شناسه خبر : 49291 لینک کوتاه

تاراج جزیره

به توبره کشیدن خاک هرمز چه تبعاتی دارد؟

 

مریم رحیمی / نویسنده نشریه 

66قدیم‌ها وقتی سربازان، شهری یا کشوری را فتح می‌کردند، مقداری از خاک آن سرزمین را به توبره اسبان خود می‌ریختند و به شهر و دیار خود می‌بردند تا نشان دهند که آن شهر را فتح کرده‌اند. آیا مسافران نوروزی به همین نیت «خاک هرمز» را به توبره کشیدند؟ شمار زیادی از مسافران نوروزی که به شهرهای جنوب ایران سفر کردند، در بازگشت، خاک خاص جزیره هرمز را در کیسه‌ها ریختند و به شهر خود بردند. در همین شرایط، اظهارات یک کارگردان تئاتر مورد توجه قرار گرفت که درباره آقازاده‌ای سخن گفت که خاک جزیره هرمز را به کشورهای دیگر صادر می‌کند. متخصصان توسعه می‌گویند، دارایی ملت‌ها فقط معدن آهن و طلا نیست. همچنین فقط کارخانه‌ها و راه‌ها و ماشین‌آلات جزو سرمایه‌های مردم به حساب نمی‌آیند. حتی این تصور که آب یا جنگل‌ها ارزشمندترین دارایی طبیعی کشورها به‌شمار می‌روند، اشتباه است؛ ما یک دارایی خیلی ارزشمند داریم که به چشممان نمی‌آید. نام این ثروت بزرگ، خاک است.

خاک از نظر متخصصان، نادیده گرفته‌شده‌ترین منبع ارزشمند روی زمین است که به‌شدت در معرض تهدید قرار دارد. اقتصاددانان به کالاهایی که ارزش زیادی دارند اما به چشم نمی‌آیند، کالای نامشهود می‌گویند. البته به چشم نیامدن، تعریف دقیقی از کالای نامشهود نیست اما برای تقریب ذهن به ما کمک می‌کند. منظور از کالای ناملموس یا نامشهود، کالاهایی است که به ظاهر به صورت فیزیکی وجود ندارند. با وجود این، از آنجا که به‌طور بالقوه موجب کسب درآمد برای بنگاه‌ها می‌شوند، از ارزش مالی برخوردارند.

 ارزش‌گذاری کالاها و خدمات ناملموس و نامشهود در محیط زیست اخیراً مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته است. به‌طور مثال ارزش اقتصادی گرده‌افشانی زنبورها مشخص نیست یا کسی نمی‌داند برف چقدر ارزش اقتصادی دارد. همین‌طور خاک و آب و باد که ارزش اقتصادی‌شان بر کسی مشخص نیست.

اما چرا ارزش‌گذاری کالاهای نامشهود در محیط زیست اهمیت پیدا می‌کند؟ احتمالاً به این دلیل که اگر کسی دشت گل را آلوده کرد، بداند که دیگران را از چه منفعتی محروم کرده است. یا اگر دولتی سدی ساخت، بداند که چقدر به دیگران زیان وارد کرده است. در این پرونده به‌طور خاص، ارزش اقتصادی خاک را بررسی می‌کنیم. سوال ما این است؛ خاک چقدر ارزش اقتصادی دارد و آنها که خاک را از بین می‌برند چه زیانی به جامعه وارد می‌آورند؟ در پایان این گزارش که با مشورت و راهنمایی دکتر علی بیت‌اللهی، رئیس بخش زلزله‌شناسی مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی نگاشته شده، خواهیم فهمید بی‌توجهی به عنصر ارزشمندی همچون خاک چگونه گریبان‌گیر ما می‌شود.

کیمیای خاک

700 سال پیش از امروز، نیاکان ما می‌اندیشیدند که «خاک را گرچه حقیر است به چشم؛ زر شود در کف گوهرفروش» و می‌دانیم باستانیان تصور می‌کردند چنانچه کیمیا را بیابند، می‌توانند خاک را به طلا تبدیل کنند. البته که در آن زمان دخل و تصرف انسان به اندازه امروز زیاد نبود؛ وگرنه حتماً اجداد ما متوجه می‌شدند خاک خودش کیمیاست چراکه فرآیند تولید آن، چرخه‌ای چندین هزارساله و گاه حتی ده‌هزارساله است. خاکی که امروز بر روی سطح زمین می‌بینیم نتیجه فرسایش طولانی‌مدت سنگ‌هایی است که به صورت گدازه‌های آتشفشانی و لایه‌های سنگی در ارتفاعات مشاهده می‌شود و در اثر حمل‌ونقل، فرسایش، انبساط و انقباض و در نهایت تغییرات محیط، به تدریج به دانه‌های بسیار ریز به‌نام خاک تبدیل می‌شود و حال این خاک‌ها، با توجه به محتوای مواد معدنی خود دارای رنگ‌های مختلف و پتانسیل‌های گوناگون هستند؛ مانند خاکی که برای کشاورزی و کشت محصولات استفاده می‌شود، خاکی که برای انسان از منظر زیبایی مهم است، خاکی که برای مصالح صنعتی و کاربردهای صنعتی استفاده می‌شود و انواع دیگری از خاک که ویژگی‌های متمایز خود را دارند. ویژگی که در همه این خاک‌ها مشترک است، زمان بسیار زیادی است که برای تشکیل آن صرف می‌شود. تشکیل یک سانتی‌متر خاک در جهان حدود 400 سال و در ایران حدود 800 سال زمان نیاز دارد. بنابراین، ضخامت کم این لایه مغذی و سطحی زمین که در بهترین حالت‌ها بیش از چندین سانتی‌متر نیست، هشداری است که نشان می‌دهد اگر خاک به تاراج برود یا چنانچه دچار فرسایش شود و ارزش آن را ندانیم، در واقع محصول چندین ده‌هزارساله طبیعت را در یک دوره کوتاه بر باد داده‌ایم. به همین دلیل هم در برخی از کشورهایی که از نظر غنای خاک و مرغوب بودن خاک فقیر هستند، حتی خاک را می‌خرند و وارد می‌کنند. این در حالی است که متاسفانه در کشور ما هم فرسایش بیش از چندین برابر نرم جهانی است، هم دست‌درازی‌های انسانی و دخالت در طبیعت بسیار بی‌محابا انجام می‌شود و این سرمایه بزرگ کشور، در معرض خطر قرار می‌گیرد. همان‌طور که چندی پیش تصاویری از ضایع شدن خاک هرمز منتشر شد و دل مردم ایران را به درد آورد.

ارزش اقتصادی خاک

تاریخ بشر، خاک را به معنای واقعی کلمه، اساس فعالیت اقتصادی می‌داند و بسیاری از اقتصاددانان کلاسیک، خاک، سرمایه و کار را سه عامل اساسی تولید می‌دانند؛ چنان‌که توماس رابرت مالتوس در سال 1798 گفته بود: «یکی از نخستین و تاثیرگذارترین بخش‌های اقتصاد منابع، خاک و ظرفیت آن برای فراهم کردن غذای کافی برای حفظ جمعیت انسان است.»

این اصل که مصرف جهانی بسیار بیشتر از منابع موجود بر روی زمین است، همان بنیانی است که شالوده و اساس علم اقتصاد را می‌سازد؛ یعنی مدیریت منابع محدود در مواجهه با نیازهای بی‌حد بشر. همان‌طور که عنصر مشترک تشکیل انواع خاک‌ها، زمانِ بسیار زیاد است، کشورهای در حال توسعه نیز همگی در به‌کارگیری بیش از حد منابع طبیعی بدون توجه به الزام‌های توسعه پایدار، با هم مشترک هستند. سیاست‌گذاران کشورهای توسعه‌نیافته معمولاً تمام منابع طبیعی موجود کشور را برای رفع نیازهای اولیه استفاده می‌کنند و از آنجا که به نادرست تصور می‌کنند این منابع لایتناهی هستند، مدل و روش استفاده این کشورها از منابع، عموماً صرف هزینه‌های هنگفت مالی و معنوی بدون بهره‌وری مکفی از منابع ارزشمند است. حاصل این زنجیره، تمام آن چیزی است که امروز در کشور می‌بینیم. یک تصمیم اشتباه، سبب اجرای یک تصمیم اشتباه‌تر می‌شود و زنجیره ناکارآمدی، محیط ‌زیست را تخریب می‌کند چراکه بی‌توجهی به بهای خاک و بهره‌برداری از آن به هر قیمتی، سبب از بین رفتن مراتع و جنگل‌ها می‌شود. از سوی دیگر هم از بین رفتن جنگل‌ها و پوشش گیاهی اکوسیستم محیط، خود عامل کاهش نزولات جوی و کم‌آبی است که باعث از بین رفتن منابع کشور و از بین رفتن امنیت غذایی کشور خواهد شد.

در جهان، با پیشرفته شدن دانش بشر و معرفی روش‌های پرورش و کشت پربازده‌تر، قوت و حاصلخیزی خاک‌ها بسیار کاهش یافت. بعد از چندین سال، همین امر سبب شد کشورهای پیشرفته دنیا، به دنبال روش‌های جدیدتر کشاورزی و جلوگیری از فرسایش خاک بروند، چراکه دریافته بودند خاک علاوه بر ارائه مواد غذایی، زیست‌توده و مواد خام، خدماتی مانند نقش زیستگاه و پایگاه ژنی، ذخیره آب، عملکردهای اجتماعی و فرهنگی را هم انجام می‌دهد. دکتر بیت‌اللهی معتقد است؛ خاک چنان ارزشمند است که نباید حد استانداردی برای فرسایش آن در نظر گرفت و تمام تلاش متخصصان و کارشناسان هم مبنی بر آن است که اصلاً فرسایشی در خاک رخ ندهد؛ یعنی همان‌طور که معتقدیم آلودگی هوا به کلی مضر است و باید مانع آن شد، در مورد خاک که جزئی از توسعه پایدار است هم لازم است حساس بود.

67

در هرمز چه رخ داد؟

27 فروردین‌ماه سال جاری، میثم قاسمی، معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی اداره کل حفاظت محیط زیست هرمزگان در گفت‌وگویی با ایرنا اعلام کرد: «امسال گردشگران با برداشت این ماسه‌ها، ساحل نقره‌ای هرمز را از بین بردند، باقی‌مانده ماسه‌ها هم بر اثر جزرومد در زیر گل‌ولای پنهان شده، اکنون مقدار کمی از آنها باقی مانده و ساحل جذابیت سابق را ندارد.» خیلی زود، فعالان محیط‌ زیستی هم دست‌به‌کار شدند و کمپین بازگرداندن خاک هرمز را به جریان انداختند. در همین حین، زمزمه‌هایی از قاچاق خاک هرمز به دست برخی افراد خاص به گوش رسید و در نهایت، شرکت‌های پستی نیز پای کار آمدند و فراخوان دادند که خاک هرمز را به رایگان و بدون هزینه، به این جزیره بازمی‌گردانند. با وجود اینکه گزارش‌هایی نیز از آنچه در این جزیره رخ داده نوشته شد، کمتر کسی اشاره کرد که نبود قوانین بازدارنده، اصلی‌ترین دلیل حیف شدن خاک‌های رنگی هرمز بود که در اثر فرسایش لایه‌های اکسید آهن‌دار زمین‌شناسی آن محدوده و در طول ادوار طولانی ایجاد شده‌اند. در واقع، چنانچه دولت به جای اینکه مدام در آنچه نباید دخالت کند، قوانین وضع کرده بود که هزینه جابه‌جایی یا احتمالاً قاچاق این خاک برای فرد متخلف گزاف باشد، این جزیره به تماشای چنین فاجعه‌ای نمی‌نشست یا اگر توان صیانت از این سرمایه ملی را نداشت، می‌شد با تفویض وظیفه به بخش خصوصی که خود متولد و ساکن همین سرزمین‌اند و قلبشان برای سرمایه‌های ملی می‌تپد، مانع این خسارت جبران‌ناپذیر شد.

بازگشت پستی خاک‌های رنگین به هرمز؟

باز پس فرستادن خاک هرمز از طریق شبکه‌های پستی نیز ابتکاری بود که از سوی برخی مسئولان دولتی ایده‌پردازی شد. ایده‌ای که در وهله اول بسیار مورد ستایش قرار گرفت اما خیلی زود مشخص شد که آب رفته به جوی بازنمی‌گردد. کارشناسان محیط ‌زیستی توضیح می‌دهند که به دلیل تفاوت شرایط محیطی زیست‌بوم هر یک از استان‌های کشور، برگرداندن خاک ارزشمند هرمز به جزیره اگر بیشتر از ضایع کردن آن خطا باشد، کمتر از آن هم پرریسک نیست زیرا ممکن است با برگشت این خاک که مشخص نیست در چه شرایطی نگهداری شده، آفت‌هایی به جان طبیعت منطقه بیفتند که دشمن طبیعی ندارند. برای مثال، چند سال پیش حشره سفیدی در تهران بسیار زیاد شد و همه متعجب بودن که این جانور چگونه وارد تهران شده است. کارشناسان در همان سال توضیح دادند که شهرداری یک مدل توت آمریکایی را به تهران وارد کرده که با خود حشره‌ای داشته است اما در تهران، دشمن طبیعی این حشره وجود نداشت و در نتیجه این حشره تولیدمثل بسیاری کرد و زمانی که برای مبارزه با این حشره از آفت‌کش‌ها و سم‌های شیمیایی استفاده می‌شد، به‌جای از بین رفتن این آفت، کفشدوزک‌ها و باکتری‌های مفید از بین می‌رفت. چندین سال طول کشید تا بالاخره شهرداری توانست تهران را از دست این حشره نجات دهد. ماجرای بازگشت خاک هرمز هم ممکن است باعث چنین رخدادی شود. به همین دلیل هم هست که کارشناسان تاکید دارند تنها راه حفظ زیست‌بوم کشور به‌خصوص در مناطق گردشگری، وضع قوانین سفت‌وسخت بازدارنده برای ساکنان و گردشگران است.

اثر پروانه‌ای دست‌درازی به محیط‌ زیست

فرسایش خاک در همه‌جای دنیا، به‌صورت طبیعی در اثر نزولات جوی، باد و دیگر عوامل موجود در چرخه طبیعت اتفاق می‌افتد. طبیعت برای حفظ نظم و تعادل خود این چرخه را احیا می‌کند اما عاملی که باعث تسریع و تشدید پدیده فرسایش خاک می‌شود، به هیچ‌وجه قابل چشم‌پوشی نیست. اگر در اثر دخالت‌های انسانی مثلاً برای احداث بنا، عمران و آبادانی اقدام به خاک‌برداری شود، فرسایش‌ها شدت خواهد گرفت یا اگر در برخی از مناطق طبیعی، انسان بدون توجه به ملاحظات محیط‌ زیست عبورومرور کند و با وسایل نقلیه مختلف چون موتور، خودرو و آفرودها وارد طبیعت شود، فرسایش خاک را تسریع کرده است. دست‌اندازی‌های انسانی و مهندسی جریان طبیعی آب و مسدودسازی ورود آب به جلگه‌ها و دشت‌ها با هدف تامین نیاز آبی شهروندان شهرهای بزرگ یا کلان‌شهرها نیز در زمره همین عوامل مخرب جای می‌گیرند. طبعاً، خشکی سطح زمین در مناطق پایین‌دست سدها، موجب فرسایشی خارج از مقدار نرمال و طبیعی می‌شود. جریان آب و نزولات جوی به‌طور طبیعی اراضی پایین‌دست را مرطوب نگه داشته و از فرسایش و بروز ریزگردها و گردوغبار جلوگیری می‌کند؛ اما وقتی سیاست‌گذار با منحرف کردن جریان آب از یک منطقه، آن را خشک کرده و تالاب‌های آن را از بین می‌برد، در واقع خاک‌های محیط اطراف را هم خشک می‌کند. تئوری اثر پروانه‌ای توضیح می‌دهد که بال زدن یا نزدن یک پروانه که به نظر اتفاق کم‌ارزشی در طبیعت می‌آید، ممکن است چنان اثرگذار باشد که سبب وقوع یک طوفان در کالیفرنیا شود. با همین منطق و طبق آنچه توضیح دادیم می‌توان به سادگی متوجه شد که چرا مداخلاتی که طی سال‌های متوالی سیاست‌گذار در قلمرو محیط‌ زیست انجام داده است، سبب از بین رفتن منابع ارزشمند کشور می‌شود. بنابراین، حتی کوچک‌ترین اقدامات انسانی که در دل طبیعت گام می‌گذارد ممکن است به فجایعی جبران‌ناپذیر منجر شود. چه برسد به جابه‌جایی خاک یک منطقه، انداختن زباله خطرناکی مانند ته‌مانده سیگار در ساحل یا کندن لاله‌های واژگون در یک منطقه تفریحی و گردشگری.

البته نمی‌توان نقش دولت را در خرابی‌های به‌جامانده نادیده گرفت و حتی اگر قرار باشد از نظر امنیت ملی و تمامیت سرزمینی هم به مسئله محیط‌ زیست نگاه کنیم، باید بر حفظ خاک تاکید داشت. برداشت بی‌حساب‌وکتاب از منابع آب زیرزمینی، منحرف کردن مسیر آب، کشاورزی بی‌ضابطه، دامداری غیراستاندارد و توسعه ناپایدار سرزمینی همه آن چیزی است که به تشدید فرسایش منابع خاکی می‌انجامد. دولت باید هرچه سریع‌تر اقدامات لازم را انجام دهد تا روند فرسایش خاک کاهش یافته و مداخلات انسانی که به تسریع و تشدید فرسایش خاک منجر می‌شود، ممنوع اعلام شود. یکی از پیشنهادهای کارشناسان، اجرای قوانین موثر در این حوزه و همچنین وضع دستورالعمل‌ها و ضوابط ویژه با هدف محافظت از خاک است. در غیر این صورت، بسیار زودتر از آنچه فکر کنیم، دیگر کاری از دست کسی برنخواهد آمد. 

دراین پرونده بخوانید ...