تاجران ناترازی
پشت پرده یک عملیات استخراج غولآسا در گفتوگو با مسیح علوی
وقتی اینترنت در ایران قطع شد، به نظر میرسد چیزی بیشتر از ارتباط مردم با جهان متوقف شد؛ «هشریت بیتکوین هم افت کرد.» مسیح علوی، فعال حوزه ماینینگ و بلاکچین، میگوید: «ما همیشه دیواری کوتاهتر از ماینرها پیدا نکردیم که همه تقصیرها را گردنشان بیندازیم. ماینینگ بهترین بهرهوری را از مصرف انرژی دارد، اما زیر فشار سیاستهای غلط، قربانی بازی تاجران ناترازی شده است؛ همانها که سالهاست برق یارانهای را میبلعند و خاموشیها را به نام مردم میزنند.» دادهها نشان میدهد قطعی اینترنت در ایران، نرخ پردازش بیتکوین را در جهان تا ۲۰ درصد کاهش داده است؛ افتی که از پشت پرده یک عملیات استخراج غولآسا و بیصدا خبر میدهد.

سوسن نوری: وقتی اینترنت در ایران قطع شد، به نظر میرسد چیزی بیشتر از ارتباط مردم با جهان متوقف شد؛ «هشریت بیتکوین هم افت کرد.» مسیح علوی، فعال حوزه ماینینگ و بلاکچین، میگوید: «ما همیشه دیواری کوتاهتر از ماینرها پیدا نکردیم که همه تقصیرها را گردنشان بیندازیم. ماینینگ بهترین بهرهوری را از مصرف انرژی دارد، اما زیر فشار سیاستهای غلط، قربانی بازی تاجران ناترازی شده است؛ همانها که سالهاست برق یارانهای را میبلعند و خاموشیها را به نام مردم میزنند.» دادهها نشان میدهد قطعی اینترنت در ایران، نرخ پردازش بیتکوین را در جهان تا ۲۰ درصد کاهش داده است؛ افتی که از پشت پرده یک عملیات استخراج غولآسا و بیصدا خبر میدهد. جایی در پشت قبضهای برق مردم، هزاران دستگاه ماینر زیر زمین و در سایه، برق ارزان را به رمزارز تبدیل میکنند، در حالی که مردم عادی با قبضهای سنگین و خاموشیهای تابستانه تنها میمانند. چه کسانی واقعاً مقصر بحران برق در ایران هستند؟ مردم، یا تاجران ناترازی که از بحران، سود میبرند؟ مسیح علوی به پرسشهایی در این مورد پاسخ میدهد.
♦♦♦
با توجه به افت ۲۰درصدی هشریت بیتکوین همزمان با قطعی اینترنت در ایران، چقدر این موضوع را نشانهای از سهم بالای مزارع ماینینگ در مصرف برق کشور میدانید؟
از لحاظ آماری، کاهش هشریت از حدود دو هفته پیش از درگیری ایران با رژیم صهیونیستی آغاز شده بود و این روند از قبل در جریان بود. این اتفاق هم چند دلیل داشت. اولین دلیل، گرمای هوا در آمریکای شمالی بود، جایی که در حال حاضر فارمهای بزرگ ماینینگ جهان در آنجا فعال هستند، و همین گرمای زیاد باعث شد تعداد زیادی از ماینرها دستگاههای خود را خاموش کنند. موضوع دیگر، افزایش قیمت انرژی در آمریکای شمالی است که موجب شد بسیاری از ماینرها به دلیل افزایش هزینهها در این فصل، مجبور به خاموش کردن دستگاههای خود شوند. این موضوع مختص به امسال هم نیست. سال گذشته نیز در همین بازه زمانی در آمریکای شمالی، بسیاری از ماینرها ناچار شدند دستگاههای خود را خاموش کنند که البته بعداً شامل دریافت برخی پاداشها میشدند؛ پاداشهایی که شرکتهای خصوصی توزیعکننده برق در آمریکای شمالی ارائه میدهند. این شرکتها در حال حاضر نیز از ماینرهای بزرگ خواستهاند تا حد امکان دستگاههای خود را خاموش کرده و مصرف را کاهش دهند. اما درباره آن ۲۰درصدی که شما اشاره کردید، اگر دادههای شبکه بلاکچین بیتکوین و هشریت جهانی را بررسی کنید، مشاهده میکنید که روند کاهش از قبل از مناقشه میان ایران و اسرائیل آغاز شده بود.
در سالهای اخیر، قطعیهای برق بیشتر به مصرف بالای مردم نسبت داده شده است. بهعنوان فعال حوزه ماینینگ، آیا واقعاً مردم عامل اصلی این ناترازی هستند یا مزارع بزرگ استخراج رمزارز سهم بالایی در این بحران دارند؟
خیر، این موضوع به این صورت نیست. در واقع مسئولان یاد گرفتهاند هر جا که دچار نقصان میشوند، این موضوع را به گردن مسائل دیگر بیندازند. در حال حاضر چیزی که ما با آن دستوپنجه نرم میکنیم، کمبود انرژی در کشور است؛ چه در بخش گاز در فصل زمستان و چه در بخش برق در فصول گرم، بهویژه تابستان. البته این موضوع در سالهای اخیر متاسفانه به فصول سرد هم کشیده شده است. مردم مقصر اصلی این موضوع نیستند و این مسئله چند عامل دارد که متاسفانه به آنها توجه نمیشود. اولین عامل، بحث اقتصاد برق کشور است. متاسفانه اقتصاد برق در کشور ما اقتصادی بیمار است. از چه جهت؟ از ابتدای کار، وزارت نیرو یا مجموعه تولید برق، این خدمات را به مردم ارائه میکرد، بهگونهای که چهار رکن اصلی را خودش انجام میداد؛ برق را خودش تولید میکرد، خودش منتقل میکرد، خودش توزیع میکرد و خودش هم میفروخت. همین موضوع باعث شد اقتصاد برق با مشکل و چالش مواجه شود، بهویژه از زمان دولت آقای احمدینژاد که پول برق دریافتی از مشترکان به حساب خزانه واریز میشد و بسیار دیر به دست تولیدکننده میرسید و همانطور که میدانید وزارت نیرو در حال حاضر یکی از بزرگترین بدهکاران دولتی است. فکر میکنم حدود ۱۵۰ همت به بخشهای مختلف، بهویژه بخش تولید نیروگاهی بدهی دارد و همین موضوع این مشکلات را ایجاد کرده است. موضوع دیگر این است که در فصل گرما، حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد بار برق کشور به بار سرمایشی اختصاص دارد. این بار سرمایشی نیز به وسیله لوازم خانگی ایجاد میشود، مانند کولرهای اسپلیت و امثال آن. اگر اشتباه نکنم، حدود ۲۰ میلیون کولر آبی و ۱۰ میلیون کولر گازی در کشور وجود دارد و اگر اینها با استاندارد مناسب تولید نشده باشند و از موتورهای کممصرف مثلاً BLDC استفاده نکنند، مصرف برق کشور بهویژه در فصول گرم چند برابر شده و فشار زیادی به شبکه برق وارد میکند. این مشکل از کجا قابل کنترل است؟ دقیقاً در زمان تولید. یعنی کارخانههای تولید لوازم خانگی باید از همان ابتدا استانداردهای لازم را رعایت کنند تا محصول نهایی که به دست مردم میرسد کممصرف باشد، چرا که مصرفکننده در این موضوع نقشی ندارد. مصرفکننده فقط نیاز به خنک کردن دارد و بهعنوان مثال کولری را از فروشگاهی خریداری و نصب میکند، اما این موضوع به تولیدکننده بازمیگردد. وزارت نیرو باید از همان ابتدا این کار را انجام میداد که انجام نداد و اکنون شاهد هستیم بار سرمایشی بیشترین فشار را به شبکه برق وارد میکند و هرچقدر هم دمای هوا بالاتر برود، این فشار افزایش خواهد یافت. بنابراین اشتباه است که دائم این موضوع را گردن مردم میاندازیم و میگوییم «شما کمتر مصرف کنید». بله، شدت مصرف در کشور ما نسبت به جمعیت و سایر عوامل بالاست، اما باید دید این شدت مصرف از کجا ناشی میشود. همانطور که اشاره کردم، این موضوع عمدتاً به لوازم خانگی برمیگردد که از فناوریهای قدیمی استفاده میکنند و به همین دلیل ما اکنون با این مشکل مواجه هستیم. در ادامه درباره بخش ماینرها نیز عرض کنم که خیر، قوانین سختگیرانه و تعرفههای ناعادلانه و غیرکارشناسی وزارت نیرو، وزارت نفت و گاز و برخوردهای قهری، باعث شده است ماینینگ زیرزمینی در کشور افزایش پیدا کند و با این حال همچنان ناترازی برق در کشور طبق گزارشهای اعلامی وزارت نیرو بین ۲۰ تا ۲۷ هزار مگاوات است. دقت داشته باشید طبق آماری که داریم، چیزی حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ مگاوات، یعنی حدود یک تا 5 /1 گیگاوات از برق تولیدی کشور احتمالاً از طریق ماینرهای زیرزمینی مصرف میشود. ماینینگ قانونی متاسفانه به دلیل همان سیاستهای اشتباه وزارت نیرو نابود شده و عملاً وجود ندارد. علاوه بر این، از همین یک تا 5 /1 گیگاوات مصرفی، بخش زیادی از آن از شبکه سراسری استفاده نمیکند و بهصورت خودتامین از ژنراتورهای گازی بهره میگیرد که باری روی شبکه ایجاد نمیکنند. اما از آنجا که مردم به وزارت نیرو برای خاموشیها اعتراض میکنند، وزارت نیرو برای فرار از این مسئولیت، تنها دیوار کوتاهی که پیدا کرده، ماینرها هستند. از طرفی ماینرهای زیرزمینی نمایندهای ندارند و ماینر قانونی هم به دلیل همان سیاستهای اشتباه از بین رفته است، و وزارت نیرو برای خود آمارسازی کرده و اعداد اضافه میکند. این است که مثلاً معاون توانیر اعلام میکند ۲۴۰۰ مگاوات از برق کشور به وسیله ماینینگ مصرف شده و وزیر نیرو، آقای علیآبادی، میگوید ۵ تا ۱۰ درصد از هشریت جهانی بیتکوین متعلق به ایران بوده است.
آیا سندیکای تولید برق یا نهادهای دولتی، آمار شفافی از میزان مصرف برق مزارع استخراج رمزارز در ایران دارند؟ سهم این مصرف در مقایسه با کل مصرف برق کشور چقدر است؟
ما آمار دقیقی از ماینینگ زیرزمینی در ایران نداریم، اما آمار دقیقی از ماینینگ قانونی در کشور موجود است که در حال حاضر طبق دستور وزیر نیرو، فعال نیستند. حدود یک ماه پیش، آقای علیآبادی دستور دادند تا پایان شهریور هیچ ماینینگی فعال نباشد. میزان مصرف برق این ماینینگهای قانونی نیز از برق سراسری، در مجموع حدود پنج مگاوات بوده است. طبق آماری که خود وزارت نیرو اعلام کرده بود، این میزان مصرف در مقایسه با ناترازی ۲۰ تا ۲۷ هزارمگاواتی برق کشور، رقمی ناچیز محسوب میشود. با این حال، به دلیل بحثهای رسانهای، عنوان شد که حتی ماینینگ قانونی نیز به دلیل کمبود برق متوقف میشود و دستور دادند ماینینگ قانونی بهطور کامل فعالیت نداشته باشد. اما در مورد دادههای مربوط به ماینینگ زیرزمینی، طبق اعلام توانیر در سال گذشته، بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار دستگاه از ابتدای طرح جمعآوری دستگاههای غیرمجاز کشف شده بود. پس از آن، در زمستان سال ۱۴۰۳ اعلام کردند این تعداد به حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار دستگاه رسیده و این میزان را معادل با مصرف حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ مگاوات برق کشور در نظر گرفتند. بعد از عید و در حدود خردادماه امسال، این عدد به ۹۰۰ هزار دستگاه اعلام شد. اما طبق آمار و اطلاعات منتشرشده از سوی تحلیلگران معتبر شبکه بلاکچین بیتکوین، از سال گذشته تا زمان قطع شدن اینترنت در ایران (خردادماه امسال)، میزان هشریت ایران کاملاً ثابت بوده و هیچگونه افزایش یا کاهشی نداشته است. این ثبات نشان میدهد اعدادی که پس از آن تاریخ اعلام شده، صحت نداشته است. حدود دو ماه پیش، معاون توانیر اعلام کرد که مصرف برق ماینینگ زیرزمینی در ایران معادل مصرف چهار نیروگاه اتمی است. اگر نیروگاه اتمی بوشهر را هزار مگاوات در نظر بگیریم، این یعنی چهار هزار مگاوات مصرف برای ماینینگ زیرزمینی اعلام شده بود. اما با توجه به قطع اینترنت ایران در دو هفته گذشته، مشخص شد این آمارسازیها بیشتر جنبه رسانهای داشته و متاسفانه هر زمان که میزان ناترازی برق کشور افزایش پیدا میکرد، با انداختن این موضوع بر گردن ماینینگ، سعی در توجیه وضعیت موجود داشتند.
برق مصرفی این مزارع عمدتاً یارانهای و ارزان است. این موضوع چه آسیبی به صنعت برق و اقتصاد برق در کشور وارد میکند؟
لازم است به این نکته توجه کنیم که موضوع صرفاً به ماینینگ محدود نمیشود. ما هیچگاه به این موضوع توجه نکردیم که صنایع انرژیبر دیگری در کشور وجود داشتند و دارند، مانند فولاد، صنایع ذوب، پتروشیمی و امثال آن، که سالها قبل از اینکه اصلاً ماینینگ در کشور شکل بگیرد، از انرژی یارانهای با ارزانترین قیمت استفاده میکردند، بدون آنکه بازدهی تولیدشان با میزان انرژی مصرفی برابری داشته باشد. به این معنا که اگر قرار بود برای تولید یک تن فولاد خام، طبق استانداردهای جهانی، ۴۹۴ کیلوواتساعت انرژی مصرف شود، متاسفانه در عمل این مقدار تولید انجام نمیشد و در کشور ما ۸۰۰ تا ۹۰۰ کیلوواتساعت انرژی مصرف میشد. بر این اساس میزان مصرف برق کارخانه فولاد در کشورمان بهطور میانگین برای تولید یک تن فولاد ۶۲ درصد بیشتر از میزان استاندارد است. متاسفانه تا زمانی که بحران انرژی در کشور ایجاد نشد، هیچگاه به این موضوع پرداخته نشد که چرا صنایعی مانند آلومینیوم، فولاد، پتروشیمی و دیگر صنایع انرژیبر، چه با برق یارانهای و چه با گاز یارانهای، در برابر محصول تولیدی خود بازدهی لازم را ندارند. آیا کارخانه فولاد با یارانهای که بابت انرژی دریافت میکرد، راندمان مناسب در کورههای خود داشت؟ در برخی موارد دیده میشد که کورهها تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد راندمان داشتند و بقیه انرژی به گرما تبدیل یا هدر میشد و چون انرژی ارزان بود، اهمیتی به این موضوع داده نمیشد. تا زمانی که کشور با بحران انرژی روبهرو نشد و دولت تلاش نکرد از ابزار قیمتی و الگوی مصرف انرژی برای واقعیسازی قیمت انرژی استفاده کند، هیچگاه صنایعی مانند فولاد، ذوب، پتروشیمی یا حتی سیمان، به دنبال ارتقای راندمان خود نرفتند. اما تمام تمرکز بر روی ماینینگ قرار گرفت. از طرفی، ماینینگ با توجه به ماهیت فناوری بهروزی که دارد، یکی از بهترین مصرفکنندگان انرژی در دنیاست. دستگاههای ماینر از آخرین تکنولوژیهای موجود در دنیا استفاده میکنند و بهترین مصرفکنندههای انرژی هستند. در شبکه برق نیز اصطلاحاً هیچ Reactive Power اضافی ایجاد نمیکنند و محصول تولیدی آنها نسبت به محصولات سایر صنایع بهراحتی قابل عرضه در بازار و خرید و فروش است. متاسفانه در اقتصاد کشور ما این موضوع نادیده گرفته شد. میتوانستیم از این فرصت برای ارزآوری و ایجاد تعادل در اقتصاد برق کشور استفاده کنیم، اما این فرصت به دلیل عملکرد کسانی که در حقیقت مافیای انرژی بودند و از این وضعیت سود میبردند، از دست رفت. ماینینگ حاضر بود هزینه انرژی مصرفی خود را بهصورت قانونی پرداخت کند، اما تلاش شد این فعالیت به سمت زیرزمینی شدن سوق داده شود تا بتوانند تمام مشکلات صنعت برق و اقتصاد برق کشور، از جمله خاموشیها، را به گردن آن بیندازند. بنابراین این موضوع ارتباط مستقیمی با ماینینگ ندارد، اما در مورد سود، با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در کشور، طبیعی است که برخی به سمت ماینینگ زیرزمینی بروند، چرا که مسیر قانونی بسیار دشوار و پرهزینه است و بسیاری عطای کار قانونی را به لقایش میبخشند و به سمت فعالیت غیرقانونی میروند. موضوع دیگر این است که ما حتی سرمایهگذاران بزرگ داخلی و خارجی را که قصد ورود به این حوزه داشتند، از دست دادیم. این سرمایهگذاران به دلیل سیاستهای نادرست مدیران قدیمی وزارت نیرو، وزارت نفت و سایر دستگاهها، به کشورهای دیگر مانند عمان، امارات، روسیه و قزاقستان مهاجرت کردند و سرمایهگذاریهای خود را در آن کشورها انجام دادند و فرصت ارزآوری از این حوزه را از کشور گرفتند. شاهد بودیم که با قطع برق چهار هفته گذشته، صنایعی مانند فولاد و سیمان بلافاصله فشار را به مردم منتقل کردند و بهعنوان مثال، قیمت پاکت سیمان را افزایش دادند. اما هیچکس نگفت مگر این صنایع از انرژی یارانهای استفاده نمیکنند؟ اگر از سوخت و انرژی یارانهای استفاده میکنند، چرا باید قیمت محصول خود را افزایش دهند؟ اما باز هم تمام تقصیرها را بر گردن ماینینگ انداختند و با این اقدام، تلاش کردند فشارهای ناشی از مشکلات ساختاری اقتصاد انرژی کشور را از دوش خود بردارند.
با توجه به نقش سیاستگذاریها در ایجاد بحران ناترازی، چه اقدام فوری و عملی از سوی وزارت نیرو و وزارت نفت میتواند واقعاً بحران خاموشی و ناترازی برق کشور را حل کند، بدون آنکه هزینه آن دوباره به مردم تحمیل شود؟
بحران ناترازی برق در ایران ریشه در سیاستگذاریهای ناکارآمد ۲۰ سال گذشته وزارت نیرو و وزارت نفت دارد، نه صرفاً فعالیت ماینرها. بهجای توسعه زیرساخت و بهینهسازی شبکه، پروژههای تولید برق و انرژیهای تجدیدپذیر با تاخیر و شوآف رسانهای اجرا شدهاند. در حالی که صنایع انرژیبر با لابیگری، همچنان از انرژی ارزان بهره میبرند، به صنعت ماینینگ حتی اجازه استفاده از گواهی صرفهجویی گاز داده نمیشود. رفع ناترازی صرفاً با افزایش تولید برق ممکن نیست، چراکه ظرفیت شبکه انتقال محدود است؛ بلکه باید با یک حرکت ملی و مشارکت بخش خصوصی، صرفهجویی، بهینهسازی و کاهش مصرف بهویژه در بار سرمایشی (۴۰ درصد مصرف برق کشور) محقق شود. اگر حکمرانی کارآمد در حوزه انرژی ایجاد نشود، خاموشیها ادامه خواهند داشت و بحران انرژی عمیقتر خواهد شد.