شناسه خبر : 45333 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آرامش پاییزی

بازارها هفته گذشته را چگونه سپری کردند؟

 

علی عبدالمحمدی / نویسنده نشریه 

یک هفته معاملاتی دیگر در بازارها به اتمام رسید. بورس تهران همانند هفته‌های پیشین درگیر دست‌وپنجه نرم کردن با کانال دومیلیون‌واحدی است. بازار ارز نیز زیر سلطه کامل سیاستگذار قرار دارد و آرامش حاکم بر بازار ارز و روند اونس در بازارهای جهانی نیز سبب شده بازار طلا و سکه روند خاصی نداشته باشند. در بازارهای جهانی نیز نفت بعد از یک دوره افزایش پرشتاب، این روزها وضعیت باثبات‌تری را دنبال می‌کند.

رفتار کج‌دار و مریز بازار سهام

وضعیتی که این روزها در اقتصاد کلان کشور پدیدار شده است، یکی از رکودی‌ترین دوره‌ها را برای بازارهای دارایی فراهم کرده است. در این اثنا، بازار سهام نیز به عنوان یکی از بازارهای دارایی که در سال‌های اخیر همبستگی زایدالوصفی با نوسانات قیمت اسکناس آمریکایی در بازار آزاد داشته، در سایه آرامش حاکم بر صحنه معاملات ارز، از روند پرشتاب خاصی در کلیت خود برخوردار نیست تا سهامداران مایوس بورس تهران، همچنان چشم‌به‌راه تزریق محرک‌ها به گردونه معاملات تالار شیشه‌ای باشند. در هفته‌ای که گذشت، شرایط بورس تهران تفاوت چندانی با هفته‌های قبلی نداشت و کاهش ارتفاع نماگرها و قیمت سهام موجود در بازار که با چاشنی کاهش ارزش معاملات خرد و خروج پول حقیقی از گردونه معاملات بازار سهام توام شده است، سبب شده تا یکی از تکراری‌ترین سکانس‌ها برای سهامداران و اهالی بورس تهران در صحنه معاملات بورس تهران اکران شود. عمده فعالان بازار سهام اذعان کاملی به این ماجرا دارند که قیمت‌های بازار سهام با اصلاحی که از سقف‌های ثبت‌شده در اردیبهشت سال جاری تجربه کردند، اکنون به محدوده‌های مناسبی رسیده‌اند، اما چرا بازار سهام با استقبال از سوی حقیقی‌ها همراه نمی‌شود؟ در پاسخ به این سوال می‌توان سناریوهای مختلفی را به عنوان دلایل این امر ذکر کرد که به‌طور مختصر به معدودی از آنها اشاره می‌کنیم. در ابتدای امر به علم مالی رفتاری مراجعه می‌کنیم؛ یکی از مباحث موجود در مالی رفتاری به تفاوت میان ارزندگی و جذابیت بازمی‌گردد. تحلیلگران بازار سهام معمولاً با روش‌های مختلفی که وجود دارد، اقدام به بررسی قیمت سهم‌های مختلف موجود در بازار می‌کنند تا فاصله قیمت سهام شرکت‌ها با ارزش ذاتی را محاسبه کنند. در این میان اگر قیمت سهام شرکتی از ارزش برآوردی آنها پایین‌تر باشد، اصطلاحاً گفته می‌شود که قیمت سهام شرکت مورد نظر زیر ارزش ذاتی معامله می‌شود و اگر قیمت سهام شرکتی بالاتر از ارزش برآوردی تحلیلگر باشد، اصطلاحاً گفته می‌شود که قیمت سهام شرکت مذکور بالاتر از ارزش ذاتی قرار دارد. این موضوع در باب محاسبه ارزش سهام شرکت‌ها و به نوعی ارزندگی قیمت سهام شرکت‌ها بود که همان‌طور که گفته شد، در مقطع کنونی نیز در کلیت بورس تهران بسیاری از سهم‌ها با فاصله معناداری که از قله‌های ثبت‌شده در بهار سال جاری گرفته‌اند، در محدوده ارزندگی قرار دارند. اما ماجرا از اینجا به بعد مهم می‌شود و با یکی از مهم‌ترین مفاهیم مالی رفتاری ارتباط دارد. در مالی رفتاری بین دو مفهوم ارزندگی و جذابیت تمایز قائل می‌شوند و یک دارایی یا سهام یک شرکت به‌‌رغم ارزندگی، می‌تواند صفت جذابیت را نداشته باشد. به بیانی ساده‌تر کسی که در یک بازار دارایی در جایگاه خریدار قرار می‌گیرد، برای کسب سود از نوسانات قیمتی سهام اقدام به این کار می‌کند تا از فرآیند سرمایه‌گذاری خود سود کسب کند. حال اگر فرد برای دارایی موردنظر خود یا سهام یک شرکت یا حتی مجموعه‌ای از سهم‌ها در بازار سهام هیچ چشم‌انداز رشدی در آینده نزدیک متصور نباشد، طبیعتاً اقدام به خرید سهام شرکت مذکور نمی‌کند. موضوع دوم به یکی از اصول اولیه علم اقتصاد بازمی‌گردد. در اقتصاد خرد گفته می‌شود که اگر مصرف‌کنندگان انتظار کاهش قیمت یک کالا را در آینده داشته باشند، مقدار تقاضای خود از کالا را در مقطع فعلی کاهش می‌دهند، در بازار سهام نیز کسی که در جایگاه خریدار قرار می‌گیرد، به مثابه همان مصرف‌کننده در علم اقتصاد خرد است که وقتی چشم‌انداز کاهش قیمت سهام را در یک‌سو و نبود محرک مثبت برای افزایش قیمت سهام خریداری‌شده را در سوی دیگر می‌بیند، طبیعتاً اگر دیدگاه کوتاه‌مدتی داشته باشد، اقدام به خرید سهام شرکت مورد نظر نمی‌کند. موضوع سوم نیز به علم روانشناسی و شاخه روانشناسی اعتماد بازمی‌گردد. اعتماد یکی از مهم‌ترین و نیک‌ترین مفاهیمی است که در بستر زندگانی بشر و محیط‌های مختلف وجود دارد. همچنین اعتماد یکی از پیچیده‌ترین مفاهیم انتزاعی موجود در جامعه است که در روابط افراد با یکدیگر، افراد با جامعه و جوامع با یکدیگر حکمفرماست. هر محیط، اتمسفر و جامعه‌ای که تهی از اعتماد باشد، مطمئناً دیری نخواهد گذشت که رنگ و رخسار بیمارگونه به خود خواهد گرفت و روزبه‌روز به سمت زوال و انحطاط نزدیک خواهد شد. جامعه سهامداری کشور یکی از مهم‌ترین گذرگاه‌هایی است که با توجه به تعارض منافعی که ممکن است میان سهامداران و مدیران یا حتی بازیگران عمده و حقوقی بازار و دولت به وجود بیاید، لازم است تلاش مقام‌های نظارتی در راستای ایجاد اعتماد در این بازار حرکت کند. متاسفانه در ماه‌های اخیر، اعتماد به حلقه مفقوده بورس تهران تبدیل شده است و همین موضوع باعث شده تا اهالی و فعالان بازار سهام بعد از گذشت بیش از سه سال که از ریزش قیمت‌ها در تالار شیشه‌ای می‌گذرد، همچنان به روند آتی این بازار و سازوکار‌های آن اعتماد کمی داشته باشند، به گونه‌ای که هر روند صعودی که در بازار سهام شروع می‌شود، سهامداران در انتظار فرا رسیدن فرجام زودهنگام آن و سقوط آزاد قیمت‌ها هستند و در مقطع کنونی کمتر کسی پیدا می‌شود که افق سرمایه‌گذاری خود را بلندمدت قرار دهد. پس عامل سومی که فقر تقاضا را در بورس تهران به وجود آورده است، نبود اعتماد است.

50

آرامش در بازار ارز

نرخ ارز به عنوان مولفه‌ای که اثرگذاری ویژه‌ای بر عملکرد بازارهای دارایی دارد و نوسانات آن بر التهابات شکل‌گرفته در بازارهای دارایی دامن می‌زند، در مقطع فعلی یکی از آرام‌ترین دوره‌های خود را سپری می‌کند. بهای اسکناس آمریکایی مدت مدیدی است که در دو کانال 48 و 49 هزار تومان گرفتار شده است و از توان لازم برای دستیابی به ارتفاعات بالاتر برخوردار نیست. به نظر می‌رسد که آزادسازی دارایی‌های بلوکه‌شده ایران در کره جنوبی به همراه افزایش فروش نفت ایران سبب شده تا ذخایر بانک مرکزی با افزایش قابل توجهی همراه شود و بازارساز در کنترل و ثبات ‌بخشیدن به بازار ارز دست بازتری داشته باشد. علاوه بر این، نکته مهم دیگری که در بازار ارز وجود دارد، رخت بربستن موقتی ریسک‌های سیاسی از صحنه معاملات ارز است که زدوده شدن این مورد از انتظارات بازار ارز، سبب شده که تقاضای سفته‌بازانه خاصی در بازار ارز مشهود نباشد و کنترل بازار ارز آسان‌تر از قبل عملی شود. افزون بر موارد مذکور، رصد تحرکات اسکناس آمریکایی در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که بازارساز تمایل خاصی به هدایت نرخ ارز به کانال‌های پایین‌تر نیز ندارد و با وجود در دسترس بودن منابع ارزی، به نظر می‌رسد که سیاستگذار از اشتباهات قبلی خود درس گرفته و قصد حیف‌ومیل کردن ذخایر ارزشمند ارزی کشور در راستای کاهش تصنعی قیمت ارز را ندارد که از این زاویه، اقدام قابل ستایشی است که در کارنامه تیم فعلی بانک مرکزی قابل مشاهده است. اما نکته حائز توجه دیگر در این هنگام این است که بازارساز، باید اجازه دهد تا نرخ ارز مطابق با واقعیات و مقتضیات حال اقتصادی کشور نوسان کند، به بیانی ساده‌تر محبوس ‌شدن بلندمدت بهای اسکناس آمریکایی در کریدورهای ترسیمی بازارساز، موجبات فشرده‌تر شدن هر چه بیشتر نرخ ارز را فراهم خواهد کرد و در مواقع ظهور ریسک‌های بعدی، مجدد بازار ارز را متلاطم خواهد کرد.

ثبات در بازار طلا و سکه

بازار طلا و سکه نیز در مقطع کنونی یکی از آرام‌ترین دوره‌های خود را سپری می‌کند. نکته حائز توجه در مورد بازار طلا و سکه این است که این بازار نوسانات قیمتی خود را از ناحیه نوسانات قیمت دلار در بازار آزاد و اونس جهانی طلا دریافت می‌کند. این بازار در ماه‌های اخیر از هر دو ناحیه محرک خاصی را دریافت نکرده است. دلار پس از رسیدن به قله 60 هزار تومان در اسفند سال گذشته در شش‌ماه نخست سال جاری روند باثباتی را در کانال‌های 48 و 49 هزار تومان تجربه کرده است و اونس جهانی طلا نیز بعد از یورش مجدد به ابرکانال 2000 دلار در مسیر نزولی قرار گرفت. اونس بعد از لمس مجدد دو هزار دلار، با عقب‌نشینی همراه شد و تا پله‌های ابتدایی کانال 1900 دلار نیز عقب‌نشینی کرد و تا آستانه از دست دادن کانال 1900 دلار نیز پیشروی داشت. اما در روزهای اخیر مجدداً اونس از ناحیه افزایش شاخص دلار زیر فشار قرار گرفته است. بعد از افزایش نرخ بهره آمریکا تا محدوده 5 /5درصدی، هنوز هم تورم آمریکا به محدوده مورد نظر هدفگذاری‌شده فدرال‌رزرو باز نگشته است و سخنرانی اخیر جروم پاول، رئیس فدرال‌رزرو، سیگنال‌هایی از تداوم سیاست‌های انقباضی فدرال‌رزرو در راستای کنترل تورم را داشت و همین موضوع سبب شد تا مجدداً شاخص دلار در مسیر افزایشی قرار بگیرد و طلای جهانی را در تنگنا قرار دهد. تحلیلگران معتقدند که احتمالاً سیاست‌های انقباضی بانک مرکزی آمریکا تا سال 2024 ادامه‌دار خواهد بود و طبیعتاً این موضوع موجبات ثبات یا افزایش در شاخص دلار را فراهم خواهد کرد که سبب خواهد شد کامودیتی‌ها در بازارهای جهانی و اونس جهانی طلا از استقبال چندانی برخوردار نباشند. زیرا روند شاخص دلار و کامودیتی‌ها و اونس جهانی روند معکوسی است و با تقویت دلار، قیمت موارد مذکور با کاهش همراه می‌شود.

نفت و پایان رویای 100دلاری؟

قیمت نفت در روز چهارشنبه با تمرکز بازارها بر کاهش عرضه در زمستان و فرود نرم برای اقتصاد ایالات‌متحده، نزدیک به یک دلار افزایش یافت. داده‌های صنعت منتشرشده در روز سه‌شنبه نشان داد که ذخایر نفت خام آمریکا در هفته گذشته حدود 1 /6 میلیون بشکه افزایش یافت. این در حالی است که تحلیلگران انتظار کاهش حدود 300 هزاربشکه‌ای داشتند. با این حال، بازارها همچنان نگران کاهش ذخایر نفت خام ایالات‌متحده در مرکز انبار کوشینگ، اوکلاهما، به زیر سطح عملیاتی حداقل هستند. کاهش بیشتر در کوشینگ، نقطه تحویل معاملات آتی نفت خام آمریکا، همچنین می‌تواند فشار صعودی جدیدی بر بازارهای نفت ایجاد کند، زیرا کاهش عرضه ناشی از تصمیم سازمان کشورهای صادرکننده نفت و متحدانش، که با هم اوپک‌پلاس نامیده می‌شوند، فشار بر بازار را تشدید می‌کند. تحلیلگران ANZ Research در یادداشتی در روز چهارشنبه گفتند که ممنوعیت صادرات اخیر روسیه بر بنزین و گازوئیل به معنای فشار صعودی بر تقاضای نفت خام از پالایشگاه‌هاست. روسیه هفته گذشته ممنوعیت موقت صادرات بنزین و گازوئیل به همه کشورهای خارج از دایره چهار کشور سابق شوروی را با اعمال فوری به منظور ایجاد ثبات در بازار داخلی اعمال کرد، اما بعداً محدودیت‌ها را کاهش داد. صادرات محصولاتی که قبلاً از سوی راه‌آهن روسیه و ترانس نفت پذیرفته شده است می‌تواند ادامه یابد، در حالی که گازوئیل و سوخت با سولفور بالاتر که برای ذخیره‌سازی استفاده می‌شود از این ممنوعیت مستثنی خواهند بود. نیل کشکاری، رئیس بانک فدرال‌رزرو مینیاپولیس روز سه‌شنبه گفت، در عین حال، فرود نرم برای اقتصاد ایالات‌متحده محتمل‌تر از غیرمنتظره است، اما احتمال 40 درصد نیز وجود دارد که فدرال‌رزرو برای غلبه بر تورم نیاز به افزایش معنادار نرخ بهره داشته باشد. وی احتمال این را که فدرال‌رزرو به‌طور بالقوه نرخ بهره را یک‌چهارم درصد بیشتر افزایش دهد و سپس هزینه‌های استقراض را به اندازه کافی برای بازگرداندن تورم به هدف در یک دوره زمانی معقول ثابت نگه دارد، حدود 60 درصد اعلام کرد.

دراین پرونده بخوانید ...