شناسه خبر : 40168 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تاج علم بر سر تبهکاران

آیا تحصیل به مافیا کمک می‌کند؟

 

نیما صبوری / نویسنده نشریه 

72العِلمُ سُلطان؛ علم، سلطان است. کلامی گوهربار از امام علی (علیه السلام) که بارها در نتیجه‌گیری مطالعات علمی دانشمندان حوزه‌های مختلف تکرار شده است. مردم با انگیزه‌های مختلفی به دنبال علم می‌روند. اساس همه آنها اما سلطنت و قدرت است؛ قدرت اجتماعی، سیاسی، پزشکی و یکی از اصلی‌ترین آنها قدرت اقتصادی. در واقع انگیزه اصلی تحصیل و علم‌آموزی عمده مردم، موقعیت اقتصادی بالاتر در آینده است. در عمل هم شواهد نوعاً بر درستی این انگیزه صحّه می‌گذارند. به عنوان مثال دانش تخصصی و مهارت‌های فنی عاملی تعیین‌کننده در درآمد بیشتر، بهره‌وری بالاتر و خلق ایده‌های ارزشمند افراد به شمار می‌رود. با این حال همه این صحبت‌ها در خصوص فعالیت‌های پاک و قانونی مطرح است. در این باره اما باید این ابهام جالب را پرسید که آیا خلافکاران و مجرمان هم از تحصیل و علم‌آموزی بهره می‌برند؟ سه اقتصاددان به نام‌های نادیا کَمپانیلو و جیووانی ماستروبونی از دانشگاه ایسکس انگلیس و رُوِنا گِرِی از دانشگاه کالیفرنیا مِرسِد در مطالعه‌ای به بررسی منافع تحصیل و علم‌آموزی برای جنایتکاران بزرگ‌ترین سازمان‌های مجرمانه جهان پرداخته‌اند، مطالعه‌ای که به ادعای نویسندگان آن به نوبه خود بی‌بدیل است. در این رابطه فهرستی از 712 تبهکار عضو مافیای ایتالیایی-آمریکایی با سرشماری جمعیتی  1940 آمریکا تطبیق داده شده است. بدین وسیله، اطلاعاتی پیرامون درآمد، ارزش خانه، تحصیلات، ویژگی‌های شغلی و آدرس دقیق محل سکونت افراد فراهم کرده است.

اقتصاددانان نشان داده‌اند که با افزایش سطح تحصیلات، مشارکت در فعالیت‌های مجرمانه کاهش می‌یابد. این ادعا با یافته‌های اولیه مقاله نیز سازگار است: تبهکاران عضو مافیا به طور میانگین نسبت به همتایان خود تحصیلات پایین‌تری دارند. با این حال این یافته به معنی آن نیست که بازدهی تحصیلات برای اعضای سازمان‌های مجرمانه نسبت به کارگران عادیِ قانونی کمتر است. مشاغل مجرمانه اغلب از سنین پایین شروع می‌شوند و با انتخاب‌های تحصیلی تداخل دارند. افرادی که عضوی از مافیا بودن را انتخاب می‌کنند معمولاً خطر آسیب، زندان و مرگ را در ازای پول و قدرت نادیده می‌گیرند. این به تنهایی می‌تواند دلیلی باشد برای سرمایه‌گذاری پایین‌تر در تحصیل علم، چراکه با زندگی کاری کمتر، درآمدهای بسیار بالاتر حاصل می‌شود. در ارزیابی منافع تحصیلات برای افراد در مشاغل مختلف، دو متغیر اصلی در مدل‌ها مورد مطالعه قرار گرفته است: لگاریتم درآمد و ارزش مسکن. اصلی‌ترین متغیر مستقل و اثرگذار مدل‌ها هم سال‌های تحصیلی است. در این باره نتایج به‌دست‌آمده از تبهکاران و مجرمان با گروه‌های جمعیتی دیگر نیز مقایسه می‌شود، از جمله شهروندان آمریکا، مهاجران به آمریکا، مهاجران ایتالیایی به این کشور و نمونه‌ای از مردان ساکن در همسایگی گروه مافیا. بر این اساس یافته‌های مقاله حاکی از آن است که فارغ از مدل و متغیر وابسته مورد بررسی، بازدهی و منافع تحصیلات برای تبهکاران مافیا چشمگیر است. این یافته بیانگر آن است که تحصیلات نه‌تنها برای انجام مشاغل قانونی بازدهی ایجاد می‌کند، بلکه در کسب‌وکارهای غیرقانونی هم مزیت‌آفرین است. بر این اساس در معیار درآمد، بازدهی تبهکاران از یک سال تحصیل حدود  5 /7 تا  5 /8 درصد است، نرخی که با  9 تا  10 درصد همسایگان آنها و 5 /10 تا  13 درصد شهروندان آمریکا که در فعالیت‌های قانونی مشارکت دارند مقایسه می‌شود. جالب است که برای خلافکارانی که در جرم‌های مربوط به یقه‌سفیدها - مشاغل مدیریتی- فعالیت دارند یا جرائمی که نیازمند داشتن کسب‌وکار غیرقانونی است، بازدهی تحصیلات حدود سه برابر بیشتر از تبهکارانی است که در جرائم خشن (مانند دزدی، آدمکشی و...) مشارکت دارند. به ادعای نویسندگان مقاله، تا حد اطلاع آنها این اولین کار مطالعاتی است که پیرامون بازدهی تحصیلات در فعالیت‌های غیرقانونی انجام گرفته است، مطالعه‌ای که بینشی روشنگر از فعالیت دسته تبهکاران و عواملی که باعث می‌شود از همان روز اول وارد این مسیر شوند ارائه می‌کند.

 

مافیای ایتالیایی-آمریکایی

در دو دهه نخست قرن بیستم، بیش از سه میلیون و 200  هزار ایتالیایی به آمریکا مهاجرت کردند. این موج عظیم مهاجرت به آمریکا در جنگ جهانی اول متوقف شد و محدودیت‌های مهاجرتی دهه 1920، سهمیه ویزای ورود ایتالیایی‌ها به آمریکا را به چهار هزار نفر کاهش داد. در حالی که در ابتدا مبدأ مهاجران نواحی شمالی ایتالیا بود، اما به تدریج تحت‌تاثیر عواملی نظیر آشوب‌های کارگران، جمعیت بیش از حد و مهم‌تر از همه بحران‌های کشاورزی و شوک‌های قیمتی کالا، سیسیل و مناطق جنوبی سهم بیشتری از مهاجران را به خود اختصاص دادند. در این باره بونانو (2015)  در مقاله خود نشان می‌دهد که چگونه این مشکلات کشاورزی به افزایش گروه‌های مافیا در بسیاری از بخش‌های سیسیل و جنوب ایتالیا منجر شد. بسیاری از این مهاجران کارگران بخش کشاورزی با سطح سواد پایین بودند. در سال 1901، حدود 80 درصد از جمعیت سیسیل بی‌سواد بودند، نرخی که احتمالاً در مورد مهاجران به آمریکا هم مصداق داشت. مهاجران آن زمان عموماً از لحاظ جغرافیایی در یک محدوده ساکن می‌شدند، و به همین منوال بیشتر آنها در محله ایتالیایی‌ها سکنی گزیدند، گروهی که مخالفتشان را با تحصیل همچنان ادامه دادند. از دید آنها اصلاحات «آمریکایی شدن» که در مدارس دولتی آمریکا اتفاق می‌افتاد تهدیدی برای ارزش‌هایشان بود. برای مثال، آنتونی آکاردو، رئیس‌ رؤسای تبهکاران شیکاگو، در خانواده مهاجر سیسیلی در شیکاگو به دنیا آمد. پدر و مادر او در سال 1905  به آمریکا مهاجرت کردند. زمانی که آنتونی 14  سال داشت، والدین او مدارکی ارائه کردند مبنی بر اینکه فرزندشان دو سال بزرگ‌تر از سن شناسنامه‌اش است و می‌تواند مدرسه را برای رفتن به سر کار ترک کند. در این‌باره در این مقاله نشان داده می‌شود که دقیقاً هشت سال پس از آغاز تحصیل (حوالی 14 سالگی) است که شکاف تحصیلی اعضای مافیا با هم‌سن و سالان همسایه خود شکل می‌گیرد. همانند آنتونی آکاردو و بسیاری از سردسته‌های تبهکاران آمریکا فرزندان همان مهاجران نخست از ایتالیا بودند.

 

ویژگی آمارها

بررسی اولیه آمارها نشان می‌دهد تبهکاران با احتمال بیشتری در نظرسنجی‌ها اعلام می‌کنند که درآمدی ندارند. آنهایی هم که گزارش می‌کنند درآمد دارند، درآمدشان به طور میانگین 20  درصد کمتر از همتایان هم‌محلی‌شان است. البته ممکن است گزارش‌های آنها واقعی نباشد، به این خاطر که با ارزش خانه‌هایی که در آن زندگی می‌کنند چندان مطابقت ندارد. تبهکاران نسبت به سایر گروه‌های مقایسه با احتمال بیشتری مالک خانه هستند. ملک آنها به طور میانگین  10 درصد ارزش بیشتر نسبت به همسایگان، و 65 درصد ارزش بیشتر نسبت به گروه مردان سفیدپوست همسن دارد. حتی آنهایی که مستاجرند به طور معمول هزینه بیشتری برای مسکن نسبت به شهروندان عادی می‌پردازند. در عوض، همسایگان تبهکاران، وضعیت زندگی مشابهی با مردان سفیدپوست عادی دارند. با توجه به اینکه گزارش‌های غیرواقعی از درآمد ممکن است از اعتبار نتایج بکاهد، به همین منظور در تحلیل‌های مقاله از سه روش مختلف برای ارزیابی وضعیت اقتصادی افراد استفاده شده است: الف) درآمد؛ ب) شاخصی از ارزش خانه یا اجاره‌بهای ماهانه؛ و ج) اینکه مالک خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنند هستند یا خیر. سطح تحصیلات تبهکاران می‌تواند بخش دیگر داستان باشد. آنها نسبت به همسایگانشان به طور میانگین یک سال، تحصیلات کمتر دارند: 8 /7 نسبت به  7 /8 سال. نسبت به گروه مردان عادی 18  تا 60 سال آمریکا با میانگین تحصیلات 05 /9  سال نیز سطح تحصیلات آنها پایین‌تر است. طبق بررسی‌ها عمده این تفاوت به احتمال ورود به دوره دبیرستان یا بازار نیروی کار در سن 14 سالگی افراد بر‌می‌گردد. در مورد سایر ویژگی‌های اجتماعی-اقتصادی، جمعیت تبهکاران آمریکا با احتمال بیشتری مهاجر خارجی هستند. به همین ترتیب زادگاه این خارجی‌ها عموماً در ایتالیاست. تبهکاران نسبت به همسایگانشان با احتمال بیشتری متاهل هستند، هر چند آنها به طور میانگین فرزندآوری کمتر دارند و در خانواده‌های کوچک‌تری زندگی می‌کنند. البته نقل مکان و جابه‌جایی جغرافیایی هر دو گروه تقریباً مشابه و کم است: 85 درصد از تبهکاران و 86 درصد از همسایگان آنها حداقل برای پنج سال در یک خانه زندگی کرده‌اند.

 

نقش تحصیلات در موفقیت تبهکاران

به منظور ارزیابی نقش تحصیلات در موفقیت اقتصادی (به طور دقیق‌تر: درآمد) اعضای سازمان‌های مجرمانه، در این مقاله از مدل رگرسیونی مشهور «مینسِر» استفاده شده است. در این مدل، دستمزد و درآمد تابعی از سطح تحصیلات و تجربه در نظر گرفته می‌شود. همچنین با بهره‌گیری از داده‌های جمع‌آوری‌شده، در برآورد اقتصادسنجی، لگاریتم متغیرها به‌کار گرفته شده است تا نتایج دقیق‌تری حاصل شود: لگاریتم درآمد در سمت چپ معادله به عنوان متغیر وابسته، و متغیر تحصیلات و تجربه در سمت راست به عنوان متغیر مستقل و اثرگذار. نتایج برآورد این مدل‌ها در واقع بازدهی تحصیلات در موفقیت‌های شغلی را بیان می‌کند. طبق نتایج به‌دست‌آمده، بازدهی تحصیلات و تجارب برای تبهکاران به ترتیب معادل  5 /8 و  2 /4 درصد است. این بازدهی برای همسایگان آنها به ترتیب ارقام  2 /10 و 9 /3  را نشان می‌دهد. با مقایسه تبهکاران با همسایگانی که در نزدیکی آنها فرصت‌های برابری برای مشارکت در مشاغل قانونی و غیرقانونی داشتند، این نتایج حاکی از آن است که منافع تحصیلات برای افرادی که در هر دو نوع فعالیت‌های قانونی و غیرقانونی مشارکت دارند تقریباً مشابه است. همان‌طور که اشاره شد ممکن است خلافکاران بنا بر دلایلی درآمد خود را کمتر از حد واقعیت گزارش کنند. گرچه این امر خللی در کلیت نتایج ایجاد نمی‌کند، اما ممکن است برآورد کمتر از حد بازدهی تحصیلات را به همراه داشته باشد. برای حل این چالش، می‌توان از دو متغیر جایگزین به جای درآمد استفاده کرد: اول، ارزش مسکن و اجاره‌بهای پرداختی و دوم، درآمد همسایگان به عنوان معیاری از درآمد تبهکاران. در واقع این متغیرها ارتباط نزدیکی با درآمد دارند و امکان گزارش اشتباه در آنها دشوارتر است، بنابراین می‌توانند به جای درآمد به کار گرفته شوند. در این رابطه حتی با به‌کارگیری این متغیرها نیز نتایج برآوردها پیرامون بازدهی تحصیلات، چندان تغییر نمی‌یابد. البته شایان ذکر است زمانی که متغیر اثرات ثابت شهرها به منظور کنترل و خارج کردن اثرات شهر محل سکونت وارد این بخش از برآوردها می‌شود، ضریب اثرگذاری تحصیلات قدری کاهش می‌یابد. دلیل هم می‌تواند این باشد که متغیر اثرات ثابت شهرها طبق برآوردها حدود 57  درصد از اثرگذاری بازدهی تحصیلات برای تبهکاران را به خود اختصاص می‌دهد. در واقع به نظر می‌رسد تبهکاران نسبت به سایر افراد، بیشتر برای سکونت در شهرها طبق سطح تحصیلات دسته‌بندی می‌شوند. به عبارتی دیگر، مجرمان موفق معمولاً در شهرهای بزرگ مستقر می‌شوند، شهرهایی که خود فرصت‌های بیشتری فراهم می‌کنند و قیمت مسکن در آنها بالاتر است.

 

مکانیسم چیست؟

تاکنون بحث شد که منافع و بازدهی تحصیلات همان‌طور که در موفقیت اقتصادی افراد سالم در مشاغل قانونی نقش دارد، به طور مشابه برای مجرمان در فعالیت‌های غیرقانونی هم مزیت‌آفرین است. علت امر هم این است که تبهکاران -‌به خصوص آنهایی که برای مدت‌های طولانی عضو سازمان‌های مجرمانه بوده و ارتباطات قوی دارند- در انجام جرائم خود نیازمند مهارت‌های اجتماعی، شناختی، سازمانی و‌... هستند که عموماً در تحصیل رسمی کسب می‌شوند. در این باره با بهره‌گیری از آمارهای جرائم و مجرمان کمیته فدرال موادمخدر، می‌توان این ادعا را از طریق مقایسه تبهکارانی که در جرائم اقتصادی فعالیت دارند با آنهایی که جرائم جنایی (مانند دزدی، قتل و...) انجام می‌دهند، مورد آزمون قرار داد. بر این اساس یافته‌ها حاکی از این است که بازدهی تحصیلات حداقل 9  و بازدهی تجربه حداقل پنج درصد برای مجرمان اقتصادی نسبت به مجرمان جنایی بیشتر است. به عبارتی مجرمانی که در جرائم پیچیده و جرائم مربوط به یقه‌سفیدها (مدیریتی) فعالیت دارند، بهره بیشتری از تحصیلات می‌برند. این یافته با نتایج اصلی مقاله که در بالا توضیح داده شد هم سازگار است، مبنی بر اینکه تبهکاران به خاطر ماهیت پیچیده جرائم و شبکه‌های مجرمانه، بیشتر از تحصیلات منتفع می‌شوند. در واقع نتایج اصلی را می‌توان میانگینی از نتایج به‌دست‌آمده از این دو گروه مجرمان دانست.

 

کلام آخر

در این یادداشت مقاله‌ای مورد بررسی قرار گرفت که هدفش تحلیل رابطه میان سطح تحصیلات با دستاوردهای اقتصادی (درآمد و ارزش خانه) برای اعضای مافیای ایتالیایی-آمریکایی بود. به منظور مقایسه، این روابط برای گروه‌های کنترل دیگر (نظیر همسایگان مجرمان و مردان سفید‌پوست همسن ساکن آمریکا، مهاجران به این کشور و...) که آمارهای آنها در دسترس بود نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌های مقاله حاکی از آن است که تحصیل و علم‌آموزی نه‌تنها در مشاغل قانونی مزیت ایجاد می‌کند بلکه برای فعالیت‌های غیرقانونی نیز یک عامل موفقیت به حساب می‌آید. در مقایسه با گروه‌های دیگر، منافع تحصیلات برای تبهکاران حتی نسبت به سایر مهاجران به آمریکا که سالم زندگی کرده‌اند بیشتر است، هر چند نسبت به شهروندان آمریکایی پایین‌تر است. در حالی که ممکن است این یافته غیرمنتظره به نظر برسد، اما طبق یک مدل سرمایه‌گذاری سرمایه انسانی که در آن زندگی شغلی کوتاه در نظر گرفته می‌شود (همچون زندگی شغلی تبهکاران)، انتظار می‌رود بازدهی سالانه بزرگ‌تری از تحصیلات در طول دوره شغلی حاصل شود. مافیا معمولاً همزمان در فعالیت‌های قانونی و غیرقانونی مشارکت دارد. مهارت‌هایی که به واسطه تحصیل و علم‌آموزی کسب می‌شود مانند توانایی تحلیل آماری، تفکر منطقی، سازماندهی سیستم‌های لجستیک پیچیده و... عموماً در فعالیت‌های غیرقانونی نظیر کلاه‌برداری، قاچاق، اخاذی، ربا و... تعیین‌کننده هستند. بنابراین ارتقای این مهارت‌ها به واسطه افزایش سطح تحصیلات، عاملی کلیدی برای موفقیت در وظایف مافیا خواهد بود. به‌علاوه، اغلب وام‌های غیرمشروع این امکان را برای مجرمان فراهم می‌کند تا از طریق راه‌اندازی کسب‌وکارهای قانونی به پولشویی درآمدهای خود مبادرت ورزند. برای موفقیت در این نوع فعالیت‌ها نیز تحصیلات نقشی اثرگذار دارد. در نهایت گفتنی است بررسی‌های این مقاله روی دسته خاصی از تبهکاران (مافیای ایتالیایی-آمریکایی) تمرکز داشت. اینکه آیا یافته‌های مقاله برای سایر سازمان‌های مجرمانه، با ساختارهایی با پیچیدگی‌های متفاوت صادق است یا خیر، کارهای مطالعاتی بیشتری را در آینده می‌طلبد. به طور مشابه، فعالیت‌های مجرمانه خرد و سطح پایین نیز در تحلیل‌های این مقاله جایی نداشت. بنابراین بازدهی تحصیلات برای این گروه از مجرمان نیز پاسخی به ابهام باقی‌مانده است. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها