شناسه خبر : 42264 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اصلاحات غیرواقعی

چرا سیاستمدار اصلاحات اقتصادی اساسی انجام نمی‌دهد؟

  رضا طهماسبی: در ادبیات حکمرانی کشور ما گزاره «اصلاحات اقتصادی» هم در حال تبدیل شدن به یک مفهوم دستمالی‌شده و تهی از معنا و گنگ است که در چند دهه گذشته هر مسوولی آن را از ظن خود به کار برده و مثلاً بر سیاستی گذاشته که در آن نه‌تنها اصلاحی رخ نداده که به بن‌بست اصلاحات ساختاری اقتصاد هم تبدیل شده است؛ مانند سیاست ارز ترجیحی 4200تومانی که چهار سال و نیم همه آحاد اقتصادی را درگیر خودش کرد و از قِبَل آن سود کلانی به دانه‌درشت‌های عزیزکرده رسید و بارش بر دوش همه مردم بود.

اصلاحات اقتصادی در ادبیات مسوولان سیاسی کشور ما در بهترین حالت به تعدیل دستوری قیمت‌ها تقلیل یافته که آن هم هرگاه اجرا شده از سر اجبار و کمبود منابع بوده است، باز هم مانند همین جراحی اقتصادی که ارز 4200تومانی را حذف کرد نه به این خاطر که ایجاد رانت و فساد کرده بود و سازوکار قیمت‌ها را در بازار به هم ریخته بود، بلکه دیگر ارزی برای بذل و بخشش در کار نبود.

از دوران بعد از جنگ که مساله ضرورت اصلاح ساختار اقتصاد از سوی اقتصاددانان مطرح شد تا به امروز بارها و بارها دولت‌ها اقداماتی با این عنوان انجام داده‌اند که نمونه‌های آن را می‌توان در افزایش دستوری قیمت سوخت یا نرخ ارز یا بالا و پایین بردن نرخ سود بانکی مشاهده کرد. این اقدامات اغلب در پاسخ به فشار زیاد کسری بودجه، سرعت گرفتن مصرف یا قاچاق یک کالا به واسطه سرکوب قیمت و شکاف نرخ دستوری با قیمت واقعی و... اجرا شده وگرنه سیاستمدار و سیاستگذار از سر اراده دست به چنین کاری نزده‌اند. البته می‌توان طرح هدفمندی یارانه‌ها را از این مساله مبرا کرد که البته در آن طرح نیز هدف کسب محبوبیت سیاسی بود نه اصلاح ساختار اقتصادی.

اولین دوره تعدیل قیمتی با هدف کسب محبوبیت سیاسی در سال 1389 و توسط محمود احمدی‌نژاد رخ داد که در آن قیمت سوخت افزایش یافت اما منابع حاصل از آن، و اندکی بالاتر، بین مردم توزیع شد تا این طرح در زمان اجرای خودش و در کوتاه‌مدت برای سیاستگذار محبوبیت کسب کند اما در بلندمدت به دلیل اینکه صرفاً تعدیل قیمتی صورت گرفته بود و اصلاحی در کار نبود، با افزایش تورم همه رشته‌ها پنبه شود.

اغلب آنچه توسط سیاستمداران در دو دهه گذشته در اقتصاد ایران به عنوان اصلاحات یا جراحی اقتصادی رخ داده از همین دست است و بیشتر یک تعدیل قیمتی اجباری بوده که سیاستمدار با حربه بازتوزیع منابع، آن را اجرا کرده است. گرچه حداقل تجربه آبان 98 نشان داد این روش دیگر نیز نه مقبول است و نه محبوبیت می‌آورد.

دراین پرونده بخوانید ...