شناسه خبر : 50430 لینک کوتاه

رمزگشایی از بازارها

کدام کتاب‌های اقتصادی بیشتر بازار دارند؟

 

زهرا تهرانی / نویسنده نشریه 

86کتاب‌های اقتصادی جایگاهی منحصربه‌فرد و تاثیرگذار در فرهنگ فکری جهانی دارند. اگرچه ممکن است این کتاب‌ها نتوانند با جذابیت بازار انبوه کتاب‌های داستانی یا خودیاری رقابت کنند، اما محبوبیت آنها هم کم نیست؛ به‌ویژه در میان دانشجویان، متخصصان، سیاست‌گذاران و خوانندگان کنجکاوی که به دنبال درک نیروهایی هستند که جهان ما را شکل می‌دهند. محبوبیت ادبیات اقتصادی نه‌تنها اهمیت آکادمیک آن، بلکه ارتباط آن با زندگی روزمره، از امور مالی شخصی گرفته تا بحران‌های جهانی را نیز نشان می‌دهد. یکی از دلایلی که کتاب‌های اقتصادی همچنان به‌طور گسترده خوانده می‌شوند، توانایی آنها در توضیح سیستم‌های پیچیده به روش‌های قابل فهم است. کتاب‌هایی با عنوان‌هایی مانند «فریکونومیکس» نوشته استیون لویت، اقتصاددان آمریکایی برنده جایزه بیتس کلارک و استفان دابنر، روزنامه‌نگار و پادکستر معروف آمریکایی یا «تفکر، سریع و کند» اثر دنیل کانمن، اقتصاددان، با ترکیب داستان‌سرایی و بینش اقتصادی، به میلیون‌ها خواننده رسیده‌اند. این کتاب‌ها نشان می‌دهند که چگونه تفکر اقتصادی می‌تواند جنبه‌های غیرمنتظره رفتار انسان را روشن کند، اینکه چرا مردم تقلب می‌کنند، چگونه انگیزه‌ها به بار می‌نشینند، یا چرا تصمیمات مالی غیرمنطقی می‌گیریم؟ پاسخ این پرسش‌ها برای مخاطبان گسترده‌ای جذاب هستند و مردم به‌دنبال این موضوعات هستند. موفقیت این کتاب‌ها بیانگر آن است که اقتصاد، هنگامی که به‌گونه‌ای جذاب عرضه شود، می‌تواند هم سرگرم‌کننده و هم آموزنده باشد. کتاب‌های دانشگاهی مانند «اصول اقتصاد» نوشته گریگوری منکیو یا «اقتصاد پایه» تالیف توماس ساول، همواره در صدر پرفروش‌ترین کتاب‌های درسی در سراسر جهان جای دارند. این کتاب‌ها در دانشگاه‌های سراسر قاره‌ها تدریس می‌شوند و به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شده‌اند. محبوبیت این کتاب‌ها ناشی از شفافیت، ساختار و ارتباط آنها با آموزش اقتصاد بنیادی است. برای دانشجویان و مربیان، این کتاب‌ها ابزارهای ضروری برای درک عرضه و تقاضا، ساختارهای بازار و سیاست‌های مالی هستند. در همین حال، آثار ایدئولوژیک یا فلسفی‌تر -مانند «سرمایه» اثر کارل مارکس، «ثروت ملل» نوشته آدام اسمیت و «کنش انسانی» اثر لودویگ فون میزس- همچنان خوانده می‌شوند و مورد بحث و ارجاع در گفتمان سیاسی قرار می‌گیرند. این متون، مکاتب فکری کاملی را از سوسیالیسم گرفته تا لیبرالیسم کلاسیک شکل داده‌اند و اثرگذاری آنها فراتر از اقتصاد، به جامعه‌شناسی، تاریخ و اخلاق نیز کشیده شده است. اگرچه همیشه خواندن آنها آسان نیست، اما محبوبیت پایدار آنها در قدرتشان برای برانگیختن تفکر و به چالش کشیدن فرضیه‌ها نهفته است. ظهور پلت‌فرم‌های دیجیتال نیز باعث افزایش دیده شدن کتاب‌های اقتصادی شده است. کتاب‌های صوتی، کتاب‌های الکترونیکی و دوره‌های آنلاین، این متون را بیش از هر زمان دیگری در دسترس قرار داده‌اند. اینفلوئنسرها، مربیان و تولیدکنندگان محتوا اغلب عنوان‌های اقتصادی را توصیه می‌کنند و پلت‌فرم‌هایی مانند گوگل‌ریدز و یوتیوب میزبان هزاران نقد و بحث هستند. در مواقع عدم قطعیت مالی -مانند بحران مالی ۲۰۰۸ یا همه‌گیری کووید ۱۹- فروش کتاب‌های اقتصادی اغلب افزایش می‌یابد، زیرا مردم به دنبال درک علل و پیامدهای تحولات اقتصادی هستند.

به‌طور خلاصه، کتاب‌های اقتصادی نه به این دلیل که ریشه در واقعیت دارند، بلکه به این دلیل که بینش ارائه می‌دهند، محبوب و پرطرفدار هستند. این کتاب‌ها به خوانندگان کمک می‌کنند تا دلایل تورم، نابرابری، جهانی شدن و اختلال‌های تکنولوژیک را بدانند و درک کنند. چه از طریق تحلیل دقیق و چه از طریق داستان‌سرایی جذاب، این کتاب‌ها به افراد این امکان را می‌دهند که در مورد پول، قدرت و جامعه به‌طور انتقادی فکر کنند. محبوبیت آنها ممکن است همیشه پرسروصدا نباشد، اما عمیق، پایدار و جهانی است- که نشان‌دهنده تمایل جهانی برای درک نیروهای نامرئی است که زندگی ما را شکل می‌دهند.

  ایده‌هایی که بازارها و ذهن‌ها را شکل دادند

87در طول قرن‌ها و تحت ایدئولوژی‌های مختلف، تعداد انگشت‌شماری از کتاب‌های اقتصادی از فضای دانشگاه‌ها فراتر رفته و گفتمان عمومی، سیاست و درک شخصی از چگونگی عملکرد جهان را شکل داده‌اند. این کتاب‌ها -از متون بنیادی گرفته تا تحولات مدرن- دیدگاه‌های متمایزی در مورد پول، بازارها و رفتار انسان القا می‌کنند. محبوبیت پایدار این کتاب‌ها نه‌تنها به دلیل محتوا‌های مهم و کمک‌کننده، بلکه در خوانندگان گسترده آنها نیز بازتاب پیدا کرده است. کتاب «اقتصاد در یک درس» (۱۹۴۶) اثر هنری هازلیت، همچنان راهنمای هر کسی است که به دنبال شفافیت در اقتصاد است. هازلیت با فروش بیش از یک میلیون نسخه، جوهره اقتصاد خرد را در یک فصل واحد و   فهم‌پذیر خلاصه می‌کند. او از آزادی فردی حمایت و از مداخله دولت انتقاد می‌کند و این کتاب را به کتابی محبوب در میان طرفداران بازار آزاد تبدیل کرده است. کتاب «تفکر، سریع و کند» (۲۰۱۱) نوشته دنیل کانمن، روان‌شناس و اقتصاددان رفتاری شناخته‌شده با آشکار کردن چگونگی شکل‌گیری سوگیری‌های شناختی در تصمیم‌گیری، اقتصاد رفتاری را متحول کرد. کانمن با تکیه بر دهه‌ها پژوهش در حوزه روان‌شناسی، دو سیستم فکری -شهودی و تحلیلی- را معرفی می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه آنها بر همه چیز، از رفتار مصرف‌کننده گرفته تا بازارهای مالی، اثرگذار هستند. این کتاب بیش از دو میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته است و همچنان پرفروش‌ترین کتاب در اقتصاد و روان‌شناسی به شمار می‌آید. کتاب «استاندارد بیت‌کوین» (۲۰۱۸) نوشته سیف‌الدین آموس، اقتصاددان لبنانی‌تبار که در حوزه رمزارزها و به‌ویژه بیت‌کوین تمرکز دارد، دفاعی تحریک‌آمیز از بیت‌کوین به‌عنوان جایگزینی غیرمتمرکز برای بانکداری مرکزی به عمل آورده است. آموس با ردیابی تاریخ پول از جوامع باستانی تا عصر دیجیتال، استدلال می‌کند که عرضه ثابت و ماهیت غیرمتمرکز بیت‌کوین، آن را از ارزهای فیات برتری می‌دهد. اگرچه آمار دقیق فروش در دسترس نیست، اما این کتاب به‌طور گسترده به‌عنوان راهنمای قطعی اقتصاد بیت‌کوین در نظر گرفته می‌شود و به یک منبع اصلی در جامعه ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. کتاب «سرمایه» (۱۸۶۷) نوشته کارل مارکس شاید تاثیرگذارترین نقد سرمایه‌داری باشد که تاکنون نوشته شده است. مارکس کار، ارزش و استثمار را تجزیه‌وتحلیل می‌کند و بستر را برای اندیشه‌های سوسیالیستی و مارکسیستی فراهم می‌کند. این کتاب، اگرچه فشرده و نظری است، در میلیون‌ها نسخه -به‌ویژه در کشورهای سوسیالیستی در طول قرن بیستم- توزیع شده و همچنان بحث‌هایی را در تفکرات ایدئولوژیک برمی‌انگیزد. کتاب «اقتصاد پایه» که توماس ساول (۲۰۰۰) تالیف کرده است، اصطلاحات تخصصی را کنار می‌گذارد تا توضیح دهد که چگونه انگیزه‌ها، قیمت‌ها و بده‌بستان‌ها تصمیمات روزمره را شکل می‌دهند. زبان روان و روشن و مثال‌های دنیای واقعی ساول، اقتصاد را برای خوانندگان عمومی، دانشجویان و سیاست‌گذاران به‌طور یکسان قابل فهم می‌کند. اگرچه داده‌های دقیق فروش محدود است، اما این کتاب به‌طور مداوم در میان پرفروش‌ترین کتاب‌های اقتصادی جای گرفته و به دلیل وضوح و بیان دقیق آن مورد ستایش قرار گرفته است. کتاب «جامعه مرفه» اثر جان کنت گالبرایت (۱۹۵۸) این فرض را که رشد اقتصادی به‌تنهایی به رفاه اجتماعی منجر می‌شود، به چالش می‌کشد. گالبرایت مصرف‌گرایی را نقد می‌کند و از سرمایه‌گذاری عمومی در آموزش، زیرساخت‌ها و خدمات اجتماعی جانبداری می‌کند. این کتاب در زمان خود پرفروش بود و بر مباحث سیاسی ایالات‌متحده در اواسط قرن بیستم اثرگذاری عمیقی داشت. کتاب «کنش انسانی» (۱۹۴۹) که لودویگ فون میزس تالیف کرده است، دفاعی فلسفی از لیبرالیسم کلاسیک و بازارهای آزاد مطرح می‌کند. میزس از دریچه پراکسولوژی، یعنی مطالعه رفتار انسان، استدلال می‌کند که انتخاب‌های اقتصادی ریشه در کنش هدفمند دارند. این کتاب متنی بنیادی در اقتصاد اتریشی است و همچنان در میان متفکران آزادی‌خواه به‌طور گسترده خوانده می‌شود و مخاطب دارد. این کتاب‌ها چیزی بیش از کتاب‌های پرفروش هستند؛ کتاب‌های اقتصادی، دیگر نشانه‌های فکری و اندیشگانی هستند. این کتاب‌ها چه در حال بررسی روان‌شناسی انتخاب باشند، چه سازوکار سرمایه‌داری یا آینده پول، هر کدام مسیر متمایزی را به قلب اندیشه اقتصادی می‌گشایند.

گردش مالی کتاب‌های اقتصادی

در طول پنج سال گذشته، کتاب‌های اقتصادی حضوری پایدار و تاثیرگذار در بازار نشر جهانی داشته‌اند و گردش مالی تخمینی بین 5 /19 تا ۳۹ میلیارد دلار ایجاد کرده‌اند. اگرچه این کتاب‌ها مانند کتاب‌های داستانی یا روان‌شناسی در صدر فهرست پرفروش‌ترین‌ها قرار ندارند، اما نمی‌توان منکر اثرگذاری عمیق و زیاد آنها در جامعه شد- که ناشی از تقاضای دانشگاهی، علاقه عمومی به سواد مالی و اهمیت روزافزون تفکر اقتصادی در زندگی روزمره است. بازار جهانی کتاب در این دوره نوسان داشته است که تحت تاثیر همه‌گیری، تحول دیجیتال و تغییر عادت‌های مصرف‌کننده بوده است. در سال ۲۰۱۹، فروش جهانی کتاب به حدود ۸۵ میلیارد دلار رسید و در سال ۲۰۲۰ به دلیل قرنطینه و اختلال در زنجیره تامین به ۷۸ میلیارد دلار کاهش یافت. در سال ۲۰۲۱ بهبود حاصل شد، اما تورم و عدم قطعیت اقتصادی باعث نوسانات بیشتر در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ شد. در این چشم‌انداز، کتاب‌های اقتصادی -که معمولاً در دسته‌های غیرداستانی و آموزشی طبقه‌بندی می‌شوند- سهم ثابتی را به خود اختصاص داده‌اند که تخمین زده می‌شود ۵ تا ۱۰ درصد از کل درآمد باشد. این محبوبیت از طریق چندین روند کلیدی تقویت می‌شود. اول، ظهور اقتصاد رفتاری و داستان‌سرایی مبتنی بر داده، مخاطبان گسترده‌تری را به ایده‌های اقتصادی پیوند داده است. کتاب‌هایی مانند «تفکر، سریع و کند» نوشته دنیل کانمن و «فریکونومیکس» نوشته استیون لویت و استفان دابنر؛ روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و اقتصاد را در روایت‌هایی جذاب ترکیب می‌کنند، که میلیون‌ها نسخه از آنها به فروش می‌رسد و گفت‌وگوهای جهانی را برانگیخته است. این کتاب‌ها نشان می‌دهند که اقتصاد فقط با اعداد و ارقام و آمار کاری ندارد، بلکه مربوط به درک رفتار، انگیزه‌ها و تصمیم‌گیری انسان است. دوم، تقاضای دانشگاهی و حرفه‌ای همچنان قوی است. کتاب‌های درسی مانند «اصول اقتصاد» که گریگوری منکیو اقتصاددان شناخته‌شده و استاد دانشگاه هاروارد نگاشته و «اقتصاد پایه» که توماس ساول، اقتصاددان، فیلسوف اجتماعی و مفسر سیاسی آمریکایی تالیف کرده، به‌طور گسترده در دانشگاه‌ها و مدارس بازرگانی پذیرفته می‌شوند و سال به سال جریانی پایدار از فروش را تضمین می‌کنند. وضوح و ساختار این کتاب‌ها، آنها را به ابزارهایی ضروری برای دانشجویان، مربیان و سیاست‌گذاران تبدیل می‌کند. سوم، بحران‌های اقتصادی اغلب علاقه عمومی را به ادبیات اقتصادی برمی‌انگیزند. برای مثال، در طول همه‌گیری کووید۱۹، خوانندگان به کتاب‌هایی روی آوردند که می‌توانست به آنها در درک بیکاری، تورم و سیاست‌های محرک دولت کمک کند. به همین ترتیب، ظهور ارزهای دیجیتال و بحث‌های پیرامون بانکداری مرکزی، فروش کتاب‌هایی مانند «استاندارد بیت‌کوین» نوشته سیف‌الدین آموس را افزایش داده است که به بررسی مبانی فلسفی و فنی پول دیجیتال می‌پردازد. پلت‌فرم‌های دیجیتال همچنین دسترسی به کتاب‌های اقتصادی را گسترش داده‌اند. کتاب‌های صوتی، کتاب‌های الکترونیکی و دوره‌های آنلاین، این متون را در دسترس‌تر می‌کنند و افراد تاثیرگذار و مربیان حرفه‌ای این کتاب‌ها را در رسانه‌های اجتماعی تبلیغ  و معرفی می‌کنند. سواد اقتصادی به‌ طرز فزاینده‌ای به‌عنوان یک مهارت حیاتی، نه‌فقط برای متخصصان، بلکه برای هر کسی که با پیچیدگی‌های زندگی مدرن دست و پنجه نرم می‌کند- از بودجه‌بندی و سرمایه‌گذاری گرفته تا درک تجارت جهانی و نابرابری- پیمایش می‌کند، و در همه جا کاربرد دارد. در مجموع، گردش مالی فروش کتاب‌های اقتصادی، چیزی بیش از موفقیت تجاری را نشان می‌دهد؛ این کتاب‌ها بیانگر اشتیاق جهانی رو به رشد برای رسیدن به بینش، شفافیت و توانمندسازی است. کتاب‌های اقتصادی به خوانندگان کمک می‌کنند تا از نیروهای نامرئی که بازارها، جوامع و انتخاب‌های شخصی را شکل می‌دهند، رمزگشایی کنند. چه از طریق تحلیل دقیق و چه از طریق داستان‌سرایی جذاب، ادبیات اقتصادی همچنان جهانی را که در آن زندگی می‌کنیم -و جهانی را که در حال ساختن آن هستیم- روشن‌تر و قابل درک می‌کنند. در پایان، بررسی میزان فروش کتاب‌های اقتصادی نشان داد که این حوزه نه‌تنها بازتابی از تحولات اقتصادی و اجتماعی جوامع است، بلکه نقش مهمی در ارتقای سواد مالی و تصمیم‌گیری آگاهانه افراد ایفا می‌کند. رشد یا کاهش فروش این کتاب‌ها می‌تواند نشانه‌ای از تغییرات در اولویت‌های فکری جامعه، وضعیت اقتصادی کشور، یا حتی تاثیر رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی باشد. ترویج فرهنگ مطالعات اقتصادی و درک بهتر مفاهیم و رفتارهای اقتصادی، مسیر توسعه پایدار با آگاهی بیشتر را تضمین می‌کند. 

دراین پرونده بخوانید ...