شناسه خبر : 50407 لینک کوتاه

لبه پرتگاه

فعال شدن مکانیسم ماشه چه اثری روی جامعه ایران می‌گذارد؟

 

 زهرا اکبری / نویسنده نشریه 

با نزدیک شدن به زمان فعال شدن مکانیسم ماشه، نگاه‌ها دوباره به پیامدهای اقتصادی تحریم‌ها دوخته شده است. اما آنچه کمتر موردتوجه قرار گرفته تاثیر عمیق این فشارها بر زندگی اجتماعی مردم و سرمایه اجتماعی است. سال‌هاست که تحریم‌ها اقتصاد ایران را در تنگنا قرار داده‌اند، اما کمتر کسی پرسیده این فشارها چه بر سر جامعه ایران می‌آورند. آمارهایی مثل افزایش مهاجرت، کاهش ازدواج و فرزندآوری، بالا رفتن نرخ طلاق و رشد جرائم و سرقت‌ها زنگ خطری است که نباید نادیده گرفته شود. بازگشت تحریم‌ها نه‌تنها می‌تواند سفره‌های مردم را کوچک‌تر کند، بلکه می‌تواند امید جمعی و اعتماد عمومی را هم هدف بگیرد؛ آسیبی که در درازمدت می‌تواند ساختار جامعه ایران را از هم بگسلاند. پیش از آنکه اثرات اجتماعی بازگشت تحریم‌ها ناشی از فعال شدن مکانیسم ماشه را در گفت‌وگو با جامعه‌شناسان بررسی کنیم، باید نگاهی به اثرات اجتماعی تحریم‌ها در گذشته جامعه ایران داشته باشیم.

مهاجرت

44شاخص اجتماعی که دهه‌های اخیر در ایران متاثر از فشارهای اقتصادی با تغییرات زیاد همراه شده است، پدیده مهاجرت است که در اشکال مختلف تحصیلی، پناهندگی، خانوادگی و دیگر موارد صورت پذیرفته است. مطابق با نظریه محرومیت نسبی، افراد برای رفع محرومیت خویش از امکانات مادی و معنوی، اقدام به مهاجرت می‌کنند. مهاجرت می‌تواند مانع رشد سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی شود؛ زیرا با خروج افراد از یک گروه یا جامعه سطح کمی و کیفی اعتماد، حسن نیت و دگردوستی درون آن گروه یا جامعه کاهش می‌یابد. بسیاری از پژوهشگران از تحریم به‌عنوان یکی از عوامل مهمی نام می‌برند که به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم باعث افزایش مهاجرت نخبگان کشور هدف تحریم می‌شود. بدین‌گونه که تحریم‌ها باعث وجود بی‌ثباتی‌های متعدد اقتصادی و تحت فشار قرار دادن اقشار مختلف در درون کشور هدف می‌شوند. در حالت اول، شهروندان کشور هدف ممکن است در برابر تحریم‌ها مقاومت کنند و ریاضت‌های ناشی از تحریم را به جان بخرند، اما در حالت دوم آنها تاب‌آوری کمتری از خود نشان می‌دهند و مهاجرت به کشورهای دیگر را به‌عنوان راه‌حل فرار از فشارهای ناشی از تحریم انتخاب می‌کنند. مطابق آمار و ارقامی که سالانه از طرف دفتر معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری ایران اعلام می‌شود، تعداد مهاجران ایرانی در سراسر دنیا تا سال‌های قبل از اعمال تحریم‌ها کمتر از 6 /1 میلیون نفر بوده است و در طی سال 2017 به 7 /1 میلیون نفر رسید؛ اما بعد از این زمان میزان تمایل به مهاجرت از ایران به‌شدت افزایش یافت، به گونه‌ای که این میزان در سال 2020 به حدود 06 /2 میلیون نفر رسیده است که این امر افزایش 21درصدی میزان مهاجرت در دوران بعد از اعمال تحریم‌ها را نشان می‌دهد. همچنین آمارها از افزایش طی سال 2021 گواهی می‌دهند.

ازدواج و طلاق

خانواده بنیادی‌ترین و جهان‌شمول‌ترین نهاد اجتماعی جامعه است که افراد را برای حضور در اجتماع آماده می‌کند و نقش زیادی در فعل‌وانفعالات سرمایه اجتماعی هر سیستمی دارد. عوامل اقتصادی و رفاهی نقش زیادی در افزایش تمایل به ازدواج یا طلاق دارند. بدین معنی که اگر آنها فکر کنند که باوجود ازدواج به شرایط اقتصادی و رفاهی ضعیف‌تری می‌رسند، پس آن را به تاخیر می‌اندازند. این امر در مورد طلاق نیز صادق است و یکی از دلایل اصلی تمایل به طلاق، مطلوبیت اقتصادی آن نسبت به ماندن در ازدواج است. آمارهای سازمان ثبت‌احوال ایران نشان می‌دهد که در دوران تحریم‌ها و تضعیف شرایط اقتصادی کشور، تعداد ازدواج‌های ثبت‌شده نزدیک به 5 /6 درصد نسبت به سال‌های پیش از اعمال تحریم‌ها کاهش داشته است. همچنین در ارتباط با میزان طلاق در کشور باید گفت که به‌‌رغم شیب نزولی آن طی سال‌های 13۹6 تا 13۹8، اما در سال 1399 و 1400 با رشد 14درصدی روبه‌رو شده است که این امر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بی‌سابقه است؛ در همین راستا میزان ازدواج و طلاق طی سال‌های اخیر با نوسانات نگران‌کننده‌ای روبه‌رو بوده است.

جرم و جنایت

یکی از شاخص‌هایی که در حوزه سرمایه اجتماعی موردتوجه قرار گرفته، میزان جرم و جنایت در هر کشور است. در اینجا سرمایه اجتماعی به‌صورت نیروی محرکه و پتانسیل تعامل بین پلیس و شهروندان عمل می‌کند. میزان جرم و جنایت می‌تواند نشان از میزان اعتماد و تعامل میان پلیس و شهروندان یا همان سرمایه اجتماعی باشد. گزارش‌های سازمان پزشکی قانونی کشور طی دوره‌های قبل و بعد از تحریم‌ها نشان می‌دهد که همانند شرایط اقتصادی، آمارها در حوزه قضایی و اجتماعی کشور از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. تا قبل از اعمال تحریم‌ها، تعداد نزاع‌های ثبت‌شده در کشور، رقم 544 هزار مورد را نشان می‌دهد، اما این رقم در سال‌های بعد از اعمال تحریم‌ها رو‌به افزایش گذاشت، به‌طوری که در سال 13۹۹ به بالای 601 هزار مورد رسید که این امر افزایش 47 /10درصدی در میزان نزاع‌های داخلی را نشان می‌دهد. همچنین در این دوره میزان قتل‌های صورت‌گرفته در کشور افزایشی 7 /5درصدی داشته است. علاوه بر این تعداد سرقت‌های ثبت‌شده که شامل سرقت از منازل خصوصی و دولتی و سرقت اشیا می‌شود، از 5۹7 هزار مورد در سال 13۹6 به بالای 863 هزار مورد در سال 13۹8 رسیده است که این امر افزایش قابل تامل 54 /44درصدی را به ما نشان می‌دهد.

سرنوشت مبهم جوانان

برای واکاوی عمیق پیامدهای اجتماعی فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت دوباره تحریم‌های سازمان ملل، به سراغ دکتر شهلا کاظمی‌پور، جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، و همچنین دکتر تقی آزادارمکی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، رفتیم. شهلا کاظمی‌پور در پاسخ به این پرسش که فعال شدن مکانیسم ماشه چه اثری روی جامعه ایران می‌گذارد؟ می‌گوید: بسیاری از دولتمردان معتقدند که ایران از ابتدای انقلاب تحت تحریم بوده و ممکن است تحریم‌هایی که پس از فعال شدن مکانیسم ماشه اعمال می‌شوند نیز اثربخشی چندانی نداشته باشند. به همین دلیل، صحبت من صرفاً درباره یک مقطع خاص نیست؛ بلکه منظورم کل دوره‌ای است که ما با مسئله تحریم‌ها، تورم و کاهش رشد اقتصادی دست‌وپنجه نرم کرده‌ایم.

آنچه تاکنون اتفاق افتاده، از کاهش رشد اقتصادی و نبود سرمایه‌گذاری گرفته تا تورم، همگی عواملی هستند که روند توسعه جامعه را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند. این در حالی است که جوانان، به‌عنوان نیروی اصلی پیش‌برنده توسعه، در مرحله‌ای از زندگی قرار دارند که باید تحصیلات عالیه داشته باشند، شغل مناسب پیدا کنند، در حرفه‌شان پیشرفت کنند، ازدواج کنند و خانواده تشکیل دهند؛ یعنی همه مراحل مهم و سرنوشت‌ساز زندگی در همین دوران رخ می‌دهد. اما هر بحرانی که در کشور شکل می‌گیرد، بیشترین فشار و آسیب آن متوجه جوانان است. نسل‌های مسن‌تر معمولاً از خانه، شغل ثابت، حقوق بازنشستگی یا حداقل سطحی از ثبات در زندگی برخوردارند. اما جوانی که آینده‌اش در هاله‌ای از ابهام قرار دارد بیشترین بهای این بحران‌ها را می‌پردازد. در چنین شرایطی، جوانی که در داخل کشور نمی‌تواند به موفقیت برسد، درنهایت تصمیم می‌گیرد چشم بر همه‌چیز ببندد و راه مهاجرت را در پیش بگیرد. این روند مهاجرت جوانان، به‌ویژه افراد تحصیل‌کرده و نخبه، سال‌هاست که رو‌به افزایش است و هرچه جامعه ما نتواند به رشد و شکوفایی اقتصادی دست پیدا کند، این روند قطعاً شدت بیشتری خواهد گرفت.

تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی تاثیر قابل‌توجهی بر روند ازدواج و فرزندآوری نیز دارند. مراحل اصلی زندگی هر فرد معمولاً با تحصیل آغاز می‌شود، سپس یافتن شغل، سرمایه‌گذاری در زندگی، ازدواج و درنهایت فرزندآوری. اما وقتی یک جوان در مراحل ابتدایی نتواند به اهداف تحصیلی و شغلی مورد نظرش برسد یا درآمد کافی برای اداره زندگی به دست نیاورد، طبیعی است که ازدواجش به تاخیر بیفتد. حتی اگر ازدواج هم بکند، با فشار سنگین هزینه‌های زندگی، به‌ویژه قیمت بالای مسکن در شهرهای بزرگ، فرزندآوری به تعویق می‌افتد یا حتی به‌طور کلی کنار گذاشته می‌شود. در واقع، اگر مهاجرت یکی از واکنش‌های جوانان به این شرایط باشد، برای کسانی که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند مهاجرت کنند و دل‌بسته خانواده و کشورشان هستند، مهم‌ترین تاثیر این مشکلات، به تعویق انداختن یا صرف‌نظر کردن از فرزندآوری است.

تاثیر دیگر این شرایط، افزایش نارضایتی عمومی و گسترش آسیب‌های اجتماعی است. فقر و فشار اقتصادی بستر رشد خشونت، مشاجره‌های خانوادگی، طلاق، افسردگی و حتی گرایش به اعتیاد را فراهم می‌کند. طبیعی است که وقتی افراد قادر به تامین هزینه‌های زندگی و نیازهای اولیه خانواده خود نباشند، تحت فشار شدید روحی و روانی قرار می‌گیرند و این تنش‌ها در رفتار و روابط اجتماعی آنها بروز پیدا می‌کند. به بیان دیگر، کاهش مداوم ارزش پول ملی و افت قدرت خرید مردم به‌ویژه در طبقات کارگر و حقوق‌بگیر، به‌طور مستقیم باعث تشدید نارضایتی و عمیق‌تر شدن مشکلات اجتماعی می‌شود.

نخستین گام برای کاهش این آسیب‌ها، تغییر مسیر رشد منفی اقتصادی به رشد مثبت و ایجاد بسترهای توسعه در کشور است. اگر دولت‌ها با برنامه‌ریزی دقیق و سرمایه‌گذاری گسترده بتوانند روند کاهش رشد اقتصادی را مهار کنند، دستیابی به این هدف ممکن خواهد شد. اما در صورتی که اقدامی صورت نگیرد و برخی افراد که از تحریم‌ها سود می‌برند، همچنان به این وضعیت دامن بزنند، شرایط بدون تردید وخیم‌تر خواهد شد. بااین‌حال، من معتقدم اگر با تدبیر و بهره‌گیری از ظرفیت نخبگان و صاحب‌نظران، تولید داخلی تقویت شود، می‌توان از این بحران عبور کرد. به‌ویژه در شرایطی که احتمال اعمال تحریم‌های جدید وجود دارد، ضروری است ابتدا منافع کاسبان تحریم محدود شود و همزمان با سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی داخلی، مسیر دستیابی به رشد اقتصادی و توسعه هموار شود.

زنگ خطر اعتراضات عمومی

تقی آزادارمکی نیز در پاسخ به این سوال که مکانیسم ماشه چه بر سر جامعه ایران خواهد آورد؟ می‌گوید: مکانیسم ماشه ایران را در مقابل جامعه جهانی قرار می‌دهد. اگر تا دیروز ایران عمدتاً در مقابل آمریکا و بخشی از اروپا و تحریم‌های آنها قرار داشت و آثار آن را در تعطیلی اقتصاد و اختلال در سرمایه اجتماعی مشاهده می‌کردیم، مکانیسم ماشه این وضعیت را چندین برابر تشدید می‌کند. زیرا این تحریم‌ها در سطح بین‌المللی و در تمام دنیا قابلیت اعمال دارند و توانایی ایران در جذب سرمایه‌گذاری و توسعه اقتصادی را به‌شدت محدود می‌کنند.

این به معنای افت و سقوط بنیادین اقتصادی در ایران است. بحرانی که کل عرصه واردات و صادرات را درگیر می‌کند، فروش نفت را با مشکل جدی روبه‌رو می‌سازد، و سرمایه‌گذاری که همین حالا هم تقریباً به صفر رسیده را وارد فاز منفی می‌کند. ارزش پول ملی به‌شدت کاهش می‌یابد، تورم سر به فلک می‌کشد و زنجیره‌ای از پیامدهای مخرب آغاز می‌شود. این فقط یک توقف موقت نیست که بتوان با گذر زمان جبرانش کرد؛ بلکه ضربه‌ای مهلک است که نه‌تنها اقتصاد، بلکه عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی روانی جامعه را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و به کاهش سرمایه اجتماعی، بی‌اعتمادی عمومی، افزایش اعتراضات و به‌هم‌ریختگی اجتماعی منجر می‌شود.

در عرصه اجتماعی، وقتی خانواده‌ای که طی دهه گذشته به‌واسطه تحریم‌ها با حداقل درآمد زندگی کرده است، با تحریم‌های تمام‌عیار مواجه شود، آن حداقل درآمد هم از دست خواهد رفت و طبیعتاً نارضایتی اجتماعی در خانواده شکل می‌گیرد. این نارضایتی پیامدهای متعددی دارد: ابتدا ممکن است تنش و خشونت درون خانواده افزایش یابد و اعضا برای رسیدن به همگرایی، رفتارهای خشونت‌آمیز نشان دهند. همچنین، آسیب‌های اجتماعی گسترده‌تر می‌شود؛ دزدی، قتل، تجاوز، رشوه و کلاهبرداری افزایش می‌یابد. علت این است که بخشی از جامعه که به مشاغل واسطه‌ای یا فعالیت‌های اقتصادی خرد وابسته‌اند، با کاهش فرصت‌های شغلی یا تعطیلی تولید، گزینه‌ای جز روی آوردن به اقدامات غیرقانونی برای تامین معیشت خود ندارند. در نتیجه، با افزایش فراگیر آسیب‌های اجتماعی و حتی احتمال بروز اعتراضات عمومی مواجه خواهیم شد. اما اینکه کدام‌یک مقدم باشد، هنوز مشخص نیست. این موضوع به ماهیت زیست اجتماعی مردم در دوران پس از تحریم، نحوه مداخله دولت، نقش گروه‌های اجتماعی و تاثیر کشورهای خارجی بستگی دارد. بااین‌حال، به‌طور کلی، چنین وضعیتی می‌تواند مشکلات و چالش‌های جدی برای کشور ایجاد کند.

به نظر من دولت ایران از ابتدا نباید وارد این عرصه می‌شد. حالا کار از کار گذشته و ما خودمان را در موقعیتی قرار داده‌ایم که شبیه کسی است که به لبه پرتگاه نزدیک شده است. در چنین شرایطی، راه بازگشت دشوار است چراکه تمام پل‌های پشت سرمان خراب شده است. این وضعیت نتیجه بازی‌هایی است که طی دو دهه گذشته در نظام سیاسی ایران شکل گرفته است. کارشناسان، متخصصان و دلسوزان کشور بارها هشدار داده‌اند که ادامه مسیر موجود به بحران و آسیب خواهد انجامید، اما گوش شنوایی نبوده و تصمیم‌گیران، یک‌تنه، بدون توجه به هشدارها، مسیر خود را ادامه داده‌اند و خود را به نقطه‌ای رسانده‌اند که نباید می‌رسیدند. 

منابع:

1- آثار تحریم‌های آمریکا بر سرمایه اجتماعی و سیاسی ایران، علی باقری‌دولت‌آبادی

2- سرمایه اجتماعی و رشد در ایران، علی سوری

دراین پرونده بخوانید ...