شناسه خبر : 49591 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مردی با رویایی بزرگ

سیاستمداری که مسئول نجات درخشان‌ترین داستان موفقیت آسیاست

 

 ترجمه: مهسا رجبی‌نژاد

نیم‌قرن پیش، آخرین نیروهای آمریکایی از سایگون گریختند و کشوری جنگ‌زده و فقیر را پشت سر گذاشتند. امروز، همان شهر که حالا «هوشی‌مین» نام دارد، به کلان‌شهری پویا با بیش از ۹ میلیون نفر جمعیت تبدیل شده است؛ شهری که آسمان‌خراش‌هایش سر به فلک کشیده و برندهای لوکس در آن می‌درخشند. شاید زمان جشن گرفتن باشد: فقر شدید تقریباً از بین رفته، ویتنام در میان 10 صادرکننده بزرگ به آمریکا جای گرفته و به قطب مونتاژ غول‌هایی مانند اپل و سامسونگ بدل شده است، اما خطر در کمین است. اگر قرار است ثابت شود که اقتصادهای نوظهور هنوز می‌توانند به جمع کشورهای پیشرفته بپیوندند، ویتنام باید «معجزه‌ای دوم» رقم بزند: در میانه تنش‌های جنگ تجاری، راه‌های جدیدی برای ثروت‌آفرینی پیدا کند و رهبر سخت‌گیرش به یک اصلاح‌طلب تبدیل شود.

آن رهبر، تو لَم، هیچ شباهتی به مارگارت تاچر ندارد. او سال گذشته پس از جدال‌های سیاسی از دل دستگاه امنیتی به قدرت رسید و دبیرکل حزب کمونیست شد. با این حال، به‌خوبی می‌داند که فرمول قدیمی موفقیت کشور دیگر کارایی ندارد. راز موفقیت ویتنام در دهه ۱۹۸۰ و با اصلاحات «دوی موی» شکل گرفت: گشایش درهای اقتصاد به روی تجارت و بخش خصوصی. این تحولات، همراه با نیروی کار ارزان و ثبات سیاسی، ویتنام را به جایگزینی برای چین تبدیل کرد. تاکنون ۲۳۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی به این کشور سرازیر شده و آن را به قدرتی در صنعت مونتاژ الکترونیک بدل کرده است؛ شرکت‌های چینی، ژاپنی، کره‌ای و غربی همگی در این کشور کارخانه دارند. در دهه گذشته، اقتصاد ویتنام با نرخ رشد سالانه شش درصد، حتی از هند و چین هم پیشی گرفته است.

چالش فوری: جنگ تجاری

ویتنام در عرصه صادرات چنان پیشرفت کرده که اکنون پنجمین مازاد تجاری بزرگ با آمریکا را به خود اختصاص داده است. تهدید دونالد ترامپ به اعمال تعرفه ۴۶درصدی ممکن است با مذاکره کاهش یابد؛ هانوی برای جلب رضایت، پیشنهادهایی مانند سفارش هواپیما از بوئینگ و همکاری با اسپیس‌ایکس را مطرح کرده است. پسر رئیس‌جمهور نیز در ۲۱ می، هنگام کلنگ‌زنی مجموعه توریستی ترامپ در ویتنام، قول داد که «همه را شگفت‌زده خواهد کرد».

با این حال، حتی تعرفه کمتر نیز می‌تواند کابوس‌‌گونه باشد. دستمزدهای کارخانه‌ای در ویتنام اکنون از هند، اندونزی و تایلند فراتر رفته و قدرت رقابت را تضعیف کرده است. اگر آمریکا در ازای توافق، ویتنام را وادار کند سرمایه‌ها و منابع چینی را کنار بگذارد، تعادل شکننده ژئوپولیتیک این کشور به خطر می‌افتد؛ کشوری که میان آمریکا، شریکی غیرقابل‌پیش‌بینی و چین، رقیب دیرینه و مدعی آب‌های ساحلی، با احتیاط گام برمی‌دارد. این تنگنای تجاری و ژئوپولیتیک همزمان با چالش پیری جمعیت و بحران‌های زیست‌محیطی، از دلتای مکونگ تا هوای آلوده از زغال‌سنگ، شدت می‌یابد.

دستور کار دشوار

تو لَم، کارزار مبارزه با فساد خود را «کوره سوزان» نامید؛ اکنون او باید این آتش را به سوی الگوی اقتصادی فرسوده ببرد. او با اعلام «عصر خیزش ملی» و هدف‌گذاری رشد دورقمی تا سال ۲۰۳۰، انتظارات را به اوج رسانده است. لَم وعده داده بودجه علم و فناوری را چهار برابر کند و تا سال ۲۰۵۰ هر سال ۱۰۰ میلیارد دلار از صنعت نیمه‌رساناها درآمد کسب کند، اما برای رهایی از خطر رکود، باید به ریشه مشکلات بپردازد؛ چالش‌هایی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه هنگام دشوار شدن استراتژی «صادرات برای ثروت» با آن مواجه می‌شوند.

رشد خیره‌کننده ویتنام در چند «جزیره مدرن» متمرکز شده است: کارخانه‌های عظیم چندملیتی که بیشتر مواد اولیه خود را وارد می‌کنند و پیوند اندکی با دیگر بخش‌های اقتصاد دارند. به همین دلیل، سهم ارزش ‌افزوده داخلی در صادرات رشد چندانی نداشته است. چند شرکت بزرگ وابسته به قدرت، از بانکداری تا املاک را در کنترل دارند، اما هیچ‌کدام در صحنه جهانی رقابتی نیستند؛ از جمله خودروساز زیان‌ده وین‌فست، زیرمجموعه وینگروپ. در عین حال، بنگاه‌های دولتی ناکارآمد، از انرژی تا مخابرات را در چنگ خود نگه داشته‌اند.

برای گسترش رفاه، لَم باید فضا را برای شرکت‌های کوچک و نوپا هموار کند: بوروکراسی پیچیده مجوزها را ساده کرده و با اصلاح نظام بانکی آلوده به فساد، جریان اعتبار را به سوی بنگاه‌های کوچک هدایت کند. قانون جدید این ماه، با حذف مالیات کسب‌وکارهای خرد و تقویت حمایت حقوقی از کارآفرینان، گامی مثبت اما ناکافی برداشته است. دانشگاه‌ها نیز باید از قید و بند آزاد شوند تا زمینه‌ساز نوآوری و خلاقیت شوند.

دوراهی یک رهبر اقتدارگرا

مردم بی‌گمان از نظامی آزادتر سود می‌برند، اما تجربه چین نشان داده که توسعه، دست‌کم در کوتاه‌مدت، می‌تواند بدون دموکراسی نیز پیش برود. آنچه حیاتی است، ایستادگی در برابر منافع ریشه‌داری است که منابع کمیاب را می‌بلعند. الگوی موفقی مانند کره جنوبی، که شرکت‌های بزرگ (چائبول‌ها) را به رقابت جهانی واداشت یا حمایت دولتی را از آنها دریغ کرد، می‌تواند راهگشا باشد. نکته امیدوارکننده این است که تو لَم پاکسازی جسورانه‌ای را در دولت آغاز کرده: اخراج ۱۰۰ هزار کارمند دولتی، کاهش نیمی از استان‌ها که هر یک پایگاه جناحی بودند، و حتی حذف چند وزارتخانه. این اصلاحات، دیوانسالاری را کارآمدتر می‌کند، اما دشمنان بسیاری می‌سازد.

خطر اینجاست که لَم، مانند شی جین‌پینگ در چین، به بهانه نوسازی، قدرت را چنان متمرکز کند که فرهنگ ترس و محافظه‌کاری هر اصلاحی را ناکام بگذارد. اگر ویتنام شکست بخورد، به مرکزی برای تولیدات با ‌ارزش افزوده کم تبدیل خواهد شد که فرصت طلایی خود را از دست داده است. اما اگر موفق شود، «دوی موی دوم» ۱۰۰ میلیون ویتنامی را به جهان توسعه‌یافته می‌رساند، موتور رشد جدیدی برای آسیا خلق می‌کند و وابستگی کشور به مدار نفوذ چین را کاهش می‌دهد. این آخرین و بهترین فرصت ویتنام است تا پیش از پیری جمعیت، به ثروت دست یابد. سرنوشت این کشور در دستان تو لَم است؛ رهبری بعید برای اصلاحات، اما شاید تاثیرگذارترین چهره آسیا.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها