارداد خارج شوند یا آن را ملغی کنند. موضوع دیگر این است که بهتر است توافق میان دو کشور صورت بگیرد تا با تغییر دولتها به ویژه در آمریکا کسی نتواند آن را نقض کند.
بهعنوان آخرین سوال بفرمایید که برای بهبود روند مذاکرات چه پیشنهادی دارید؟
این یک فرصت تاریخی برای ایران و آمریکاست که شاید بتوانند بعد از نزدیک به پنج دهه بر اختلافاتشان فائق آیند. با توجه به اینکه ایران در حال حاضر از توسعهنیافتگی رنج میبرد، توافق با آمریکا میتواند کمک بزرگی به اقتصاد ایران کند و مسیر ورود توسعه و تکنولوژی به ایران را نیز هموار کند. در همین راستا باید با تمام توان از این مذاکرات حمایت کرد تا در نهایت به نتیجه مثبت برسد.