شناسه خبر : 41787 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خالی‌بازی

آیا حمایت‌گرایی عواقب مثبت هم دارد؟

 

علی درویشان / نویسنده نشریه 

72در این مقاله پیامدهای حمایت‌گرایی بر نوسان‌های کلان اقتصادی مطالعه شده است. ابتدا با استفاده از داده‌های سیاست‌های تجاری با فرکانس بالا، شواهد تازه‌ای در مورد اثرات پویای موانع تجاری موقت ارائه می‌کنیم. برآوردهای خودرگرسیون برداری و داده‌های پنل در سطح کشورها نشان می‌دهد که حمایت‌گرایی به عنوان یک شوک عرضه عمل می‌کند و باعث کاهش تولید و افزایش تورم در کوتاه‌مدت می‌شود. علاوه بر این، حمایت‌گرایی در بهترین حالت تاثیر مثبت کمی بر تراز تجاری دارد. دوم، یک مدل اقتصاد باز کوچک با ناهمگنی محکم و انتخاب درون‌زا در تجارت ایجاد می‌کنیم تا کانال‌هایی را مطالعه کنیم که از طریق آنها حمایت‌گرایی بر نوسانات کل تاثیر می‌گذارد. این مدل شواهد خودرگرسیون برداری را با موفقیت بازتولید می‌کند و اهمیت پویایی سرمایه‌گذاری کل و تخصیص مجدد در سطح خرد را برای اثرات انقباضی تعرفه‌ها برجسته می‌کند. سپس از این مدل برای مطالعه سناریوهایی استفاده می‌کنیم که در آن موانع تجاری موقت سودمند بالقوه مورد حمایت قرار می‌گیرند، از جمله رکود با محدودیت‌های الزام‌آور برای تسهیل سیاست پولی یا نگهداشت نرخ ارز ثابت. نتیجه‌گیری اصلی ما این است که در تمام سناریوهایی که در نظر می‌گیریم، حمایت‌گرایی ابزار موثری برای محرک‌های کلان اقتصادی نیست.

به تعبیر کارل مارکس و فردریش انگلس، یک شبح در اقتصاد جهان وجود دارد و آن شبح حمایت‌گرایی است. نتایج نشست‌های G-20 و G-7 این نگرانی را ایجاد کرده است که قدرت‌های کلیدی در حال برداشتن گام‌هایی برای خروج یا محدود کردن اتحادهای تجاری موجود هستند که برای از بین بردن این شبح شکل گرفته بودند. دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده، از پیمان همکاری‌های اقتصادی اقیانوس آرام (TPP) خارج شد، مذاکرات مجدد در مورد توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) را آغاز کرد و تعرفه‌های تنبیهی را علیه تعدادی از شرکای تجاری اعمال کرد. رهبران سیاسی هم‌فکر او در کشورهای دیگر نیز تمایل خود را به حمایت‌گرایی پنهان نکرده‌اند.

این مقاله با مطالعه اثرات حمایت‌گرایی بر نوسانات کلان اقتصادی به این بحث کمک می‌کند. در بخش اول، نگاهی تازه به شواهد سری زمانی با استفاده از خودرگرسیون برداری (VARs) برای بررسی اثرات کوتاه‌مدت سیاست تجاری بر نتایج کلان اقتصادی می‌اندازیم. دو نوع از این آزمایش را انجام می‌دهیم: یکی بر روی کشورها با استفاده از داده‌های فصلی یا ماهانه تمرکز می‌کند، و دیگری از داده‌های سالانه در یک پنل خودرگرسیون برداری برای مجموعه بزرگ‌تری از کشورها استفاده می‌کند. در اولین آزمایش، از پایگاه داده جهانی آنتی‌دامپینگ (GAD) برای ساخت مجموعه‌ای از تحقیقات ضددامپینگ استفاده می‌کنیم که معمولاً با اعمال تعرفه‌های ضددامپینگ دنبال می‌شوند. در این بخش شوک‌های سیاست تجاری برون‌زا را با بهره‌برداری از برون‌زایی همزمان تحقیقات آنتی‌دامپینگ با توجه به متغیرهای کلان اقتصادی شناسایی می‌کنیم. سه کشور را در نظر می‌گیریم: دو اقتصاد نوظهور که بیشترین فعالیت را در استفاده از این اقدامات سیاست تجاری دارند (ترکیه و هند) و بزرگ‌ترین اقتصاد در میان اقتصادهای توسعه‌یافته کوچک باز (کانادا). این سری‌های زمانی را با سری‌های مربوط به رشد، تولید ناخالص داخلی و تراز تجاری (به عنوان نسبتی به تولید ناخالص داخلی) ترکیب می‌کنیم تا پیامدهای شوک‌های حمایتی در خودرگرسیون‌های برداری ساختاری را مطالعه کنیم.

در آزمایش دوم، ما از یک پنل خودرگرسیون برداری بر روی بیست و یک اقتصاد باز کوچک استفاده می‌کنیم که به این واقعیت می‌پردازد که پایگاه داده جهانی آنتی دامپینگ تنها بخش محدودی از کل واردات را پوشش می‌دهد. در این آزمون، میانگین وزنی واردات نرخ‌های تعرفه اعمال‌شده را در نظر می‌گیریم. این موضوع توجه ما را به داده‌های سالانه محدود می‌کند، اما با کار با گروهی از کشورها، حجم نمونه را افزایش می‌دهیم. برای تجزیه و تحلیل ما که در ادامه می‌آید، مهم است که هیچ یک از کشورهای حاضر در پنل ما خود را در محدوده صفر (ZLB) نرخ بهره سیاست پولی در نمونه ما وجود ندارد و همه کشورها تحت نرخ‌های ارز بالا عمل کردند.

از آزمایش‌های تجربی ما (و انواع بررسی‌ها) سه نتیجه قوی به دست می‌آید: حمایت‌گرایی، رکودزا و غیرقابل تحمل است و در بهترین حالت، تاثیر مثبت کوچکی بر نسبت تراز تجاری به تولید ناخالص داخلی دارد. اساساً، اثرات پویای حمایت‌گرایی در اقتصادهای باز کوچک شبیه به شوک‌های منفی سمت عرضه است که تولید را کاهش می‌دهد، قیمت‌ها را افزایش می‌دهد و ترکیبی از اثرات متضاد بر تراز تجاری دارد.

در بخش دوم مقاله، ما یک مدل اقتصاد باز کوچک معیار از تجارت بین‌الملل و پویایی‌های اقتصاد کلان را ارائه می‌کنیم که به ما امکان می‌دهد عمیق‌تر در اثرات پویای حمایت‌گرایی کاوش کنیم. این مدل بر اساس نسخه تعادل عمومی تصادفی پویا با ترکیب ورود درون‌زای تولیدکنندگان ناهمگن به بازارهای داخلی و صادراتی است. تجارت درون‌زا در بخش قابل مبادله (این واقعیت که فقط زیرمجموعه‌ای از کالاهای قابل تجارت در حالت تعادل معامله می‌شود) با گنجاندن یک بخش سنتی غیرقابل تجارت برون‌زا تکمیل می‌شود. همچنین فرض می‌کنیم که یکی از دو کشور در مدل یک اقتصاد باز کوچک است که هیچ تاثیری بر بقیه جهان ندارد. چسبندگی اسمی در قالب دستمزد اسمی چسبنده معرفی می‌شود. در ادامه مدل را کالیبره می‌کنیم و پیامدهای افزایش حمایت‌گرایی توسط اقتصاد باز کوچک تحت نرخ‌های ارز قابل انعطاف را مطالعه می‌کنیم.

پیش‌بینی‌های مدل با نتایج قوی شواهد تجربی مطابقت دارد: حمایت‌گرایی تورم‌زا و رکودی است و می‌تواند بهبود کمی در تراز تجاری ایجاد کند، اما به قیمت رکود. این مدل اهمیت نیروهای کلان و خرد را بر اثرات انقباضی تعرفه‌ها برجسته می‌کند. قیمت‌های وارداتی بالاتر بر کاهش قیمت کالاهای غیرقابل تجارت داخلی (به دلیل کاهش تقاضای کل) تاثیر می‌گذارد که باعث افزایش شاخص قیمت مصرف‌کننده می‌شود. تعرفه‌ها باعث تغییر هزینه‌ها به سمت کالاهای قابل مبادله داخلی می‌شود، اما همچنین سهم بازار داخلی را به سمت تولیدکنندگان داخلی کمتر کارآمد تخصیص می‌دهد و بهره‌وری کل را کاهش می‌دهد. به نوبه خود، قیمت‌های داخلی بالاتر، درآمد واقعی کل را کاهش می‌دهد (کاهش مخارج) و سرمایه‌گذاری در سرمایه فیزیکی و ایجاد محصول را کاهش می‌دهد. به‌طور شهودی، از آنجا که سرمایه فیزیکی شامل کالاهای داخلی و وارداتی می‌شود، تعرفه واردات باعث افزایش قیمت سرمایه‌گذاری می‌شود. علاوه بر این، از آنجا که خانوارها بیشتر از درآمد واقعی خود را صرف مصرف هر مقدار معینی از واردات می‌کنند، تقاضا برای کالاهای داخلی کاهش می‌یابد و تعداد تولیدکنندگان در بازار کاهش می‌یابد. علاوه بر این، واکنش بانک مرکزی به افزایش بی‌اعتباری، انگیزه انقباضی بیشتری ایجاد می‌کند.

کاهش تقاضای کل و انقباض سیاست پولی بر تغییر مخارج مسلط است و باعث رکود اقتصادی پس از افزایش حمایت‌گرایی می‌شود. کاهش در سرمایه‌گذاری اثرات منفی تعرفه‌های بالاتر را در طول زمان منتشر می‌کند. بهبود در تراز تجاری از ترکیب تغییر مخارج و این واقعیت که کاهش درآمد داخلی باعث کاهش تقاضا برای واردات می‌شود، ناشی می‌شود. به‌طور کلی، مدل و تحقیقات تجربی از نظر نتایج و پیامدهای کیفی و کمی هم‌سو هستند: در زمان‌های عادی و تحت نرخ ارز قابل انعطاف، اگر سیاستگذاران بخواهند از انقباض اقتصادی اجتناب کنند، حمایت‌گرایی توصیه نمی‌شود و با توجه به اثر رکودی آن، اگر سیاستگذاران بخواهند حساب‌های خارجی کشور خود را بهبود بخشند، در بهترین حالت ارزش آن مشکوک است.

سپس از این مدل برای مطالعه سناریوهای متضاد استفاده می‌کنیم که در آن موانع تجاری موقت به عنوان بالقوه سودمند مورد حمایت قرار گرفته‌اند. ما اوج این استدلال را در نظر می‌گیریم که وقتی کشورها در تله نقدینگی قرار دارند (یعنی زمانی که کشورها در نرخ بهره سیاستی در محدوده صفر گیر کرده‌اند، حمایت‌گرایی می‌تواند مفید باشد). هم شواهد تجربی و هم تحلیل‌های نظری ما نشان می‌دهد که حمایت‌گرایی غیرقابل دفاع است. از طریق این کانال، حمایت‌گرایی در واقع ممکن است به‌طور موقت برای خارج کردن اقتصادها از وضعیت محدوده صفر مفید باشد. بنابراین ما تمرین خلاف واقع زیر را انجام می‌دهیم: فرض کنید اقتصاد مدل یعنی کشور تحت یک شوک برون‌زا و رکودی قرار گرفته است که بانک مرکزی را به سمت محدودیت محدوده صفر سوق می‌دهد. آیا اعمال تعرفه بر واردات پس از این شوک به خروج اقتصاد از تله نقدینگی کمک خواهد کرد؟ از آنجا که پیش‌بینی‌های مدل به خوبی با شواهدی مطابقت دارد، وقتی که تعرفه‌ها تحت «شرایط اقتصادی عادی» اعمال می‌شوند، هیچ یک از کشورها در تحلیل تجربی ما خود را در محدوده صفر در نمونه ما نیافتند و آزمایش متضاد به‌طور تجربی موضوع را روشن می‌کند.

پاسخ این است که هیچ بخشی از اثرات تورمی سودمند حمایت‌گرایی برای غلبه بر اثرات نامطلوب اقتصاد کلان کاهش درآمد واقعی کافی نیست. علاوه بر این، شوک‌های تجاری بزرگ‌تر یا مداوم‌تر، اثرات رکودی بزرگ‌تری در امتداد پویایی گذار دارند، به ویژه زمانی که اقتصاد در محدوده صفر قرار دارد. دلیل آن این است که افزایش بیشتر یا مداوم تعرفه‌ها تاثیر نامطلوب‌تری بر تقاضای کل دارد که میزان تورمی بودن سیاست تجاری را کاهش می‌دهد. از طریق این کانال، یک شوک بزرگ یا پایدار در سیاست تجاری در مدت کوتاهی پس از اثر تورم اولیه، خود به کاهش تورم ختم می‌شود که به جای بهبود تله نقدینگی، آن را تشدید می‌کند.

سپس پیامدهای حمایت‌گرایی را برای کشورهایی که نرخ ارز اسمی را ثابت می‌کنند، بررسی می‌کنیم. هدف ما منعکس‌کننده انتشار گسترده تثبیت‌کننده‌ها، موضوعات ریز و محدود یا لبه‌های بسیار باریکی است که بر این مساله تاثیرگذار هستند. نمونه اخیر این مساله، تجربه اقتصاد دلاری اکوادور است که طیف گسترده‌ای از تعرفه‌های موقت را بین سال‌های 2015 و 2016 برای مبارزه با بحران تراز پرداخت‌ها اعمال کرد. در این دوره، تراز تجاری اکوادور به‌طور موثر بهبود یافت، اما رشد تولید ناخالص داخلی واقعی، همراه با مصرف و سرمایه‌گذاری کاهش بیشتری یافت. برخلاف نتیجه‌گیری معمولی مدل‌های کتاب‌های درسی، متوجه می‌شویم که حمایت‌گرایی حتی زمانی که نرخ ارز ثابت است، انقباضی باقی می‌ماند و قیمت‌های بالاتر واردات همچنان منجر به کاهش درآمد و سرمایه‌گذاری کل می‌شود و اقتصاد را به سمت رکود سوق می‌دهد.

در مجموع، نتیجه بررسی‌های مقاله ما این است که حمایت‌گرایی -‌حداقل برای اقتصادهای باز کوچک- حتی زمانی که به‌طور موقت مورد استفاده قرار می‌گیرد، حتی زمانی که اقتصادها در تله نقدینگی گیر کرده‌اند و صرف نظر از انعطاف‌پذیری نرخ ارز، پرهزینه باقی می‌ماند. اثرات زیان‌بار اقتصادی حتی از تلافی شرکای تجاری نیز منتج می‌شود.

پیامدهای حمایت‌گرایی را برای نوسانات کلان اقتصادی مطالعه کردیم و با استفاده از داده‌های سیاست تجاری در فرکانس‌های مختلف، خودرگرسیون‌های برداری ساختاری در سطح کشور و پنل را برآورد کردیم که نشان می‌دهند موانع تجاری موقت به عنوان یک شوک عرضه عمل می‌کنند و باعث کاهش تولید و افزایش تورم در کوتاه‌مدت می‌شوند. حمایت‌گرایی در بهترین حالت تاثیر مثبت کوچکی بر تراز تجاری دارد. در مرحله بعد، یک مدل اقتصاد باز کوچک با ناهمگنی شرکتی، قابلیت مبادله درون‌زا و استحکام اسمی ایجاد کردیم تا کانال‌هایی را که حمایت‌گرایی از طریق آنها بر نوسانات کل تاثیر می‌گذارد، مطالعه کنیم. این مدل، شواهد خودرگرسیون‌های برداری را با موفقیت بازتولید می‌کند و اهمیت نیروهای کلان و خرد را برای اثرات انقباضی تعرفه‌ها برجسته می‌کند. سپس ما از این مدل برای مطالعه سناریوهایی استفاده کردیم که در آن موانع تجاری موقت به عنوان بالقوه سودمند از جمله رکود با محدودیت‌های الزام‌آور برای تسهیل سیاست پولی یا در حضور نرخ ارز ثابت مورد حمایت قرار گرفته‌اند. نتیجه سیاست اصلی مقاله ما این است که حمایت گرایی، حداقل برای اقتصادهای باز کوچک، حتی زمانی که به‌طور موقت مورد استفاده قرار می‌گیرد، حتی زمانی که اقتصادها در تله نقدینگی گیر کرده‌اند و بدون توجه به ترتیبات نرخ ارز، پرهزینه باقی می‌ماند. 

دراین پرونده بخوانید ...