شناسه خبر : 44541 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

توهم زوال اخلاقی

آیا اخلاق روبه‌زوال است؟

 

آزاده خرمی‌مقدم / نویسنده نشریه 

68شواهد روایتی نشان می‌دهد که مردم معتقدند اخلاق روبه‌زوال است. در مجموعه‌ای از مطالعات با استفاده از داده‌های آرشیوی و اصلی (12,492,983 =n)، در این پژوهش نشان داده می‌شود که مردم در حداقل 60 کشور در سراسر جهان معتقدند که اخلاق روبه‌زوال است، آنها حداقل 70 سال است که به این اعتقاد داشته‌اند و این افول را هم به کاهش اخلاق افراد با افزایش سن و هم به کاهش اخلاق نسل‌های متوالی نسبت می‌دهند. در نهایت، پژوهشگران این مقاله نشان می‌دهند که چگونه یک سازوکار ساده مبتنی بر دو پدیده روان‌شناختی تثبیت‌شده (قرار گرفتن در معرض اطلاعات و حافظه جانبدارانه برای اطلاعات) می‌تواند توهم افول اخلاقی ایجاد کند. این توهم پیامدهایی برای پژوهش‌ها درباره تخصیص نادرست منابع کمیاب، استفاده ناکافی از حمایت اجتماعی و نفوذ اجتماعی دارد.  به نظر می‌رسد بافت اجتماعی در حال ازهم‌گسیختگی است: مدنیت مانند یک عادت قدیمی به نظر می‌رسد، صداقت مانند یک تمرین اختیاری و اعتماد مانند یادگار زمانی دیگر. برخی ناظران ادعا می‌کنند که «فرآیند زوال اخلاقی ما» با «غرق شدن پایه‌های اخلاق» آغاز شد و تا «فروپاشی نهایی کل عمارت» پیش رفت که ما را «سرانجام به سپیده‌دم تاریک عصر امروزی‌مان رساند که در آن نه می‌توانیم بداخلاقی‌های خود را تحمل کنیم و نه می‌توانیم با اقدامات لازم برای درمان آنها روبه‌رو شویم». اما هر چقدر هم که این توصیف از زمان ما بجا به نظر برسد، بیش از دو هزار سال پیش به‌وسیله «تیتوس لیویوس» نوشته شده است که از اخلاقیات روبه‌زوال همشهریان رومی خود ابراز تاسف می‌کرد. از دوران باستان تا دوران مدرن، ناظران اجتماعی اغلب از چرخش زشتی که جوامع خود در پیش گرفته‌اند ابراز تاسف کرده‌ و اغلب گفته‌اند کاهش اخیر در اخلاق -در مهربانی، صداقت و نجابت اولیه انسانی- از دلایل آن بوده است. چرا این همه افراد مختلف در زمان‌ها و مکان‌های مختلف متقاعد شده‌اند که همشهریانشان اکنون از نظر اخلاقی از گذشته کمتر هستند؟ یکی از احتمالات این است که اخلاق در واقع هزاران سال است که در سراسر جهان رو به افول بوده است- چنان پیوسته و چنان شتابان روبه‌زوال است که مردم در هر عصری قادر به مشاهده آن افول در مدت کوتاهی از عمر انسان بوده‌اند. احتمال دیگر این است که ادراک زوال اخلاقی یک توهم روانی است که مردم در سراسر جهان و در طول تاریخ به آن مستعد بوده‌اند. در این مقاله شواهدی برای احتمال دوم ارائه می‌شود.  اول، برآورد می‌شود که مردم حداقل در 60 کشور واقعاً معتقدند که اخلاق روبه‌زوال است و حداقل 70 سال است که این را باور کرده‌اند.  دوم، نشان می‌داده می‌شود که مردم این افول را هم به کاهش اخلاقیات افراد با افزایش سن و هم به کاهش اخلاق نسل‌های متوالی نسبت می‌دهند.  سوم، نشان داده می‌شود که گزارش‌های مردم از اخلاق کنونی معاصرانشان در طول زمان کاهش نیافته است که نشان می‌دهد درک زوال اخلاقی یک توهم است. چهارم و سرانجام، پژوهشگران آزمون‌های یک سازوکار روان‌شناختی ساده را توضیح می‌دهند که می‌تواند توهم افول اخلاقی را ایجاد کند و می‌تواند برخی از شرایطی را که تحت آن ادراک زوال اخلاقی کاهش یافته، حذف یا معکوس می‌شود، پیش‌بینی کند.

آیا مردم افول اخلاقی را درک می‌کنند؟

اخلاق در درجه نخست به رفتار افراد با یکدیگر اشاره دارد که از نوع‌دوستانه تا وحشیانه متغیر است. اما مانند بسیاری از ناظران اجتماعی، تیتوس لیویوس به افراط‌های اخلاقی اشاره نمی‌کرد- در مورد عمل قهرمانانه نادر یا جنایات فجیع گاه‌به‌گاه که افراد کمی انجام می‌دهند یا تجربه می‌کنند. در عوض، او به شیوه‌هایی اشاره می‌کرد که مردم عادی در زندگی روزمره خود رفتار می‌کنند. آیا مردم مدرن، مانند مورخ یونانی، معتقدند که معاصرانشان کمتر از گذشته صادق و مهربان هستند؟ آیا آنها فکر می‌کنند همسایه‌هایشان کمتر سخاوتمند و کمتر یاری‌دهنده هستند، آیا همکارانشان بیشتر به یکدیگر بی‌احترامی می‌کنند و به اعتماد یکدیگر خیانت می‌کنند؟ پژوهشگران نظرسنجی حداقل از سال 1949 از مردم درباره تصوراتشان از تغییرات در این ویژگی‌های اخلاقی روزمره سوال می‌کردند، اما مجموعه کامل داده‌های نظرسنجی مرتبط هرگز به‌طور سیستماتیک جمع‌آوری و تجزیه‌وتحلیل نشده است. نویسندگان این مقاله ابتدا با جست‌وجوی پایگاه داده‌های ارائه‌دهندگان تحقیقات نظرسنجی بزرگ (با استفاده از عبارات جست‌وجوی نشان‌داده‌شده در اطلاعات تکمیلی) 177 مورد نظرسنجی یافتند، به این صورت که از نمونه‌های نماینده از مجموع 220772 آمریکایی سوال کردند که آیا فکر می‌کنند اخلاقیات افراد دیگر تغییر کرده است یا خیر. این موارد در یک بازه زمانی ۷۰ساله از سال 1949 تا 2019 اجرا شد. موارد معمولی عبارت‌اند از: «آیا فکر می‌کنید در چند دهه گذشته، جامعه ما در رفتار خود کمتر صادق و اخلاقی شده است، صادقانه‌تر و اخلاقی‌تر شده است، یا آیا در میزان رفتار صادقانه و اخلاقی مردم تغییری نکرده است؟» و «در حال حاضر، به نظر شما وضعیت ارزش‌های اخلاقی در کل این کشور در حال بهتر شدن است یا بدتر؟» در 18 /84 درصد موارد، اکثر شرکت‌کنندگان گزارش کردند که اخلاق کاهش ‌یافته است. دو یافته دیگر قابل ‌توجه بود. اول، شرکت‌کنندگان در مطالعه، زمانی که از آنها در مورد دوره‌های زمانی طولانی‌تر (مثلاً «دهه گذشته») سوال می‌شد، نسبت به دوره‌های زمانی کوتاه‌تر («سال گذشته»)، بیشتر احتمال داشت افول اخلاقی را درک کنند. دوم، شرکت‌کنندگان در مورد چند موضوع خاص که پیشرفت اجتماعی در آنها به‌وضوح حاصل شده است، افزایش اخلاقیات را گزارش کردند: برای مثال، 59 درصد از شرکت‌کنندگان بهبود رفتار با آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار، 51 درصد بهبود رفتار با افراد دارای معلولیت جسمی و 50 درصد بهبود رفتار با همجنس‌گرایان را گزارش کردند.  این واقعیت که شرکت‌کنندگان افول اخلاقی را به‌طور انباشته در طول دوره‌های زمانی محاسبه کردند و استثناهای ویژه‌ای را برای روند عمومی تصدیق کردند، نشان می‌دهد که آنها باورهای خوب در نظر گرفته‌شده را گزارش می‌کردند و صرفاً نوعی احساس مبهم ناامیدی در مورد انسانیت را ابراز نمی‌کردند. در واقع، در اطلاعات تکمیلی، یک مطالعه اضافی گزارش می‌شود که نشان می‌دهد حتی زمانی که افراد برای پاسخ دقیق تشویق شوند، ادراک زوال اخلاقی ادامه دارد. تصور زوال اخلاقی منحصر به آمریکایی‌ها نبود. در این مقاله پایگاه‌داده‌های ارائه‌دهندگان تحقیقات نظرسنجی بزرگ نمونه‌برداری شد و 58 مورد نظرسنجی یافت شد که در مجموع از 354120 شرکت‌کننده در 59 کشور به‌غیر از ایالات متحده پرسیده شد که آیا و چگونه فکر می‌کنند اخلاق دیگران در طول زمان تغییر کرده است. این اقلام در یک بازه زمانی ۱۳ساله از سال 1996 تا 2007 مدیریت شدند. تجزیه‌وتحلیل این موارد نشان داد که در 21 /86 درصد از موارد، اکثر شرکت‌کنندگان غیرآمریکایی گزارش کردند که اخلاق کاهش ‌یافته است. در واقع، مرکز تحقیقات پیو از شهروندان 40 کشور در سال 2002 و 2006 نظرسنجی کرد و در هر یک از آن کشورها، اکثریت شرکت‌کنندگان گزارش کردند که زوال اخلاقی حداقل یک «مشکل نسبتاً بزرگ» است. نتایج تجزیه‌وتحلیل نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد مردم در سرتاسر جهان معتقدند که اخلاق روبه‌زوال است و تا زمانی که محققان از آنها در مورد آن سوال می‌پرسیدند، به این اعتقاد داشتند.

مردم زوال اخلاقی را به چه نسبت می‌دهند؟

مردم به‌وضوح افول اخلاقی را درک می‌کنند، اما آن را به چه چیزی نسبت می‌دهند؟ دو احتمال وجود دارد. میانگین اخلاقیات یک جمعیت ممکن است بین دو مقطع زمانی کاهش یابد (T1 و T2) زیرا یا افرادی که در T1 اخلاقی هستند وقتی به T2 می‌رسند (پدیده‌ای که از آن به‌عنوان «تغییر شخصی» یاد می‌شود، اخلاق کمتری دارند). یا افراد مسن‌تری که در T1 زنده بودند؛ اما قبل از T2 مردند، اخلاقی‌تر از افراد جوان‌تری هستند که در T2 زنده بودند؛ اما هنوز متولد نشده‌اند (هنوز بالغ نشده‌اند و بنابراین نمونه‌برداری نشده‌اند). پدیده‌ای که از آن به‌عنوان «جایگزینی بین‌فردی» یاد می‌شود. وقتی میانگین اخلاق یک جمعیت در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه (مثلاً یک روز) کاهش می‌یابد، این کاهش احتمالاً نتیجه تغییر شخصی است. اما اگر میانگین اخلاقیات یک جمعیت در دوره‌های زمانی بسیار طولانی (مثلاً 200 سال) کاهش یابد، این کاهش لزوماً نتیجه جایگزینی بین‌فردی است. اما، در مورد زوال اخلاقی در دوره‌های زمانی میانی که از شرکت‌کنندگان در مطالعات در مورد آنها سوال شده بود، چطور؟ مردم چنین کاهشی را به کدام‌یک از این منابع -تغییر شخصی یا جایگزینی بین‌فردی- نسبت می‌دهند؟ از نمونه‌ای از آمریکایی‌ها خواسته شد که در سال 2020 (سالی که مطالعه انجام شد) و در سال 2005 میزان «مهربان، صادق، خوب و نجیب» بودن را ارزیابی کنند. جزئیات روش‌شناختی را می‌توان در روش‌ها و در اطلاعات تکمیلی یافت. در مرحله بعد، شرکت‌کنندگان اخلاق دو زیرمجموعه انحصاری این جمعیت را ارزیابی کردند. اولین زیرمجموعه افرادی بودند که در سال‌های 2005 و 2020 بزرگسال بودند. تفاوت بین این رتبه‌بندی‌ها معیاری از ادراک شرکت‌کنندگان از تغییر شخصی بین دو سال بود. زیرمجموعه دوم افرادی بودند که در سال 2005 یا سال 2020 بزرگسال بودند، اما نه در هر دو سال. تفاوت بین این رتبه‌بندی‌ها معیاری از ادراک شرکت‌کنندگان از جایگزینی بین‌فردی بین دو سال بود. به‌طور خلاصه، شرکت‌کنندگان در این مطالعه معتقد بودند که اخلاق به‌طور متوسط طی یک دوره ۱۵ساله کاهش‌یافته است و آنها این کاهش را هم به کاهش اخلاق افراد در طول زمان و هم به کاهش اخلاق در نسل‌های متوالی نسبت می‌دهند. این واقعیت که مردم انحطاط اخلاقی را به هر دو منبع نسبت می‌دهند، ممکن است به توضیح اینکه چرا ادراک آنها از افول اخلاقی بسیار قوی است، کمک کند.

آیا اخلاق روبه‌زوال است؟

مردم معتقدند اخلاق روبه‌زوال است. آیا چنین است؟ تحلیل‌های دقیق سوابق تاریخی جوامع قویاً نشان می‌دهد که شاخص‌های عینی غیراخلاقی مانند ذبح و تسخیر، بردگی و مطیع‌سازی، یا قتل و تجاوز در طول چند قرن اخیر به میزان قابل ‌توجهی کاهش ‌یافته است. به‌طور متوسط، انسان‌های امروزی به‌مراتب بهتر از اجدادشان با یکدیگر رفتار می‌کنند. اگرچه هیچ سوابق تاریخی عینی مشابهی از اخلاق روزمره وجود ندارد -در مورد اینکه چقدر مردم صندلی خود را به یک فرد مسن می‌دهند، به یک گردشگر گمشده راهنمایی می‌دهند یا به همسایه خود کمک می‌کنند تا یک حصار را تعمیر کند- معیارهای ذهنی برای چنین چیزهایی وجود دارد. ده‌ها سال است که پژوهشگران نظرسنجی از مردم می‌خواهند که مستقیماً در مورد ارزش‌های اخلاقی، ویژگی‌ها و رفتارهای خود و هم‌عصرانشان در حال حاضر گزارش دهند: «آیا دیروز تمام روز با شما محترمانه رفتار می‌شد؟» یا «آیا می‌گویید که بیشتر اوقات مردم سعی می‌کنند مفید باشند، یا اینکه بیشتر به دنبال خودشان هستند؟» یا «در طول 12 ماه گذشته، چند بار وسایل یک غریبه مانند مواد غذایی، چمدان یا کیف خرید را حمل کرده‌اید؟» اگر، همان‌طور که مردم در سراسر جهان ادعا می‌کنند، اخلاق به‌طور پیوسته و شتابان برای چندین دهه در حال افول بوده است، پس گزارش‌های مردم از اخلاق فعلی نیز باید در طول سال‌ها کاهش می‌یافت. آیا چنین است؟ در این مطالعه پایگاه‌داده‌های ارائه‌دهندگان تحقیقات نظرسنجی بزرگ (با استفاده از عبارات جست‌وجوی فهرست‌شده در اطلاعات تکمیلی) جست‌وجو و 107 مورد یافت شد که در یک بازه زمانی ۵۵ساله از سال 1965 تا 2020 برای 4483136 نفر اجرا شد. برای تعیین اینکه آیا گزارش‌های مردم از اخلاق کنونی معاصرانشان در طول زمان تغییر کرده است یا خیر، یک مدل خطی برای هر نظرسنجی در نظر گرفته شد. برای روشن کردن ابعاد این آثار، الگوهای مشابهی نیز در چارچوب بیزی قرار داده شد. نتایج تحلیل واضح بود: گزارش‌های مردم از اخلاق کنونی معاصرانشان در طول زمان پایدار بود. به‌طور متوسط، سالی که در آن نظرسنجی انجام شد، کمتر از 3 /0 درصد از واریانس پاسخ‌ها را توضیح داد و تقریباً در همه موارد، کمتر از یک درصد را توضیح داد. این تحلیل‌ها برای داده‌های جمع‌آوری‌شده از نمونه‌های غیرآمریکایی تکرار شد (33 نمونه، 7432736 = n) و نتایج مشابهی یافت شد: به‌طور میانگین، سالی که در آن نظرسنجی انجام شد کمتر از 2 /0 درصد از واریانس پاسخ‌ها را توضیح داد. به‌طور خلاصه، مطالعات نشان داد که وقتی به‌صراحت از مردم خواسته می‌شود تغییرات اخلاقی را ارزیابی کنند، آنها ادعا می‌کنند که اخلاق کاهش ‌یافته است، اما نتایج دیگر نشان می‌دهد که وقتی از مردم خواسته می‌شود اخلاق فعلی معاصران خود را ارزیابی کنند، ارزیابی‌های آنها در طول زمان تغییر نمی‌کند.

نتیجه‌گیری

شرکت‌کنندگان در مطالعات پیشین بر این باور بودند که اخلاق کاهش‌ یافته است و آنها در هر دهه و در هر ملتی که مورد مطالعه قرار گرفتند به این اعتقاد داشتند. آنها بر این باور بودند که زوال اخلاقی از زمانی که به دنیا آمدند شروع شد، بدون توجه به اینکه چه زمانی بود و معتقد بودند که تا به امروز ادامه دارد. آنها بر این باور بودند که این زوال هم نتیجه کم‌اخلاق شدن افراد در گذر زمان و هم جایگزینی افراد با اخلاق بیشتر با افراد کم‌اخلاق است و معتقد بودند افرادی که شخصاً می‌شناسند و افرادی که قبل از آنها زندگی می‌کردند از این قاعده مستثنی هستند. درباره همه این موارد، آنها تقریباً به‌طورقطع در اشتباه بودند. یکی از دلایلی که آنها ممکن است این باورهای اشتباه را داشته باشند این است که آنها معمولاً با اطلاعات منفی بیشتر از اطلاعات مثبت در مورد اخلاق معاصرانی که شخصاً آنها را نمی‌شناختند مواجه شده‌اند؛ بنابراین آنها را به این باور رساند که مردم امروز به‌اندازه روزگار پیشین مهربان، خوب، صادق و نجیب نیستند. مانند همه مطالعات، این مطالعه نیز محدودیت‌هایی دارد. به‌عنوان‌ مثال، برخی از گزارش‌ها از داده‌های آرشیوی استفاده کردند که برای اهداف موردنظر جمع‌آوری نشده‌اند، بنابراین کمتر از حد ایده‌آل بودند. به‌عنوان‌مثال، برخی از مواردی که تجزیه‌وتحلیل شد، از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا برداشت‌هایشان را از تغییرات «ارزش‌های اخلاقی» بدون مشخص کردن این ارزش‌ها، مشخص کنند. برخی از آنها نتوانستند زمانی را در گذشته مشخص کنند که زمان حال با آن مقایسه شود، و برخی حاوی موارد مبهم بودند. عبارتی که برای استخراج معیارهای دقیق درک مردم از زوال اخلاقی بهینه نبود. با این اوصاف، به نظر می‌رسد توهم افول اخلاقی پدیده‌ای قوی است که ممکن است عواقب نگران‌کننده‌ای داشته باشد. به‌عنوان‌ مثال، در سال 2015، 76 درصد از آمریکایی‌ها موافق بودند که «پرداختن به فروپاشی اخلاقی کشور» باید اولویت بالایی برای دولت آنها باشد. ایالات متحده با مشکلات مستند بسیاری، از تغییرات آب‌وهوا و تروریسم گرفته تا بی‌عدالتی نژادی و نابرابری اقتصادی روبه‌رو است- و با این ‌حال، اکثر آمریکایی‌ها معتقدند دولت آنها باید منابع کمیاب را برای معکوس کردن یک ‌روند خیالی اختصاص دهد. این باور که اخلاق روزمره روبه‌زوال است، ممکن است بر رفتار بین‌فردی افراد نیز تاثیر بگذارد. برای مثال، پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مردم تمایلی به کمک و آسایش کسانی که نمی‌شناسند ندارند. توهم افول اخلاقی ممکن است یکی از دلایلی باشد که مردم آن‌قدر که ممکن است به مهربانی غریبه‌ها وابسته نیستند- عملی که ممکن است خود توهم را بهبود بخشد. توهم افول اخلاقی نیز ممکن است افراد را به‌طور خطرناکی در معرض دستکاری بازیگران بد قرار دهد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که افراد به‌ویژه تحت تاثیر «هنجارهای پویا» هستند که تغییرات درک‌شده در شیوه‌های مرسوم رفتار است. اگر اخلاق پایین دلیلی برای نگرانی باشد، آنگاه افول اخلاق ممکن است یک فراخوان واقعی به سلاح باشد و رهبرانی که قول می‌دهند این لغزش توهم‌آمیز را متوقف کنند -به‌طور مثال، «آمریکا را دوباره بزرگ کنند»- ممکن است جذابیت بسیار زیادی داشته باشند. مطالعات ما نشان می‌دهد که ادراک زوال اخلاقی فراگیر، بادوام، بی‌اساس و به‌راحتی تولید می‌شود. به نظر می‌رسد دستیابی به درک بهتر از این پدیده کار به‌موقعی است.

دراین پرونده بخوانید ...