شناسه خبر : 49715 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

روز از نو

مرمت زیرساخت‌های تخریب‌شده در جنگ، چقدر زمان می‌برد؟

 

سعید ابوالقاسمی / نویسنده نشریه 

جنگ، آغاز ویرانی است. پس از آن، مردم می‌مانند با زیرساخت‌هایی که زیرورو شده‌اند و دولت‌هایی که باید با استفاده بهینه از منابع، بیشترین میزان بازسازی را انجام دهند و در سریع‌ترین زمان ممکن، به بهترین نتیجه دست یابند. جنگِ سختِ این روزها میان ایران و رژیم صهیونیستی نیز، در یک بعد، به تخریب زیرساخت‌ها می‌رسد. دشمن، در تمام جنگ‌ها، به تنها چیزی که فکر نمی‌کند، زیرساخت‌هایی است که با مالیات مردم ایجاد شده و اگر تخریب شود، سال‌ها زمان و میلیاردها دلار بودجه نیاز دارد تا دوباره بازسازی شود. زیرساخت‌های کشورهای درگیر جنگ، یا به صورت عمدی مورد حمله قرار می‌گیرند یا به دلیل بروز خسارت‌های جانبی و اثرات غیرمستقیم آسیب می‌بینند. در روزهای اخیر، رژیم صهیونیستی ابتدا فاز 14 پارس جنوبی را مورد حمله قرار داد و سپس به انبارهای نفت شهران در شمال تهران آسیب رساند. این حملات، عمدی بودند و اسرائیل تلاش کرد زیرساخت‌های کشورمان را با مشکل روبه‌رو سازد. در کنار این نوع خسارت‌ها، خسارت‌های جانبی هم سبب می‌شوند تا مشکلات بسیاری برای زیرساخت‌های کشورها به وجود آید. در جنگ‌های شهری، حملات موشکی زیرساخت‌هایی مانند خیابان‌ها، پل‌ها و خانه‌ها را نابود می‌کند. اتفاق اصلی، زمانی است که طرف‌های درگیر، با تحریم، محاصره یا اختلال در زنجیره‌های تامین روبه‌رو شوند. این موارد، تخریب زیرساخت‌ها را شدت می‌بخشد. این اتفاق، در سال‌های اخیر برای ایران رخ داده و کشورمان را در شرایط حساسی قرار داده است. تحریم‌هایی که علیه کشورمان ایجاد شده، دسترسی به مواد اولیه، تجهیزات و خدمات مورد نیاز در تامین یا بازسازی زیرساخت‌ها را با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو کرده و سبب شده بازیابی این زیرساخت‌ها با تاخیر بسیار زیادی روبه‌رو شوند. زیرساخت‌های هر یک از طرف‌های درگیر در جنگ، به دلایل مختلفی مورد تعرض و هدف قرار می‌گیرند. این دلایل گاهی استراتژیک هستند، گاهی از ابعاد اقتصادی پیروی می‌کنند و گاهی نیز تاثیر روانی دارند. تخریب زیرساخت‌هایی مانند شبکه‌های برق یا تاسیسات نفت و انرژی، مثل آنچه در هدف قرار دادن فاز 14 پارس جنوبی توسط اسرائیل رخ داد، با قطع کردن منابع انرژی یا لجستیک، عملیات‌های نظامی را با اختلال روبه‌رو می‌کند. این اهداف، جزو اهداف استراتژیک به‌شمار می‌رود. اکنون که رژیم صهیونیستی، سایت‌های هسته‌ای ایران را با نام جلوگیری از توسعه توان نظامی مورد هدف قرار می‌دهد، سبب می‌شود تا زیرساخت‌های کشورمان با آسیب‌های جدی روبه‌رو شود. آسیب رساندن به دارایی‌های اقتصادی، مانند زیرساخت‌های بخش نفت و گاز ایران که 25 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهند، ثبات مالی و درآمدهای صادراتی را با اختلال روبه‌رو می‌کند و سبب می‌شود توانایی پایداری جنگ در موضع ضعف قرار گیرد. در کنار آن، تخریب زیرساخت‌های غیرنظامی، مانند سامانه‌های آب و فاضلاب، برق، و یا مسکن، موجب ضعیف شدن روحیه مردم می‌شود و دولت‌ را تحت فشار قرار می‌دهد. نمونه این موضوع را در جنگ غزه شاهد بودیم که بر اساس آن، تخریب زیرساخت‌های شبکه آب، موجب بروز بحران‌های بهداشت عمومی شد و پریشانی اجتماعی را افزایش داد.

بار اول نیست

آنچه در یک هفته اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی رخ داده، اتفاق جدیدی نیست. منازعه میان این دو دشمن دیرینه، از دوران پیروزی انقلاب اسلامی ایران به اوج خود رسیده است. پس از پیروزی انقلاب، ایران مشروعیت رژیم صهیونیستی را رد کرد و با قرار دادن این رژیم در جمع پایگاه‌های امپریالیسم، نابودی آن را مورد حمایت قرار داد. حمایت ایران از گروه‌های مقاومت فلسطین و لبنان مانند حماس و حزب‌الله، تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی را افزایش داد. اسرائیل که پیشرفت‌های هسته‌ای و افزایش قدرت منطقه‌ای ایران را تهدیدی جدی برای موجودیت خود می‌داند، زیرساخت‌ها و دارایی‌های کشورمان را مورد هدف جدی قرار داد. این روند از سال‌های پایانی دهه 60 به صورت پنهان آغاز شد و در دهه 90 به اوج خود رسید و به ویژه در کشور سوریه، در قالب درگیری‌های نظامی مستقیم جلوه‌گر شد. این روند ادامه داشت تا اینکه در یک سال گذشته و پس از مورد هدف قرار دادن محور مقاومت از سوی رژیم صهیونیستی، درگیری‌های مستقیم نظامی میان دو طرف ایجاد شد و اکنون، این درگیری‌ها به اوج خود رسیده است. برنامه‌های هسته‌ای ایران، حمایت‌های ویژه کشورمان از نیروهای مقاومت در منطقه، تغییرات ژئوپولیتیک و پیشرفت‌های ایران در حوزه فناوری، اصلی‌ترین دلایلی بوده که سبب شده رژیم صهیونیستی همواره ایران را مورد تهدید قرار دهد. اما این تهدیدها، همیشه در قالب حرف باقی نمانده و گاهی به عمل نیز تبدیل شده است. زیرساخت‌های ایران بارها در عملیات‌های پنهان و آشکار از سوی رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفته‌اند و خسارت‌های بسیار زیادی به سامانه‌های هسته‌ای، نظامی، انرژی و سایبری کشورمان وارد شده است. حمله سایبری استاکس‌نت که در سال 2010 رخ داد، اولین و یکی از جدی‌ترین آسیب‌هایی بود که به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران وارد شد. بدافزار استاکس‌نت که توسط ایالات‌متحده و رژیم صهیونیستی توسعه یافته بود، در سال 2010 تاسیسات هسته‌ای نطنز را مورد هدف قرار داد و به سانتریفیوژهای غنی‌سازی اورانیوم آسیب رساند. در پی این حمله، غنی‌سازی در مجتمع هسته‌ای نطنز با اختلال روبه‌رو شد و این اختلال تا یک سال ادامه داشت. 11 سال بعد و در سال 2021، مجتمع نطنز بار دیگر مورد حمله رژیم صهیونیستی قرار گرفت. آن‌گونه که گزارش شد، اسرائیل در این حمله مواد منفجره را به نطنز قاچاق کرد و به شبکه برق آسیب رساند تا غنی‌سازی با اختلال روبه‌رو شود. هدف قرار دادن زیرساخت‌های ایران از سوی رژیم صهیونیستی، فقط به زیرساخت‌های هسته‌ای محدود نشد. تجهیزات و سامانه‌های نظامی ایران نیز در بازه‌های زمانی مختلف با تهدید و تخریب جدی روبه‌رو شدند. رژیم صهیونیستی در دو سال اخیر، سامانه‌های دفاع هوایی و همچنین سایت‌های تولید موشک کشورمان را در قالب حمله‌های مختلف، با مشکل روبه‌رو کرده است. در یکی از این تهدیدها، مهرماه سال گذشته، سامانه‌های دفاع هوایی S300 با حمله نظامی روبه‌رو شد. همچنین، تاسیسات موشکی خجیر و شاهرود توسط رژیم صهیونیستی مورد حمله قرار گرفت. حمله به انبارها و پرتابگرهای موشک، پارچین و تاسیسات نظامی از دیگر اقداماتی به‌شمار می‌رود که رژیم صهیونیستی نسبت به آن اقدام کرده است. زیرساخت‌های انرژی نیز از حملات اسرائیل به کشورمان در امان نمانده‌اند و در بازه‌های زمانی مختلف، مورد تهدید و حمله قرار گرفته‌اند. در مهرماه سال 1403، حملات هوایی رژیم صهیونیستی سبب شد آسیب‌های جزئی به برخی از میدان‌های گازی کشورمان وارد آید. همه این حمله‌ها برای جلوگیری از افزایش توان هسته‌ای، ضعیف کردن توانمندی‌های نظامی، ایجاد فشار اقتصادی و اثرگذاری روانی و سیاسی انجام شده تا کشورمان از ابعاد مختلف پیشرفت دور بماند.

آسمان جنگ همیشه شب است

بازسازی زیرساخت‌های تخریب‌شده پس از جنگ، بسیار پیچیده و پرهزینه است و از فرآیندی طولانی‌مدت پیروی می‌کند. این فرآیند همواره تحت تاثیر محدودیت‌های اقتصادی، پویایی‌های ژئوپولیتیک و چالش‌های اجتماعی قرار می‌گیرد. کشورهای مختلفی که سال‌ها پیش درگیر جنگ‌های ویرانگر بوده‌اند، هنوز هم با چالش‌های بازسازی زیرساخت‌ها دست‌به‌گریبان هستند و در این مسیر، با مشکلات بسیاری روبه‌رو شده‌اند. عراق پس از جنگ‌های ویرانگر 1991 و 2003، سوریه پس از سال‌ها جنگ داخلی و خارجی، لبنان پس از رویارویی نظامی 2006 و غزه پس از درگیری‌های نظامی سال‌ 2014 و دو سال اخیر، همچنان با مشکلات بسیار زیادی در حوزه زیرساختی دست‌وپنجه نرم می‌کنند تا زیرساخت‌های خود را بازیابند. عراق، همچنان با گذشت دهه‌ها از وقوع جنگ، درگیر بازسازی زیرساخت‌های خود است. جنگ خلیج‌ فارس در سال 1991 به دلیل حملات هوایی که مکان‌های نظامی و غیرنظامی را هدف قرار داد، زیرساخت‌های عراق را به مرحله نابودی رساند. در این جنگ، نیروگاه‌ها، پالایشگاه‌های نفت، پل‌ها و سامانه‌های آب‌رسانی به‌شدت آسیب دیدند؛ 90 درصد از ظرفیت تولید برق عراق نابود شد و تولید نفت این کشور نیز به نصف کاهش یافت. هزینه‌های بازسازی این زیرساخت‌ها در سال 1991، بیش از 200 میلیارد دلار تخمین زده شد که تامین این رقم به دلیل محدود شدن درآمدهای نفتی این کشور با مشکل روبه‌رو بود. تحریم‌های شدید جامعه بین‌المللی، ناتوانی در تامین بودجه مورد نیاز، فساد و سوءمدیریت و ناتوانی در تامین امنیت، از جمله مواردی بود که سبب شد عراق در بازسازی زیرساخت‌های خود با مشکل روبه‌رو شود. جنگ در سوریه نیز که از سال 2011 آغاز شده، 40 درصد از زیرساخت‌های این کشور از جمله 50 درصد از نیروگاه‌ها، 30 درصد از سامانه‌های آب و فاضلاب و 70 درصد از واحدهای مسکونی شهرهای مختلف را نابود کرد. در اتفاقی تلخ، تولید نفت سوریه که زمانی 380 هزار بشکه در روز بود، به صفر رسید و چالش‌های بیشتری برای حاکمان این کشور ایجاد کرد. در سال 2020 تخمین زده شد که سوریه برای بازسازی و جبران خسارت‌ها به بیش از 530 میلیارد دلار بودجه نیاز دارد. اما با همه این آسیب‌ها، سوریه هنوز نتوانسته مسیر دقیقی برای خروج از بحران بازسازی زیرساخت‌ها پیدا کند. تحریم‌های مختلف و چالش‌های ژئوپولیتیک، بی‌ثباتی سیاسی، بحران بزرگی به نام پناهندگان و فروپاشی اقتصادی اصلی‌ترین دلایلی به‌شمار می‌روند که باعث شده‌اند سوریه موفق به بازسازی زیرساخت‌های خود نشود. اسرائیل که در سال‌های اخیر پایه ثابت جنگ‌های مختلف منطقه‌ای بوده، در سال 2006 نیز با حمله به لبنان، زیرساخت‌های این کشور را با خسارت‌های زیادی روبه‌رو کرد. در جنگ سال 2006 میان رژیم صهیونیستی و حزب‌الله لبنان، 30 هزار خانه، 400 مایل جاده و خیابان، 94 پل و در نهایت فرودگاه بیروت طی 34 روز ویران شد. همچنین سامانه‌های برق و آب در جنوب لبنان به‌شدت آسیب دیدند و 80 درصد از زیرساخت‌های برق در مناطق آسیب‌دیده با اختلال جدی روبه‌رو شد. پس از پایان این جنگ، کارشناسان سازمان ملل متحد، هزینه مورد نیاز برای بازسازی زیرساخت‌های لبنان را 4 /9 میلیارد دلار ارزیابی کردند که 8 /2 میلیارد دلار آن مربوط به بخش مسکن و 5 /1 میلیارد دلار آن نیز مربوط به بخش حمل‌ونقل بود. هرچند پس از این جنگ، کشورهای عربی مثل قطر و عربستان سعودی متعهد به پرداخت یک میلیارد دلار به لبنان شدند اما موضوعاتی مانند آوارگی مردم و اختلافات ارضی، فسادهای دولتی، نفوذ جریان‌های خاص سیاسی و فشار اقتصادی سبب شد فرآیند بازسازی زیرساخت‌ها با اختلال روبه‌رو شود. نتیجه این شد که تا سال 2010، مرکز شهر بیروت، پایتخت لبنان احیا شد اما مناطق روستایی از روند بازسازی جا ماندند.

15

ایران؛ جنگ سخت؛ بازسازی سخت‌تر

جنگی که میان ایران و رژیم صهیونیستی در گرفته، می‌تواند ابعاد عمیق‌تری داشته باشد و شرایط نامطلوبی برای زیرساخت‌های کشورمان ایجاد کند. هر چند رژیم صهیونیستی ادعا می‌کند که فقط به مراکز نظامی و فعالیت‌های هسته‌ای حمله می‌کند اما تجربه روزهای اخیر نشان داده که ارتش این کشور، مناطق مسکونی و زیرساخت‌های شهری و تاسیساتی را نیز مورد حمله قرار می‌دهد. در صورتی که این روند حمله تداوم یابد، خسارت‌ها و چالش‌های زیادی برای ایران در حوزه‌های مختلف برق و انرژی، آب و فاضلاب و زیرساخت‌های شهری ایجاد خواهد شد. شبکه برق کشورمان تا حد زیادی به گاز متکی است. 70 درصد از تولید برق کشور با گاز تامین‌شده از سوی پارس جنوبی انجام می‌شود که در برابر حملات هدفمند، بسیار آسیب‌پذیر است. یک جنگ همه‌جانبه می‌تواند میزان زیادی از ظرفیت تولید برق ایران شامل خطوط انتقال، پست‌ها و همچنین ظرفیت تولید را با اختلال روبه‌رو سازد. در این میان، تحریم‌هایی که از سوی ایالات‌متحده برای کشورمان ایجاد شده، دسترسی به توربین‌ها، ترانسفورماتورها و لوازم مورد نیاز تجهیز نیروگاه‌ها را با مشکل مواجه می‌کند. کمبود سوخت، کمبود نیروی انسانی متخصص و خطرات امنیتی نیز از دیگر مواردی است که سبب می‌شود زیرساخت‌های برق ایران با مشکل روبه‌رو شود. بازسازی این خطوط شامل ارزیابی خسارت، خارج کردن ضایعات، پیش‌بینی راهکارهای جایگزین و ترمیم کامل شبکه، سبب می‌شود فرآیند زمان‌بری ایجاد شود که دولت را با چالش‌های ساختاری روبه‌رو کند. تخمین زده می‌شود برای بازیابی کامل شبکه برق ایران در شرایط تحریم و با درنظرگیری کمک‌های بسیار محدود خارجی، 5 تا 10 سال زمان مورد نیاز باشد. این تخمین با توجه به روند بازیابی شبکه برق عراق پس از جنگ‌های سال‌های 1991 و 2003 انجام شده است. همچنین، پیش‌بینی می‌شود که ساخت دوباره زیرساخت‌های شبکه برق ایران به اندازه 94 هزار مگاوات فعلی، تا 25 میلیارد دلار هزینه دربر داشته باشد. همچنین سامانه‌های آب و فاضلاب ایران که در سال‌های اخیر به دلیل سوءمدیریت و تغییرات اقلیمی، شرایط مطلوبی را پشت سر نگذاشته‌اند، پس از جنگ با اختلال بسیاری روبه‌رو خواهند شد. از میان رفتن تصفیه‌خانه‌ها، آب‌شیرین‌کن‌ها، ایستگاه‌های پمپاژ و خطوط لوله شهری، بخش زیادی از شبکه آب و فاضلاب را از دور خارج می‌کند. با پایان یافتن جنگ و فرارسیدن زمان بازسازی زیرساخت‌ها، چالش‌های بزرگی مانند خطرات بهداشت عمومی، تحریم‌ها، زیان‌های زیست‌محیطی و نابرابری‌های شهری و روستایی، بازسازی شبکه آب و فاضلاب ایران را با مشکلاتی روبه‌رو خواهد کرد. فرآیند بازسازی شبکه آب و فاضلاب شامل ارزیابی‌ خسارت‌ها، پاکسازی آلودگی‌ها، بازسازی چاه‌ها و خطوط لوله و همچنین بازسازی تصفیه‌خانه‌ها زمانی آغاز خواهد شد که اعتبارات اولیه لازم برای آنها به دست آید. تخمین زده می‌شود بازسازی سامانه‌های متمرکز بر مناطق شهری ایران که 75 درصد از جمعیت 90میلیونی کشور را مورد خدمات‌رسانی قرار می‌دهد، نیازمند 30 میلیارد دلار هزینه است. ضمن اینکه نباید فراموش کرد مجموعه‌های نمک‌زدایی و تاسیسات فاضلاب نیز به تجهیزات ویژه‌ای نیاز دارند که اختصاص هزینه و اعتبار برای آنها بسیار مهم به‌شمار می‌رود. از شبکه‌های برق و آب که بگذریم، با یک چالش بسیار بزرگ‌تر روبه‌رو می‌شویم. یک جنگ تمام‌عیار در ایران، تهران و سایر شهرهای بزرگ و کوچک را با ویرانی‌های گسترده روبه‌رو خواهد کرد و طی آن، ساختمان‌های مسکونی و تجاری، جاده‌ها، خیابان‌ها و تاسیسات عمومی شامل مدارس و بیمارستان‌ها به‌شدت آسیب خواهند دید. جابه‌جا کردن جمعیت، آواربرداری، از بین بردن خطرات زیست‌محیطی، کمبود بودجه، نابرابری‌های اجتماعی و سوءمدیریت، از جمله مشکلات بزرگی است که می‌تواند بر سر راه بازسازی زیرساخت‌های شهری ایران پس از پایان جنگ وجود داشته باشد. در این مرحله، بخش دولتی ایران که متولی بازسازی زیرساخت‌هاست باید با مدیریت آواربرداری، اولویت‌بخشی به ساخت مسکن، برنامه‌ریزی صحیح شهری، مشارکت اجتماعی و استفاده از کمک‌های بین‌المللی روند بازسازی را آغاز کند. کارشناسان با مقایسه میان مناطق غزه و تهران، اعتقاد دارند بازسازی تهران با شرایط مطلوب‌تر قبل از جنگ اما در شرایط تحریم، تا 40 سال به طول خواهد انجامید که از این میان، 15 سال برای ساخت خیابان‌ها و ساختمان‌های عمومی اختصاص خواهد یافت. هزینه‌های بازسازی این مناطق نیز تا 150 میلیارد دلار تخمین زده شده که 60 میلیارد دلار آن سهم مسکن، 20 میلیارد دلار سهم زیرساخت‌های شهری مثل خیابان و 30 میلیارد دلار نیز مربوط به امکانات عمومی خواهد بود.

رگ‌های درآمدزای اقتصادی در اولویت بازسازی

پس از تاسیسات و زیرساخت‌های انرژی هسته‌ای، بیشترین خطر در جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی، متوجه پالایشگاه‌های نفت و میادین گازی ایران خواهد بود. تاسیسات نفت و گاز ایران از جمله پالایشگاه‌ها و میدان گازی پارس جنوبی، برای ثبات اقتصادی کشورمان به‌شدت حیاتی هستند. نزدیک به 25 درصد از تولید ناخالص داخلی و 50 درصد درآمدهای صادراتی کشور را این تاسیسات تامین می‌کنند که در یک جنگ تمام‌عیار با رژیم صهیونیستی، با آسیب‌های شدید و گسترده‌ای روبه‌رو خواهند شد. اسرائیل در درگیری‌های اخیر نشان داد که در کنار هدف‌های نظامی و هسته‌ای، تاسیسات نفت و گاز را نیز نشانه خواهد گرفت. در این عملیات، فاز 14 میدان گازی پارس جنوبی که بزرگ‌ترین میدان گازی جهان به‌شمار می‌رود و 66 درصد گاز داخل ایران را تامین می‌کند، دچار آتش‌سوزی شد و تولید 12 میلیون مترمکعب گاز در روز با اختلال روبه‌رو شد. در این حملات، کارخانه گاز فجر جم و انبار نفت شهران در تهران نیز مورد حمله قرار گرفتند و آتش‌سوزی‌های ایجادشده، توزیع سوخت را تحت تاثیر قرار داد. این خسارت‌ها در یک جنگ همه‌جانبه، افزایش خواهد یافت و پالایشگاه‌های بزرگ و پایانه‌های صادراتی را در تیررس دشمن قرار می‌دهد. پارس جنوبی برای تولید برق داخلی و صادرات انرژی، اهمیت بسیار بالایی دارد. پالایشگاه‌هایی مانند تهران و بندرعباس، تامین سوخت داخلی و صادرات محدود محصولات پالایش‌شده را انجام می‌دهند و تخریب آنها، سبب بروز بحران انرژی برای ایران خواهد شد. بر اساس برآوردهای دولتی، در صورتی که این پالایشگاه‌ها با تخریب روبه‌رو شوند، بازارهای جهانی نفت را با تهدید بسیار زیادی روبه‌رو خواهند کرد. بازسازی پالایشگاه‌های آسیب‌دیده در جنگ، به میزان ایجاد آسیب وابسته است. پس از جنگ خلیج‌ فارس، عراق با کمک سازمان ملل متحد طی هفت سال فقط 50 درصد از ظرفیت پالایشگاهی خود را بازسازی کرد. اما آنچه به نظر می‌رسد، این است که پالایشگاه‌های ایران برای بازسازی کامل پس از جنگ به 7 تا 10 سال زمان نیاز داشته باشند. حمله یک هفته پیش اسرائیل به فاز 14 پارس جنوبی، تولید 12 میلیون مترمکعب گاز در روز را متوقف کرد. خبرگزاری تسنیم در این ارتباط گزارش داد که «تولید ۱۲ میلیون مترمکعب گاز از سکوی فاز ۱۴ به‌طور موقت متوقف شده تا این بخش از پالایشگاه دوباره به مدار بهره‌برداری بازگردد». گرگوری برو، تحلیلگر ارشد بازار انرژی جهان نیز به این موضوع اشاره کرد که تعمیرات جزئی در این فاز از پارس جنوبی بین 6 تا 18 ماه به طول خواهد انجامید و بنابراین تولید در مدت زمان کوتاهی احیا خواهد شد. با وجود این‌، ایران برای بازسازی کامل تاسیسات نفت و گاز پس از جنگ با رژیم صهیونیستی، با چالش‌های بسیاری روبه‌رو می‌شود. تحریم‌ها، تخصص فنی، محدودیت‌های بودجه‌ای، خطرات امنیتی، ارتباطات ژئوپولیتیک و موضوعات لجستیکی و زیست‌محیطی از جمله این چالش‌ها به‌شمار می‌روند. تحریم‌ها، دسترسی به قطعات و تجهیزات، فناوری و سرمایه‌گذاری خارجی را محدود می‌کنند. ریچارد برنز، دیگر تحلیلگر ارشد حوزه انرژی جهان تاکید دارد که «ایران ممکن است بیش از سایر کشورها برای یافتن قطعات و تجهیزات و پشتیبانی بین‌المللی برای بازسازی تاسیسات آسیب‌دیده تلاش کند». اما نباید محدودیت‌های بودجه‌ای را نیز نادیده گرفت. اقتصاد ایران با تورم ۴۵درصدی و بیکاری ۲۵درصدی جوانان، نمی‌تواند هزینه‌های بازسازی در مقیاس بزرگ را تامین کند. کاهش صادرات نفت پس از حملات، درآمدهای کشورمان را بیشتر تحت فشار قرار خواهد داد و این چالش، مانع بزرگی بر سر راه کشورمان در بازسازی تاسیسات نفتی است. بازسازی تاسیسات نفتی ایران بین 40 تا 60 میلیارد دلار بودجه نیاز دارد. در این میان، پالایشگاه بندرعباس در صورت آسیب شدید 15 میلیارد دلار از این بودجه را به خود اختصاص خواهد داد. همچنین، تعمیرات واحد آسیب‌دیده فاز 14 پارس جنوبی هزینه‌ای حدود دو میلیارد دلار دربر خواهد داشت؛ اما اگر قرار باشد بازسازی کامل میدان در صورت تخریب سکوها و خطوط لوله انجام شود، تا 30 میلیارد دلار خرج روی دست دولت ایران می‌گذارد. مجموع سرمایه‌گذاری برای هر دو بخش، تا 90 میلیارد دلار نیز خواهد رسید که رقم بسیار بزرگی را شامل می‌شود. تامین این بودجه بسیار دشوار خواهد بود؛ شاید خرید 78 میلیارددلاری نفت ایران توسط کشور چین که در سال 2024 رقم خورد، در کنار وام‌ یا کمک‌های فنی بتواند این بودجه را تامین کند اما باید در نظر داشت که تحریم‌ها مانع حضور پررنگ سرمایه‌گذاران در بازسازی بخش‌های نفت و گاز آسیب‌دیده ایران پس از جنگ خواهند شد.

16

زیرساخت‌های هسته‌ای؛ چالش بزرگ در بازسازی

تاسیسات هسته‌ای ایران از نظر استراتژیک اهمیت بسیار زیادی دارند. این تاسیسات، دو دسته اصلی را دربر می‌گیرند؛ تاسیسات کلیدی که شامل مجتمع‌های نطنز، فردو و اصفهان می‌شوند و تاسیسات فرعی که مجموعه‌هایی مانند پارچین و بوشهر را دربر می‌گیرند. ساخت تاسیسات غنی‌سازی زیرزمینی نطنز با ظرفیت 50 هزار سانتریفیوژ در سال 1379 آغاز شد و در سال 1382 به مرحله عملیاتی رسید. موسسه علوم امنیت بین‌المللی هزینه‌های ساخت و راه‌اندازی این تاسیسات را دو تا سه میلیارد دلار تخمین زده که شامل حفاری، تولید سانتریفیوژ و ایجاد زیرساخت‌ها می‌شود. تاسیسات فردو نیز که در سال 1390 مورد بهره‌برداری قرار گرفت، یکی از مستحکم‌ترین سایت‌های غنی‌سازی هسته‌ای در سطح جهان به‌شمار می‌رود که به دلیل طراحی بسیار ایمن خود، دو میلیارد دلار هزینه دربر داشته است. تاسیسات هسته‌ای اصفهان، از دو مجموعه نطنز و فردو قدیمی‌تر است. این مجموعه به‌عنوان تاسیسات تبدیل اورانیوم و تولید سوخت شناخته می‌شود که در سال 1384 به مرحله عملیاتی رسید و برای ساخت آن، یک میلیارد دلار هزینه شد. بر اساس آنچه در رسانه‌ها اعلام شده، تکمیل رآکتور بوشهر 11 میلیارد دلار و تاسیسات پارچین نیز پنج میلیارد دلار هزینه دربر داشته است. بر اساس تخمین‌های موجود، مجموعه هزینه‌های انجام‌شده برای تاسیسات هسته‌ای ایران از دهه 60 تاکنون، 30 میلیارد دلار بوده که فرآیند ساخت 35ساله‌ای نیز برای آنها طی کرده است. اما اکنون و با حملات رژیم صهیونیستی به این تاسیسات هسته‌ای، آسیب‌های بسیار زیادی به آنها وارد شده که بازسازی آنها را ضروری می‌سازد. آن‌گونه که رافائل گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته، «کارخانه غنی‌سازی آزمایشی روی زمین تاسیسات هسته‌ای نطنز نابود شده است». این آسیب شدید، سالن‌های سانتریفیوژ زیرزمینی، سیستم‌های الکتریکی و ذخایر سوخت را نیز دربر می‌گیرد. آن‌گونه که تخمین زده شده، بازسازی تاسیسات روی زمین مجموعه هسته‌ای نطنز بین دو تا سه سال به طول خواهد انجامید اما سالن‌های زیرزمینی که سانتریفیوژها را در خود جای داده‌اند، پنج تا هفت سال زمان نیاز دارند. بر اساس آنچه وال‌استریت ژورنال گزارش داده، «اسرائیل تاسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان را به صورت کامل از بین برده که بازسازی آن برای ایران تا یک سال به طول خواهد انجامید». اما روند ساخت این تاسیسات نشان می‌دهد که اگر قرار باشد بازسازی کامل انجام شود، به 10 سال زمان نیاز خواهد بود. بازسازی این تاسیسات، به دلیل تحریم‌ها، تورم و الزامات تخصصی، نیاز به سرمایه‌گذاری بسیار زیادی دارد. در نطنز، بازسازی سالن‌های سانتریفیوژهای پیشرفته و سیستم‌های الکتریکی، به رقمی معادل 10 میلیارد دلار بودجه نیاز خواهد داشت. در صورت نیاز به بازسازی کامل فردو، ایران به بیش از پنج میلیارد دلار بودجه نیاز دارد اما در کنار این بازسازی، به مواد کمیابی مانند فولاد ماراجینگ هم نیاز است که تامین آن در شرایط تحریم بسیار دشوار خواهد بود. تحریم‌های ایالات‌متحده، دسترسی به اورانیوم، فولاد ماراجینگ و اجزای سانتریفیوژ را برای ایران بسیار دشوار کرده‌ است. در کنار آن، تخصص فنی و دسترسی به دانشمندان و مهندسان هسته‌ای، از چالش‌های بزرگ ایران برای بازسازی تاسیسات هسته‌ای خواهد بود. رژیم صهیونیستی در حملات اخیر خود 11 نفر از متخصصان هسته‌ای ایران را به شهادت رساند که موجب اختلال در پیشرفت هسته‌ای کشورمان خواهد شد. بازسازی سانتریفیوژهای پیشرفته نیاز به تخصص دارد که این تخصص جز با حضور دانشمندان و مهندسان هسته‌ای امکان‌پذیر نیست. از طرف دیگر، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل، پس از جنگ، نظارت سختگیرانه‌تری را بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران اعمال خواهند کرد. در نگاهی دیگر، اقتصاد ایران با تورم ۴۵درصدی و کاهش درآمدهای نفتی، نمی‌تواند به تامین بودجه مورد نیاز بازسازی تاسیسات هسته‌ای بپردازد. این احتمال وجود دارد که کشورهایی مانند چین و روسیه وام‌هایی را برای بازسازی تاسیسات هسته‌ای به ایران بدهند، اما در مقابل این وام‌ها، امتیازهایی را نیز مطالبه خواهند کرد. این موضوع را نیز نباید فراموش کرد که بازسازی تاسیسات هسته‌ای، تنش‌های ایران را با ایالات‌متحده و کشورهای خلیج‌ فارس افزایش خواهد داد و تحریم‌های بیشتری را به دنبال خواهد داشت. 

فرآیندهای بازسازی پس از جنگ

بازسازی زیرساخت‌های آسیب‌دیده از جنگ، یک فرآیند چندوجهی به‌شمار می‌رود که برای بازگرداندن ثبات اقتصادی و عملکرد اجتماعی، بسیار حیاتی است. این فرآیند چهار مرحله دارد که از ارزیابی آغاز می‌شود و پس از گذراندن مراحل برنامه‌ریزی و تجمیع منابع، به اجرا می‌انجامد. در مرحله ارزیابی، تعیین کمیت خسارت‌ها و اولویت‌بندی نیازها انجام می‌شود. در بخش برق، بررسی‌های سریعی در حوزه نیروگاهی و خطوط انتقال صورت می‌گیرد تا آسیب‌ها مشخص شود. سیستم‌های آب نیاز به آزمایش کیفیت آب و بازرسی خطوط لوله دارند. اما تاسیسات نفتی، مانند پارس جنوبی، به دلیل خطرات ناشی از آتش‌سوزی، نیاز به ارزیابی‌های ساختاری و زیست‌محیطی دارند. در مرحله برنامه‌ریزی، تدوین جدول زمانی، تعریف بودجه و تعیین طرح‌ها انجام می‌شود. در مرحله تجمیع منابع بر تامین بودجه، مواد اولیه مورد نیاز و نیروی کار تمرکز می‌شود و در نهایت، در مرحله اجرا، اجرای فرآیندهای بازسازی و ارتقای زیرساخت‌ها در بالاترین سطح اولویت قرار می‌گیرد. بازسازی کارآمد و پایدار زیرساخت‌های شهری مانند مسکن و حمل‌ونقل، نیازمند گام‌های استراتژیک بیشتری است که باید به موازات دیگر گام‌ها اجرایی شوند. آواربرداری، ساخت واحدهای مسکونی دارای اولویت بیشتر، بازسازی شبکه حمل‌ونقل، برنامه‌ریزی شهری مناسب و افزایش مشارکت نیز گام‌های دیگری هستند که در این زمینه باید برنامه‌ریزی شوند. کارشناسان توسعه می‌گویند در این مرحله ابتدا باید جاده‌ها و پل‌ها بازسازی شوند تا امکان کمک‌رسانی و تجارت فراهم شود. در این مرحله، عوامل ژئوپولیتیک بر سرعت و موفقیت بازسازی تاثیر می‌گذارند. تحریم‌ها، دسترسی به مواد اولیه، بودجه و نیروی انسانی متخصص را محدود می‌کند و بازسازی بخش‌های مختلف را با تاخیر روبه‌رو می‌سازد. کمک‌های بین‌المللی نیز در این زمینه بسیار تاثیرگذار هستند. اما ارتباط منطقه‌ای ناپایدار، ممکن است ایران را به سمت دریافت کمک‌های بیشتر از چین هدایت کند که خطر وابستگی را به همراه دارد. این اتفاق، پیش از این برای سوریه رخ داده است. سوریه تلاش کرد با کمک‌های کشور روسیه، زیرساخت‌های خود را بازسازی کند که سبب شد گرایش بیشتری از نظر سیاسی و نظامی به این کشور داشته باشد. پس از اینکه رژیم صهیونیستی در یک هفته اخیر به زیرساخت‌های هسته‌ای کشورمان حمله کرد، هر چند به گفته رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، انتقاد جهانی را به دنبال داشت اما هیچ پیشنهاد کمکی به ایران نیز ارائه نشد. آن‌گونه که رویترز تحلیل کرده، دور شدن از میز مذاکره، میانجی‌گری سازمان ملل را محدود می‌کند که سودی برای دو طرف درگیری نخواهد داشت. کلیدی‌ترین نکته‌ای که باید به آن توجه داشت نیز این است که بازسازی دوباره یا ارتقای فعالیت زیرساخت‌های تخصصی مانند پالایشگاه‌های نفت و تاسیسات هسته‌ای نیازمند نیروی کار ماهر و تخصص فنی هستند که برای موفقیت در بازسازی آنها، یک عامل حیاتی به‌شمار می‌رود. پالایشگاه‌های ایران به مهندسانی برای سیستم‌های پیچیده مانند واحدهای تقطیر نیاز دارند. اما فرار مغزها و تحریم‌ها، ایران را در استفاده از این نیروهای متخصص محدود می‌کند. همچنین، نطنز و فردو به فیزیکدانان هسته‌ای و متخصصان سانتریفیوژ نیاز دارند. آن‌گونه که خبرگزاری‌های داخلی نیز نوشته‌اند، شهادت بیش از 10 دانشمند و مهندس هسته‌ای در حمله اخیر رژیم صهیونیستی به کشورمان، یادآور ترورهای سال‌های گذشته است که سبب می‌شود قدرت ایران در حوزه هسته‌ای کاهش یابد. بنابراین، ایران باید استراتژی‌های ویژه‌ای برای بازسازی زیرساخت‌های خود پس از پایان جنگ با رژیم صهیونیستی در پیش گیرد. استخدام کارشناسان متخصص ایرانی که از این کشور مهاجرت کرده و در کشورهای دیگر مشغول به کار شده‌اند، یکی از اصلی‌ترین استراتژی‌های قابل اجرا‌ست. همکاری با چین و روسیه برای ارائه آموزش‌های فنی نیز یکی دیگر از استراتژی‌ها به‌‌شمار می‌رود که می‌تواند شرایط مطلوبی برای بازسازی زیرساخت‌ها ایجاد کند. گسترش ظرفیت‌ها و توانایی‌های ملی داخلی نیز راهکار دیگری است که پس از مقابله با بدافزار استاکس‌نت، اثرات مطلوب خود را نشان داده و آموزش مهندسان و متخصصان را در شرایط مطلوبی قرار می‌دهد.

 و در پایان نیز، استخدام پیمانکاران بین‌المللی برای دور زدن تحریم‌ها و استفاده از آنها به منظور بازسازی زیرساخت‌ها، راهکار ویژه‌ای است که ایران می‌تواند با تکیه بر آن، مسیر بازسازی زیرساخت‌های خود را با موفقیت طی کند. 

دراین پرونده بخوانید ...