شناسه خبر : 39722 لینک کوتاه

شیران بی‌یال و دم و اشکم

چرا نهاد قضاوت در فوتبال کارا نیست؟

 

رضا طهماسبی / دبیر تحریریه نشریه 

شکایت مربیان، بازیکنان و به‌طور کل تیم‌های لیگ برتری (و حتی دسته‌های پایین‌تر که به دلیل عدم پخش زنده در تیررس بینندگان نیست) در چند سال اخیر از داوران و نحوه قضاوتشان روندی فزاینده داشته است. بعد از پایان هر بازی مربیان و بازیکنان در کنفرانس خبری یا در راهروها در برابر دوربین‌ها از داوران به‌شدت انتقاد می‌کنند و هر تیمی، از برنده و بازنده، خودش را قربانی تصمیم‌های تیم داوری می‌داند. مساله‌ای که تماشاگران و هواداران هم به آن عادت کرده‌اند و آنها نیز نحوه قضاوت را همواره مسوول اول باخت‌های خود تیم محبوب خود می‌خوانند؛ انتقادها به عملکرد داوران تا آنجا پیش رفته که عملاً گروهی از دست‌اندرکاران فوتبال، قضاوت‌ها را جهت‌دار می‌دانند و هر کسی آن را به نفع تیم رقیب تفسیر می‌کند. با این حال به نظر نمی‌رسد هیچ مطالعه علمی جامعی روی میزان کارایی، چالش‌ها و مشکلات نهاد قضاوت در فوتبال ایران انجام شده باشد یا حداقل متولیان امر قصدی برای انجامش داشته باشند، مساله‌ای که به نظر می‌رسد با وجود انتقادات گسترده و ضرورت ترمیم وجه داوری بسیار ضروری باشد.

 

داوری، شغل دوم

داوری برای داوران حرفه‌ای در لیگ‌های معتبر مانند لیگ برتر انگلیس، بوندس‌لیگای آلمان، سری آ ایتالیا، لالیگای اسپانیا و لیگ یک فرانسه یک شغل تمام‌وقت به حساب می‌آید و مزایایی چون بازنشستگی هم دارد. دستمزد داوران در این لیگ‌ها و تا حدودی سایر لیگ‌های خوب اروپا مانند پرتغال و هلند و... ارقام قابل توجهی است. البته در برخی لیگ‌ها مانند لیگ برتر انگلیس، این نرخ بسیار بالا و چشمگیر است. اما تمامی داوران به دلایل مختلف نمی‌توانند در این دسته قرار بگیرند و دستمزدشان صرفاً به بازی‌هایی که در لیگ‌های دسته پایین قضاوت می‌کنند محدود است. داوران تا پیش از اینکه به یک وضعیت باثبات برسند باید شغل اولی داشته باشند و قضاوت شغل دوم آنهاست.

تقریباً همه فوتبال‌دوستان می‌دانند که مثلاً پیر لوئیجی کولینا، معروف‌ترین داور تاریخ فوتبال، در دانشگاه اقتصاد خوانده و کارش تا پیش از ورود به عرصه داوری حرفه‌ای در سری آ ایتالیا، مشاور مالی بود. کاری که اکنون، بعد از بازنشستگی از فوتبال هم به آن مشغول است. یا مارکوس مرک، داور معروف سال‌های گذشته بوندس‌لیگای آلمان یک دندانپزشک بود. داوران زیاد دیگری را می‌شناسیم که شغل اولشان پلیس، معلم، آتش‌نشان و... بوده اما از زمانی که پا به میادین بزرگ بازی‌های حرفه‌ای می‌گذارند، جایی که هر سوتشان می‌تواند میلیون‌ها دلار را جابه‌جا کند، قضاوت به شغل اولشان تبدیل می‌شود، دستمزدهای بالا می‌گیرند و زندگی حرفه‌ای‌شان به‌شدت زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد تا از هر‌گونه مفسده‌ای جلوگیری شود، همچنین تلاش می‌شود تا تمامی ابزار لازم و کمکی برای قضاوت بهتر در اختیارشان قرار گیرد. همان‌طور که تلاش می‌شود تا قضات در دادگاه‌ها از متخصص‌ترین‌ها و سالم‌ترین‌ها باشند و دستمزدشان به قدر جایگاه مهم و تصمیم‌های اثرگذارشان ارزشمند باشد، در فوتبال نیز این نتیجه عیان شده است که داور باید از نظر مالی تامین و خاطرش آسوده باشد.

گرچه گاه تلاش می‌شود دستمزد داوران، شاید برای اجتناب از سوءاستفاده‌های احتمالی، شفاف نشود اما رسیدگی‌های مالی و گزارش‌های متناوب از کارکرد نهادهای فوتبال که برای جلوگیری از فساد صورت می‌گیرد این ارقام را افشا می‌کند. برای مثال برابر آمار موجود می‌دانیم که داوران حرفه‌ای در لیگ برتر انگلیس، بسته به حسن‌شهرت و عملکردشان، بین 70 تا 200 هزار یورو درآمد سالانه دارند و علاوه بر آن برای قضاوت هر بازی نیز 1500 یورو دستمزد می‌گیرند. این رقم برای کمک‌داوران داخل زمین وکمک‌داوران ویدئویی نیز 30 هزار یورو سالانه و 850 یورو برای هر بازی است. این آمار در لیگ اسپانیا حتی بیشتر است و دستمزد سالانه یک داور در این لیگ می‌تواند تا 250 هزار یورو به علاوه پنج‌هزار و 800 یورو برای هر بازی افزایش یابد (جدول 1).

با توجه به تعدد مسابقات فوتبال در اروپا، داوران این قاره می‌توانند از درآمدهای دیگری مانند قضاوت در بازی‌های لیگ قهرمانان یا لیگ اروپا نیز بهره‌مند شوند. اتحادیه فوتبال اروپا، یوفا، نیز با تقسیم‌بندی داوران خود به داوران الیت (یا برتر) و درجه یک و دو، دستمزدهای مختلفی در بازه پنج‌هزار و 500 تا 10هزار یورو برای هر قضاوت به آنها می‌پردازند.

در مقام مقایسه با داوران فوتبال در ایران، تنها شباهت همین است که داوری شغل دوم است، البته حتی در سطح حرفه‌ای همه داوران ایرانی نمی‌توانند برای امرار معاش تنها روی کار قضاوت حساب کنند، چراکه عملاً دستمزدها به‌شدت پایین است و پرداخت‌ها نیز با تاخیر. فدراسیون فوتبال ایران هیچ‌گاه قادر به تامین کامل داوران نبوده و کافی است بدانیم تا همین سال گذشته داوران الیت و بین‌المللی ایرانی برای قضاوت هر بازی در لیگ برتر 900 هزار تومان دریافت می‌کردند. آن هم در بازه‌های زمانی طولانی و با تاخیر. از این رو داوران ایرانی از مستطیل سبز یا به مطب و بیمارستان برای طبابت می‌روند یا به اداره و سازمانی برای کارمندی. به این ترتیب بسیار بعید است بتوان از داوری که به‌تازگی و با افزایش سه‌برابری دستمزدش برای قضاوت در لیگ برتر به دو میلیون و 700 هزار تومان رسیده و به فرض داوری هر دو هفته یک‌بار، بدون مصدومیت و محرومیت، می‌تواند سالانه حدود 50 میلیون تومان درآمد داشته باشد؛ انتظار یک کار کم‌نقص و کامل داشت.

داوران ایرانی معمولاً به دلیل مشغول بودن در سایر مشاغل به سرعت از فرم خوب خود خارج می‌شوند یا با اضافه‌وزن درگیر می‌شوند یا توان کافی برای 90 دقیقه دویدن ندارند. از طرفی احتمال سوءاستفاده از جایگاه داوری نیز بالا می‌رود و داستانی مانند سکه‌های لای گز رخ می‌دهد که نتایج بازی‌ها را زیر سوال می‌برد.

قاعدتاً و از روی منطق، نمی‌توان تمام مشکلات داوری را به عدم‌پرداخت دستمزد کافی تقلیل داد اما به احتمال بسیار بالا، نخستین عامل تعیین نادرست «قیمت» قضاوت در زمین فوتبال توسط نهاد سیاستگذار است. قیمت نادرست، در این بازار که خریدارش انحصاری است، انگیزه‌ای برای رقابت در ورود به این بازار ایجاد نمی‌کند و عرضه‌کنندگان این خدمت، یا به‌شدت عاشق فوتبال‌اند یا شغل اول آنها زمان و مجال کافی و البته درآمد خوب برای حضور در زمین فوتبال را به آنها می‌دهد.

40

فقدان تجهیزات

در حالی که گفته می‌شود فدراسیون فوتبال تنها از تبلیغات روی لباس داوران در یک فصل 10‌میلیارد تومان درآمد داشته است، عدم مدیریت صحیح هزینه و درآمد، باعث شده است تا داوران ایرانی فاصله زیادی با تجهیزات روز داوری داشته باشند؛ مانند یک قاضی که باید با حداقل مدرک حکمی عادلانه صادر کند. داوران ایرانی نه VAR و فناوری تشخیص عبور توپ از خط دروازه که حتی سیستم درستی برای ارتباط رادیویی هم ندارند. علاوه بر این فدراسیون در برگزاری کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی نیز اهمال می‌کند. با وجود این ورودی‌های اندک و ضعیف آیا می‌توان انتظار داشت خروجی نهاد قضاوت در فوتبال، پایه‌ای برای توسعه فوتبال باشد؟ 

دراین پرونده بخوانید ...