سفره آلوده
آلودگی محصولات کشاورزی در گفتوگو با ربابه شیخالاسلام

تولیدات کشاورزی در همه جای جهان تحت تاثیر آلودگیهاست. محصولات کشاورزی در سالهای اخیر در ایران در حاشیه استفاده زیاد از سموم شیمیایی قرار گرفته است. تاثیر آلودگی محصولات کشاورزی بر افزایش بیماریهایی مانند سرطان، اتفاقی قابل پیشبینی است. بنابراین ضروری است نهادهای متولی در ایران نظارت دقیقتری داشته باشند و آموزش کشاورزان و اصلاح نظام تولید و توزیع مواد غذایی را در دستور کار قرار دهند. دکتر ربابه شیخالاسلام، متخصص سلامت عمومی و اپیدمیولوژی تغذیه، در این گفتوگوی هشداردهنده از آلودگی ۷۰درصدی سبزیجات و محصولات کشاورزی ایران به سموم غیراستاندارد میگوید و از نبود شفافیت در گزارشدهی، ضعف همکاری میان وزارتخانههای بهداشت و جهاد کشاورزی و استفاده از سموم منسوخشده و در نهایت افزایش بیماریها در کشور گلایه میکند.
♦♦♦
اخیراً یک نماینده عضو دومای روسیه در ویدئویی به آلوده بودن هندوانههای ایرانی به نیترات اشاره کرده و خواستار ممنوعیت ورود شده بود. آیا واقعاً میزان نیترات در محصولات کشاورزی ما نگرانکننده است؟ ادعای آلودگی میوهها و سبزیجات ایرانی تا چه حد پایه علمی دارد؟ آیا دادهها و مستنداتی در اینباره وجود دارد؟
موضوع آلودگی محصولات کشاورزی برای من خیلی مهم بوده و هست. چون من و سایر متخصصان سلامت مرتب مصرف سبزیجات، صیفیجات و میوهها را برای حفظ سلامت توصیه میکنیم. در یکی از جلساتی که در فرهنگستان علوم پزشکی داشتیم و مسئولان وزارت جهاد کشاورزی را به همین منظور دعوت کرده بودیم، موضوع آلودگی میوه و سبزیجات مطرح شد. من مستقیم از مدیران جهاد کشاورزی پرسیدم: «بهطور دقیق بفرمایید، چند درصد سبزیجات ما آلودهاند؟» پاسخی که شنیدم برایم شوکآور بود. گفتند: «حدود ۷۰ درصد.» تا پیش از آن، ما همیشه با این ادعای رایج از سوی برخی مسئولان مواجه بودیم که میگفتند «مصرف سموم در ایران نسبت به کشورهای دیگر مثل آمریکا و اروپا پایینتر است». این جمله سالها تکرار میشد و حتی وقتی من مدیر دفتر بهبود تغذیه در وزارتخانه بهداشت و درمان بودم، در جلساتی با وزارت کشاورزی و وزارت بهداشت، همین ادعا بارها عنوان میشد. اما بعدها توانستم گزارشی را ببینم که در آن، وزارت کشاورزی به صراحت اذعان کرده بود بهدلیل قیمت بالای سمها و آفتکشهای استاندارد، معمولاً سموم منسوخشدهای وارد کشور میشوند که در تعاونیهای کشاورزی به فروش میرسد. طبیعی است که وقتی این سموم نامناسب استفاده میشوند، محصولات کشاورزی که سمپاشی میشوند ممکن است حاوی باقیمانده این سموم باشند و این فقط یک فرض نیست، بلکه پایه علمی دارد؛ یعنی اگر این سبزیجات را به آزمایشگاه ببریم، آلودگیشان مشخص میشود. یکبار در جلسهای در شهرداری تهران دعوت شده بودم و موضوع اصلی بحث پژوهشی بود که احتمالاً با حمایت شهرداری روی چند نوع محصول کشاورزی و از طریق سه آزمایشگاه آکریدیته (مورد تایید آزمایشگاه کنترل غذا و دارو) انجام شده بود. من خودم بیشتر گیاهخوار هستم و بهطور معمول سبزی زیاد میخورم. در آن جلسه یک سیدی حاوی اطلاعات این پژوهش در اختیار عدهای قرار داده شد. حدود دو ماه پیش هم، مدیران ارشد وزارت جهاد کشاورزی را که در این زمینه صاحبنظر بودند به گروه بهداشت و تغذیه فرهنگستان علوم پزشکی دعوت کردیم. متاسفانه برخلاف چیزی که انتظار داشتم، هیچکس اصل ماجرا را انکار نکرد. خودشان گفتند: بله، سبزیها آلودهاند. حتی من آنجا بودم که عدد ۷۰ درصد را اعلام کردند. در همان جلسه از آنها پرسیدم: «با این سطح از آلودگی، آیا فکر نمیکنید افزایش سرطانها در کشور بیارتباط با همین مسئله نیست» پاسخ دادند: «ما بودجه نداریم. کشاورزان هم معمولاً خودشان یا از تعاونیهای کشاورزی سم میخرند.»
شما در دوره مسئولیتتان در وزارت بهداشت با چه مصادیقی از آلودگی غذایی یا فساد در زنجیره تولید مواد خوراکی مواجه شدید و وزارتخانه چگونه به این موارد واکنش نشان داد؟
وظیفه دفتر بهبود که آن زمان بیشتر برای بهبود تغذیه و حفظ سلامت ایجاد شده بود، سنجش وضعیت تغذیهای جامعه، کشف کمبودهای غذایی و مطالعه راهبردهای جهانی و حل مشکل بود. سلامت و ایمن بودن غذا و دارو کلاً با معاونت غذا و دارو در وزارت بهداشت است ولی بعضی از گزارشها بهطور اتفاقی به معاونت بهداشت میرسید. مثلاً یک گزارش از خراسان آمد که چند کودک به دیفتری با فلج کام مبتلا شدهاند که معمولاً فلج کام بسیار نادر است. مخصوصاً در کشوری مانند ما که واکسیناسیون کامل موجب شده اینگونه بیماریها را دیگر نداشته باشیم. ضمن اینکه فلج کام در میان ۱۰ هزار نفر مبتلا به این بیماری ممکن است اتفاق بیفتد ولی همین یک مورد هم برای ما خیلی نگرانکننده بود. به همین دلیل بررسی روی آنها انجام شد و متخصصی که اعزام شده بود گزارش داد که تمام کسانی که دیفتری داشتند در روز گذشته خیار با پوست خورده بودند. این ماجرا مربوط به سالهای گذشته است که در ذهنم باقی مانده بود. علاوه بر این حالا گفته شده که در بعضی مناطق خربزهکاران یا کشاورزانی که با یک نوع آفتکش نمیتوانند محصولشان را نجات دهند، سمهای متفاوت را با سلیقه خودشان مخلوط و استفاده میکنند. مشکل آلودگی سبزیجات بسیار مهم است و کاش جراید و رسانههای دیگر تنها به اعلان این خبر بسنده نکنند، بلکه باید مشکلاتی را که در عرصه کشاورزی وجود دارد شنید و به راهحلها فکر کرد. مسئولان کشاورزی باید در این زمینه با جراید صحبت کنند؛ شاید برای حل مشکل نیاز به این باشد که ابعاد مشکل بررسی شود. ما در وزارت کشاورزی استادان و پژوهشگران برجستهای داریم، شاید آنها ریشهیابی کرده و راهحلهای برونرفت از این مشکل بزرگ را که بهطور قطع سلامت مردم را تهدید میکند، بیان کنند.
ضمناً از این فرصت استفاده میکنم که بگویم روند روبهگسترش بیماریهای غیرواگیر و کاهش سن ابتلا نگرانکننده است. چاقی، دیابت، بیماریهای قلبی-عروقی، سکتههای مغزی و قلبی دارد زندگی عده زیادی را تهدید یا تباه میکند. بار ناشی از این بیماریها روزبهروز بیشتر میشود. از بخش آموزش سلامت در معاونت سلامت وزارت بهداشت باید خواست که با آموزشهای مرتب از طرق مختلف مردم را تشویق به کم مصرف کردن شکر، نمک، آرد سفید (انواع نانهای موجود)، چربیهای اشباعشده و خصوصاً ایزومر ترانس که در شیرینیپزیها و صنوفی که از روغن جامد استفاده میکنند، بسیار بالاست، کنند و علاوه بر این، اکنون که امکان تولید آرد کامل در کشور فراهم شده است، خبازیها و همه نانواییها را حمایت کنند که بتوانند آرد کامل در اختیار داشته باشند. در حال حاضر، همه ما مردم نان سفید در اختیار داریم که عامل اصلی بسیاری از همین بیماریهای متابولیک خصوصاً دیابت است و اگر بخواهیم رژیم غذایی مردم را اصلاح کنیم، باید از تولید نان کامل، نانهای سهغله و چندغله شروع کنیم. متخصصان تغذیه جامعه برای حفظ سلامت مرتب توصیه میکنند هر فرد باید روزانه پنج واحد میوه و سبزی مصرف کند. بنابراین باید تلاشی همهجانبه برای کاهش بار آلودگی سبزیها صورت گیرد.
آیا صحبتهای شما تاییدی است بر این نکته که میزان سموم در محصولات کشاورزی ما بالاتر از حد استاندارد است؟ آیا واقعاً همه این را میدانند و نظارتی بر آن نیست؟
متاسفانه در مورد باقیمانده سموم روی محصولات کشاورزی شکی نیست ولی انسان بدون این محصولات نمیتواند زندگی کند. اگر مروجین کشاورزی بتوانند آموزشهای لازم را به کشاورزان بدهند، میشود امیدوار بود که مردم کمتر در معرض باقیمانده سموم قرار گیرند. در مورد گیاهانی که ریشه خوراکی دارند مانند سیبزمینی، پیاز، هویج و چغندر، اگر قبل از خوردن آنها را خرد کرده و حدود 20 دقیقه در آب بگذاریم، نیترات آنها کاهش پیدا میکند. البته برای باغات میوه روشهایی بیولوژیک وجود دارد که وزارت کشاورزی و تعاونیها باید باغداران را تشویق به استفاده بکنند، چون امکاناتش در کشور فراهم است.
یک پرسش جزئیتر هم دارم. با توجه به مطالعات شما و همکارانتان در این ۳۰ یا ۴۰ سال، چه عواملی باعث افزایش مصرف سموم و کودهای شیمیایی در محصولات کشاورزی ایران شده است؟ آیا هدف فقط این است که محصولات کشاورزی رشد سریعتری داشته باشند و سریعتر به مصرفکننده برسند؟
وزارت کشاورزی خودش را متعهد میداند که مواد غذایی مورد نیاز کشور را فراهم کند و وقتی از کودها و سموم برای کاهش آفات استفاده میشود، گیاه سریعتر رشد میکند، بزرگتر میشود و البته روشهای زیادی وجود دارد که میتواند ضمن استفاده، خطری برای مصرفکننده نداشته باشد. آنها گاهی به یک بند قانون قدیمی اشاره میکنند که متولی سلامت غذا وزارت بهداشت است، ولی این درست نیست، چون وزارت بهداشت یا موسسه استاندارد زمانی میتوانند نمونهبرداری کرده و از سلامت کالا اطمینان حاصل کنند که منشأ و مبدأ تولید را بدانند؛ از چه مزرعهای یا باغی و دقیقاً کجای کشور این محصول به عمل آمده است؟ چون هزینه آزمایشها بالاست و باید محصولی را آزمایش کرد که دقیقاً صاحبش مشخص باشد تا در صورت کشف مشکل راهی جز معدوم کردن نماند. وقتی صاحب کالا مشخص باشد، باید قانوناً مسئولیت تولیدش را بپذیرد و هزینه بپردازد. ضمن اینکه باید آموزشهای لازم را برای کشتهای بعدی ببیند. متاسفانه با وجود تلاش وزارت کشاورزی هنوز شناسنامهدار کردن که کار بسیار وقتگیر و بزرگی است، کامل نشده است.
علاوه بر مصرف کنترلنشده سموم شیمیایی، مسئله خشکسالی و کمآبی هم اضافه شده است. حالا این سوال پیش میآید که آیا افزایش آلودگی محصولات میتواند ربطی به کمآبی داشته باشد؟
قطعاً میتواند تاثیر داشته باشد. خیلی از کشورها دارند به سمت ایجاد گلخانههای عمودی میروند. اینها با مه آبیاری میشوند و تا ۷۰ درصد صرفهجویی در مصرف آب دارند. شاید نمونههایی در ایران هم باشند، ولی هنوز به یک رویه و روال عادی و طبیعی تبدیل نشدهاند. البته این پرسش را باید کسانی که در حوزه کشاورزی کار میکنند، پاسخ دهند.
آیا ایران نظام دقیق و شفافی برای پایش و نظارت بر باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی دارد و این نظارت به چه صورت باید انجام شود؟
طبق تجربه من نه. نظام شفاف پایش و نظارت نهتنها در مورد این مسئله، بلکه در مورد سایر غذاها، مواد غذایی، اغذیهفروشیها و حتی هتلها و رستورانها و اماکن عمومی نیز وجود ندارد. لااقل من ندیدم که یک نظام پایش منظم وجود داشته باشد که بیایند و نمونهگیری کنند و آزمایشها را در آزمایشگاههای معتبر انجام دهند و بعد گزارشهایشان را شفاف منتشر کنند. نمونههای زیادی در مورد غذاها داریم مثل آرسنیک در برنج یا واردات برنجهای آلوده چند سال پیش، که حتی اگر آزمایشی انجام میشد، گزارش محرمانه بود! یعنی اگر یکی میخواست نشان بدهد که مشکلی هم وجود دارد، بهجای اینکه مشکل حل شود، همان آدم را حذف میکردند. طرز برخوردی که واقعاً نگرانکننده است.
آیا تفاوتی میان استانداردهای ملی ایران و استانداردهای بینالمللی مثل اروپا یا روسیه در زمینه باقیمانده سموم یا نیترات در محصولات کشاورزی وجود دارد؟ یعنی ما با چند مدل استاندارد استفاده از سموم در تولیدات کشاورزی طرف هستیم، یا یک استاندارد جهانی وجود دارد که باید رعایت شود؟
ببینید، استاندارد جهانی وجود دارد، ولی هر کشوری میتواند استاندارد خودش را هم داشته باشد. مشکل ما این است که بعضی وقتها ادعا میکنیم از استاندارد جهانی هم جلوتر رفتهایم. ما موسسه استاندارد داریم، کلی آدم آنجا حقوق میگیرند و کار میکنند ولی آیا واقعاً مردم یا مصرفکنندگان از کالاهای استانداردشده راضی هستند؟ آیا تولیدکنندهها ملزم به رعایت این استانداردها هستند؟ واقعیت این است که نظارت واقعی نداریم و تا زمانی که شفافیت، استانداردسازی، شناسنامهدار شدن مزارع و همکاری وزارت بهداشت و کشاورزی با هم نباشد، اوضاع درست نمیشود. غذا، اساس سلامت جامعه است. تا زمانی که محصولات کشاورزی ما شناسنامهدار نباشند و نظام نظارتی موثر و هماهنگ بر آنها اعمال نشود، نمیتوانیم انتظار بهبود پایدار در سلامت جامعه داشته باشیم.
خانم دکتر، اجازه دهید پیش از پایان مصاحبه، یکبار دیگر به ابتدای بحث برگردیم و جمعبندی از نکات مهم داشته باشیم. با توجه به صحبتهایی که فرمودید، آیا میتوان بهطور مشخص تایید کرد که میوهها و سبزیجات عرضهشده در بازارهای ایران در مواردی آلوده به فاضلاب، مواد شیمیایی و سایر آلایندهها هستند؟
به نظرم بهتر است با نگاهی مثبت بگوییم که سلامت سبزیجات، صیفیجات و میوهها چطور میتواند نقش مهمی در ارتقای سلامت عمومی و کاهش بیماریها، از جمله برخی سرطانها، ایفا کند. در این میان، آیا وزارت جهاد کشاورزی به این جنبه از موضوع توجه کرده است؟ و آیا وزارت بهداشت نقشی برای خودش در نظارت بر عملکرد وزارت جهاد کشاورزی در حوزه سلامت غذایی قائل است؟ چون بعضی مواقع وزارت بهداشت فقط خودش را متولی درمان میداند، نه سلامت عمومی.
چرا تاکنون هیچ گزارش جامع و رسمی از وضعیت سلامت محصولات کشاورزی و بهطور کلی امنیت غذایی، در ایران منتشر نشده است؟ آیا ما با خلأ نهادی میان وزارت بهداشت، وزارت جهاد کشاورزی و سایر نهادها روبهرو هستیم؟ یا این موضوع ناشی از ضعف و اراده سیاسی است؟
راستش من فکر میکنم گزارشهای زیادی تهیه شده، ولی شاید رسانهای نشدهاند. خودم به خاطر دارم که آن زمان که هنوز روزنامهها را میخواندم، گزارشهای مختلفی در اینباره منتشر میشد. مثلاً دکتر کلانتری، زمانی که وزیر کشاورزی بود، صحبتهایی در همین زمینه داشت. افراد مختلفی هم اظهارنظر کرده بودند. الان نمیدانم، چون دیگر پیگیری نمیکنم. ولی احتمالاً گزارشها تهیه شدهاند، منتها یا منتشر نشدهاند یا خیلی قدیمیاند. ببینید، مشکل این است که اگر ارادهای پشت ماجرا نباشد، هیچکس حرکتی برای بهبود اوضاع نمیکند. ولی اگر یک الگو ایجاد شود و کسی مسئولیت را جدی بگیرد، بقیه هم دنبال میکنند.