شناسه خبر : 49960 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

محاصره خاموش

غربی‌ها چه خوابی برای مرزهای شمالی ایران دیده‌اند؟

 

زهرا اکبری / نویسنده نشریه 

34تحولات ژئوپولیتیک در قفقاز جنوبی در ماه‌های گذشته با سرعت بی‌سابقه در حال پیشروی است. در صدر این تحرک‌ها، پیشنهاد جنجالی آمریکا برای اجاره ۱۰۰ساله «کریدور زنگزور» قرار دارد. گذرگاهی که در ظاهر هدف تجاری را دنبال می‌کند، اما در عمل به آوردگاه رقابت‌های امنیتی، اقتصادی و سیاسی قدرت‌های بزرگ بدل شده است. کریدور زنگزور که قرار است نخجوان را به جمهوری آذربایجان از طریق استان سیونیک در ارمنستان متصل کند، حالا به صحنه تازه‌ای برای اجرای راهبرد مهار ایران تبدیل شده است. براساس گزارش‌ها، آمریکا از طریق یک شرکت خصوصی و با پوشش دیپلماتیک در پی ایجاد پایگاهی راهبردی در همسایگی ایران است؛ پایگاهی که در آینده نزدیک می‌تواند به مرکز عملیات‌های اطلاعاتی، فشارهای اقتصادی و حتی تحرکات ژئوپولیتیک علیه تهران تبدیل شود. ایران به‌صراحت مخالفت خود را با این پروژه اعلام کرده و آن را تهدید مستقیمی علیه امنیت ملی خودش می‌داند. به باور مقام‌های ایرانی، راه‌اندازی این مسیر می‌تواند حلقه نفوذ غرب را در مرزهای شمالی ایران تکمیل کند. واقعیت این است که برای ایران، موضوع فقط مسیر حمل‌ونقل نیست، مسئله، حضور احتمالی نهادهای امنیتی غربی در نوار مرزی کشورمان است؛ حضوری که نه‌تنها می‌تواند مسیرهای سنتی تجارت و ترانزیت ایران را مختل کند، بلکه ممکن است مشکلات امنیتی نیز برای کشورمان به‌وجود آورد. به همین دلیل، آنچه در ظاهر پروژه توسعه‌ای به نظر می‌رسد، بخشی از یک بازی بزرگ‌تر یعنی تلاش برای تغییر توازن قدرت در قفقاز و محاصره خاموش ایران است.

واکنش ارمنستان

اخیراً تام باراک، سفیر ایالات‌متحده در ترکیه، در نشست خبری اعلام کرد یک شرکت خصوصی آمریکایی می‌تواند کنترل کریدور زنگزور را بر عهده بگیرد که روند مذاکرات صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان تسهیل شود. همزمان با این اظهارات، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، نیز مدعی شد: «ما مسئله میان ارمنستان و آذربایجان را حل کرده‌ایم. به نظر می‌رسد اقدام‌های ما نتایج خوبی به همراه داشته است.» این مواضع، واکنش جدی ایروان را دربر داشت. در همین زمینه نازلی باغداساریان، سخنگوی نخست‌وزیر ارمنستان، اعلام کرد: ارمنستان واگذاری کنترل قلمرو حاکمیتی خودش به هیچ طرف ثالثی را مورد بحث و گفت‌وگو قرار نمی‌دهد. او با تاکید بر اصول ثابت کشورش اظهار کرد: «ما بارها اعلام کرده‌ایم موضوع رفع انسداد زیرساخت‌های منطقه‌ای صرفاً در چهارچوب حاکمیت، تمامیت ارضی و صلاحیت قضایی ارمنستان بررسی می‌شود.» این موضع نشان‌دهنده حساسیت ارمنستان نسبت به حفظ استقلال و تمامیت ارضی‌اش در شرایط پیچیده منطقه‌ای است.

احسان موحدیان، تحلیلگر مسائل قفقاز، در این‌باره بر این باور است که ارمنستان اعلام کرده با ایجاد کریدور زنگزور موافقت نمی‌کند و این موضع بسیار مهمی است. چرا که اگر این کشور به چنین طرحی تن دهد، عملاً سرنوشت خودش را به خطر انداخته است. ایجاد کریدوری که خارج از کنترل و حاکمیت ملی ارمنستان باشد، به معنای آغاز تجزیه جنوب این کشور است. در چنین سناریویی، ارمنستان به‌تدریج محاصره شده و در نهایت در جهان تُرک ادغام می‌شود؛ به‌گونه‌ای که ممکن است به یک استان بی‌هویت تبدیل شود و ارامنه ناچار به ترک سرزمین خودشان شوند. در نتیجه، چیزی از ارمنستان کنونی باقی نمی‌ماند. از همین‌رو، به نظر می‌رسد احتمال عملی شدن چنین توافقی در شرایط فعلی چندان جدی نباشد. ضمن آنکه دولت ارمنستان نیز در هفته‌های گذشته (در سه تا چهار نوبت و از مسیرهای مختلف) به‌صورت رسمی هرگونه خبر مربوط به موافقت با این کریدور را قویاً تکذیب کرده است.

موحدیان این نکته را هم اضافه می‌کند که واکنش ارمنستان به این موضوع، پاسخ به اظهارات الهام علی‌اُف نیز هست. علی‌اُف اخیراً گفته، انتظار دارد هنگام سفر از باکو به نخجوان، هیچ مانعی در مسیر وجود نداشته باشد و تاکید کرده بود نمی‌خواهد با ماموران گمرک ارمنستانی مواجه شود. پاسخ ارمنستان نشان می‌دهد این کشور به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهد افراد بدون کنترل گمرکی از خاک این کشور عبور کنند و خواهان احترام به حاکمیت خودش است؛ موضوعی که منطقی و قابل توجیه به نظر می‌رسد. برای مثال، باکو و ترکیه در صورتی که اتباع کشورهای دیگر بخواهند وارد خاکشان شوند، قطعاً کنترل‌های لازم را اعمال می‌کنند. عبور بدون کنترل، به معنای نقض حاکمیت است و می‌تواند به سوءاستفاده‌های امنیتی، اطلاعاتی و نظامی منجر شود. هیچ کشوری نمی‌تواند اجازه دهد چنین وضعی ایجاد شود.

نگرانی تهران

طرح ایالات‌متحده برای اجاره ۱۰۰ساله کریدور زنگزور، نه‌تنها با مخالفت شدید ارمنستان مواجه شده، بلکه زنگ خطر را در تهران نیز به صدا درآورده است. این موضوع به‌ویژه در شرایط پس از جنگ ۱۲روزه میان ایران و رژیم اسرائیل، حساسیت‌های تهران را نسبت به تحولات منطقه به‌شدت افزایش داده است. این طرح فراتر از یک اقدام اقتصادی است و به‌عنوان ابزاری برای تغییر توازن قدرت در قفقاز جنوبی تلقی می‌شود. تحلیلگران بر این باورند که اجرای این طرح می‌تواند نفوذ آمریکا و به دنبال آن، اسرائیل و ترکیه را در قفقاز جنوبی تقویت کرده و تهدیدات جدی علیه امنیت ملی ایران ایجاد کند.

احسان موحدیان همچنین بر این باور است که در صورت راه‌اندازی کریدور زنگزور، ایران با چالش راهبردی و جدی مواجه می‌شود که می‌تواند به معنای حذف تدریجی کشورمان از حوزه نفوذش در قفقاز و قرار گرفتن در معرض نوعی محاصره ژئوپولیتیک باشد. با فعال شدن کریدور زنگزور، مسیر دسترسی ایران به اروپا تحت سلطه کشورهای تُرک (که در عمل ارتباط نزدیکی با اسرائیل و بریتانیا دارند) قرار می‌گیرد. موضوعی که می‌تواند پیامدهای سیاسی و امنیتی قابل ‌توجهی برای منافع ملی ما داشته باشد. از سوی دیگر، کریدورهای ترانزیتی شمال-جنوب ایران عملاً از کار می‌افتد. این در حالی است که به گفته مقام‌های ایرانی، این مسیرها می‌تواند دست‌کم سالانه ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار درآمد ترانزیتی برای کشورمان به همراه داشته باشد.

در این زمینه ایران با روسیه و چین باید همکاری و هماهنگی عمیق داشته باشد. این دو کشور در معرض تهدید هستند، چرا که ایجاد تنش در منطقه می‌تواند تمامیت ارضی آنها را به خطر اندازد و جبهه‌های جدیدی علیه‌شان بگشاید؛ جبهه‌هایی که ممکن است تمرکز راهبردی روسیه بر اوکراین و تمرکز چین بر تایوان را مختل کند. افزایش تنش در آسیای مرکزی نه‌تنها خطرات امنیتی برای این کشورها به همراه دارد، بلکه روند رشد اقتصاد و ظرفیت‌های توسعه آنها را نیز کُند می‌کند. متاسفانه رفتار روسیه در سال‌های گذشته نشان داده درک راهبردی عمیق و منسجمی از تحولات منطقه‌ای نداشته است. این کشور به‌تدریج منافع خودش را در مناطق مختلف (از اروپای شرقی و بالکان گرفته تا اسکاندیناوی) واگذار کرده است. غرب نیز قدم‌به‌قدم پیشروی کرده و اکنون تا مرزهای روسیه رسیده است. اگر روسیه در راهبردهای خودش تجدیدنظر اساسی و نگاهش به تحولات منطقه را اصلاح نکند، در معرض محاصره‌ای جدی قرار می‌گیرد و امکان اجرای طرح‌هایی که آمریکا و بریتانیا برای تضعیف و حتی تجزیه روسیه در نظر دارند، افزایش می‌یابد.

از این‌رو، ایران باید علاوه بر رایزنی‌ها و هماهنگی‌ها با دولت ارمنستان، گفت‌وگوهای راهبردی با روسیه و چین را نیز در دستور کار قرار دهد. 

غفلت تدریجی

مقام‌های ایران در سال‌های گذشته بارها مخالفتشان را با این موضوع اعلام و تاکید کرده‌اند اتصال مرزی ایران و ارمنستان، یکی از مزیت‌های ژئوپولیتیک و مسیر راهبردی دسترسی به گرجستان، دریای سیاه و اروپا به‌شمار می‌رود. از همین‌رو ایران هرگز حاضر به چشم‌پوشی از آن نیست. تحلیلگران البته بر این باورند که صرف اتخاذ چنین موضعی کافی نیست. به باور آنها، ایران در قبال منطقه حساس و استراتژیک قفقاز، آن‌گونه که باید، توجه و سرمایه‌گذاری سیاسی لازم را نداشته است. غفلت تدریجی، فرصت را برای ورود و نقش‌آفرینی بازیگران خارجی با منافع گسترده فراهم کرده و باعث شکل‌گیری معادلات پیچیده‌ای شده که ممکن است موازنه قدرت منطقه‌ای را به زیان منافع ملی ایران تغییر دهد. احسان موحدیان در همین باره هم می‌گوید، ایران متاسفانه در سه دهه گذشته توجه کافی به قفقاز نداشته و همین امر باعث شده است به‌تدریج «اسرائیل»، «ترکیه» و «ناتو» در این مناطق حضور پیدا کنند و رابطه خوبی با آذربایجان داشته باشند. بهتر است با جزئیات بیشتری در مورد این ارتباطات صحبت کرد.

اسرائیل: اسرائیل و آذربایجان از سال‌ها پیش روابط نزدیکی داشته‌اند و نشانه‌های متعدد حاکی از تاثیر قابل توجه اسرائیل بر سیاست‌ها و تحرک‌های آذربایجان است. در جریان جنگ 12روزه، رفتارهای مشکوک از سوی این کشور به چشم می‌خورد. می‌توان به گزارش‌های مستندی اشاره کرد که نشان می‌دهد پهپادها و جنگنده‌های اسرائیلی از خاک آذربایجان به سمت ایران پرواز کرده‌اند. تقویت نیروهای نظامی در مرز ایران، بازسازی گسترده پایگاه‌های هوایی و پاسگاه‌های مرزی، و به‌کارگیری ادبیات تند و تحریک‌آمیز در جریان جنگ ۱۲روزه علیه ایران، از موارد قابل تامل و نگران‌کننده‌اند. مقام‌های آذربایجان مدعی‌اند اسرائیل با حمله هوایی می‌تواند وضع داخلی در ایران را به‌هم بریزد. سران سیاسی کشورمان را ترور یا آشوب به‌پا کند. در نهایت هم گروه‌های تجزیه‌طلب‌ در میدان فعال شده و زمینه دخالت آنها مهیا شود. ممکن است برخی تصور کنند آذربایجان توانایی چنین اقدام‌هایی را ندارد، اما باید توجه داشت این سناریو حاصل برنامه‌ریزی گسترده و هماهنگ است. اسرائیل در این طرح نه‌تنها از آذربایجان بهره‌برداری کرده، بلکه همزمان از منطقه کردستان عراق نیز برنامه‌هایی را پیش برده است. حتی نشانه‌هایی از تحرک‌های امارات درباره جزایر سه‌گانه وجود دارد. در منطقه سیستان و بلوچستان نیز فعالیت گروه‌های تروریستی جیش‌العدل قابل مشاهده است. این مجموعه شواهد، بیانگر برنامه چندوجهی برای نفوذ به ایران است. در نتیجه، ساده‌انگاری است اگر تصور کنیم پس از ناکامی در حمله هوایی، این طرح‌ها متوقف شده‌اند. آشوب‌های مرزی چند روز گذشته در نقاط مختلف ایران، حاکی از ادامه‌دار بودن این پروژه‌هاست و ضرورت دارد هوشیاری کامل داشته باشیم.

ترکیه: ترکیه نیز در سال‌های گذشته روابط نزدیکی با آذربایجان برقرار کرده و توانسته از این رابطه برای پیشبرد اهداف راهبردی بهره‌برداری کند. آنکارا بر ایجاد کریدور زنگزور پافشاری می‌کند، چرا که تحقق این مسیر منافع اقتصادی و ژئوپولیتیک قابل‌ توجه برایش به همراه دارد. از جمله اینکه با راه‌اندازی این کریدور، انحصار انتقال کالا و انرژی میان چین، اروپا و کشورهای آسیای مرکزی به‌دست می‌آید. موضوعی که موجب تقویت موقعیت اقتصادی و افزایش نفوذ منطقه‌ای ترکیه می‌شود. ترکیه به‌خوبی آگاه است که این کریدور رقیب جدی برای کریدور شمال-جنوب ایران به‌شمار می‌رود و می‌تواند موقعیت ایران را در معادلات منطقه‌ای تضعیف کند. در سوریه نیز شاهد رفتار مشابه هستیم. ترکیه تصور می‌کرد با بیرون راندن ایران از معادلات سوریه، می‌تواند نظر مثبت آمریکا و اسرائیل را جلب کرده و در قبال آن پاداش دریافت کند. آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که اسرائیل، با هدف تامین کامل امنیت خودش و حذف هرگونه کانون تنش یا تهدید در اطراف مرزهایش، به‌سرعت وارد عمل شد. واقعیت این است که ترکیه از این اقدام‌ها آسیب می‌بیند. به‌ویژه اگر اسرائیل موفق شود ایران را تضعیف یا درگیر کند، احتمال دارد نگاه امنیتی و راهبردی‌اش به سمت دیگر بازیگران منطقه، از جمله ترکیه معطوف شود.

ناتو: در سال‌های گذشته ناتو نیز همکاری‌های خودش را به شکل قابل توجهی با آذربایجان گسترش داده و به شریک جدی برای آذربایجان تبدیل شده است. مسئله دیگری که وجود دارد این است که ناتو تمایل دارد در این منطقه حضور داشته باشد، که هم امنیت ایران و هم امنیت روسیه و چین را تهدید کند. اگر قرار باشد این کریدور راه‌اندازی شود، مسیر کریدور شمال و جنوب ایران را محدود می‌کند. این وضع خسارت اقتصادی گسترده برای ایران به بار می‌آورد و موضوعی است که آمریکایی‌ها در نشریاتشان به آن اعتراف می‌کنند. نشریه فوربس (Forbes) اخیراً مقاله‌ای منتشر کرده و به‌صراحت نوشته هدف از ایجاد کریدور زنگزور، این است که منافع اقتصادی ایران و روسیه را به خطر بیندازد و به کابوس آنان تبدیل شود.

35

بهترین استراتژی

احسان موحدیان در پاسخ به این پرسش که «در شرایط کنونی بهترین استراتژی ایران چه می‌تواند باشد؟» می‌گوید، ایران باید هوشیاری‌اش را حفظ کند. تحولات قفقاز جنوبی و رفتار کشورهای منطقه باید به‌دقت و به‌صورت مداوم رصد شود. در صورت مشاهده کوچک‌ترین نشانه‌ای از اقدام‌های مشکوک یا تهدیدآمیز، ایران باید مخالفت خودش را به‌صورت رسمی و شفاف اعلام کند. به‌عنوان نمونه، در صورت برگزاری هرگونه مانور نظامی مشکوک در منطقه، نیروهای مسلح می‌توانند با جابه‌جایی هدفمند نیروها و نمایش آمادگی در اطراف رود ارس، نشان دهند بر اوضاع مسلط هستند. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که در روزهای منتهی به جنگ تحمیلی 12روزه اسرائیل با ایران، شاهد تجمع‌های نظامی گسترده و تخلیه برخی روستاهای مرزی بوده‌ایم. گزارش‌هایی که حتی برخی رانندگان کامیون‌ ایرانی نیز آن را تایید کرده‌اند. اخیراً نیز تحرکات مشکوک و بازسازی زیرساخت‌های نظامی در منطقه ادامه یافته است. پروازهای مکرر هواپیماهای نظامی باکو به اسرائیل و ترکیه و بازگشت آنها با محموله‌های تسلیحاتی سنگین به‌ویژه از ترکیه، نشان می‌دهد این کشور در حال تقویت جدی زرادخانه نظامی است. نکته قابل ‌تامل این است که این حجم از خریدهای تسلیحاتی با نیاز واقعی آذربایجان برای مقابله با ارمنستان تناسب ندارد. ارمنستان کشوری کوچک با جمعیتی حدود سه میلیون نفر است و برای مواجهه با آن، نیازی به تجهیزات با بُرد بالا نیست. این سطح از تسلیحات نشان می‌دهد هدف باکو فراتر از تقابل با ارمنستان است.

مشکل اساسی اینجاست که برخی افراد در داخل، متوجه ابعاد این تهدید نیستند و چه‌بسا با تحلیل‌های اشتباه، فضای تصمیم‌گیری را مسموم می‌کنند و مانع از آمادگی به‌موقع نهادهای مسئول می‌شوند. این همان چیزی است که می‌توان از آن به‌عنوان «تله جنگ» یاد کرد. تله‌ای که در آن، بدون شلیک حتی یک گلوله، اهداف ژئوپولیتیک دشمنان ایران همچون ایجاد کریدور زنگزور و قرار دادن کشورمان در وضع محاصره از مسیر قفقاز دنبال می‌شود. در نتیجه، لازم است نهایت هوشیاری را داشته و برای سناریوهای مختلف آماده باشیم. 

دراین پرونده بخوانید ...