شناسه خبر : 50735 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

برتری چین

پیروزی در جنگ تجاری

برتری چین

آمریکا و چین هفته‌هاست که به یکدیگر حمله می‌کنند. آمریکا محدودیت‌های صادرات فناوری را تشدید کرده و چین را به تعرفه‌های بالاتر تهدید می‌کند. در مقابل، چین تحریم‌ها و محدودیت‌هایی را بر خاک‌های کمیاب اعمال می‌کند. دو طرف ارتباطات ضعیفی با یکدیگر دارند. کاخ سفید بر این باور است که آمریکا در این آزمون اعصاب و تحمل درد دست بالاتر را دارد. اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری آمریکا، چین را «ضعیف» می‌خواند. اما واقعیت متفاوت است. چین در حال پیروزی در جنگ تجاری است. این کشور یاد گرفته است که با همان شدت و اثربخشی آمریکا به اقدامات تلافی‌جویانه روی آورد و این کار را با آزمایش قوانین تجاری فراسرزمینی خود انجام می‌دهد. به این صورت، مسیر اقتصاد جهانی را تغییر می‌دهد.

وقتی آقای ترامپ برای بار دوم به دفتر بیضی‌شکل وارد شد، بخش دفاعی سیاست او در قبال چین مبهم بود. درحالی‌که او موضعی آشکار در مورد تجارت با چین داشت. او کارزار فشاری را که در دور اول آغاز کرده بود، تشدید می‌کرد. این امر به معنای تعرفه‌های بیشتر، کنترل بیشتر تجارت فناوری‌های پیشرفته و استفاده مشتاقانه از تحریم‌ها بود. دولت آمریکا هدف مهار نیروی عظیم تولیدی چین، گرفتن امتیازهای مالی و تجاری و کند کردن توسعه فناوری آن را دنبال می‌کرد. برخی از اعضای تیم ترامپ حتی در رویای یک معامله عظیم بودند که در آن چین به اصلاح سرمایه‌داری دولتی تن می‌داد و در عوض آمریکا پایش را از گلوی آن بر می‌داشت. با گذشت شش ماه، چین به سه دلیل راحت‌تر از آمریکا نفس می‌کشد. اول، چین ثابت کرد که می‌تواند دو برابر ارعاب آمریکا تاب بیاورد و در تلافی‌جویی نیز مهارت دارد. این کشور به چیزی دست یافته است که به اصطلاح «برتری در تنش» نام دارد. برخی از منتقدان آقای ترامپ این را به ویژگی تاکو (TAKO) (به معنای ترامپ همیشه با ترس عقب می‌کشد) نسبت می‌دهند. اما می‌توان آن را انعکاسی از توانمندی، آمادگی و مهارت‌های زیربنایی چین دانست. تعرفه‌هایی که آقای ترامپ در روز آزادسازی در ماه آوریل برای چین در نظر گرفت، پس از رکود وال‌استریت برداشته شدند. اخیراً و پس از آنکه چین محدودیت‌هایی را برای صادرات خاک‌های کمیاب مورد استفاده در تولیدات دارای فناوری بالا در نظر گرفت، آقای ترامپ آن را به تعرفه‌های صددرصدی تهدید کرد، اما بلافاصله عقب نشست. تهدیدهای او برای فلج کردن چین از طریق تحریم کامل باورپذیر نیستند، چون به آمریکا هم آسیب خواهند زد. کسانی که ادعا می‌کنند چین در بحران است باید توجه کنند که امسال بورس این کشور بر مبنای دلاری 34 درصد رشد داشته که دو برابر رشد شاخص S&P500 بود. چین آموخته است که با مهارت تلافی‌جویی کند. پس از آنکه آقای ترامپ عوارض ورود کشتی‌های کانتینربر چینی به بندرهای آمریکا را بالا برد، چین هم با افزایش عوارض بندرهایش پاسخ داد. چین تهدید کرد که تحقیقات قضایی مقابله با تراست را علیه بنگاه‌های آمریکایی دیوپونت، گوگل، انویدیا و کوالکام تشدید می‌کند. امتناع این کشور از خرید دانه‌های سویای آمریکایی رای‌دهندگانی را خشمگین می‌کند که آقای ترامپ ارزش زیادی برایشان قائل است. چین سال گذشته یک بازار 12 میلیارددلاری برای کشاورزان غرب آمریکا بود و آمریکا بیشترین صادرات سویا را به چین فرستاد. برخی از اهرم‌های فشار آمریکا بر چین هنوز پابرجا هستند که از آن میان می‌توان به تحریم موتورهای هواپیما اشاره کرد، اما آقای شی سخت تلاش کرده است تا زنجیره‌های تامین چین را از وابستگی به نهاده‌های خارجی رها کند و همزمان کشورش را به بخشی جدایی‌ناپذیر از زنجیره‌های تامین دیگران تبدیل کند. آقای ترامپ می‌تواند روی کاغذ دسترسی چین به نظام بانکی دلاری را قطع کند، اما احتمالاً چنین کاری نخواهد کرد. چرا که آشفتگی ناشی از آن در بازارهای مالی به آمریکا آسیب شدیدی خواهد زد. 

در میان تمام این اقدامات تلافی‌جویانه چین با روش آزمون و خطا مجموعه‌ای جدی از هنجارهای تجارت جهانی را توسعه می‌دهد. این دومین حوزه موفقیت این کشور به شمار می‌رود که در آن قصد دارد نظامی به رهبری خود بر روی ویرانه‌های نظم تجارت لیبرال بنا کند. نظامی که با امپراتوری تعرفه‌های آقای ترامپ رقابت می‌کند. چین در حال حاضر جغرافیای تجارت خود را تغییر داده است. صادرات آن در سال منتهی به سپتامبر هشت درصد رشد داشت، درحالی‌که صادرات آمریکا در همین مدت 27 درصد کاهش یافت. تهدیدهای چین برای محدود کردن صادرات عناصر خاک‌های کمیاب نگران‌کننده‌اند؛ چرا که این کشور بر بازار این عناصر سلطه دارد و می‌تواند زنجیره‌های تامین تولیدکنندگان غربی را مختل کند. این تهدیدها از جهتی دیگر هم قابل ملاحظه‌اند، چون نشان می‌دهند چین قصد دارد یک نظام جهانی صدور مجوز به راه اندازد. این اقدام نسخه‌ای خشن‌تر از روشی است که آمریکا برای کنترل صنعت نیمه‌رساناها به کار برد. می‌توان انتظار داشت که چین در مواردی بیشتر قوانین تجارت را از نو طراحی و از جایگاهش به‌عنوان تولیدکننده پیشرفته و شریک تجاری بیش از 70 کشور جهان سوءاستفاده کند. آخرین استدلال برای پیروزی چین در جنگ تجاری آن است که این جنگ آقای شی و حزب کمونیست را قوی‌تر کرد، نه ضعیف‌تر. ناظران بیرونی به مشکلات عظیم چین از جمله وضعیت نابسامان املاک، مصرف‌کنندگان ترسو، کارآفرینان مرعوب، ظرفیت بیش‌از‌حد و تخصیص اشتباه سرمایه اشاره می‌کنند که محصول سیاست صنعتی این کشور هستند. اما از نظر بسیاری از چینی‌ها زورگویی آقای ترامپ توجیهی برای پروژه 12‌ساله آقای شی برای آماده‌سازی چین برای رویارویی با جهانی خشن و تبدیل شدن به یک ابرقدرت فنی-صنعتی فراهم می‌کند. 

انتظار می‌رود که رویکرد فناوری-ملی‌گرایی آقای شی سرعت و شدت بیشتری بگیرد. ممکن است اتفاقات زیادی برای چین رخ دهد. تغییر مسیر صادرات از آمریکا می‌تواند کشورهای بیشتری را به وضع تعرفه وادار کند. رژیم نوپای صدور مجوز چین می‌تواند کابوسی دیوان‌سالارانه برای این کشور و دیگران باشد. استفاده از قدرت اقتصادی به‌عنوان چماق می‌تواند پرخطر باشد و آمریکا هم این موضوع را درک می‌کند- سایر کشورها به‌سرعت انگیزه پیدا می‌کنند تا برای کاهش وابستگی به متنوع‌سازی و نوآوری روی آورند. اگر آقایان شی و ترامپ در کره جنوبی با یکدیگر ملاقات کنند شاید برای هر دو مناسب باشد که شکلی از تنش‌زدایی را به نمایش گذارند. آمریکا می‌تواند در ازای تعویق کنترل خاک‌های کمیاب اعمال تعرفه‌ها را متوقف کند. چین مقداری سویا خریداری کند و توافق پیشنهادی برای فروش تیک‌تاک به مالکان آمریکایی به تایید دو طرف برسد. بااین‌حال اشتباه نکنید، چشم‌انداز پیش‌رو ترک مخاصمه دو طرف نیست، بلکه دو غول متخاصم از قدرت اقتصادی‌شان به‌عنوان سلاح استفاده خواهند کرد. با وجود اینکه  چین در جنگ تجاری برنده می‌شود عقب‌نشینی از تجارت آزاد در نهایت همگان را بازنده می‌کند. 

دراین پرونده بخوانید ...