شناسه خبر : 39945 لینک کوتاه

اقلیم علیه فقرا

تغییرات آب‌وهوایی چگونه بر آتش فقر می‌دمد؟

 

مولود پاکروان / نویسنده نشریه 

تصور کنید یک کشاورز، دامدار یا ماهیگیر در کشور یا جامعه‌ای کم‌درآمد هستید. احتمالاً بزرگ‌ترین چالش شما تامین مخارج خانواده است. نه بیمه دارید، نه پس‌اندازی و نه شبکه امنیت اجتماعی. رفاه شما -به دلیل شغلتان- مستقیماً در گرو آب، هوا و زمین است. وثیقه شما، قایق، دام و زمین کشاورزی است. رفاه فرزندان‌تان هم به برداشت خوب محصول، فروش دام سالم یا صید خوب ماهی گره خورده است. حالا پیامدهای تغییرات اقلیمی هم را در نظر بگیرید. قابلیت پیش‌بینی را از الگوهای بارندگی حذف کنید. خشکسالی را اضافه کنید. منتظر پدیده‌های شدید آب‌وهوایی باشید: آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع، خشکسالی، طوفان و سیل ناشی از تغییرات اقلیمی و... چنین تهدیدهایی برای معیشت شما فاجعه‌بار است. بدتر آنکه بدانید این پدیده‌ها گرچه در گذشته کمتر و قابل پیش‌بینی‌تر بود، به زودی رایج‌تر، شدیدتر و طولانی‌تر خواهد شد!

«تغییرات اقلیمی» به سرعت در حال تبدیل شدن به «بحران اقلیمی» هستند. انتظار می‌رود بین سال‌های 2030 تا 2050 تغییرات آب‌وهوایی زمینه‌ساز 250 هزار مرگ بیشتر در سال شود. سازمان بهداشت جهانی می‌گوید این تعداد تنها به دلیل سوءتغذیه، مالاریا، اسهال و استرس گرمایی ناشی از تغییرات جوی جان خود را از دست خواهند داد!

ناخوش‌احوالی دنیا بر کسی پوشیده نیست. در سراسر جهان مه‌دود تنفس را سخت‌تر کرده است. غذا در حال کمیاب شدن است و روزبه‌روز از ارزش غذایی آن کاسته می‌شود. وقوع سیلاب و آتش‌سوزی در جنگل‌ها به تیتر اخبار تبدیل شده و در حال تخریب مناطقی است که صدها نسل در آن ریشه داشته‌اند. اما این پدیده هم مانند بسیاری دیگر از بحران‌های دست‌ساز انسان، عادلانه نیست؛ همه را به یک میزان تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. در اغلب کشورها، آنهایی که هزینه بیشتری برای تغییرات اقلیمی می‌پردازند فقرا هستند. تحلیلگران می‌گویند کشورها و خانواده‌های ثروتمند برای محافظت از خود در برابر تاثیرات تغییرات آب‌وهوایی از امکانات بیشتری برخوردارند. آنها برای تهویه مطبوع و خرید خانه در ییلاق -که هوای پاک‌تری دارد- به راحتی پول پرداخت می‌کنند. درآمد بالاتر به آنها اجازه می‌دهد در مکان‌های امن دور از رودخانه‌های پرآب یا مناطق جنگلی و خشکِ در معرض خطر زندگی کنند. حتی با افزایش قیمت مواد غذایی باز هم از امتیاز پر کردن سبد خواربارشان برخوردارند. و وقتی تغییرات آب‌وهوایی به معیشت افراد آسیب می‌زند، بیمه می‌تواند غرامت شهروندان ثروتمندتر را تامین کند.

از آن‌سو، خانواده‌های فقیر که اغلب کمترین تقصیر را در تغییرات آب‌وهوایی ساخته بشر دارند؛ بدترین پیامدهای آن را تجربه می‌کنند! بانک جهانی می‌گوید بدون اقدام فوری، تغییرات آب‌وهوایی 132 میلیون نفر را در 10 سال آینده به فقر سوق خواهد داد و دستاوردهای توسعه‌ای را که به سختی حاصل شده، از بین خواهد برد.

 

درک یک فاجعه انسانی

مدتی طول کشید تا دنیا شدت ویرانی تغییرات آب‌وهوایی را باور کند. در دهه 1990 بیشتر تمرکز بر ذوب شدن یخ‌های قطبی و تاثیر آن بر گونه‌های جانوری بود. اما در اوایل دهه 2000 زمینه جدیدی از تحقیقات اقلیمی شکل گرفت و در پی آن مشخص شد که تغییرات آب‌وهوایی نه‌تنها بر طبیعت و چشم‌اندازها، که بر «فقر جهانی» تاثیر قابل توجهی می‌گذارد. در سال 2010 سازمان ملل متحد اعلام کرد: «تغییر آب‌وهوا با فقر و گرسنگی، ارتباطی ناگسستنی دارد.» این سازمان خاطرنشان کرد که 75 درصد از فقرای جهان که در مناطق روستایی زندگی می‌کنند برای امرارمعاش خود از منابع طبیعی مانند جنگل‌ها، دریاچه‌ها و اقیانوس‌ها استفاده می‌کنند و تغییرات آب‌وهوایی برای این منابع ویرانگر است.

تغییرات اقلیمی برای کشورهای در حال توسعه که مجبورند بخش بزرگی از بودجه اندک خود را برای مقابله با بحران‌های زیست‌محیطی صرف کنند، بسیار گران تمام می‌شود. در سال 2019، کشورها مجموعاً 150 میلیارد دلار برای بلایای مرتبط با تغییرات اقلیمی هزینه کردند؛ بودجه‌ای که حتی برای به‌روزرسانی زیرساخت‌ها و ایجاد انعطاف‌پذیری آب‌وهوایی نیز کافی نبود. پولی که برای مقابله با تغییرات آب‌وهوایی خرج می‌شود همچنین به معنای هزینه کمتر برای مراقبت‌های بهداشتی، آموزش، آموزش مهارت‌های شغلی و سایر طرح‌های کاهش فقر است.

تغییرات اقلیمی اما فراتر از بودجه کشورها، منابع خانواده‌ها را هم می‌بلعد. اگر بخواهیم تاثیر این تغییرات را بر خانواده‌ها و جوامع فقیر خلاصه کنیم باید بگوییم:

 خشکسالی‌های طولانی منابع غذایی را نابود و منابع آب را خشک می‌کند.

 خشک شدن محصولات کشاورزی و گرسنگی حیوانات، سبب تضعیف معیشت خانواده‌ها می‌شوند.

 طوفان‌ها، سیل‌ها و رانش زمین سکونت در بسیاری مناطق را ناممکن می‌کند.

 بروز نزاع و درگیری در جوامع محتمل خواهد بود زیرا خانواده‌ها بر سر زمین‌های قابل کشت در دسترس با یکدیگر رقابت می‌کنند.

 و خانواده‌ها از هم جدا خواهند شد زیرا بسیاری برای یافتن کار، مهاجرت خواهند کرد.

 

آپارتاید آب‌و‌هوایی

فکر می‌کنید لئوناردو دی‌کاپریو، پاپ فرانسیس و گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد فقر شدید و حقوق بشر چه دیدگاه مشترکی دارند؟ پاسخ ساده است. هر کدام از آنها به شیوه خود جنبش‌هایی برای برجسته کردن ارتباط میان فقر و تغییرات آب‌وهوایی به راه انداختند و گفتند ما نمی‌توانیم یکی را بدون پرداختن به دیگری حل کنیم. پاپ فرانسیس شکست جهانی اقدام در زمینه تغییرات اقلیمی را «بی‌عدالتی بی‌رحمانه نسبت به فقرا» خواند؛ دی‌کاپریو گفت «محیط زیست و مبارزه برای فقرای جهان ذاتاً در‌هم‌تنیده‌اند» و فیلیپ آلستون، گزارشگر سازمان ملل هم یادآور شد که یک «آپارتاید آب‌وهوایی» در حال شکل‌گیری است.

نه فقط از دیدگاه این چهره‌ها، که از منظر تمامی کارشناسان، تغییرات اقلیمی آسیب‌پذیرترین جمعیت سراسر جهان را نشانه گرفته است. تغییرات اقلیمی در واقع شکاف موجود بین آنها که به منابع دسترسی دارند و فاقدان منابع را تقویت می‌کند و آنجایی که بر همه چیز تاثیر می‌گذارد -از محل زندگی افراد تا دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی- میلیون‌ها نفر ممکن است با بدتر شدن شرایط محیطی در فقر بیشتر فرو بروند. تغییرات اقلیمی همان‌گونه که نابرابری‌ها را در یک کشور تعمیق می‌کند روابط بین‌المللی را نیز بیشتر طبقه‌بندی می‌کند زیرا برخی از کشورها بیش از سایرین از این تغییرات تاثیر می‌پذیرند چراکه منابع کمتری برای مقابله با این بحران دارند.

فقیرترین جوامع، اغلب در شکننده‌ترین سرزمین‌ها زندگی می‌کنند و از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به حاشیه رانده شده‌اند. محققان می‌گویند نه‌تنها جوامع و افراد برای رویارویی با این رویدادها آمادگی کافی ندارند بلکه برای بهبودی پس از آن نیز مجهز نیستند. طوفان ماریا در پورتوریکو شاهدی بر این گفته است. از سال 2017 که این پدیده به مرگبارترین طوفان در تاریخ ایالات متحده تبدیل شد تاکنون، این جزیره هنوز از فاجعه بهبودی کامل پیدا نکرده است. خانه‌ها نیاز به تعمیر و بازسازی دارند، منابع آب به‌طور کامل بازسازی نشده، مدارس و بیمارستان‌ها بسته مانده و اقتصاد جزیره به شدت مختل شده است. در این میان، بسیاری از افراد ثروتمند جزیره را ترک یا از منابع خود برای بازسازی پس از فاجعه استفاده کردند. در مقابل خانواده‌های فقیری که بیشترین آسیب را دیده بودند تا بهبود فاصله زیادی دارند؛ آنها ناگزیرند ماه‌ها یا سال‌ها برای دریافت اندکی کمک‌های خیریه یا بودجه ناکافی امداد، منتظر بمانند. این الگویی است که در سال‌های اخیر در سراسر جهان رواج یافته است.

کارشناسان می‌گویند تغییرات اقلیمی به شیوه‌های مختلف سبب تداوم چرخه فقر می‌شود. برخی از این شیوه‌ها عبارت‌اند از:

تغییر اقلیم، کشاورزی و امنیت غذایی را تهدید می‌کند.

بسیاری از فقیرترین جمعیت‌های جهان برای تغذیه و کسب درآمد به کشاورزی، شکار و پرورش دام متکی هستند. آنها اغلب از غذا و دارایی کافی برای ماندگاری در یک سال زراعی برخوردارند و از ذخایر کافی برای دوام آوردن در مدت بحران بی‌بهره‌اند. رویدادهای آب‌وهوایی جمعیت آسیب‌پذیر را با گرسنگی مواجه می‌کند. از آنجا که این افراد برای غذا و امرارمعاش خود به زمین متکی هستند، هم توانایی تغذیه و هم امکان تامین امنیت مالی خانواده را با از بین رفتن محصولات و احشام از دست می‌دهند. در حالی که پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد تقاضا برای غذا تا سال 2050 تا 98 درصد افزایش پیدا خواهد کرد، تولیدات کشاورزی ممکن است در سال‌های آینده تا 30 درصد کاهش یابد و معیشت 500 میلیون کشاورز خرده‌مالک را تهدید کند. کمبود آب را هم به این تصویر بیفزایید. کمیابی‌ای که امنیت منطقه‌ای را در بخش‌هایی از جهان تهدید می‌کند. تحلیلگران می‌گویند جنگ در سوریه تا حدی به دلیل خشکسالی است که باعث شده کارگران روستایی در جست‌وجوی فرصت به مناطق شهری مهاجرت کنند. فقدان فرصت متعاقب آن هم به اعتراضات و ناآرامی‌ها دامن زده است. در این کشاکش، برای توزیع عادلانه آب هیچ قانونی وجود ندارد. قانونی که بتواند از صف بستن طبقه کم‌برخوردار در برابر تانکرهای آب و پر شدن استخرهای آب گرم در خانه‌های ثروتمندان جلوگیری کند. بازنده‌ها از پیش مشخص‌اند!

 تغییرات آب‌وهوا بر آموزش تاثیر می‌گذارد.

بی‌تردید آموزش یکی از بهترین راه‌ها برای خروج از فقر و کاهش آسیب‌پذیری در برابر تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی است. اما مطالعات نشان می‌دهد تغییرات آب‌وهوایی حتی برای مدرسه رفتن کودکان تهدیدی جدی به‌شمار می‌رود. بسیاری از خانواده‌ها از طریق سازوکارهای مقابله‌ای منفی مانند بیرون آوردن فرزندانشان از مدرسه (برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها) و سرکار گذاشتن فرزندان (برای جبران درآمد ازدست‌رفته) با رکود و فشار اقتصادی کنار می‌آیند. بسیاری از کودکان در خانواده‌های فرودست به دلیل همین تغییرات پیش از پایان مقطع دبیرستان ناگزیر به ترک تحصیل می‌شوند. فقدان آموزش فقط بر آینده فرد تاثیر نمی‌گذارد؛ بلکه جوامع را هم متاثر می‌کند. سازمان بین‌المللی کار می‌گوید تغییرات آب‌وهوایی یک عامل موثر برای 152 میلیون کودک زیر 18 سال است که در سراسر جهان کار می‌کنند.

 تغییر اقلیم، چالشی برای سلامت عمومی است.

جو گرم‌تر به افزایش میزان مه‌دود منجر می‌شود. این به نوبه خود می‌تواند مشکلات تنفسی مانند آسم یا بیماری‌های قلبی و ریوی را تشدید کند. با گرمایش آب‌وهوا، آب شیرین هم گرم‌تر می‌شود و در برابر باکتری‌ها و سایر عوامل بیماری‌زا که می‌توانند آب آشامیدنی را آلوده کنند آسیب‌پذیری بیشتری پیدا می‌کند. این می‌تواند به مسائل بهداشتی برای کسانی منجر شود که مجبور هستند بین خطر ابتلا به بیماری‌های ناشی از آب یا تهدید تشنگی انتخاب دردناکی انجام دهند.

مشکلات فزاینده بهداشتی مرتبط با تغییرات اقلیمی در تلفیق با کمبود مراقبت‌های بهداشتی در سراسر جهان، به ویژه در جوامع فقیر، تشدید می‌شود. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد تخمین زده می‌شود که از هر پنج کشور تنها یک کشور برای مقابله با تغییرات آب‌وهوا برنامه مراقبت‌های بهداشتی دارند. بر اساس گزارش بانک جهانی نیز بیش از نیمی از جمعیت جهان به مراقبت‌های بهداشتی دسترسی قابل اعتمادی ندارند و نزدیک به 100 میلیون نفر هرساله به دلیل مسائل بهداشتی به فقر کشیده می‌شوند.

 آلودگی هوا، مهاجرت و باقی قضایا

آلودگی هوا هم به‌طور نامتناسبی بر افراد فقیری که در مناطق پرجمعیت نزدیک به مناطق صنعتی زندگی می‌کنند تاثیر می‌گذارد. این گروه کسانی هستند که نمی‌توانند دستگاه تصفیه‌کننده هوا بخرند یا در ایام آلودگی شدید به ییلاق سفر کنند. در کشورهای با درآمد پایین و متوسط تقریباً 92 درصد از کل مرگ‌ومیرها مرتبط با آلودگی هواست. آتش‌سوزی جنگل‌ها هم نه‌تنها منابع کشاورزان و دامداران را از بین می‌برد که دستاوردهای بهبود کیفیت هوا را به فنا می‌دهد.

 از سوی دیگر، کشاورزان خرده‌پا برای غذا و هم درآمد به محصولات خود وابسته هستند. هنگامی که خشکسالی، بلایای طبیعی، یا سایر رویدادهای مرتبط با تغییرات اقلیمی آنها را از سرزمین خود دور می‌کند، اغلب در فقر فرو می‌روند. در کشورهای ثروتمند، بیمه به عنوان یک شبکه ایمنی برای کشاورزان عمل می‌کند و به آنها اجازه می‌دهد تا با برداشت ناکافی محصول کنار بیایند یا به‌موقع از بلایا نجات پیدا کنند. اما کشاورزان کشورهای کم‌درآمد اغلب از این حمایت برخوردار نیستند. همین امر در مورد ماهیگیری در مقیاس کوچک صدق می‌کند. تغییرات آب‌وهوایی اقیانوس‌ها را بسیار سریع‌تر از محیط‌های خشکی گرم می‌کند، اکوسیستم‌های دریایی را بی‌ثبات می‌کند و باعث مهاجرت جمعیت ماهی‌ها می‌شود. سهم فقرا از دریاها نیز رو به کاهش است.

 

آسیب‌پذیران همیشگی

زنان جوامع فقیر را باید یک جمعیت آسیب‌پذیرتر در میان جامعه آسیب‌پذیر توصیف کنیم؛ کسانی که تقریباً 70 درصد از جمعیت زیر خط فقر را تشکیل می‌دهند. دشوار نیست که دریابیم تغییرات اقلیمی چه بر سر این گروه می‌آورد که نه‌تنها مسوول تهیه غذا که مسوول توزیع آن در خانواده و مراقبت از اعضا نیز هستند. از آنجا که زنان اغلب به عنوان تامین‌کننده و مراقب عمل می‌کنند، توانایی جامعه برای کاهش بلایای مرتبط با آب‌وهوا به شدت به زنان آن جامعه وابسته است. اما متاسفانه همین زنان اغلب از حقوق یا منابع کمتری برخوردارند ضمن آنکه در برابر خشونت خانگی یا جنسی -که در پی بلایای طبیعی رخ می‌دهد- آسیب‌پذیرترند.

حتی اگر فاجعه‌ای رخ ندهد، زنان همچنان آسیب خواهند دید. اگر وضعیت مالی خانواده تحت تاثیر آب‌وهوا باشد، ممکن است خانواده‌ها دختران خود را -در حالی که هنوز کودک هستند- به ازدواج وادارند. از سوی دیگر زنان و دختران معمولاً مسوولیت کارهای خانه مانند آوردن آب را بر عهده دارند‌- که می‌تواند دختران را از مدرسه دور کرده و آنها و مادرانشان را مجبور به سفرهای طولانی برای رسیدن به نزدیک‌ترین منبع آب کند. یونیسف از این پدیده به عنوان «اتلاف وقت عظیم» یاد می‌کند.

کودکان هم آن‌گونه که سازمان بین‌المللی کار می‌نویسد در برابر تغییرات اقلیمی، بلایای طبیعی و پدیده‌های شدید آب‌وهوایی آسیب‌پذیرند. این تاثیرات به ویژه بر کودکان کشورهای کم‌درآمد و خانواده‌های فقیر سخت‌تر خواهد بود. سلامت کودکان را در نظر بگیرید. احتمال مرگ کودکان تا پیش از پنج‌سالگی، در کشورهای در حال توسعه 10 برابر بیشتر از کودکان کشورهای توسعه‌یافته است. اگر به این آمار تلخ، تاثیرات فزاینده تغییرات اقلیمی مانند روزهای گرم‌تر، کمبود آب، افزایش بیماری‌های عفونی و سیل و بلایای طبیعی را هم اضافه کنید بی‌تردید وخامت اوضاع را درخواهید یافت. اجازه بدهید داستان را ساده‌تر کنیم. با خشک شدن رودخانه‌ها کودکان باید راه طولانی‌تری طی کنند تا آب بیاورند. با کاهش منابع غذایی، سوءتغذیه و آب آلوده منشأ بیماری‌های متعدد در کودکان خواهد شد. از آنجا که والدین درآمد خود را از دست می‌دهند بیماری‌های کودکان ممکن است بدون درمان باقی بماند زیرا خانواده از پس هزینه‌های درمانی برنمی‌آید. از آنجا که تغییرات آب‌وهوایی باعث مهاجرت یا آوارگی می‌شود، کودکان امنیت در جامعه را از دست خواهند داد، و از همه مهم‌تر، با تحلیل رفتن منابع خانواده، کودکان ممکن است ناچار به ترک تحصیل و کار کردن شوند.

از دست دادن آموزش تنها یک جنبه از فاجعه است. کودکان گرفتار در بحران گرسنگی ممکن است به دلیل انجام هرکاری که در دسترس است، صدمه ببینند، معلول شوند یا حتی جان خود را از دست بدهند. نبود حمایت بیرون از مدرسه -و نیاز مبرم به کار- می‌تواند کودکان را در برابر استثمار و قاچاق آسیب‌پذیر کند. هنگامی که خانواده‌ها در جست‌وجوی کار مهاجرت می‌کنند، کودکانی که حمایت جامعه سنتی را از دست داده‌اند آسیب‌پذیرتر هم خواهند شد.

پیامد تغییرات اقلیمی به ویژه برای دختران طبقه فرودست، بی‌رحمانه‌تر است. از آنجا که جوامع به‌طور فزاینده فقیرتر می‌شوند والدین ممکن است تصمیم بگیرند دختران را در سن کودکی به ازدواج وادارند. تعداد دخترانی که گرفتار کودک‌همسری شده‌اند در حال حاضر 12 میلیون نفر است، و محققان پیش‌بینی می‌کنند تغییرات اقلیمی از جمله عواملی است که این آمار را به زودی افزایش خواهد داد. یونیسف می‌گوید اگر پیشرفتی در جهت معکوس کردن این روند صورت نگیرد، تا سال 2030 بیش از 120 میلیون دختر دیگر قبل از 18سالگی ناچار به ازدواج خواهند شد.

هر آنچه گفتیم به سادگی موید یک جمله ساده اما تلخ است: «تغییر اقلیم، شکارچی فقراست.» هر گروه، طبقه، جنس، نژاد، قوم از جامعه که فقیرتر باشد بیش از سایرین قربانی تبعات تغییر اقلیم خواهد شد. این نظریه چنان در تحلیل داده‌های حاصل از پیمایش‌های میدانی و تجربی تقویت شده که پژوهشگرانی که رویکردهای چپ دارند تغییر اقلیم را اساساً یک «امر طبقاتی» می‌دانند.

به همین دلیل است که مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی و فقر در هم تنیده شده‌اند. سرمایه‌گذاری‌هایی که برای کاهش یا سازگاری با تغییرات آب‌وهوایی انجام می‌شود، ناگزیر فقر را کاهش می‌دهد و سرمایه‌گذاری‌هایی که برای کاهش فقر انجام می‌شود در برابر بحران رو به رشد زیست‌محیطی از مردم بهتر محافظت می‌کند. متاسفانه سیاستمداران، حتی اگر کارآمد و به خطرات تغییر اقلیم واقف باشند، همین که در معرض کمبود بودجه قرار گیرند در «تله انتظار» می‌افتند. به این معنا که ترجیح می‌دهند ابتدا حادثه و فاجعه‌ای اتفاق بیفتد سپس به فکر کاهش تلفات و کم کردن تبعات آن باشند! ولی در واقعیت، هر اقدامی که از طریق توانمندسازی و تسهیل حق دسترسی گروه‌های آسیب‌پذیر به منابع عمومی جامعه، به کاهش فاصله طبقاتی منجر شود یک اقدام «پیشگیرانه» و «حفاظتی» در برابر تغییر اقلیم است. کلید کمک به آسیب‌پذیرترین افراد برای مقابله با اثرات تغییرات اقلیمی، رسیدن به این باور است که بین مردم و محیط زیست ارتباطی ناگسستنی وجود دارد. به ویژه اگر این مردم، از طبقه بی‌بضاعت باشند.