اقتصاددان بیدردسر
فیلیپ آگیون چگونه نامی ماندگار پیدا کرد؟
فیلیپ آگیون، یکی از برندگان نوبل اقتصاد 2025 مسیر مستقیم، روبه جلو و همواره در حال پیشرفت را طی کرد. او دوران کودکی پردردسری نداشت و دوران نوجوانی و جوانیاش هم به درس و مطالعه گذشت. دوران دانشگاه، اصلیترین نقطه عطف زندگی او بود که علاقهمندیهایش به اقتصاد و فناوری را شکل داد و درونمایه اقتصاددان شایسته نوبل را ترسیم کرد. این اقتصاددان فرانسوی در سال 1956 در پاریس به دنیا آمد. همزمان که بزرگ میشد، جریان مد و زیبایی فرانسه آرامآرام به روزهای اوج خودش پس از جنگ جهانی دوم بازمیگشت. خانواده فیلیپ یهودی بودند؛ پدرش، ریموند در اسکندریه مصر متولد شده بود، اما علاقه بسیاری به فرانسه و فرهنگ آن داشت. همین عامل سبب شده بود که مجذوب مد و زیبایی فرانسه شود. فیلیپ در حالی متولد شد که پدربزرگش، آگبی آگیون خانه مد فرانسوی کلوئه را بنیان گذاشت و همه تلاش خودش را کرد تا صنعت پوشاک را یک گام رو به جلو هدایت کند. فرانسویها اصطلاح عجیب و جالبی درباره لباسهای آماده و نه دستدوز دارند. prêt-à-porter در لغت به معنی «آماده پوشیدن» است، اما در واقع به لباسهایی گفته میشود که از قبل آماده شدهاند و اکنون هر فردی آن لباس را دوست داشته باشد، میتواند آن را تنآزمایی کند. عبارت prêt-à-porter را پدر فیلیپ آگیون ابداع کرده بود. عبارتی که بهسرعت فراگیر شد و ذهن سرشار از خلاقیت فیلیپ را مجاب کرد که میتوان با نوآوری، دست به تغییر زد. این رویکرد بعدها در حوزه اقتصاد و نوآوری نیز به کمک او آمد. آگیون از دپارتمان ریاضیات مدرسه عالی نرمال کَشان فرانسه فارغالتحصیل شد و دکترایش را در رشته اقتصاد ریاضی از دانشگاه پانتئون-سوربن پاریس دریافت کرد. مطالعات و تلاشهای او در دوران تحصیل به اندازهای بود که دانشگاه هاروارد ارزشهایش را درک کند و در نتیجه سال 1987 دکترای اقتصاد را به او اعطا کرد. او در زمانی که جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد، استاد مدرسه اقتصاد لندن بود و پیش از آن نیز، مرتبه استادی در کالج دو فرانس، INSEAD و مدرسه اقتصاد پاریس را هم تجربه کرده بود. او که یکی از خالقان «نظریه رشد پایدار از طریق تخریب خلاق» محسوب میشود، به اندازهای فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد را به وجد آورد که آنها را مجاب کرد مدال طلا، دیپلم افتخار و جایزه نقدی نوبل 2025 در رشته اقتصاد را به او بدهند.
اقتصاددان در بانک
نام فیلیپ آگیون در حالی روی دیوار افتخارات بیاندازه دانشگاه هاروارد حک میشود که او پس از پایان تحصیلات دکترا در این دانشگاه، به فعالیتها، پژوهشها و تحقیقات دانشگاهی پرداخت. فیلیپ بعد از دریافت دکترا، به دانشگاه ماساچوست رفت که از نظر علمی، همرده دانشگاه هاروارد بود. نخستین شغلی که بر عهده گرفت، استادیاری در موسسه فناوری ماساچوست بود. او سه سال بعد و در سال 1990 بهعنوان معاون ارشد اقتصادی بانک اروپایی بازسازی و توسعه منصوب شد و شش سال بعد در سال 1996 به کالج نافیلد، آکسفورد و سپس به کالج دانشگاهی لندن رفت. بازگشت مجدد او به دانشگاه هاروارد در سال 2002 انجام شد (15 سال پس از ترک هاروارد و شش سال پیش از شروع بحران بزرگ اقتصادی). نقش او در دانشگاه هاروارد زمانی بیشتر به چشم آمد که بهعنوان استاد اقتصاد رابرت سی. واگنر شروع به فعالیت کرد. این کرسی تا سال 2015 در اختیار فیلیپ آگیون بود و سبب شد به اندازهای بدرخشد که به سمت استاد ارشد رویداد علمی یکصدمین سالگرد اقتصاد در مدرسه اقتصادی لندن منصوب شود. در تمامی این سالها، تحقیقات او بر رشد اقتصاد و نوآوری متمرکز شد. او که پیتر هویت را بهعنوان شریک علمی قدرتمند در کنار خود داشت، با توسعه الگوی شومپیتری در چند جهت، آثار ماندگاری را در اقتصاد به نام خودش ثبت کرد. بخش عمدهای از آثار او که با پژوهشهای گسترده و سخت به مرحله انتشار رسیده، در کتابی با نام «نظریه رشد درونزا» گردآوری شده که با همکاری شریک علمیاش نوشته شده و خلاصه آن به تازگی در کتاب «قدرت تخریب خلاق» در دسترس علاقهمندان به اقتصاد قرار گرفته است. او که یکی از اعضای آکادمی هنر و علوم ایالاتمتحده است، در سال 2015 نیز بهعنوان عضو وابسته آکادمی بریتانیا انتخاب شد. سال 2017 نیز افتخار دیگری به نام خودش ثبت کرد و در سمت رئیس انجمن اقتصادی اروپا به فعالیت پرداخت. حجم بزرگ مسئولیتها و وظایفی که بر عهده فیلیپ آگیون قرار داشت اجازه نداد که از فعالیتهای علمی دور شود و از سال 2018 فصل جدیدی از فعالیت علمی را با سمت سردبیر در مجله سالانه اقتصاد آغاز کرد که همچنان نیز ادامه دارد. این افتخارها، تمام ماجرا نبود. آگیون اقتصاددان، پیش از دریافت جایزه نوبل هم به دلیل مشارکتهای علمی مورد تقدیر گسترده قرار گرفته بود. او در سال 2001 جایزه یرجو یانسون را بهعنوان اقتصاددان برجسته زیر 45 سال اروپا به خود اختصاص داد. هشت سال بعد و در سال 2009 جایزه فون نویمان را گرفت و در سال 2020، جایزه مرزهای دانش بنیاد BBVA را به دلیل توسعه نظریه رشد مبتنی بر نوآوری و فرآیند تخریب خلاق در کارنامه افتخار خود ثبت کرد. فیلیپ آگیون در مقطعی از فعالیتهایش، رویکردهای سیاسی هم پیدا کرد. در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه که سال 2012 برگزار شد، به دلیل ارتباط گزینههای پیشنهادی حوزه رشد و اشتغال با نظریههایش، از فرانسوا اولاند حمایت کرد. این در حالی بود که در سال 2017 به حمایت از امانوئل مکرون پرداخت. بانکیمون، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در سال 2016، آگیون را بهعنوان عضو عالیرتبه گروه متخصص مشاور کمیسیون اشتغال، سلامت و رشد اقتصادی سازمان ملل منصوب کرد. ریاست این گروه عالیرتبه را روسای جمهور فرانسه و آفریقای جنوبی بهصورت مشترک بر عهده داشتند. این فعالیت تا سال 2021 ادامه داشت و در این سال، آگیون به عضویت گروه عالی مشاوره بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول درآمد تا بهبود و رشد پایدار و فراگیر را ارزیابی کند. او همچنین هدایت و مدیریت یک کارگروه تشکیلشده از 10 متخصص بینالمللی را بر عهده داشت که بر مقایسه بینالمللی استقلال دانشگاهها و سپس اجرای پردیسهای دانشگاهی برتر تمرکز کرده بودند. نتیجه این فعالیت آنان سبب شد رویکردهای جدیدی در حوزه آموزش عالی شکل گیرد و استقلال علمی دانشگاهها بیشتر مورد توجه واقع شود.
محقق پرتکاپو
فیلیپ آگیون به همان اندازه که در فعالیتهای اجرایی پرتلاش و پرتکاپو ظاهر شد، در فعالیتهای علمی نیز پروژههای متعدد را در دستور کار قرار داد و آنها را به نتیجه رساند. تحقیقات و پژوهشهای اولیه او در اواخر دهه 1980، بر نظریه قرارداد و امور مالی شرکتها متمرکز بود. این فعالیتها با مشارکت پاتریک بولتون و اولیور هارت انجام گرفت. بعد از مدتی، او شریک علمی همیشگیاش را پیدا کرد و به همکاری با پیتر هویت پرداخت. این دو اقتصاددان در سال 1992 مدل بنیادی نظریه رشد درونزا را با استفاده از چهارچوب شومپیتری تخریب خلاق ارائه کردند. این مدل پس از انتشار عمومی، راه را برای شاخه بزرگ و گستردهای از ادبیات نظری و تجربی در مورد عوامل تعیینکننده و سیاستهای رشد هموار کرد. این دستاوردها سبب شد در دهه نخست قرن بیستویکم، به بررسی ارتباط بین رقابت، نهادها و رشد، بهویژه رابطه U معکوس بین شدت رقابت و نوآوری بپردازد. در دهه 2010 تحقیقات او به موضوع مهمی همانند نابرابری، تحرک اجتماعی و اقتصاد سیاسی نوآوری توسعه پیدا کرد. جدیدترین اثر او که پیش از دریافت جایزه نوبل به چاپ رسید، به اثرات اتوماسیون، هوش مصنوعی، جهانی شدن و همچنین رشد سبز میپردازد و تاثیر ترکیب آنها بر زندگی آینده را مورد بررسی قرار میدهد. پارادوکس تخریب خلاق، نقطه اوج فعالیتهای علمی مشترک فیلیپ آگیون و پیتر هویت بود که در سال 1992 ارائه شد. آنگونه که اوفوک آکجیگیت، اقتصاددان اهل ترکیه میگوید، چهارچوبی که از سوی فیلیپ آگیون و پیتر هویت توسعه داده شد، با ایجاد امکان رفتوبرگشت بین نظریه و دادههای سطح بنگاه، تحلیل پویایی رشد درونزا را متحول کرد. این موضوع، موفقیت مدل پیشنهادی آگیون و هویت را در ادبیات اقتصادی تثبیت کرد. رویکرد آنها با معرفی مکانیسم شومپیتری تخریب خلاق مشخص میشود، که به موجب آن نوآوریها، فناوریهای قدیمی را منسوخ میکنند. این موضوع ارتباط مستقیم با ایجاد و شکست بنگاههای اقتصادی دارد. تلاش برای نوآوری، پاسخی به جستوجوی شرکتها برای دریافت سهم ویژه از بازار است. این سهم ویژه در ارتباط با رفتار تصمیمگیرانه مدیران کسبوکار، نقش هویج را ایفا میکند و تخریب خلاق هم نقش چماق را بر عهده دارد. بااینحال، رانتها یا همان سهم ویژه زمانی که زیاد میشوند، موانعی برای ورود شرکتهای جدید هم پدید میآورند. درعینحال، انگیزه نوآوری هم از بین میرود و به رشد کند نتیجه میدهد. این مقطع زمانی، درست همان لحظهای است که دیگر چماقی وجود ندارد و هویج از قبل تضمین شده است. در نظر گرفتن ناهمگونی شرکتها و کسبوکارها، محور اصلی این پارادوکس است و امکان مطالعه پویایی رشد را بسته به اینکه آیا شرکتها بزرگ یا کوچک هستند، فعالیت دارند یا تازه وارد بازار شدهاند و همچنین پیشرو هستند یا مقلد شرکتهای دیگر، فراهم میکند. فیلیپ آگیون و پیتر هویت در این مقاله فرض کردهاند که نوآوری از طریق جهش اتفاق میافتد؛ «شرکت نوآور، پس از نوآوری از رهبر بازار سبقت میگیرد». مقالههای بعدی این دو اقتصاددان، مکانیسم متعارف نوآوری گامبهگام را معرفی میکند که نوآوری در آن بهصورت تدریجی در امتداد نردبان رخ میدهد: «میتوان بدون اینکه به شکل قطعی از رهبر بازار پیشی گرفت، به او رسید. فاصله شرکتها تا مرز فناوری، که با تعداد مراحل موردنیاز برای رسیدن به رهبر بازار اندازهگیری میشود، امکان سنجش میزان رقابت در اقتصاد را فراهم میکند. این رقابت با کاهش فاصله، بهعنوان کاتالیزوری برای نوآوری عمل میکند، زیرا شرکتهای پیشرو میخواهند رانتهایشان را حفظ کنند. این موضوع، فراتر از رقابت است. بااینحال، ممکن است شرکتهای عقبمانده دلسرد شوند، که این امر اهمیت در نظر گرفتن ترکیب اقتصاد هنگام ارزیابی عملکرد آن را برجسته میکند.»

دام درآمد
برنده جایزه نوبل اقتصادی در سال 2025 در تحلیل «دام درآمد متوسط» هم مشارکت داشته که به دشواری برخی از اقتصادهای نوظهور در رسیدن به سطح اقتصادهای پیشرفته اشاره دارد. آنگونه که فیلیپ آگیون اشاره کرده، «رشد ناشی از انباشت سرمایه و تقلید فناوری، در ابتدا امکان جبران سریع را فراهم میکند، اما هنگامی که کشورها به مرز فناوری نزدیک میشوند، با محدودیت روبهرو میشوند. برای حفظ مسیر، آنها باید جهتگیری نهادها و سیاستها را به سمت نوآوریهای پیشرو تغییر دهند. همانطور که شکست آرژانتین در قرن بیستم یا برعکس، موفقیت موقت کرهجنوبی پس از بحران آسیایی 1997 نیز همین موضوع را نشان داده است». در این شرایط، منافع شرکتهای مسلط بر بازار، مانع انجام اصلاحاتی میشود که رقابت، تحقیق و فضای باز اقتصادی را تقویت میکند. بنابراین آگیون بر اهمیت گذارهای نهادی تاکید میکند: «اتخاذ سیاستهای مناسب مثل آموزش عالی، حمایت از تحقیقات پایه، بازارهای مالی توسعهیافته و رقابت موثر، امکان جلوگیری از کاهش رشد و عبور از آستانه جبران عقبماندگی به نوآوری را فراهم میآورد.» آگیون از دهه 2010، بخشی از تحقیقاتش را به ارتباط میان رشد، نابرابری و تحرک اجتماعی اختصاص داد. پژوهشهای او نشان میدهد نوآوری، موتور تخریب خلاق، با ترجیح دادن افراد و شرکتهای پیشرو در فناوری، تمایل به افزایش شکافهای درآمدی دارد. بااینحال، چنین نابرابریهایی در صورت همراه بودن با تحرک اجتماعی قوی میتوانند با رشد سازگار باشند. آگیون با تکیه بر این رویکرد، بر نقش محوری آموزش و پرورش تاکید میکند. «سرمایهگذاری در آموزش متوسطه و عالی، توانایی افراد را برای مشارکت در پویاییهای نوآوری و دستیابی به تحرک بیننسلی بیشتر تعیین میکند.» او همچنین مالیات و سیاستهای عمومی را مطالعه کرده و نشان داده است که سادهسازی مشوقهای مالیاتی میتواند کارآفرینی را بهبود ببخشد. درحالیکه اگر شبکههای ایمنی اجتماعی به درستی طراحی شده باشند، ریسکپذیری و نوآوری را تشویق میکنند.
درباره آگیون
فیلیپ آگیون در حالی جایزه نوبل اقتصاد 2025 را به خودش اختصاص داد که پس از شنیدن خبر این موفقیت، با شوک روبهرو شد. «از این افتخار شوکه شدهام؛ نمیتوانم کلماتی برای بیان احساسم پیدا کنم؛ اما قصد دارم پولی را که برای دریافت جایزه نوبل به من اختصاص مییابد، در آزمایشگاه تحقیقاتی خودم سرمایهگذاری کنم.» او پیش از اینکه جایزه نوبل را دریافت کند مورد تحسین اقتصاددانان جهان واقع شده بود. لری کرامر، رئیس دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن پس از اینکه فیلیپ آگیون جایزه نوبل را بهدست آورد، گفت: «من و تمام جامعه مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن هیجانزدهایم که فیلیپ آگیون جایزه نوبل علوم اقتصادی ۲۰۲۵ را بهدست آورده است؛ اقدامات پیشگامانه پروفسور آگیون در زمینه رشد مبتنی بر نوآوری، درک ما از چگونگی تکامل و شکوفایی اقتصادها را به شیوهای عمیق شکل داده است. این جایزه نشاندهنده تقدیر شایسته از دانش درخشان پروفسور آگیون و تاثیر ماندگار ایدههای او بر سیاست و تفکر اقتصادی در سراسر جهان است.» رونی رازین، رئیس دپارتمان اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن، هم گفته است که «کار پیشگامانه پروفسور آگیون در مورد نوآوری، رشد و پویایی سرمایهداری، تفکر اقتصادی مدرن را متحول کرده و بر تحقیقات دانشگاهی و سیاستهای عمومی تاثیر گذاشته است. بورس تحصیلی او درک ما را از چگونگی هدایت بهرهوری از طریق نوآوری و چگونگی شکلگیری فرآیند تخریب خلاق از سوی نهادها و چهارچوبهای سیاستی، عمیق کرده است».