شناسه خبر : 50643 لینک کوتاه

قدرت‌های نوظهور

سرمایه‌گذاری‌های چندملیتی چگونه جغرافیای سیاسی را تغییر می‌دهد؟

 

حامد وحیدی  / نویسنده نشریه 

در سال‌های گذشته، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) به شکلی چشمگیر در حال تغییر و تحول بوده است. این تغییرات نه‌تنها به دلیل پیشرفت‌های سریع فناوری و نوآوری‌های صنعتی است، بلکه به دلیل پیچیدگی‌های ژئوپولیتیک و تحولات جهانی نیز شکل گرفته‌اند. گزارش جامع «The FDI shake-up» که موسسه  McKinsey Global Institute منتشر کرده، نشان می‌دهد چگونه این روندها در حال بازتعریف مسیر سرمایه‌گذاری‌های خارجی، صنایع کلیدی و روابط اقتصادی بین کشورها هستند. یکی از نکات مهمی که این گزارش بر آن تاکید دارد، رشد قابل توجه «مگادیل‌ها» یا سرمایه‌گذاری‌های بزرگ بالای یک میلیارد دلار است. شرکت‌های چندملیتی بزرگ، به‌خصوص در صنایع آینده‌ساز مثل تولید نیمه‌رسانا، مراکز داده، خودروهای برقی و انرژی‌های پاک، در حال انجام این سرمایه‌گذاری‌های عظیم‌اند که بتوانند جایگاهشان را در بازار جهانی تثبیت کنند. به‌عنوان مثال، شرکت‌هایی مانند TSMC با سرمایه‌گذاری چندمیلیارددلاری در ساخت کارخانه‌های نیمه‌رسانا در آمریکا، نشان داده‌اند چگونه این مگادیل‌ها می‌توانند زنجیره تامین جهانی را بازسازی و نقش کشورهای میزبان را پررنگ کنند. همسو با رشد سرمایه‌گذاری‌های بزرگ، تحولات ژئوپولیتیک نیز اثر عمیقی بر نحوه و محل سرمایه‌گذاری‌ها داشته‌اند. شرکت‌ها به طور فزاینده‌ای تمایل دارند سرمایه‌گذاری‌هایشان را به کشورها و مناطق نزدیک‌تر (به لحاظ سیاسی و اقتصادی) انتقال دهند که ریسک‌های ناشی از تنش‌های بین‌المللی را کاهش دهند. به‌عنوان نمونه، شرکت‌های ژاپنی و کره‌ای به جای سرمایه‌گذاری در چین، بیشتر به سمت آمریکا و اروپا گرایش پیدا کرده‌اند. این تغییرات باعث شده است فاصله ژئوپولیتیک سرمایه‌گذاری‌های مستقیم خارجی به‌طور قابل‌توجهی کاهش یابد. البته این روند برای همه صنایع یکسان نیست. در صنایع مرتبط با داده‌ها و منابع معدنی، شرکت‌ها همچنان در حال گسترش سرمایه‌گذاری‌ها (حتی در مناطقی با فاصله ژئوپولیتیک زیاد) هستند. این به دلیل اهمیت منابع حیاتی و داده‌ها برای آینده اقتصاد جهانی است. در مقابل، صنایع پیشرفته همانند تولید نیمه‌رسانا و انرژی‌های پاک به دنبال کاهش وابستگی‌های پرریسک و انتقال سرمایه‌گذاری به شرکای نزدیک هستند. همچنین صنایع سنتی مثل تولید پایه و خدمات حرفه‌ای با کاهش سرمایه‌گذاری خارجی مواجه شده‌اند و بیشتر به سرمایه‌گذاری‌های داخلی و منطقه‌ای روی آورده‌اند. برای مثال، شرکت‌های فناوری بزرگ آمریکایی همانند آمازون و مایکروسافت میلیاردها دلار برای ساخت مراکز داده در کشورهای مختلف هزینه کرده‌اند که زیرساخت‌های ابری و هوش مصنوعی را گسترش دهند. درعین‌حال، شرکت‌های معدنی چینی در کشورهای اروپایی همانند صربستان پروژه‌های جدیدی را آغاز کرده‌اند که منابع معدنی حیاتی را تامین کنند. نمونه‌ها به خوبی نشان می‌دهند چگونه سرمایه‌گذاری‌های خارجی نه‌تنها از نظر مالی بزرگ‌تر شده‌اند، بلکه استراتژی‌ها و مسیرهای جغرافیایی آنها نیز تغییر یافته است.

سرمایه‌گذاری‌های چندملیتی

در سال‌های گذشته، شرکت‌های چندملیتی سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در صنایع آینده‌ساز انجام می‌دهند. این سرمایه‌گذاری‌ها نه‌تنها اندازه بزرگ‌تری یافته‌اند، بلکه به‌صورت فزاینده‌ای با منطق ژئوپولیتیک شکل گرفته‌اند. یعنی شرکت‌ها سعی می‌کنند سرمایه‌گذاری‌هایشان را به کشورها یا مناطقی که به لحاظ استراتژیک مهم‌اند نزدیک کنند. این روند موجب تغییر و جابه‌جایی روابط جهانی اقتصادی و سیاسی شده است. یکی از نکات مهم در این زمینه، رشد چشمگیر «مگادیل‌ها» است. مگادیل‌ها به پروژه‌های سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی گفته می‌شود که ارزش آنها بیش از یک میلیارد دلار است. این پروژه‌های بزرگ به دلیل رقابت شدید جهانی در صنایع پیشرفته اهمیت زیادی یافته‌اند. اکنون حدود ۲۰۰ مگادیل بزرگ در سال اعلام می‌شود که تنها یک درصد کل پروژه‌های سرمایه‌گذاری را تشکیل می‌دهند، اما نیمی از کل سرمایه‌گذاری‌های خارجی در پروژه‌های سبز را شامل می‌شود. این نسبت در دوره قبل، کمتر از یک‌سوم بود. به عبارتی، رشد چشمگیر سرمایه‌گذاری در صنایع آینده‌ساز عمدتاً ناشی از پروژه‌های بزرگ است. مگادیل‌ها نه‌تنها تعداد بیشتری یافته‌اند، بلکه میانگین اندازه آنها هم افزایش یافته است. به‌ویژه در بخش‌هایی مثل تولید پیشرفته و منابع طبیعی، بیش از ۶۰ درصد سرمایه‌گذاری‌های اعلام‌شده در قالب مگادیل انجام می‌شود. در بخش نرم‌افزار و ارتباطات، این رقم حدود ۴۰ درصد است. علت رشد اهمیت مگادیل‌ها، پیچیدگی و هزینه بالای پروژه‌های مربوط به صنایع آینده‌ساز است. این صنایع معمولاً نیازمند تخصص‌های خاص، مالکیت فکری و نیروی کار ماهر هستند که فناوری‌های پیچیده را به محصولات واقعی تبدیل کنند. به همین دلیل، تنها شرکت‌های بزرگ و قدرتمند مالی می‌توانند ریسک و هزینه چنین پروژه‌هایی را بپذیرند. برای مثال، ساخت کارخانه نیمه‌رسانای پیشرفته که یکی از پیچیده‌ترین فرآیندهای تولید صنعتی است، معمولاً بیش از ۱۰ میلیارد دلار هزینه دارد. همچنین کارخانه‌های بزرگ باتری‌سازی یا دیتاسنترهای غول‌پیکر هم هزینه‌ای بیش از یک میلیارد دلار دارند. در بازارهای سریع‌التغییر و رقابتی، بنگاه‌ها به سمت سرمایه‌گذاری‌های بزرگ‌تر حرکت می‌کنند تا برنده رقابت شوند و جایگاه جهانی را تثبیت کنند. به‌عنوان مثال، شرکت‌های بزرگ فناوری ابری (هایپرسکیلرها) بیش از یک دهه است که در رقابت جهانی سرمایه‌گذاری کرده‌اند و اندازه دیتاسنترهای آنها به‌شدت افزایش یافته است. این روند باعث شده ارزش معاملات سرمایه‌گذاری در این بخش دو برابر و پروژه‌ها بزرگ‌تر از قبل شود. در بخش منابع طبیعی نیز پروژه‌های بزرگ، پیچیده و پرهزینه هستند. پروژه‌های نفت و گاز و به‌ویژه گاز طبیعی مایع (LNG) نیاز به سرمایه‌گذاری‌های عظیم و تخصصی دارند. نقش سیاست‌های دولتی در رشد مگادیل‌ها قابل توجه است. کشورها برای جذب این پروژه‌های سرمایه‌گذاری بزرگ مشوق‌ها و تسهیلات زیادی ارائه می‌دهند. به‌عنوان مثال، در سال ۲۰۲۳ مشوق‌های اعلام‌شده برای جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی در تولید پیشرفته مانند خودروهای برقی و نیمه‌رساناها به بالاترین سطح رسیده است. البته همه سرمایه‌گذاری‌ها پروژه‌های بزرگ نیستند. حدود نیمی از پروژه‌های سرمایه‌گذاری کمتر از یک میلیارد دلار ارزش دارند. شرکت‌های کوچک که توان مالی محدودی دارند نیز می‌توانند در صنایع آینده‌ساز فعالیت کنند و از فضای ایجادشده توسط مگادیل‌ها بهره ببرند. 

37

اثر ژئوپولیتیک

در سال‌های گذشته، علاوه بر تحولات سریع فناوری، تنش‌های ژئوپولیتیک نیز به‌شدت افزایش یافته و تاثیر زیادی بر تصمیم‌گیری شرکت‌های چندملیتی در زمینه سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی گذاشته است. این شرکت‌ها در مواجهه با پیچیدگی‌های سیاسی و اقتصادی جهانی، راهبردهای متفاوتی را برای توسعه فعالیت‌هایشان در خارج از کشور انتخاب کرده‌اند. یکی از نشانه‌های این تغییر، کاهش فاصله ژئوپولیتیک سرمایه‌گذاری‌هاست. به عبارت ساده، شرکت‌ها ترجیح می‌دهند در کشورها یا مناطقی سرمایه‌گذاری کنند که از نظر سیاسی و استراتژیک به آنها نزدیک هستند. تحقیقات موسسه McKinsey Global Institute نشان می‌دهد که فاصله ژئوپولیتیک سرمایه‌گذاری‌های جدید خارجی از حدود 6 /3 در سال ۲۰۱۰ به کمتر از 0 /3 در سال ۲۰۲۵ کاهش یافته است. این عدد براساس تحلیل آرای کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به‌دست آمده و نشان می‌دهد شرکت‌ها بیش از گذشته به سمت شریک‌های نزدیک سیاسی و اقتصادی تمایل دارند. برای مثال، سرمایه‌گذاری کشورهای پیشرفته در چین از ۱۰ درصد کل سرمایه‌گذاری‌ها به دو درصد کاهش یافته، درحالی‌که جریان سرمایه‌گذاری در اقتصادهای پیشرفته از ۳۵ به ۴۵ درصد افزایش یافته است. روند کاهش فاصله ژئوپولیتیک نشان‌دهنده تلاش شرکت‌ها برای کاهش ریسک‌های سیاسی و اقتصادی ناشی از تنش‌های بین‌المللی است. بااین‌حال، نمی‌توان گفت همه شرکت‌ها به یک شکل عمل کرده‌اند. بررسی سرمایه‌گذاری‌های شرکت‌های بزرگ نشان می‌دهد که حدود ۳۵ درصد از آنها میانگین فاصله ژئوپولیتیک سرمایه‌گذاری‌های خودشان را کاهش داده‌اند، در‌حالی‌که ۲۰ درصد دیگر این فاصله را افزایش داده‌اند. نکته جالب این است که شرکت‌های چندملیتی از کشورهای پیشرفته معمولاً سرمایه‌گذاری‌هایشان را به مناطق نزدیک منتقل کرده‌اند. به‌ویژه شرکت‌های ژاپنی و کره جنوبی بیشترین کاهش در فاصله ژئوپولیتیک را داشته‌اند. شرکت‌های اروپایی نیز به همین ترتیب، سرمایه‌گذاری‌هایشان را به کشورهایی همانند آمریکا و اروپا که از نظر ژئوپولیتیک به آنها نزدیک‌ترند، منتقل کرده‌اند. این تغییرات بیشتر در صنایع تولیدی پیشرفته همانند خودروسازی و نیمه‌رساناها دیده می‌شود، صنایعی که پیش از این فعالیت‌های زیادی در مناطق دوردست، به‌خصوص چین، داشتند. در مقابل، برخی شرکت‌ها و صنایع رفتار متفاوتی داشته‌اند. برای مثال، شرکت‌های بزرگ فناوری آمریکایی که در حوزه دیتاسنترها فعالیت می‌کنند، به طور میانگین فاصله ژئوپولیتیک سرمایه‌گذاری‌هایشان را ثابت نگه داشته‌اند و حتی سرمایه‌گذاری در بازارهای دور و کشورهای در حال توسعه را افزایش داده‌اند. همچنین برخی شرکت‌های منابع طبیعی همانند فولادسازان و شرکت‌های انرژی در اروپا، ژاپن و کره جنوبی، سرمایه‌گذاری‌هایشان را به مناطق دوردست منتقل کرده‌اند. در طرف دیگر، شرکت‌های چینی به‌طور متوسط فاصله ژئوپولیتیک سرمایه‌گذاری‌هایشان را افزایش داده‌اند. این شرکت‌ها نسبت به گذشته سهم بیشتری از سرمایه‌گذاری‌هایشان را به اروپا، مکزیک و خاورمیانه اختصاص داده‌اند. برخی از شرکت‌های چینی نیز سرمایه‌گذاری‌هایشان را به مناطق نزدیک منتقل کرده‌اند. مانند شرکت‌های فعال در خودروسازی و داروسازی که برخی پروژه‌هایشان را از آمریکا به کشورهای دیگری مثل مالزی، برزیل و سنگاپور انتقال داده‌اند. شرکت‌های چندملیتی بزرگ از کشورهای در حال توسعه همانند برزیل، سنگاپور و امارات متحده عربی عمدتاً فاصله ژئوپولیتیک سرمایه‌گذاری‌هایشان را ثابت نگه داشته‌اند. بیشتر این شرکت‌ها در صنایع سنتی سرمایه‌گذاری می‌کنند و از قبل نیز در کشورهای نزدیک فعالیت داشته‌اند، بنابراین تغییر قابل‌توجهی در مسیر سرمایه‌گذاری‌هایشان رخ نداده است. الگوی سرمایه‌گذاری هند متفاوت است. برخی شرکت‌ها فاصله ژئوپولیتیک سرمایه‌گذاری‌هایشان را افزایش و برخی دیگر کاهش داده‌اند. به همین دلیل سرمایه‌گذاری هند طیف گسترده‌ای از شرکای ژئوپولیتیک را پوشش می‌دهد. روندها در سرمایه‌گذاری‌های مستقیم خارجی، بازتابی از تغییرات گسترده در تجارت جهانی است. مطالعه‌های قبلی موسسه مکنزی نشان داده که از سال ۲۰۱۷ به این سو، کشورهای اروپایی و آمریکا تمایل بیشتری به تجارت و سرمایه‌گذاری با شرکای ژئوپولیتیک نزدیک‌تر داشته‌اند، درحالی‌که کشورهای در حال توسعه همچنان فعالیت‌های تجاری گسترده‌ای با طیف وسیعی از شرکا، حفظ کرده‌اند. علت تغییرات را می‌توان در عوامل متعدد جست‌وجو کرد. افزایش تنش‌های ژئوپولیتیک، نگرانی از قطع زنجیره تامین، افزایش هزینه‌های انتقال و تحریم‌های احتمالی، شرکت‌ها را ترغیب کرده به جای سرمایه‌گذاری در مناطق دوردست و پرریسک، به سمت شرکای استراتژیک حرکت کنند که رابطه سیاسی و اقتصادی پایدار دارند. این تغییرات به معنی کاهش کامل سرمایه‌گذاری‌ها در مناطق دور یا کشورهای با دیدگاه ژئوپولیتیک متفاوت نیست. برخی شرکت‌ها و صنایع، با توجه به فرصت‌ها و نیازهای خاص، در این مناطق سرمایه‌گذاری می‌کنند و گاهی این سرمایه‌گذاری‌ها افزایش یافته‌اند. بنابراین، تنش‌های ژئوپولیتیک مسیر و الگوی سرمایه‌گذاری را شکل می‌دهند.

الگوهای متفاوت

الگوهای سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در صنایع مختلف تفاوت‌های قابل‌توجهی دارد که ناشی از تصمیم شرکت‌های چندملیتی و تغییرات جهانی است. تفاوت‌ها در سه روند «گسترش سرمایه‌گذاری»، «بازپیکربندی سرمایه‌گذاری‌ها» و «عقب‌نشینی سرمایه‌گذاری‌ها» قابل مشاهده است. در صنایع ارتباطات و نرم‌افزار، به‌ویژه در حوزه مراکز داده، و همچنین در بخش فلزات و منابع معدنی، میزان سرمایه‌گذاری‌های خارجی افزایش چشمگیری داشته است. شرکت‌ها و کشورها برای دسترسی به منابع ملموس همانند مواد معدنی و منابع ناملموس همانند داده‌ها به سرمایه‌گذاری در مناطقی با فاصله ژئوپولیتیک زیاد، روی آورده‌اند. برای نمونه، شرکت‌های معدنی چینی پروژه‌های جدیدی را در صربستان آغاز کرده‌اند و شرکت‌های فناوری آمریکایی در مالزی سرمایه‌گذاری‌های بزرگی انجام داده‌اند. این روند نشان می‌دهد صنایع آینده‌ساز برای تامین منابع حیاتی، فراتر از مرزهای سیاسی و جغرافیایی حرکت می‌کنند و روابط جدیدی را شکل می‌دهند.

در بخش تولید پیشرفته و انرژی، روند متفاوتی دیده می‌شود. میزان سرمایه‌گذاری‌های خارجی در این حوزه‌ها افزایش، اما فاصله ژئوپولیتیک سرمایه‌گذاری‌ها کاهش یافته است. شرکت‌ها می‌کوشند مراکز تولیدی و مسیرهای تجاری را به کشورها و مناطق نزدیک منتقل کنند که وابستگی به مناطق پرتنش کاهش یابد. به‌عنوان مثال، شرکت‌های ژاپنی، کره‌ای و تایوانی که در زنجیره ارزش نیمه‌رساناها و خودروهای برقی فعالیت دارند، سرمایه‌گذاری‌های جدید را به آمریکا منتقل کرده و سرمایه‌گذاری در چین را متوقف کرده‌اند. در حوزه انرژی نیز تغییرات مشابهی مشاهده می‌شود. اگرچه سرمایه‌گذاری در پروژه‌های انرژی سنتی هنوز در فواصل ژئوپولیتیک وسیع انجام می‌شود، اما سرمایه‌گذاری‌ها به سمت پروژه‌های کم‌انتشار و انرژی‌های پاک‌تر متمایل شده‌اند که بیشتر میان شرکای ژئوپولیتیک نزدیک مانند کشورهای اروپایی و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا انجام می‌شود. هدف اصلی سرمایه‌گذاری‌ها، ایجاد مسیرهای جایگزین برای تجارت انرژی است تا از وابستگی به مناطق حساس سیاسی مانند تنگه هرمز و خطوط لوله گاز روسیه به اروپا کاسته شود. در مقابل، صنایع سنتی همانند تولیدات پایه، خدمات عملیاتی و حرفه‌ای با کاهش قابل‌توجهی در سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی روبه‌رو شده‌اند. این روند به‌ویژه در مسیرهای بین کشورهایی با فاصله ژئوپولیتیک زیاد، مانند سرمایه‌گذاری کشورهای پیشرفته در چین، بیشتر به چشم می‌آید. برای نمونه، سرمایه‌گذاری در صنعت پلاستیک چین پس از سال ۲۰۲۲ به‌شدت کاهش یافت و به کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار در سال رسید که ۸۰ درصد کمتر از دوره ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ است. در سایر نقاط جهان نیز سرمایه‌گذاری‌ها در این حوزه حدود ۵۰ درصد کاهش یافته است. در عوض، سرمایه‌گذاری‌های جدید در صنایع سنتی میان کشورهای با نزدیکی ژئوپولیتیک انجام می‌شود. حدود ۴۵ درصد سرمایه‌گذاری‌ها میان کشورهای پیشرفته جریان دارد و هدف اصلی آنها تقویت زیرساخت‌ها و شبکه‌های لجستیکی است. این تغییرات در الگوهای سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی نشان می‌دهد شرکت‌ها و اقتصادهای جهان در مواجهه با تحولات پیچیده سیاسی، اقتصادی و فناوری، استراتژی‌های متفاوت برای حفظ رقابت‌پذیری و کاهش ریسک‌ها اتخاذ کرده‌اند. صنایع مرتبط با داده‌ها و منابع معدنی در حال گسترش سرمایه‌گذاری‌هایشان (حتی در مناطق دوردست) هستند و با ایجاد روابط جدید سعی در تامین منابع حیاتی دارند. درعین‌حال، صنایع پیشرفته و انرژی به بازپیکربندی سرمایه‌گذاری‌ها روی آورده‌اند تا وابستگی‌های حساس را کاهش داده و مراکز تولیدی و تجاری را به مناطق نزدیک منتقل کنند. صنایع سنتی نیز با عقب‌نشینی سرمایه‌گذاری‌ها در مسیرهای دوردست مواجه شده‌اند و به سرمایه‌گذاری میان شرکای نزدیک ژئوپولیتیک روی آورده‌اند.

درنهایت، این سه روند اصلی، گسترش، بازپیکربندی و عقب‌نشینی، نشان می‌دهد جهان در حال تجربه تحولات عمیقی در نحوه شکل‌گیری روابط اقتصادی و سرمایه‌گذاری‌های بین‌المللی است. این تحولات نه‌تنها آینده صنایع را شکل می‌دهند، بلکه ساختار کلی اقتصاد جهانی را نیز در دهه‌های پیش‌رو متحول می‌کند و نقش شرکت‌ها و کشورها را در این بازی بزرگ اقتصادی دوباره تعریف می‌کند. 

دراین پرونده بخوانید ...