شناسه خبر : 46200 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

هوای مهاجرت

چرا مهاجران دنبال آب‌وهوای آشنا هستند؟

 

حامد وحیدی / نویسنده نشریه 

72یکی از مهم‌ترین تصمیماتی که هر فرد می‌تواند در زندگی شخصی خود بگیرد، تصمیم به مهاجرت است. تصمیمی دشوار و غم‌انگیز و درعین‌حال سرشار از شور و اشتیاق که سرنوشت فرد را تغییر می‌دهد. از یک سو، جدا شدن از خانواده، دوستان و فرهنگ و محیطی که با آن آشنا هستید می‌تواند بسیار دشوار و غم‌انگیز باشد. از سوی دیگر، احساس شور و هیجان مربوط به شروع یک زندگی جدید، فرصت‌های جدید، آموختن زبان‌ها و فرهنگ‌ها و شناختن مردم جدید نیز می‌تواند بسیار دل‌انگیز باشد. در این مسیر، مقابله با تغییرات و سازش با محیط جدید بسیار مهم است. ایجاد شبکه اجتماعی جدید، یادگیری زبان جدید، فهم و تجربه فرهنگ جدید و تغییر در شیوه زندگی به یک فرصت برای رشد شخصی تبدیل می‌شود. مولفه‌های زیادی بر روی تصمیم‌گیری برای مهاجرت تاثیرگذار هستند. مولفه‌هایی مانند تحصیلات، تجربه کاری، وضعیت ازدواج و خانواده و سلامتی از جمله مواردی است که به وضعیت فردی برمی‌گردد. در کنار اینها، فرصت‌های شغلی، اقتصادی و زندگی در کشور مورد نظر، همراه با درک چالش‌های ممکن پیش‌آمده در آن کشور بسیار اهمیت دارد. علاوه بر این، فرآیند مهاجرت، وضعیت اقامت، مجوز کار و مسائل مربوط به وضعیت قانونی مهاجران در کشور مبدأ و مقصد، مسائل مالی و اقتصادی همچون هزینه‌های مربوط به مهاجرت، مخارج زندگی در کشور مبدأ و مقصد، فرصت‌های شغلی و درآمد مورد انتظار و همچنین فرهنگ، زبان، جامعه و محیط زندگی در کشور هدف نیز از موارد تاثیرگذار بر تصمیم یک فرد برای مهاجرت است. شاید خیلی دور از انتظار به نظر برسد اما وضعیت آب‌وهوای کشور مقصد نیز یکی از مواردی است که در تصمیم‌گیری برای مهاجرت بسیار نقش دارد. این موضوع یکی از عوامل کلیدی است که می‌تواند تاثیر زیادی بر زندگی روزمره و کیفیت زندگی فرد مهاجر داشته باشد. آب‌وهوا می‌تواند بر روی سلامت جسمی و روانی اثر مستقیم بگذارد. برخی افراد ممکن است به آب‌وهوای گرم یا سرد حساسیت نشان دهند و این موضوع در انتخاب کشور مقصد موثر باشد. علاوه بر این، آب‌وهوا می‌تواند بر تجربه زندگی فرد نقش داشته باشد. مثلاً، فردی که از فعالیت‌های خارج از منزل مانند پیاده‌روی یا بازدید از جاذبه‌های گردشگری لذت می‌برد، با انتخاب یک کشور با آب‌وهوای مناسب می‌تواند از این فعالیت‌ها بهره بیشتری ببرد. با توجه به این موضوع، مارگریت اوبولنسکی، مارکو تابلینی و چارلز تیلور، مقاله‌ای را با عنوان «چرا مهاجران به دنبال آب‌وهوای آشنا هستند؟» در ماه گذشته به چاپ رساندند که به بررسی تاثیر وضعیت آب‌وهوا بر انتخاب محل مهاجرت افراد پرداخته است. این مقاله مفهوم «تطابق آب‌وهوا» را به‌عنوان محرک مهاجرت معرفی می‌کند و چندین نتیجه کلی بر اساس آن  می‌گیرد. مقاله نشان می‌دهد؛ آب‌وهوا بر توزیع مهاجران در آمریکا اثرگذار بوده است. به عبارت دیگر، مهاجران مقصدهایی با آب‌وهوای مشابه با محل مبدأ زندگی خود انتخاب می‌کنند. نویسندگان مقاله همچنین جریان‌های تاریخی مهاجران آلمانی، نروژی و داخلی را در آمریکا تحلیل می‌کنند و نشان می‌دهند که طبقه‌بندی آب‌وهوا در انتخاب محل مهاجرت در داخل کشورها نیز وجود دارد. آنها از تغییرات بلندمدت در میانگین آب‌وهوای آمریکا از سال 1900 تا 2019 استفاده می‌کنند و متوجه می‌شوند که مهاجرت بین مکان‌هایی که آب‌وهوای آنها همگراست، بیشتر شده است. در نهایت اینکه نویسندگان مقاله، شباهت آب‌وهوا را با استفاده از قانون اسکان کشاورزان (Homestead) و رابطه میان عدم تطابق آب‌وهوا و مرگ‌ومیر افراد مقایسه کرده‌اند. در نهایت، آنها پیش‌بینی می‌کنند که چگونه تغییرات اقلیمی با تغییر الگوهای مهاجرت، هم از نظر تاریخی و هم در قرن بیست و یکم، جغرافیای رشد جمعیت آمریکا را شکل می‌دهد.

آب‌وهوا و مهاجرت

چه چیزی محل اسکان مهاجران را توضیح می‌دهد؟ پاسخ به این پرسش شامل فرصت‌های اقتصادی، شبکه‌های قومی، فاصله جغرافیایی، ترجیحات سیاسی و ویژگی‌های فرهنگی است. یکی دیگر از عوامل بالقوه که در تصمیم‌گیری‌های مکان‌یابی مهاجران موثر است، شباهت آب‌وهواست. در سال 1925، رئیس‌جمهور آمریکا، کالوین کولیج مشاهده کرد که «تازه‌واردان از اروپا معمولاً در آمریکا به دنبال شرایط آب‌وهوایی مانند شرایطی بودند که در آن بزرگ شده بودند. بنابراین اسکاندیناویایی‌ها به طور عمده در بخش‌های شمالی این کشور یافت می‌شوند» (کولیج، 1926، ص 255). استدلال‌های مشابهی در مورد الگوهای اولیه سکونت انگلیسی در آمریکا ارائه شده است. با وجود جذابیت شهودی آن، شواهد محدودی در مورد رابطه میان شباهت آب‌وهوا و مهاجرت وجود دارد. همان‌طور که از نام این مقاله مشخص است، این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا مهاجران به دنبال آب‌وهوای آشنا هستند. با توجه به تغییرات اقلیمی که موجب مهاجرت فزاینده می‌شود، پاسخ به این پرسش به چند دلیل مهم است. اول، اگر افراد شباهت آب‌وهوا را به عنوان یک مولفه مهم برای مهاجرت در نظر داشته باشند، این عامل ممکن است به پیش‌بینی اینکه مردم به کجا مهاجرت می‌کنند و چقدر حاضرند برای یک مقصد مشخص بپردازند، کمک کند. دوم، تطبیق آب‌وهوا ممکن است به گسترش جغرافیایی مهارت‌های خاص آب‌وهوا با پیامدهای مهمی برای بهره‌وری کشورها کمک کند. سوم، حتی اگر افرادی که به دلیل شوک‌های آب‌وهوایی جابه‌جا شده‌اند، اغلب مجبور به ترک منطقه خود می‌شوند، ترجیحات آنها تعیین می‌کند که به کجا مهاجرت می‌کنند- یا در صورت نبود محدودیت تمایل دارند به کجا مهاجرت کنند. این امر می‌تواند به طراحی برنامه‌ها (به عنوان مثال، سیاست‌های اسکان مجدد یا پراکندگی) برای مقابله با تغییرات آب‌وهوایی کمک کند. در نهایت، از آنجا که تغییرات آب‌وهوایی به طور یکنواخت در سراسر جهان اتفاق نمی‌افتد، شباهت آب‌وهوا بین کشورها و در داخل کشورها به طور چشمگیری در دهه‌های آینده تغییر خواهد کرد و احتمالاً نقش مهمی بر الگوهای مهاجرت خواهد داشت.

شواهد بین‌کشوری از سرشماری‌های آمریکا

در این مقاله، مهاجرت بین‌المللی و داخلی آمریکا برای دوره‌های تاریخی و مدرن بررسی شده است. آمریکا یک محیط ایده‌آل برای مطالعه چنین موضوعی است و می‌توان نقش ترجیحات آب‌وهوایی در مهاجرت را به‌راحتی بررسی کرد. اول، این کشور در تنوع آب‌وهوایی ذاتی خود منحصربه‌فرد است: قاره آمریکا شامل آب‌وهواهایی از خشک و معتدل تا گرمسیری است. دوم، محدودیت‌های کمی برای مهاجران کشورهای اروپایی برای ورود به این کشور در دوران مهاجرت جمعی (1920-1850) وجود داشت. طبق آمارها در این دوره بیش از 30 میلیون نفر از اروپا به آمریکا نقل مکان کردند. به همین ترتیب، موانع رسمی کمی برای مهاجرت داخلی در آمریکا وجود دارد؛ هم از نظر تاریخی و هم در دوره کنونی. فقدان نسبی محدودیت‌های داخلی و بین‌المللی در زمینه تحرک و گستره وسیع مناطق آب‌وهوایی نشان می‌دهد مهاجران گزینه‌های آب‌وهوایی متنوعی برای انتخاب دارند. سوم، مجموعه داده‌های غنی به این پژوهشگران اجازه می‌دهد دقیقاً رابطه میان تطابق آب‌وهوا و مهاجرت را اندازه‌گیری کنند. ترکیب مهاجران در آمریکا در سال 1880 شامل گروه‌های بزرگ با شبکه‌های مستقر (مانند ایرلندی‌ها و آلمانی‌ها) و همچنین افرادی از کشورهایی بود که بعدها به‌صورت دسته‌جمعی مهاجرت کردند (مانند ایتالیا، ژاپن یا لهستان). این موضوع سبب می‌شود که بتوان مهاجرت افراد به آمریکا را در هر گروه قومیتی یا از کشور مبدأ بررسی کرد. بررسی‌های اولیه این مقاله نشان می‌دهد که میان دمای هوای کشور مبدأ مهاجران با منطقه‌ای که به آن مهاجرت کردند، ارتباط مستقیمی وجود دارد. شکل یک نتیجه این بررسی را در یک نمودار که میانگین دمایی که در آن مهاجران در آمریکا در سال 1880 ساکن شدند، در مقایسه با میانگین دمای هر کشور مبدأ مهاجر نشان می‌دهد. بررسی رابطه این دو مولفه نشان می‌دهد مهاجرانی که از کشورهای گرم‌تر (سردتر) می‌آیند تمایل دارند که در مناطق گرم‌تر (سردتر) در آمریکا ساکن شوند. این مقاله نشان می‌دهد که ارتباط مثبت بین شباهت آب‌وهوا و مهاجرت افراد قابل ملاحظه است و در دوره‌های زمانی، جغرافیایی، گروه‌های مهاجر و آب‌وهواهای مختلف برقرار است. در این مقاله برای بررسی استحکام رابطه مثبت بین آب‌وهوا در مبدأ و آب‌وهوا در مقصد در میان مهاجران، شواهد اضافی در این زمینه ارائه شده است. این پژوهشگران نشان می‌دهند که نتایج برای دهه‌های بعدی (1900، 1920 و 1940) همچنان پابرجاست. برای در نظر گرفتن این احتمال که عوامل دیگری مانند نقش بالقوه مناطق قومی بر این همبستگی اثر گذاشته است، این پژوهشگران مواردی مانند تولید ناخالص داخلی سرانه در کشور مبدأ، میانگین فاصله جغرافیایی بین پایتخت کشور مبدأ و ایالت‌های آمریکا را که افراد هر گروه مهاجر در سال 1880 در آن زندگی می‌کردند و تعداد مهاجران از هر کشور مبدأ کنترل می‌کنند. نتایج تقریباً بدون تغییر هستند و شباهت زیادی به نتایج شکل یک دارند. پس از تایید اینکه نتایج در شکل یک در دوره‌های زمانی از جمله امروز وجود دارد و مولفه‌هایی مانند فاصله جغرافیایی، تولید ناخالص داخلی کشور مبدأ یا مهاجرت گذشته بر این رابطه اثر نداشته، در بخش بعدی مقاله به یک مجموعه داده جدید روی می‌آورند.

شواهدی از گواهی فوت در آمریکا

در بخش بعدی مقاله، این پژوهشگران از داده‌های مرگ‌ومیر در آمریکا استفاده می‌کنند که از گواهی‌های مرگ در سطح فردی برای سه سال از سال 1959 تا 1961 به دست آمده است. سوابق مرگ‌ومیر آمریکا معمولاً فقط گزارش می‌دهد که آیا یک فرد در آمریکا متولد شده یا در خارج از قاره آمریکا به دنیا آمده است. اما داده‌های مرگ‌ومیر برای سه سال 1959 تا 1961 مجموعه کاملی از داده‌های سرشماری آمریکاست که علاوه بر گزارش محل مرگ فرد؛ محل سکونت قبلی و حتی محل تولد او را ثبت کرده است. شکل 3 دما را در پایتخت کشور محل تولد فرد متولدشده در خارج از آمریکا با میانگین دما در ایالت محل مرگ فرد مقایسه می‌کند. مطابق با شکل یک، رابطه‌ای قوی و مثبت بین دما در مبدأ و دمای مقصد وجود دارد.

73

تجزیه‌وتحلیل نام خانوادگی برای مهاجران آلمانی

در مرحله بعد، این پژوهشگران فراتر از شواهد بین کشورها می‌روند تا بررسی کنند آیا رابطه آب‌وهوا و مهاجرت در داخل کشورها نیز وجود دارد یا خیر. برای بررسی این موضوع، در این مقاله با تمرکز بر مهاجرت آلمان به آمریکا در اواخر قرن 19 شروع می‌کنند. بین سال‌های 1850 و 1880، تقریباً دو میلیون و 500 هزار آلمانی به آمریکا نقل مکان کردند و تا سال 1880، آنها بزرگ‌ترین گروه مهاجر در کشور بودند که به ترتیب 30 درصد از متولدین خارجی و چهار درصد از کل جمعیت را تشکیل می‌دادند. از آنجا که شمارش کامل سرشماری برای آلمان برای این دوره تاریخی وجود ندارد، این محققان مجموعه داده جدیدی را جمع‌آوری می‌کنند که آب‌وهوای محل مبدأ مهاجران آلمانی را در آمریکا پیش‌بینی کرده است. آنها به داده‌های آلمانی تلفات جنگ جهانی اول رجوع می‌کنند که شامل اطلاعاتی همچون نام، نام خانوادگی و محل تولد هر فرد است. این اطلاعات امکان می‌دهد تا این پژوهشگران توزیع جغرافیایی نام‌های خانوادگی در آلمان در آغاز قرن بیستم و میانگین دمای مربوط به هر نام خانوادگی را استخراج کنند. سپس، آنها از توزیع مردان مهاجر آلمانی در سرشماری 1880 آمریکا برای محاسبه میانگین دما (در سراسر ایالت‌های آمریکا) مرتبط با هر نام خانوادگی آلمانی استفاده می‌کنند. در شکل 4، نتایج یک رگرسیون نام خانوادگی که میانگین دمای آلمان را با میانگین دمای آمریکا مرتبط می‌کند، نشان داده شده است. نتایج نشان می‌دهد که در داخل کشورها یک رابطه مثبت و معنا‌دار آماری بین آب‌وهوا در مبدأ و مقصد وجود دارد. یعنی آلمانی‌ها با نام خانوادگی بسیار رایج در بخش‌های سردتر (گرم‌تر) آلمان تمایل داشتند در مناطق سردتر (گرم‌تر) آمریکا زندگی کنند.

تطابق آب‌وهوا برای مهاجران نروژی

در نهایت، پژوهشگران تجربه افراد مهاجر نروژی را بین سال‌های 1865 و 1880 در نظر می‌گیرند. در این دوره حدود 250 هزار نروژی (یا 15 درصد از جمعیت نروژ) به آمریکا سفر کردند. آنها در این بخش از الگوریتم‌های خودکار توسعه‌یافته برای پیوند سرشماری 1865 نروژ و 1880 آمریکا استفاده می‌کنند تا افراد را در مکان‌ها (و اقلیم‌های مربوطه) در طول زمان مطابقت دهند. آنها یک مجموعه داده پیوندی از مهاجران نروژی ایجاد می‌کنند که مبدأ مهاجرت آنها را در سال 1865 و ایالت محل سکونت آنها در آمریکا را در سال 1880 گزارش می‌دهد. بررسی رگرسیونی نشان می‌دهد که مهاجران نروژی از شهرهای سردتر نروژ در مقایسه با نروژی‌هایی که از مناطق ملایم‌تر کشور مهاجرت کرده‌اند، در ایالت‌های سردتر در آمریکا ساکن شده‌اند.

تطابق آب‌وهوا در سطح فردی برای مهاجران داخلی آمریکا

در بخش بعدی، به مهاجرت داخلی افراد در آمریکا از 1850 تا 1940 پرداخته شده است. دوره‌ای که با گسترش آمریکا به سمت غرب مشخص می‌شود. با تمرکز بر افرادی که در هر دهه بین 1860-1850 و 1940-1930 در سراسر شهرستان‌ها نقل مکان کرده‌اند، یک رگرسیون مشابه با آنچه در بخش قبلی ارائه شد، تخمین زده می‌شود. این بخش نیز نتایج بخش‌های قبلی را تایید می‌کند و نشان داده می‌شود که رابطه شکل یک که بین‌کشوری بود در داخل کشورها نیز وجود دارد. یعنی مهاجران داخلی آمریکایی با مبدأ سردتر (گرم‌تر) در مقاصد نسبتاً سردتر (گرم‌تر) در آمریکا مستقر شدند.

73-1

فاصله دمایی

با استفاده از الگوهایی که تاکنون توضیح داده شد، در بخش بعدی مقاله اثرات فاصله آب‌وهوایی بر مهاجرت در سطح مبدأ به مقصد، تخمین زده شد. پژوهشگران روی دو مکانیسم تمرکز می‌کنند که به وسیله آنها می‌توانند آب‌وهوای مبدأ و مقصد را در سطح بسیار کوچک اندازه‌گیری کنند. ابتدا آنها مجموعه داده مرتبط با مهاجران نروژی را که در بالا گفته شد در نظر می‌گیرند. سپس داده‌های سطح فردی مربوط به آنها را در شهرهای نروژ و ایالت‌های آمریکا جمع‌آوری می‌کنند و فاصله آب‌وهوا بین مبدأ و مقصد را به عنوان مقدار مطلق تفاوت در میانگین آب‌وهوا (دما یا بارش) در هر منطقه تعریف می‌کنند. آنها نشان می‌دهند که مهاجرت از شهرهای نروژ به شهرهای آمریکا برای جفت‌هایی با آب‌وهوای مشابه، بیشتر است. به طور خاص، آنها متوجه می‌شوند که کاهش فاصله دمایی بین شهرها به اندازه 5 /7 درجه سانتی‌گراد، مهاجرت بین مبدأ و مقصد را حدود یک درصد افزایش می‌دهد. این میزان با اثر کاهش فاصله جغرافیایی در حدود 1600 کیلومتر برابر است. فاصله بارشی نیز اثر مشابهی بر مهاجرت دارد، البته تا حدودی کمتر. هنگام بررسی رابطه میان آب‌وهوا و مهاجرت، یک نگرانی کلیدی این است که آب‌وهوا از نظر مکانی همبستگی دارد. به همین دلیل، هرگونه ارتباط میان دو متغیر ممکن است به‌سادگی منعکس‌کننده فاصله جغرافیایی باشد، نه آب‌وهوایی. برای همین موضوع در این مقاله نشان داده می‌شود که نتایج هنگام کنترل اثرات ثابت ایالت آمریکا و شهرهای نروژ و همچنین اثرات سایر ویژگی‌های جغرافیایی (مانند ارتفاع و ناهمواری) و معیارهای فعالیت اقتصادی (مانند سهم اشتغال) همچنان یکسان است. سازوکار دوم مقاله بررسی مهاجرت داخلی آمریکا از 1850 تا 1940 است. صرف نظر از مشخصات و رویکرد مورد استفاده، شباهت آب‌وهوا به‌شدت جریان‌های مهاجرت دوجانبه را پیش‌بینی می‌کند. کاهش فاصله دمایی و بارشی میان هر جفت ایالت به میزان 3 /5 درجه سانتی‌گراد و 30 میلی‌متر در ماه، مهاجرت را به ترتیب 4 /1 درصد و 33 /0 درصد افزایش می‌دهد. اثر ضمنی فاصله دمایی تقریباً معادل کاهش فاصله جغرافیایی به میزان هزار کیلومتر (مثلاً شهر نیویورک تا دیترویت) یا افزایش دستمزدها در مقصد به میزان یک درصد است. در مقایسه با مهاجرت آمریکا و نروژ، ضرایب برای مهاجرت داخلی تا حدودی بزرگ‌تر است، اما در کل مقادیر مشابهی دارند. علاوه بر این، در هر دو مورد، اثر دما قوی‌تر از بارش است.

ممکن است حتی پس از کنترل تعداد زیادی از متغیرها، این نگرانی وجود داشته باشد که برآوردهای این بخش تا حدی منعکس‌کننده تداوم عوامل فرهنگی، اجتماعی یا اقتصادی مرتبط با آب‌وهوا و مهاجرت باشد. برای پرداختن به این نگرانی بالقوه، پژوهشگران از تغییرات آب‌وهوای متوسط در سراسر ایالت‌ها در طول قرن بیستم استفاده می‌کنند که تحت تاثیر نوسانات اقیانوسی چنددهه‌ای (به عنوان مثال، نوسانات اقیانوس اطلس شمالی) و همچنین تغییرات آب‌وهوایی انسانی است. آنها متوجه شدند که تغییرات فاصله آب‌وهوایی از سال 1900 تا 2019، تغییرات مهاجرت بین دو ایالت را پیش‌بینی می‌کند. برآوردهای آنها حاکی از آن است که دو ایالت که فاصله دمایی آنها یک درجه سانتی‌گراد در طول قرن بیستم کاهش یافته است، 5 /3 درصد افزایش مهاجرت را در مدت مشابه تجربه کردند.

74

ارزش تطابق آب‌وهوایی

در بخش پایانی، پیامدهای یافته‌های مقاله مورد بحث قرار می‌گیرد. پژوهشگران با تخمین ارزش آب‌وهوا برای مهاجران شروع می‌کنند. آنها از تغییرات زمانی و مکانی در سراسر ایالت‌های آمریکا استفاده می‌کنند که  قانون اسکان کشاورزان در سال 1862 ایجاد کرده است. طبق این قانون 10درصد از زمین‌های آمریکا از دولت فدرال به 6 /1 میلیون کشاورز مهاجر منتقل شد. این قانون به نوعی با یارانه دادن به مهاجران، نقش فاصله دمایی را در تصمیم‌گیری‌های مهاجرتی کاهش داد. پژوهشگران از این فکت استفاده می‌کنند تا اثر فاصله دمایی بر حسب ارزش دلاری را تخمین بزنند. براساس تخمین‌های مقاله، این قانون میانگین عدم تطابق دمایی مهاجران را 1 /0 درجه سانتی‌گراد افزایش داده است. با استفاده از تفاوت قیمت بین زمین مربوط به این قانون و سایر زمین‌های فدرال موجود برای خرید مشخص می‌شود که یک درجه سانتی‌گراد تطابق بیشتر در آب‌وهوا حدود 4500 دلار می‌ارزد.

در تمرینی دیگر، این پژوهشگران از سوابق مرگ‌ومیر شامل افراد متولد خارج که بین سال‌های 1959 و 1961 در آمریکا مرده‌اند، برای آزمایش رابطه بین عدم تطابق آب‌وهوا و امید به زندگی استفاده می‌کنند. آنها رگرسیون‌های سطح فردی را تخمین می‌زنند که سن در هنگام مرگ را به فاصله دمایی بین کشور تولد و ایالت مرگ آمریکا مرتبط می‌کند. تجزیه و تحلیل این بخش نشان می‌دهد که یک درجه سانتی‌گراد عدم تطابق آب‌وهوا با کاهش تقریباً یک‌ماهه در طول عمر مرتبط است. بیان این نتایج بر حسب ارزش آژانس حفاظت از محیط زیست (EPA) از عمر آماری 6 /9 میلیون دلاری (به دلار 2020) نشان می‌دهد که یک درجه تطابق بیشتر، حدود 14300 دلار برای هر نفر به دلار امروزی ارزش دارد.

در ادامه، ارتباط بین تغییرات آب‌وهوایی، مهاجرت و رشد جمعیت را بررسی می‌کنند. ابتدا، تخمین خود را از کشش مهاجرت با توجه به فاصله آب‌وهوا از بخش‌های قبل با تغییر در فاصله دمایی متوسط بین هر جفت ایالت ثبت‌شده در قرن بیستم ترکیب می‌کنند. سپس نشان می‌دهند که رشد جمعیت از سال 1960 تا 2010 در ایالت‌های آمریکا که افزایش قوی‌تری در ارتباط آب‌وهوایی خود با سایر بخش‌های کشور تجربه کرده‌اند، سریع‌تر بوده است. در نهایت، با استفاده از پیش‌بینی‌های تغییر اقلیم محلی در قرن بیست و یکم، تحلیل مشابهی را برای آینده انجام می‌دهند. تخمین‌ها نشان می‌دهد که ناهمگونی در گرمایش جهانی، تطابق آب‌وهوایی آینده را در جنوب آمریکا افزایش می‌دهد و   به رشد سریع‌تر جمعیت در آنجا نسبت به سایر مناطق آمریکا منجر می‌شود.

پرده پایانی

یکی از مولفه‌های مهم برای انتخاب محل مهاجرت، مفهومی به نام «سازگاری با آب‌وهوا»ست. مهاجران ممکن است به طور ناخودآگاه در تصمیم خود برای مهاجرت به اقلیم، دمای هوا، فصل‌ها، نوسانات دما و شرایط آب‌وهوایی کشور مقصد خود توجه ویژه‌ای کنند. در این مقاله برای نخستین‌بار اثرات آب‌وهوایی بر الگوهای مهاجرت تاریخی افراد بررسی شده است. نویسندگان این مقاله، شواهدی ارائه می‌کنند که نشان می‌دهد در طول دوره‌های زمانی، جغرافیایی و گروه‌های مهاجرتی مختلف، افراد تمایل دارند در مکان‌هایی با آب‌وهوای مشابه با محل تولد خود ساکن شوند. این الگوها منعکس‌کننده تفاوت‌های جغرافیایی، اقتصادی و جمعیتی بین مبدأ و مقصد نیست. با بررسی مکانیسم‌ها، مشخص می‌شود که شرایط خاص آب‌وهوا و سازگاری با آب‌وهوا احتمالاً می‌توانند نتایج این مقاله را توضیح دهند. در ابتدا با بررسی ارتباط اقتصاد و تغییر آب‌وهوا، دو رویکرد جدید برای تخمین ارزش آب‌وهوا (اینکه ثابت بودن آب‌وهوا برای یک فرد چقدر می‌ارزد) ارائه می‌شود. با استفاده از داده‌های تاریخی مربوط به قانون پذیرش مهاجرت در آمریکا در دهه 1880 و سوابق مرگ‌ومیر در این کشور، مشخص می‌شود که عدم تطابق آب‌وهوا به اندازه یک درجه سانتی‌گراد برای مهاجران با هزینه 4500 تا 14300 دلار مرتبط است. علاوه بر این، این مقاله معیاری از آب‌وهوا را ارائه می‌کند که می‌تواند برای پیش‌بینی اینکه چگونه تغییرات آب‌وهوایی ممکن است الگوهای مهاجرت آینده و رشد جمعیت را تغییر دهد، استفاده شود. به عبارت دیگر می‌توان از این معیار برای پیش‌بینی مهاجرت داخلی آمریکا در آینده بهره گرفت. در ادامه، رابطه سیستماتیک میان شباهت آب‌وهوا و مهاجرت که در این مقاله نشان داده شده است، می‌تواند به عنوان منبع برای مطالعه تاثیر مهاجرت در چندین حوزه استفاده شود. تجزیه و تحلیل این پژوهشگران نشان می‌دهد که شباهت آب‌وهوا، اگر با شوک‌های فشار مناسب ترکیب شود، می‌تواند برای اصلاحات جمعیتی، ابزار استاندارد باشد. 

دراین پرونده بخوانید ...