شناسه خبر : 41895 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بیم و امید نفتی

گفت‌وگو با علیرضا سلطانی درباره منافع و مضرات تفاهم‌نامه انرژی ایران و روسیه

بیم و امید نفتی

شرکت ملی نفت ایران و گازپروم روسیه هفته گذشته تفاهم‌نامه‌ای را در حوزه انرژی به امضا رساندند. برخی امضای تفاهم‌نامه سرمایه‌گذاری ۴۰ میلیارددلاری شرکت‌های روس در ایران را گامی بزرگ، مثبت و مهم جهت خروج از بن‌بست ۱۰ساله عدم سرمایه‌گذاری شرکت‌های مهم در صنعت نفت و گاز ایران می‌دانند. پرونده هسته‌ای ایران موجب تحریم صنعت نفت کشور شد که محدودیت‌های سیاسی و اقتصادی جدی برای این صنعت ایجاد کرد. در همین راستا صنعت نفت و گاز ایران عملاً از سرمایه‌گذاری جهانی و روندهای توسعه‌ای طبیعی دور ماند. همین موضوع باعث شد تا صنعت نفت ایران توان رودررویی و رقابت با رقبای خود را نداشته باشد و پذیرای آثار منفی تحریم‌ها شد و در سکوت فرو رفت. کارشناسان این صنعت اعلام کردند هم‌اکنون صنعت نفت ایران در یک بازه زمانی هشت‌ساله به ۱۶۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری برای جبران عقب‌ماندگی‌های یک دهه اخیر و رساندن ظرفیت تولید نفت به 5 /5 میلیون بشکه در روز و روزانه 5 /1 میلیارد مترمکعب گاز تا پایان سال ۱۴۰۸ نیاز دارد که این رقم سرمایه‌گذاری بیشتر باید از منابع خارجی تامین شود. هرچند در نگاه اول تفاهم‌نامه میان ایران و روسیه راه را برای کشورمان جهت بهره‌برداری از منابع سرمایه‌گذاری خارجی باز می‌کند و نوید همکاری در زمینه انرژی پایدار جهانی هم داده می‌شود؛ اما قطعاً همکاری با بارزترین رقیب حوزه نفت و گاز ضررهایی را هم به همراه دارد. در گفت‌وگو با علیرضا سلطانی، کارشناس انرژی به این موضوع پرداختیم که تفاهم‌نامه فوق چه فواید و همچنین چه مضراتی برای ما خواهد داشت.

♦♦♦

  تفاهم‌نامه میان ایران و روسیه را که موافقان و مخالفان زیادی به همراه داشت، چطور ارزیابی می‌کنید؟ چرا پیشتر شاهد همکاری موثری در حوزه انرژی میان این دو کشور نبودیم؟

تفاهم‌نامه شرکت ملی ایران و گازپروم از این منظر که راه را برای شرکت‌های روسی باز می‌کند اقدام خوب و موثری است. اما الان عمده قراردادها و فعالیت‌های توسعه صنعت نفت ایران با شرکت‌های غربی، چینی،‌ بعضاً کره‌ای، ژاپنی و برخی دیگر از کشورهای شرق آسیا بوده است. بنابراین با این اتفاق راه ورودی برای شرکت‌های روسی به صنعت نفت و گاز ایران وجود نداشت. شرکت‌های روسی هم به‌ویژه گازپروم در سال‌های اخیر توانمندی‌های رقابتی خوبی به لحاظ فنی، اقتصادی، تجاری و حتی مدیریتی به دست آوردند و می‌توان روی ظرفیت آنان هم در شرایط عادی و در رقابت با شرکت‌های غربی و آسیایی و هم در شرایط محدود و تحریمی حساب کرد. اما مساله‌ای که تا الان وجود داشته این بوده که ایران و روسیه در ذخایر هیدروکربنی عمدتاً در نقش رقیب ظاهر می‌شدند. آنها طی سالیان گذشته کمتر در تدارک و فکر همکاری بودند. در محدوده‌ای از زمان یعنی در یک دهه اخیر ایران تحت تاثیر تحریم‌ها گرایش زیادی به این داشت که شرکت‌های روسی در صنعت نفت و گاز ایران فعال شوند تا جای دیگر شرکت‌های خارجی را بگیرند. به‌رغم تمایلی که برای این همکاری به صورت محدود وجود داشت، همچنان نگرانی‌هایی به لحاظ سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و فنی نسبت به فعال شدن شرکت‌های روسی در ایران وجود دارد.

  شرکت‌های روسی با تمایل ایران به همکاری مشترک چگونه برخورد کردند؟ به نظر می‌رسد در دورانی که ایران نیازمند چنین همکاری‌ای بود پاسخ مثبتی از سوی آنان دریافت نکرد.

به رغم ابراز علاقه‌ای که ایران در طول یک دهه گذشته برای حضور شرکت‌های روسی نشان داده است؛ شرکت‌های روسی این علاقه و تمایل را اجابت نکردند، نخواستند و گرایش مثبتی نشان ندادند که در صنایع نفت و گاز ایران فعالیتی کنند و سرمایه‌گذاری کنند. بعضاً از طرف دولتشان هم این رویکرد دنبال می‌شد چون ایران را رقیب بالقوه خودشان به‌خصوص در حوزه گاز و بحث صادرات گاز ایران به اروپا می‌دانند. طبعاً تمایلی نداشتند که توانایی‌ها و ظرفیت‌های گازی ایران توسعه پیدا کند؛ چراکه این توسعه زمینه چالش‌هایی را برای آنان در انحصار بازار گاز اروپا ایجاد می‌کند. در مقاطعی هم شرکت‌های روسی و دولت روسیه نه‌تنها از تحریم نفت ایران استقبال کرد بلکه تلاش کرد تا جای ایران را هم دربازارهای نفتی بگیرد. چه‌بسا در همین یک دهه، تحریم نفتی ایران به نفع روس‌ها تمام شد. در مقاطعی هم حتی ایران تمایل خودش را به سوآپ گاز و فروش نفت به روسیه اعلام کرد که با استقبال روسیه مواجه نشد. به هر حال روس‌ها تلاش کردند از این شرایط به نفع خودشان استفاده کنند و جای ایران را در بازارهای نفت بگیرند. به صورت بالقوه هم که عرض کردم روس‌ها چندان تمایلی نداشتند که ایران بتواند رقیب آنها در بازار گاز اروپا شود. طبیعتاً بر اساس این موارد ذهنیت اینکه روسیه در شرایط تحریم صنعت نفت و گاز ایران به کشورمان کمک کند تا گسترش پیدا کند وجود نداشت.

  شرایط امروز برای روسیه متفاوت‌تر از گذشته شده است. صنعت نفت روسیه و تصمیم به همکاری با ایران با ایجاد بحران اوکراین و حمله به این کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بعد از بحران اوکراین و حمله روسیه به این کشور طبیعتاً با توجه به فشارها و محدودیت‌هایی که آمریکا، غرب و جامعه جهانی علیه روسیه ایجاد کردند و همچنین تحریم‌هایی که روسیه شد؛ روس‌ها به لحاظ سیاسی روی حمایت سیاسی ایران حساب باز کردند. یکی از پیامدهای این مساله این بود که مناسبات اقتصادی و تجاری میان ایران و روسیه که همواره در یک وضعیت ضعیف قرار داشت با نظر و دستور دولت روسیه و شخص آقای پوتین فعال شد که در این میان صنعت نفت و گاز هم مستثنی نبوده و تفاهم‌نامه اخیر در راستای این شرایط سیاسی خاص امضا شده است.

  آیا تنها علت عقد این تفاهم‌نامه جبر شرایط سیاسی روسیه بوده است؟ آیا در نهایت این جبر می‌تواند به نفع ایران باشد؟

من امیدوارم که این تفاهم‌نامه در یک شرایط عادی، غیرتحمیلی و اجباری از طرف روسیه تبدیل به قرارداد شود. به نظر من انعقاد قرارداد با شرکت گازپروم با بندهایی که در تفاهم‌نامه ذکر شده باید در حداقل زمان صورت بگیرد. من حضور شرکت‌های روسی در صنعت نفت و گاز ایران را حتی اگر بخشی از این 40 میلیارد دلار (عدد تفاهم‌نامه) به نتیجه برسد یعنی مثلاً در حد 10 میلیارد دلار یا کمتر و بیشتر، را هم مفید می‌دانم. اما مساله‌ای که وجود دارد این است که این تفاهم‌نامه باید هرچه سریع‌تر به قرارداد تبدیل شود.

  برخی رسانه‌ها به اشتباه از این تفاهم‌نامه با عنوان توافق‌نامه یاد کردند؛ پیش‌بینی می‌کنید این تفاهم‌نامه چگونه و با چه سرعتی به توافق‌نامه تبدیل شود و به اجرا درآید؟

 فرآیند تبدیل این تفاهم‌نامه به یک قرارداد یا با توجه به تنوع طرح‌ها به چند قرارداد، یک فرآیند سخت و پیچیده است؛ که باید شرکت ملی نفت ایران و دیگر شرکت‌های وابسته به وزارت نفت کشور با جدیت روند مذاکرات را دنبال کنند. باید در هر مرحله‌ای که هر یک از این طرح‌ها به نتیجه رسید آن را فوراً به عنوان قرارداد امضا کنند. به نظر من شاید تعریف همه طرح‌های توسعه‌ای در این تفاهم‌نامه در قالب یک بسته به مصلحت نباشد؛ یعنی نباید طرح‌ها وابسته به یکدیگر باشند. امضای یک طرح توسعه‌ای (مثلاً میدان آزادگان) نباید وابسته به طرح توسعه دیگر (فاز 11 پارس جنوبی) باشد. از این‌رو من فکر می‌کنم اگر حضور شرکت‌های روسی بر یک مبنای منطقی و اقتصادی شکل بگیرد و همچنین پایدار باشد نه‌تنها زیانی به صنعت نفت ایران نمی‌رساند بلکه به سود صنعت نفت کشورمان نیز هست؛ چراکه شرکت‌های خارجی نفتی هم در سبد صنعت نفت ایران قرار می‌گیرد.

  آیا در این شرایط ایران را می‌توان برنده این معامله و تفاهم دانست؟

این اتفاقات به هر حال مفید هستند به‌خصوص در زمان‌های محدود مثل دوران تحریم‌ها، این شرکت‌ها می‌توانند کمک‌حال ایران باشند؛ اما یکی از موضوعات مهمی که در این تفاهم‌نامه وجود دارد این است که باید حتماً در روند مذاکره برای انعقاد قرارداد به گونه‌ای مذاکره شود که تکنولوژی و فناوری‌های نوین این شرکت‌ها به ایران منتقل شوند. همچنین باید منابع مالی تضمین‌شده‌ای وارد منابع درآمدی ایران شود و در عین حال زمان‌بندی مشخصی همراه با ضمانت‌های لازم وجود داشته باشد که طرح‌ها حتی با امضای قرارداد مشمول زمان نشوند که در واقع فرصت‌های صنعت نفت ایران را از بین نبرند.

  روسیه همواره رقیب ایران در بازار نفت و گاز بوده است. تا چندی پیش هم شبهاتی وجود داشت که شاید ایران بتواند بازار روسیه را در دوران تحریم‌های اوکراین کسب کند. آیا این دو رقیب می‌توانند با یکدیگر همکاری کنند؟

این یک واقعیت است که گازپروم یک رقیب جدی برای شرکت ملی نفت ایران و صنعت نفت ایران است و در محاسبات و برنامه‌ریزی‌های آینده طرح‌های توسعه‌ای آنها و ایران چنین مساله‌ای اهمیت دارد. این موضوع یعنی بحث رقابت ایران با روسیه در بازارهای جهانی نباید بر فرآیند مذاکرات برای انعقاد قرارداد و مهم‌تر از آن بر اجرای قراردادهای امضاشده سایه بیفکند و مشکلی برای صنعت نفت ایران و فضای رقابتی آن ایجاد کند.

  نظر منتقدان چیست؟ چرا آنان مخالف این تفاهم‌نامه هستند؟ شما چه نقدی دارید؟

برخی معتقد هستند که این تفاهم‌نامه، با تفاهم‌نامه 40‌میلیاردی یکی است، پس به آن نقد دارند و با آن مخالفت می‌کنند. دلیل این مخالفت این است که آنها این نوع از قراردادها را ایجاد وابستگی صنعت نفت ایران به روس‌ها می‌دانند. در این میان برخی هم موافق آن هستند. من جزو افرادی هستم که نسبت به حضور شرکت‌های روسی در ایران خوش‌بین هستم و موافق؛ اما به شرط آنکه این موضوع موثر و کارآمد باشد و فقط جنبه سیاسی نداشته باشد.

 موثر و کارآمد بودن این تفاهم‌نامه چگونه محقق می‌شود؟

وقتی مبتنی بر ملاحظات اقتصادی باشد، سود طرفین را در نظر داشته باشد و بر جریان توسعه صنعت نفت ایران و افزایش توان رقابتی این صنعت در بازارهای نفتی و گازی تاثیری نگذارد؛ یعنی موثر بوده است. به این معنا که اگر ایران به عنوان یک کشور بالقوه در صادرات نفت و گاز مطرح باشد این موضوع روی فعالیت و سرمایه‌گذاری شرکت گازپروم در ایران (در صورت اجرایی شدن قرارداد) تاثیری نگذارد و گازپروم همچنان به فعالیت‌های خودش وفادار باشد و کارها پیش برود.

  در راستای حفظ و افزایش منافع ملی ایران و صنعت نفت خود، ایران چگونه می‌تواند بیشترین بهره‌برداری را از این تفاهم‌نامه بکند؟

پیشنهاد می‌کنم ایران در قالب این قرارداد در مسیر همکاری و مشارکت برای صادرات گاز به اروپا قرار بگیرد تا گاز و محصولات گاز ایران در شبکه گازی روسیه قرار گیرد و دو کشور با کمک یکدیگر با افزایش انتقال گاز ایران، زمینه وابستگی اروپا به گاز ایران و روسیه را فراهم کند. در واقع این تفاهم‌نامه می‌تواند مبنایی باشد برای آغاز یک همکاری و مشارکت راهبردی میان ایران و روسیه جهت تاثیرگذاری روی بازارهای گاز به‌خصوص بازار اروپا.

  آیا امکان چنین همکاری‌ای اصلاً وجود دارد؟

قبلاً این نوع از همکاری را در بخش اوپک‌پلاس دیدیم که روس‌ها با آغاز یک طرح همکاری با اوپک و کشورهای بزرگ آن مثل ایران و عربستان سیاست‌های مشترکی را برای تاثیرگذاری بر بازار نفت به نفع کشورهای مشارکت‌کننده آغاز کرد. طی چهار، پنج سال گذشته که اوپک‌پلاس با حضور موثر و فعال روسیه ایجاد شده ما شاهد نوعی همکاری میان اعضای اوپک و غیر اوپکِ تولیدکننده نفت هستیم. این همکاری اثرات خوبی بر بازار نفت داشته است. همین موضوع باید به بازار گاز هم تسری پیدا کند. امر سرمایه‌گذاری و مشارکت شرکت‌هایی مثل گازپروم در ایران می‌تواند به این موضوع توسعه ببخشد.

  آیا این تفاهم‌نامه بر سایر قراردادهای نفتی ما سایه می‌اندازد؟

در مورد تاثیر قراردادهای نفتی تصورم این است، انعقاد این تفاهم‌نامه در صورتی که به یک یا چند قرارداد موثر و اجرایی تبدیل شود، می‌تواند مسیر راهگشایی برای ورود دیگر شرکت‌های اروپایی، چین، هند، کره جنوبی، ژاپن و حتی آمریکا به صنعت نفت ایران باشد. بعد از یک دهه دوری صنعت نفت ایران از بازارهای جهانی (پس از تحریم‌های نفتی) به لحاظ سرمایه‌گذاری طبیعتاً شرکت‌های خارجی با بیم و امید نسبت به بازگشت به ایران فکر می‌کنند. نمی‌توان انتظار داشت به سرعت با رفع تحریم‌ها و احیای برجام آنها به کشور بازگردند. اگر تفاهم‌نامه ایران و گازپروم به نتیجه برسد، اتفاقاً یک پیام مثبت و اطمینان‌بخش به دیگر کشورهای خارجی است که آنها با اطمینان به ایران برگردند. گازپروم می‌تواند دروازه بازگشت شرکت‌های خارجی به ایران باشد و زمینه اطمینان‌بخشی برای آنها ایجاد کند تا در ایران سرمایه‌گذاری کنند. 

دراین پرونده بخوانید ...