شناسه خبر : 41785 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

روایت‌های رکود

آیا داستان‌ها می‌توانند ما را از رکودهای بعدی آگاه کنند؟

 

حامد وحیدی / نویسنده نشریه 

68یکی از قدیمی‌ترین مهارت‌هایی که بشر با آن آشنا بوده، داستان‌سرایی است. یووال نوح هراری، مورخ و نویسنده کتاب مشهور «انسان خردمند»، معتقد است داستان‌سرایی نقشی اساسی در شکل‌گیری تمدن‌های بشری داشته است. داستان و افسانه‌هایی که نسل به نسل از والدین به فرزندان منتقل می‌شد، مانند یک حافظه جمعی بود که در میان جوامع وجود داشت. وجود این حافظه جمعی به افراد جامعه کمک می‌کرد تا در برابر خطرهای احتمالی که قرار است با آن مواجه شوند، آمادگی لازم را داشته باشند. به عنوان مثال در گذشته‌های بسیار دور زمانی که انسان یکجانشین شده بود، به‌طور قطع والدین و بزرگان قبیله‌ها سعی می‌کردند در مورد خطرات و ریسک‌هایی که فرزندان و کودکان قبیله در معرضشان قرار دارند، هشدارهایی بدهند؛ غالباً این هشدارها از طریق داستان‌ها، قصه‌ها و افسانه‌ها به کودکان آموزش داده می‌شد. این ‌روند آموزش از طریق داستان‌سرایی تا به امروز نیز ادامه‌دار بوده و در بخش‌بخش زندگی انسان نفوذ کرده است. وجود این داستان‌ها در بسیاری از موارد به کمک مردم آمده و آنها را از بروز فاجعه‌های خیلی بزرگ نجات داده است. در پژوهشی که پاندیا در سال 2005 انجام داد، مصاحبه‌ای با مردم آنگی جزیره لیتل آندامان، پس از سونامی فاجعه‌بار 2004 انجام داد. او در این بررسی متوجه شد که بومی‌های آندامان به دلیل یک داستان سنتی در مورد درگیری بین زنده‌ها و ارواح مردگان تا حد زیادی از فاجعه اجتناب کردند. مردم این ناحیه اعتقاد داشتند که پایین رفتن سطح دریا نشانه‌ای از این است که ارواح خشمگین برای شکار آنها در حال آماده شدن هستند. این موضوع باعث شد که در زمان عقب‌نشینی اقیانوس قبل از سونامی، مردم برای فرار کردن به ارتفاعات فرصت داشته باشند. این موضوع به خودی خود نشان می‌دهد که سیگنال خطر در روایتی گنجانده شده بود که به اندازه کافی قانع‌کننده بود که از طریق نسل‌ها منتقل شده بود. مهاجران جدیدتری که به این جزایر دورافتاده وارد شدند و با چنین سنت‌هایی آشنا نبودند، به نسبت بیشتری از این فاجعه رنج بردند. گزارش ساکنان جزیره آندامان نشان می‌دهد که حافظه جمعی می‌تواند به عنوان یک مکانیسم بالقوه حفظ‌کننده حیات به کار رود. در دنیای امروزی مطبوعات و روزنامه‌ها کانالی هستند برای توصیف و تشریح روایت‌های عمومی که به خوبی می‌تواند منعکس‌کننده رویدادهای تاریخی و خاطرات جمعی باشد. وجود این ‌روزنامه‌ها همانند داستان‌ها و روایات در گذشته، به توانایی پیش‌بینی و کنترل شرایط کمک می‌کند. یکی از بخش‌هایی که این موضوع به نسبت نمود بیشتری در آن داشته، بازارهای مالی است. سرمایه‌گذاران برای فرار از رکود و ضررهای سنگین، به دنبال اطلاعاتی هستند که به آنها در جهت پیش‌بینی آینده بازار کمک کند. یکی از مهم‌ترین اطلاعاتی که در دسترس این افراد قرار دارد، روایت‌ها و داستان‌هایی است که از رکودها و اتفاقات غیرمترقبه قبلی وجود دارد. این داستان‌ها که غالباً در روزنامه‌ها و مجلات به وفور یافت می‌شود، نقش اساسی در تحلیل احتمال رکودهای آتی بازی می‌کند. صحت این حرف چندان در فضای پژوهشی مورد بحث قرار نگرفته است. از این‌رو، گروهی از پژوهشگران اقتصادی در مقاله‌شان که با نام «روایت رکود» در جولای 2022 در ژورنال NBER به چاپ رسید به بررسی این موضوع پرداختند. ویلیام گوتزمن، داسول کیم و رابرت شیلر در مقاله‌شان شواهدی ارائه می‌دهند که نشان می‌دهد روایت‌های مربوط به رکود، به‌طور گسترده در مقالات خبری منتشر می‌شوند و به‌طور قابل توجهی تغییرات آتی در نوسانات بازار را توضیح می‌دهند. آنها برای پیشبرد این پژوهش از داده‌های نظرسنجی سرمایه‌گذاران برای تشخیص اثرات روایت‌ها و یافتن شواهد این پژوهش استفاده می‌کنند. در ادامه خلاصه‌ای از این مقاله ارائه می‌شود.

 

هشدارهای سقوط و حافظه سرمایه‌گذار

بسیاری از سرمایه‌گذاران و فعالان بازار سهام به دنبال این هستند که بتوانند رکودهای بعدی این بازار را پیش‌بینی کنند و از ضرر پیش‌رویشان جلوگیری کنند. اما این موضوع نیازمند تحلیل‌های دقیق و داشتن اطلاعات صحیح در مورد آن است. با توجه به اینکه این سقوط‌های شدید به ندرت رخ می‌دهند، تاریخچه رویدادهای گذشته، نقش مهمی در ارزیابی احتمالات سقوط شدید ایفا می‌کند. به عبارت دیگر، بررسی رویدادهای گذشته می‌تواند در پیش‌بینی این رکودها بسیار کمک‌کننده باشد. از این‌رو افراد سعی می‌کنند با ارزیابی اتفاقات و بلایای نادری که در بازار سهام اتفاق افتاده است، یک معیار ذهنی برای قیمت‌گذاری سهام ایجاد کنند. با این حال، بیشتر مردم تنها تعداد انگشت‌شماری از شوک‌های شدید بازار را در طول زندگی خود تجربه می‌کنند، پس در نتیجه صرف بررسی اتفاقاتی که دیده‌اند نمی‌تواند کمک شایانی کند. اما این سرمایه‌گذاران می‌توانند به طرق مختلف از تجربیات دیگران و اتفاقاتی که در گذشته اتفاق افتاده است بهره ببرند. یکی از مهم‌ترین منابعی که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تحلیلی دقیق‌تر و با سوگیری کمتر داشته باشند، مطبوعات مالی است. مجموعه این مطبوعات می‌تواند به شکل روایتی باشد که اطلاعات درخور و مهمی برای فعالان بازار سهام دارد. طبق نظر شیلر (2017) این روایت‌ها نقش بسیار مهمی در انتقال باورهای اقتصادی ایفا می‌کنند. شیلر معتقد است روایت‌ها یک رسانه اجتماعی هستند که از طریق آن یک ایده می‌تواند به سرعت از طریق گفت‌وگو گسترش یابد و به‌طور بالقوه بر باورهای کل مردم در مورد قیمت دارایی تاثیر بگذارد. به عبارت دیگر، این روایت‌ها باعث شکل‌گیری باورهای مردم نسبت به بلایای نادر در بازار مالی می‌شوند. بخشی از این باورها، در غالب خاطرات و داستان به نسل‌های بعدی منتقل می‌شود و این انتقال بین‌نسلی باعث شکل‌گیری دید بهتری برای سرمایه‌گذار نسبت به آینده بازار و وضعیت رونق و رکودی آن است. یکی از مهم‌ترین ابزاری که در این راستا کمک قابل توجهی به گسترش افکار و باورها در میان مردم کرد، روزنامه بود. از لحاظ تاریخی روزنامه‌ها وسیله مهمی برای انتقال روایت‌ها بوده‌اند. مقالاتی که در روزنامه‌ها به چاپ می‌رسد، عموماً داستان‌هایی هستند که حقایق مربوط به رویدادهای جاری را ارائه می‌کنند. روایت آنها به نحوه ارائه آن حقایق مربوط می‌شود و بر نحوه تفسیر و زمینه‌سازی آنها از سوی خوانندگان تاثیر می‌گذارد. اگر دقت کرده باشید هنگامی که شوک‌های بزرگ در بازارهای مالی رخ می‌دهد، افراد مهم کشور غالباً در اخبار حضور پیدا می‌کنند و به توضیح وضعیت موجود می‌پردازند. همین موضوع باعث می‌شود نقش مطبوعات مالی به عنوان مکانیسمی برای حافظه جمعی بالقوه مهم باشد. در نتیجه افراد می‌توانند با مقایسه کردن شرایط حاضر با فجایع گذشته، رویدادهای جاری را تحلیل کنند و درک بهتری نسبت به آنچه در آینده ممکن است رخ دهد، داشته باشند. به عنوان مثال، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 رویدادی است که نشان‌دهنده بزرگ‌ترین کاهش یک‌روزه در شاخص صنعتی داوجونز [DJIA] از زمان سقوط بازار سهام در 24 اکتبر 1929 است. بر اساس آمارها، کمی پیش از وقوع چنین سقوطی، بسیاری از ژورنال‌ها و مجلات به فاجعه 1929 اشاره کرده بودند و همچنین روزنامه‌نگاران یک روز پس از سقوط «87» بلافاصله مطالب زیادی درباره رکود بزرگ نوشتند. برای خوانندگانی که سقوط سال 1987 را شخصاً تجربه نکرده بودند، مطبوعات مالی بیش از دوهزار‌بار در سال‌های بعد، اطلاعات مفصلی از این‌رویداد خاص ارائه کردند. سوالی که پیش می‌آید این است که آیا و چگونه این مکانیسم حافظه جمعی بر نگرش‌ها و باورهای سرمایه‌گذاران تاثیر گذاشته است؟ ارجاعات مطبوعاتی به سقوط 1929 و سقوط 1987 در روایت‌های زیادی صورت گرفته بود که برای جلب توجه خوانندگان به‌کار می‌رفت. ولی آیا این مرور خاطرات کمکی به سرمایه‌گذاران برای درک بهتر بازار سهام کرده است یا خیر؟

 

یافته‌های پژوهش

69نویسندگان این مقاله معتقدند که روایت‌ها و داستان‌ها اغلب یک رابطه علی بین رویدادهای متوالی و اتفاقاتی که در آن میان رخ می‌دهد ارائه می‌کند و آنها را به هم مرتبط می‌کنند. بنابراین افرادی که به این داستان‌ها و روایت‌ها توجه می‌کنند قیاسی برای چگونگی و چرایی اتفاقات و پیامدهای آینده انجام می‌دهند. این امر باعث می‌شود سرمایه‌گذاران تحت تاثیر روایت‌های مربوط به رویدادهای نادر، مانند سقوط بازار سهام، در مقایسه با رویدادهای رایج قرار گیرند. ادبیات روانشناسی نیز شواهدی ارائه می‌دهد که افراد در ارزیابی رویدادهای با احتمال کم، مستعد انواع سوگیری‌های رفتاری هستند. سرمایه‌گذاران ممکن است به دنبال چارچوبی برای کاهش یا زمینه‌سازی رویدادهای نادر باشند و روایت‌هایی که رسانه‌ها منتقل می‌کنند ممکن است چنین چارچوبی را ارائه دهد. این امر نه‌تنها نقشی را برای مطبوعات مالی در انتشار روایت‌ها در نظر می‌گیرد، بلکه مکانیسمی را برای بازخورد کل بازار نیز نشان می‌دهد.

برای آزمایش این فرضیه، آنها یک معیار از روایت خبری را که به‌طور خاص مربوط به رکودهای بزرگ می‌شود، ایجاد کردند. پیشرفت‌های اخیر در حوزه زبان‌شناسی محاسباتی به این محققان امکان می‌دهد بتوانند به راحتی توزیع روابط علی میان رویدادها و روایت‌ها را بررسی کنند. این پژوهشگران در مقاله خود به دنبال روایت‌هایی که در روزهای پس از حادثه رکود 1929 و رکود سال 1987 در اخبار ارائه شدند، هستند. آنها می‌خواهند میزان پخش و گسترش این روایت‌ها را در مقالات خبری برای بیش از 30 سال بررسی کنند. آنها نشان می‌دهند که این معیار با رویدادهای اصلی بازار در طول دوره نمونه، از جمله سقوط LTCM (مدیریت سرمایه بلندمدت)، 11 /9، بحران مالی بزرگ سال 2008، بحران بدهی اروپا و همه‌گیری کرونا مطابقت دارد. این نشان می‌دهد که روزنامه‌نگاران به‌رغم تفاوت‌ها در نوع و زمینه این فجایع، به‌طور گسترده از روایت‌هایی پس از سقوط 1987 استفاده می‌کنند. آنها در نهایت شواهدی پیدا می‌کنند که نشان می‌دهد روایت‌های مربوط به رکود و سقوط‌های پیشین مستقیماً بر باورهای سرمایه‌گذاران نسبت به سقوط‌های آتی تاثیر می‌گذارد و احتمال سقوط از دید سرمایه‌گذار به دنبال منتشر شدن روایت‌های سقوط‌های گذشته افزایش می‌یابد. البته بررسی آنها نشان می‌دهد که این موضوع بر روی سرمایه‌گذاران حقوقی هیچ اثری ندارد، اما بر روی سرمایه‌گذاران حقیقی اثر مثبت و معناداری دارد. آنها همچنین نشان می‌دهند که روزنامه‌نگاران در دوره‌هایی که توجه عمومی به بازار سهام بیشتر می‌شود، با احتمال بیشتری از روایت‌ها و داستان‌های عمومی استفاده می‌کنند. در نهایت، نتایج این مقاله نشان می‌دهد که این نوع روایت‌ها نیز تاثیر مشابهی بر باورهای سقوط سرمایه‌گذار دارد، اما فقط آن داستان‌هایی که با روایت‌های سقوط مرتبط باشد. 

دراین پرونده بخوانید ...