مسابقه در اعماق
جستوجوی فلزات در بستر اقیانوس
گنجینهای ارزشمند حاوی 270 میلیون تن نیکل و 44 میلیون تن کبالت در بستر اقیانوس آرام خفته است. این گنجینه ذرهذره و طی میلیونها سال انباشته شده و به شکل گلولههایی که کلوخه نامیده میشوند به اعماق دریا رفتهاند. آنها در محدودهای به مساحت 5 /4 کیلومتر مربع در منطقه کلاریون کلیپرتون (CCZ) در 800 کیلومتری جنوب شرقی هاوایی قرار دارند و میتوان آنها را با روباتی جمعآوری کرد که ترکیبی از دستگاه کمباین و جاروبرقی است. این فلزات میتوانند در دوران گذار انرژی از سوختهای فسیلی به تقاضای بلندمدت پاسخ دهند و همزمان مشکلات انسانها و آسیبهای زیستمحیطی ناشی از استخراج کبالت و نیکل را در خشکی کاهش دهند. اداره بینالمللی بستر دریا که نهادی وابسته به سازمان ملل متحد است در سال 1994 و با هدف مدیریت بستر دریا در آبهای بینالمللی به نفع کل بشریت تاسیس شد. از این الگو برای تنظیمگری دیگر مکانها از جمله ماه هم استفاده میشود. اداره بینالمللی بستر دریا باید کمک میکرد که جمعآوری کلوخهها به روشی قاعدهمند انجام شود، اما زیر فشار طرفداران حفظ محیط زیست به سازوکاری تبدیل شد که مانع هرگونه بهرهبرداری میشود. رئیسجمهور دونالد ترامپ در 25 آوریل به نهادهای دولتی دستور داد برای آغاز صدور مجوزهای بهرهبرداری تجاری در خارج از حوزه قضایی آمریکا از جمله در اقیانوس آرام آماده شوند. او به این شکل اداره بینالمللی بستر دریا را دور زد. شرکت متال که امتیاز بهرهبرداری در منطقه کلاریون را دارد در اول صف دریافت مجوز ایستاده است. همزمان باید منتظر بود که طرفداران محیط زیست به هر قیمتی که شده از موجودات زنده منحصر بهفردی که در منطقه کلاریون هستند محافظت کنند. آنها میگویند که عمق دریا یکی از آخرین مکانهایی است که هنوز بهطور مستقیم هدف بهرهبرداری بشر قرار نگرفته است. احتمالاً آقای ترامپ همانگونه که به سازمان ملل بیاعتنایی میکند به موجودات منحصر بهفرد اعماق دریا علاقهای ندارد. امنیت تامین فلزات مورد نیاز آمریکا برای او از همه چیز مهمتر است. اما حتی اگر فقط استانداردهای محیط زیستی را در نظر بگیریم میتوانیم به او حق بدهیم که به دنبال کلوخهها باشد. استدلالهای قوی حاکی از آن هستند که در اعماق دریا به مراتب از معدنکاری در خشکی برای محیط زیست بهتر است. در این عملیات دی اکسید کربن کمتری آزاد و به گونههای کمیاب و زیستگاههای ارزشمند آسیب کمتری وارد میشود. حتی اگر این استدلال را نپذیرید باید بگوییم که هرچه اداره بینالمللی بستر دریا بیشتر در تدوین مقررات بهرهبرداری از کلوخهها به نفع همگان تعلل ورزد این خطر بیشتر میشود که دیگر کشورها رویه آقای ترامپ را در پیش بگیرند و بدون نظر آن اداره وارد عمل شوند. در این صورت همگان برای بهرهبرداری از اکوسیستمی هجوم میآورند که طرفداران محیط زیست به دنبال حفظ آن هستند. اداره بینالمللی بستر دریا در ماه جولای در جامائیکا اجلاسیه دارد. اعضایی از قبیل فرانسه، نروژ، کانادا و بریتانیا که منافعی در بستر دریا دارند باید در مورد بهترین قانون بهرهبرداری به توافق برسند. شاید آن قانون کامل نباشد و طرفداران محیط زیست به آن اعتراض کنند، اما حداقل باعث میشود شرایط آغاز استخراج از آنچه آقای ترامپ مطرح میکند بهتر باشد. پایش فعالیتهای بستر دریا در مقایسه با معدنکاری در خشکی (مثلاً آنچه در جمهوری دموکراتیک کنگو رخ میدهد) آسانتر است. هر دانشمندی که چند میلیون دلار بودجه داشته باشد میتواند دوربینی را به اعماق دریا بفرستد. با پیشرفت بهرهبرداریها، اداره بینالمللی بستر دریا به دادههای بیشتری دست پیدا میکند و میتواند قوانین را اصلاح کند. اگر این اداره مقرراتی را انتشار دهد که گردآوری تجاری کلوخهها را امکانپذیر میکنند ایالاتمتحده هم رویکرد آقای ترامپ را کنار میگذارد و به جمع دیگر کشورها میپیوندد. لتیسیا کاروالهو (Leticia Carvalho) اقیانوسشناس برزیلی ریاست اداره بینالمللی بستر دریا را برعهده دارد. او ادارهاش را تنها حوزه قانونی ناظر بر بستر دریاهای بینالمللی میداند. اما اگر این اداره و اعضایش میخواهند اثربخشی داشته باشند باید اجازه دهند کشورها حق بهرهبرداری از بستر دریا را پیدا کنند.