شناسه خبر : 44098 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازی روسیه با کارت ایران

فرصت‌ها و تهدیدهای رابطه با روسیه در گفت‌وگو با الهه کولایی

بازی روسیه با کارت ایران

زهرا اکبری: روسیه به‌‌رغم اختلافات جدی که در طول این سال‌ها با آمریکا داشته، به هیچ وجه خواهان ورود به عرصه درگیری و تنش با آمریکا نبوده است. با توجه به حجم روابط و منافعی که روسیه با جهان غرب از جمله آمریکا و اروپا داشته، همکاری با غرب را بر همکاری با ایران ترجیح داده است. در واقع کشوری مثل روسیه، همکاری با ایران و سایر کشورها را از زاویه منافع ملی خود دنبال می‌کند. این کشور پایبندی خاصی به تفاهم یا تقابل ندارد، بلکه بررسی می‌کند که منافعش از چه طریق بهتر تامین می‌شود. بنابراین حمایت روسیه از ایران تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که منافع ملی‌اش بهتر تامین شود. در این زمینه الهه کولایی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، معتقد است با توجه به روابطی که در سال‌های اخیر بین ایران و روسیه شکل گرفته است و مزایایی که رویارویی ایران با غرب برای روسیه دربر داشته، به شکلی که در طول چند دهه اخیر به اشکال گوناگون مورد بهره‌برداری این کشور قرار گرفته، این بار هم روسیه با درگیر کردن ایران در جنگ اوکراین فرصتی پیدا کرده، تا منافع خود را از محل ظرفیت‌هایی که در سیاست خارجی کشور ما وجود دارد؛ افزایش دهد. طرح موضوع همکاری ایران و روسیه در این زمینه، آن هم در بحبوحه حمله نظامی روسیه به اوکراین، به خوبی نشان می‌دهد که روسیه در طرح این موضوع هم به دنبال افزایش منافع خود است. منافع روسیه در تنظیم روابط با ایران، با توجه به شرایط رویارویی پایدار ایران با ایالات‌متحده آمریکا بوده که این‌بار سبب شده کشورهای اروپایی نیز با سرعت و جدیت بیشتری در مسیر همکاری و همراهی با آمریکا در برابر روسیه قرار گیرند. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

♦♦♦

  با شروع جنگ روسیه علیه اوکراین بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که نفت ایران می‌تواند جایگزین نفت روسیه شود. این یک فرصت طلایی برای ایران است. اما همان‌طور که دیدیم ایران این فرصت را از دست داد. نتیجه چنین وضعیت تک‌بعدی این بوده که در حال حاضر فرصت دسترسی به بازارهای بین‌المللی، از اقتصاد ایران سلب و اقتصاد ایران تضعیف شده است. با ضعیف شدن اقتصاد، معیشت مردم هم در تنگنا قرار گرفته است و در کنار تهدیدهای خارجی، تهدیدهای امنیتی داخلی هم تشدید شده است. از نظر شما چرا ایران از این فرصت طلایی استفاده نکرد؟

روابط میان کشورها تابع مجموعه‌ای از عوامل و شرایطی است که به سرعت قابل تغییر نیست. پیوندهایی که در سیاست خارجی این دو کشور وجود دارد و جهت‌گیری‌هایی که در سال‌های اخیر دنبال شده، روابطی را با روسیه شکل داده که به سادگی قابل تغییر نیست. رابطه با روسیه به دلیل مسائل مربوط به تحریم‌ها، منازعه‌های حل‌و‌فصل‌نشده ایران و ایالات‌متحده آمریکا و همچنین ادامه سیاست «شرق‌گرایی» در ایران، شرایطی را به وجود آورده که صرف تاثیرگذاری یک رخداد، هرچند بسیار مهم مانند جنگ اوکراین، نمی‌تواند آن را دگرگون کند.

باید در نظر داشته باشیم که اجرای سیاستی که به آن اشاره کردید، نیازمند فراهم کردن زیرساخت‌ها و ابزارهای مناسب و همچنین اجرای برنامه‌های متناسب با آن است که به سرعت نمی‌تواند شکل بگیرد. علاوه بر این، با توجه به اولویت‌گذاری در روابط ایران با روسیه، در اصل چنین گزینه‌ای برای مسوولان سیاست خارجی کشور ما قابل پیگیری نبوده است. در واقع می‌توان گفت در اصل اراده‌ای برای استفاده از این فرصت، در جهت تامین منافع ایران وجود نداشته است.

  در چند ماه گذشته ادعاهایی درباره ارسال محموله پهپادی از سوی تهران به روسیه، از سوی خبرگزاری‌های خارجی مخابره شد. از جمله روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست به نقل از مقامات پنتاگون و برخی دولت‌های متحد ایالات‌متحده اوایل شهریور مدعی شد که «هواپیماهای باری روسی ۱۰ روز پیش با محموله‌ای از پهپادهای ایرانی، تهران را به مقصد روسیه ترک کردند». پس از آن تنش اوکراین با ایران فراتر از کلام رفت و به خواست اوکراین، سفارت ایران در کی‌یف تعطیل شد. ایران این ادعاها را رد کرد اما دیگر دیر شده بود چرا که موضوع به شورای امنیت کشیده شد. در این راستا مطرح شدن موضوع پهپادها چه پیامدهایی برای ایران داشته است؟

به هر حال جمهوری اسلامی ایران سیاست رسمی خود را بر پایه تلاش برای تمرکز بر ابزارهای سیاسی در جهت پایان دادن به این منازعه قرار داده است. سیاست رسمی کشور در این زمینه، حمایت از اقدام نظامی نبوده و در واقع مسوولان جمهوری اسلامی ایران سعی کرده‌اند در سخنان و جهت‌گیری‌های رسمی خود، اقدام نظامی را راه‌حلی مناسب اعلام نکنند و روسیه و اوکراین را به استفاده از راه‌حل‌های غیرنظامی و حل‌وفصل سیاسی مسائل خود دعوت کنند.

 اما به نظر می‌رسد طرح این نوع همکاری‌ها، به ویژه همکاری‌های نظامی در شرایط جریان داشتن درگیری‌های نظامی، به سادگی می‌تواند مسوولیت‌های جدی برای ایران به همراه داشته باشد. این مساله نشان می‌دهد که روابط ایران و روسیه با چه وزن و چه سمت‌وسویی در حال گسترش یافتن است. همچنین نشان می‌دهد دو طرف چه سودی از این رابطه به دست می‌آورند.

به نظر می‌رسد در شرایط نبود توازن لازم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، به‌طور طبیعی، فرصت‌های چشمگیری برای بهره‌مندی‌های گوناگون روسیه فراهم شده است. فرصت‌هایی که روس‌ها هیچ‌گاه از آن چشم‌پوشی نکرده و همواره سعی کرده‌اند از این شرایط که تامین‌کننده منافع آنهاست؛ استفاده همه‌جانبه و کامل داشته باشند. به‌طور طبیعی جنگ اوکراین و آثار و پیامدهای خونبار و پرهزینه آن در روابط دو کشور بی‌اثر نیست. روس‌ها همچنان می‌کوشند در این روابط از فضای حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و تقابل با ایالات‌متحده آمریکا و اروپا برای پیگیری هدف‌های خود، بهره‌برداری همه‌جانبه کنند.

  اگر به خاطر داشته باشید مقام‌های ایرانی از همان ابتدا ادعای طرف اوکراینی را درباره فروش پهپاد به روسیه تکذیب کردند اما رسانه‌های روسی دائم در حال پخش کلیپ‌هایی درباره توانمندی این پهپادها بودند و مقام‌های روس نیز در برابر این ادعاها و اتهام‌ها سکوت پیشه کردند؛ همین مساله در افکار عمومی به تایید این ادعا تعبیر شد. فکر می‌کنید روسیه چه اهدافی را از مطرح شدن نام ایران یا سایر کشورها در کنار خود دنبال می‌کند؟

با توجه به روابطی که در سال‌های اخیر بین ایران و روسیه شکل گرفته است و مزایایی که رویارویی ایران با غرب برای روسیه دربر داشته، به شکلی که در طول چند دهه اخیر به اشکال گوناگون مورد بهره‌برداری این کشور قرار گرفته، این‌بار هم روسیه با درگیر کردن ایران در جنگ اوکراین فرصتی پیدا کرده، تا منافع خود را از محل ظرفیت‌هایی که در سیاست خارجی کشور ما وجود دارد؛ افزایش دهد.

طرح موضوع همکاری ایران و روسیه در این زمینه، آن هم در بحبوحه حمله نظامی روسیه به اوکراین، به خوبی نشان می‌دهد که روسیه در طرح این موضوع هم به دنبال افزایش منافع خود است. منافع روسیه در تنظیم روابط با ایران، با توجه به شرایط رویارویی پایدار ایران با ایالات متحده آمریکا بوده که این بار سبب شده کشورهای اروپایی نیز با سرعت و جدیت بیشتری در مسیر همکاری و همراهی با آمریکا در برابر روسیه قرار گیرند.

بنابراین هدف روسیه بسیار روشن است. با توجه به روند تحولات روابط ایران و روسیه در دهه‌های گذشته، متاسفانه همچنان در بر همان پاشنه پیشین می‌چرخد و در تنظیم روابط این دو کشور اولویت‌گذاری‌ها و منافع روسیه جایگاه تعیین‌کننده دارد. روسیه می‌کوشد با کشاندن پای ایران به این جنگ، مسوولیت‌های این اقدام را با وارد کردن شریک، برای خود کاهش دهد و از «کارت ایران» در بازی خود با غرب، بهتر بهره‌برداری کند.

  به نظر می‌رسد ایران بیشتر از هر زمانی به روسیه نزدیک شده است. به همین دلیل تحلیلگران عرصه دیپلماسی معتقدند روس‌گرایی گسترده‌ترین و فراگیرترین رویکردی است که در سرتاسر سال 1402 به چشم خواهد آمد. چنین رویکردی در بیشتر ابعاد دیپلماتیک، نظامی، ورزشی، مبادلات غذایی، قراردادهای نفتی و گازی و... نه‌تنها تیترهای نخست خبری 1402 را به خود اختصاص خواهد داد، بلکه برای آحاد مردم ایران نیز لمس‌پذیر خواهد شد. سوال این است که از این رابطه پرهزینه چه چیزی عاید ایران خواهد شد؟

بدون تردید گسترش روابط ایران با روسیه تامین‌کننده منافع جمهوری اسلامی ایران است. به دلیل ویژگی‌های ژئوپولیتیک که کشور ما از آن برخوردار است، گسترش روابط همه‌جانبه با این کشور در واقع یک الزام و یک ضرورت غیرقابل چشم‌پوشی است. ژئوپولیتیک جمهوری اسلامی ایران موازنه‌سازی در روابط خارجی آن را الزامی می‌کند. مساله اساسی و مشکل اینجاست که این الزام متاسفانه همواره انکار شده است. بنابراین داشتن روابط گسترده با روسیه ایراد نیست، نداشتن روابط مشابه با آمریکا و اروپا در همان حال، ایراد اساسی است که کشور ما به آن دچار شده است. روسیه به هر حال همسایه پرقدرتی در مرزهای شمالی ایران است که حتی پس از فروپاشی اتحاد شوروی، همچنان در کناره‌های دریای خزر، مرزهای آبی مشترک با ایران دارد و حضور موثر آن در شرق و غرب این دریاچه در آسیای مرکزی و قفقاز غیرقابل انکار است. اهمیت توسعه روابط با این کشورها، توسعه روابط با روسیه را نیز الزامی می‌کند.

به همین دلیل نباید دچار سوءبرداشت شویم و فکر کنیم که می‌توان روابط گسترده با غرب را جایگزین رابطه با روسیه کرد. حتی در دوره پیش از انقلاب نیز، جهت‌گیری غرب‌گرایانه سیاست خارجی ایران، نتوانست مانع همکاری اقتصادی و فنی دو کشور شود، آن هم در دوران نظام کمونیستی. متاسفانه این اشتباهی است که گاهی در روابط خارجی ما ایجاد شده، به ویژه در دوران کوتاه پس از امضای برجام شاهد این جهت‌گیری‌ها بودیم. به هر حال توسعه روابط با روسیه نباید مورد چشم‌پوشی قرار بگیرد.

 در همان حال مساله اساسی در روابط خارجی کشور ما، توازن بخشیدن به این روابط، با گسترش ارتباط با کشورها و قدرت‌های گوناگون در جهان از جمله اروپا و آمریکاست. این برداشت که چین و روسیه، به تنهایی می‌توانند محورهای قدرت یافتن جمهوری اسلامی ایران در روابط خارجی آن در منطقه و جهان باشند، با الزامات ژئوپولیتیک کشور همخوانی ندارد. بنابراین نباید فراموش کرد که توسعه روابط با روسیه باید وجود داشته باشد، باید دنبال شود، اما همان‌گونه که گفتم به شکل متوازن و به گونه‌ای که برای کشور ما توسعه و تنظیم روابط با آمریکا و اروپا را هم فراهم آورد، تا به این ترتیب فرصت چانه‌زنی و ارتقای منافع برای کشور فراهم شود.

  پس از آغاز جنگ اوکراین برخی چنین مطرح کردند که با توجه به اینکه سیاسیون ایرانی  علاقه‌مند به ارتباط با روسیه و سایر کشورهای شرقی هستند می‌توانند از این فرصت استفاده کرده و روابط با روسیه را گسترش دهند. چراکه روسیه هم مورد تحریم گسترده آمریکا قرار گرفته و شاید کشوری مانند روسیه که اوضاع اقتصادی بهتری نسبت به ایران دارد در شرایط تحریمی بتواند به اقتصاد ایران کمک کند. آیا این نگاه واقع‌بینانه است؟  و آیا اقتصاد روسیه می‌تواند راهی برای  ترقی اقتصاد ایران فراهم کند؟

مساله ما تنها گسترش روابط با روسیه نیست، مساله داشتن روابط متوازن با قدرت‌های جهانی، با شرق و غرب، با چین و روسیه از یک‌سو و آمریکا و اروپا از سوی دیگر است. در واقع مساله اصلی این است که ما از ظرفیت‌های چشمگیری که در توسعه روابط ایران با قدرت‌های جهانی وجود دارد، استفاده کنیم. این ویژگی‌ها به ما اجازه می‌دهد تا با گسترش روابط با کشورهای مختلف، منافع خود را ارتقا بخشیم. به این شیوه می‌توانیم از تبدیل شدن به «کارت بازی» دیگران جلوگیری کنیم. مساله اساسی همان‌گونه که گفتم، توازن بخشیدن به سیاست خارجی و روابط خارجی کشور است، تا امکان افزایش منافع و درواقع بهبود جایگاه ایران در سطح منطقه و جهان فراهم آید. 

دراین پرونده بخوانید ...