منفعت بحران
آیا وضعیت اقتصاد ایران را میتوان با ایده پادشکنندگی توضیح داد؟
اقتصاد ایران، سالها نوسانهای عجیبوغریبی را پشت سر گذاشته است. هر بار تا مرز فروپاشی پیش رفته، اما باز هم از مرز بازگشته و به روند خودش ادامه داده که شگفتی دیگر را به نام خودش ثبت کند. شگفتانگیزترین رخداد اقتصادی ایران در ماههای گذشته، تغییر سیاستهای اقتصادی در روزهای اوج جنگ 12روزه ایران و رژیم صهیونیستی بود. هنوز چهار روز از آغاز جنگ و حمله اسرائیل به مراکز حساس نظامی و غیرنظامی ایران نگذشته بود که سیدعلی مدنیزاده، وزیر اقتصاد دولت مسعود پزشکیان، با اعتماد نمایندگان مجلس، بیستمین وزیر اقتصاد لقب گرفت. او که اقتصاددان دهه شصتی است و در مکتب شیکاگو دکترای اقتصاد را دریافت کرده، از همان ابتدا تلاش کرد رخدادهای اقتصادی ایران را در قالب تئوریهای اقتصادی موردبحث قرار دهد. آنچه در ماههای گذشته بیش از هر موضوع دیگری از وزیر امور اقتصاد و دارایی به چشم میآید، استفاده از مفاهیم روز اقتصاد سیاسی در نوع اقدامات و ارزیابیهای تحلیلی از وضع اقتصادی ایران است. اندکی پس از آنکه شرایط پساجنگی ایران به حالت عادی برگشت، مدنیزاده از اتخاذ رویکردهای چهارگانه برای بهبود شرایط اقتصادی ایران صحبت کرد. او تداوم خدماترسانی، ایجاد سپر اقتصادی، همدلی بین دستگاهی و حرکت به سمت نظام غیرمتمرکز را از جمله این رویکردها دانست. آنچه بیش از هر موضوع دیگری صحبتهای وزیر اقتصاد را خاص جلوه داد، استفاده از مفهوم «پادشکنندگی» بود. مفهومی که پیش از این و با کتاب «پادشکننده: آنچه از بینظمی بهره میبرد» نوشته نسیم نیکلاس طالب، اقتصاددان لبنانی-آمریکایی پایش را به ادبیات سیاسی و اقتصادی جهان باز کرده بود. او این موضوع را در فرآیندهای اقتصادی ایران بازنشانی کرد و توانست مفهوم پادشکنندگی را با بهترین حالت ممکن در بدنه دولت تثبیت کند. «پادشکنندگی وضعی است که وقتی به ما شوک وارد میشود، اقداماتی را در پیش میگیریم و اصلاحاتی را انجام میدهیم که وضعمان بهتر از قبل از ورود به شوک است. مثل وضع بدن در زمان بیماری و اتفاقاتی که در بدن میافتد و نسبت به آن بیماری مصونیت پیدا میکنیم. پس از آنکه جنگ 12روزه آغاز شد، به این نتیجه رسیدیم که به سمت اصلاحاتی که همواره علاقهمند به انجام آنها در حوزه اقتصادی بودهایم حرکت کنیم. نمونه آن، موضوع ۲۴ساعته شدن گمرکات بود که با هماهنگی سازمان استاندارد، سایر نهادها، بانکها و سازمان بنادر با حرکت دستهجمعی در زمان جنگ محقق شد و تلاش بر این است که این موضوع ادامه یابد.» هر چند فضای پرالتهاب روزهای پس از جنگ اجازه نداد صحبتهای علی مدنیزاده بیشتر موردتوجه قرار گیرد، اما تکرار آن پس از گذشت چهار ماه از جنگ، سبب شد رویکردهای متفاوت و نوآورانه مدنیزاده، بار دیگر در صدر فهرست توجه رسانهای قرار گیرد. اینبار او در حاشیه صد و سی و دومین نشست شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی سخن میگفت و با تاکید بر رویکرد پادشکنندگی به جای تابآوری صرف، از برنامه دولت برای شناسایی و رفع ریشهای شکنندگیهای ساختاری اقتصاد خبر داد که نظامی کارآمد ایجاد شود. «برخلاف دیدگاههایی که فقط بر تابآوری تاکید دارند، ما بر این باوریم که باید پادشکنندگی را در دستور کار قرار دهیم. به این معنا که شکنندگیهای ساختاری را شناسایی و رفع کنیم. همچنین به جای تحمل مشکلات، باید با اصلاح ساختارها، موانع را بهصورت ریشهای برطرف کنیم که نظام اقتصادی کارآمد شود.» با صحبتهای وزیر اقتصاد، به نظر میرسد اقتصاد ایران وارد فضای علمی شده است. فضایی که هم به شوکهای اقتصادی نگاه فرصتمحور دارد و هم تلاش میکند اقتصاد را به سمت صحیح هدایت کند.
راهبردهای جذاب
پادشکنندگی به مفهوم اساسی و قابل استناد در حوزه اقتصاد سیاسی کشورها تبدیل شده است. نسیم نیکلاس طالب، متخصص آماری که در عین فیلسوف بودن، اقتصاددان هم هست، با مصداقهای فراوان، پادشکنندگی را وارد ادبیات اقتصادی کشورها کرده که براساس تئوریهای مختلف از آن بهرهبرداری کنند. اصل حرف پادشکنندگی این است که جامعهها، نظامها، نهادها، سازمانها و حتی افراد، نهتنها در برابر چالشهایی همانند بینظمیها، نوسان، شوکها یا بحرانها نمیشکنند، بلکه، حتی از این چالشها سود میبرند و ممکن است قوی شوند. آنچه نسیم نیکلاس طالب بر آن تاکید دارد، سه موضوع شکنندگی، مقاومت یا تابآوری و پادشکنندگی است. او نظامهایی را که با شوکها آسیب میبینند و نابود میشوند، در دسته شکنندهها قرار میدهد. در کنار این دسته، دسته مقاومها یا تابآورها قرار میگیرند. این دسته، نظامهایی هستند که در برابر شوک مقاومت میکنند و به وضع اولیه بازمیگردند. طالب در این دسته، دیوار بتنی را مثال میزند: «دیوار بتنی ضربه میخورد، اما نمیشکند. در واقع، مقاوم است و در برابر شوک، مقاومت میکند.» در مقابل دو دسته نخست شکنندهها و مقاومها، پادشکنندهها قرار میگیرند. این دسته شامل نظامهایی است که بر اثر وارد شدن شوک، بهتر میشوند. کسبوکارهایی که از بحرانهای کوچک آسیب میبینند، اما یاد میگیرند و نوآور میشوند، در این دسته جای میگیرند. قانون حاکم بر دسته پادشکنندهها، یک تبصره هم دارد: «شوکها نباید بزرگ و نادر باشند. بلکه لازم است بهصورت کوچک و مستمر به سیستم شوک وارد کنند. در چنین صورتی، بینظمی و تصادف بهعنوان بخش جداییناپذیر طبیعت زندگی، از سوی سیستمی که پادشکنندگی دارد بهعنوان فرصت رشد در نظر گرفته میشود و جایگاهش را بهعنوان تهدید از دست میدهد. در چنین شرایطی است که سیستم پادشکننده، نهتنها از بین نمیرود، بلکه هر روز قویتر میشود.» نظریهای که نیکلاس طالب ارائه میکند، ریشههای محکمی در مفهوم طبیعت و زندگی دارد. او از سیستم ایمنی بدن در رویارویی با واکسنها که همان ویروسهای ضعیفشده هستند، بهعنوان یکی از شوکها نام میبرد. «ضربالمثل قدیمی چیزی که تو را نَکُشد، قویترت میکند، ریشه در همین موضوع دارد. این ضربالمثل، خلاصه شهودی پادشکنندگی است.» این اقتصاددان لبنانیـآمریکایی جنبه نقادانه تئوریاش را حفظ کرده و به انتقاد از سیستمهای مدرن میپردازد. براساس باور او، نظامهایی که پیچیدهاند و عملکردشان در گرو نوعی تنظیمات غیرانعطافپذیر قرار میگیرد، شکنندهاند. «بانکهای بزرگ با بیمه شدن در برابر بحرانها، شکننده میشوند و اقتصاد را به خطر میاندازند. نظامهایی مثل بازارهای سنتی یا جوامع قومی و قبیلهای که غیرمتمرکزند، خاصیت پادشکنندگی دارند.» مفهوم پادشکنندگی برای عملی شدن، نیازمند استراتژیهای مهم است که باید از سوی سیستمها و افراد به کار گرفته شود. یکی از این استراتژیها، تنوع گزینههاست. «اگر سیستمها و افراد برای واکنش به شوکها گزینههای پرتعداد داشته باشند، میتوانند بهتر در برابر شوکها مقاومت کنند و خودشان را بهبود دهند.» خودداری از دخالت بیش از ظرفیت در امور یکی دیگر از این استراتژیهاست. این استراتژی به افراد و سیستمها اجازه میدهد با واردکردن خودخواسته، آگاهانه و کنترلشده شوکهای کوچک، عملکرد مجموعه را بهینه کنند. و مهمتر از همه، ریسکپذیری مثبت، سومین استراتژی به شمار میرود که لازم است سیستمها برای قدرت گرفتن از پادشکنندگی آن استفاده کنند. تمرکز روی سودهای نامنظم و نامتقارن در این شرایط جواب میدهد. در این زمینه، افراد باید به ضررهای کوچک تن دهند که سودهای بزرگ به دست بیاورند.
اقتصاد سیاسی
اقتصاد، اصل ریاضی و شرایط آزمایشگاهی دارد. سیاست، سرسختی اقتصاد را میشکند و مفاهیم جدیدی را ایجاد میکند. اقتصاد سیاسی، همه عوامل را در نظر میگیرد که تاثیر رخدادها و اتفاقات را بر تئوریها و نظریهها واکاوی کند و راهکارهای جذاب ارائه دهد. نسیم نیکلاس طالب هر چند در ابعاد اقتصادی، اقتصاد را یک سیستم طبیعی میداند که از بینظمی سود میبرد، اما در مقابل، تاکید دارد بینظمیها نباید تیشه به ریشه اقتصاد بزنند و آن را بهصورت کامل از میان بردارند. زمانی که اقتصاد سیاسی با پادشکنندگی ترکیب میشود و مفهوم «اقتصاد سیاسی پادشکنندگی» را ایجاد میکند، تعامل مستقیم با قدرت و بازار برقرار میکند. سیاستهای دولتی در اقتصاد، دشمن پادشکنندگیاند و سبب میشوند سیستمها بیش از پیش شکننده شوند. «تصمیمگیران باید خطر را بپذیرند که از انتقال شکنندگی به جامعه جلوگیری شود. بدون رعایت این اصل، مدیران، سیاستمداران و اقتصاددانان، زیانها را به جمعیت مالیاتدهنده منتقل میکنند و سود را برای خودشان در نظر میگیرند.» براساس توصیفها و تعابیری که طالب مطرح میکند، دولتهای بدهکار، شکنندهترین ساختارهای اقتصادی را دارند. بدهیهای دولتی اقتصاد را نابود و اعتبار سیاسی نظام حکمرانی را نیز خدشهدار میکند. سیستمهای پادشکننده بر انعطافپذیری در واکنشها تاکید دارد. دولتها و کشورهای بدهکار باید تمرکزشان را بر بازپرداخت بدهیها بگذارند. در چنین شرایطی، واکنشهای انعطافپذیر به شوکها شکل نمیگیرند. دخالتهای دولت در سیستمهای اقتصادی، مشکل بزرگ دیگری است که سبب شکنندگی کشورها میشود. «جنگلی که آتش گرفته را در نظر بگیرید. خاموش کردن آتشهای کوچک اقتصاد از سوی دولت مثل نجات بانکها، سوخت لازم را برای آتشفشان فراهم میآورد. دخالت دولت در اقتصاد سیاسی به رویداد نادر و ویرانگر تعبیر میشود. این در شرایطی است که دولت باید به جای اضافه کردن سیاستها، عناصر شکننده را حذف کند. نهادهای قدیمی همانند بازارهای سنتی دوام بیشتری دارند زیرا در طول زمان، آزمونشان را پس دادهاند، اما نهادها و فرآیندهای مدرن هنوز در پیچوخم اماواگر قرار دارند و ممکن است شکنندگی بالا داشته باشند.» نیکلاس طالب، اقتصاد سیاسی را میدان جنگ در نظر میگیرد. «در این جنگ، قهرمانان پادشکننده در مقابل شکنندهها قرار میگیرند. سربازهای جنگجو در برابر بوروکراتهای گریزان از ریسک، بدون سربازها، دموکراسی شکننده میشود زیرا پیشبینیهای اقتصادی موجب تحمیل ریسک میشوند و هیچ سودی همراه ندارند.» آنچه بیش از پیش سبب میشود اقتصاد سیاسی با پادشکنندگی ارتباط مستقیم برقرار کند، پیامدهای عملی ساخت سیستمهای پادشکننده است. او توصیه میکند که اقتصاددانان باید پیشبینی را رها کنند و به خلاقیتها توجه داشته باشند. «اگر مدیران بانکی با ورشکستگی شخصی روبهرو شده باشند، سبب میشود ساختار از مداخلهگری نجات پیدا کند. در نتیجه، اقتصادهای کوچک محلی با خلاقیتهای کوچک و مستمری که به خرج میدهند، زیانها را جبران میکنند.» نظریه پادشکنندگی نسیم نیکلاس طالب را میتوان دعوت جدی برای بازاندیشی در اقتصاد سیاسی دانست. این دعوت تمرکز را بر کارایی قرار داده و مداخلهگری را کاهش میدهد. همچنین لازم است گزینههای جدید و متنوع در کارکردهای اقتصادی جدی گرفته شود و روی آنها سرمایهگذاری انجام شود.
پادشکنندگی ایرانی
اقتصاد ایران، مفهوم عمیق پادشکنندگی را بهتر نشان میدهد. اقتصادی که در دهههای گذشته تحریمها، نوسانهای ارزی، چالشهای ساختاری و ناترازیهای متعدد را تجربه کرده، اکنون شرایطی را از سر میگذراند که کمتر کشوری چنین تجربهای را دارد. شوکهای کوچک مستمر و متعدد همانند بینظمیهای روزمره در بازارهای مختلف، آشفتگیها و ناهمگونیهای سیاسی که با اقتصاد در هم آمیخته میشوند و چرخههای کارآفرینی که با تغییر سیاستها و قوانین به مرز نابودی رسیدند، سبب شدهاند اقتصاد ایران تجربه جدیدی از پادشکنندگی داشته باشد. انزوای ناشی از تحریمها، شوکی بزرگ محسوب میشود که بهتنهایی میتواند اقتصاد هر کشوری را با پدیده شکنندگی روبهرو کند. شوک بزرگ، شوکهای کوچکتر را بهدنبال دارد که هر کدام به تنهایی میتوانند اقتصاد کشورهای دیگر را فلج کنند. کاهش شدید ارزش ریال در برابر ارزهای بینالمللی، افزایش تورم و کاهش صادرات غیرنفتی از جمله شوکهای بزرگی هستند که در دل ابرشوک تحریمها جای گرفتهاند. با وجود این، شکوفاییهایی در اقتصاد ایران شکل گرفته که سبب شده شکنندگی تبدیل به پادشکنندگی شود. بهکارگیری راهکارهایی برای توسعه اقتصاد دانشبنیان، یکی از اصلیترین اقداماتی است که سبب شده اقتصاد ایران از شکنندگی فرار کند. استارتآپهایی که فناوری را توسعه میدهند، بسترهای رشد اقتصاد در عین انزوای بینالمللی را فراهم میآورند. شرکتهای دانشبنیان متعددی که در حوزههای مختلف و بهویژه فناوری و کشاورزی فعالیت میکنند، با استفاده از نوآوریهای بومیسازیشده، جریانهای نقدینگی و سرمایهگذاری را هدایت میکنند. حوزههایی که شرکتهای دانشبنیان در آنها فعالاند هر کدام دستخوش تغییرات، تهدیدها و چالشهای فراوانیاند. حوزه کشاورزی که بخشی از شرکتهای دانشبنیان در آنها فعال شدهاند، با خشکسالی و ممنوعیت واردات دستوپنجه نرم میکند. تولیدکنندگان تکمحصولی که بهشدت نیازمند یارانههای دولتی هستند، درصورتیکه حتی سهمیه آب دولتی دریافت نکنند، با مشکل روبهرو میشوند. اما راهکار دیگری مفهوم پادشکنندگی را بهصورت جدی مورد تاکید قرار میدهد. «درصورتیکه سهمیههای یارانهای از آب گرفته تا کود و بذر و موارد دیگر از طریق تعاونیهای محلی اختصاص یابد، بخشی از زیانهای ناشی از بیثباتی جبران میشود.» شبکههای آبرسانی با استفاده از قنات، از جمله راهکارهایی به شمار میروند که نظامهای محلی ایران برای جلوگیری از شکنندگی مورد استفاده قرار دادهاند. روی دیگر سکه، جایی که بخش بانکی با وامهای عقبافتاده بیش از معمول روبهرو شده، استعداد شکنندگی زیادی وجود دارد. گزینههایی همانند سرمایهگذاری مشترک بانکها برای ارائه تسهیلات و ارائه اعتبارهای بانکی به شرکتهای طرف قرارداد، رویکردهای جایگزینیاند که سبب میشود شبکه بانکی از شکنندگی به پادشکنندگی گذر کند. صنایع هم وضع مطلوبی ندارند. در شرایطی که به دلیل تحریمها، استفاده از مواد اولیه مرغوب و مطلوب در تولید تجهیزات و قطعات با مشکل روبهرو شده، فعالان حوزه تولید را مجبور کرده است به سمت راههای جایگزین بروند. استفاده از نوآوری، هر چند در ابتدای مسیر با شکست روبهرو میشود، اما سبب میشود اقتصاد در تامین نیازهای اولیه صنعتی، موفقیتهایی را تجربه کند. قطعهسازی یکی از این صنایع است که توانسته خاصیت پادشکنندگی را ایجاد کند. این صنعت به جای واردات قطعات و تجهیزات به سمت تولید داخلی پیش رفته و توانسته بخش زیادی از قطعات موردنیاز را در اختیار خودروسازان قرار دهد. بیکاری، یکی دیگر از جنبههایی است که سبب میشود فشارهای شکنندهای بر اقتصاد ایران وارد شود. براساس نظریه پادشکنندگی نسیم نیکلاس طالب، تسهیلات کوچکی که در قالب اجرای طرحهای کارآفرینی کوچک از سوی دولت ارائه میشود یا کمکهای بلاعوضی که در اختیار برخی استارتآپها و مجموعههای اقتصادی کوچک قرار میگیرد، زیانهای کوچکی است که سبب میشود کارآفرینان جوان، تجربه کسب کنند و سودهای بزرگی بر پایه این تجربهها بهدست آید که موجب بهبود شرایط اقتصادی و اشتغالزایی شود.

شوکهای اقتصاد
کتاب پادشکننده نسیم نیکلاس طالب در سال 1391 منتشر شد. هفت سال بعد، علیاصغر سعدآبادی، استادیار پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی تهران و همکارانش، پژوهشی انجام دادند که بر لزوم تثبیت مفاهیم پادشکنندگی در اقتصاد ایران تاکید داشت. نتایج این پژوهش طی مقالهای با عنوان «طراحی و تبیین مدل پایش ضدشکنندگی اقتصادی برای نیل به اقتصاد مقاومتی» در مجله مطالعات مدیریت دولتی ایران منتشر شد که چهارچوب مشخصی در حوزه تحلیلی برای تعریف مفهوم پادشکنندگی در اقتصاد ایران ارائه داد. در این پژوهش از نظر 21 صاحبنظر حوزه اقتصاد، سیاست و مدیریت دولتی استفاده شد تا الگویی طراحی شود که بهعنوان ابزار نظارتی، سیاستگذاران اقتصادی و سیاسی ایران را یاری کند تا با ارزیابی بخشهای اقتصادی، سیاستهایی برای تقویت پادشکنندگی تدوین کنند. مفهوم پادشکنندگی در این پژوهش، نهتنها بهعنوان ایده نظری، بلکه بهعنوان الگوی عملی برای اقتصاد مقاومتی در نظر گرفته شده بود. این مدل نظری زمانی مطرح شد که اقتصاد مقاومتی، سیاست رسمی ایران برای مقابله با فشارهای اقتصادی در نظر گرفته میشد. هر چند مفاهیم مطرحشده در مقاله علیاصغر سعدآبادی و همکاران به شکل مستقیم به نظریه پادشکنندگی نسیم نیکلاس طالب اشاره نکرد، اما همخوانی نزدیکی با نظریه او داشت. «نظام اقتصادی ایران، به شکلی سازماندهی شده که از بینظمی و شوکها نهتنها آسیب نمیبیند، بلکه از آنها سود میبرد و ظرفیتهایش را بهینه میکند.» این مقاله در بخشی از رویکردش، کمبودهای مهم موجود در اقتصاد ایران را موردبررسی قرار داده است. «اقتصادی که با مشکلات متعددی همانند وابستگی به نفت، تورم مزمن و شوکهای ژئوپولیتیک روبهرو است، شاخصهای نظارت بر پادشکنندگی را در اختیار ندارد.» بر همین اساس، نویسندگان به این نتیجه رسیدهاند اقتصاد مقاومتی بهعنوان الگوی مطلوب برای ایران نیازمند دستیابی به پادشکنندگی است که اقتصاد ایران را از حالت شکنندگی خارج کند. در این مقاله، معنای پادشکنندگی اقتصادی مطابق با تنظیم منابع و ظرفیتها بهگونهای تعبیر شده که احتمال آسیب دیدن آنها به حداقل برسد و همزمان، دستاوردهای مثبت از چالشها بهدست آید. این مفهوم فراتر از تابآوری است. جایی که تابآوری فقط به حفظ وضع موجود میپردازد، اما پادشکنندگی بر بهبود و رشد از طریق اختلالها تاکید دارد. حوزه اقتصادی شاخصهایی همانند تنوعبخشی به درآمدها از طریق کاهش وابستگی به نفت، کارایی زنجیره تامین و نوآوری مالی را مورد تاکید قرار داد. در ابعاد اجتماعی و سیاسی، بر ظرفیتهای انسانی، اعتماد اجتماعی و انعطافپذیری نیروی کار تاکید شده است. موضوع همانند ثبات نهادی، سیاستهای ضدشوک و هماهنگی بین سازمانی نیز بهصورت جدی مطرح شده است. نویسندگان، پادشکنندگی را اقداماتی تعریف کردهاند که اقتصاد آسیبپذیر ایران باید اجرا کند که آسیبپذیری را کاهش دهد. «در چنین شرایطی، نظام اقتصادی ایران از شوکهای خارجی همانند تحریمهای بینالمللی نهتنها جان سالم به در میبرد، بلکه از آنها برای بازسازی ظرفیتها استفاده میکند. پیشنهاد میشود با استفاده از تنظیم منابع (همانند سرمایهگذاری در بخشهای غیرنفتی) احتمال ضربه کم شود اما همزمان، نوآوری بهبود یابد که تنوع اقتصادی در ایران شکل گیرد.» عمق صحبتهای علی مدنیزاده نیز به همین محتوای مطرحشده در مقاله اشاره دارد: «تبدیل تهدیدها به فرصتهای رشد پایدار ضروری است. نظارت بر شاخصها برای شناسایی نقاط ضعف و تقویت گزینهمندی همانند سرمایهگذاری در فناوریهای بومی باید موردتوجه قرار گیرد.» هر چند در این مقاله نیز تاکید شده است که اگر الگوی مشخصی برای پادشکنندگی اقتصاد ایران مطرح نشود، همچنان سایه شکنندگی بر سر آن سنگینی میکند. با اجرای طرح راهبردی پادشکنندگی، میتوان به رشد پایدار دست یافت.» تقویت اعتماد عمومی برای پذیرش ریسکهای مثبت یکی از راهکارهایی است که در مقاله موردتاکید قرار گرفته، اما درعینحال که دادههای کمی را ارائه نمیکند، اما ظرفیتهای مختلف برای ایجاد الگوی کاربردی برای مقابله با بحرانها را موردبررسی قرار داده است.

روح ایرانی
«پادشکننده» واژه ایرانی، ترکیبی و ساختهشده بر مبنای مفهومی است که نسیم نیکلاس طالب در کتابش ارائه میدهد. مینا صفری که این کتاب را برای نخستینبار به فارسی ترجمه کرده و متن روان و خواندنیاش، تاثیر زیادی روی فراگیری مفهوم پادشکنندگی در ایران داشته، پیش از اینکه به ماهیت اثرگذاری پادشکنندگی روی اقتصاد ایران اشاره کند، موضوع را از نظر لغوی موردبررسی قرار میدهد. آنگونه که صفری به «تجارت فردا» میگوید، نسیم نیکلاس طالب به عمد واژهای ابداع کرد که پیشتر در هیچ زبانی وجود نداشت: «او میخواست موضوعی فراتر از تابآور یا مقاوم را نشان دهد. در فارسی، معادلهای اولیهای همانند ضدشکننده یا ناشکننده وجود داشتند، اما به دلیل بار معنایی محدود، روح ایده این اقتصاددان را منتقل نمیکردند؛ بر همین اساس، «پادشکننده» از این نظر انتخاب شد که «پاد» همزمان هم معنای ضد و بازدارنده دارد و هم نشانه نیرویی است که از درون در برابر فشارها رشد میکند. ترجمه این مفهوم دشوار بود، چون طالب از آن نه فقط در سطح فنی، بلکه در سطح فلسفی، زیستی و فرهنگی هم استفاده میکند. یعنی پادشکنندگی را نوعی شیوه بودن یا زیست در جهان میداند، نه فقط ویژگی برای نظامها.» با این توضیحاتی که از سوی مترجم کتاب پادشکننده ارائه شد، تطبیقپذیری ایده طالب با اقتصاد ایران بهتر انجام میشود. مینا صفری در عین اینکه به تاکیدهای نویسنده کتاب اشاره میکند، به آنچه میتوان به آن نسبت داد، هم بیتفاوت نیست. «طالب میگوید سیستمهای پادشکننده از شوکهای کوچک برای یادگیری و بازسازی استفاده میکنند، درحالیکه نظامهای شکننده، با هر شوک غیرمنتظرهای فرو میریزند. اقتصاد ایران در سالهای گذشته زیر فشار تحریمها و نوسان مداوم بوده، اما واکنش آن همیشه پادشکننده نبوده است. برای پادشکننده شدن، باید یاد بگیریم چگونه از بحرانها بازخورد دریافت کنیم. برای مثال، کاهش وابستگی به نفت، تقویت صنایع دانشبنیان و کوچکسازی ساختارهای دیوانسالار که طالب بهشدت روی آنها تاکید دارد، گامهایی در جهت یادگیری هستند. تحریمها اگر بهدرستی درک شوند، میتوانند همانند «استرسهای مفید» عمل کنند. شوکهایی که ساختار را وادار به رشد در جهت جدید میکنند. مثل هیدرا، همان جانور آبزی کوچکی که طالب آن را مثال میزند و میگوید اگر یک سرش را قطع کنی دو سر تازه درمیآورد.» نکته مهم این است که مترجم کتاب تلاش میکند مصداقها را مبتنی بر اقتصاد ایران ارائه دهد و رویکردهای جدید را پیشروی پدیده پادشکنندگی در اقتصاد باز کند. «این مثالها معدود و پراکندهاند اما میتوان مواردی را در نظر گرفت. یکی از نمونههایی که میتوان به آن استناد کرد، رشد استارتآپها و شرکتهای فناوری در سالهای تحریم است. با وجود محدودیتهای شدید واردات و دسترسی به پلتفرمهای خارجی، بسیاری از جوانان کارآفرین راهحلهای بومی ساختند. این راهحلها از دل محدودیت سر برآوردند و میتوان گفت که نوآوری متولد شد. آنچه در این قالب شکل گرفت، همان رفتاری است که در قالب پادشکنندگی صورت میگیرد. در سطح اجتماعی هم، در زمانها و مکانهایی که ساختارهای دولتی و سازمانهای بزرگ نمیتوانستند چابک عمل کنند و کارآمد باشند، همیاری محلی شکل گرفت و شبکههای غیررسمی بهصورت منعطف عمل کردند. جامعه ایرانی بارها نشان داده که در نبود ساختارهای رسمی کارآمد، میتواند خودش را بازآرایی کند. این شکل از خودسازماندهی یکی از نشانههای پادشکنندگی است.»
حرف درست
تطبیق مواردی که از سوی نسیم نیکلاس طالب درباره پادشکنندگی مطرح شده با برداشتی که سیاستمداران و سیاستگذاران کنونی ایران در حوزه اقتصاد از آن صحبت میکنند، ممکن است متفاوت باشد. این تفاوت، در پژوهشهای علمی که پیش از این درباره مقاومسازی اقتصاد ایران از سوی پژوهشگران و صاحبنظران اقتصادی انجام شده است نیز به چشم میآید. مینا صفری، مترجم کتاب پادشکننده تاکید دارد که در تطبیق برداشت از نظرات نسیم نیکلاس طالب، نباید دچار شعارزدگی شویم. «بهصورت کلی اتفاق خجستهای است که مفاهیم نظری از دل کتابهای فلسفه ریسک و پیچیدگی وارد سیاستگذاری اقتصادی میشوند. اما باید دقت کنیم که پادشکنندگی تبدیل به شعار نشود. در دیدگاه طالب، پادشکنندگی حاصل تصمیمهای هوشمندانه کوچک و غیرمتمرکز است و نه برنامههای کلان از بالا به پایین. در مجموع، طالب با رویکرد دولت متمرکزی که تمام سیستمها و ساختارهای اقتصادی را کنترل میکند، مخالف است. اگر دولت بخواهد پادشکنندگی را «مدیریت» کند، در واقع از منطق پادشکنندگی فاصله گرفته است، چون این مفهوم بهنوعی بر آزادی خطا، یادگیری از شکستهای جزئی و کاهش تمرکز قدرت و تصمیمگیری استوار است. بنابراین استفاده از این مفهوم در سطح سیاست، فقط زمانی با روح نظریه طالب همخوانی دارد که دولت نقش خودش را از کنترلکننده به توانمندساز تغییر دهد.» او البته به این موضوع هم اشاره میکند که برای حرکت اقتصاد ایران به سمت پادشکننده شدن، نوعی تغییرات ساختاری یا فرهنگی نیز ضروری به نظر میرسد. «پادشکنندگی قبل از هر چیز به تغییر در ذهنیت نیاز دارد. در فرهنگی که شکست را شرمآور میداند، نوآوری و تجربهگرایی مجال رشد نمییابد. بر همین اساس، باید فضایی ایجاد شود که افراد و بنگاهها بتوانند شکستهای کوچک را تجربه کنند، بدون اینکه از سیستم حذف شوند. برای مثال فرهنگ «زود شکست بخور، زیاد شکست بخور» در محیط نوآور سیلیکونولی بازتاب این اندیشه است که پادشکنندگی از دل شکستهای کوچک و سریع بهدست میآید. ما بهطور معمول از آزمون و خطا میترسیم، درحالیکه بدون شکستهای خُرد، هیچ یادگیری پایداری رخ نمیدهد.» مینا صفری به تاکید نویسنده کتاب پادشکننده هم اشاره میکند که میتواند بهعنوان چراغ راه سیاستگذاران اقتصادی ایران در نظر گرفته شود. «به نظر طالب، دولت به جای حمایت از سازمانهای بزرگ برای اینکه ورشکست نشود، باید به حمایت از کارآفرینها و آزمایشهای نوآورانه بپردازد. همچنین ساختاری ایجاد شود که افراد دارای مسئولیت، در ازای تصمیمی که میگیرند پاسخگو باشند. به اصطلاح پوست در بازی داشته باشند که نتوانند زیان بزرگی وارد آورند، بدون اینکه خودشان صدمه ببینند یا مجازات شوند.» او همچنین ایجاد شبکههای کوچک و انعطافپذیر را برای اقتصادی با ویژگیهای ایران ضروری میداند. «در سطح ساختار اقتصادی، تمرکززدایی، کاهش وابستگی به تصمیمهای دولتی و ایجاد شبکههای کوچک و انعطافپذیر حیاتی است. اقتصاد پادشکننده مثل اکوسیستم پر از بازیگران متنوع که ممکن است سقوط کنند، اما کل ساختار از دل آن تنوع زنده میماند و رشد میکند. به نظر طالب تنوع ارگانهایی که فعالیت میکنند و شکست میخورند و در پارهای اوقات از سیستم حذف میشوند به بقا و پایداری کل ساختار کمک میکند.» با بررسی آنچه نسیم نیکلاس طالب در کتاب پادشکننده مطرح میکند و صحبتهایی که سیدعلی مدنیزاده، وزیر اقتصاد و امور دارایی ایران، به زبان آورده، میتوان به این نتیجه رسید که هر چند طالب در کتابش بر تصمیمهای کوچک، غیرمتمرکز و مبتنی بر آزادی خطا تاکید دارد، اما برداشت علی مدنیزاده، وزیر اقتصاد، بر جایگزینی تابآوری با پادشکنندگی برای تبدیل چالشهای خارجی همانند تحریمها به فرصتهای ساختاری تمرکز دارد. مدنیزاده پادشکنندگی را کلیدی برای رفع نواقص و تقویت اقتصاد توصیف کرده و از برنامههایی برای شناسایی شکنندگیهای ریشهای خبر داده که نوعی همخوانی معنایی با ایده طالب در سود بردن از بینظمیها دارد. اما آنچنان که مینا صفری، مترجم کتاب نیز هشدار میدهد، خطر شعارزدگی وجود دارد: «پادشکنندگی طالب، مخالف برنامههای کلان از بالا به پایین است و بر پاسخگویی شخصی تصمیمگیران و تنوع اکوسیستم شامل شبکههای کوچک و انعطافپذیر استوار است.» بر این اساس میتوان تاکید کرد که اگر سیاستگذاریها آنگونه که وزیر اقتصاد و امور دارایی بر مردمیسازی اقتصاد و تامین مالی زنجیرهای تاکید دارد، با روح ایده نسیم نیکلاس طالب همسو شود، اقتصاد ایران از بحرانها بهعنوان کاتالیزور رشد پایدار بهرهبرداری میکند. این تحول، نهتنها وابستگی به نفت را کاهش میدهد، بلکه شبکهای انعطافپذیر و ضدشکننده ایجاد میکند که از تنوع و یادگیری مداوم تغذیه کند. اما بدون تغییرات فرهنگی و ساختاری، پادشکنندگی به شعاری توخالی تبدیل میشود. فرصتی ازدسترفته برای «منفعت بحران».