شناسه خبر : 42181 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پیدا و پنهان FATF

لزوم پیوستن به کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) در گفت‌وگو با علی ماجدی

پیدا و پنهان FATF

زهرا اکبری: سال‌هاست که موضوع تعامل ایران با گروه ویژه اقدام مالی به محلی برای جدال و تنش در محافل سیاسی کشور تبدیل شده است. این در حالی است که فعالان اقتصادی معتقدند عدم تصویب FATF و قرار گرفتن ایران در فهرست سیاه پولشویی باعث به حداقل رسیدن دادوستد مالی و بانکی حتی با کشورهای دوست مانند چین و روسیه شده است. در این زمینه علی ماجدی اقتصاددان و دیپلمات سابق معتقد است تصویب لوایح FATF  می‌تواند برگ برنده‌ای برای ایران به‌شمار آید زیرا با پذیرفتن این لوایح، می‌تواند حسن نیت خود را به کشورهای جهان نشان دهد. اگر مسوولان ایرانی چنین تصمیمی نگیرند در این صورت معادلات سیاسی و اقتصادی میان ایران و کشورهای غربی پیچیده‌تر خواهد شد. درواقع پذیرفتن FATF به لحاظ توسعه اقتصادی امری لازم و حتمی است؛ در غیر این صورت  عواقبی به همراه خواهد داشت که بعضاً جبران‌ناپذیر بوده و باید تمهیدات اساسی برای آن اندیشیده شود. وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش گفت: زمانی که کشوری نتواند به شبکه مالی بین‌المللی متصل شود تمام تبادلات جهانی آن کشور مختل می‌شود. آنگاه برای دور زدن ممنوعیت‌ها باید هزینه یکسری شرکت‌های صوری را بدهد تا بتواند معاملاتش را انجام دهد. تمامی این مسائل هزینه‌زاست و به انزوای  بانکی و جهانی کشور منجر خواهد شد. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

♦♦♦

  اقتصاددانان معتقدند که تداوم حضور ایران در فهرست سیاه FATF به معنای تعمیق بیشتر بی‌اعتمادی بانک‌های جهانی و همچنین سرمایه‌گذاران به بانک‌های ایرانی خواهد بود. این شرایط در آینده و حتی پس از رفع کامل تحریم‌ها نیز تاثیرات بسیار منفی بر روندهای اقتصادی ایران خواهد داشت. نظر شما در این رابطه چیست؟

به هر حال گروه ویژه اقدام مالی یا FATF، سازمان بین‌دولتی است که با نگرش به سیاست‌های توسعه برای مبارزه با پولشویی تاسیس شده است. در گذر زمان، فعالیت‌های این گروه گسترده‌تر شده به‌طوری که این سازمان در سال ۲۰۰۱ به کارزار مبارزه با تامین مالی تروریسم پیوست و در سال ۲۰۱۲ مقابله با تامین مالی فعالیت‌های اشاعه‌ای نیز به ماموریت این گروه افزوده شد و در همین سال آخرین ویرایش توصیه‌های خود را برای مقابله با جرائم مالی (تامین مالی تروریسم، تامین مالی فعالیت‌های اشاعه‌ای، پولشویی و...) منتشر کرد. درواقع این گروه میزان پیشرفت کشورهای عضو در زمینه پیاده‌سازی توصیه‌های این گروه را رصد می‌کند. همچنین بر پیشرفت تصویب و اجرای توصیه‌های گروه در سطح جهان نیز نظارت می‌کند. علاوه براین تمامی معاملات و نقل و انتقالات بانکی تحت پوشش FATF است. 

بنابراین بسیار طبیعی است که ما از این تسهیلات استفاده کنیم همان‌طور که تمام جهان از آن استفاده می‌کند. در حال حاضر در بین تمامی کشورهای جهان فقط ایران و کره شمالی هستند که در فهرست سیاه FATF قرار گرفته‌اند. از نظر من تصویب لوایح FATF  می‌تواند برگ برنده‌ای برای ایران به‌شمار آید زیرا با پذیرفتن این لوایح، می‌تواند حسن نیت خود را به کشورهای جهان نشان دهد. اگر مسوولان ایرانی چنین تصمیمی نگیرند در این صورت معادلات سیاسی و اقتصادی میان ایران و کشورهای غربی پیچیده‌تر خواهد شد.

  برخی جریان‌های مخالف در ایران، ناکامی در توافق هسته‌ای را به مساله الحاق ایران به FATF گره می‌زنند و معتقدند تا تکلیف برجام مشخص نشده است نباید درباره رعایت استانداردهای  FATF تصمیم‌گیری کرد. آیا این استدلال درست است؟

باید ابتدا بررسی کنیم که چه افرادی مخالف تصویب لوایح مربوط به FATF هستند. به نظر من مخالفان تصویب FATF دو گروه هستند. گروه اول کسانی هستند که به‌طور کامل با هرگونه تعامل با نظام بین‌الملل مخالفت می‌کنند. حساب این افراد جداست. این گروه فکر می‌کنند اگر FATF تصویب شود دیگر نمی‌توانند به گروه‌های مورد نظر خود در خارج از ایران کمک کنند. این افراد این مساله را در نظر نمی‌گیرند که به خاطر این کمک کشور را از تمام معاملات اقتصادی محروم می‌کنند. 

در حالی که نباید به خاطر یک استثنا قاعده را به هم ریخت. گروه دومی هم وجود دارند که معتقدند با توجه به برقراری تحریم‌ها علیه اقتصاد ایران ما در هیچ شرایطی قادر به انجام معاملات بانکی نخواهیم بود. در نتیجه به عقیده این افراد FATF هیچ‌گونه سودی برای کشور ما ندارد. البته به نظر من این گفته تا حدودی درست است اما این مساله مهم را هم نباید فراموش کرد که روابط محدودی هم که ایران توانسته به‌‌رغم وجود تحریم‌های بین‌المللی با برخی از کشورها برقرار کند، به دلیل عدم پذیرش FATF به ثمر نمی‌رسد. بنابراین به گمان من اگر احیای برجام هم با شکست مواجه شود ایران باید FATF را تصویب کند تا از مزایای آن بهره‌مند شود. در نظر بگیرید که حتی کشورهایی مانند چین و روسیه هم عضو FATF هستند. بنابراین هیچ دلیلی برای مخالفت با آن وجود ندارد. از سوی دیگر این مساله هم وجود دارد که حتی اگر تحریم‌ها برداشته شود و صادرات و واردات هم رونق بگیرد، بدون عملی کردن تصویب FATF؛ مشکل نقل و انتقالات برای کشور ما همچنان پابرجا خواهد ماند. بنابراین تاکید می‌کنم که پذیرفتن FATF به لحاظ توسعه اقتصادی امری لازم و حتمی است؛ در غیر این صورت عواقبی به همراه خواهد داشت که بعضاً جبران‌ناپذیر بوده و باید تمهیدات اساسی برای آن اندیشیده شود.

 با وجود اینکه دولت یازدهم حتی در ماه‌های پایانی عمر خود، تمام تلاش خود را به‌کار بست تا بلکه سرانجام لوایح FATF مشخص شود، اما با این حال هیچ‌گونه خبر مثبتی به گوش نمی‌رسد و همچنان مخالفان بر طبل دیدگاه‌های خود می‌کوبند. استدلال آنها این است که FATF طراحی شده تا کشورهایی را که خارج از چارچوب‌های سیاست‌های مختلف غرب، دنبال استقلال هستند و خارج از سلطه بیگانگان قرار دارند تحت سلطه و احصا خود در بیاورد. در زمان تحریم‌ها، عضویت در FATF وضعیت ما را بهتر نمی‌کند که بدتر می‌کند. زمانی هم که تحریم نباشیم FATF، حربه‌ای در دست استعمار و کشورهای سلطه‌گر برای کنترل کشورهای دیگر است. نظر شما در این رابطه چیست؟ آیا تصویب FATF منافی با استقلال کشور است؟

به گمان من تصویب FATF ربطی به استقلال کشورها ندارد. اگر این‌گونه باشد پس تمام کشورهایی که در حال حاضر عضو FATF هستند؛ کشورهایی وابسته‌اند. این حرف اساساً فاقد معناست؛ جهان امروز جهان وابستگی است. جهانی شدن، اقتصاد کشورها به ویژه قدرت‌های اقتصادی را به یکدیگر گره زده است. با بروز پدیده جهانی شدن اقتصاد، بسیاری از موانع تجارت از میان برداشته شده است. در عین حال می‌بینیم که زمینه نقل و انتقال سرمایه و منابع انسانی و فناورانه نیز گسترش پیدا کرده، در حالی که بسترها برای همکاری و بهره‌جویی از ظرفیت‌های مشترک هم مهیا شده است. در چنین شرایطی آنچه بیش از همه درون اقتصاد جهانی شده شبکه بانکی است. 

برای این ادعا نمونه بارزی وجود دارد و آن مربوط به زمانی است که آمریکا از برجام خارج شد. به خاطر داریم که در آن زمان اروپایی‌ها درصدد استمرار تعامل با ایران بودند ولی در نهایت دیدیم که به دلیل همین موضوع جهانی شدن سیستم بانکی که بر مبنای دلار کار می‌کرد این اتفاق رخ نداد و اروپایی‌ها در ادامه تعاملات خود با ایران چندان موفق عمل نکردند.

 به نظر می‌رسد یکی از ضرورت‌های بهره‌برداری از دستاوردهای اقتصادی توافق هسته‌ای، تسهیل مراودات بانک‌ها و موسسات اقتصادی ایرانی و خارجی و رعایت استانداردهای مورد نظر  FATFاز سوی ایران است. با وجود درک چنین ضرورتی هنوز نهادهای تصمیم‌گیر داخلی بر سر رعایت اصول FATF و در نتیجه عادی‌سازی رابطه با آن دچار تردید هستند. ادامه این تردیدها چه تبعاتی برای اقتصاد ایران دارد؟

تبعات عدم پذیرش FATF کاملاً مشخص است. بیشتر معاملات جهان از طریق FATF انجام می‌شود. زمانی که کشوری نتواند به شبکه مالی بین‌المللی متصل شود تمام تبادلات جهانی آن کشور مختل می‌شود. آنگاه برای دور زدن ممنوعیت‌ها باید هزینه یکسری شرکت‌های صوری را بدهد تا بتواند معاملاتش را انجام دهد. تمامی این مسائل هزینه‌زا است و به انزوای  بانکی و جهانی کشور منجر خواهد شد. علاوه بر این، عدم تصویب FATF تبعات دیگری هم به همراه دارد که به کوچک‌تر شدن سفره مردم ایران منتهی خواهد شد. به این صورت که با ادامه روند افزایش قیمت‌ها افراد جامعه روزبه‌روز فقیرتر می‌شوند. حتی اگر بخواهیم واردات و صادرات داشته باشیم؛ تا زمانی که عضو FATF نباشیم؛ با مشکلات فراوانی در نقل و انتقالات مالی روبه‌رو خواهیم شد. برخی بر این باورند که می‌توان هزینه این نقل و انتقالات را پرداخت ولی ماجرا از این قرار است که اگر ما بخواهیم هزینه این نقل و انتقالات را بپردازیم نتیجه‌ای جز گران شدن مواد غذایی دربر نخواهد داشت. زمانی که تمام کشورهای جهان منافع خودشان را دنبال می‌کنند و منافعشان را به خاطر ما به خطر نمی‌اندازند چرا ما نباید به فکر منافع خودمان باشیم؟ چرا ما باید خودمان را محروم کنیم؟ شما نمی‌توانید دلیل منطقی برای مخالفت با FATF پیدا کنید. من بارها عرض کردم بروید از تمام کسانی که با بانکداری بین‌المللی و بانکداری نوین آشنا هستند در رابطه با FATF بپرسید؛ کسی را پیدا نمی‌کنید که مخالف FATF باشد.

  بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که ابراهیم رئیسی، یکی از مخالفان FATF در ایران است. اگرچه هنوز در مقام ریاست‌جمهوری موضع خود را اعلام نکرده اما در بهمن ۹۷ در واکنش به اصرار دولت روحانی درباره ضرورت پیوستن به پالرمو و CFT گفت: «برخی می‌گویند در این جنگ‌ها باید برای عدم بهانه به دشمن پیمان‌ها و کنوانسیون‌های آنها را عملی کنیم؛ چه کسی تضمین می‌کند که دشمن همچنان به دشمنی ادامه ندهد؟ این چگونه است که آنها برای قانون داخلی ما بیانیه صادر می‌کنند؟» با این اوصاف چه سرنوشتی در انتظار FATF است؟

به گمان من دست آقای رئیسی آنقدر هم که مطرح می‌شود باز نیست. عده‌ای بر این باورند که اگر برجام احیا شود FATF هم تصویب می‌شود؛ این استدلال درستی نیست. موضوع پذیرش یا عدم پذیرش FATF به تصمیمات اتخاذشده توسط مسوولان ارشد و مجمع تشخیص مصلحت نظام برمی‌گردد و این یک تصمیم جمعی است. هم‌اکنون مجمع تشخیص مصلحت نظام است که باید تصمیم بگیرد. با این حال، بهتر است که ابراهیم رئیسی اکنون که در مقام اجرایی قرار گرفته است در این زمینه ورود کند. همان‌طور که پیشتر توضیح دادم بیشتر مخالفت‌هایی که تاکنون صورت گرفته به خاطر تحریم‌هاست. مخالفان معتقدند FATF به خاطر تحریم‌ها کارایی ندارد در عین حال که معتقدند بعد از برجام قضیه فرق می‌کند. 

در چنین شرایطی عملاً مخالفان کمتری باقی می‌مانند. شخصاً بر این باورم که بعد از برجام این قضیه حل می‌شود و البته منطقی هم این است که ماجرا حل شود. با توجه به اینکه در حال حاضر اولویت با برجام است و چیزی به احیای توافق هسته‌ای هم نمانده بهتر است کمی صبر کنیم. درباره برجام هم لازم به توضیح است که به گمان من تمامی طرفین خواهان این توافق هستند. البته باید این را در نظر بگیریم که اروپایی‌ها به دلیل مسائل مربوط به انرژی بیشتر از همه خواهان احیای برجام هستند و منافعشان هم در این است. چین و روسیه هم اگرچه منافع اقتصادی کمی در این توافق دارند اما از نظر سیاسی مخالفتی با آن ندارند. فراموش نکنیم که اگر بنای ما بر این باشد که نخواهیم با آمریکا کار کنیم صرف کار با چین و روسیه به لحاظ اقتصادی منافع کشور را تامین نمی‌کند. 

در عین حال از نظر اقتصادی هم امکانات و بازارهای متنوعی که در اروپاست مزایای اقتصادی فراوانی برای ما دارد. بنابراین به‌طور خلاصه لازم است تاکید کنم که معتقدم بعد از احیای برجام، FATF هم تصویب می‌شود. 

دراین پرونده بخوانید ...