شناسه خبر : 44709 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

رسوایی پنهانکاری

بازار سهام چگونه آلوده به فساد می‌شود؟

 

سعید ابوالقاسمی / نویسنده نشریه 

از زمانی که شرکت اِنرون (Enron) در فهرست فورچون به عنوان هفتمین شرکت بزرگ آمریکا معرفی شد تا زمانی که اعلام ورشکستگی کرد، فقط هشت ماه طول کشید. این شرکت که به عنوان بزرگ‌ترین شرکت فعال در حوزه انرژی جهان شناخته می‌شد، از ماه‌های آوریل تا دسامبر سال 2001 روزهای پرفرازونشیبی را سپری کرد. دورانی که به عنوان «بدنام‌ترین دستکاری بازار» معروف شد و تا سال‌ها بازار سهام آمریکارا تحت تاثیر خود قرار داد. آنچه مدیران شرکت اِنرون انجام دادند، پنهان کردن نامه‌های رسمی بود. نامه‌هایی که نشان می‌داد مدیران این شرکت باعث شده‌اند وضعیت مالی وحشتناکی برای اِنرون ایجاد شود و کلاهبرداری‌های گسترده‌ای به وسیله این شرکت شکل گیرد. فساد اِنرون بسیار حساب‌شده بود. مدیران این شرکت می‌دانستند چه می‌کنند. آنها از «مخفی کردن نامه‌ها و اسناد رسمی که میزان واقعی مشکلات آنان را آشکار می‌کرد» به عنوان تاکتیک کلیدی استفاده می‌کردند تا مردم، سرمایه‌گذاران و سهامداران را به اشتباه بیندازند. اِنرون از انواع ابزارهای مالی پیچیده و نهادهای خارج از ترازنامه برای دستکاری صورت‌های مالی و افزایش سود گزارش‌شده خود استفاده کرد. یک نمونه خاص از این دستکاری، شامل مشارکت اِنرون با شرکتی به نام Chewco Investments بود. اِنرون، Chewco را به عنوان یک نهاد با هدف ویژه برای حفظ برخی از دارایی‌ها و بدهی‌های خود ایجاد کرد و در عمل، این شرکت را خارج از ترازنامه خود نگه داشت. مدیران اِنرون و از جمله اندرو فاستو به عنوان مدیر مالی این شرکت، قراردادهای جانبی محرمانه‌ای با Chewco منعقد کردند که به آنها اجازه می‌داد صورت‌های مالی شرکت را دستکاری کنند. در این قراردادهای جانبی مقرر شده بود که اِنرون، بدهی Chewco را تضمین کند و در صورت نیاز، این شرکت را تحت حمایت مالی خود قرار دهد. در نهایت، این ضمانت‌نامه‌ها در صورت‌های مالی رسمی اِنرون منتشر نشدند و سرمایه‌گذاران و تحلیلگران را به این باور رساندند که Chewco یک شرکت مستقل است که هیچ ارتباطی با اِنرون ندارد.

فاش شدن پنهانکاری اِنرون، یک بحران تمام‌عیار برای بازارهای مالی آمریکا ایجاد کرد. پیامدهای این دستکاری در بازار، برای سهامداران، سرمایه‌گذاران و کارمندان، ویرانگر بود. اندکی پس از فاش شدن فساد مالی اِنرون، قیمت سهام این شرکت از 90 دلار در هر سهم به کمتر از یک دلار کاهش یافت. با اعلام ورشکستگی این شرکت، سهامداران میلیاردها دلار از دست دادند و وضعیتی به وجود آمد  که این اتفاق تاریخی را به بزرگ‌ترین ورشکستگی شرکتی در تاریخ تبدیل کرد. هزاران کارمند، شغل و پس‌انداز بازنشستگی خود را از دست دادند، زیرا سقوط اِنرون موجب از بین رفتن سرمایه‌گذاری آنها در سهام شرکت شد. این رسوایی به اصلاحات قابل توجهی در حاکمیت شرکتی و شیوه‌های حسابداری و همچنین انحلال شرکت حسابداری آرتور اندرسن منجر شد. رسوایی اِنرون، اهمیت شفافیت و پاسخگویی در گزارشگری مالی را بیش از پیش مشخص کرد. اِنرون با مخفی کردن نامه‌ها و اسناد رسمی، سرمایه‌گذاران را فریب داد و بازار را دستکاری کرد و زیان وحشتناکی را برای سهامداران به بار آورد. اتفاقی که برای شرکت اِنرون افتاد، نیاز به مقررات و نظارت قوی بر شناسایی و جلوگیری از دستکاری بازار و همچنین اهمیت رفتار اخلاقی و شفافیت در میان شرکت‌ها و مدیران آنها را یادآور شد.

فساد گسترده در بازارهای مالی

نمونه آنچه از سوی شرکت اِنرون در بازارهای مالی رقم خورد، بارها و بارها در کشورهای مختلف رخ داده است. از آلمان به عنوان یکی از اقتصادهای شفاف منطقه اروپا گرفته که شرکت فولکس‌واگن دیزل با پنهانکاری سبب شد بخشی از سهامداران اعتماد خود را به بازارهای مالی این کشور از دست بدهند تا کشور خودمان که پنهانکاری‌های گسترده و دستکاری‌های پیدا و پنهان، تبعات ناخوشایندی برای سهامداران و سرمایه‌گذاران به دنبال داشته است در گستره بروز فساد در بازارهای مالی جای می‌گیرند. با این حال، فساد در بازارهای مالی فقط شامل دستکاری و پنهانکاری در بازار نمی‌شود. انواع مختلفی از فساد در بازارهای مالی رخ می‌دهد. فساد به «سوءاستفاده از قدرت یا موقعیت برای منافع شخصی» اشاره دارد که اغلب شامل فعالیت‌های غیرقانونی یا غیراخلاقی می‌شود. در زمینه بازارهای مالی، فساد می‌تواند شکل‌های مختلفی داشته باشد که از آن جمله می‌توان به معاملات داخلی، دستکاری بازار، رشوه، پولشویی و کلاهبرداری اشاره کرد. هر یک از این نوع فسادها، پیامدهای خاص خود را برای یکپارچگی و ثبات بازارهای مالی به دنبال دارد. معاملات داخلی، نخستین گونه از گونه‌های مختلف بروز فساد در بازارهای مالی است. این نوع معاملات زمانی رخ می‌دهد که افراد با دسترسی به اطلاعات غیرعمومی در مورد یک شرکت، از این اطلاعات برای انجام معاملات بزرگ استفاده کنند. این نوع فساد سبب می‌شود افراد خاص در جایگاه بالاتری نسبت به سایر سرمایه‌گذاران قرار گیرند و انصاف و شفافیت بازار تضعیف شود. معاملات داخلی در بیشتر کشورها غیرقانونی است و می‌تواند  مجازات‌های قابل توجهی به دنبال داشته باشد. دستکاری در بازار، دومین بستر بروز فساد در بازارهای مالی به شمار می‌رود. دستکاری شامل اقدامات عمدی برای مخدوش کردن قیمت یا حجم سهام یک شرکت یا یک بازار است که می‌تواند انتشار اطلاعات نادرست، معاملات صوری یا دستکاری در تراکنش‌ها و حساب‌های مالی را در بر بگیرد. در چنین وضعیتی، تصوری مصنوعی از عرضه و تقاضا ایجاد می‌شود که نوسان قیمت‌ها را به دنبال دارد و فرصت‌های تجاری ناعادلانه‌ای را نصیب معامله‌گران می‌کند. رشوه هم سومین عامل بسترساز بروز فساد در بازارهای مالی است که به پرداخت، دریافت یا درخواست کالایی باارزش به عنوان وسیله‌ای برای تاثیرگذاری بر رفتار یا تصمیمات افراد ذی‌نفوذ در بازارهای مالی و شرکت‌ها گفته می‌شود. در بازارهای مالی، رشوه به شکل‌های گوناگون وجود دارد، اما رایج‌ترین نوع آن، رشوه دادن به تنظیم‌کننده‌های حساب‌های مالی، مسوولان یا مدیران شرکت‌ها برای دستیابی به الگوی رفتاری سهامداران  یا دسترسی به اطلاعات محرمانه است. رشوه، با اجازه دادن به افراد یا شرکت‌های خاص برای دستیابی به اطلاعات و ابزارهای ویژه، یکپارچگی و فرآیند عادلانه بازارهای مالی را با اختلال روبه‌رو می‌کند. پولشویی هم چهارمین عاملی است که باعث بروز فسادهای گسترده در بازارهای مالی می‌شود. پولشویی فرآیند مشروع جلوه دادن وجوهی است که به شکل غیرقانونی به دست آمده‌اند. افراد یا شرکت‌هایی که اقدام به پولشویی می‌کنند، بازارهای مالی را مورد سوءاستفاده قرار می‌دهند. در این فرآیند، معاملات پیچیده و ادغام وجوه غیرقانونی در سیستم‌های مالی قانونی به صورت گسترده مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند که در نهایت، نه‌تنها فعالیت‌های مجرمانه را تسهیل می‌کند، بلکه برای ثبات و شهرت موسسات مالی و بازارها نیز خطراتی ایجاد می‌کند. و بالاخره، تقلب، آخرین شکل  از انواع مدل‌های بروز فساد در بازارهای مالی است که به فریب عمدی یا ارائه اطلاعات نادرست برای ایجاد منافع شخصی اشاره دارد. تقلب در بازارهای مالی شکل‌های مختلفی دارد که از آن جمله می‌توان به تقلب در حسابداری و صورت‌های مالی، طرح‌های پانزی و ارائه نادرست صورت‌های مالی اشاره کرد. فعالیت‌های متقلبانه می‌تواند  به زیان‌های مالی قابل توجهی برای سرمایه‌گذاران بینجامد و به اعتماد و اطمینان در بازار آسیب وارد کند. با همه این مباحث، موضوعات مطرح‌شده، همه گونه‌های فساد نیستند و ممکن است با تکامل فناوری، شکل‌های جدیدی از فساد در بازارهای مالی ظهور کنند. همچنین شدت و شیوع فساد می‌تواند در چارچوب‌های نظارتی مختلف، متفاوت باشد. تلاش‌ها برای مبارزه با فساد در بازارهای مالی شامل تقویت مقررات، افزایش شفافیت و الزامات افشا، بهبود سازوکار‌های اجرایی و ترویج رفتار اخلاقی و شیوه‌های حاکمیت شرکتی است.

چطور بازار را دستکاری کنیم؟!

یکی از اصلی‌ترین اتفاقاتی که سبب می‌شود بازارهای مالی با فساد گسترده روبه‌رو شوند، دستکاری در بازار است. توانایی افراد و شرکت‌هایی که از دستکاری بازار آگاه هستند، یک موضوع پیچیده و چندوجهی است که بر روند بازارهای مالی تاثیر می‌گذارد. دستکاری در بازار عوامل مختلفی دارد که از آن جمله می‌توان به اندازه و نقدینگی بازار، پیچیدگی فعالان و اثربخشی نهادهای نظارتی اشاره کرد. انتشار اطلاعات نادرست، خریدوفروش هماهنگ، دستکاری در سفارش‌ها، کنترل ذی‌نفعان کلیدی بازار و تجارت بر مبنای الگوریتم از جمله عواملی است که بازارهای مالی را با دستکاری روبه‌رو می‌کند. یکی از راه‌هایی که افراد و شرکت‌ها می‌توانند بازار را دستکاری کنند، انتشار اطلاعات نادرست یا شایعات در مورد یک بازار یا سهم‌های خاص است. با انتشار اطلاعات گمراه‌کننده یا نادرست، افراد و شرکت‌ها می‌توانند تصور نادرستی از اصول یا چشم‌اندازهای یک شرکت ایجاد کنند که موجب تغییر در احساسات سرمایه‌گذاران و متعاقب آن تغییرات قیمت می‌شود. این تاکتیک به صورت معمول زمانی اتفاق می‌افتد که افراد قبل از فروش دارایی‌های خود با سود، قیمت سهام را به صورت مصنوعی افزایش می‌دهند. افرادی که بازار را دستکاری می‌کنند همچنین می‌توانند در فعالیت‌های تجاری هماهنگ  بر روند بازار تاثیرگذار باشند. این رخداد، شامل همکاری با سایر فعالان بازار برای ایجاد تقاضا یا عرضه مصنوعی برای یک سهم و در نتیجه تاثیر مستقیم بر قیمت آن است. برای مثال، دستکاری‌کنندگان ممکن است سفارش‌های خرید یا فروش را برای ایجاد توهم افزایش فعالیت معاملاتی یا ایجاد احساس فوریت خرید یا فروش در میان سرمایه‌گذاران دیگر برای پیوستن به روند، هماهنگ کنند. این اتفاق تغییرات قابل توجه قیمت‌ها را به دنبال دارد و موقعیت افرادی که بازار را دستکاری می‌کنند، تثبیت و تقویت می‌کند. دستکاری فهرست سفارش‌های خریدوفروش هم از دیگر روش‌های ایجاد اختلال در بازار است. در این شیوه، افراد و شرکت‌ها با قرار دادن سفارش‌های بزرگ در سطوح قیمتی خاص بدون اینکه قصد اجرای آنها را داشته باشند، تصوری مصنوعی از عدم تعادل عرضه یا تقاضا ایجاد می‌کنند که تغییرات قیمت سهام را به دنبال دارد؛ در چنین وضعیتی، سایر فعالان بازار به تغییر آشکار ایجادشده در بازار واکنش نشان می‌دهند. از سوی دیگر، افرادی که بازار را دستکاری می‌کنند، می‌توانند به «جعل معاملات» هم روی بیاورند. در این روند، افراد و شرکت‌ها، حجم سفارش بسیار بزرگی را در یک سمت از بازار ثبت می‌کنند و پیش از اجرا، نسبت به لغو آن سفارش اقدام و سیگنال‌های نادرستی در مورد تغییرات قیمت به بازار ارسال می‌کنند. در چنین شرایطی، کنترل تاثیرگذاران کلیدی بازار به دست افرادی  می‌افتد که قصد دستکاری در بازار را دارند. در این فرآیند، افراد و شرکت‌های خاص با کنترل کردن تاثیرگذاران کلیدی بازار مانند کارگزاران، بانک‌ها و حتی بازرسان، نوعی تبانی را شکل می‌دهند که انجام معاملات به سمت تحقق منافع آنها هدایت می‌شود. این کنترل‌گری در تاثیرگذاران بازار به شکل‌های مختلفی از رشوه گرفته تا تهدید و سایر روش‌های غیرقانونی اعمال می‌شود. افراد و شرکت‌هایی که بازار را دستکاری می‌کنند، همیشه هم فعالیت‌هایی قابل پیش‌بینی و ساده‌ انجام نمی‌دهند. با ظهور معاملات الگوریتمی، دستکاری‌کنندگان می‌توانند از سامانه‌های برنامه‌ریزی‌شده برای اثرگذاری بر روند بازار استفاده کنند. آنها با به‌کارگیری الگوریتم‌های پیچیده می‌توانند معاملات با حجم بالا را با سرعت بیشتری انجام دهند و از ناکارآمدی‌های بازار به سود خود بهره ببرند. این الگوریتم‌ها برای ایجاد نوسان‌های مصنوعی قیمت‌ها، انجام سفارش‌های صوری و حتی ایجاد ترس در فروشندگان و خریداران مورد استفاده قرار می‌گیرند.

چهارضلعی جلوگیری از فساد

53رگولاتورها نقش مهمی در شناسایی و جلوگیری از دستکاری در بازار دارند. این نهادهای نظارتی، تنظیم‌کننده سیستم‌های نظارتی پیچیده برای نظارت بر فعالیت‌های تجاری، شناسایی الگوهای مشکوک و بررسی موارد بالقوه دستکاری در بازار هستند. اقداماتی مانند جریمه، مجازات و تعقیب کیفری به عنوان عوامل بازدارنده عمل می‌کنند و به ایجاد یکپارچگی در بازار می‌پردازند. علاوه بر رگولاتورها، فعالان بازار هم نقشی حیاتی در جلوگیری و افشای دستکاری در بازار دارند. افشاگرانی که شواهدی مبنی بر دستکاری ارائه می‌کنند می‌توانند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار تنظیم‌کننده‌ها و سازمان‌های اجرایی قرار دهند. فعالان بازار همچنین باید موازین اخلاقی را رعایت کنند و هرگونه فعالیت مشکوکی را که با آن مواجه می‌شوند گزارش دهند. در کنار این موارد، جلوگیری از بروز فساد در بازارهای مالی، یک چهارضلعی به وجود می‌آورد که شرکت‌ها، انجمن‌ها و نهادهای تخصصی، نهادهای نظارتی و دولت‌ها هر یک از اضلاع آن را تشکیل می‌دهند. در یکی از این اضلاع، شرکت‌ها وظیفه دارند شفافیت و یکپارچگی را در گزارش‌های مالی خود حفظ کنند. آنها باید فرآیندهای داخلی قوی و مستحکمی  برای جلوگیری از فعالیت‌های متقلبانه تبیین کنند. همچنین لازم است شرکت‌ها رفتار اخلاقی را در اولویت قرار دهند. در ضلع دوم، انجمن‌ها و نهادهای تخصصی قرار می‌گیرند که می‌توانند در تعیین استانداردها و بهترین شیوه‌ها برای گزارشگری مالی و رفتار بازار نقش داشته باشند. آنها می‌توانند کدهای اخلاقی تعیین کنند و برای اجتناب از دستکاری بازار، راهنمایی‌هایی را به اعضا ارائه دهند. این سازمان‌ها همچنین می‌توانند اشتراک‌گذاری دانش و همکاری میان شرکت‌کنندگان در صنعت را برای شناسایی و رسیدگی به ریسک‌های نوظهور تسهیل کنند. نهادهای نظارتی به عنوان سومین ضلع جلوگیری از فساد در بازارهای مالی نقش‌آفرینی می‌کنند. این نهادهای نظارتی (مانند کمیسیون بورس و اوراق بهادار در ایالات‌متحده آمریکا) مسوولیت اجرای قوانین و مقررات بازارهای مالی را بر عهده دارند. آنها باید سیستم‌های نظارتی جامعی برای شناسایی دستکاری بازار و بررسی سریع هرگونه فعالیت مشکوک در اختیار داشته باشند. نهادهای نظارتی همچنین باید به طور منظم مقررات را به‌روز و تقویت کنند تا با شیوه‌ها و فناوری‌های در حال تحول بازار همگام شوند. و سپس، دولت‌ها در چهارمین ضلع جای می‌گیرند که نقشی تعیین‌کننده‌ در ایجاد و اجرای قوانین حاکم بر بازارهای مالی ایفا می‌کنند. آنها باید اطمینان پیدا  کنند که نهادهای نظارتی منابع و اختیارات کافی برای تنظیم و نظارت موثر بر فعالیت‌های بازار را دارند. دولت‌ها همچنین می‌توانند آموزش و آگاهی سرمایه‌گذاران را برای توانمندسازی افراد برای تصمیم‌گیری آگاهانه سرمایه‌گذاری ارتقا دهند. علاوه بر همه این موارد، همکاری میان شرکت‌ها، سازمان‌های تخصصی، نهادهای نظارتی و دولت ضروری است. اشتراک اطلاعات، انجام پژوهش‌های مشترک و هماهنگی تلاش‌ها می‌تواند به شناسایی و جلوگیری از دستکاری در بازار کمک کند. حسابرسی منظم و نظارت مستقل بر صورت‌های مالی نیز می‌تواند لایه دیگری از بررسی را برای اطمینان از صحت و شفافیت فراهم کند. 

دراین پرونده بخوانید ...