شناسه خبر : 50558 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

زمانی برای فرش قرمز

اقتصاد جذب فرامرزی استعدادها

زمانی برای فرش قرمز

تصور کنید شما یک پژوهشگر جوان در حوزه هوش مصنوعی هستید که دو پیشنهاد را می‌سنجید. اولی با حقوق بالا، حق خرید سهام و یک صندلی در قلب سیلیکون‌ولی، و دیگری اقامت فوری، حقوق معاف ‌از ‌مالیات و دسترسی تضمینی به ابررایانه‌های پیشرفته در دوبی. کدام‌یک را انتخاب می‌کنید؟ در حال حاضر اکثر افراد هنوز هم کالیفرنیا را انتخاب می‌کنند. بیش از نیمی از پژوهشگران نخبه هوش مصنوعی جهان در سال 2022 در آنجا مستقر بودند. درحالی‌که تنها یک نفر از هر 10 نفر آنها در چین زندگی می‌کرد. اما وقتی روند مهاجرت را بررسی می‌کنید به تصویر متفاوتی می‌رسید. سال گذشته تنها یک‌چهارم از نخبگان هوش مصنوعی مهاجر به آمریکا رفتند. بریتانیا، آلمان و کانادا در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند. جریان ورودی به‌ آمریکا کاهش و در مقابل جریان ورودی به منطقه خلیج فارس افزایش یافته است.

عربستان سعودی و امارات متحده عربی در سال 2024 هشت درصد بیشتر از سال قبل آن پژوهشگران هوش مصنوعی را جذب کردند. سرمایه‌های حاصل از نفت از دکل‌ها به سمت پژوهشگران حرکت می‌کنند. این تحول قبل از زمانی که دونالد ترامپ جذابیت آمریکا را برای خارجیان بااستعداد  کمرنگ کند شروع شده بود. 

چه چیز یک پژوهشگر هوش مصنوعی را به مهاجرت سوق می‌دهد؟ نظرسنجی اخیر گروه مشاورتی بوستون نشان داد که بیش از نیمی از مدیران بخش استخدام در آزمایشگاه‌های پیشرو دستمزد و مزایا را عاملی تعیین‌کننده می‌دانند. آمریکا از این جنبه از دیگران پیشی گرفته است. شرکت‌های هوش مصنوعی این کشور تقریباً دو برابر همتایان خارجی‌شان حقوق می‌دهند، قراردادها را با گزینه‌های سهامی چرب و نرم می‌کنند و آماده‌اند تا حقوق‌ها را به سطوح بالاتر نیز افزایش دهند. دانشگاه‌ها هم مهم هستند. آمریکا از مدت‌ها قبل برای تغذیه شبکه استعدادهایش به دانشگاه‌ها متکی بوده است. سهم قابل‌توجهی از فارغ‌التحصیلان مقطع دکترای رشته هوش مصنوعی از چین و هند می‌آیند و بیشتر آنها برای کار در آزمایشگاه‌ها و شرکت‌های آمریکایی در این کشور می‌مانند.

بااین‌حال آمریکا منبع عمیق‌تری از توانمندی‌ دارد: خوشه‌ها. بررسی‌ها نشان می‌دهند که پژوهشگران بیش از هر چیز به چشم‌انداز شغلی، همکاران درجه یک و دسترسی به کارهای پیشرو اهمیت می‌دهند. آلفرد مارشال در سال 1890 در کتاب «اصول اقتصاد» خود به سه مزیت تمرکز جغرافیایی اشاره می‌کند: نیروی کار مشترک، شبکه‌ای از تامین‌کنندگان متخصص و سرریزهای غیررسمی دانش. آدام جاف از دانشگاه هاروارد و نویسندگان همکارش بعدها شواهدی تجربی ارائه دادند که اهمیت نزدیکی فاصله را نشان می‌داد. آنها در سال 1993 بیان کردند که احتمال ارجاع به اختراعات آمریکایی در سطح محلی بسیار بالاتر از دوردست‌هاست. نظریه‌ها در راهروهای ساختمان‌ها سریع‌تر حرکت می‌کنند تا در امتداد قاره‌ها. این امر به‌ویژه زمانی اهمیت پیدا می‌کند که شما جوان هستید و می‌‌خواهید از بهترین‌ها درس بیاموزید.  این خوشه‌ها به‌ندرت محصول طراحی انسانی هستند. برای مثال، سیلیکون‌ولی بیش از آنکه محصول یک طرح کلی باشد از میان ویژگی‌های عجیب‌وغریب رشد کرد: یک رئیس دانشگاه استنفورد دو دانشجو به نام‌های ویلیام هیولت و دیوید پاکارد را به راه‌اندازی فروشگاه ترغیب کرد، قراردادهای جنگ سرد پول زیادی به الکترونیک اختصاص دادند و آزمایشگاه ویلیام شاکلی به پیدایش شرکت نیمه‌رسانای فر-چایلد (Fair Child) کمک کرد که زیرمجموعه‌هایش ده‌ها شرکت دیگر راه‌اندازی کنند. وقتی خوشه‌ها شکل بگیرند جابه‌جایی آنها دشوار خواهد بود. پل کروگمن بعدها به خاطر رسمی‌سازی این «جغرافیای اقتصادی جدید» جایزه نوبل گرفت. او نشان داد که چگونه صرفه‌جویی حاصل از مقیاس و کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل باعث می‌شوند تا خوشه‌ها خودتقویت‌گر شوند. پس از اینکه یک صنعت به اندازه بزرگ و پراهمیتی برسد شرکت‌ها و کارگران حتی با افزایش دستمزدها و اجاره‌بها باز هم حاضرند در جای خود باقی بمانند. اما خوشه‌ها جاودانی نیستند. صنعت خودرو دیترویت آسیب دید، زیرا شرکت‌های موجود پویایی خود را از دست دادند و فناوری‌های جدید در مکان‌های دیگر توسعه یافتند. مطالعات مربوط به زوال شهری به سه خطر عمده اشاره می‌کنند: هزینه‌های سرسام‌آوری که استعدادها را فراری می‌دهند، اتکای بیش از حد به یک صنعت واحد و شرکت‌های باسابقه‌ای که در روش‌های خود گیر کرده‌اند. کالیفرنیا قطعاً هزینه‌های بسیار بالایی دارد، اما صنعت فناوری آن همچنان متنوع و نوآورانه است. در حال حاضر، تنها و بهترین کاری که رقبایش می‌توانند انجام دهند آن است که به‌تدریج از پیشتازی آن بکاهند.

چین امیدوار است بتواند با افزایش استعدادها از این فرصت استفاده کند. این کشور آموزش‌های بنیادی را توسعه داد، از طریق آکادمی علوم چین دانشگاه‌ها را با نیازهای صنعت پیوند زد و طرح‌هایی برای بازگرداندن محققان چینی خارج‌نشین تهیه کرد. تا سال 2022 تقریباً نیمی از پژوهشگران نخبه هوش مصنوعی اولین مدرک خود را از چین گرفته بودند. این نسبت در سال 2019 سه نفر از هر 10 نفر بود. صنعت هوش مصنوعی مراکزی در گوانگژو و شنژن (و یک مرکز دیگر در هنگ‌کنگ) دارد. چین باید محدودیت‌های مبادلات دانشگاهی را که در حال حاضر پژوهشگران خارجی را دفع می‌کنند، بردارد تا بتواند این مراکز را به کانون‌های واقعی جذب استعدادها تبدیل کند.

اروپا مشکلی متضاد دارد: جذابیت فراوان و مقیاس ناکافی. دانشگاه‌های آن استعدادها را پرورش می‌دهند و مسیر مهاجرت هم هموار است، اما محققان آن برای حقوق‌های دوبرابری و کمک‌های مالی سخاوتمندانه به آمریکا می‌روند. اتحادیه اروپا تلاش دارد با اعطای کمک‌های مالی فوق‌العاده، بسته 500 میلیون‌یورویی با عنوان «اروپا را برای علم برگزینید» و همچنین برنامه «گیگا کارخانه‌های هوش مصنوعی» واکنش نشان دهد. اما این سیاست‌ها نقایص عمیق‌تر را برطرف نمی‌کنند. پایگاه تحقیقاتی اروپا ارتباط ضعیفی با صنعت دارد؛ قانون جامع هوش مصنوعی پارلمان اروپا چنان مقررات پیچیده‌ای ایجاد کرده است که هیچ شرکتی نمی‌تواند از آنها پیروی کند. 

همزمان، کشورهای خلیج فارس در تلاش‌اند راه خود را با پول باز کنند. ابوظبی دانشگاه هوش مصنوعی MBZUAI را تاسیس کرد و با طرح ویزای طلایی به محققان خارجی وعده اقامت درازمدت می‌دهد. صندوق ثروت ملی عربستان به مراکز داده و مدل‌سازی پول تزریق می‌کند و با راه‌اندازی برنامه درسی هوش مصنوعی برای شش میلیون دانش‌آموز قصد دارد شبکه‌ای از استعدادهای داخلی بسازد. مشارکت با شرکت‌هایی از قبیل انویدیا توان رایانشی آن را بالا می‌برد. اما شاید این هزینه‌های هنگفت کافی نباشند. پژوهشگران به دنبال اعتماد به داده‌ها و همکاری‌ها، مسیرهای شفاف شغلی و مکانی دلپذیر برای زندگی هستند. در حال حاضر، خلیج فارس تنها یک توقفگاه است، نه خانه.

پول هوشمند 

یک بچه تیزهوش که سیلیکون‌ولی را با دوبی، شنژن یا زوریخ مقایسه می‌کند متوجه می‌شود که کالیفرنیا غنی‌ترین ترکیب از همکاران، سرمایه‌ها و نظریه‌ها را دارد. خوشه‌ها چسبندگی دارند و طی دهه‌ها ساخته شده‌اند، اما پول می‌تواند آزمایشگاه‌ها را بسازد و تفاوت‌های حاشیه‌ای ایجاد کند. اگر جریان‌های ورودی به سایر مراکز ادامه پیدا کند ممکن است آنها به نقطه‌ای برسند که خود را تغذیه کنند. در این صورت، باهوش‌ترین ذهن‌های جهان دیگر بلیت یک‌طرفه به سانفرانسیسکو نخواهند خرید. 

دراین پرونده بخوانید ...